فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۴۱ تا ۳٬۲۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
187 - 206
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به بافت تاریخی این نکته مشهود است که شکل گیری و حیات آن بر پایه اصول خاص مرتبط با اقلیم شهر و فرهنگ ایرانی بوده و کالبد آن در تداومی تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و محیطی به صورت هماهنگ و منسجم درآمده است، از این رو از هویت ویژه ای برخوردار است. هویت فرهنگی به عنوان عامل جهت دهنده، موجب خلق شیوه های منحصر به فرد در معماری سنتی شهر هایی نظیر شوشتر و دزفول شده است. در این میان می توان به معماری بازار ها به عنوان کانون فعالیت های اجتماعی و فرهنگی شهر های ایران اشاره نمود. پژوهش پیش رو با هدف بررسی شاخص های هویت فضایی در بازار سنتی دزفول و شوشتر تلاش دارد تا با شناسایی این شاخص ها و بکارگیری آن ها در بازار های سنتی ایرانی در راستای تداوم بخشی به حفظ هویت در فضای شهری امروزی دست یابد. روش تحقیق توصیفی – تاریخی با رویکرد کیفی است که با تحلیل اطلاعات حاصل از مشاهدات می دانی، مصاحبه، استفاده از منابع اسنادی و نقشه ها به مطالعه ماهیت هویت در بازار های سنتی دزفول و شوشتر پرداخته است. بر اساس یافته های تحقیق، پیوستگی و ترکیب سه مؤلفه اصلی شامل ابعاد شکلی، معنایی و اجتماعی که در قالب 19 شاخص تنظیم و ارایه شده، عامل هویت بخش به فضای بافت بازار های سنتی تاریخی دزفول و شوشتر است. به گونه ای که این ویژگی ها منجر به ایجاد فضا هایی با هویت شده که می تواند حس تعلق خاطر را به انسان حاضر در محیط القا نماید و در نهایت باعث یگانگی انسان با محیط پیرامونی خویش شود. در واقع یکی از راه های حفظ و احیای هویت در شهر و عناصر شهری، حفظ تداوم فرهنگی میان امروز، دیروز و فردای شهر است و این تداوم فرهنگی از طریق شناخت مفاهیم و اصول هویت بخش به فضا های شهری در شهر های تاریخی ایران و بکارگیری آن ها در طراحی فضا های شهری جدید امکان پذیر است.
بررسی وضعیت مناسب سازی فضاهای شهری جهت دسترسی جانبازان و معلولین (مطالعه موردی: ادارات دولتی شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
اصل تساوی تأمین دسترسی و فرصت های برابر برای آحاد جامعه یکی از ارکان حقوق شهروندی و پیش نیاز سایر خدمات است. اصل تساوی حقوق معلولین و افراد سالم حاکی از آن است که تمامی افراد جامعه اهمیت یکسانی دارند و رفع این نیاز باید اساس برنامه ریزی جوامع را تشکیل دهد. به همین منظور، پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت مناسب سازی فضاهای اداری شهر ایذه در جهت دسترسی مناسب معلولین تدوین شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی- نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی می باشد. نتایج نشان داد که میانگین رضایتمندی معلولین از فضاهای اداری شهر ایذه کمتر از میانگین فرض صفر (3) است و با توجه به میانگین نمونه ای (91/2) به دست آمده و همچنین سطح معناداری کمتر از 05/0؛ درمجموع، معلولین از فضاهای اداری شهر ایذه به لحاظ دسترسی مناسب راضی نیستند. همچنین طراحی محیط ادارات دولتی با توجه به آزمون تی که میانگین رعایت استانداردها را 54/2 و سطح معناداری آن را 001/0 نشان می دهد، با استانداردها مطابقت ندارد. بین مشارکت معلولین و رعایت استانداردهای مناسب سازی رابطه معنادار با ضریب همبستگی 592/0 وجود دارد. با استفاده از آزمون تی مشخص شد که میانگین اداراتی که با امور معلولین در ارتباط هستند از سطح مناسب تری برخوردار بوده و ادارات بهزیستی، بنیاد شهید و امور ایثارگران، کمیته امداد و تأمین اجتماعی به ترتیب 72/3، 48/3، 056/3 و 96/2 می باشد. همچنین، به لحاظ مناسب سازی فضاهای اداری برای معلولین، اداره بهزیستی رتبه یک و اداره آب و فاضلاب رتبه آخر را کسب نمودند.
بررسی چالش های توسعه پایدار شهر اراک با تاکید بر بخش کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد سریع شهری و آشکارشدن آثار زیان بار آن در بخش های مختلف زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی از چالش های اساسی در مسیر توسعه شهرهای ایران ازجمله اراک می باشد. در این میان شناسایی و تقویت شاخص های پایداری کالبدی که به دنبال ارتقای کیفیت فیزیکی سکونتگاه های انسانی و محیط های زندگی است از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل چالش های کالبدی به بررسی جایگاه شاخص های کالبدی در پهنه فضایی شهر اراک می پردازد.روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی می باشد. ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی نظریه ها جمع آوری و سپس جهت شناسایی معیارها و زیرمعیارها از روش پرسش نامه که بین 40 نفر از متخصصین شهری توزیع گردیده، استفاده شده است. در این پژوهش 5 معیار اصلی و 22 زیر معیار جهت تحلیل شاخص های کالبدی شهر اراک مشخص گردید. نتایج نشان می دهد که مناطق مرکزی اراک از نظر توسعه فیزیکی نامناسب ترین مناطق هستند. پژوهش حاضر توانسته است بخشی از چالش های توسعه شهری در یکی از شهرهای صنعتی ایران را بررسی کند. تاکنون در مورد شاخص های کالبدی شهر اراک و تأثیر آن بر توسعه شهر کمتر مطالعه شده است.
