فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۶۱ تا ۷٬۹۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : توسعه میان افزا، بازتوسعه اراضی خالی، رهاشده یا استفاده نشده و همچنین اراضی که نسبت به کاربری های مجاور به صورت مطلوبی مورد استفاده قرار نگرفته اطلاق می شود. رشد و گسترش افقی شهرها موجب شده تا از اراضی درون بافت شهرها استفاده مطلوبی نشده و این اراضی خالی یا رها شده ویا به کاربری های غیر مرتبط تبدیل شود وسعت شهر ها افزایش یافته درحالیکه امکان توسعه در درون بافت شهری وجود دارد. هدف پژوهش شناسایی و امکان سنجی توسعه میان افزا در منطقه 3 شهری کرمان است. داده و روش : این تحقیق از نظر ماهیت، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی میزان گسترش شهری از آنتروپی شانون و همچنین برای تهیه و تولید نقشه ها از نرم افزار GIS Arc استفاده شده است. یافته ها : در این تحقیق کاربری اراضی منطقه 3 شهر کرمان مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته، اراضی که قابلیت کاربری شهری دارند شناسایی شده، در منطقه 3 شهر کرمان بیش از 5 درصد اراضی به کاربری های غیر مرتبط اختصاص داده شده و یا به اراضی خالی رها شده اند که درصورت توسعه میان افزا از این ظرفیت خالی می توان برای توسعه شهری استفاده نمود. نتیجه گیری : نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون نشان دهنده این امر است که طی سال های اخیر گسترش فیزیکی شهر کرمان به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده است، ظرفیت های موجود اراضی بایر بلااستفاده (میان فضاها) و کاربری های ناسازگار (کارگاهی، متروکه و نظامی) که در درون نواحی چهارگانه منطقه سه وجود دارد به عنوان اولویت های توسعه میان افزا جهت توسعه پایدار در نظر گرفته شدند.
ارزیابی و سنجش قابلیت مدل هیدروگراف واحد لحظه ای ژئومورفولوژی در شبیه سازی هیدروگراف سیل حوضۀ آبریز رودخانۀ میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
116 - 137
حوزههای تخصصی:
پیش بینی درست وقوع سیلاب به ویژه در مناطق خشک که با بی نظمی و شدت بیشتری همراه است، از اهمیت زیادی برخوردار است. کمبود ایستگاه های هیدرومتری در این مناطق از کشور ما در کنار مزیت مهم مدل هیدروگراف ژئومورفولوژی (GIUH)، که با کمترین داده های اطلاعاتی امکان شبیه سازی بارش-رواناب یک حوضه را فراهم می کند، محققان این پژوهش را بر آن داشت تا ارزیابی مدل مذکور را در حوضه آبریز سد استقلال میناب به عنوان هدف خود درنظر بگیرند. مقادیر کمّی هر یک از پارامترهای ژئومورفولوژیک مدل GIUH که مهم ترین آن ها نسبت انشعاب، نسبت طول و نسبت مساحت است، با بهره گیری از نقشه رقومی ارتفاع با مقیاس 30 متر و به کمک فناوری GIS و الحاقیه HECGeoHMS محاسبه شده اند. در رتبه بندی آبراهه ها نیز از روش استرالر به عنوان مبنا استفاده شد. مدل هیدروگراف واحد ژئومورفولوژی در حوضه مورد بررسی با توجه به میانگین خطای محاسبه شده (معادل 22/17 درصد) برای دبی اوج 4 واقعه انتخاب شده، نتایج قابل قبولی داشته است؛ ولی در برآورد زمان وقوع دبی اوج مقدار خطا بیشتر بوده و در همه وقایع، زمان وقوع دبی اوج کمتر از زمان واقعی به دست آمده است. علاوه بر این، نتایج این مدل در حوضه مشابه مورد بررسی (آبنما) نیز با میانگین درصد خطای حدود 30 درصد در محاسبه دبی اوج نتایج قابل قبولی ارائه داد؛ بنابراین می توان از این مدل در شرایط مشابه و با اعمال تغییرات به نتایج مطلوبی رسید .
توزیع فضایی شاخص سلامت در استان های منطقه زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
49 - 61
حوزههای تخصصی:
مقوله سلامت یکی از شاخص های اصلی توسعه یا فتگی جوامع برشمرده می شود؛ زیرا سلامتی مهم ترین عامل توسعه و ضامن بقای هر جامعه است و برخورداری از خدمات بهداشتی درمانی به عنوان یکی از اصول سلامت، با هدف ارتقا و تأمین سلامت افراد، یکی از ارکان مهم پیشرفت هرجا معه ای را تشکیل می دهد. جامعه ی آماری این پژوهش پنج استان منطقه زاگرس(ایلام، کردستان، کرمانشاه، لرستان و همدان) می باشند، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت توزیع فضایی شاخص سلامت و رتبه بند ی و سطح بند ی استان ها ی منطقه زاگرس می باشد، که داد ه های مورد نیاز از سالنامه آماری 1394 پنج استان مذکور گرفته شده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش آنتروپی شانون جهت وزن دهی و مدل COPRAS با استفاده از 42 معیار بخش سلامت به رتبه بندی و سطح بندی استان ها پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که ضریب توسعه از (72/42) تا (100) در نوسان است. به طوری که استان همدان با (100 ) امتیاز در رتبه اول و توسعه ، استان لرستان با (47/96) در رتبه دوم و نسبتاً توسعه یافته، استان کرمانشاه با (67/94) امتیاز در رتبه سوم و نسبتاً توسعه یافته ، استان کردستان با (36/86) امتیاز در رتبه چهارم و نسبتاً توسعه یافته و در آخر استان استان ایلام با (72/42) امتیا ز در رتبه پنجم و در حال توسعه از لحا ظ شاخص سلامت می باشند، این نتایج نشان از تفاوت استان های منطقه زاگرس در برخورداری از شاخص سلامت دارد.
