فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۴٬۴۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
شرق شناسی در اروپای قرون وسطی ابتدا به عنوان یک رشته ی علمی بواسطه تلاش محققان برای فراگیری زبانهای شرقی پایه گذاری شد.اما در ابتدای قرن هفدهم میلادی و کثرت سفر به مشرق زمین پیشرفت کرده و عاملی برای شناخت بهتر و دقیق تر به شرق و شرقیان گردید. بر اساس نظریه ی فرا استعماری (post-colonialisme) ارائه شده توسط ادوارد سعید در کتاب ""شرق شناسی ˛ شرق مخلوق غرب""این جریان نوع جدیدی از تسلط را ارائه می کند .در این میان تلاش بعضی از نویسندگان و شاعران برای شناساندن شرق به غرب مطابق با کلیشه های شکل گرفته در اروپای قرن نوزده وزمینه سازی این نوع تسلط قابل تامل است .با این نوع نگاه شرق در ذهن غربیان به گونه ای دیگر در امده ودیگر به معنای جغرافیایی کلمه مد نظر قرار نمی گیرد بلکه به نوعی خاص مخلوق ذهن غربیان معرفی می شود. ما در این مقاله نشان داده ایم چگونه مطالعات و قضاوتهای شرق شناسان ̨ نویسندگان و علمای غربی بهانه و سر انجام موجب استعمار کشورهای افریقائی و شرقی بوسیله ی دولتهای غربی می شود.
تأثیر یأس و فقدان خداباوری در اندیشة ژید و پروست، بررسی تطبیقی از دیدگاه فرانسوا موریاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرانسوا موریاک، نویسندة نامی فرانسوی و برندة جایزة نوبل ادبیات، برخلاف بسیاری از معاصرانش، چندان در ایران شناخته شده نیست. دراین مقاله، تلاش شده است تا با تأکید بر دیدگاه او نسبت به دو داستان پرداز مطرح هم عصرش، مارسل پروست و آندره ژید، گامی در شناخت بهتر او برداشته شود. موریاک براین باور است که احساس یأس و همچنین فقدان خداباوری در آثار این دو نویسنده که، به تعبیری، بازتاب بحران دین باوری در قرن بیستم است، باعث شده تا آن ها در روند شخصیت پردازی و پیرنگ سازی از چارچوبی استفاده کنند که مفهوم ایمان و امید به آینده و نجات به هنگام بروز مصائب در کمترین حد ممکن باشد.
دلالتهای نمادین رنگ سبز در شعر عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک، رنگ از عوامل مهم خلق اثر هنری، بویژه شعر است. شاعر در آفرینش اثر خود گاه رنگ را به خاطر زیباییهای حسی به کار می گیرد تا ارزشهای درونی آن را پدیدار سازد، اما گاهی هم هنرمند از این مراحل پا فراتر نهاده و مفاهیم نمادین رنگها را موضع توجه خود قرار می دهد تا از این راه، مفاهیم ذهنی خود را به کمک رنگهای درخشان به صورت نماد به تصویر کشد. در این میان وسعت دید و نگاه عمیق شاعران معاصر به پدیده های هستی در کنار آگاهی آنها از اثرات مختلف رنگها سبب می شود که رنگها در اشعار آنها جلوه و نمود زیبایی پیدا کند. ظاهراً در میان رنگهای موجود اطراف شاعر، رنگ سبز بیش از دیگر رنگها توجه شاعر نوپرداز، عبدالمعطی حجازی را به خود جلب کرده؛ چرا که رنگ غالب روستا، محبوب و معشوق واقعی شاعر است، ضمن اینکه معانی نمادین جدیدی هم یافته است؛ در مقاله حاضر تلاش شده تا جایگاه این رنگ در تصاویر شعری این شاعر و معانی و دلالتهای نمادین و برخی جنبه های زیباشناختی آن تبیین شود. بررسی رنگ سبز در اشعار حجازی مبین این است که سبز پربسامدترین رنگ در شعر حجازی و رنگ غالب همه دفاتر شعری اوست که خود بیانگر علاقه شاعر و گرایش او به این رنگ است و یا نگاه خاص شاعر به روستا موجب گشته شهر گریزی و اشتیاق بازگشت به روستا اصلی ترین عامل در جهت نمادین شدن این رنگ در اشعار او باشد.
پیش درآمد در تراژدی های راسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
« پیش درآمد» نخستین فصل تشکیل دهنده یک نمایشنامه کلاسیک به شمار می رود. در این قسمت قهرمانانی که نویسنده پیش از شروع نمایش به صورت فهرست وار آنان را معرفی کرده است به بیان مشکلاتی می پردازند که به تدریج باعث بروز بحران در عمق ماجرا می شود و موضوع تراژدی از آن شکل می گیرد.
در قرن هفدهم «پیش درآمد» از جمله دشوارترین بخش های تشکیل دهنده یک نمایشنامه محسوب می شد و نویسندگان برای پرداختن به این قسمت ناگزیر از رعایت قوانین دست و پا گیر دوران بودند. با این حال این فصل در تراژدی های راسین، از پرجاذبه ترین و کاملترین نمونه های آن است و نویسنده موفق می شود از همان ابتدای نمایش خواننده/بیننده خود را تحت تاثیر قهرمانانی قرار دهد که در رویارویی مستقیم با بحران، تهدید و تنش، نومیدانه می کوشند تا خود را از بند مشکلات رها سازند.
در اینجا با نگاهی بر چهار نمایشنامه معروف راسین: آندروماک، بریتانیکوس، برنیس و فدر تلاش می کنیم به بررسی شیوه راسین در ساخت این قسمت از تراژدی بپردازیم و دریابیم که وی چگونه با اهداف حساب شده و کم نظیر تماشاگر خود را آماده می کند که اندوه حاصل از یک نمایشنامه تراژیک، که به عقیده نویسنده «تمام لذت تراژدی ناشی از آن است» را باور کند و آن را بپذیرد.
شناوری زمان و بی زمانی هستی شناختی در سفر به انتهای شب لویی فردینان سلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش های استنتاجی چند لایه و همزمان از سفر به انتهای شب نوشتهء سلین، ما را بر آن داشت تا چگونگی امکان منعکس شدن ایدئولوژی نویسنده/ راوی در رمان را با نحوهء ساختمندی اثر از نقطه نظر زمانی مورد بررسی قرار دهیم. اینکه چگونه زمان در معنا و مفهوم تامه خود توانسته بازتاب دهندهء جهان بینی راوی باشد مساله ایست که ما جواب آن را با کنکاش در پاره ای از معیارهای زمانی روایت همچون نظم روایتی، دیرش روایتی و نظام گفنمان پردازی بازیافته ایم( یعنی دسترسی به معنا و مفهومی لفلسفی از اثر با استفاده از ابزارهای زبان شناختی و روایت شناختی(! بررسی این معیارها حرکت تدریجی نظام فکری راوی را به نمایش می گذارد: حرکتی که ازدگرگونی مستمر و زیباشناختی آشوب وار باروک شروع شده تا آرام آرام به سوی نوعی پوچی و رها شدگی در خلا نیستی ختم شود؛ حرکتی که بیانگر تغییر نگرش راوی/ نویسنده نسبت به مقولهء زمان و زمان مندی است.
فونتامارای سیلونه، فونتامارای لیتزانی: از رمان به فیلم
حوزههای تخصصی:
پیشگویه در داستان های واقعیت گریز تئوفیل گوتیه: مطالعه موردی قهوه جوش و شوالیه دوگانه (L’incipit dans les contes fantastiques de Théophile Gautier: Étude sélective de La Cafetière et Le Chevalier double)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونه باید شروع کرد ؟ این پرسش به همان اندازه که برای نویسنده مطرح می شود برای خواننده نیز اهمیت دارد. پیشگویه موضوع مطالعات متعدد ی بوده است که به بررسی جنبه های مختلف عمل کرد آن پرداخته اند. انتظاری که پیشگویه در آستانه داستان، باید به آن پاسخ د هد چند گانه است. پیشگویه باید در هر متن داستانی وظایف خاص ی را ایفا کند، وظایفی که استراتژی های خاص بیانی را طلب می کند . این مقاله در نظر دارد با یاد آوری نقشهایی که پیشگویه در یک اثر ایفا می کند و مطالعه این نقشها در دو داستان تخیلی تئوفیل گوتیه به سوالات مربوط به نقش پیشگویه با توجه به ساختار داستان و ارتباط متن و پیرامتن پاسخ دهد. مطالعه چگونگی ظهور قرارداد خوانش در پیشگویه نیز به ما امکان بررسی این مساله را میدهد که نویسنده چگونه از این موقعیت استراتژیک متن نه تنها فرصتی برای ثبت دنیای خیالی خود، بلکه جایی برای نمایش هنر نوشت اریش می سازد .
تصویر حرفی رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن خفاجه ادیب و شاعر اندلسی و ملقب به «صنوبری اندلس» است. از آنجا که اغلب موضوعات شعری به گونه ای به «وصف» برمی گردد و او سرآمد شاعران وصف سراست، پس باید او را از بزرگ ترین شاعران ادب عربی به شمار آورد. بررسی علل موفقیت او در فن وصف و رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه می تواند روش و اسلوبی خاص در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
«تصویر حرفی» اصطلاحی است که بر دقیق ترین وصفیات و بهترین و زیباترین قصاید وصفی دلالت می کند. بر این اساس می توان قصاید وصفی را به تابلویی نقاشی مبدل نمود؛ و هر اندازه این تبدیل و بازپردازی دقیق تر باشد، قصیده وصفی هم به همان میزان زیباتر است. مقاله حاضر پس از بررسی اجمالی موضوع وصف، به عناصر گفتمان تصویرساز و عناصر مولد وصف خواهد پرداخت.
از کتاب العین تا معجم الافعال المتعدیه و اللازمه فی القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معجم، کتابی است که تعداد زیادی از واژه های زبان را با شرح و تفسیر معنای آن در خود جای داده است. ترتیب این کلمات یا بر اساس حروف هجاء و یا موضوع است. معجم کامل آن است همه کلمات یک زبان را با شرح و معنا و اشتقاق و شیوه نطق و نمونه های کاربردی واژه در بر داشته باشد.
عرب پیش از دوره عباسی به جهت رواج بیسوادی و زندگی عشایری، با معاجم آشنایی نداشت و زبان عربی تنها زبان گفتگو و سخنرانی و شعر بود. اگر هم به فهم کلمه ای نیاز می شد، یا به سماع از عرب و یا به شعر مراجعه می کردند.
کار معجم نگاری در زبان عربی را خلیل بن احمد با تدوین کتاب العین آغاز کرد که بدین سان راه برای معجم نویسان هموار شد و پس از آن شاهد معجم های متعددی بودیم و هستیم : معجم های لغوی، معجم های موضوعی، معجم های اشتقاقی، معجم های تخصصی.
از جمله معجم های تخصصی دوره ما کتاب معجم الافعال المتعد یه و اللاز مه فی القرآن الکریم است که صرفاً به بررسی مبحث بسیار پیچیده و ضروری و حساس «تعدیه و لزوم» افعال قرآنی پرداخته است.
این مقاله ضمن بیان تاریخچه پیدایش و مراحل پیشرفت معجم های عربی، فعل های متعدی و لازم در زبان عربی و به ویژه قرآن کریم را تعریف و بررسی کرده، به معرفی اجمالی این کتاب دوزبانه و روش آن برای خوانندگان پرداخته است.
سیلونه در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
آخرین دیدار با اینیاتسیو سیلونه
حوزههای تخصصی:
شازده کوچولوی گمشده
نگاهی نو به حادثه کشته شدن طَرَ فه بن عبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طَرَ فه بن العبد در بحرین و در خانواده ای که شمار زیادی از افراد آن شاعر بودند متولد شد. طرفه پیش از بلوغ شعر می سرود و طبع شعری و نگرش نقادانه داشت. وی به سرزمین های زیادی سفر کرد که نخستین آنها دربار حیره و پادشاه مَناذِره ، عمرو بن هند، ـ قاتل طرفه ـ بود. طرفه، خواسته یا ناخواسته، همانند دیگر شعرای مادح یا شعرای دربار، وارد آن درگیری سیاسی شده بود که از یک سو میان عمرو بن هند و برادران مادریش و از سوی دیگر میان عمرو بن امامه ـ برادر پدریشان ـ در جریان بود. وی در این درگیری جانب عمرو بن امامه را گرفت. عمرو بن امامه همراه طرفه به یمن سفر کرد تا یاران کافی برای پس گرفتن حق خود از برادرانش فراهم کند، و این امر در واقع آغاز پایان زندگی طرفه بود.
پس از کشته شدن عمرو در یمن، طرفه اول به دیار خود، بحرین، سپس به دربار حیره بازگشت. دو طرف نتوانستند ماجراهای گذشته را فراموش کنند و پیوسته بهانه هایی می ساختند تا نقاط ضعف طرف دیگر را آشکار کنند؛ از یک سو طرفه با شعر خود و سوی دیگر عمرو بن هند با شمشیر خویش، که سرانجام به دستگیری و سپس زندانی شدن و نهایتاً کشته شدن طرفه منجر شد. داستان ها و افسانه های فراوانی درباره کشته شدن طرفه گفته شده که معروف ترین آنها همان داستان حملِ نامه است که دستور قتل حامل نامه در آن بود و طرفه آن را برای حاکم بحرین برده بود. این داستان دراماتیکِ نزدیک به تراژدی، برخلاف تمام معیارهای عقلی و منطقی است.
بحث حاضر ثابت می کند که سبب اصلی کشته شدن طرفه اقدام او به هجو عمرو بن هند و آل منذر بوده و سبب های دیگر تنها چالش میان آن دو را به اوج رسانده که در فرجام نیز کشته شدن طرفه را در پی داشته است.
متناقض نما در شعر معاصر عربی بر اساس شعر محمود درویش، امل دنقل و سعدی یوسف»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع آشنایی زدایی در زبان انتخاب بیان پارادوکسی است که علمای بلاغت ما آن را نشناخته و جزو تضاد به شمار آورده اند.گرچه در ادب عربی از دیرباز متناقض نما به کار رفته است، اما به عنوان ترفندی شاعرانه در کتاب های صناعات شعری نیامده و شاعران از طریق ادبیات غرب با آن آشنا شده اند. پارادوکس در زبان شعر معاصر عرب در دو ساختار نحوی و معناشناختی شکل می گیرد. پارادوکس از جهت دوسویه آن دو قسم است: یکی پارادوکس نزدیک و دیگر پارادوکس دور.دو طرف متناقض در تصویر پارادوکسی مانند دو تیغه قیچی اند که ذهن معتاد به امور عادی را می گزند. هرچه فاصله میان دوسویه کمتر باشد بر بلاغت سخن افزوده می شود و پایه و مایه سخن بالاتر می رود.