نتیجه نهایی مؤید این موضوع است که بخش مرکزی شهر که در واقع بخش قدیمی تر شهر است به لحاظ کالبدی دارای ساختاری قدیمی و شکننده است و این موضوع می تواند تأثیر زیادی بر توسعه پایدار شهر در بخش کالبدی داشته باشد؛ زیرا که این مسئله خود زمینه ساز مشکلاتی دیگر مانند؛ سختی حمل ونقل، امنیت پایین، دسترسی سخت تر، کمبود امکانات خدماتی می شود و توسعه پایدار این بخش از شهر را ناپایدار می سازد.
ارزیابی اثر تنک کردن جنگل شناسی در توده های دست کاشت بر رفتار آتش سوزی های سطحی و تاجی (مطالعه موردی: سری های ملکرود جنگل سیاهکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
1 - 16
حوزههای تخصصی:
در شرایط تغییرات اقلیمی، بیابان زایی و تخریب زمین، یک مسئله مدیریتی حیاتی در جنگل های شمال ایران این است که چگونه می-توان تاب آوری جنگل ها را در برابر آتش سوزی ها افزایش داد. طی دهه های گذشته، مدیران جنگل از تیمارهای جنگل شناسی به منظور بازسازی ساختار، ترکیب و تنوع توده های جنگلی هیرکانی استفاده کرده اند، اما شواهد علمی مبنی بر اثر این تیمارها بر کاهش خطر آتش در این منطقه وجود ندارد. در این مطالعه بر اساس رویکرد مدل سازی رفتار آتش با استفاده از فلم مپ ام تی تی، روابط مکانی بین تیمار جنگل شناسی کاهش ماده سوختنی ( تنک کردن) و احتمال سوختن سطحی و تاجی در سری های 6 و 7 ملکرود جنگل سیاهکل ارزیابی شد. در ابتدا مشخصات ماده سوختنی بعد از توسعه تیمارهای جنگل شناسی در دوره زمانی 1385 الی 1395 در منطقه مطالعه برای ارزیابی تنک کردن سبک و تنک کردن سنگین به عنوان ابزارهای بازسازی برای شرایط ماده سوختنی مشابه تجزیه و تحلیل شد. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل واریانس برای تعیین اثر تیمار جنگل شناسی تنک کردن بر احتمال های سوختن سطحی و تاجی انجام شد. نتایج مدل سازی در سطح سیمای سرزمین نقش مهم تنک کردن را در کاهش احتمال سوختن تاجی ( تقریبا 11 درصد) در منطقه مورد مطالعه تایید می کند، با این وجود، اثر تنک کردن روی احتمال سوختن سطحی از نظر آماری معنی دار نبود ( 05/0P> ). در مقایسه دو نوع تنک کردن از نظر شدت، تنک سنگین اثر بیشتری روی تغییر احتمال سوختن سطحی و تاجی ( به ترتیب 10 درصد افزایش و 39 درصد کاهش در توده جنگل کاری سوزنی برگ) نسبت به تنک سبک داشته است. به رویکرد مدل سازی در این مطالعه بینش های جدیدی را برای بهبود تهیه نقشه مکانی احتمال سوختن جنگل، شامل وارد کردن متغیرهای حساس به عملیات تنک کردن به مدل ها و ارائه اطلاعات مفید برای جلوگیری از رفتار شدید آتش سوزی جنگل از طریق تیمارهای موثر جنگل شناسی ارائه می دهد.
بررسی اثرات اسکان بر معیشت پایدار عشایر در بخش مرکزی شهرستان داراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه عشایری ایران که در زمان نه چندان دور بیش از 50 درصد جامعه ایران را به خود اختصاص می داده است امروز بر اثر عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی کمتر از 5 درصد جمعیت کل کشور را به خود اختصاص داده است که به دلیل اسکان عشایر بوده است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اسکان بر معیشت پایدار عشایر در بخش مرکزی شهرستان داراب انجام شده است. این پژوهش از حیث هدف جز پژوهش های کاربردی محسوب می شود که بنا به ماهیت آن شیوه اجرای به صورت توصیفی- تحلیلی است.روش شناسی تحقیق: جامعه آماری تحقیق را عشایر اسکان یافته و عشایر کوچ رو در در بخش مرکزی شهرستان داراب تشکیل داده است که براساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن در سال 1395 جمعیت آن برابر با 1131 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 287 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.قلمروجغرافیایی پژوهش: این پژوهش درعرصه شهرستان داراب از شهرستان های استان فارس انجام پذیرفته است.یافته ها و بحث: اطلاعات به دست آمده در بین عشایر اسکان یافته و عشایر کوچ رو نشان داد که وضعیت سرمایه انسانی در بین عشایر اسکان یافته با میانگین 317/3 نسبت به عشایر کوچ رو با میانگین 843/2 مناسب تر است. از نظر سرمایه اجتماعی در هر دو گروه عشایر اسکان یافته با میانگین 113/3 و عشایر کوچرو با میانگین 104/3 مطلوب و مناسب است و تفاوت چندانی ندارند. از نظر سرمایه فیزیکی عشایر اسکان یافته با میانگین 227/3 نسبت به عشایر کوچ رو با میانگین 877/2 در وضعیت مناسب تری قرار دارد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که اسکان بیش ترین تاثیر را با مقدار ضریب بتای 318/0 بر سرمایه فیزیکی داشته است. همچنین بر سرمایه انسانی با مقدار ضریب بتای 254/0، سرمایه اجتماعی با مقدار ضریب بتای 221/0، سرمایه طبیعی با مقدار ضریب بتای 154/0 و سرمایه اقتصادی با مقدار ضریب بتای 277/0 تاثیرگذار بوده است.نتایج: اگرچه اسکان عشایر موجب شده تا دسترسی جوامع عشایری به خدمات زیرساختی و دسترسی های آموزشی و همچنین مسکن و عوامل دیگر آسانتر شود و سطح رفاه نسبی آن ها با توجه به خدمات رسانی بیشتر به آن ها بهتر شود اما جامعه عشایری ماهیت اصلی خود را با توجه به دام و مرتع که دو رکن اصلی زندگی در میان جامعه عشایر کوچ رو بوده است از دست داده است.
