ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۴۸۳ مورد.
۱۲۸۶.

آرم ذات المعاد و نگرش صوفیانه جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جبران خلیل جبران ارم ذات العماد تصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۳
جبران خلیل جبران(1883-1931م) شاعر و نویسنده پرآوازه عرب، در شمارِ شاعرانی با رویکرد صوفیانه و رومانتیکی است. منتقدان درباره نگرش او به فرد و جامعه، نظریّات گوناگونی دارند.در این میان این پرسش مطرح است که آیا او واقعاً یک صوفی عملگرا یا پراگماتیست است و یا تنها از نوعی عرفان ذوقی و ذهنی بهره مند است. در این جستار،نمایشنامه ارم ذات العماد برگزیده شده است، چرا که این نمایشنامه اوج تصوّف جبران است. او در نقش نجیب رحمه در پی رسیدن به شهر خدا، شهر مقدس، شهر رؤیاهای روحی است، جایی که جز اهل مشاهده و توحید و حقیقت را راهی بدان نباشد. جبران در ارم ذات العماد می کوشد تصویری خیالی از دنیایی به دست بدهد که در مقایسه با دنیای واقعی جنبه آرمانخواهانه دارد، شهری که اوتوپیای اوست و تنها با مکاشفه و معرفت می توان به آن دست یازید. آمنه العلویه نماد راهنما و پیرِ طریق، چراغ راه را در دستان جبران می گذارد تا با شوق و شور و تحمل رنج و سختی به تکامل روحی برسد. زین العابدین، عارف شیعه و درویش ایرانی نقش واسطه را بر عهده دارد. وحدت وجود، وحدت ادیان، یگانه پرستی و جاودانگی روح و زندگی از اندیشه های جبران است که از زبان آمنه بیان می شود. در پایان تا حدی روشن خواهد شد که عرفان جبران نوعی عرفان ذوقی و تأملی با رنگ وسیاقِ عرفان گنوسی ویا نوعی تصوّف مشهور به اشراقی- فلسفی(teosophism) است. جبران با ایجاد فضایی تجریدی و متافیزیک با بهره مندی از نماد و نقاب در قالب یک دیالوگ و گفت وشنود، اندیشه وگرایش صوفیانه اش را عرضه می کند. هرچند در این جستار کوتاه نمی توان به صوفی بودن او حکم کرد،ولی تا قدری می توان با زوایای پنهان نگرش او آشنا شد.
۱۲۹۶.

خواجوی کرمانی در آثارش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲۶
خواجو، شاعر معروف قرن هشتم، از خواجگان کرمان است و تخلص او،«خواجو» از همین نسبت گرفته شده است. وی از جوانی با نقاشی، نخلبندی و موسیقی آشنایی جدی داشته است. رابطه او با مشایخ کازرون باید با رابطه خاندان اینجو با آنان مطالعه شود. شعر صوفیانه او از جوهره تصوف کم بهره است و از سطح آشنایی و الفت با معارف صوفیه نمی گذرد. همای و همایون او علاوه بر آن که با خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی پیوندهایی دارد، با ورقه و گلشاه عیوقی نیز دارای مشترکاتی است. خواجو از نخستین گویندگانی است که با تضمین شعر دیگران نوعی تخمیس ساخته است. او از معروفترین پیروان نظامی است، و آخرین منظومه اش، گوهرنامه، نشان می دهد که با آثار امیر خسرو دهلوی هم آشنایی داشته است.
۱۲۹۷.

نگاهی نو به داستان فرانکن اشتاین اثری از مری شلی (ادبیات گوتیک زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳۳
«گوتیک» اصطلاح چندان دقیقی نیست ولی از قرن هجدهم که برای نامگذاری محصولات فرهنگی اروپا به کار رفت، درباره آن بحث بیشتری صورت گرفته است. آن دسته از آثار ادبی که «گوتیک» نام گرفته اند، اغلب باعث ایجاد نگرشهای متناقضی در دنیای در حال تغییر ادبیات گردیده اند. الن مورز (1976) (Ellen Moers) اولین کسی بود که اصطلاح «گوتیک» زنان را در کتاب خود «زنان ادیب» به کار برد. این کتاب به آن دسته از آثار گوتیک اشاره دارد که توسط زنان به وجود آمده است. تجزیه و تحلیل مورز از این گونه متون ادبی گوتیک فوق العاده تاثیرگذار بوده است. نگرش او در واقع، بیان ضمنی ترس زنان از گرفتار شدن در درون خانه و استثمار جنسی آنان است؛ ترسی که موقع زایمان نیز به طور موحشی تجربه شده است. در ادبیات زنانه، منتقدان بر این باورند که گوتیک به عنوان یک سبک ادبی به کمک نویسندگان مونث آمده است تا آنان بتوانند با سیری در ژرفای خویشتن، راه حلی برای تضادهای دامنگیر نویسندگان و قهرمانان زن پیدا کنند. این تضادها ریشه در موقعیت زنان در جوامع مرد سالار داشته و باعث محرومیت آنها از «قدرت و اعمال نفوذ» شده است. رمان فرانک اشتاین (Frankenstein) نمونه کاملا جدیدی از گوتیک زنان عرضه می کند. در این رمان، ماری شلی (Mary Shelley) بدون استفاده از یک قهرمان زن و یا یک قربانی قابل توجه از رویکرد جدیدی در بیان وحشت در ادبیات استفاده کرده است. می توان گفت که در چارچوب گوتیک هر عنصری به نوعی به جسم زن اشاره می کند و این اشارات در واقع ذکری از درماندگی و ترسی است که هسته نظریه گوتیک را تشکیل می دهد. این مقاله استفاده از مفهوم هیولا به عنوان نماد مسخ شدگی را، که در رمان فرانک اشتاین به طور مجازی ترس گوتیکی از ناشناخته ها و پیامدهای ناشی از رویارویی با این غریبه ترسناک است، مورد بحث قرار می دهد. همچنین کنکاشی از اثر ماری شلی از طریق ارزیابی آن با معیارهای ادبیات گوتیک ارایه خواهد شد. در طی این بررسی، هیولا نه تنها نماد مسخ شدگی است بلکه تجاوز از مرز پنداشته های درونی و برونی رمان را نیز نمایان می سازد. با این حال، تعریف ماهیت هیولا به عهده خواننده گذاشته شده است. این مقاله باخودداری از بررسی روانکاوانه متن رمان به نقش ویژه آن در ایجاد یک نوع ادبی و اهمیت تاریخی- اجتماعی آن می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان