مطالب مرتبط با کلیدواژه

ملت-دولت


۲.

جمهوری ادبیات جهان، ترجمه و استعمار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه ادبیات جهان استعمار ملت-دولت پاسکال کازانووا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نظریه های ادبی غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ترجمه
تعداد بازدید : ۱۴۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۷۳
رشد مباحث نظری درباره ادبیات جهان در یکی دو دهه اخیر حاصل واکنش به محدودیتهای رشته ادبیات تطبیقی و تلاش برای بازتعریف اصول نقد ادبی در قالب ادبیات جهان است. یک هدف ادبیات جهان، توسعه روشهایی علمی است که برای مطالعه ادبیات های غیرغربی در نقد ادبی و، در نتیجه، نگارش تاریخ ادبیات جهان کافی باشد. با ترجمه جمهوری جهانی ادبیات اثر پاسکال کازانووا، بخشی از این مباحث اخیراً به زبان فارسی هم راه پیدا کرده است. در این مقاله پس از معرفی مختصر چهارچوب نظری ادبیات جهان، در مورد سه محور اساسی طرح کازانووا (مدل جمهوری، مرکزیت شهر پاریس، و ایدئولوژی ملت-دولت) بحث خواهم کرد. ضمن پرسش در مورد پیش فرض های کتاب اضافه خواهم کرد که چرا تاریخ ادبیات فارسی در قالب چنین تعاریفی نمی گنجد و چرا پذیرش این روایت از تاریخ ادبیات جهان، تغییرات معرفت شناسانه ای را ضروری می کند که نتیجه منطقی آن حذف بخش اعظم تاریخ ادبیات فارسی از تاریخ ادبیات جهان است. بعد در همین ارتباط به ترجمه خواهم پرداخت و در مورد روابط قدرت و استعمار نهفته در آن اشاره خواهم داشت.
۳.

امکان سنجی اساسی گرایی در عرصه بین الملل و تاسیس حکمرانی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اساسی گرایی بین المللی حقوق بشر حکمرانی جهانی سیاست قانون اساسی ملت-دولت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۶
بدون تردید یکی از مهم ترین دستاوردهای بشر در هزاره دوم، قانون اساسی با شئون مختلف آن است. امروزه با گسترش تابعان نظام های حقوقی اعم از داخلی و بین المللی، لزوم تحدید قدرت در راستای تضمین حق ها و آزادی ها نمایان تر شده است. از سوی دیگر، جهانی سازی و مصادیق آن که در نوشتار حاضر به آن ها پرداخته شده است، یکی از مواردی است که لزوم اساسی گرایی/ سازی در عرصه بین الملل، در راستای ایجاد یک قانون اساسی سیاسی واحد و نظم حقوقی اساسی منسجم، برای جامعه جهانی را نشان می دهد. اساسی گرایی جهانی، شناسایی و حمایت از اصول قانون اساسی محور و در ساحت کارکردی آن، اساسی سازی جهانی، ظهور تدریجی این اصول در عرصه حقوق بین الملل است. درواقع، فرآیند اساسی سازی امتداد اندیشه اساسی گرایی است؛ روندی که قواعد و ساختارهای قانون اساسی را به دیگر مواردی که ظاهرأ ارتباطی با حقوق و قانون اساسی ندارند، پیوند می دهد و در نتیجه آن حقوق اساسی در نهادهای بین المللی جریان می یابد. این نوشتار، با رویکردی توصیفی-تحلیلی به مرور منابع غیرایرانی می پردازد و از این رهگذر چیستی و چگونگی این اندیشه و فرآیند در عرصه بین الملل را در بوته کاوش قرار داده و رویکرد حقوقدانان بین الملل و اساسی در این باره، چالش ها، ایرادات وارده و ضرورت آن را بررسی می کند. سؤال اصلی تحقیق این است که رعایت اساسی گرایی/ سازی در عرصه بین الملل نیز ضروری است یا خیر؟ فرض اساسی تحقیق بر این مبنا استوار است که اساسی گرایی/ سازی به نظم جامعه جهانی و مهار چالش های آن منتهی می شود. یافته های پژوهش مؤید عدم امکان تأسیس حکمرانی جهانی یا استقرار حکومت جهانی به رغم مزیت های آن و تلاش های صورت گرفته در عصر حاضر است. همچنین، تاریخ و جغرافیای سیاسی هر ملت-دولت، اقتضای تأسیس و تداوم یک قانون اساسی خاص و منحصر به خود را دارد و جذب ملت های متنوع و متکثر به یک نظام اساسی واحد بین المللی و ذیل یک فرهنگ جهانی واحد و گسترده تر بسیار غیرواقعی به نظر می رسد.