ارزیابی فضایی اثرات توسعه گردشگری بر کیفیت زندگی شهروندان در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
19 - 35
حوزههای تخصصی:
یکی از بخش هایی که می توان گفت عامل ایجاد تغییرات اساسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شهرها بوده و امروزه به عنوان یک صنعت پویای اقتصادی از آن نام برده می شود، گردشگری است؛ که نقش کلیدی در بهبود کیفیت زندگی شهروندان ایفاء می کند. در پژوهش حاضر ارزیابی اثرات توسعه گردشگری بر کیفیت زندگی شهروندان در کلان شهر تبریز، بر اساس ساختار تجزیه وتحلیل مدل های ترکیبی تولیدشده توسط توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شده است. برای این منظور ابتدا مدل سازی مکانی برای تعیین پتانسیل های گردشگری در کلان شهر تبریز با یک رویکرد نوین مدل سازی و استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی در مدیریت داده های مکانی برای ترکیب اطلاعات واقعی (عوامل تأثیرگذار بر پتانسیل گردشگری)، موردبررسی قرارگرفته است. سپس از طریق تهیه پرسشنامه برای محلات دارای پتانسیل گردشگری، ارتباط توسعه گردشگری و کیفیت زندگی شهروندان موردبررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های تحقیق؛ در مدل خودسازمان دهی برای توسعه گردشگری و آزمون رگرسیون چندمتغیره، سطح پتانسیل مناطق 6 و 9 دارای کمترین سطح همبستگی و رابطه برای تأثیر توسعه گردشگری در ارتقاء و بهبود کیفیت زندگی هستند ولی در مدل خودسازمان دهی، سطح پتانسیل مناطق 8 و 10 و در آزمون رگرسیون چندمتغیره، مناطق 2 و 4 و 8 و 10 دارای بیشترین سطح همبستگی و رابطه برای تأثیر توسعه گردشگری در ارتقاء و بهبود کیفیت زندگی در سطح مناطق ده گانه کلان شهر تبریز می باشند. همچنین نتایج نشان داد که محدوده موردمطالعه سطح مناسبی از کیفیت زندگی را دارا می باشد و توسعه گردشگری میزان رضایتمندی شهروندان و گردشگران را تحت تأثیر قرار می دهد. زیرا روابط بین جنبه های توسعه گردشگری و کیفیت زندگی از لحاظ آماری در 8 منطقه کلان شهر تبریز معنادار می باشند و نتایج این پژوهش با مطالعات قبلی همخوانی دارد.
شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر جمعیت پذیری فضاهای پیراشهری سنندج (مطالعه موردی: نایسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نایسر یکی از فضاهای پیراشهری واقع در پیرامون شهر سنندج است که طی سال های گذشته روند جمعیت پذیری شدیدی را تجربه کرده است؛ به گونه ای که جمعیت آن از 938 نفر در سال 1375 به 85000 نفر در سال 1399 رسیده است. بخش قابل توجهی از ساکنان نایسر را مهاجرین روستایی تشکیل می دهد. هدف اصلی پژوهش، شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر جمعیت پذیری فزاینده نایسر است. نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری شامل تمامی سرپرستان خانواری است که طی دو دهه اخیر از روستاها به این فضای پیراشهری مهاجرت کرده اند و از میان آن ها، 150 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. ابزار اصلی برای گردآوری داده ها، پرسشنامه است که روایی و پایایی آن تأییدشده است. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از ترکیب روش های کمی (جدول توزیع فراوانی، آزمون مقایسه میانگین و تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSS) و کیفی (تحلیل محتوا) استفاده شده است. نتایج نشان داد میزان رضایت از سکونت در نایسر با میانگین 271/2، پایین تر از سطح متوسط می باشد و پنج عامل کلیدی جمعیت پذیری شتابان نایسر که 627/62 درصد از واریانس آن را تبیین کرده اند، به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پایین بودن هزینه اسکان و فعالیت های اقتصادی (846/17 درصد)، سهل گیری در قوانین و مقررات فضاهای پیراشهری (360/12 درصد)، دسترسی به زیرساخت ها (340/12 درصد)، بهره مندی از فرصت ها (617/11 درصد) و جذابیت های کاذب شهرنشینی (463/8 درصد). همچنین نتایج نشان داد میانگین محاسبه شده برای بازگشت مجدد به روستا با میانگین 962/2، در سطح متوسطی قرار دارد.
کاربرد رویکرد شهر دوستدار سالمند در برنامه ریزی حمل و نقل شهری (مورد مطالعه: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به رشد نرخ جمعیت سالمند ، مفهوم شهر دوستدار سالمند به یکی از پایه ای ترین مفاهیم در برنامه ریزی شهری مبدل شده و ابزارها و راهکارهای متعددی برای سنجش و بهینه سازی ساختارهای شهری و اجتماعی در سال های اخیر به ویژه توسط سازمان بهداشت جهانی منتشر شده است . این سازمان یک مجموعه شاخص هشت گانه برای سنجش وضعیت شهر دوستدار سالمند در کلان شهر ها ارائه داده است . تحقیقات زیادی در شهرهای مختلف دنیا بر حسب این شاخص ها انجام شده و در این پژوهش شاخص حمل ونقل از شاخص های هشت گانه شهر دوستدار سالمند با ده مؤلفه اصلی در کلان شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است . روش تحقیق توصیفی تحلیل و با تکنیک پیماشی است . جامعه آماری در بعد اول سالمندان کلان شهر مشهد هستند که نمونه با روش تصادفی از دو منطقه یک (پربخوردار) و سه (کم برخوردار) شهری انتخاب شده اند . داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه های استاندارد سازمان بهداشت جهانی گردآوری و نتایج تحقیق نشان می دهد ، مؤلفه های فراوانی وسایل حمل ونقل عمومی ، کیفیت وسایل نقلیه عمومی ، شرایط رانندگی ، ایمنی و اطلاع رسانی در حمل ونقل عمومی تفاوت معناداری با معیار میانگین دارند . از سوی دیگر مؤلفه های مورد بررسی از حیث اهمیت برای شهروندان سالمند رتبه بندی شده است . در بعد دوم تحقیق وضعیت اعمال مؤلفه های شاخص حمل ونقل در شهر دوستدار سالمند در پروژه های شهری مورد بررسی قرار گرفته است . در این بعد تحقیق جامعه هدف مدیران شهری دخیل در برنامه ریزی شهری در پنج سال گذشته انتخاب شد که با نمونه گیری تصادفی ، داده ها از نمونه 40 نفری از مدیران با پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و تحلیل شد . نتایج این تحلیل حاکی از آن است که در پروژه های شهری اخیر توجهی به مؤلفه های ده گانه شاخص حمل ونقل شهر دوستدار سالمند نشده است .
