آقاى سحابى در این مقاله به تعریف مقوله «فرهنگ» و «فرهنگ سیاسى» پرداخته است و مشکلاتى را که در فرهنگ سیاسى ایران وجود دارد، برشمرده است. به نظر ایشان، بیگانگى ملت و نهاد دولت، فقدان وحدت فرد یا جمع، فقدان شفافیت، کلى گویى، بروننگرى و استبدادگرایى از جمله مشکلات فرهنگ سیاسى جامعه ماست.
عناصر و مؤلفههاى دیندارى را مىتوان به چهار بخش تقسیم کرد: بینشها؛ احساسها؛ ارزشها و رفتارهاى دینى. در سه بخش نخست، وضعیت دیندارى کم و بیش همان شرایطى را دارد که در بیست سال پیش وجود داشت؛ اما در رفتارهاى دینى، فقط بخشى که تحت نظارت و الزام حکومت بوده دچار تنزل شده است. چشمانداز آینده، سمت و سوى گفتمان دینى معنویتگرا، نوگرا و مردمسالار است.
مهمترین خصیصه قرن حاضر «ساختزدایى» است که زاییده انقلاب ارتباطات است. تربیت دینى در گذشته بر ایجاد مرزهاى قرنطیهاى و تربیت گلخانهاى استوار بود، حال آنکه تربیت در مفهوم دقیق آن به عناصرى چون تبیین، تحول درونى و نقادى تعریف مىشود. با این وصف، تربیت دینى در رویارویى با چالشها و پرسشهاى سده حاضر باید با عقلانیت، تقواى حضور و ارزیابى و گزینش همراه باشد.
نویسنده مقاله با اشاره به ویژگى مدرنیسم، یعنى تغییر ارزشها و باورها، به نگرانى نسل انقلاب از وضعیت نسل سوم اشاره کرده و با بررسى برخى پاسخها به این پرسش که «دلیل نامطلوب بودن وضع فرهنگى نسل سوم چیست؟»، «ناکارآمدى نظام تربیتى» را پاسخ صحیح دانسته و در جهت تثبیت این پاسخ، به ویژگىهاى نظام تربیتى ناکارآمد اشاره مىنماید.
نویسنده مقاله به بررسى راه درست برخورد با تحولات جدید در عرصه فرهنگ مى پردازد. از دیدگاه ایشان براى تحقق اعتلاى فرهنگى که حاصل برخورد صحیح با تحولات فرهنگى است، باید بر دو مانع بزرگ، یعنى سنت گرایى به معناى سرکوب اندیشه هاى نو و نیز خودباختگى در برابر فرهنگ بیگانه غلبه کرد و به نقد خویش و میراث بردن از مزایاى فرهنگ بیگانه اندیشید. نویسنده در ادامه به بیان روش میراث برى که همانا گفتگوى فرهنگها و تمدنهاست مى پردازد و شرایط آن را برمى شمرد.