فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۴٬۴۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳
141 - 156
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان فرانسه: بررسی مکان در رمان حسادت اثر آلن رب گریه (L’étude de l’espace dans La Jalousie d’Alain Robbe-Grillet)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یکی از عناصر اصلی داستان محسوب میشود و نحوة انتخاب و گنجاندن آن در ساختار داستان بایستی با دیگر عناصر داستان همخوانی داشته باشد. نویسندة رمانهای نو که از قوانین رمان نویسی گذشته سرپیچی کرده است سعی میکند تا مکانی که حوادث داستان در آن اتفاق میافتند را به شکلی کاملاً نو و متفاوت ترسیم کند. در این مقاله سعی بر این است که تغییرات و نوآوریهایی که نویسندة فرانسوی آلن رب گریه در رمان معروف خود به نام حسادت اعمال کرده است، مورد مطالعه قرار گیرد مثلاً خواهیم دید که مکان دیگر عینی نیست بلکه انتزاعی و بازتاب تصورات و تخیلات بیمارگونة شخصیت اصلی داستان میباشد
جایگاه گی یار در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: این جستار دو بخش اصلی دارد: بخش اول درباره پیشینه ادبیات تطبیقی در فرانسه و معرفی مختصر ماریوس فرانسوا گی یار و کتاب معروفش ادبیات تطبیقی است. بخش دوم ترجمه تقریظ ژان ـ ماری کاره بر کتاب ادبیات تطبیقی گی یار است که خود از دو بخش تشکیل می شود: اول، مقدمه مؤلفان کتاب مرجع ادبیات تطبیقی چاپ دانشگاه پرینستن بر تقریظ کاره؛ دوم، مقدمه بر ادبیات تطبیقی نوشته ژان ـ ماری کاره. بخش دوم جستار برگرفته از کتاب مرجع ادبیات تطبیقی چاپ دانشگاه پرینستن تألیف دیوید دمراش و دو تن از همکاران اوست. مؤلفان این کتاب که درباره فراز و فرود ادبیات تطبیقی و ادبیات جهان از اروپای عصر روشنگری تا دهکده جهانی امروز است، مقدمه های کوتاه و روشنگری بر مقالات کتاب نوشته اند که ترجمه مقدمه آنان را نیز در اینجا آورده ایم.
تحولات رمان های کارآگاهی آمریکای لاتین و نقش زنان در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
5 - 23
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان فرانسه: آیا کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست یک رمان فرانسوی است؟ (Ward (Ier et IIe siècles) de Frédéric Werst (2011), un roman français ?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به معرفی کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست که در سال 2011 به چاپ رسیده است، میپردازد. رمان مذکور، گزیدهای از ادبیات مردم ساکن سرزمینی خیالی یعنی واردها میباشد. ویژگی خاص این رمان این است که به یک زبان ابداعی غیر قابل فهم برای خواننده نوشته شده است و سپس به زبان مادری نویسنده یعنی زبان فرانسه ترجمه شده است. در این مقاله، نگارنده سعی دارد با مطالعه بر روی نوآوری در ادبیات، نشان دهد چگونه این اثر غیر قابل طبقهبندی و پست مدرن مسایلی اساسی در ارتباط با ترجمه و خلق اثر هنری مطرح میکند.
بررسی تطبیقی سیمای زن در عرفان مولانا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
پیدایش و رشد ادبیات تطبیقی در چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: در این مقاله، سعی کرده ایم تا با نگرشی تاریخی و روش توصیفی ـ تحلیلی نشان دهیم که ادبیات تطبیقی در چین کی و چگونه شروع شده و تا زمان حاضر چه روندی را طی کرده است. این سیر تاریخی به چهار دوره زمانی متمایز تقسیم شده است. پیش از قرن بیستم، از زمان سلسله هان شرقی، چین بیشترین تأثیر را از هند و از طریق ترجمه متون مذهبی و ادبی آن کشور می پذیرد. از اوایل قرن بیستم تا دهه 1930، ادبیات روسیه جایگاه مهمی در ادبیات چین پیدا می کند. در این دوران، رمان نویس های چینی تحت تأثیر نویسندگان کلاسیک و معاصر روس و سنّت های ادبی آنها سبب رونق و شکوفایی ادبیات چین می شوند. از 1930 تا 1950، با ترجمه آثار نویسندگان اروپایی مکتب فرانسه، ادبیات تطبیقی در آثار نویسندگان چینی جایگاه خاصی پیدا می کند. از 1950 تا 1980، پژوهش های مهمی در این حوزه در چین حاصل نمی شود. پس از دهه 1990، با کارهای پژوهشگران ادبیات تطبیقی مانند لانگشی، جوهان یانگ، هونگ یو، و ونگ نینگ و آگاهی از نظریات غربی، ادبیات تطبیقی در چین ماهیت چندبعدی پیدا می کند و توانمندی های ادبیات خود را بیشتر می شناسد و، در عین حفظ اصول فرهنگی و ادبی چین، به گفت وگو و تعامل ادبی با غرب می پردازد. با آنکه ادبیات تطبیقی در چین هنوز با چالش هایی روبه روست، اما بسیاری از تطبیقگران چینی از این دشواری ها آگاه اند و می کوشند با نگرشی علمی به پژوهش در حوزه های جدید ادبیات تطبیقی، مانند ادبیات تطبیقی و ترجمه پژوهی یا ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی، راه جدیدی برای گسترش هر چه بیشتر این رشته در چین بگشایند. همچنین افزایش تأسیس این رشته در دانشگاه ها و چاپ مجلات و آثار تخصصی و برگزاری همایش های ملی و بین المللی در این زمینه حاکی از رشد ادبیات تطبیقی در چین است.
گفت وگومداری و چندصدایی در رمان جزیره سرگردانی اثر سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
77 - 91
حوزههای تخصصی:
گذر فمینیستی از جزیره سرگردانی و به سوی فانوس دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
25 - 40
حوزههای تخصصی:
سنّت قصه پردازی و موقعیّت گوسانها در نقل روایات پهلوانی
حوزههای تخصصی:
وجود نام های مشترک و روایت های همانند در اوستا و حماسه های هند نشان از قدمت داستان های اساطیری و حماسی ایران، دست کم از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح دارد. برخی نشانه ها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارق العاده و روایتهای مختلف از اسطورة دموزی واینانا، نماینده مشترکاتی با اقوام هند و اروپایی و ساکنان بین النهرین است. اشاره های هرودوت، کتزیاس و گزنفون در کتابها و گزارشهای خارس میتیلینی بارسالار اسکندر حکایت دارد که داستانهای دینی، پهلوانی و غنایی در مراکز فرهنگی و گنجینه های شاهان ایرانی نگهداری شده است.
روایتهای دیگری چون داستان رستم و سهراب، به آسمان رفتن کاوس نیز نشان از نقلهایی دارد که گوسانهای قصه پرداز در مناطق مختلف شاید با اندکی تغییر، غالباً به صورت منظوم و با آواز می خوانده اند. این روایتها که بیشتر تمثیل های غنایی پهلوانی است. در شاهنامه نیز در داستان خسروپرویز و باربد نمونه هایی دارد.
گوسانها با این که از میان تودة مردم برخاسته و بیشتر برای آنها روایت پردازی می کرده اند در میان برجستگان و حکومتگران هم از موقعیتی خاص برخوردار بوده و غالباً به مجالس آنان رفت و آمد داشته اند. در این گفتار کوشش شده است تا به اهمیت این روایتگران بدیهه سرا اشاره شود و مقام و موقعیّت آنان در جامعه مشخّص گردد.