ارزیابی نقش شاخص های اقلیمی در توسعه گردشگری با استفاده از تکنیک ANP-Fuzzy (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
333 - 346
حوزههای تخصصی:
گردشگری بخش عمده ای از اقتصاد جهانی را تشکیل می دهد که به شدت تحت تأثیر شرایط اقلیمی است. یکی از ارکان اصلی توسعه گردشگری هر منطقه ای، داشتن وضعیت اقلیمی مساعد و تعیین مکان های مطلوب گردشگری برای گردشگران است. استان فارس به دلیل داشتن میراث های طبیعی، ویژگی های متنوع اقلیمی، آثار و ابنیه تاریخی و فرهنگی، توانایی بسیاری برای رونق دادن به صنعت گردشگری دارد. ازاین رو هدف این پژوهش تعیین پهنه های مطلوب توسعه گردشگری بر اساس شاخص های اقلیمی است. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است. برای تحلیل الگوی توسعه گردشگری این استان از تکنیک Fuzzy-ANP و نرم افزار ARC GIS- Super Decision استفاده شد. نتایج ارزش گذاری شاخص های مطالعاتی نشان می دهد که شاخص میانگین دمای ماهیانه با احتساب وزنی برابر با 239/0 جایگاه نخست اثرگذاری را به خود اختصاص داده است. شاخص های میانگین بارش ماهیانه و میانگین رطوبت نسبی به ترتیب با اختصاص ارزش های 157/0 و 143/0 جایگاه های دوم و سوم میزان اثرگذاری را کسب نموده اند. در انتها لایه های رقومی وزن داده شده را با استفاده از عملیات همپوشانی Fuzzy Overly و استفاده از تابع جمع تلفیق نموده تا ارزش نهایی هر یک از پیکسل ها و بر اساس وزن داده شده تمامی لایه ها مشخص گردد. میزان وزن به دست آمده در نقشه نهایی پهنه بندی الگوی آسایش اقلیمی گردشگری استان فارس محاسبه شده است. با استفاده از طبقه بندی شکست طبیعی، پهنه بندی نهایی در 5 کلاس آسایش اقلیمی نامطلوب تا آسایش اقلیمی خیلی مطلوب طبقه بندی شده است. بیشترین میزان مساحت استان را پهنه های گردشگری باقابلیت مطلوب (38.2) به خود اختصاص داده اند. پهنه های باقابلیت گردشگری نامطلوب با اختصاص نزدیک به 35 درصد از مساحت استان فارس، در رتبه بعدی این طبقه بندی قرارگرفته است. به صورت کلی می توان گفت که با در نظرگیری پهنه های باقابلیت بسیار مطلوب و مطلوب گردشگری، نزدیک به 45 درصد از مساحت استان فارس دارای قابلیت عالی برای توسعه گردشگری می باشد. شهرستان های واقع در بخش شرقی، جنوب شرقی، شمال و شمال شرقی استان نیز دارای آسایش اقلیمی گردشگری نامطلوب می باشند.
ارزیابی شاخص های انسانی تأثیرگذار بر کارآفرینی مشاغل خانگی (مطالعه موردی: دهستان جرقویه وسطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از فعالیت های اقتصادی روستا مربوط به مشاغل خانگی و کارآفرینی در این عرصه است و کارآفرینی در حوزه مشاغل خانگی و استفاده از ظرفیت های طبیعی و انسان ساخت، در گرو فراهم شدن پیشران ها است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه پیشران های انسانی کارآفرینی مشاغل خانگی و تأثیر آن بر توسعه پایدار در روستاهای دهستان جرقویه وسطی انجام شد. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی-تحلیلی بود. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی–پیمایشی با استفاده از پرسش نامه بود. جامعه آماری پژوهش، شاغلان بخش مشاغل خانگی شش روستای دهستان جرقویه وسطی بود که با توجه به نبود آمار رسمی تعداد شاغلان، 28 نفر به عنوان نمونه به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج به دست آمده از تکنیک WASPAS نشان داد که ابعاد مختلف پیشران های انسانی در روستای پیکان (در این روستا، Qi معادل 11/0 است) بیشترین تأثیر را بر روند توسعه کارآفرینی در حوزه مشاغل خانگی داشته است. براساس شاخص های تنوع بخشی به اشتغال محلی، تنوع بخشی به درآمد خانوار، مدیریت منابع، ریسک پذیری، خلاقیت و آینده نگری و با کمک تکنیک CODAS تأثیرات کارآفرینی بر توسعه مشاغل خانگی روستایی پایدار بررسی و سنجش شد. نتیجه این تکنیک نشان داد که تأثیر کارآفرینی بر توسعه مشاغل خانگی روستایی پایدار در روستاهای حبیب آباد و پیکان بیش از سایر روستاهای منتخب دهستان جرقویه وسطی بود. در مرحله آخر، با استفاده از تکنیک ARAS، میزان پایداری روستاهای دهستان جرقویه وسطی در ابعاد محیطی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی بررسی و سنجش شد. با توجه به میزان Ki، روستاهای حبیب آباد و پیکان در بین سایر روستاهای منطقه مطالعه شده از لحاظ پایداری در رتبه اول قرار گرفتند. نقش شاخص های انسانی تأثیرگذار بر کارآفرینی بر عوامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی بسیار مؤثر است و در صورت توسعه مشاغل خانگی و ارتقای شاخص های آن، ابعاد توسعه پایدار ارتقا می یابد.
