فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۴۸۱ تا ۲۴٬۵۰۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییرات زمانی و مکانی ذوب برف دارای اهمیت زیادی در زمینه های مختلف از جمله مدیریت منابع آب دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات زمانی و مکانی و نیز خودهمبستگی فضایی میزان ذوب برف شمال غرب ایران برای ماه های فصول سرد انجام شده است. برای این منظور، داده های ذوب برف از مرکز اروپایی پیش بینی میان مدت هوا (ECMWF)، نسخه (ERA5) با قدرت تفکیک مکانی 25/0×25/0 درجه طی دوره آماری 1982 تا 2022 دریافت و سپس به چهار دوره ده ساله تقسیم گردید. جهت تحلیل تغییرات خودهمبستگی فضایی، از شاخص های موران جهانی و تحلیل لکه های داغ (گتیس- آرد جی) در سطح معنی داری 90، 95 و 99 درصد استفاده گردید. هم چنین به منظور تعیین اثر دما بر میزان ذوب برف، روند تغییرات میانگین حداقل دمای ماهانه تعداد 20 ایستگاه سینوپتیک منطقه شمال غرب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در منطقه مورد مطالعه ذوب برف دارای خودهمبستگی فضایی و الگوی خوشه ای شدید می باشد. طی دهه اول تا پایان دهه چهارم، میزان ذوب برف در ماه های اُکتبر، نوامبر و دسامبر بین تقریبا صفر تا 27/5 میلی متر در روز بوده، که در ماه دسامبر همراه با ناهنجاری منفی حداقل دما، از پهنه (تعداد پیکسل) و مقدار ذوب برف شمال غرب کاسته شده است. نتایج حاصل از تحلیل میزان تغییرات ذوب برف در ماه های فصل زمستان نیز نشان داد که در این فصل هم مقدار و هم پهنه ذوب برف در طی دوره مورد مطالعه افزایش پیدا کرده است. بدین صورت که دامنه ی تغییرات آستانه ی ذوب برف در ماه های ژانویه، فوریه و مارس بین 95/0 تا 27/19 میلی متر در روز از دهه اول تا پایان دهه چهارم افزایش پیدا کرده است. در بین ماه های فصل زمستان، ماه فوریه با ناهنجاری شدید مثبت حداقل دما (با روند افزایشی معنی دار حداقل دما) همراه بوده، و بر این اساس به پهنه (تعداد پیکسل) و مقدار ذوب برف شمال غرب افزوده شده است.
عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر افزایش تعلق مکانی و ماندگاری جوانان در محیط های روستایی (مطالعه موردی: دهستان فضل شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۹
105-126
حوزههای تخصصی:
مهاجرت جوانان روستایی می تواند زمینه ساز بحران های اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی و فرهنگی متعددی در مقصد و مبدأهای مهاجرت باشد. یکی از راه های کاهش مهاجرت جوانان، افزایش رضایت مندی آنان از زندگی می باشد. بر این اساس پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ماندگاری و تعلق مکانی جوانان در روستا انجام شد. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شناسی تحلیلی- تبیینی از طریق شیوه مطالعه اسنادی و پیمایشی(پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شد. جامعه نمونه پژوهش را 127 نفر از خانوارهای روستایی(با محوریت جوانان هر خانواده) دهستان فضل شهرستان نیشابور تشکیل داده اند که از طریق روش کوکران(با خطای 1/0) به دست آمده است. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه بر اساس شاخص ها و مؤلفه های ابعاد 4 گانه استفاده شد. پایایی ابزار اندازه گیری با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (944/0)، تأیید شد. یافته های این پژوهش با استفاده از آزمون Tحاکی از آن است که تمامی مؤلفه ها و شاخص های مورد بررسی در سطح آلفا 05/0 معنادار بودند. بیش ترین میانگین نیز مربوط به مؤلفه اقتصادی با شاخص های اشتغال روستایی و هزینه های زندگی می باشد. از طرفی دیگر نتایج رگرسیون نیز مؤید این مطلب است که مؤلفه اقتصادی بیش ترین اثر را در ایجاد حس تعلق مکانی و ماندگاری جوانان روستایی داشته و روستای ادگ با توجه به مدل کوپراس بالاترین سطح را جهت ایجاد حس تعلق مکانی و ماندگاری جوانان داراست.
