فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴۶۹ مورد.
بدون موافق!
آسیب شناسی جنبش دانشجویی در ایران (دهه 70 و 80)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش دانشجویی، حرکتی است که بر اساس حس تعهد به اجتماع و آگاهی و جوان بودن آن، همواره در مسیری قرار گرفته که دست مایه بسیاری از تحولات فکری و سیاسی در جوامع امروزی شده است. این جنبش پس از انقلاب اسلامی، تا حدودی با سنت های فکری و آرمان های گذشته خود فاصله پیدا کرد؛ در حالی که پیش از آن، دارای وحدت و انسجام ایدئولوژیک بود، اما به تدریج گرایش های انتقادی و دموکراتیک در بین آن رواج یافت و در درون خود دچار نوعی تکثر شد. این مقاله، ضمن بررسی اجمالی تاریخ جنبش دانشجویی و تبیین و تحلیل جایگاه آن پس از انقلاب اسلامی، نگاهی آسیب شناسانه به جنبش دانشجویی طی دو دهه 70 و 80 در کشورمان دارد.
سخنرانی ناتمام
منبع:
حضور بهار ۱۳۸۹ شماره ۷۲
برای پسرم
سیر استراتژی نظامی در ایران و ابهامات پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که همواره بر سر آن بحث و مجادله بسیاری در میان صاحب نظران و تحلیلگران سیاسی وجود داشته است؛ وجود یا عدم استراتژی نظامی در ایران می باشد. عموماً به موازات افزایش تهدیدات علیه امنیت ملی ایران این اظهارنظرها شدت بیشتر به خود می گیرد. مجموع دیدگاه های مطرح شده در این باره را می توان در دو گروه دسته بندی کرد. گروهی که بر وجود استراتژی نظامی برای ایران در سراسر دوره پیش و به خصوص بعد از انقلاب اسلامی تاکید دارند و در مقابل گروهی دیگر که معتقدند با گذشت یک سده از تشکیل ارتش و دولت مدرن در ایران هنوز کشور فاقد سند امنیت ملی و استراتژی نظامی مشخص می باشد. در این مقاله تلاش می شود با بررسی سیر تلاش های ایران درخصوص تدوین استراتژی نظامی پیش و بعد از انقلاب اسلامی، استدلال های موافق و مخالف در این خصوص بررسی شود.
بنیاد نظری فروپاشی اجماع در گفتمان اصلاح طلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان اصلاح طلبی بر پایه مجموعه ناسازههای نظری پیکربندی شد و فاقد انسجام نظری بود. زیرا به طور توأمان، در آن هم از آموزههای سنتی اسلام و هم از آموزه های مدرن لیبرال استفاده شده بود. اجماع فوری اصلاح طلبان، ناشی از ضرورت تاریخی مخالفت با نامزد محافظه کاران بود که پیروزی خود را قطعی می پنداشت. آنان بر آن بودند که با تجمیع آرای پراکنده و ایجاد یک جبهه گسترده، صدای نوگرایان دینی و اصلاح طلبان را به جامعه برسانند و در عرصه سیاست حضور داشته باشند. اما راهبرد مشخصی برای این همگرایی یا ائتلاف سیاسی طراحی نکرده بود. اجماع نانوشته در پیرامون حمایت از خاتمی حاصل شد. هنگامی که پیروزی ناباورانه به دست آمد، اختلاف نظرها شروع شد. این اختلافات که از ناسازه های نظری گفتمان ناشی می شد، اختلاف نظر در پیرامون مبانی فکری و عقیدتی گسترده، روش های سیاسی گوناگون و رویه های اجرایی متفاوت اصلاح طلبان دور می زد. تفسیرهای موسع یا مضیق و مردم سالارانه یا سنتی از اصول قانون اساسی، شیوه تقسیم قدرت و بهره گیری از منافع قدرت سیاسی ریاست جمهوری، مجلس و شورای شهر شکل گرفت. بنابراین، هر فرد و گروهی جنبش اصلاح طلبی را به سویی کشاند و اجماع اصلاح طلبان فروپاشید و بستر لازم برای تحول نظری و تغییر شیوه های مبارزه سیاسی آنان فراهم گشت. در این مقاله، فرایند فروپاشی اجماع اصلاح طلبان در چهارچوب یک رهیافت نظری بررسی می شود.