بررسی احتمال خشکسالی و انتخاب مناسب ترین شاخص در نواحی اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
39 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف: ایران کشوری پهناور است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط توپوگرافی، دارای آب و هوایی متفاوت است. پژوهش حاضر با هدف انتخاب مناسب ترین شاخص خشکسالی در نواحی اقلیمی ایران و بررسی احتمال وقوع آن از طریق روش های عدم قطعیت انجام شده است.روش و داده: لذا در این پژوهش در گام نخست از طریق روش های تصمیم گیری چندمعیاره، مناسب ترین شاخص برای هر ناحیه اقلیمی بر اساس درصد تناسب، انتخاب و در نهایت بر اساس روش های شبکه عصبی مصنوعی، آنالیز احتمالی محاسبه و درصد احتمال وقوع پدیده خشکسالی برای هر ناحیه تعیین شده است. پس از انتخاب شاخص مناسب، برای بیان احتمال وقوع خشکسالی از داده های آماری ایستگاه های سینوپتیک کشور در یک دوره آماری ۲۸ ساله (۲۰۱۷-۱۹۹۰) استفاده شده است. با توجه به توالی داده های بارشی، از دو نوع شبکه عصبی معمولی و عمیق برای بررسی پدیده خشکسالی استفاده گردید. ضمناً برای جبران کمبود داده ها و افزایش سرعت همگرایی شبکه، از روش کرنل برای تولید داده ها در آموزش شبکه عصبی، و برای تحلیل شبکه عصبی مصنوعی و محاسبه احتمال رخداد پدیده خشکسالی، از نظریه تئوری ابری استفاده شده است.یافته ها: در حالت کلی نتیجه نهایی آنالیز تئوری ابری از داده های مورد مطالعه نشان می دهد که در تمامی ایستگاه های بررسی شده در سال هدف یعنی سال ۲۰۱۷، کشور ایران و تمامی ایستگاه های نماینده، وضعیت اقلیمی نزدیک به محدوده نرمال را نشان داده اند و کشور به لحاظ شدت خشکسالی در سال مذکور تقریباً در محدوده نرمال قرار داشته است. بیشترین قطعیت وقوع خشکسالی، به ترتیب به ایستگاه تبریز (۹۶ درصد) و ایستگاه همدان (۹۴ درصد) تعلق دارد.نتیجه گیری: بر مبنای نتایج، مدل عدم قطعیت انتخابی در آنالیز احتمال از توانایی بالایی برخوردار بوده و با درصد اطمینان قابل قبولی احتمال رخداد خشکسالی را پیش بینی کرده است.نوآوری، کاربرد نتایج: با توجه به تفاوت مناطق اقلیمی ایران و حذف مداخله کاربر، و با استفاده از محاسبات علمی و ریاضی، ضریب خطا در انتخاب شاخص کاهش می یابد. سپس با کمک روش های عدم قطعیت مانند تئوری ابری، توانایی پیش بینی احتمال وقوع خشکسالی در آینده افزایش می یابد.
نقش مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی روستاهای جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر گذار بوده است.
ارزیابی پایداری محله ای در روستاهای الحاقی به شهر (نمونه موردی: شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
539 - 559
حوزههای تخصصی:
در فرآیند شهرنشینی شتابان روستاهای پیرامون شهرها در شهرها ادغام می شوند و محلات متفاوتی در شهرها ظهور می کنند و به دلیل عدم توانایی مسئولان شهری در مدیریت این محلات هسته های ناپایدار شهری شکل می گیرند. ناپایداری محله به عنوان مهم ترین مانع فراروی توسعه پایدار شهری می باشد که این معضل در سطح محلات با هسته های روستایی به اوج خود می رسد. از این رو در این پژوهش پایداری روستاهای ادغامی به شهر اردبیل و سطح بندی وضعیت پایداری آن ها در ابعاد مختلف جهت برنامه ریزی آتی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق 5 محله از مجموع محلات شهر اردبیل که قبلا" روستا بودند و در سال های اخیر به شهر الحاق شده اند می باشد. نمونه گیری به طور تصادفی انجام شده و برای برآورد حجم نمونه از رابطه کوکران با احتمال 95/0 درصد اطمینان استفاده شده و حجم نمونه387 نفر برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزارهای Excel و SPSS به کار گرفته شد و با بهره گیری از مدل بارومتر پایداری سطوح پایداری محلات هدف در 4 بُعد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) تعیین شد .بر اساس سنجه های به کار رفته و نتایج حاصل از پیاده سازی مدل بارومتر پایداری در پژوهش حاضر تمامی محلات هدف در هریک از ابعاد پایداری در وضعیت ناپایداری قرارگرفته اند. متوسط میزان پایداری از لحاظ رفاه اکوسیستم در محدوده مورد مطالعه برابر 205/0 و رفاه انسانی نیز برابر 237/0 است که نشان از وضعیت ناپایدار هر دو دارد؛ رفاه انسانی اندکی پایدارتر از رفاه اکوسیستمی می باشد .
