اندیشمند شهید سید محمد باقر صدر بر مبنای باور به توحید، عدل و کرامت انسان، سه اصل حاکمیت مطلقه خداوند بر جهان، آزادی انسان و در نتیجه ضرورت تدبیر سرنوشت جمعی انسان به دست خودش را استنتاج می کند. اما نتیجه پذیرش این سه اصل، باور به خلافت و جانشینی انسان در زمین از سوی خدا ست، که بعد سیاسی آن از طریق تشکیل «دولت» در جامعه بشری به عنوان ضرورتی انکارناپذیر صورت می گیرد. بر این مبنا پرسش اصلی این مقاله این است که در اندیشه سیاسی شهید صدر، دولت چیست و چه جایگاهی دارد؟ بر مبنای منطق شکل گیری اندیشه شهید صدر و بررسی آثار وی در می یابیم که دولت در اندیشه شهید صدر یک ضرورت انسانی و تاریخی است، که شکل کامل آن در قالب دولت اسلامی تجلی یافته است. لذا دولت اسلامی هم برای تحقق اسلام دارای ضرورت شرعی است و هم برای رساندن انسان ها به کمال و سعادت و رفاه، دارای ضرورت مدنی و تمدنی است، که مبتنی بر اصل تکوین و فطرت انسانی می باشد.
در طی دهه ها و سده های اخیر نظام های سیاسی در دنیا، گرایشی به سوی تغییر به سمت نظام های سیاسی و سیاست مدرن وجود داشته و تحولاتی نسبتا سریع در شیوه اداره سیاسی کشورهای غیرغربی رخ داده و آرزوی تحقق لیبرالیسم و یا سوسیالیسم مبتنی بر شکلی از دموکراسی را داشته اند. برای فهم بهتر و عمیق تر این تغییرات شایسته است مروری بر خاستگاه اصلی این تحولات داشته باشیم تا بتوانیم به ماهیت اصلی و چرایی آن پی ببربم و از رهگذر آن دریابیم که این جنس تحولات ضرورت های جهان شمول اند و یا ناشی از شرایط خاص تاریخی اروپا و پاسخی به مسائل بومی و برخاسته از نوع نگاه به جهان از منظر آن ها بوده است. برای درک این موضوع به گفتگویی با دکتر مهدی امیدی، استاد جوان علوم سیاسی و عضو گروه مطالعات اسلام و غرب پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، نشستیم.
نویسنده مقاله که از طرفداران اندیشههای دکتر شریعتی است،بر آن است که تنها جریان فکریای که میتواند اسلام حقیقی را به توده مردم بشناساند، روشنفکری دینی است. وی هفت ویژگی اساسی برای روشنفکری دینی برمیشمارد: دگراندیشی؛ مسئولیت؛ میهندوستی؛ سیاست و دیانت را عین یکدیگر دانستن؛ ارتقای فرهنگی تودهها؛ شناساندن اسلام حقیقی و بدعتزدایی از آن؛ اعتقاد به مردمسالاری.