فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دوره ی ساسانی تاکنون 33 نقش برجسته در مناطق مختلف ایران: سلماس، شهر ری، تاق بستان، برم دلک، بیشاپور، تنگ قندیل، سرمشهد، فیروزآباد، گویوم، دارابگرد، نقش بهرام، نقش رجب و نقش رستم و نیز یک نقش برجسته در شمال افغانستان، در محلی موسوم به «رگ بی بی» واقع در ده کیلومتری جنوب شهر پل خُمری (Khomri) شناسایی شده و از سوی کاشفان و محققان داخلی و خارجی به طرق گوناگون مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند.
نقش برجسته ی مورد بحث در این نوشتار که در 23 کیلومتری غرب شهرستان کازرون و بر سینه ی صخره ی سمت راست تنگ چوگان بیشاپور حجاری شده است، یکی از پر بحث ترین و جنجالی ترین نقش برجسته های ساسانی است که متاسفانه علی رغم مطالعات و تحقیقاتی که تاکنون در مورد آن انجام گرفته، تعلق و هویت واقعی آن هنوز به طور دقیق روشن نشده و محتوای تاریخی آن نیز هم چنان در پرده ای از ابهام باقی مانده است.
در این مقاله، ضمن آوردن نظرات محققان مختلف پیرامون شخصیت اصلی و محتوای تاریخی نقش برجسته ی مذکور و نقد و بررسی هر یک از آن نظرات، سعی می شود تا با استناد به شواهد باستان شناختی و قراین تاریخی ثابت شود که نقش برجسته مورد بحث متعلق و مربوط به دوران بهرام دوم (293 - 276 م.) پنجمین پادشاه ساسانی است و محتوای تاریخی آن نیز مبین پیروزی بهرام دوم بر هرمزد «شاه سکستان، هند تا کرانه های دریا» است که به سال 283 میلادی به وقوع پیوسته است.
معبد سکایی تاکسیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین سند از قرن ششم ق.م تا قرن دوم میلادی پذیرای اقوام ایرانی و یونانی بود که این سرزمین حاصلخیز را یکی پس از دیگری به تصرف خود در آوردند. هر یک از این اقوام، سعی نمودند تا پس از استقرار در منطقه ی، مظاهر تمدنی و دینی خود را به نوعی در آنجا گسترش دهند. از بارزترین عناصر فرهنگی اقوام بیگانه در منطقه ی سند می توان به شهر باستانی تاکسیلا اشاره نمود که توسط یونانی ها و بر اساس سبک شهرسازی آنان بنیاد گذاشته شد. پس از یونانی ها، اقوام سکایی(هند و سکایی و هند و پارتی)این شهر را به عنوان پایتخت برگزیدند. سکاها ضمن پیروی از عناصر معماری، هنر و شهرسازی یونانیان، برخی از عناصر ایرانی را نیز به آن افزودند. چنان که معبد جندیال، واقع در دروازه ی شمالی تاکسیلا دارای شکلی ترکیبی از عناصر معماری یونانی و ایرانی گردید.