بررسی براندازی گفتمان ایﺪئولوژیک در بازآفریﻨی از ﺷکﺴﭙیﺮ: نمایﺸﻨﺎمهﻫﺎی ﻟیﺮ و روزنکرانتز و ﮔیﻠﺪنسترن مردهﺍند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
109 - 126
حوزههای تخصصی:
نویسندگان بیشماری به زندگی و آثار ویلیام شکسپیر و تأثیر آن در ترویج ادبیات انگلیسی پرداختهاند. اما در تئاتر معاصر، در پرتو جنبش دانشجویی سال ????، چهره شکسپیر به عنوان نمایشنامهنویسی که تحت تأثیر قدرت بوده و بر ایدئولوژی آن صحه میگذاشت، معرفی گشت. بیشتر نمایشنامهنویسان معاصر به بازآفرینی آثار او پرداختند تا در برابر گفتمان ایدئولوژیک در آنها به مخالفت برخیزند. ادوارد باند در نمایشنامه لیر (????)، شاه لیر شکسپیر را بازآفرینی کرده، و لیر را از خودکامهای بىتفاوت، به مبارزی بر ضد قدرت خودکامه کوردلیا ترسیم مىکند. تام استاپارد نیز در نمایشنامه روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند (????)، با بازآفرینی هملت، دو چهره ناچیز در آن را به دو چهره اصلی بدل مىکند که سعی در رد نظرات اشرافی همچون هملت و کلادیوس دارند، اما در پایان درمىیابند که بازیچه دربار شدهاند. این نمایشنامهنویسان باور دارند که معرفی شکسپیر همچون چهره ملی با نوعی فاشیسم برابر است. بنابراین، پژوهشگران کوشیدند تا با بررسی این دو نوشتار مهم از دو نمایشنامهنویس مطرح که بیش از همه به شکسپیر پرداختند، و دو شاهکار وی را به نقد کشیدند، به بیان دلایل اسطورهزدایی از شکسپیر، همانند الگویی برای فرهنگسازی معاصر، بپردازند.
تعریف و عملکرد ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هنری رماک (1916-2009)، استاد زبان آلمانی و نظریه پرداز ادبیات تطبیقی، در برلین به دنیا آمد. رماک سال ها در کمیته اجرایی انجمن ادبیات تطبیقی امریکا خدمت کرد و از بنیان گذاران طرح «تاریخ تطبیقی ادبیات ها در زبان های اروپایی» بود. در حوزه ادبیات تطبیقی اغلب به انتشار مقالاتی در زمینه نظری می پرداخت و دو مقاله بنیادین و مهم منتشر کرد: «ادبیات تطبیقی بر سر دو راهی» (1960) و «تعریف و عملکرد ادبیات تطبیقی» (1961) که به زبان های مختلف ترجمه شده و بسیار مورد استناد قرار گرفته اند. مقاله «ادبیات تطبیقی: تعریف و کارکرد» تثبیت کننده دیدگاه های مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است. رماک با ارائه تعریفی نوین از ادبیات تطبیقی که مورد پذیرش بیشتر تطبیقگران امریکایی قرار گرفته است، میان ادبیات تطبیقی، به دلیل ماهیت بینارشته ای آن، با سایر دانش های بشری ارتباط تنگاتنگی برقرار کرد. تعریف رماک از ادبیات تطبیقی دو حوزه اصلی را در بر می گیرد: مطالعه ادبیات در فراسوی مرزهای یک کشور خاص، و مطالعه روابط میان ادبیات و سایر قلمروهای دانش و معرفت. بخش دوم تعریف او نمایانگر تمایز بنیادینی است که میان ادبیات تطبیقی از دیدگاه مکتب فرانسه و مکتب امریکایی وجود دارد. رماک در این مقاله به دنبال آن بود تا چشم انداز گسترده تری از پژوهش های تطبیقی به دست دهد. او همچنین به نقد مفهوم تأثیر و تأثر از دیدگاه مکتب فرانسه پرداخت و شرایطی برای آن قائل شد تا این دسته از پژوهش ها به درک ما از فرایند خلاق تولید اثر هنری و دریافت ما از تاریخ ادبیات کمک کند. مقاله رماک زمینه پیدایش افق های نوین در حوزه ادبیات تطبیقی را فراهم آورد.
