اشاره به این که ساموئل بکث از نمایشنامه نویسان پیش کسوت در نهضت مدرنیسم است، بدیهی به نظر می رسد، معهذا، این مقاله درصدد است که ابتدا به سهم بکت در این نهضت و در زمینه نمایشنامه نویسی بپردازد: چگونگی نفوذ به خودآگاهی و اذهان شخصیت ها و غور در شخصیت های انسانی. به این منظور وی «هنری بی بیان» بنیان نهاده است که از طریق مکث ها و سکوت ها دنیایی معنا خلق می کند. دیگر این که در این مقاله سعی شده است به اختصار به وجه بسیار معنایی نمایشنامه Endgame بپردازیم. این امر مستلزم پرداختن به نمایشنامه به روشی مدرنیستی - یعنی بررسی مضامین، نقش مایه ها و تضادهای دوگانه - و بیرون کشیدن معنا از سکوت ها و سکون ها به روشی پسا - مدرنیستی - یعنی نقض تضادهای دوگانه به ظاهر تثبیت شده قبلی است. این تجربه برای خواننده هم لذت بخش و هم چالش برانگیز است، زیرا به او این فرصت را می دهد که تفاسیر متنوعی از متن نمایشنامه استخراج کند. بنابراین در این مقاله نگارنده با بهره گیری از نقطه نظرهای ناقدان، در پی آن است که به برخی از تعابیر ذکر شده دست یابد. بدون آن که مدعی باشد که حق مطلب را در مورد این اثر چند لایه تمام کرده است زیر اثر چنان پیچیده است که هم چنان معانی و تفسیرهای متنوعی از دل آن بیرون می جوشد.
موضوع اصلی آثار لف تالستوی بررسی اخلاق مردی و اجتماعی شخصیت ها از بعد روان شناختی است. نویسنده بر اساس اعتقادات مذهبی از سخنان آغازین (اپیگراف) که اغلب برگرفته از آیات کتب مقدس است، در آثار خود برای انتقال محتوا و مفاهیم درونی اثر بهره می جوید. نگارنده در مقاله به تنش آیات تورات و انجیل در درک و فهم آثار تالستوی و علت انتخاب آن ها به عنوان سخنان آغازین در ابتدای هر اثر می پردازد. این آیات دربرگیرنده مسایل مورد علاقه نویسنده، یعنی عشق، ازدواج، خانواده، محبت، اخلاق و همچنین مسایل سیاسی و اجتماعی جامعه می باشند که نویسنده در آثار بعد از تحول درونی، با نگاه عمیق مذهبی نسبت به آثار قبل از تحول درونی به آن ها می پردازد. بعد از تحول درونی نظریات قاطع نویسنده در مورد مذهب و اخلاق بر روش زندگی وی نیز اثر گذاشت، وی از زندگی اشرافی دست کشید و به زندگی ساده و بی آلایش روی آورد.