انتخابات محلی ترکیه (مارس 2009) و پیامدهای آن
حوزههای تخصصی:
نقش تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق در اشغال کویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عراق در سال 1990 کویت را اشغال و آن را به عنوان استان نوزدهم ضمیمه خاک خود کرد. سوال این است که مهمترین دلایل اشغال کویت چه بوده است؟ اشغال کویت دلایل متعددی داشته است، اما فرض مقاله این است که مهمترین دلیل به تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق باز می گردد. برای تبیین این فرضیه، نخست در مورد نظریه های ژئوپلیتیک توضیح داده شده و سپس مهمترین عوامل ژئوپلیتیکی تاثیرگذار در اشغال کویت مانند موقعیت جغرافیایی، مرزها و منابع طبیعی یعنی محیط فیزیکی عراق مورد مطالعه قرار گرفته است.از نظر موقعیت جغرافیایی، عراق وضعیت مناسبی در خلیج فارس ندارد. به همین دلیل، این کشور ابتدا تلاش می کرد تا با طرح هلال خصیب و ایجاد عراق بزرگ به دریای مدیترانه دسترسی پیدا کند. اما با عدم توفیق در این مورد، توجه آن کشور معطوف به خلیج فارس گردید. عراق برای بهبود بخشیدن به وضعیت جغرافیایی خود در خلیج فارس و یا رفع تنگناهای ژئوپلیتیکی، همواره خواستار الحالق کامل کویت یا بخش هایی از آن به خاک خود بوده است. البته ذخایر نفتی کویت نیز در چشم داشت های این کشور نسبت به کویت بی تاثیر نبوده است.بر همین اساس، دولت های عراق هر چند تا سال 1990 در مورد مرزهای خود با کویت به توافقاتی رسیده بودند، اما حاضر نشده بودند که آن را بر روی زمین علامت گذاری نمایند. زیرا این مساله به مفهوم شناسایی کویت به عنوان کشوری مستقل تلقی می شد. از سوی دیگر رهبران عراق از جمله ملک غازی، نوری سعید، عبدالکریم قاسم و صدام حسین از تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق در خلیج فارس آگاه بوده اند. آنها کویت را بخشی از عراق می دانستند و انگلستان را متهم می کردند که با ایجاد کشور کویت، قصد داشته دسترسی عراق را به خلیج فارس محدود کند. اشغال کویت در سال 1990 بر همین اساس و به منظور بر طرف کردن این تنگنای ژئوپلیتیکی انجام گرفت
مفهوم مسئولیت حمایت : ارزیابی نقش غرب- جنبش عدم تعهد در شکل گیری هنجار جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از قید مفهوم «مسئولیت حمایت» در سند اجلاس سران 2005، بسیاری از حامیان آن تصور می کردند که این مفهوم برخلاف سلف خود یعنی مداخله بشردوستانه، مسیر آسانی در تبدیل شدن به هنجار جهانی خواهد داشت، اما تفاوت در منافع و دغدغه های غرب ـ غیرمتعهدها این روند را کند کرده است. مقاله حاضر در پی ارائه درک بهتری از مفهوم «مسئولیت حمایت» است و در این راستا به چیستی و نحوه پیدایش و ماهیت هنجاری آن توجه می کند و همچنین سعی در تبیین تفاوت واکنش غرب ـ غیرمتعهدها نسبت به این مفهوم دارد. نگارنده معتقد است که مفهوم «مسئولیت حمایت» بر مبنای نظریه جهانشمولی عدالت، حمایت از کرامت بشری و ارتقاءِ اخلاقیات در روابط بین الملل بنا شده است، ولی مقاومت کشورهای غیرمتعهد در برابر پیشبرد سریع این مفهوم به عنوان یک هنجار بین المللی به دلیل امکان کاربرد انتخابی و سیاست زده این مفهوم توسط کشورهای غربی علیه کشورهای دیگر است که در نتیجه به طولانی شدن این روند می انجامد.
مقاله: جنبش مقاومت اسلامی (حماس)
حوزههای تخصصی:
سیاست جغرافیایی و توسعه طلبی: شهرک سازی در اراضی اشغالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اعلام فلسطین به عنوان سرزمین موعود و آغاز مهاجرت یهودیان به این منطقه، همواره یکی از مباحث مورد مناقشه، توسعه طلبی اسرائیل نسبت به اراضی فلسطینی بوده است. این کشور تا پیش از دهة هفتاد با سوء استفاده از فضای سنگین جنگ سرد، در سرزمین های عربی، وارد درگیری های نظامی شد و بخش هایی از آنها را به اشغال درآورد. با عبور از دهه هفتاد، توسعه طلبی اسرائیل از طریق زور و اجبار از نظر جامعة جهانی قابل پذیریش نبود. از این رو اسرائیل، توسعه طلبی را از طریق انتقال یهودیان به مناطق اشغالی 1967 و اسکان آنان در آن مناطق در قالب شهرک سازی ادامه داد تا بتواند بافت جمعیتی این سرزمین ها را به نفع یهودیان تغییر دهد. در این مقاله ضمن بیان این روند سعی شده است این مسئله در قالب «نظریه میدان متحد» استفان بار جونز تحلیل و بررسی شود و به این مسئله پرداخته می شود که اسرائیل در پسِ شهرک سازی به دنبال توسعه طلبی و الحاق سرزمین های اشغالی فلسطین است.