تحلیل فضایی جدایی گزینی اجتماعی- فضایی در بافت های ناکارآمد شهری موردکاوی: محله قیطریه کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
158 - 179
حوزههای تخصصی:
مقدمه تصمیم های عجولانه مدیریتی، مدیریت شهری غیرمتخصص و نبود مطالعات دقیق در طرح های توسعه، در شهرها و به خصوص کلان شهرها، منجر به به وجود آمدن محله هایی با بافت ناکارآمد شده است. یکی از عواقب این تصمیم ها، ایجاد مسئله ای به نام جدایی گزینی در محله های شهری است که به جدایی گروه های مختلف جمعیتی منتج شده است که این مسئله می تواند باعث کاهش تعاملات اجتماعی - اقتصادی ساکنان محله های اطراف آن، کاهش ورود بخش سرمایه گذاری برای توسعه این بافت ها، تغییر نگرش در بیشتر شهروندان نسبت به انتخاب فضای سکونتی خود، مهاجرت ساکنان اصلی و ورود جمعیت غیربومی به بافت و ایجاد مشکلات فراوان برای ساکنان بافت یادشده می شود. در نتیجه این جدایی گزینی، تماس های میان اعضای این طبقه فقیر، زیاد و ارتباط بین طبقه ای، کاهش می یابد و با کاهش طبقه متوسطِ ساکن در بافت ناکارآمد، نابهنجاری های اجتماعی در محله ها شدید می شود. بافت فرسوده واقع در محله قیطریه با جمعیتی حدود 3 هزار نفری، واقع در بافت قدیمی این محله است. دلیل انتخاب محله قیطریه، وجود فرسودگی بافت در بخشی از محله و هسته مرکزی آن و وجود ویژگی های اقتصادی – اجتماعی یکسان در دو قسمت محله (محدوده بافت ناکارآمد و بقیه محله) است. البته، توجه به اهمیت محله به عنوان عنصر پایه نظام شهرسازی در مبانی و مباحث برنامه ریزی شهری و میزان رضایت شهروندان از محل سکونت و مشارکت آن ها در روند بهبود محله ها و نبود توجه کافی در این زمینه، اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را چندین برابر می کند. در این راستا، با وجود مسائل متعدد در این بافت ها، بررسی مسئله ارتباط این نوع بافت ها با مسئله جدایی گزینی فضایی – اجتماعی، می تواند از مهم ترین مسائل محله های شهری تلقی شود. بنابراین، در این پژوهش، به بررسی جدایی گزینی کالبدی و اجتماعی در بافت فرسوده و ناکارآمد محله قیطریه تهران پرداخته می شود.
مواد و روش روش تحقیق در مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های تحقیق از اطلاعات موجود در بلوک های آماری سال 1395 شهر تهران، داده های طرح تفصیلی و پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی نحوه توزیع و پراکنش پدیده های اجتماعی و فضایی کالبدی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل های مختلفی تعریف شده اند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی، مدل خودهمبستگی فضایی محلی موران و مدل تحلیل لکه های داغ و سرد از جمله این مدل ها هستند که در این پژوهش به کار گرفته شده اند. ابزار تحلیل خودهمبستگی فضایی آماره موران نیز الگوی توزیع فضایی عوارض و پدیده ها را با در نظر گرفتن هم زمان موقعیت مکانی و خصیصه های درونی این عوارض ارزیابی می کند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی هم از جمله آزمون های خوشه بندی است که برای تعیین الگوی پراکندگی پدیده ها از آن استفاده می شود. براساس این روش، شاخصی به نام Rn (میزان مجاورت) به دست می آید که دامنه آن بین عدد صفر تا 2/15 متغیر است. این شاخصِ پراکندگی، نحوه و چگونگی الگوی توزیع فضایی پدیده ها و عناصر را در محدوده مطالعاتی بیان می کند.
یافته ها در این قسمت از پژوهش برای سنجش جدایی گزینی، از 30 شاخص در سه بُعد اقتصادی با شش شاخص، بعد اجتماعی- جمعیتی با 15 شاخص و بعد کالبدی- فیزیکی با نه شاخص استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده برای سنجش جدایی گزینی بعد اقتصادی از بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن 1395 استفاده شده، عبارت اند از: نرخ اشتغال، بار تکفل، نرخ فعالیت، نرخ اجاره نشینی، نرخ مالکیت و نسبت جنسی اشتغال. برای سنجش طبقات بعد اقتصادی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 پیوست شد و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی طبقه بندی گروه های جمعیتی انجام شد که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. طبق مدل موران، به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. برای جداشدگی بُعد اجتماعی 15 شاخص استفاده شده است، که چهار شاخص حس تعلق، آرامش و سکون، روابط اجتماعی و اعتماد، از طریق پرسشنامه محاسبه شده و 11 شاخص دیگر (نرخ سواد، بعد خانوار، نسبت جنسی، تراکم جمعیت، نسبت مهاجرنشینی، نسبت طلاق، نسبت جنسی سواد، نسبت جنسی جمعیت محصل، درصد سالمندان، نسبت جنسی سالمندان، نسبت زنان سرپرست خانوار) از طریق محاسبه شاخص ها روی بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن محاسبه شده اند. برای سنجش طبقات بُعد اجتماعی- جمعیتی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 متصل و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. میزان شاخص موران جهانی برابر 0/007 و الگوی توزیع نیز تصادفی است. برای سنجش طبقات بُعد کالبدی فضایی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 مرتبط و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی، اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است؛ که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است.