تحلیل اثرات برنامه های حمایت مالی در تعدیل نابرابری فضایی شهری، (بازکاوی تجربه سه دهه برنامه ریزی در شهر ریودوژانیرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
133 - 154
حوزههای تخصصی:
نابرابری فضایی شهری به صورت اسکان غیررسمی در کشورهای در حال توسعه نمود بیشتری دارد. سکونت گاه های غیررسمی باعث شکل گیری فضاهای شهری نابرابر در ریودوژانیرو هستند، برنامه های زیادی با حمایت مالی فراوان در سه دهه اخیر برای تعدیل شکاف فضایی در شهر ریودوژانیرو تدوین شده است. این پژوهش سعی دارد با بررسی وضعیت تغییرات شکاف فضایی از سال 1985 تا 2015 در ریودوژانیرو به این سؤال پاسخ دهد که آیا برنامه های پرهزینه توانسته نابرابری فضایی را در ریودوژانیرو کاهش دهد یا شکاف فضایی بین مناطق مختلف شهر توسط رشد هزینه های خدماتی تشدید شده است؟ این تحقیق ابتدا به بازکاوی برنامه ها و رویکردهای حمایت مالی در شهر ریو می پردازد، سپس به تحلیل وضعیت شهر در جنبه های مورد نظر پرداخته؛ بنابراین روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و از آنجا که تجربه مطالعه ریودوژانیرو می تواند رهگشای برنامه ریزی شهری در کشور باشد، از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. در این تحقیق، تحلیل جنبه های مختلف نابرابری فضایی از روش های عددی مانند ضریب همبستگی، ضریب تغییرات و ضریب جینی انجام گرفته، و نمایش نابرابری فضایی با استفاده از GIS انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که حمایت های مالی فراوان در ریودوژانیرو باعث بهبود زیرساخت های سکونت گاه های غیررسمی شده است و جمعیت فاولاها در دوره مطالعاتی افزایش یافته، اما تغییرات ضریب جینی قیمت مسکن نشان از افزایش شکاف فضایی بین مناطق مختلف ریودوژانیرو دارد بدین ترتیب برنامه های حمایت مالی نه تنها نتوانسته نابرابری فضایی را در ریو را تعدیل بخشد بلکه نتیجه معکوس درپی داشته و شکاف فضایی در این شهر تشدید شده است.
رتبه بندی جایگاه های پمپ بنزین از منظر شهروندان با استفاده از مدل Vikor (مطالعه موردی: شرق کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
41 - 62
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت در شهرهای ایران و به خصوص شهرهای بزرگ، حجم تقاضا برای خدمات عمومی افزایش یافته است. همچنین نیاز به استفاده از خودرو و به تبع آن ایجاد جایگاه های سوخت متعدد نسبت به گذشته بیشتر احساس می شود. به رغم آن که کشور ایران دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی در جهان است؛ اما مدت هاست که از بنزین و گازوئیل مانند اکثر کشورهای دنیا به عنوان دو سوخت متداول خودرو بهره گرفته می شود. با توجه به اختلاف ظرفیت تولید و میزان مصرف بنزین در کشور، بخش عمده ای از این سوخت از خارج تأمین می شود که بار مالی فراوانی را بابت خرید، حمل و پخش در پایانه های سوخت به اقتصاد کشور وارد می کند. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و روش به کار رفته در آن توصیفی- تحلیلی است که طی آن با استفاده از منابع اسنادی و برداشت میدانی- پرسشنامه ای از یازده جایگاه پمپ بنزین واقع در شرق کلان شهر اهواز و با لحاظ 7 شاخص و استفاده از تکنیک Vikor مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که در بین 11 جایگاه پمپ بنزین در شرق کلان شهر اهواز به ترتیب جایگاه پمپ بنزین فتوحی با Qi صفر در رتبه ی اول و جایگاه پمپ بنزین پنج شرکتی با Qi 931/0 در رتبه ی یازده ام و آخر قرار گرفته است؛ لذا جهت رسیدن به توزیع فضایی و ایجاد تعادل نسبی در توزیع خدمات باید در جهت تقویت و افزایش سطح 7 شاخص مورد ارزیابی اقدامات لازم صورت پذیرد.
سنجش ظرفیت پذیری گردشگری روستایی (مطالعه موردی: روستای وکیل آباد اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
63 - 76
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه گردشگری پایدار در نواحی روستایی یکی از راهبردهایی است که در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق سنجش ظرفیت پذیری گردشگری روستای وکیل آباد به عنوان یک مقصد مهم گردشگری روستایی در شهرستان اردبیل می باشد. جامعه آماری این تحقیق فعالین بخش گردشگری روستا، مردم روستا و متخصصین محلی می باشد. در این خصوص، برای تعیین ظرفیت گردشگری از مدل TCC و جهت سنجش اثرات توسعه گردشگری از آزمون t تک نمونه ای و t مستقل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ظرفیت پذیرش مؤثر روزانه روستای وکیل آباد در حالت متمرکز برابر با 18924 نفر و در حالت گسترده برابر با 63351 نفر می باشد. همچنین توسعه گردشگری روستا از نظر روستاییان و متخصصین محلی، اثرات مثبت و منفی زیادی را در پی داشته است. نظرات آنها در خصوص اثرات گردشگری و ظرفیت تحمل روستای وکیل آباد از نظر متغیرهای مربوط به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد.