خط مشی آمریکا در برابر بازیگران بزرگ و بازیگران دشمن
حوزههای تخصصی:
امروزه به ضرورت الزامات حاکم بر صحنه جهانی، تحولات کیفی متفاوت و معیارهای جهانی شاید بتوان آمریکا را بزرگ ترین بازیگران صحنه بین الملل قلمداد کرد. از همان آغاز شکل گیری به ضرورت نیازهای اجتماعی، سیاسی، نظامی و فرهنگی اتخاذ سیاست بسط و توسعه طلبی – نه الزاماً جغرافیا محور– از اولویتهای سیاست خارجی آمریکا بوده است و این کشور خواهان صدور و اشاعه اقتصاد بازار، ارزشها ، نهاد ها و ساختارهای آمریکایی بوده است. پس از جنگ جهانی دوم دو عامل کیفیت تعامل بین بازیگران بزرگ را دگرگون کرد: یکی دستیابی کشورها به سلاحهای اتمی و دیگری رقابت بازیگران بزرگ درچارچوب دو اردوگاه ایدئولوژیک . همچنان که ویژگی های نظام بین الملل پس از جنگ سرد نیز کیفیت روابط آمریکا با دیگر بازیگران بزرگ و بازیگران رده دوم را متحول کرده است. به نظر می رسد آمریکا در رابطه با بازیگران بزرگ و بازیگران رده دوم را متحول کرده است. به نظر می رسد آمریکا در رابطه با بازیگران بزرگ سیاست تقسیم منابع را برگزیده است و در رابطه با بازیگران رده دوم به فراخور زمان و شرایط اقدام نظامی یا ابزارهای تخریبی غیر نظامی را بر می گزیند . این مقاله درصدد است دو سیاست مزبور را تبیین و ارزیابی کند .
فرهنگ تونس
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی و تجاری آمریکا پس از بحران مالی
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که شوک اقتصادی آمریکا چگونه راهبردی تجاری ، اقتصادی و حتی سیاسی این کشور را متاثر ساخته است. نویسنده برای یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا ریشه ها و دلایل بروز بحران را تشریح می کند و سپس با شرح « ظهور نقشه جدید جغرافیایی تجاری در جهان» از بر آمدن قدرتهای نوین آسیایی و تغییر مرکز ثقل قدرت سخن می گوید. نویسنده تصریح می کند که قدرتهای آسیایی نظیر چین و هند در حال ظهورند ، اما برای اینکه آنها به حد و اندازه آمریکا و اروپا برسند، سالهای سال زمان لازم است . نویسنده مقاله با بهره گیری از استدلالهای مختلف سیاسی – اقتصادی ، عواملی مانند جنگ قدرت، سرکوب و فساد را از جمله دلایلی می داند که مانع تاثیر گذاری آسیایی ها و آفریقایی ها بر مسائل جهانی می شود .
تداوم و تغییر در سیاست داخلی و خارجی ترکمنستان در دوره قربان قلی بردی محمداف
حوزههای تخصصی:
ترکمنستان با اقتصادی رانتی و وابسته به صادرات گاز طبیعی پس از استقلال از اتحاد شوروی تحت رهبری صفرمراد نیازاف به صورت کشوری غیرمردم سالار اداره می شد. در صحنه خارجی نیز سیاستی مبتنی بر عدم مشارکت در هرگونه اتحادیه و پیمان بین المللی داشت. این مقاله سیاست داخلی و خارجی ترکمنستان را در دوره ریاست جمهوری جانشین او، بردی محمداف بررسی می کند. ابتدا به ماهیت رانتی اقتصاد ترکمنستان می پردازد و اثر آن را بر سیاست های داخلی و خارجی بررسی می کند و سپس نشان می دهد که در دوره ریاست جمهوری بردی محمداف سیاست داخلی آن کشور به طور کلی تداوم یافته، اما در سیاست خارجی آن تغییر ایجاد شده است که به شکل مستقیم بر روابط ترکمنستان با منطقه و جهان اثر گذاشته است.