نتیجه گیری در بُعد اقتصادی، بین شش شاخص مورد مطالعه وزن نرخ اجاره نشینی برابر 0/354 دارای بیشترین وزن و نرخ فعالیت با وزن 0/052 دارای کمترین وزن است. بر اساس شاخص های اقتصادی 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و طبق مدل موران به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. بر اساس خروجی وزن دهی مدل AHP از شاخص های مورد بررسی در بُعد اجتماعی- جمعیتی، نسبت مهاجرنشینی با وزن 0/171 دارای بیشترین وزن و شاخص بُعد خانوار با وزن 0/019 دارای کمترین امتیاز است. در بُعد کالبدی- فیزیکی 11 شاخص بررسی شد، که شاخص فرسودگی قطعات دارای بیشترین امتیاز و اثر آن برابر 0/224 است و خانوار در واحد مسکونی با ارزش 0/028 دارای کمترین ارزش در جدایی گزینی شده است. از مجموع بلوک های محله که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بُعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است. جدایی گزینی بعد اجتماعی- جمعیتی شاخص های تک گروهی در بُعد یکنواختی برابر میانگین آن در سطح محله برابر 0/6 است، در واقع در مرز ورود به جداشدگی بالا واقع شده است. از نظر سطح جداشدگی طبقه متوسط با امتیاز 0/6964 در رتبه اول و طبقه بالا با امتیاز 0/6776 در رتبه دوم و طبقه پایین با امتیاز 0/658 در رتبه سوم جداشدگی قرار دارند. به طور کلی، میانگین این شاخص برای هر سه طبقه برابر 0/67 است. از نظر دسته بندی ایسلند و همکاران در طبقه بالا واقع شده است؛ اما چون فاصله کمی با 0/6 دارد، کمی فراتر از حد آستانه قرار دارد. اما بر اساس شاخص آنتروپی که میانگین آن برابر 0/18 است و چون کمتر از 0/3 است، جدایی شدگی در سطح پایینی اتفاق افتاده است. شاخص جینی نیز برابر 0/683 است و چون بالاتر از 0/6 است، جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده است. بیشترین جداشدگی در طبقه متوسط با امتیاز 0/697 و در رتبه دوم طبقه بالا با امتیاز 0/68 و طبقه پایین به نسبت با میزان کمتر جداشدگی مقدار آن برابر 0/66 است و در تمامی سطوح شاخص آتکینسون نیز جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده و میانگین شاخص نیز برابر 0/678 است.
امکان سنجی استفاده از الگوی انتقال حق توسعه (TDR ) در جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
500 - 524
حوزههای تخصصی:
شهرسازی امروزی با پیروی کورکورانه از الگوی کلیشه ای توسعه شهری و بی اعتنا به خصوصیات بومی موجبات ناپایداری شهرها و مناطق اطراف آنها شده و همچنین رشد روزافزون و فزاینده جمعیت شهری در سال های اخیر سبب تحمیل و توسعه غیر برنامه ریزانه به شهرها شده است. در این میان بیشترین فشار به اراضی کشاورزی و باغات وارد شده، و به علت ناتوانی طرح های شهری، ضعف مدیریت شهری در کنترل بازار زمین، شهر بصورت پراکنده گسترش یافته و با چنگ اندازی به اراضی کشاورزی و محیط زیست حومه شهر بتدریج آنها را زیر ساخت و ساز درآورده و سبب تخریب اراضی کشاورزی شده است. شهر کلوانق واقع در شهرستان هریس نیز مثل تمامی شهرهای ایران از این قاعده مستثنی نبوده است. لذا این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد که با نگرشی انتقادی سعی دارد درکنار صورت بندی و پردازش ابهامات موجود در قوانین صیانت از اراضی کشاورزی و محیط زیست، با شناسایی پهنه های مستعد توسعه درداخل محدوده شهر کلوانق، قابلیبت اجرایی روش TDR را جهت جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی خارج از محدوده شهر و حفاظت از آن دربوته آزمون قرار دهد. نتایج حاصله نقشه طبقه بندی شده از مناطق دریافت و انتقال حق توسعه طبق معیارهای کشوری می باشد.
تحلیل مؤلفه های شهر عادل و رابطه آن با حق به شهر در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شهر عادل و حق به شهر خواسته ای است که از دل تباینات و تناقضات فضای انتزاعی برمی خیزد. این خواسته از امکاناتی که در لابه لایی فضای متناقض سرمایه داری وجود دارد استفاده می کند و بروز می یابد. به همین دلیل است که صاحبان و تولیدکنندگان فضای انتزاعی (دولت، سرمایه و فن سالاران) آن را خوشایند نمی دانند.هدف: هدف این نوشتار بررسی و تحلیل مؤلفه های شهر عادل و رابطه آن با حق به شهر در کلان شهر تهران است.روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف گذاری کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت به صورت میدانی (پرسشنامه محقق ساخته) و داده های نظری با روش اسنادی تهیه شده است. جامعه آماری این پژوهش 40 نفر از خبرگان و متخصصان دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به صورت دلفی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های جمع آوری شده از روش های آماری نظیر توزیع فراوانی، تی تک نمونه ای، خی دو، فریدمن تحلیل مسیر و معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده گردیده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو این پژوهش کلان شهر تهران براساس تقسیمات سیاسی سال 1395 است.یافته ها و بحث: نتایج یافته های پژوهش نشانگر این بود که سطح معنی داری آزمون اکثر مولفه ها و زیرمولفه های شهر عادل و حق به شهر کوچک تر از (05/0) می باشد و در سطح اطمینان 95 درصد، اختلاف معنادار منفی بین میانگین مؤلفه های شهر عادل و حق به شهر و مقدار متوسط (3) وجود دارد و این مولفه ها از وضعیت مطلوبی در کلان شهر تهران برخوردار نیستند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از ضرایب معادلات ساختاری، مقدار t برای مسیرهای تحقیق(طبق قاعده خطای پنج درصد در ناحیه رد فرض صفر برای مقادیر خارج بازه 96/1 تا 96/1-) برآورد شده است. لذا می توان بیان نمود که مسیرهای تحقیق با 95 درصد اطمینان تأیید می شود و شهر عادل 82 درصد بر حق به شهر در کلان شهر تهران تأثیر مثبت معناداری دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری در شهرهای مذهبی، مطالعه موردی: شهر مهران، مراسم اربعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراسم اربعین یکی از رسومات آیینی-مذهبی بوده، و با قدمت طولانی که دارد حضور پرشور آن در شهر مهران دیده می شود. مهران با داشتن جاذبه های گردشگری در توسعه گردشگری مهم بوده، و با اینکه شهر مهران هرساله با استقبال و حضور پرشور مردم و همچنین گردشگران مذهبی همراه می باشد، اما زیرساخت ها و امکانات لازم برای رشد و توسعه این صنعت در شهر مهران کافی نمی باشد. در این پژوهش سعی شده باتوجه به نقاط قوت و ضعف به همه امکانات اعم از زیرساخت های شهر مهران توجه شود و راهکارهایی را پیشنهاد داد. روش پژوهش توصیفی - پیمایشی (پرسش نامه) است. جامعه آماری پژوهش را گردشگران ورودی به شهر مهران تشکیل می دهد که تعداد 300 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری هدف مند و در دسترس انتخاب و بین آن ها پرسش نامه توزیع شد. پرسش نامه پژوهش محقق ساخته است که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیلی عاملی در نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج حاکی از شناسایی 6 عامل مؤثر بر گردشگری در شهر مذهبی مهران داشت که اولین اولویت آن ها عامل امنیت با مقدار ویژه 79/21 و ششمین اولویت عامل اجتماعی و فرهنگی با مقدار ویژه 89/12 بوده است. ازاین رو، در توسعه گردشگری شهر مذهبی مهران، عوامل امنیت، اقتصاد، تبلیغات، زیرساخت، عوامل طبیعی - محیطی و عوامل اجتماعی فرهنگی نقش مهمی ایفا می نمایند.