واکاوی نقش شاخص های تأثیر گذار در شهر خلاق جهت خلق فضاهای تعاملی شهری (مورد مطالعه: شهر ری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر خلاق می تواند نیازها و خواسته های جوامع شهری را در ابعاد گوناگون برطرف کند نیازهایی که هریک در رشد شهر تأثیر گذار است فضای شهری زمانی تحقق می پذیرد که شخص یا افرادی بخواهند از آن استفاده کنند یا در این فرآیند دخیل باشند و این فرآیند از یک سو به پویایی محیط و از سوی دیگر به بروز طبقه خلاق کمک می کندکه عوامل تأثیر گذار (سرمایه انسانی، نوآوری، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی) به عنوان شاخص ها در ایجاد خلاقیت و برنامه ریزی می تواند تأثیر گذار باشد که در این تحقیق بطور کلی به آن پرداخته شده است هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های تأثیر گذار جهت خلق فضاهای تعاملی با تاکید بر شهر خلاق می باشد در این راستا با توجه به موضوع پژوهش از روش پیمایش استفاده شده است به لحاظ سطح مطالعه، در دو سطح توصیفی و تبیینی (توصیفی- تحلیلی) استفاده گردید همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری چون SPSS، و نرم افزار Super decision استفاده شده است در سطح توصیفی از جداول یک بعدی، درصد و فراوانی استفاده شده است همچنین در سطح استنباطی نیز برای آزمون فرضیات از آزمون های T-Test، تی دو نمونه مستقل، تحلیل مسیر، پیرسون استفاده گردیده است و برای رتبه بندی عوامل مؤثر بر تحقق شهر خلاق از مدل ANP بهره گرفته شده است در نهایت نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی پیش بینی کننده خوبی برای تبیین و بررسی سطح شهر خلاق در شهر ری می باشد.
سناریوهای تحقق شهر خلّاق در شهر مشهد با تأکید بر شاخص کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه شهر خلاق سعی دارد تا کیفیتی را شرح دهد که تصویر ذهنی یک شهر را برای شهروندان زیباتر و خاطره آن را ماندگارتر نماید. هدف از مطرح کردن مفهوم کیفیت زندگی شهری در این نظریه، اصلاح تکامل توسعه شهری از مفهوم رشد کمی به توسعه پایدار شهری است. پژوهش های صورت گرفته در سال های اخیر نشان می دهد، شهر مشهد با وجود زیرساخت های مناسب فرهنگی، مذهبی، دانشگاهی، صنعتی و ... در مقایسه با شهرهای موفق فاصله زیادی دارد ولی ظرفیت تبدیل شدن به شهر خلّاق را داراست. این که با وجود ظرفیت های موجود، چه آینده ای برای شهر مشهد متصور است، نیازمند مطالعاتی به روز است، در این راستا پژوهش حاضر به بررسی سناریوهای تحقق شهر خلّاق با تأکید بر شاخص کیفیت زندگی پرداخته می شود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات با روش اسنادی - کتابخانه ای انجام شده است. با مطالعه منابع تخصصی 37 متغیر مرتبط با موضوع شناسایی و با در نظر گرفتن جنبه های مکانی و غیرمکانی، گویه های اقتصادی، فرهنگی، کالبدی، مدیریتی، فن آوری و زیست محیطی دسته بندی گردید. مهم ترین عامل در دستیابی شهر مشهد به خلاقیت، «میزان تعامل این شهر با سایر شهرهای دارای گردشگری مذهبی» معرفی گردید. براساس نتایج نرم افزار سناریو ویزارد، چهار سناریو قوی برای کلانشهر مشهد شناسایی و از میان 44 وضعیت موجود در مورد تمام سناریوها، تعداد 25% وضعیت ارتقا، %55/29 وضعیت ایستا و %5/45 وضعیت کاهشی دارند. سناریو مشهد خلاق با مطلوبیت 11 عامل کلیدی و با عدد سازگاری 5، محتمل ترین سناریو از نگاه متخصصان بوده و ایده آل ترین وضعیت در چشم انداز 10 ساله جهت ایجاد شهر خلاق در کلانشهر مشهد را نشان می دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری درمانی با استفاده از روش پویایی سیستم و ارزیابی نقش آن در رشد اقتصادی با شاخص منفعت به هزینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
39 - 59
حوزههای تخصصی:
گردشگری درمانی یکی از گونه های روبه رشد گردشگری در جهان است که منافع فراوانی را برای مقاصد گردشگری به همراه می آورد. با توجه به ظرفیت مناسب ایران در زمینه پزشکی و وجود جاذبه های فرهنگی و طبیعی در کنار این توانمندی، می توان با برنامه ریزی مناسب، این کشور را به یکی از مقاصد مهم گردشگری درمانی تبدیل کرد. این مقاله با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری درمانی و بررسی تأثیر آن در رشد اقتصادی کشور به نگارش درآمده است. پژوهش از نظر ماهیت توسعه ای است و عوامل و متغیرهای مدل بر اساس مطالعات نظری و مصاحبه با خبرگان استخراج شده است. روش به کاررفته پویایی سیستم بوده و از نرم افزار ونسیم برای شبیه سازی در افق ده ساله استفاده شده و رفتار متغیرها در قالب سه سناریو بررسی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، توسعه گردشگری درمانی تأثیری مثبت در شاخص های رشد اقتصادی کشور دارد و با افزایش میزان تخصیص درآمد صنعت گردشگری به گردشگری درمانی، مقدار شاخص منفعت به هزینه افزایش می یابد. همچنین، با سرمایه گذاری بخش خصوصی در گردشگری درمانی، مقدار شاخص منفعت به هزینه در کوتاه مدت، به علت افزایش هزینه ها، کمی کاهش می یابد. ولی با توجه به افزایش شیب نمودار منفعت به هزینه پس از سرمایه گذاری، مقدار شاخص منفعت به هزینه در بلندمدت بیشتر خواهد شد. با افزایش ضریب اشتغال، مقدار شاخص منفعت به هزینه افزایش و با کاهش ضریب اشتغال، مقدار شاخص منفعت به هزینه کاهش می یابد.