مقایسه تطبیقی میزان درآمدزایی تولید گیاهان دارویی نسبت به سایر تولیدات زراعی در روستاهای شهرستان کلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
117 - 101
حوزههای تخصصی:
کشت گیاهان دارویی از دیرباز جایگاه ویژه ای در نظام های سنتی کشاورزی ایران داشته و نقش مهمی درتنوع اقتصادی روستاییان دارد و فعالیت زراعی موجب افزایش درآمد، کاهش بیکاری و به تبع آن کاهش فقر روستاییان شده است. با کاشت گیاهان دارویی می توان از طریق برنامه ریزی مدون، ضمن توسعه اقتصادی و تأمین نیاز صنایع داخلی و کسب درآمد ارزی درخور توجه، به شکوفایی و توسعه پایدار کشور کمک کرد. این مطالعه با هدف مقایسه تطبیقی میزان درآمدزایی تولید گیاهان دارویی در مقایسه با سایر محصولات زراعی در روستاهای شهرستان کلات، انجام شد و به دنبال آن است تا از این طریق انگیزه های مهاجرتی روستاییان کاهش یابد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و از حیث روش توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. جمع آوری اطلاعات از طریق شیوه های اسنادی و میدانی انجام شد. در مطالعه موردی مربوط به کشت گیاهان دارویی منطقه از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه نمونه پژوهش روستاهایی بودند که تولید گیاهان دارویی در آن ها انجام می شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، تولید گیاهان دارویی 1/50 درصد کل درآمد بخش کشاورزی را در منطقه موردمطالعه تشکیل می دهد. همچنین کاشت هر هکتار گیاهان دارویی در مقایسه با سایر محصولات زراعی، به طور میانگین 6/523 درصد درآمدزایی بیشتر ایجاد می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد، درآمدزایی هر هکتار از تولید گیاه دارویی بیش از پنج برابر سایر محصولات زراعی است که در صورت توجه بیشتر به این فعالیت می توان درآمد و سطح رفاه روستاییان را افزایش و انگیزه های مهاجرتی آنان را کاهش داد.
پیش بینی ضرایب تصحیح کننده چگالی اتمسفری با استفاده از شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۲۱
39 - 54
حوزههای تخصصی:
امروزه ماهواره های مدار پایین نقش مهمی در جمع آوری مشاهدات مربوط به زمین و میدان گرانش حاکم بر آن ایفا می کنند. عوامل مختلفی بر دقت و صحت مشاهدات این ماهواره ها مؤثر هستند. ازجمله ی این عوامل، اصطکاک اتمسفری وارد بر ماهواره ها است که حتی می تواند پس از مدتی کارایی آن ها را با چالش مواجه کند. به همین دلیل تلاش های گوناگونی درصدد مدل سازی و پیش بینی عوامل مؤثر بر این نیرو برآمده است. مدل های تجربی ارائه شده برای چگالی اتمسفری نمونه ای از این تلاش ها است. باگذشت زمان و پیدایش خطاهای موجود در مدل های تجربی، تلاش برای اصلاح آن ها آغاز شد چراکه به دلیل ساده سازی ها و محدودیت های مشاهداتی، این مدل ها همواره با خطا همراه هستند و مقدار خروجی آن ها با مقدار واقعی چگالی اتمسفر، تطابق کامل ندارد . از دیگر سو، با گسترش علوم، روش های جدیدی مانند هوش مصنوعی و شبکه های عصبی برای پیش بینی یک سری زمانی ارائه شده است که قابلیت یادگیری رفتار سیگنال بدون تشکیل یک مدل ریاضی پیچیده را دارند. در این تحقیق، از شبکه های عصبی با حافظه بلند-کوتاه مدت برای پیش بینی و اصلاح مدل های تجربی چگالی اتمسفری که مهم ترین عامل تعیین کننده ی میزان کشش اتمسفری است، استفاده شده است. این شبکه های عصبی از نوع شبکه های بازگشتی هستند و با حفظ وابستگی سیگنال در زمان می توانند دقت بهتری را برای پیش بینی سیگنال فراهم آورند. داده های مورداستفاده برای آموزش شبکه عصبی مربوط به ماهواره ی GRACE و در نیمه ی نخست سال 2014 بوده است. برای ارزیابی نتایج نیز با استفاده از ضریب اصطکاک خروجی حاصل از شبکه عصبی و همچنین ضریب اصطکاک مربوط به مدل های عددی، موقعیت ماهواره تعیین و با موقعیت واقعی مقایسه شده است. نتایج پیش بینی نشان می دهد که در حالت تک متغیره مقدار RMSE در حدود 0.054 و در حالت چند متغیره در حدود 0.03 است و همچنین شبکه ی عصبی قادر است مدار ماهواره GRACE را با RMSE در حدود 0.15 متر پیش بینی کند.