ارزیابی اثرات زمین ساخت گسلی بر ژئومورفولوژی حوضه زنجان رود با استفاده از تکنیک های دورسنجی و ژئومورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی حوضه زنجان رود متأثر از زون های تکتونیکی فعّال حاصل از عملکرد تعاملی گسل های سلطانیه، زنجان، طارم، منجیل و گسل هایی است که در این پژوهش مورد بررسی دقیق تر قرار گرفته اند. تعامل این گسل ها این حوضه را به شکل یک فلات کوچک مرتفع ناهمگون نسبت به مناطق پیرامونی و محل مناسبی برای استقرار سکونتگاه های انسانی ساخته است. در این پژوهش برای کشف تأثیر تکتونیک بر ژئومورفولوژی حوضه از تکنیک های دورسنجی و ژئومورفومتری جهت شناسایی خط واره ها و شواهد زمین ساختی استفاده شده است. خط واره ها پس از بررسی به کمک تکنیک های دورسنجی، ژئومورفومتری و میدانی تبدیل به نقشه شده اند. سپس با تحلیل و تفسیر شواهد، ارتباط الگوی دینامیک گسل ها کشف و اثرات آن بر مورفولوژی لندفرم های مختلف با تأکید بر نو زمین ساخت تعاملی شبکه های زهکشی - گسل ها ارائه شده اند. نتایج نشان می دهد که تکتونیک فعّال گسل ها به سمت مرکز حوضه و محل زنجان رود متمرکز است. از طرفی تبعیت مورفولوژی و روندهای توپوگرافیک مختلف حوضه و همچنین کانال زنجان رود و بسیاری از زهکش ها با خط واره های استخراجی به کمک تکنیک های ژئوومورفومتری، به وضوح کارایی ژئومورفومتری جهت ارزیابی و اثبات تأثیر زمین ساخت بر ژئومورفولوژی حوضه ها را نمایان می سازد. اگر چه زلزله مخربی در منطقه گزارش نشده؛ ولی وجود شواهد مورفولوژیک و قطع نهشته های کواترنر تا هولوسن بیانگر تغییر شکل فعّال منطقه هستند. براین اساس به نظر می رسد سیستم های گسلی حوضه پتانسیل ایجاد زمین لرزه های با بزرگایی بسیار بالاتر از آنچه تاکنون رخ داده اند را دارند که این حاکی از ضرورت برنامه ریزی بر مبنای مطالعه دقیق گسل های منطقه است.
توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی با رویکرد کارآفرینی اجتماعی (مورد مطالعه: ناحیه روستایی پسیخان در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای خانگی ازجمله بخش های حیاتی فعالیت های اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار می آیند، کسب وکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور می شوند. در واقع کسب وکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه اندازی کسب وکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی به منزله ایجاد راه حل های نوآورانه به منظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایده ها، ظرفیت ها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسب وکارهای خانگی تأثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی با تأکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسی شده از ادبیات به صورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسب وکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناسایی شده در 4 دسته (توانمندی های کارآفرینانه، توانمندی های کسب وکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایت گرانه) طبقه بندی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان می دهد توانمندی های کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سخت کوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسائل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.
نقش شهرهای کوچک در پایداری سکونتگاه های پیرامونی نیکشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزان شهری و منطقه ای، شهرهای کوچک را راهبردی مهم جهت تعادل بخشی و توسعه منطقه ای می دانند. شهرهای کوچک همراه با محیط پیرامونی خود دارای قابلیت ها و موانع و تنگناهایی جهت تحقق توسعه و توسعه پایدار هستند. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش شهرهای کوچک در پایداری سکونتگاه های پیرامونی نیکشهر می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل Fuzzy Mamdani بهره گرفته شد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای، در شاخص های مطرح شده در ابعاد (اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی)، با توجه به میانگین های به دست آمده پایین تر از حد متوسط عدد (3)، نشان داد، نقش شهر نیکشهر در روستاهای پیراشهری پایین می باشد. اما در بعد اجتماعی، این تأثیر مثبت و معنادار می باشد. نتایج اولویت بندی روستاهای پیراشهری با توجه تأثیر شهر نیکشهر بر ابعاد پایداری با استفاده از فازی ممدانی نشان داد روستای تهرک با امتیاز (70/0)، سطح متوسط، روستای زهک با امتیاز (56/0)، سطح کم و درنهایت روستای خیرآباد با امتیاز (78/0)، در سطح زیاد قرار دارد.