فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۰۱ تا ۴٬۶۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
133 - 150
حوزههای تخصصی:
بناها و بافت های تاریخی محلی برای انتقال پیام فرهنگ و تمدن هستند. فضاهای تاریخی، گویای آن است که همواره نگهداری و مرمت و توسعه بناهای تاریخی در حال انجام بوده است. بافت پیرامونی اطراف حرم مطهر در شهر مشهد، با دارا بودن آثار تاریخی و مذهبی ارزنده ای از جمله خانه های تاریخی، مساجد و... به علت قرار گیری در میان بافت فرسوده از مشکلات چون دید و منظر، مقاومت، دسترسی، نارسایی های مربوط به بافت فرسوده در زمینه تأسیسات شهری، عدم استحکام ابنیه و ... رنج می برند و نیازمند بازآفرینی هستند که این اقدام علیرغم تاسیس دفاتر بازآفرینی در محدوه مورد مطالعه توفیق چندانی برای حفظ و نگهداری از این آثار تاریخی به جای آورده نشده است. هدف پژوهش آسیب شناسی عملیاتی دفاتر تسهیلگری در محدوده بافت مرکزی شهر مشهد با تاکید بر گردشگری است. محدوده پژوهش بافت پیرامونی حرم مطهر در شهر مشهد بوده و روش آن کمی و کیفی بر اساس مصاحبه های انجام شده می باشد و مخاطبان از بین مدیران دفاتر تسهیلگری و همچنین مدیران بازآفرینی به تعداد 28 نفر انتخاب شدند. نتایج نشان داد دانش بازآفرینی کارشناسان و سایر دستگاه ها با ضریب اهمیت 184/0، نگاه بخشی مدیریت شهری به گردشگری ضریب 110/0، ضعف در منابع مالی بازآفرینی با ضریب 099/0، ضعف در تخصص کارشناسان بازآفرینی با ضریب 095/0، عدم تمایل به همکاری دستگاه ها با ضریب وزنی 086/0 و ضعف در نظام ارزیابی سازمان بازآفرینی به ترتیب اولویت به عنوان مهمترین عوامل آسیب شناسی عملکرد دفاتر توسعه محله در مناطق پیرامونی حرم شناخته شدند.
تحلیلی بر شاخص های زیست پذیری شهری با رویکرد معادلات ساختاری (مطالعه موردی: منطقه 1 تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
35 - 50
حوزههای تخصصی:
تمرکز زیاد مردم و فعالیت های اقتصادی در مناطق شهری سبب تقویت ارتباط بین شهر، سلامت و محیط زیست می شود. شهر زیست پذیر از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت شهری است در آن با آفرینش و گسترش پیوسته شرایط فیزیکی، اجتماعی، زیست محیطی و استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود، محیطی فراهم شود که در اثر آن مردم جامعه ضمن حمایت یکدیگر و مشارکت گروهی در انجام کلیه امور زندگی، قابلیت های خود را به حداکثر ممکن برسانند. اساس شهر زیستپذیر بر این اصل استوار است که سلامتی چیزی بیش از مراقبت های پزشکی است. محیط زیست سالم و پرورش جامعه نیز ویژگی های کلیدی هستند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد. برای شناسائی ابعاد گوناگون زیست پذیری در مناطق شهری تهران با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات و ابزار پریسشنامه در قالب 4 مؤلفه و در میان 10 ناحیه منطقه یک تهران، مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج آن با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی ارزیابی شده است. نتایج نشان میدهد مولفه های اقتصادی و کالبدی پیش بینی کننده خوبی برای متغیر زیست پذیری به شمار می آیند.
ارزیابی تحقق یابی مسئولیت دولت در قبال رفاه شهروندی با تاکید بر حق مسکن (مطالعه موردی: نواحی مرزی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی تحقق یابی مسئولیت دولت در قبال رفاه شهروندی با تاکید بر حق مسکن در نواحی مرزی کشور انجام گرفت. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع توصیفی -تحلیلی از نوع پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی می باشد در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل میزان تحقق پذیری مسکن در استان های مرزی از مدل تحلیل فازی تاپسیس و برای ترسیم سطوح نیازمند توسعه مسکن در هراستان از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیاییARCGIS استفاده شده است . استان های مرزی کشور شامل 16 استان می باشد.جمعیت استان های مرزی 36583838 نفر می باشد که 48.64 درصد از جمعیت کشور را در برمی گیرد و همچنین مساحت استان های مرزی 651319 کیلومترمربع می باشد.نتایج حاصل از رتبه بندی گزینه ها با تکنیک تاپسیس فازی حاکی از این است که گزینه مصالح بادوام ،کمترین فاصله تا ایده آل مثبت و بالاترین وزن موثر را نسبت به سایر گزینه ها بر تحقق پذیری مسکن در نواحی مرزی کشور دارا است. براساس اوزان محاسبه شده مدل تاپسیس فازی ، نقشه معیارهای مورد نیاز تهیه و وارد نرم افزار ARCGIS شده و پس از تلفیق لایه ها به روش "کانونی معکوس"، اولویت تحقق تامین مسکن هراستان به منظور بهبود رفاه شهروندان ساکن در این مناطق مشخص شده است. نتایج حاصل از این تکنیک تلفیقی(تاپسیس-جی ای اس) به روش "کانونی معکوس"،نشان می دهد که استان استان های سیستان و بلوچستان، بوشهر، و هرمزگان کمترین امتیاز (بهترین رتبه) و استان های مازندران، گیلان و آذربایجان شرقی بیشترین امتیاز (پایین ترین رتبه) را کسب کرده اند.