ارزیابی کیفیت زیبایی شناختی چشم انداز های طبیعی مبتنی بر GIS (نمونه موردی: شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشم انداز یا منظر، متشکل از دو بُعد طبیعی و انسان ساخت بوده و یکی از مهم ترین مؤلفه های نمایش بصری رابطه انسان با محیط است که طی قرن اخیر و با رشد جمعیت و در پی آن افزایش مناظر انسان ساخت، چشم اندازهای طبیعی دست خوش تغییرات زیادی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت زیبایی چشم انداز های طبیعی در سال های 1363، 1381، 1398 است. ماهیت تحقیق توسعه ای-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه، بررسی های میدانی گرد آوری شد و بررسی کیفیت زیبایی چشم انداز ها با مدلDEMATEL -ANP صورت گرفت که با درنظرگرفتن سه معیار (منحصربه فرد بودن، طبیعی بودن و تنوع) و نُه زیرمعیار، در لایه های: «اماکن گردشگری، معادن و صنایع، محدوده جنگل ارسباران»، برای معیار اول، «پوشش سطح زمین، مراکز فعالیت، دمای سطح زمین» برای معیار دوم و «تنوع پوشش زمین، تنوع ساختاری زمین، تنوع پستی و بلندی» برای معیار سوم تهیه شد. روابط تأثیرپذیری و تأثیر گذاری حاکم بر زیرمعیار ها با روش دیمتل مشخص شدند و سپس با روشANP در نرم افزار Super Decision، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و درنهایت با استفاده از نرم افزار ArcMap نقشه کیفیت زیبایی چشم انداز ها ترسیم شد. نتایج به دست آمده از وزن نهایی عوامل مؤثر با روش ANP_DEMATEL نشان می دهد که بیشترین ضریب متعلق به عامل طبیعی بودن پوشش زمین با وزن 385736/0 و منحصربه فرد بودن پوشش زمین با وزن 169653/0 است که خود حاکی از نمایش بارز پوشش سبز چشم اندازهای این منطقه از دید کارشناسان به عنوان نمونه ای از جامعه است. و نقشه های به دست آمده با عنوان کیفیت زیبایی چشم اندازها، روند کاهش کیفیت را از غرب به شرق شهرستان نشان می دهد که این کاهش کیفیت در اراضی قرار گرفته در نزدیکی معدن مس سونگون و دو شهر پرجمعیت ورزقان و خاروانا قابل لمس است.
تحلیل تغییرات دسترسی به خدمات بیمارستانی شهر زنجان با استفاده از روش اندازه گیری دسترسی مکانی بالقوه در فاصله زمانی 1385- 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت سلامت در سطح جامعه، دسترسی مکانی بالقوه به بیمارستانها موضوع این تحقیق است. بدین منظور میزان دسترسی به بیمارستانهای شهر زنجان در سطح بلوک با سه روش حوزه پوشش شناور دو مرحله ای، حوزه پوشش شناور دو مرحله ای بهبود یافته و حوزه پوشش شناور سه مرحله ای در دو مقطع زمانی 1385 و 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. مبنای این سه روش، عرضه و تقاضا و در روش سوم عرضه و تقاضا به علاوه رقابت بین تسهیلات می باشد. از سوی دیگر از آنجا که ماهیت دسترسی به صورت اصولی بر مبنای شبکه خیابانها تعریف میشود، محاسبات دسترسی متکی بر تحلیل شبکه بوده است و از این رو تحلیلها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به انجام رسیده است. نتایج کار نشانگر اختلاف دسترسی بلوک ها و در نتیجه نابرابری فضایی در سطح شهر در هر دو مقطع مورد بررسی است. همچنین میزان دسترسی در مقایسه دو مقطع نیز متفاوت بوده، به طوری که دسترسی به بیمارستان های شهر در هر سه روش در سال 95 بیشتر از سال 85 بوده است. تفاوتهای مورد انتظاری نیز بین نتایج سه روش دیده میشود به این صورت که به دلیل اعمال رقابت بین مراکز خدماترسان، مقادیر دسترسی حاصل از روش سوم کمتر از دو روش دیگر میباشد. با توجه به نتایج تحقیق، علیرغم بهبود کلی وضعیت شهر از نظر دسترسی به بیمارستان، شاهد نابرابری دسترسی به تسهیلات بیمارستانی در سطح شهر هستیم. راهکار کاهش این نابرابریها، ساخت بیمارستانهای جدید در نواحی مواجه با کمبود یا توسعه شبکه دسترسی این نواحی است.
کار آفرینی کشاورزی راهبردی در توسعه پایدار روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
243 - 248
حوزههای تخصصی:
روستاها به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی در هر جامعه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند به طوری که یکی از عوامل موثر در توسعه روستائی، کار آفرینی است. کار آفرینی فرایند ارتقاء فن آوری با ایجاد یک کسب و کار با سازمان جدید است. امروزه توجه به روحیه کارآفرینی بین روستاییان و از جمله کشاورزان از مهم ترین راهکارهای توسعه روستایی محسوب می شود. اگرچه کارآفرینی تنها راه کار اشتغال زایی و افزایش درآمدهای مردم روستایی نیست، اما قطعاً بهترین و بهره ورترین نوع آن است. در این میان کارآفرینی کشاورزی می تواند صرف نظر از این که یک منبع درآمد و اشتغال برای ساکنین روستا، افزایش بهره وری افراد و منابع بوده، در توسعه اقتصادی روستا و در نهایت توسعه روستایی مؤثر باشد. این پژوهش که از نوع توصیفی و مطالعات کتابخانه ای است، به بررسی نقش کارآفرینی کشاورزی در توسعه پایدار روستایی می پردازد. تبیین و توصیف این مطالعه کیفی نشان می دهد که متنوع سازی اقتصاد روستایی تنها با القا از بیرون محقق نمی شود، مگر این که کارآفرینان محیط های روستایی، خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه از آنها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط های روستایی به ارمغان بیاورند؛ به همین جهت ایجاد مزیت های جدید اقتصادی، افزایش رفاه انسانی، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و برقراری سازگاری بین فعالیت و فضای زندگی در نواحی روستایی از اهداف راهبردی توسعه روستایی است که می تواند از طریق کارآفرینی روستایی و کشاورزی دست یافتنی گردد.