پراکندگی هویتی در شهرهای جدید و راهکارهای شکل دهی به هویت مستقل (مطالعه موردی: شهر جدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت، تمرکز آن در کلان شهرها، با سیاست ایجاد شهرهای جدید همراه شد. بی توجهی به بافت فرهنگی و هویتی جمعیت مهاجر سبب ایجاد مسائلی در پایداری اجتماعی همچون عدم دستیابی به جمعیت پیش بینی شده و پس ازآن عدم وجود برنامه ریزی اقتصادی، منجر به عدم خوداتکایی اقتصادی در شهر جدید پردیس شد. هدف از این پژوهش بررسی پراکندگی هویتی در شهر جدید پردیس و یافتن راهکارهایی جهت ایجاد هویت مستقل است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، به لحاظ هدف و روش یک پژوهش کاربردی و کیفی با راهبرد تحلیل محتواست. جامعه ی هدف، دو گروه شهروندان و بدنه مدیریت شهری بوده که پس از مصاحبه با 38 نفر، تشخیص اشباع نظری داده شد. ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات، مصاحبه هدفمند و نیمه ساختاریافته، مشاهده، اسناد شهری و ابزار تحلیل داده ها MAX QDA بوده است. پس از کدگذاری، 10 مقوله فرعی و 2 مقوله اصلی تحت عناوین «مهاجرت» و «تصویر متمایز شهر» به دست آمده است. نتایج حاصل نشان داد که بدنه مدیریت شهری «تعاملات دوسویه بخش شمالی و جنوبی شهر» و پس ازآن «گسترش پارک فناوری» را مؤثر بر ایجاد یک هویت مستقل دانسته اما شهروندان «به کارگیری بومیان» در پارک فناوری و پس ازآن «بهره از نقاط مشترک اقوام» در تعریف فعالیت های جاذب را بر خلق هویتی خودمختار اثرگذار دانسته اند.
بررسی میزان پایداری اجتماعی و رضایت از محیط زندگی (مطالعۀ موردی: ناحیۀ 1 منطقۀ 9 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
172 - 143
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم پایداری شهرها، توجه به شاخص ها و زمینه های ایجاد پایداری اجتماعی است. در این میان، محله به عنوان مبنای فیزیکی- اجتماعی می تواند نقش بسیار مهمی در تکامل پایداری شهرها ایفا کند و ابعاد آن به عنوان یکی از مهم ترین و کلیدی ترین ابزار در برنامه ریزی ها کاربرد دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در ناحیه 1 منطقه 9 تهران و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بر اساس حجم نمونه و نمونه گیری فضائی، 383 خانوار انتخاب و پرسشنامه ها میان آن ها توزیع شدند. برای تحلیل داده ها، از تکنیک مک گراناهان استفاده گردید و تحلیل فضائی با استفاده از آماره موران کلی و آماره لکه داغ و سرد در نرم افزار Arc GIS صورت گرفت. نتایج نهائی تکنیک مک گراناهان بر اساس بلوک های شهری محاسبه و با نقشه نهایی پایداری اجتماعی مشخص شدند. نتایج تحلیل فضائی نیز الگوی خوشه ای مقادیر پایداری اجتماعی را نشان می دهند؛ بر این اساس وضعیت پایداری اجتماعی در بخش های غربی ناحیه یعنی بخش های جنوبی محله استاد معین و بخش غربی محله دستغیب دارای وضعیت مطلوبی است و این میزان در بخش شرقی ناحیه یعنی بخش جنوبی محله هوشیار و بخش شرقی محله دستغیب دارای وضعیت نامطلوبی است. بیشترین میزان پایداری در محله استاد معین و بخش های مرکزی و غربی محله دستغیب و کمترین میزان پایداری در محله هوشیار قرار دارد؛ بنابراین جهت افزایش میزان پایداری اجتماعی در ناحیه یک منطقه نه شهر تهران، لزوم ایجاد زمینه های تسهیل جریان نوسازی و افزایش مشارکت، افزایش زمینه های ایجاد امنیت و رضایت ساکنان، امری ضروری و مهم به نظر می رسد.