تبیین عوامل مؤثر بر خلق شهر شاد با رویکرد معادلات ساختاری (مطالعه موردی: شهر بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرشاد، شهری زنده و پویاست که روابط اجتماعی را تسهیل می نماید و با افزایش مشارکت مردمی باعث ایجاد محیطی سرزنده و باکیفیت زندگی بالا می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر خلق شهر شادی در محیط های شهری و به ویژه در شهر بهبهان می باشد. در ابتدا با بررسی پیشینه پژوهش و مطالعات انجام شده و همچنین با توجه به جمع بندی نظریات مختلف و تجارب بررسی شده شاخص های اساسی درزمینه خلق شهر شاد مورد شناسایی قرارگرفته و این شاخص ها با استفاده از روش دلفی و با نظر متخصصان در حوزه جغرافیا و برنامه ریزی شهری آشنا به شهر بهبهان (25 نفر) در دو مرحله اصلاح شده و در غالب مدل کلی تنظیم شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد عوامل اساسی در خلق شهر شاد در بهبهان شامل شاخص های فضایی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیباشناختی، زیست محیطی و فرهنگی می باشند. همچنین در ادامه، این مدل با استفاده از فرایند تحلیل عاملی در نرم افزار Smart PLS در شهر بهبهان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و نتایج نشان داد بین هریک از شاخص های پژوهش و شادی ارتباط معناداری برقرار است. نتایج این تحقیق با یافته های اورکی و سماواتی همسو بوده است. در بین معیارهای مورد بررسی شاخص فضایی، کالبدی و زیست محیطی به دلیل ضریب مسیر بالاتر از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. نوآوری تحقیق حاضر از آن جهت است که تاکنون تحقیقی در این موضوع در شهر بهبهان با مطالعه شاخص های متعدد و ارتباط آنها با شادی کودکان صورت نگرفته است.
تاب آوری در سکونتگاه های غیررسمی با تاکید بر بعد کالبدی (محله نخل ناخدا و طلابند، شهر بندر عباس)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهمترین الزامات پرداختن به مسائل کالبدی شهرها، ارتقاء سطح تاب آوری محلات شهری در صورت بروز حوادث احتمالی است. تاب آوری مفهومی جدید در برنامه ریزی شهری است که به توانایی مردم، گروه ها و اشیا در بازگشت به شرایط اولیه یا بهتر است.روش بررسی: تحقیق حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که از 11 معیار به منظور سنجش تاب آوری کالبدی استفاده شده است. وزن معیارها با روش مثلث سلسله مراتبی فولر نشان می دهد که وضعیت مالکیت (0.21)، تعداد خانوار در واحد مسکونی (0.18) و وضعیت اشتغال سرپرست خانوار (0.165) بیشترین اهمیت را در سنجش میزان تاب آوری در محله ناخدا و طلابند دارد. ترکیب معیارها با روش مجموع ساده وزنی در 5 طبقه گویای سطح تاب آوری در محله نخل ناخدا و طلابند است که مروری بر یافته ها نشان می دهد که 46 درصد از مساحت محله در سطح تاب آوری بالا و بسیار بالا قرار دارد که تنها 28 درصد از جمعیت را در خود جای داده است و از طرفی 30 درصد از محلات مذکور در سطح تاب آوری پایین و بسیار پایین واقع شده است که این سطح از نظر جمعیتی 42 درصد را شامل می شود.یافته ها و نتیجه گیری: نقشه نهایی که در پنج طبقه از بسیار پایین تا بسیار بالا محاسبه شده است نشان می دهد 30 درصد از محله نخل ناخدا و طلابند در سطح تاب آوری پایین و بسیار پایین واقع شده است می توان استدلال کرد که ویژگی های کالبدی نقش بسیار مهمی در میزان تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی بازی می کنند و با هر گونه تغییر در معیارهای کالبدی می توان تاب آوری محله را به میزان قابل توجهی متأثر ساخت.
شناسایی و الگوسازی عوامل مؤثر در جذب سرمایه گذار در صنعت گردشگری (مورد مطالعه: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
261 - 276
حوزههای تخصصی:
فقدان سرمایه گذاری کافی در صنعت گردشگری، رشد و توسعه این صنعت را با دشواری مواجه کرده است. بنابراین، هدف این پژوهش، شناسایی و الگوسازی عوامل مؤثر در جذب سرمایه گذار در صنعت گردشگری در استان اردبیل به منزله یکی از پربازدیدترین مقاصد گردشگری کشور با استفاده از روش تحقیق کیفی و نظریه داده بنیاد نظام مند است. با توجه به اهداف کاربردی تحقیق، جامعه آماری شامل مدیران و مسئولان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان، فعالان و سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل عرصه گردشگری و خبرگان دانشگاهی هستند که دست کم از پنج سال سابقه کاری در سمت های مرتبط با مدیریت گردشگری، سرمایه گذاری و بازاریابی برخوردارند. انتخاب این نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شد و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با طرح پنج سؤال کلی تا تحقق اشباع نظری در مصاحبه 25 ادامه یافت. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به استخراج 54 مفهوم، 18 مقوله فرعی و درنهایت 7 مقوله اصلی از تلفیق و طبقه بندی مفاهیم شد. برمبنای الگوی پیشنهادی، تمایل به سرمایه گذاریِ سرمایه گذاران به منزله مقوله محوری؛ محیط گردشگری و مدیریت جذب سرمایه گذاری درحکم شرایط علّی؛ کیفیت زیرساخت های گردشگری به منزله شرایط زمینه ای؛ عوامل اجتماعی حاکم در منطقه به منزله شرایط مداخله گر؛ اقدامات حمایت کننده درحکم راهبرد و درنهایت تقویت جایگاه گردشگری به نمزله پیامد اجرای راهبردها در نظر گرفته شده اند.