بررسی علت های شکست دولت برآمده از تحولات موسوم به انقلاب رنگی در قرقیزستان
حوزههای تخصصی:
تحولات اخیر در قرقیزستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی، برای ناظران سؤال های زیادی ایجاد کرد و بحث در مورد علت های این حوادث از موضوع هایی است که توجه تحلیل گران زیادی را به خود جلب کرده است. هدف این مقاله، بررسی علت های مؤثر بر شکست دولت برآمده از تحولات سیاسی موسوم به انقلاب رنگی در قرقیزستان است، که منجر به انتقال قدرت از دولت قربان بیک باقییف به دولت موقت، به رهبری رزا آتنبایوا شده است. مقاله در پاسخ به چرایی این شکست، نخست به بررسی مختصر پیشینه تاریخی این کشور میپردازد و سپس علت های این شکست را، به دو دسته داخلی(سیاسی، اقتصادی، فرهنگی) و بین المللی (سازمان های غیردولتی، آمریکا و روسیه) تقسیم کرده و در پایان به نقد و ارزیابی مباحث طرح شده پرداخته است. به هر حال درک واقع بینانه از علل این تحولات مستلزم بهکارگیری رهیافتی چند علتی و نگرش جامع و کامل به این کشورها است.
گفت و گو: تحولات کردستان عراق پس از انتخابات
حوزههای تخصصی:
تحول در فدرالیسم روسی؛ مطالعه تطبیقی دوره یلتسین و پوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه اتحاد شوروی با دغدغه ناشی از هراس تکرار سناریوی فروپاشی اتحاد شوروی برای رهبران جدید فدراسیون روسیه، همراه بوده است. در نخستین سال های پس از استقلال روسیه، رهبران جمهوری های خودمختار و استان ها، با استفاده از ضعف قدرت مرکزی، تقاضاهای استقلال طلبانه خود را افزایش دادند. یلتسین در دوران اتحاد شوروی با رهبران مناطق ائتلافی گسترده ایجاد کرده بود، که پس از فروپاشی هم ادامه یافت. تفاوت سطح توسعه، ظرفیت ها و توانایی های هر یک از مناطق، سبب تشدید دشواری شرایط پس از فروپاشی شد. سیاست های اقتصادی افراط گرایانه برای انتقال به نظام اقتصاد بازاری، بر وخامت اوضاع افزود. در دوره یلتسین جمهوری های خودمختار توانستند نهادهای تقنینی، اجرایی و قضایی خود را حفظ کنند. ولی با به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین، دگرگونی در نظام فدراتیو روسیه با سرعت و شدت گسترش یافت. تهدیدهای امنیتی به ویژه در مناطق مسلمان نشین، زمینه را برای تمرکزگرایی جدید پوتین و عبور او از موازین فدرالیسم هموار ساخت. در این مقاله تحول در نظام فدرال روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی، با تمرکز بر تفاوت های دوره یلتسین و پوتین مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از انجام این پژوهش روشن کردن روند های تداوم و تغییر در نظام فدرال روسیه است. مفروض اصلی این نوشتار این است که در پی نابودی نظام کمونیستی و با سپری شدن دوره زمامداری یلتسین، پوتین روند تمرکزگرایی و عبور از استانداردهای نظام فدرال در روسیه را تقویت کرده است.
دگرگونی جایگاه منطقه ای یمن: امکانات و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تحولات و چالش های داخلی یمن و دلایل توجه فزاینده جامعه بین المللی به این مسائل و پیامدهای احتمالی آن بر تحولات داخلی یمن است. لذا به پیوند دادن مسائل و چالش های داخلی یمن و جایگاه جغرافیایی ویژه این کشور با مسائلی می پردازیم که این شرایط و اوضاع داخلی را ممکن است متوجه امنیت در سطوح منطقه ای و بین المللی کند. این پژوهش عمدتاً بر تحولات دهه ٢٠٠٠ متمرکز می شود اما گاه برای تبیین و توضیح مشروح تر برخی مسائل به برهه های دیرین تری از قرن بیستم رجوع می کند. ساختار پژوهش به نحوی است که پس از طرح چارچوب تئوریک، ابتدا اوضاع و شرایط داخلی یمن مورد توجه قرار می گیرد سپس چالش های پیش روی این کشور و در نهایت شیوه و الگوی تعامل امریکا و جامعه جهانی با این مسائلِ تهدیدزا مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت در نتیجه گیری نشان می دهیم که توجه دولتمردان یمنی به امکاناتی که قدرت های منطقه ای و جهانی در اختیار این کشور قرار می دهند، چگونه امکان تحول را فراهم می سازد.