سنجش و ارزیابی اثرات گردشگری پیرامون ارتقای کیفیت زندگی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیرات گردشگری در ارتقای کیفیت زندگی جامعه محلی است. این تحقیق از لحاظ هدف، توسعه ای، و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع علی-مقایسه ای و تحلیلی است. جامعه آماری شامل 14 روستای هدف گردشگری استان کرمانشاه است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 370 نفر برآورد گردید که به صورت نسبی متناسب با تعداد جمعیت روستاها بین آنها توزیع گردید. داده های مورد نیاز به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) گردآوری گردید. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی پرسش نامه تحقیق 78/0 بدست آمد. به منظور تحلیل موضوع چارچوبی از 6 شاخص(امنیت و رفاه مادی، کیفیت مسکن، بهداشت محیط، کیفیت زیرساخت ها و آمدوشد، اشتغال و درآمد و آموزش) در قالب 50 گویه استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها بیانگر این موضوع است که بر اساس نظریات ارائه شده از سوی جامعه محلی، گردشگری در تمامی ابعاد در نظر گرفته شده دارای تأثیر مثبت بر کیفیت زندگی بوده است و بیشترین تأثیر را بر شاخص امنیت و رفاه مادی و کمترین تأثیر را بر شاخص آموزش داشته است.
مکان یابی بهینه مناطق مستعد اکوتوریسم روستایی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم پایدارترین شکل توریسم است، به گونه ای که امروز از آن به عنوان یکی از ملاک های مهم توسعه یافتگی نام برده می شود. میان اکوتوریسم و توسعه پایدار رابطه متقابل و دو سویه وجود دارد، به گونه ای که می توان گفت هر چقدر کشوری از درجه ی توسعه یافتگی بیشتری برخوردار باشد، به همان نسبت از تعداد اکوتوریسم های بیشتری نیز برخوردار است. روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی است، جهت تحلیل های مکانی از نرم افزار ARC/GIS10 و برای تعیین وزن های موثر هر فاکتور از مدل AHP استفاده گردیده است. در این پژوهش از 7 فاکتور شامل شیب، جهات شیب، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، خاک، فاصله از مناطق حفاظت شده و دما در سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت عملیات مکان یابی بهینه مناطق مستعد اکوتوریسم استفاده شده است. نتایج نشان می دهد اولویت کم اهمیت با 16/5 درصد، اولویت متوسط با 14/9 درصد، اولویت قوی با 67/32 درصد، اولویت بسیار قوی با 25/33 درصد و اولویت فوق العاده قوی با 76/19 درصد مساحت منطقه را به خود اختصاص داده اند. با توجه به اولویت بندی منطقه سیستان در رابطه با اکوتوریسم روستایی، قسمت های شرقی و غربی منطقه مورد مطالعه مستعدترین منطقه در سیستان جهت اکوتوریسم می باشد و اهمیت فوق العاده قوی را به خود اختصاص داده است.
بررسی ارتباط غلظت ریزگرد با رطوبت سطحی و توزیع اندازه ذرات خاک با استفاده از شبیه ساز متحرک فرسایش بادی در نواحی بیابانی غرب استان خوزستان
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
183 - 167
حوزههای تخصصی:
پتانسیل خاک ها برای فرسایش بادی به عوامل مختلفی مثل توزیع اندازه ذرات بافت سطحی، رطوبت سطحی و سرعت باد بستگی دارد. در این تحقیق ارتباط غلظت ریزگرد با رطوبت سطحی و توزیع اندازه ذرات خاک سطحی با استفاده از شبیه ساز متحرک فرسایش بادی بررسی شد. این اندازه گیری ها در 10 رطوبت و 11 منطقه مستعد فرسایش بادی انجام گرفت. نتایج مطالعات صحرایی نشان داد که با افزایش رطوبت در خاک سطحی (0-3 سانتی متر) از صفر تا حدود 3 درصد، میزان سرعت آستانه، افزایش و غلظت ریزگرد تولیدی کاهش می یابد. به طوری که در رطوبت 8/2 درصد، غلظت ریزگرد تقریبا به صفر می رسد. علاوه بر این در رطوبت های کم، خاک منطقه 6، کمترین افزایش سرعت آستانه و خاک منطقه 2، بیشترین افزایش سرعت آستانه را داشته است. همچنین خاک منطقه 3، در شرایط خشک بیشترین تولید ریزگرد را با غلظت 26/161 میلی گرم بر مترمکعب و خاک منطقه 2 در همین شرایط با تولید 23/101 میلی گرم بر مترمکعب ریزگرد، کمترین میزان غبار انتشار یافته را داشت. بنابراین تغییرات نرخ کاهش غلظت ریزگرد برای خاک مناطق مختلف، متفاوت بوده است، ولی در همه مناطق در رطوبت 2/2 درصد به شدت کاهش یافته و به صفر نزدیک شده است. هر چه درصد ذرات کوچکتر از 100 میکرون در بافت سطحی خاک بیشتر باشد، باعث افزایش بیشتری در سرعت اصطکاکی آستانه ضمن افزایش رطوبت سطحی می گردد. همچنین هر چه درصد ذرات کوچکتر از 75 میکرون در خاک سطحی بیشتر باشد، پتاسیل خاک ها برای تولید ریزگرد در شرایط خشک بیشتر می شود.