مکان یابی احداث اکوکمپ های گردشگری عشایری در منطقه چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در عصر حاضر، گردشگری با توجه به رشد غیرقابل انکار آن، به انواع مختلف در حال توسعه و نقش آفرینی است. گردشگری عشایری به دلیل ارتباط با طبیعت و فرهنگ بومی، اهمیت زیادی پیدا کرده است. احداث اکوکمپ های گردشگری عشایری، نمونه بارزی از برنامه ریزی در این زمینه است. در این راستا برنامه ریزی برای رشد و توسعه آن ضروری است.هدف پژوهش: هدف این تحقیق، شناخت و مکان یابی مناطق مستعد اکوکمپ های گردشگری عشایری در منطقه چهارمحال و بختیاری است.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های مکانی و پرسشنامه به روش مقایسه زوجی است. جامعه آماری را کارشناسان مرتبط با موضوع تشکیل داده که 30 نفر جهت مقایسه زوجی شاخص ها به روش AHP انتخاب شدند. همچنین از الگوریتم های موجود در GIS نیز برای ترسیم نقشه ها و مکان یابی مناطق مستعد احداث اکوکمپ های عشایری استفاده گردید. شاخص های تحقیق عبارت اند از ارتفاع، شیب، خاک، کاربری و پوشش اراضی، نزدیکی به منابع آب، دوری از مناطق حفاظت، فاصله از خط گسل، فاصله از زمین لغزش، متوسط دما سالانه، متوسط بارش سالانه، نزدیکی به جاده ارتباطی، نزدیکی به شهر، نزدیکی به روستا، تراکم جمعیت.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش، مناطق عشایری استان چهارمحال و بختیاری است. یافته ها و بحث: مهمترین معیار جهت احداث اکوکمپ گردشگری، نزدیکی به منابع آب با ضریب اهمیت 148/0 شناخته شده است. بعد از آن شاخص های نزدیکی به جاده ارتباطی با ضریب اهمیت 130/0؛ کاربری اراضی با وزن 109/0 و همچنین دوری از زمین لغزش با امتیاز 096/0 شناخته شده اند. یافته ها گویای این مطلب است که منطقه چهارمحال و بختیاری دارای ظرفیت های قابل توجه ای برای توسعه گردشگری و احداث اکوکمپ است. همچنین این تحقیق تایید می نماید که کانون های عشایری می تواند با احداث اکوکمپ های گردشگری ارتباط داشته باشند؛ چرا که 10 کانون عشایری در پهنه هایی از منطقه چهارمحال و بختیاری قرار گرفته اند که بر اساس تحلیل، بهترین پهنه ها برای احداث اکوکمپ گردشگری محسوب می شوند.نتایج: نتایج نشان داد که 10 اکوکمپ شامل چلگرد، شرمک، هیرگان، شیخ علیخان، شلیل، صمصامی، بارز، قلعه مدرسه، مازه سوخته و کری بنیچه برای توسعه گردشگری عشایری در این منطقه می تواند طراحی و برنامه ریزی شود.
تحلیل کالبدی فضای باز گونه های پلان مسکونی بافت تاریخی محله شعربافان لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های معماری و شهری دوران پیشین، هویت شهرها را تبیین می کنند. مطالعه و بررسی بافت های تاریخی شهرها، ساختار فضایی و پیکره بندی فضاهای تاریخی و به طور مشخص بناهای مسکونی، میزان تاثیر ساختار فضا بر الگوهای رفتاری ساکنان را آشکار می کنند. لازم به ذکر است حیاط و فضای باز بناهای مسکونی، مرکز و هسته اصلی برای سازماندهی فضاهای خانه به شمار می رود. این مقاله، پیکره بندی فضای باز بناهای مسکونی بافت تاریخی لاهیجان در محله شعربافان، واقع در بخش مرکزی شهر را در دهه بیست شمسی مورد بررسی وتحلیل قرار داده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر با تحلیل توصیفی- استنباطی همراه است که به شیوه کمی و کیفی انجام شده است. در بخش کیفی به بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای پرداخته شده است. در بخش کمی ابتدا ساختار فضایی محله شعربافان بر اساس یک عکس قدیمی متعلق به دهه 20 شمسی توسط نرم افزار Cinema 4D شبیه سازی شد. در مرحله بعد، پلان محدوده شبیه سازی شده در نرم افزار Autocad ترسیم شده و از آن خروجی dxf گرفته شد. برای تحلیل و بررسی سازمان فضایی و نحو فضا، و دستیابی به انواع شاخص های آنالیز ترکیبی با استفاده از نقشه محوری، از میان نرم افزارهای موجود در این خصوص، با مطالعه و بررسی، نرم افزار UCL Depth Map برای این تحقیق، استفاده شده است. مقایسه میزان خوانایی بصری و حرکتی نمونه ها، برتری الگوی دو طرف ساز را در خوانایی حرکتی و بصری نسبت به الگوهای یک طرف ساز و وسط ساز نشان می دهد. بیشترین میزان همبستگی در قابلیت درک فضای بصری الگوی دو طرف ساز و کمترین همبستگی در ادراک فضای بصری الگوی یک طرف ساز دیده می شود. در دوران معاصر که تصویر واضحی از گذشته تاریخی شهرها وجود ندارد، اسناد تصویری منابع مهمی برای درک گذشته تاریخی به شمار می روند. علاوه بر آن شبیه سازی فضاهای قدیم بر اساس اطلاعات موجود در عکس ها با روش های رایانه ای و تحلیل ساختار فضایی و کالبدی مدل شبیه سازی شده با نرم افزار چیدمان فضا، مطالعه معماری و فضاهای بافت های تاریخی را امکانپذیر می سازد.