تحلیلی بر عوامل جغرافیایی موثر در الگوی مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای پلکانی شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد و گسترش سکونتگاه های روستایی تحت تاثیر عوامل گوناگونی است، این عوامل به دو دسته عوامل طبیعی و انسانی تقسیم می شوند، که تاثیر آنها بر ساخت و الگوی این سکونتگاه ها غیرقابل انکار است. تغییرات صورت گرفته در الگو و شیوه معماری مسکن روستایی بسیار زیاد و به شکل های مختلفی رخ داده است. بررسی نقش عوامل طبیعی و انسانی در الگوی مسکن روستایی و تعیین میزان همبستگی این عوامل با مسکن روستایی هدف عمده پژوهش حاضر می باشد. روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد. در بخش اول نتیجه مطالعات نشان می دهد، عوامل طبیعی نقش بسیار موثری در الگوی مسکن روستایی در این منطقه داشته است. از این رو در بین عوامل طبیعی، توپوگرافی خاص منطقه، نقش پر رنگتری نسبت به دیگر عوامل محیطی داشته است. در بین عوامل انسانی نیز عامل فرهنگی_اجتماعی بیشترین تاثیر را بر الگوی مسکن روستایی داشته است. جامعه آماری تحقیق 5 روستای پلکانی شهرستان خلخال با 10650 نفر جمعیت در قالب 1940 خانوار می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 320 خانوار روستایی انتخاب شده است، که به صورت نمونه گیری تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفته اند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسون چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS کمک گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که ارتباط معنی دار و نسبتا قوی با ضریب 675/0 بین عوامل انسانی و الگوی مسکن روستایی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد، به نحوی که شاخص فرهنگی – اجتماعی حدود 8/58 درصد بر الگوی مسکن را تبیین می کند.
توانسنجی ایجاد خوشه های صنعتی در قطب های کشاورزی مناطق کوهستانی (مورد مطالعه: شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد و توسعه خوشه های صنعتی در قطب های کشاورزی مناطق کوهستانی راهکاری اساسی برای غلبه بر محدودیت های شغلی است. هدف از این پژوهش توان سنجی و اولویت بندی مکانی ایجاد خوشه های صنعتی در قطب های کشاورزی با استفاده از روش های سنجش از دور است که برای این هدف، شهرستان طارم به عنوان نمونه مطالعه شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و اسنادی، میدانی و تصاویر ماهواره ای استفاده شد. قلمرو مکانی پژوهش، محدوده شهرستان طارم در استان زنجان است. با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8، نقشه های طبقه بندی شده اراضی استخراج شد. به منظور شناسایی الگوی پراکنش اراضی کشاورزی به ویژه خوشه های فعالیتی، داده های ماهواره ای با استفاده از نرم افزارهای ENVI، IDRISI SELVA و ARCGIS تحلیل فضایی شد. برای تعیین محدوده های مناسب برای خوشه های صنعتی با تأکید بر خوشه های کشاورزی از روش تحلیل لکه های داغ و آماره گتیس جی استفاده شد. بدین منظور، سه اولویت پهنه ای در شهرستان طارم شناسایی شد. اولویت اول، در محدوده سکونتگاه های اصلی شهرستان طارم یعنی چورزق، آب بر و گیلوان قرار گرفته است. برتری نسبی این پهنه بیشتر به خاطر وجود منابع انسانی این محدوده ها است که امکان برنامه ریزی خوشه های صنعتی-کشاورزی را با تکیه به وجود سرمایه های انسانی ممکن می سازد. اولویت دوم، عمدتاً در لایه بلافصل پهنه اول قرار دارد که به نوعی توانسته از پتانسیل های منابع انسانی مربوط به اولویت اول، بهره گیرد. اولویت سوم، از منابع انسانی فاصله بیشتری دارد، اما سایر پتانسیل ها در این مناطق، امکان گسترش خوشه های صنعتی-کشاورزی را در این محدوده ها فراهم می سازد. آنچه که در بررسی این خوشه ها نیز مشخص است، وجود فضاهای بیشتر در محدوده چورزق برای گسترش خوشه های صنعتی-کشاورزی است که در واقع تمرکز پتانسیل ها را در محدوده بیشتری ممکن می سازد.
واکاوی مقدار و فراوانی بارش روزانه ی غرب - جنوب غرب ایران در رابطه با فعالیت کم فشار دریای سرخ طی دوره ی آماری 2016-1979(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۲
151 - 166
حوزههای تخصصی:
بارندگی یک عنصر مهم و تأثیرگذار بر جوامع و فعالیت های انسانی است؛ به طوری که امروزه رکن اصلی مطالعات در کلیه برنامه ریزی های محیطی و اقتصادی به شمار می رود. نظر به اهمیت این عنصر اقلیمی، در پژوهش حاضر تلاش شده است که تغییرات مقدار، فراوانی بارش روزانه ی غرب، جنوب غرب ایران طی دوره ی آماری (2016- 1979) ارزیابی شود. در راستای انجام این پژوهش از دو نوع پایگاه داده، پایگاه داده محیطی شامل بارش، (مستخرج از پایگاه داده اسفزاری) و پایگاه داده های جوی شامل ارتفاع ژئوپتانسیل (مستخرج از پایگاه داده مرکز اروپایی پیش بینی میان مدت جوی موسوم به ECMWF ) استفاده شده است. همچنین به منظور شناسایی چرخندها از یک الگوریتم عددی استفاده شد. براساس این الگوریتم طی کل دوره ی آماری، 459 مرکز چرخندی شناسایی شد. نتایج نشان داد که کمینه ی میانگین بارش روزانه در محدوده مورد بررسی در طی کل دوره ی آماری، بخش هایی از جنوب، جنوب غرب و شمال شرق را در برگرفته است. در زمان فعالیت کم فشار دریای سرخ بخش های جنوب و جنوب غرب منطقه مورد مطالعه زیر پوشش بارش قرار می گرفته است. بیشینه ی بارش در شرایط عمومی و نیز به هنگام فعالیت کم فشار دریای سرخ در بخش هایی از شمال غرب، غرب و شرق محدوده ی مورد مطالعه (منطبق بر ارتفاعات زاگرس) با پهنه های زیر پوشش مختلف متمرکز بوده است. درصد مساحت توأم با بیشینه بارش در زمان فعالیت کم فشار دریای سرخ بیشتر بوده است. کمینه ی شمار روزهای بارانی نیز در طی کل دوره و نیز در زمان فعالیت کم فشار دریای سرخ در قسمت های جنوب و جنوب غرب منطقه ی مورد مطالعه با درصد مساحت های متفاوت برتری داشته است.
تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی در توسعه محله ای (مورد مطالعه: محله دیزج جنوبی شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
153 - 168
حوزههای تخصصی:
اهمیت بازآفرینی شهری از آنجاست که نمایانگر نگاه برنامه ریزان و شهرسازان به حیات مطلوب شهری و تقابل این شیوه زندگی با شیوه زندگی در برخی بافت ها و نواحی شهر است. در واقع بازآفرینی به معنای بازگرداندن حیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی به یک منطقه است. این حرکت مکان ها را دگرگون می کند، تصویر اجتماعی از خودش را تقویت می کند و مکان های زنده و جذاب که سرمایه گذاری درونی پایدار را تشویق می کنند، خلق می کند. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی با توسعه محله دیزج جنوبی شهر بناب انجام شده است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری محله دیزج جنوبی شهر بناب می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای بررسی رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی و توسعه پایدار محله ای که شامل4 شاخص و 19 معرف بازآفرینی فرهنگی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و 6 شاخص توسعه محله ای به عنوان متغیر وابسته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری آن 366 نفر بود. نتایج نشان می دهد که مولفه های اجتماعی و فرهنگی بیشترین تاثیر را در راستای ارتقای توسعه محله دیزج جنوبی داشته اند، به طوری که یک واحد تغییر در انحراف مولفه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 409/0 و 578/0 واحد تغییر در توسعه محله دیزج جنوبی ایجاد خواهند کرد. به طور کلی تمامی مولفه های بازآفرینی فرهنگی اجتماعی تاثیر مثبت داشته اند، بدین معنی که با افزایش مقدار بازآفرینی فرهنگی اجتماعی محدوده مورد مطالعه، توسعه آن نیز افزایش پیدا می کند.
بررسی گسترش کالبدی - فضایی کلانشهر شیراز با استفاده از سنجش از دور (Rs)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۹
171 - 186
حوزههای تخصصی:
امروزه در سطح جهان ، 55٪ از جمعیت در مناطق شهری زندگی می کنند و پیش بینی می شود تا سال 2045 تعداد افرادی که در شهرها زندگی می کنند به 6 میلیارد افزایش می یابد. طی 6 دهه گذشته روند شهرنشینی در ایران روندی صعودی بوده است چرا که در طول زمان شهر ها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی به صورت پدیده های جاذب درآمده اند. شهر شیراز به عنوان مرکز استان فارس تا پیش از دهه 1340 و شروع مدرنیزاسیون در ایران از رشدی درونزا و ارگانیک برخوردار بوده و تعادلی مناسب میان نرخ رشد جمعیت شهر و نرخ رشد مساحت آن برقرار بوده است. به دنبال تشدید افزایش جمعیت شهری در دهه های اخیر شکل فیزیکی شهرها نیز دچار تغییر و تحولاتی گردیده است . بنابراین هدف کلی این پژوهش بررسی نحوه گسترش کالبدی – فضایی کلان شهر با استفاده از سنجش از دور می باشد. به منظور بررسی تغییرات پوشش اراضی باکمک داده های ماهواره لندست نقشه کاربری سال های 1984 تا 2020 توسط نرم افزارهای TerrSet و Earth Explorer تهیه گردید و برای سال 2040 پیش بینی در تغییرات کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم Markov انجام شد. نتایج نشان می دهد در 36 سال گذشته مساحت کالبدی شهر شیراز با رشد 90 درصدی به مساحت 19778 هکتار رسیده است و پیش بینی می شود در 40 سال آینده مساحت شهری با نرخ رشد 35% به 41506 هکتار خواهد رسید. روش صورت گرفته در این پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و داده های آن به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است.
تبیین حقوق شهروندی در برنامه ریزی پایدار محله ای (مطالعه موردی: محله های مقصودیه و منظریه شهرتبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف : توجه بر حقوق شهروندی نقش مهمی در برنامه ریزی محله های پایدار دارد. به طوریکه برنامه ریزی پایدار در محله با محوریت حقوق شهروندی می تواند با حمایت و تامین نیازهای شهروندان، رضایت مندی آنان و شهر پایدار را به ارمغان آورد. از منظر شهروندی، محله پایدار دارای طیف گوناگونی از حقوق شهروندی در ابعاد مختلف کارکردی، فضایی و کالبدی، اجتماعی و فرهنگی هستند. موضوعی که در بافت های مسکونی ایران بدان کم توجهی شده و حقوق شهروندی محله ها نادیده گرفته شده اند. این پژوهش با هدف بازشناسی ابعاد و معیارهای حقوق شهروندی در محله از منظر شهرسازی است که با روش پژوهش تحلیل محتوای متن با راهبردی میان رشته ای انجام شده است. مواد و روش ها : پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی و جمع آوری داده ها از طریق بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و برداشت میدانی انجام شده است. ابتدا مولفه های پژوهش با توجه به موضوع تدقیق شد، سپس شاخص های هر مولفه نیز در قالب نموداری تدوین شده است. نمونه های موردی مشتمل بر محله مقصودیه و منظریه معرفی و چارچوب تحقیق در نمونه ها از طریق توزیع پرسشنامه به آزمون و ارزیابی گذاشته شده است. براین اساس اعتبار پرسشنامه از طریق مصاحبه با ۱۰ نفر از متخصصان رشته شهرسازی تایید شد و کفایت تعداد،یا توزیع تا اشباء نتیجه و یا تعداد 384 پرسشنامه از طریق فرمول کوکران بدست آمده است و بین 500 خانواده از ساکنان در هر محله توزیع شده است .تا به مقایسه تطبیقی این دو نمونه موردی پرداخته شود .فرایند پرسش بدین گونه است که تعداد 384 پرسشنامه در هر محله( مقصودیه و منظریه) توزیع شده است .و در این پرسشنامه تعداد 14 شاخص مورد سوال قرار گرفته اند که پاسخ دهندگان که خانواده های ساکن در محلات مذکور می باشند میبایستی بین 1 تا 5 به این شاخص ها نمره بدهند. در انتها هم یک سوال در رابطه با کیفیت زندگی محله ای پرسیده شده که نمره ارزیابی آن از 100 است. یافته ها و بحث : نتایج بدست آمده از پرسشنامه در قالب نموداری تهیه شده است و درصد مربوط به هر شاخص هم به طور جداگانه در هر محله نشان داده شده است. محله منظریه از نظر شاخص های زیست پذیری و آسایش اقلیمی، بهداشت و پاکیزگی محیط، سلامت و ورزش خانواده، پایداری و سرزندگی طبیعی،آسایش و آرامش خانواده،سازگاری – پایداری و پاسخ دهی،ایمنی و امنیت، تفریح و سرگرمی خانواده،رضایتمندی،حس مکان و کیفیت زندگی محله ای در رتبه ی بالاتری نسبت به محله مقصودیه قرار دارد.محله مقصودیه نیز از نظر شاخص های پیاده مداری، رونق اقتصادی و کیفیت معیشت،مشارکت و همسایگی خانواده،حضورپذیری و تربیت کودکان در رتبه ی بالاتری نسبت به محله منظریه قرار دارد. محله مقصودیه به دلیل مجاورت با بازار تبریز به عنوان قلب تپنده ی اقتصادی شهر، از نظر رونق اقتصادی و کیفیت معیشت وضعیت نسبتا مطلوبی نسبت به محله منظریه دارد.همچنین به دلیل این که این محله از محله های تاریخی شهر تبریز محسوب می شود مشارکت و همسایگی خانواده ها در این محله نسبت به محله منظریه بیشتر می باشد.محله منظریه به دلیل این که از محلات تازه ساخت شهر تبریز می باشد از نفوذپذیری مناسبی برخوردار می باشد و سرانه فضای سبز و ورزش نیز در این محله نسبت به محله مقصودیه بیشتر می باشد. با توجه به مطالعات نظری و میدانی پژوهش حاضر می توان گفت که حقوق شهروندی در برنامه ریزی پایدار محله ای در ابعاد مختلف و دارای شاخص های گوناگونی می باشد .که این امر در هر محله با توجه به فرهنگ ایرانی _ اسلامی، می تواند الگو ها و نمود های گوناگونی داشته باشد. می توان در این رابطه به باغ ایرانی اشاره کرد و همچنین می توان گفت که اقلیم هر محله نقش ویژه ای در رابطه با الگوهای مختلف ارائه شده در رابطه با هر محله را ایفا می کند. لذا باید در طراحی ها به ویژگی های فرهنگی ، مذهبی ، اقلیمی و دیگر عوامل دخیل ، توجه کرد. نتیجه گیری: در این پژوهش، مولفه های برنامه ریزی محله بر مبنای حقوق شهروندی عبارتند از مولفه های زیست محیطی و سلامت، عملکردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و شاخص های مربوطه نیز شامل زیست پذیری و آسایش اقلیمی، بهداشت و پاکیزگی محیط، پایداری و سرزندگی طبیعی، سلامت و ورزش خانواده، پیاده مداری، آسایش و آرامش خانواده، سازگاری، کارایی و پاسخ دهی، ایمنی و امنیت، تفریح و سرگرمی خانواده، رونق اقتصادی و کیفیت معیشت، حس مکان و رضایتمندی، حضور پذیری و تربیت کودکان، مشارکت اجتماعی و همسایگی خانواده ها و کیفیت زندگی محله ای می باشد. نمونه موردی شامل دو محله مقصودیه و منظریه در تبریز می باشد که محله مقصودیه در منطقه 8 تبریز و منظریه در منطقه 3 تبریز قرار گرفته اند. نتیجه نهایی پیمایش میدانی با موضوع کیفیت زندگی محله ای نشانگر این است که محله منظریه از لحاظ شاخص های برنامه ریزی پایدار محله ای با امتیاز 73.6% بر محله مقصودیه با امتیاز 38.5% برتری قابل توجهی دارد.
فراتلخیص راهبردهای بقای مزارع خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
190 - 209
حوزههای تخصصی:
در این مقاله باهدف شناخت راهبردهایی که خانواده های کشاورز برای بقا و حفظ کسب وکار خانوادگی خود به کار می برند و عواملی که بر این راهبردها تأثیر می گذارند، از روش مرور نظام مند و راهبرد فراتلخیص استفاده شد. بدین ترتیب بعد از هفت مرحله غربالگری مقاله های گردآوری شده، 61 مقاله متناسب با هدف پژوهش انتخاب و در مرحله تحلیل داده ها با کمک نرم افزار مکس کیودی اِی2020 «کدگذاری انتسابی» و «کدگذاری راهبرد «تنوع بخشی» (بازار-محور، اقتصاد-محور، خانواده-محور، فرد-محور)، «پایداری» (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی) و «جانشینی» (عوامل زمینه ای، عوامل ارتباطی، عوامل فردی) را به کار می برند. مزارع خانوادگی نقش مهمی در میدان کشاورزی و امنیت غذایی حال و آینده جهان دارند. شناخت راهبردهای موفق خانواده های بهره بردار کشاورز در کشورهای پیشرفته و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن ها، می تواند انگیزه ای برای خانواده های کشاورز و سیاست گذاران بوده و درنهایت در کنار بهره گیری از تجارب داخلی به بازنگری و تجدیدنظر در مورد راهبرد ها و سیاست های کشاورزی به نفع بقا و احیای مزارع خانوادگی منجر شود.