واکاوی و تحلیل تغییرات مشخصه های اجتماعی- اقتصادی عشایر استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تدوین سیاست ها در بخش کشاورزی و منابع طبیعی مستلزم شناخت کافی از وضعیت اقتصادی- اجتماعی بهره برداران روستایی و عشایری است. در این میان، از نظر رشد اقتصادی کشور، جامعه عشایری اهمیت ویژه ای در بخش تولید دام و فعالیت های جانبی مرتبط دارد.هدف پژوهش: در این تحقیق برخی شاخصه های اجتماعی- اقتصادی از جمله جمعیت، تعداد و نوم دام، سوخت مصرفی، صنایع دستی و اراضی مورد بهره برداری عشایر استان خوزستان طی سه دهه گذشته (60، 70 و 80) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. روش شناسی تحقیق: آمار و اطلاعات به روش اسنادی و کتابخانه ای از داده های سرشماری های اجتماعی-اقتصادی عشایر کوچنده در سال های 1366، 1377 و 1387 موجود در آرشیو مرکز آمار ایران استخراج و تجزیه و تحلیل شدند.قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده ی مورد مطالعه استان خوزستان است که در جنوب ایران قرار دارد.یافته ها و بحث: با توجه به نتایج، جمعیت و تعداد خانوار عشایر استان خوزستان از سال 1366 تا 1387 روند کاهشی داشته است. بیش ترین تعداد دام عشایر استان بز و بزغاله و تعداد دام در محل استقرار ییلاقی بیشتر از محل استقرار قشلاقی بوده است. بیشترین تعداد خانوار عشایر استان خوزستان از هیزم و زغال چوب به عنوان سوخت مصرفی جهت پخت و پز و ایجاد گرما استفاده کرده اند و میزان مصرف سوخت عشایر در انواع مختلف سوخت مصرفی طی سال های 1366 تا 1387 روند کاهشی داشته است. میزان صنایع دستی تولید شده توسط عشایر از سال 1377 تا 1387 روند افزایشی و از سال 1366 تا 1377 روند کاهشی داشته است. بطورخاص، میزان تولید پلاس (چادر) در بین خانوارهای عشایر نسبت به سایر صنایع دستی بیشتر بوده است.نتایج: توسعه فعالیت های زراعی، توسعه سایر صنایع دستی و سایر فعالیت های غیروابسته به دام می توانند به عنوان منابع معیشت جایگزین و تکمیلی نقش مهمی ایفا کنند که در این راستا برنامه ریزی های متناسب ضروری است.
بررسی نقش نشاط اجتماعی بر میزان مشارکت روستائیان در طرح های توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان بناجوی شرقی شهرستان بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که نیروی انسانی به عنوان مهم ترین رکن توسعه محسوب می شود بنابراین میزان نشاط اجتماعی گذشته از تأثیرات جسمانی که بر وی دارد. موجب افزایش بازدهی نیروی کار از جمله از طریق مشارکت در روند برنامه ریزی توسعه روستایی می شود. با توجه به اهمیت نشاط اجتماعی، هدف پژوهش حاضر سنجش میزان نشاط اجتماعی و بررسی تأثیر آن بر میزان تمایل روستائیان به مشارکت، در روستاهای دهستان بناجوی شرقی از توابع شهرستان بناب می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و همبستگی می باشد. گردآوری داده ها به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه جامع آکسفورد پس از انجام آزمون پایایی استفاده صورت گرفته است. که در آن با استفاده از نمونه گیری تصادفی از طریق فرمول کوکران 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که همه روستاهای مورد مطالعه از سطح پایین نشاط اجتماعی برخوردار هستند؛ بطوریکه کاربرد تکنیک تحلیل عاملی بیانگر بیشترین تاثیرگذاری عامل اول (شامل سیزده متغیر: داشتن شور و شوق، احساس شادی و ...) بر مشارکت روستائیان می باشد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون خطی، تأثیر معنادار متغیرهای مورد استفاده بر میزان تمایل به مشارکت در روند توسعه روستایی را نشان می دهد. بنابراین می توان با برنامه ریزی و مشاوره به روستائیان در جهت افزایش میزان نشاط اجتماعی، مشارکت آنان را در میزان موفقیت طرح های عمرانی افزایش داد.