تببین پیامدهای هیدروپلیتیکی تغییرات اقلیمی در ایران (مطالعه موردی حوضه آبریز زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۲۶۹-۲۴۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه تغییر اقلیم و گرمایش کره زمین که بر اثر افزایش گازهای گلخانه ای، مسئله ای حیاتی در کانون عوامل تهدیدزای بشر شده است. سرزمین ایران بر کمربندی از مناطق خشک و بیابانی زمین واقع شده که بیشترین اثرپذیری نامناسب را از تغییر اقلیم متحمل می شود. تغییر اقلیم در حوزه زاینده رود مشهود است و تاثیرات آن در کم شدن بارش و افزایش دما در طی سال های اخیر و نیز تداوم خشکسالی ها در حوضه آبریز زاینده رود نمایان است. با کاهش جریان آب رودخانه، تخصیص آب به بخش های کشاورزی و محیط زیست در قسمت های میانی و پایین دست با مشکل روبه رو شده است. نیاز آبی در این حوضه زیاد است به گونه ای که در طی این سال ها تلاش برای دستیابی به آب در حوضه زاینده رود به شکل تنش و درگیری و اعتراض ها و نیز آشوب های اجتماعی وارد عرصه جدیدی شده است. یکی از مهم ترین پیامدهای تغییرات اقلیم این است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. بر اثر سیاست های انتقال آب بدون در نظر گرفتن حقابه شرعی حقابه دار و حقابه زیست محیطی بستر زاینده رود و تالاب گاوخونی، بسیاری از اختلافات اجتماعی بین استانی تشدید شد. روش پژوهش پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است که با توجه به اهمیت تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی حوزه به شناسایی ابعاد و تاثیرات تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز زاینده رود می پردازد و چگونه تغییرات اقلیمی می تواند بحران و تنش را در حوزه آبریز افزایش دهد که این امر می تواند راهنمای مفیدی برای برنامه ریزان و تصمیم گیران حوزه قرار بگیرد. از لحاظ روش و ماهیت، این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوردی اطلاعات نیز براساس منابع کتابخانه ای از جمله کتب، مجلات و پایگاه های اطلاعاتی می باشد. یافته های تحقیق تبدیل شدن برف به باران در سرچشمه رودخانه زاینده رود و افزایش تبخیر منجر به کاهش اراضی در بخش پایین دست رودخانه شده است به طوریکه در بخش میانی و پایین دست، از مساحت اراضی «کشاورزی» و «مرتع» کاسته شده است. تعداد چاه ها در سال های اخیر افزایش شدیدی داشته است. تعداد چاه ها در بخش میانی و پایین دست افزایش چشمگیری در این دوره داشته میانگین عمق چاه ها در حوضه 8/4 متر افزایش یافته که در قسمت بالادست 65/6 متر، در قسمت میانی 55/5 متر و در بخش پایین دست 28/6 متر به طور میانگین بر عمق چاه ها افزوده شده است. افزایش تنش های میان استانی که نمونه های بارز آن میان استان های خوزستان، اصفهان و چهارمحال بختیاری در سال های اخیر مشاهده شد، یکی از مهم ترین پیامدهای سیاسی تغییرات اقلیم است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. کشاورزان حقابه دار اصفهان مهم ترین گروه معترض به وضعیت بحرانی آب در این حوضه هستند. یکی از مهم ترین دغدغه های مردم منطقه و مهم ترین عامل ایجاد اعتصابات و درگیری های سال های اخیر کاهش منابع آبی و کاهش فعالیت کشاورزی شده است. کشاورزان منطقه در سال های اخیر به شیوه های مختلفی از جمله خرابی و شکستن لوله انتقال آب، اعتصاب، تظاهرات و بستن راه با تراکتور، رجوع به استان و شیوه های دیگر نحوه اعتراضات خود را بیان کرده اند. تنش و اعتراض های مردمی نسبت به آبرسانی و مدیریت بهینه آب برای ساکنان حوضه زاینده رود تنها محدود به ساکنان و بهره مندان حوضه آبریز زاینده رود نیست. مسائل هیدروپلیتیکی طرح انتقال آب بهشت آباد در بخش علیای حوضه کارون که زمینه ساز مشاجرات محلی و ناحیه ای و حتی ملی میان مردم و مسئولین در مبدا و مقصد شده است. این امر سبب بروز اختلافات اجتماعی و در نتیجه سیاسی بین ساکنین و ذی نفعان حوضه های آبریز بالادستی و حوضه های مذکور شده و با توجه به تفاوت قومی حوضه های آبریز، این مسئله به یک بحران هیدروپلیتیکی داخلی مبدل شده است که شکاف هایی را بین اقوام به وجود آورده است. تغییرات اقلیمی بزرگترین ضربه را متوجه بخش کشاورزی وارد کرده است. هم چنین نخستین پیامد رویه ای، افزایش حجم بیکاری و بحران مهاجرت است. مهاجرت منجر به پراکندگی روابط خویشاوندی و از بین رفتن همبستگی، انسجام قومی و افزایش فردگرایی و انزوا و به تبع آن حاشیه نشینی و بزه گری گردیده است. خشک شدن بستر رودخانه زاینده رود ناشی از تغییرات اقلیمی سبب ایجاد شکاف ها و فرونشست های متعددی در مناطق مختلف حوضه آبریز در استان اصفهان شده است. عمق این شکاف ها بسیار عمیق می باشد و در برخی موارد عمقی بیش از 10 متر داشته باشند. شکاف ها صدمات جدی را به جاده ها و زمین های کشاورزی وارد کرده است. نتیجه گیری تغییر اقلیم در حوضه زاینده رود یکی از عوامل تهدیدکننده منابع آب در حوضه است از جمله این عوامل تهدیدکننده می توان به اراضی در بخش های میانی و پایین دست حوضه به دلیل وقوع ناپایداری منابع آبی و کاهش جریان آب رودخانه،
تأثیر تکتونیک فعال بر شواهد ژئومورفولوژیکی مخروط افکنه ها (مطالعه موردی: مخروط افکنه های بین بردسکن و کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
23 - 39
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر تکتونیک فعال (گسل درونه و گسل مایع لغز معکوس) بر مورفولوژی مخروط افکنه های واقع در بین شهر کاشمر و روستای علی آباد کشمر شهرستان بردسکن پرداخته شده است. روش کار توصیفی- تحلیلی و بر اساس نقشه های توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰، نقشه های زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰ و۱:۲۵۰۰۰۰، داده های تصاویر ماهواره لندست با سنجنده ETM وGoogle Earth انجام شده و برای ترسیم نقشه ها و تصاویر، نرم افزارهای, Arc map, Arc view, Google Earth QGIS مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که تحت تأثیر فعالیت گسل ها، مخروط افکنه ها به صورت باهادا چشم انداز غالب ژئومورفیک این منطقه را تشکیل می دهند. فعالیت گسل مایع لغز معکوس با عبور از رأس اکثر مخروط افکنه ها سبب تغییر موقعیت آبراهه اصلی مخروط افکنه ها به قسمت حاشیه ای و کناری آن ها، تغییر موقعیت رسوب گذاری در نتیجه سبب تقطیع بعضی از مخروط افکنه ها به صورت سه سطحی عرضی و دوسطحی طولی و عرضی شده است. فعالیت گسل درونه با عبور از قسمت فوقانی، تحتانی و قاعده مخروط افکنه ها به صورت ایجاد بالا آمدگی، پشته های فشاری، طاقدیس فشاری مشهود است. از آثار دیگر این گسل می توان به جابجایی چپ گرد بعضی از آبراهه های فرعی سطح مخروط افکنه ها و تشکیل مخروط افکنه ها تک سطحی، دوسطحی عرضی و طولی (تودرتو) توسط آبراهه های فرعی در قاعده مخروط افکنه ها و پای طاقدیس های فشاری و همچنین تغییر نقطه تقطیع آبراهه های اصلی مخروط افکنه ها و ایجاد مخروط افکنه ها تقطیع شده به صورت دوسطحی طولی (تودرتو) و عرضی در پایین دست گسل درونه اشاره کرد. در اثر فعالیت و ارتباط متقابل هر دو گسل سطوح اکثر مخروط افکنه های واقع در بین این دو گسل توسط آبراهه های فرعی به صورت عمیق و نیمه عمیق حفر شده و به شدت فرسایش پیدا کرده اند و همچنین آبراهه اصلی اکثر مخروط افکنه ها بستر خود را عمیقاً حفر کرده که منجر به ایجاد پادگانه های آبرفتی در مسیر خود شده اند از دیگر آثار متقابل فعالیت هر دو گسل می توان به هم پیوستن آبراهه های اصلی و فرعی مخروط افکنه ها و به تبع آن تشکیل آبراهه های واحد و ایجاد مخروط افکنه های دو سطحی عرضی و طولی (تودرتو) در پایین دست گسل درونه نام برد.