تحلیل ارتباط کیفیت زندگی شهری و عامل طبقه اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: مناطق 1، 6 و 20 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی باعث کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده و مسایل متعددی را ایجاد کرده است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفیت زندگی شهری بر اساس مدل های نظری ذهنی و عینی شهروندان و ارتباط آن با عامل طبقه اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها با دو روش اسنادی و میدانی بوده است و در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری مختلف، اعم از آزمون T، تحلیل واریانس یک طرفه درون گروهی و چند متغیره (MANOVA)، و آزمون تعقیبی LSD استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان مناطق 1، 6 و 20 شهر تشکیل می دهند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره MANOVA نشان دهنده وجود اختلاف میانگین ها در سه گروه انجام شده در تحقیق است. بر این اساس، سطح معناداری برای شاخص های ذهنی کیفیت زندگی برابر با 39/0 و برای شاخص های عینی آن، 21/0 بوده است و فرض محقق تایید می شود. نتایج آزمون تعقیبی LSD بیانگر این است که بین شاخص های ذهنی کیفیت زندگی، حقوق شهروندی؛ در بین شاخص های عینی کیفیت زندگی، فضاهای سبز شهری به طور معنی داری بالاتر از سایر شاخص ها قرار گرفته است. سایر شاخص ها در وضعیت پایینی قرار دارند. و در نهایت بر اساس آزمون T تک نمونه ای، مشخص شد که بین میانگین شاخص های عینی کیفیت زندگی و مقدار متوسط آن در گروه اول تفاوت وجود دارد؛ در گروه های دوم و سوم تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
سناریونگاری و تبیین توسعه مدیریت شهری با تاکید بر مدیریت آسیب پذیری زلزله با رویکرد آینده پژوهی با استفاده از GIS، مطالعه موردی شهرداری منطثه 6 تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
22 - 39
حوزههای تخصصی:
پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر ماهیت تبیینی و ازنظر روش ترکیبی ( کیفی- کمی) است. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای- اسنادی است. جامعه ی آماری را 124 نفر از کارشناسان و خبرگان دستگاه های دولتی مدیریت شهر تهران تشکیل داده است. روش نمونه گیری احتمالی و از نوع طبقه ای است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه از نوع سؤالات بسته است. برای آینده پژوهی مدیریت شهر تهران و بررسی پیشران های مورد نظر، معیارهای تأثیرگذار بر مدیریت توسعه شهر تهران با استفاده از مدل تاپسیس بر اساس امتیاز کارشناسان رتبه بندی شده است. با بررسی این معیارها سناریوهای ممکن، محتمل و مطلوب تدوین شده است. هدف پژوهش حاضر، سناریونگاری و تبیین توسعه مدیریت شهری با تاکید بر مدیریت آسیب پذیری زلزله با رویکرد آینده پژوهی با استفاده از GIS است. شاخص های مورد استفاده مراکزدرمانی و بیمارستان ها، تراکم جمعیت، فضاهای باز، فاصله از گسل، شبکه معابر بوده است. در نقشه های پهنه بندی استنتاج فازی عملگر AND، به ترتیب 1453.13، 499.17، 154.9، 35.11 هکتار در مناطق با خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارند. در مدل پهنه بندی OR، 7.02 هکتار در طبقه خطر خیلی کم، 35.11 هکتار در طبقه خطر کم، 358.19 هکتار در پهنه خطر متوسط، 1755.85 هکتار در پهنه خطر زیاد و 2156.18 در پهنه خطر خیلی زیاد قرار گرفته اند.نتایج یافته های پژوهش نشان می دهد از معیارهای مورد ارزیابی شده، تأکید بر ساختار غیر متمرکز و یکپارچه مدیریتی با کسب امتیاز (0.967) جایگاه اول را به خود اختصاص داده است. بر اساس روش آینده پژوهی در مدیریت توسعه شهر تهران، سه سناریو تدوین شد. سناریو اول: تغییر در معیارهای ساختاری مدیریت شهر تهران (رویکرد یکپارچه در برنامه ریزی و مدیریت شهری) است. سناریو دوم: تغییر در معیارهای کارکردی مدیریت شهر تهران است. سناریو سوم: حکمرانی به مثابه مردم سالاری دیجیتال است. در این پهنه بندی بیشترین مناطق آسیب پذیر، در قسمت شمال شهر واقع گردیده اند.