بررسی الگوی تطبیقی گسترش نابرابری های اجتماعی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز طی بازه زمانی 1375-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
177 - 194
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرابری های فضایی در شهرهاست. این شیوه سکونت، در شهر تبریز - به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور- با سرعت فزاینده ای افزایش می یابد. بنابراین شناخت نارسایی ها و کمبودها در سطح مناطق حاشیه نشین ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. باتوجه به اهمیت تحلیل فضایی نابرابری ها در مناطق حاشیه نشین شهری، هدف این پژوهش تحلیل توزیع نابرابری های اجتماعی و نشان دادن حرکات این نابرابری ها از حاشیه جغرافیایی به متن یا برعکس در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز می باشد. روش پژوهش کاربردی از نوع توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است که از مدل تحلیل عاملی در محیط نرم افزار کامپیوتری SPSS استفاده شده است. در این پژوهش 15 شاخص اجتماعی به 4 عامل ترکیبی در سال 1375 و 3 عامل در سال 1385 تبدیل شده و نتایج با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی برای ارزیابی نابرابری های اجتماعی استفاده شده است. بر اساس یافته های اولیه در مورد شاخص های اجتماعی از 2090 بلوک در سال 1375 تعداد 36 بلوک معادل 73/1 درصد خیلی مطلوب، 311 بلوک معادل 1/10 درصد مطلوب، 1312 بلوک معادل 76/62 درصد وضعیت متوسط، تعداد 412 بلوک معادل 71/19 درصد نامطلوب و تعداد 119 بلوک معادل 6/5 درصد بسیار نامطلوب شناخته شده اند. همچنین بر اساس یافته های اولیه از 2116 بلوک در محدوده مورد مطالعه در سال 1385 نیز تعداد 71 بلوک معادل 35/3 درصد خیلی مطلوب، 1031 بلوک معادل 73/48 درصد مطلوب، 816 بلوک معادل 56/38 درصد وضعیت متوسط، تعداد 153 بلوک معادل 23/7 درصد نامطلوب و تعداد 45 بلوک معادل 13/2 درصد بسیار نامطلوب شناخته شده اند. آمارها بیانگر آن هستند که شاخص های اجتماعی در محدوده مورد مطالعه از سال 1375 تا 1385 ارتقای کمی و کیفی پیدا کرده است. از جمله روش های اجرایی برای ارتقای این شاخص ها می توان از زمینه سازی برای مشارکت زنان در فعالیت های مختلف اقتصادی – اجتماعی و آموزش های فنی و حرفه ای برای مهاجران اشاره نمود.
تحلیل و سطح بندی مناطق پانزده گانه کلان شهر اصفهان برمبنای رویکرد برنامه ریزی شهری بیوفیلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1107 - 1124
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد سریع جمعیت، گسترش شهرها و افزایش جدایی گزینی شهر از طبیعت، مشکلات متعددی ازجمله آلودگی هوا، کاهش پویایی اجتماعی در ارتباط با طبیعت، عدم همخوانی طبیعت با کالبد شهر، هدر رفتن منابع طبیعی و معضلات ترافیکی ناشی از کاهش استفاده از گزینه های حمل ونقلی سازگار با محیط طبیعی گریبان گیر شهرها و به ویژه کلان شهرها شده است. رویکرد نوین برنامه ریزی شهری بیوفیلیک با در نظر گرفتن ارتباط شهر و شهروندان با طبیعت به عنوان اصل اساسی در برنامه ریزی، در راستای رفع مشکلات فوق ارائه گردیده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی چندبعدی برای سنجش رویکرد برنامه ریزی شهری بیوفیلیک در مقیاس کلان و تحلیل و سطح بندی مناطق پانزده گانه کلان شهر اصفهان برمبنای رویکرد برنامه ریزی شهری بیوفیلیک می باشد. در این راستا از پارادایم پژوهش مختلط (شامل روش های کمی و کیفی به صورت ترکیبی) استفاده شده و اطلاعات موردنیاز از طریق روش های کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه) گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل فضایی (تحلیل شبکه، تحلیل فاصله اقلیدسی و درون یابی) و سنجش ازدور، جهت سطح بندی مناطق از روش شکست های طبیعی و نیز برای وزن دهی به سنجه ها و مؤلفه ها از روش سوارا بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از عدم توازن میان مناطق پانزده گانه کلان شهر اصفهان به لحاظ برخورداری از امکانات و پتانسیل های طبیعت محور می باشد به گونه ای که از یک سو در مناطق مرکزی و غربی به خصوص مناطق 1، 3 و 9 عمده شرایط و زیرساخت های برنامه ریزی شهری بیوفیلیک تجمع یافته اند و از سوی دیگر مناطق 14 و 15 در محروم ترین وضعیت به لحاظ رویکرد برنامه ریزی شهری بیوفیلیک می باشند.
تبیین ارتباط ساختاری ارزش ویژه برند یک اقامتگاه بوم گردی با رضایتمندی گردشگران آن، مطالعه موردی: اقامتگاه آتشونی در شهرستان خور و بیابانک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
صلابت برند یک مقصد گردشگری و نیز اقامتگاه های بوم گردی در گرو ارزش ویژه برند تقویت و تضعیف می گردد. نظر به تأثیر قابل توجهی که ارزش ویژه برند یک اقامتگاه بر توسعه آن دارد، این تحقیق باهدف بررسی ارتباط ساختاری رضایت گردشگران اقامتگاه بوم گردی آتشونی باارزش ویژه برند این اقامتگاه انجام می شود. تحقیق پیش رو به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی تحلیلی است؛ گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه صورت گرفته و داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS 25 و AMOS 24 تحلیل شدند. طبق یافته های این تحقیق، تأثیر برآورده شدن نیازهای عملکردی و اساسی گردشگران اقامتگاه بوم گردی آتشونی بر آگاهی برند این اقامتگاه رد و تأثیر برآورده شدن نیازهای عملکردی بر وفاداری، کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند اقامتگاه، تأثیر برآورده شدن نیازهای اساسی بر وفاداری، کیفیت ادراک شده و تصویر برند اقامتگاه و تأثیر برآورده شدن نیازهای انگیزشی بر وفاداری، آگاهی، کیفیت ادراک شده و تصویر برند اقامتگاه بوم گردی آتشونی تأیید می شود. نتایج نشان داد قوی ترین رابطه شناخته شده در مدل تحقیق مربوط به تأثیر نیازهای عملکردی، اساسی و هیجانی بر وفاداری گردشگران اقامتگاه بوم گردی آتشونی به ترتیب با بار عاملی 91/0، 88 و 84 است؛ ارقام یاد شده از رابطه بسیار قوی حکایت داشته و نشان می دهد مدیران این اقامتگاه می بایست تأمین نیازهای عملکردی، اساسی و هیجانی گردشگران را در اولویت قرار دهند؛ درنهایت متناسب با یافته های پژوهش، پیشنهادهایی جهت ارتقاء عملکرد اقامتگاه موردمطالعه ارائه شد.