تبیین شاخص ها و پهنه بندی ریخت شناسی شهری از منظر توسعه پایدار؛ مطالعه موردی: منطقه یک شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵
39 - 55
حوزههای تخصصی:
در ده های اخیر یکی از ارکان اساسی توسعه پایدار، دستیابی به توسعه پایدار شهری است؛ اما ازآنجایی که شهرها دارای سیستم پیچیده ای هستند، لذا شرایط آنها همیشه ساده و قابل تغییر نیست؛ بنابراین لازم است که از دیدگاه پایداری به دقت مورد ارزیابی قرار گیرند و عوامل مؤثر بر پایداری بررسی و شناسایی شود. هدف اصلی این پژوهش، تبیین شاخص های ریخت شناسی شهری از منظر توسعه پایدار و ارزیابی سطح پایداری محلات بر اساس این شاخص ها می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهشی - کاربردی می باشد. شاخص های مورداستفاده در پژوهش عبارت اند از: عمر بنا، مصالح عمده ساختمانی، کیفیت ابنیه، شاخص فرکتال، شاخص وضعیت بافت، ضریب دید به آسمان (SVF)، دسترسی به خیابان اصلی، دسترسی به حمل ونقل عمومی، دسترسی به مراکز تجاری، دسترسی به کاربری آموزشی، شاخص تفاوت استاندارد شده پوشش گیاهی (NDVI)، دمای سطح زمین (LST) و اختلاط کاربری. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که محله های گل پارک، ولیعصر 1، ولیعصر 3، باغمیشه قدیم 3 جزو محلات با ریخت شناسی پایدار می باشند. همچنین، محله های گلکار، ولیعصر 2، کلانتر کوچه، پل سنگی 1 و 2، باغمیشه قدیم 1 و 2، بیلانکو 1 و 2 جزو محلات با ریخت شناسی نیمه پایدار می باشد. علاوه بر این، محله های کوی شهید بهشتی، ملا زینال 1 و 2، ایده لو 1 و 2، یوسف آباد 1 تا 3، سیلاب قوشتخانه 1 تا 3، ولیعصر 4، عباسی 1 و 2 نیز جزو محلات با ریخت شناسی ناپایدار می باشند. مجموع افراد ساکن در محلات با ریخت شناسی پایدار، نیمه پایدار و ناپایدار به ترتیب 46.544 نفر، 79.603 نفر و 89.851 نفر می باشد.
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی حوضه کیوی چای و تحلیل روند تغییرات بارش و دمای آن در دوره های آتی با مدل های CMIP5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵
133 - 143
حوزههای تخصصی:
تنوع آب و هوا و تغییر کاربری / پوشش زمین تأثیر قابل توجهی در رژیم های هیدرولوژیکی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که دارای مشکلات بحرانی کمبود آب هستند، دارد. بنابراین تخمین و ارزیابی تغییرات آب هوایی و کاربری اراضی و پیامدهای ناشی از آن در هر حوضه آبریز امری ضروری است. این مطالعه با استفاده از داده های چهار مدل گزارش پنجم ارزیابی تغییر اقلیم(CMIP5) تحت دو سناریو خوش بینانه و بدبینانه (RCP8.5 و RCP4.5) با کاربست مدل ریز گردانی LARS-WG6 تغییرات آب وهوای حوضه کیوی چای را مورد بررسی قرار داد. تغییرات بارش و دما طی سه دوره مختلف(2040-2021، 2060-2041 و2080-2061) نسبت به دوره پایه (2019-1987) موردبررسی قرار گرفته و جهت واسنجی و صحت سنجی مدل LARS-WG6، داده های مشاهداتی و داده های خروجی مدل ها با استفاده از آزمونه ای F و T و همچنین شاخص های RMSE ،MSE ،MAE و R2 مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت . بر اساس نتایج حاصل از اکثر مدل ها و متوسط مدل های موردبررسی درمجموع انتظار می رود میزان بارش و دمای حداقل و حداکثر در تمام مدل های موردبررسی، نسبت به دوره پایه افزایش یابد. همچنین نتایج ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با طبقه بندی شی گرا نشان داد که کاربری مرتع به ترتیب با مساحت 18/1224 و 59/1046 کیلومترمربع بیشترین مساحت در هر دو دوره را در برگرفته درحالی که در سال 1987 کاربری مسکونی با مساحت 66/3 کیلومترمربع و در سال 2019 کاربری آب با مساحت 77/3 کیلومترمربع کمترین مساحت را داشتند. همچنین بیشترین کاربری تغییریافته کاربری مرتع به کشاورزی دیم(181 کیلومترمربع) بوده است که نشان دهنده تخریب مراتع است.
