دولت طرفدار رفاه عمومی، رایجترین شکل مدرن است که در واکنش به بحرانهای سرمایه داری شکل گرفته است. موج بحران در نظام سرمایه داری در دهه 1930- که به افزایش بیکاری، رکود و کاهش در سرمایه گذاری انجامید- ضرورت دخالت حکومت در اقتصاد به شکلی کاملا جدید را ایجاب کرد. اقتضای آزادی اجتماعی، به همین شکل دولت رفاه، تضمین و اجرای حقوق اجتماعی و اقتصادی است که نوشتار
گوهر گرانبهاى جوانى ، به سبب برخوردارى از استعدادها و قابلیت شکوفایى و رشد، بـزرگـان ـ اعـم از والدیـن و اجـتماع ـ را به دقت در ارتباط با جوانان وا مى دارد. یکى از پـرسـش هـاى بـنـیـادى در راه نمودن به جوان آن است که با چه شیوه اى و چگونه با این نـسـل رو بـه رو شـویـم ؟ شـایـد در ابـتـداى امـر ایـن سـئوال آسـان و سـهـل نـمـاید ولى آن گاه که با پیچیدگى هاى دوران حساس و سرنوشت سـاز جـوانـى و ظـرافـت هـاى شـخـصـیـتـى او مـواجـه شـویـم . اهـمـیـّت سئوال و نیز سختى پاسخِ به آن ، خود را بهتر آشکار مى سازد. این مقاله بر آن است تا بـا اسـتـفـاده از آمـوزه هـاى دیـنـى و تـوصـیه هاى متخصصانِ ارتباطى ، روش هاى صحیح ارتباط با نسل جوان را به اختصار تبیین نماید.
واژه prudence در زبان معاصر انگلیسی کاربردهای متعددی دارد و معانی گوناگون فلسفی آن، تا حدی منعکس کننده این تعدد کاربرد می باشد. معنی مرسوم حکمت عملی، به طور کلی، عبارت است از: توانایی انجام گزینش هایی با بصیرت اخلاقی، اما این واژه برای اشاره به خصلت محتاط بودگی در امور عملی نیز به کار می رود. اخیرا تلاش هایی شده است تا مصلحت سنجی به معنی عقلانیت عملی و یا حتی تعقیب منافع خویشتن بدون لحاظ هرگونه بار اخلاقی به خصوصی دانسته شود.
الگوی مردم سالاری دینی از ظرفیت انتقادی خاصی نسبت به الگوهای نظری نظام سیاسی برخوردار می باشد. مقاله حاضر، با الهام از آموزه های نظریه انتقادی نو و تبیین ظرفیت انتقادی الگوی نظم دموکراتیک مشورتی به مثابه حاصل نظریه انتقادی نو، ابتدا به تبیین همسویی ها و قرابت های نظری الگوی نظم دموکراتیک مشورتی با الگوی مردم سالاری دینی پرداخته، سپس با مقایسه الگوی مردم سالاری دینی با چهار الگوی نظم سلطانی، سکولار اسلامی، لیبرال دموکراسی و نظم دموکراتیک، بر ظرفیت انتقادی الگوی مردم سالاری دینی و افزون بودن آن نسبت به نظم دموکراتیک مشورتی، استدلال نموده است. هدف اصلی مقاله افکندن پرتوی روشن بر ایده «ضرورت» مردم سالاری دینی برای کشور های اسلامی در شرایط کنونی جهان اسلام است.
ایـجـاد هـمـبـسـتـگـى و همدلى میان مسلمانان و اتحاد ملّى که امروزه از دغدغه هاى اندیشمندان مـسـلمـان بـه ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامى است ، در آموزه هاى اسلامى و دستورهاى قرآن کـریم ریشه دارد. مقاله اى که پیش روى خوانندگان گرامى قرار دارد، ترجمه و تلخیص کتاب ((التنوع و التعایش ))2 نوشته آقاى ((حسن صفار)) از اندیشمندان شیعى برجسته و امام جمعه شیعیان منطقه القطیف کشور عربستان مى باشد. در ایـن مـقـاله بـا بررسى و طرح وجود تنوع و اختلاف در طبیعت و به ویژه میان انسانها، هـدف قـرآنى از تنوع بشرى مطرح و پس از آن با اشاره به تجربه تاریخى مسلمانان صـدر اسـلام ، ضـرورت بـازگـشـت بـه آمـوزه هـاى اصیل دین اسلام در ایجاد همبستگى و یکپارچگى تبیین گردیده است .
امـنـیـت کـه ریـشـه در ایـمان و عمل صالح و پیوند عمیق با خدا محورى دارد، در عصر حکومت جـهـانـى حـضـرت مـهـدى (عـج ) در هـمـه ابـعـادش تـحـقـق کامل پیدا مى کند به گونه اى که نه تنها انسانها که حیوانات نیز از آن بهره مند خواهند شـد. پـشـتـوانـه پـیـدایـش چـنـیـن امـنـیـتـى ، عـوامـلى است که در هر زمانى تحقق پیدا کنند، مـعـلول آن نـیـز تـحـقـق مـى یـابـد؛ یـعـنـى امـنـیـت جـهـان مـرهـون ایـن عـوامـل اسـت نـه مـعـجزه . عواملى چون : حاکمیت دین خدا، حکومت واحد جهان و برچیده شدن همه حـکـومـت هـاى بـاطـل ، گـسـتـرش عـدالت ، شـکـوفایى اقتصادى ، شکوفایى علم و دانش و عقل بشرى و مانند آن . این نوشتار ضمن برشمارى محورهاى امنیت و بسترهاى ناامنى ، به تبیین چرایى و چگونگى امنیت در عصر مهدوى مى پردازد.