مطالعه موردی تأثیر توریسم برسرمایه ی اجتماعی شهروندان در شهر کاشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
127 - 142
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف بررسی تأثیرات توریسم بر سرمایه ی اجتماعی انجام شده است.امروزه گردشگری فراگیر شده وبه یک علم تبدیل شده است و همین فراگیر شدن آن باعث به وجود آمدن اثرات ومشکلات عمیقی می شود. از طرفی هم سرمایه ی اجتماعی لازمه ی توسعه برای هرکشوری است. وهر کشور و جامعه ای برای این که بتواند راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی را بپیماید نیاز به برنامه ریزی در زمینه ی سرمایه ی اجتماعی نیز دارد. سرمایه ی اجتماعی نیز متأثر از عواملی است که یکی از این عوامل گردشگری است. در این پژوهش از روش مصاحبه از نوع نیمه رهنمودی استفاده شده است. جامعه ی آماری ما مردم شهرکاشان و حجم نمونه ی ما افراد 15تا60 سال ساکن یا شاغل در مناطق فین ونیاسر هستند. نتایج به دست آمده مبین آن است که سرمایه ی اجتماعی وگردشگری دارای رابطه ی معناداری هستند وسرمایه ی اجتماعی در برخی از مؤلفه ها از گردشگری متأثر بوده است. مقاله ی حاضر با هدف بررسی تأثیرات توریسم بر سرمایه ی اجتماعی انجام شده است.
واکاوی سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب روستاهای واقع در حوضه آبخیز گرگان رود استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۳۷-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری فضایی در خصوص مدیریت ریسک سیلاب به یک سری اعمالی گفته می شود که برای دستیابی به یک راه حل منطقی در کاهش آسیب های ناشی از سیلاب همچنین کاستن از گسترش سیلاب می باشد. هدف پژوهش حاضر واکاوی سیاست گذاری مدیریت ریسک سیلاب برای روستاهای واقع در حوضه آبخیز گرگان رود و بررسی میزان بهره مندی آنها از شاخص های سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب بوده است که جامعه آماری پژوهش حاضر همان طور که در هدف پژوهش مشهود است متخصصین، اعضا کارگروه مدیریت ریسک استان و مدیران جوامع روستایی واقع در حوضه آبخیز گرگان رود می باشد. در همین راستا جهت دست یابی به هدف پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته که دارای ضریب آلفای کرون باخ 82 درصدی است استفاده شده است که جامعه نمونه هدف این پرسشنامه در دو سطح 30 نمونه متخصصین امر در سطح کشور که اعضای هیات علمی و فارغ التحصیلان مقطع دکتری و اعضا کارگروه مدیریت ریسک استان و جامعه نمونه در سطح محلی را 20 نفر از مدیران روستاهای واقع در محدوده مورد مطالعه را تشکیل داده است که برای تجزیه و تحلیل از مدل آماری تحلیل عاملی و سیستم استنتاج فازی (FIS) بهره گرفته شده است که نتایج بخش تحلیل عاملی حاکی از آن است که گام ششم سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب که به ارزیابی و ارزشیابی سیاست گذاری فضایی پرداخته است با اهمیت ترین گام ها بوده است. شاید علت آن هم این مقوله است که از نظر سیاست گذاران ارزیابی و ارزشیابی مسئله بسیار با اهمیتی می باشد که منجر به کاهش اشتباهات در سیاست گذاری های آینده و عدم رها شدن سیاست ها پس از تدوین و اجرا می باشد که خود منجر به کاهش میزان اثرگذاری سیاست ها پس از طی مدتی و تکرار شدن کم و کاستی های سیاست کونی در سیاست گذاری های آینده می شود. نتایج بخش فازی (FIS) نشان دهنده عدم بهره گیری مدیران از این شاخص ها در تدوین راهبرد سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب منطقه مورد مطالعه بوده و میل بیشتر آنها به اقدامات نقطه ای و عدم درک نیاز مدیریت ریسک سیلاب به مقوله فضا می باشد.