تبیین بسترهای بنیادین توسعه مشاغل خانگی روستایی با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
21 - 39
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، بسترهای توسعه مشاغل خانگی روستایی شناسایی شدند. اطلاعات بر اساس مصاحبه های نیمه ساخت یافته و مطالعه منابع و اسناد جمع آوری شده اند. یافته ها نشان می دهد از میان 126 کد باز 34 مفهوم پایه ای شناسایی شد که در 11 دسته مضامین سازمان دهنده قابل تقسیم بندی هستند. . این مفاهیم در 11 دسته شامل: عوامل انگیزشی، ساختاری و زیر بنایی، بازار یابی، سیاستگذاری، آموزشی و ترویجی، مدیریتی، مشارکت، منابع مالی و اعتباری، نظام اطلاعاتی، نگرشی و حمایتی به عنوان مضامین سازمان دهنده موضوع پژوهش تقسیم بندی شدند. نتایج تحلیل ها حاکی از این است که باید به مشارکت اعضا ، توانمند سازی ذینفعان، تغییر نگرش روستاییان، ارتقا منابع اعتباری و مالی روستاییان، بهبود زیرساختها و سیاستگذاری جامع و کامل در جهت توسعه مشاغل خانگی توجه نمود.اشتغال و بیکاری که از موضوعات بسیار مهمی در نواحی روستایی می باشد از طریق مشاغل خانگی و توسعه آن می تواند به طور کلی حل گردد.
نقش ساختار شهری مطلوب در تحقق و توسعه ی شهر دانش (مطالعه ی موردی: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
85 - 100
حوزههای تخصصی:
رویکرد جدید توسعه شهری مبتنی بر دانش بر چهار جنبه ی کلیدی اقتصادی، محیطی، سازمانی و اجتماعی- فرهنگی تمرکز یکپارچه دارد به طوریکه ظهور اقتصاد مبتنی بر دانش به عنوان عامل اصلی توسعه ی اقتصاد جهانی و محلی به حساب می آید. از این رو هدف این پژوهش نقش ساختار شهری مطلوب در تحقق و توسعه ی شهر دانش بندرعباس با روش توصیفی- تحلیلی و سنجش کمی (پرسشنامه) و با بهره گیری از آزمون مقایسه زوجی، T و فریدمن می باشد. جامعه آماری تحقیق، کارکنان دانش در 55 مرکز رشد و فناوری بندرعباس می باشند، که مجموعاً 258 نفر کل جامعه می باشد. نتایج حاکی از آن است که با استفاده از مقایسه ی وضع موجود شهر بندرعباس و شهر دانش مطلوب توسط نمودار عنکبوتی، مشخص شد شهر بندرعباس از لحاظ شاخص های شهر دانش تفاوت هایی با ایده آل دارد و بیشترین اختلاف مربوط به شاخص ساختار شهری است و نتایج حاصل از آزمون T نشان می دهد که از بین اصول شهر دانش، میانگین اهمیت شاخص ساختار شهری با 2.95 دارای بیشترین مقدار، زیرساخت های شهری با مقدار 2.90 و اشتراک گذاری دانش با 2.71 و اهمیت فناوری و اطلاعات با مقدار 1.90 به ترتیب دارای مقدار میانگین بیشتری هستند. همچنین مقایسه میانگین رتبه ها نشان می دهد که بالاترین میانگین رتبه به ساختار شهری با مقدار 3.88 اختصاص دارد که بدین معناست که مهم ترین شاخص موثر در جذب کارکنان دانش در شهر بندرعباس از نظر طبقه ی خلاق، ساختار شهری مطلوب است. بنابراین به منظور حفظ کارکنان دانش در شهر بندرعباس و با توجه به پایین بودن میانگین رتبه ای محیط دانش محور، امنیت دانش محور و دولت دانش محور باید این سه مورد در دستور کار مسئولین شهری، نخبگان و مردم قرار گیرد.
تبیین جایگاه پراکسیس در مطالعات امنیت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
117 - 130
حوزههای تخصصی:
ابعاد اصلی پژوهش در مطالعات امنیت شهری را می توان در سه دسته کلی عناصر فلسفی، پراکسیس و اخلاقیات دسته بندی کرد. در ذهن بسیاری از محققان، اصطلاح پراکسیس به ادغام دانش و کنش (نظریه و عمل) اشاره دارد که در واقع ویژگی اصلی این مفهوم است. با این حال مفهوم پراکسیس بسیار گسترده تر از این است. در حالی که اصطلاح پراکسیس تقریباً با مفهوم "عمل" مطابقت دارد، چند ویژگی منحصر به فرد و مهم وجود دارد که پراکسیس را از درکی عام تنها به عنوان "عمل" متمایز می کند. محققان، پراکسیس را به عنوان کنشی اخلاقی، خودآگاه، مسئول و پاسخگو در فرایند تحقیق تعریف می کنند. با چنین برداشتی از مفهوم پراکسیس رابطه بین محقق و تحقیق شونده در مطالعات امنیت شهری وابسته به یکدیگر بوده و هر یک قادرند بر دیگری تاثیر گذارند. در واقع پراکسیس انجام و شیوه تحقیق است. رویکردها، روش ها و نظریه ها در حین پراکسیس به وجود می آیند. در سطح پراکسیس چهار عنصر کلیدی تحقیق شامل ژانر، روش ها، نظریه و روش شناسی قرار می گیرند. ژانرهای تحقیق مقوله های فراگیر برای روش های مختلف رویکرد به پژوهش در مطالعات امنیت شهری هستند. روش ها نیز ابزاری برای جمع آوری داده ها هستند. نظریه نیز در مطالعات امنیت شهری گزارشی از واقعیت اجتماعی است که مبتنی بر داده های تجربی است اما فراتر از داده های تجربی گسترش می یابد. روش شناسی نیز طرحی برای چگونگی پیشبرد تحقیق – ترکیب روش ها و نظریه است. بر این مبنا حوزه مطالعات امنیت شهری بر اساس تامل بر اندیشه پراکسیس، کلیتی است که انتخاب عناصری چون نظریه، روش شناسی، روش و ژانر در تعامل سازنده بین محقق و تحقیق شونده را اجتناب ناپذیر می نماید.