ارائۀ مدل ارزیابی عملکرد تجاری هتل های توریستی اصفهان براساس فرهنگ نوآورانه: نقش میانجی جهت گیری بازار و بازاریابی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شناخت و ارزیابی عملکرد تجاری هتل ها هدف اصلی این پژوهش است. برای ادامه رقابت در بازارهای در حال تغییر امروزی، هتل ها باید فرهنگ نوآورانه ایجاد کنند و مشارکت در رفتار نوآورانه را تحریک نماید تا بتوانند تقاضای بی ثباتی محیط را برآورده کنند.روش شناسی: این پژوهش به منظور ارائه مدل ارزیابی عملکرد تجاری هتل های گردشگرپذیر براساس فرهنگ نوآورانه با نقش میانجی جهت گیری بازار انجام شده است. از نظر روش، توصیفی-پیمایشی نوع همبستگی با ماهیت کاربردی و از لحاظ زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه هتل های گردشگرپذیر اصفهان است. با سرشماری تعداد 45 هتل به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد بود. برای اندازه گیری روایی از روش محتوایی و برای تعیین پایایی آلفای کرونباخ محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای Spss26 و Amos24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد در هتل های گردشگرپذیر اصفهان فرهنگ نوآورانه بر جهت گیری بازار و بازاریابی داخلی تاثیر دارد؛ فرهنگ نوآورانه، جهت گیری بازار و بازاریابی داخلی بر عملکرد تجاری تاثیر دارد. همچنین جهت گیری بازار و بازاریابی داخلی در رابطه بین فرهنگ نوآورانه و عملکرد تجاری نقش میانجی کامل دارد. نتیجه گیری و پیشنهادات: با توجه به نتایج سهم کم صنعت هتلداری را می توان از طریق نوآوری در خدمات، که یکی از عناصر اصلی با توانایی افزایش عملکرد تجاری در صنعت هتل است، تأمین کرد.نوآوری و اصالت: این پژوهش برای اولین بار اقدام به ورود فرهنگ نوآورانه به عنوان متغیر واسط در ارزیابی عملکرد هت لهای گردشگرپذیر شهر اصفهان نموده است.
سنجش میزان انطباق محلات شهری با اصول رشد هوشمند شهری، مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
27 - 51
حوزههای تخصصی:
جهت دست یابی بهتر به اهداف رشد هوشمند شهری نیاز به سنجش میزان تطابق محدوده های مختلف جغرافیایی با اصول و شاخص های رشد هوشمند شهری احساس می شود، بر همین اساس هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان انطباق محلات شهر مشهد با رشد هوشمند شهری است. ازاین جهت در پژوهش حاضر با استفاده از روش وزن دهی سوآرا (SWARA) و روش رتبه بندی واسپاس (WASPAS) و همچنین به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به تحلیل و ارزیابی 26 شاخص رشد هوشمند شهری در 156 محله شهر مشهد و سپس رتبه بندی هر یک از محلات این شهر از نظر میزان انطباق با شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته شده است. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. نتایج تحلیل ها بیانگر این نکته است که محلات آزادشهر، 10 دی و کوه سنگی به ترتیب دارای بالاترین رتبه و در مقابل محلات شهید باهنر، موعود و کشاورز دارای پایین ترین رتبه از نظر انطباق با شاخص های رشد هوشمند شهری بوده اند. از نظر شاخص های موردپژوهش، محلات شهر مشهد بیشترین انطباق را با اصل کاربری اراضی مختلط و کم ترین انطباق را با اصل ایجاد فرصت های متنوعی از حمل ونقل دارا می باشند. همچنین، نحوه پراکندگی محلات سازگار با رشد هوشمند شهری دارای وضعیتی نسبتاً متمرکز است که تا حدی نشان دهنده بی عدالتی فضایی در شهر مشهد می باشد، به طوری که عمدتاً محلات شرق، جنوب و شمال غربی شهر مشهد، کم ترین انطباق را با شاخص های رشد هوشمند شهری دارند. درنتیجه می توان گفت که وضعیت میزان انطباق محلات شهر مشهد با شاخص های رشد هوشمند شهری متوسط و تا حدودی نسبتاً کم می باشد.
سطح بندی مناطق روستایی استان ایلام براساس نشانگرهای بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای اشتغال و توسعه فعالیت های کارآفرینانه در مناطق روستایی، نیازمند شناخت وضعیت متغیرهای اقتصادی اجتماعی و زیست بوم کسب و کار است. با آگاهی از نشانگرهای بازار کار مناطق روستایی می توان گزینه های بهینه توسعه اقتصادی برای این مناطق را سامان داد. شواهد موجود بیانگر نامتوازن بودن بازار کار در مناطق مختلف روستایی استان ایلام است. این پژوهش باهدف سطح بندی مناطق روستایی استان ایلام بر اساس نشانگرهای کلیدی بازار کار انجام گردید. روش شناسی پژوهش، توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده های موردنیاز به صورت اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار های topsis، SPSS و GIS انجام گرفته است. در این پژوهش داده های تعداد 30 شاخص کلیدی اقتصادی این استان با استفاده از تکنیک های تاپسیس و تحلیل خوشه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نشانگرهای منفی به نشانگرهای مثبت تبدیل شده و با استفاده از مدل رتبه بندی تاپسیس، اقدام به رتبه بندی شهرستان های استان شده است. نتایج نشان داد که شهرستان های مهران و دهلران به ترتیب توسعه یافته ترین و توسعه نایافته ترین شهرستان های استان از نظر برخورداری از نشانگرهای بازار کار در مناطق روستایی بوده اند و در بین شهرستان های استان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد. بنابراین به جز شهرستان مهران، دیگر شهرستان های استان وضعیت بهینه ای ازنظر نشانگرهای بازار کار ندارند. این یافته نشان دهنده این موضوع است که پراکنش فرصت های شغلی در بین شهرستان ها یکسان نیست. شهرستان های دره شهر، ایوان، شیروان چرداول، آبدانان و دهلران در سطح توسعه نیافته قرار گرفته اند که نشان دهنده پایین ترین سطح برخورداری از نشانگرهای بازار کار است و شرایط نامطلوب مناطق روستایی این شهرستان ها را از نظر نشانگرهای بازار کار نشان می دهد. این سطح شامل بیشتر شهرستان های استان است. پیشنهاد می شود مناسب نبودن نشانگرهای بازار کار شهرستان های دره شهر، ایوان، شیروان چرداول، آبدانان و دهلران در دستور کار شورای برنامه ریزی استان قرار گیرد و سازوکارهای بهینه و امکان پذیر برای افزایش تخصیص اعتبارات اشتغال زا برای مناطق روستایی این شهرستان ها تدوین شود.