شناخت چالش ها و عوامل موثر بر توسعه صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
14 - 31
حوزههای تخصصی:
دولت به منظور ایجاد بستر اساسی برای رشد اقتصادی، آرامش و امنیت در محیط های اجتماعی و کاری، افزایش بهره وری، پیشگیری از تنش های مخرب، برقراری عدالت اجتماعی و رشد و توسعه جامعه، سعی دارد در چارچوب سیاست گذاری های رفاهی و مشخصا نظام بیمه های اجتماعی، نیروهای مولد جامعه را در برابر مخاطرات اقتصادی مورد حمایت قرار دهد. توسعه، تداوم و اثربخشی پایدار این موضوعات در گرو پویایی دائمی حوزه های متولی نظام رفاهی و بیمه های اجتماعی است. پژوهش حاضر کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون می باشد. واحد مطالعه این پژوهش شامل: اعضای هیات علمی دانشگاه ها در انواع رشته های بیمه؛ مدیران؛ معاونین؛ کارشناسان و مسئولان کارگزاران بیمه در 31 استان است که به تعداد 18 نفر و ازطریق روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که، صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر نیز با وجود مشارکت عمده دولت با نگاه حمایتی و بیمه ای، بارها دچار تغییرات در قوانین و مقرارت اولیه و ضعف در عملکرد شده است. در این رابطه، به منظور طراحی مدل مطلوب توسعه بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر، گردآوری داده ها بااستفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تعداد کدهای استخراج شده اولیه 1535 بودند که در مرحله بعدی به 113 کد تبدیل و در مرحله کدگذاری ثانویه (محوری) به 44 کد فرعی تبدیل شدند که در مرحله کدگذاری گزینشی این تعداد به 4 کد اصلی تبدیل شدند که عبارتند از: مقوله اول عوامل اجتماعی شامل 12 مولفه؛ مقوله دوم عوامل فرهنگی شامل 9 مولفه؛ مقوله سوم عوامل اقتصادی شامل 6 مولفه؛ مقوله چهارم عوامل سازمانی شامل 9 مولفه. بدین ترتیب، باتوجه به تم چهارگانه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سازمانی و مقوله ها و مفاهیم مرتبط با آن، طراحی الگوی توسعه و پیشرفت کارگزاران با در نظر گرفتن تمامی این جوانب و ظرفیت ها و محدودیت ها چه در بخش نحوه به کارگیری متقاضیان مجوز کارگزاری تا بخش آموزش و استانداردسازی نحوه ارایه خدمات به مشتریان، می تواند تمامی عیوب و نواقص موجود تا به امروز را رفع نماید.
ارزیابی اثرات اقدامات عمرانی در تثبیت جمعیت روستایی، مطالعه موردی: دهستان اک، شهرستان تاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
87 - 104
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی در سال های اخیر با هدف دستیابی به شرایط مساعد زندگی و ایجاد برابری، عدالت، کاهش فقر و نابرابری، ، بویژه نابرابری بین شهر ها و روستاها، در معرض طرح ها و پروژه های بزرگ عمرانی با حجم سرمایه گذاری بالا قرار گرفته اند تا زمینه تثبیت جمعیت را در روستاها فراهم کنند. این مقاله به بررسی و ارزیابی اثرات اقدامات عمرانی انجام شده در تثبیت جمعیت روستایی دهستان اک پرداخته است. در همین راستا سؤال اساسی تحقیق این است که چه رابطه ای بین اقدامات عمرانی انجام شده و تثبیت جمعیت روستایی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد. روش تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر نوع کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری شامل 9 روستای دهستان اک می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش کمی با استفاده از داده های پیمایش میدانی و داده-های سرشماری (1395-1355) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین، میانه و انحراف معیار استفاده شد. سپس با استفاده از مدل آنتروپی، تعادل جمعیت و توزیع سکونت اندازه گیری شد و برای آزمون فرضیه از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های حاصل از مدل آنتروپی نشان می دهد که در سنجش میزان پراکندگی و روند تغییر اندازه سکونتگاه ها میزان آنتروپی از مقدار 6/139 درسال 1355 به میزان 7/119 در سال 1395 کاهش یافته است. همچنین میزان آنتروپی پراکنش و توزیع فضایی جمعیت روستایی از مقدار 9/159 درسال 1355 به مقدار 2/148 در سال 1395 رسیده است. هر چه میزان آنتروپی کمتر باشد نشان دهنده توزیع متعادل است بنا براین بر اساس نتایج مدل، توزیع نظام سکونتگاهی و جمعیت در سطح دهستان متعادل تر شده است. همچنین نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان می دهد که اثرات اقدامات عمرانی انجام شده در ابعاد مختلف با کاهش مهاجرت رابطه معناداری داشته و بیشترین ضریب همبستگی بین دو بعد اجتماعی و اقتصادی با ضریب 06/1 درصد می باشد.
تاب آوری کالبدی ساختمان ها در برابر زلزله در مناطق زلزله زده شهرستان اندیکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
253 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی مناطق روستایی در مواجهه با زلزله است. سازه تاب آوری کالبدی مسکن در پنج مؤلفه تاب آوری مکانی، قانونی، سازه ای، کارکردی و تصویر ذهنی به کمک 36 شاخص در طیف لیکرت کمی شد. ابتدا نه روستا (تعداد 1726 خانوار) در سطح شهرستان اندیکا با بیشترین آسیب پذیری در مواجهه با زلزله شناسایی شدند. سپس با استفاده از فرمول کوکران 256 واحد به عنوان نمونه تعیین شد و به کمک سرپرستان خانوار ساکن در آن ها، ابزار پژوهش تکمیل شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در سازه تاب آوری 0/95 و مطلوب ارزیابی شد. پس از جمع آوری اطلاعات و ترتیب داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن و همچنین آزمون t) استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین کلیه ابعاد تاب آوری کالبدی مسکن (به جزء بُعد مکانی و سازه ای) و سازه تاب آوری با میانگین 2/99 به طور معنی داری پایین تر از میانه نظری و در حد کم تا متوسط ارزیابی شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که تمامی مقادیر احتمال آزمون جهت ارتباط بین شاخص های ابعاد قانونی، تصویر ذهنی، کارکردی، سازه ای و مکانی با متغیر تاب آوری کالبدی مسکن دارای سطح معنی داری کمتر از 0/01 است؛ درنتیجه بین این شاخص ها و متغیر تاب آوری کالبدی مسکن روستایی همبستگی مستقیم وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش، بایستی اقداماتی در سطح وسیع در نواحی روستایی در جهت بهسازی و مقاوم سازی اماکن مسکونی بر اساس مقررات ساختمانی انجام گیرد. در غیر این صورت در زمان وقوع مخاطرات طبیعی از جمله زلزله، بخش زیادی از جمعیت دچار آسیب جدی خواهند شد.
طرح های آبخیزداری و تحولات ساختاری کارکردی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: سکونتگاه های حوضه آبریز چهکند در شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۶
157 - 179
حوزههای تخصصی:
طرح های آبخیزداری یکی از اقدامات توسعه برای تقویت سرمایه های طبیعی مناطق جغرافیایی است که هر ساله بخش قابل توجهی از بودجه مدیریت فضا را در مقیاس ناحیه ای تا ملی به خود اختصاص می دهد. با توجه به کارکرد این طرح ها، اهتمام جدی برای ارزیابی و درک آثار و پیامدهای آن در فضاهای جغرافیایی دارای ضرورتی راهبردی و اساسی است. در این پژوهش سعی شده تا به بررسی و تحلیل بازتاب مکانی و فضایی اجرای طرح آبخیزداری در تحولات ساختاری – کارکردی سکونتگاه های روستایی در حوضه آبریز چهکند از توابع شهرستان بیرجند پرداخته شود. جامعه آماری تحقیق شامل 9 روستا در محدوده حوضه آبریز چهکند-روشناوند با 245 خانوار جمعیت بوده که از بین آنان با کمک فرمول کوکران حجم نمونه ای به تعداد 111 خانوار انتخاب شده است. به منظور تحلیل وضعیت پایداری روستاها نیز از تکنیک "رادار پایداری" و "مدل موریس" استفاده شده است. نتایج نشان داد اجرای طرح آبخیزداری بر وضعیت پایداری سکونتگاه های حوضه آبریز چهکند در بعد اجتماعی و زیست محیطی بیشتر از حد متوسط و در بعد اقتصادی کمتر از حد متوسط اثرگذار بوده است. از بُعد اجتماعی، مشارکت جمعی روستاییان در پروژه های مختلف طرح و از بعد زیست محیطی افزایش آب قنوات و چشمه ها از طریق پروژه های تغذیه ای در برخی از سال ها و احیای تدریجی مراتع به شدت تخریب یافته -که برای دامداری سنتی روستاها بسیار حایز اهمیت می باشد- از مهم ترین علل اثرگذاری بوده است. با این وجود، در بُعد اقتصادی از یک سو به علت وقوع پدیده خشکسالی دوره ای که باعث راکد ماندن و اثربخشی اندک تعدادی از پروژه ها و صدمه به فعالیت های احیای مراتع گردید و از سوی دیگر توزیع نامناسب مالکیت اراضی زراعی میان بهره داران در روستاهای بزرگ حوضه -اکثر اراضی متعلق به مالکین غایب می باشد - انتظارات طرح را از دیدگاه مردم فراهم ننموده است.
شناسایی دگرسانی های هیدروترمال در منطقه موته، شمال غرب اصفهان، با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
29 - 47
حوزههای تخصصی:
کانسار طلای موته و نواحی مجاور آن از تیپ طلای کوهزایی است، در این ناحیه در مجموعه متاولکانیک ها و در رابطه با گنایس و میکاشیست هاى متعلق به پرکامبرین، کانی زایی عمدتاً در زون های دگرسانی سیلیسى و سریسیتى و کربناتیزاسیون، در شکستگی ها به صورت رگه و رگچه اى به همراه اکسیدهای آهن متمرکز شده است. طبق بررس ی های انج ام ش ده در ای ن منطق ه، دگرس انی های ت وأم رس ی، اکس یدهای آه ن و سیلیسی شدن سنگ دیواره برای پی جویی ذخایر طلا حایز اهمیت است. در این تحقیق تصاویر ماهواره ای ASTER و لندست 8 به منظور بارزسازی کانی های رسی در رابطه با دگرسانی ها، اکسیدهای آهن و واحدهای سنگی منطقه مطالعاتی و از داده ماهواره ای سنتینل-2 برای افزایش قدرت تفکیک مکانی این داده ها و افزایش دقت مکانی نقشه های دگرسانی استخراج شده مورد استفاده قرار گرفته اند. پس از انجام پیش پردازش های لازم، برای پردازش تصاویر فوق الذکر روش های مختلف پردازش داده هاى ماهواره اى چند طیفى ASTER مانند ترکیب رنگی کاذب، نسبت باندی، روش کمترین مربعات رگرسیون [1](Ls-Fit)، آنالیز مولفه های اصلی [2](PCA)، نقشه بردار زاویه طیفی[3](SAM)، فیلتر گذاری تطبیقی [4](MF)، برای شناسایی و تفکیک کانی های دگرسانی مرتبط با کانی زایی طلا به کار گرفته شدند. در نهایت نقشه پراکندگی زون های دگرسانی شناسایی شده، با نقشه زمین شناسی، مشاهدات میدانی و نتایج آنالیز XRD نمونه های میدانی مقایسه شد. برای مقایسه نتایج و ارزیابی صحت روش های یاد شده از ماتریس خطا و ضریب کاپا استفاده شد. پس از نمونه برداری ها و تجزیه های آماری، مشخص شد که روش نقشه بردار زاویه طیفی، بهترین تطابق را با واحدهای زمین شناسی منطقه نشان می دهد، و با این روش علاوه بر زون های از پیش شناخته شده، محدوده های جدید دگرسان شده قابل شناسایی است. [1] - least square Fit[2]- Principal Component Analysis[3] - Spectral Angle Mapper[4] - Matched Filtering