بارقه های عفت در عاشقانه های ابراهیم ناجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از مضامین برجسته شعر و ادب است که خمیر مایه اصلی بسیاری از آثار ادبی جهان و به خصوص آثار ادبی مشرق زمین را به خود اختصاص داده است. شاعران عرب در طول دوره های مختلف تاریخ ادبیات عربی، عشق را طلیعه آثار برجسته و ماندگار خود قرار داده اند و بسته به نوع شخصیت، تجربیات زندگی و اندیشه های خویش، تعبیرهای گوناگونی از آن داشته اند..در این میان، عنصر عفت در آثار غنایی برخی از ایشان، منزلت شایانی یافته است. شعر عربی از همان دوره جاهلی در آثار شاعرانی چون ”عنتره بن شداد عبسی“ با غزل عفیف آشنا بوده و شمیم روح نواز عفت در شعر بسیاری از شاعران عرب در دوره های پسین نیز قابل استشمام است. در دوره معاصر با ظهور شاعران رمانتیست در عرصه ادب عربی، ردپای عفت در آثار عشقی و غنایی به روشنی هویدا گشت. ابراهیم ناجی یکی از شاعران رمانتیست مصر است که عشق و حدیث عاشقانه، بخش قابل توجهی از مضامین شعری او را به خود اختصاص داده است. اما آنچه که اشعار عشقی او را ممتاز و درخور اهتمام می گرداند آراستگی آنها به زیورِ زیبای عفت است؛ عاشقانه های ناجی هرگز از حلقه عفت گام بیرون ننهاده و بطور غالب، ماهیت صوفیانه و عارفانه دارد. مقاله حاضر، گذشته از تبیین مفهوم عشق در اشعار ناجی، بر آن است انعکاس درخشان عفت را همراه با ابعاد مختلف آن، در عاشقانه های این شاعر عاشق و دلسوخته معاصر مصر، به صفحه نمایش گذارد.
نوال السعداوی و گونه ادبی «رمان نفت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقدی بر سه اثر مهم تاریخ ادبیات آلمان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
37 - 54
حوزههای تخصصی:
هر چند قرار بود ادبیات پس از جنگ جهانی دوم نقشی ابزاری و تبلیغاتی در بازسازی جامعه سوسیالیستی بخش شرقی آلمان به عهده بگیرد و رسالت سیاسی داشته باشد، اما سیطره ایدئولوژی مارکسیستی بر این گستره در عمل چندان آسان نیفتاد. جستار حاضر به نقد سه اثر مهم می پردازد که نقش برجسته ای در شکستن سدهای ایدئولوژیک و گشایش فضاهای خلاقانه ادبی داشتند و توانستند به مدد مضمون ها و ساختارهای ویژه خود ، از گفتمان تک گوی حاکم فاصله بگیرند و با ادبیات جهان پیوندی ارگانیک برقرار کنند . این آثار در سه دهه متفاوت نوشته شده اند و درونمایه های متفاوتی دارند، اما هر یک به ترفندی از تن دردادن به پیش نهاده های رئالیسم سوسیالیستی سر باز زده اند. این پژوهش نشانگر آن است که خرد گرایی ، شک گرایی، درون نگری و فردگرایی چنان در فرهنگ آلمانی زبان ریشه دوانده بود که حتی نویسندگان متعهد به جهان بینی مارکسیستی حاضر نشدند، آموزه های «رئالیسم سوسیالیستی» را بی چون و چرا بپذیرند .
جایگاه ادبیات غنایی در نزد برتولت برشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
19 - 36
حوزههای تخصصی:
برشت در ادبیات غنایی خود در ارتباط با اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زمان اشعاری می سراید که هم بیانگر تفکر وی در تئاتر روایی است و هم خواننده را به چالش با مسایل روز وامی دارد. این سیر تفکر برشت در ادبیات غنایی که در این مقاله به بحث و بررسی گزارده می شود، گویای آن است که اشعار اولیه برشت، بیانگر گرایش های نیهیلیستی، آنارشیستی و اکسپرسیونیستی و به سخریه گرفتن شیوه زندگی بورژوازی است که این نمودها از ویژگی های نمایشنامه های آغازین اوست. اشعار برشت در اواسط دهه سی گرایشی مارکسیستی می یابد که در آن ها به بعد عقیدتی وی، یعنی تعمیق دیدگاه های مارکسیستی، توجه خاصی نشان داده شده است. برشت در دوران هجرت، برای مبارزه با حاکمیت فاشیستی شیوه جدیدی در ادبیات غنایی خود دنبال کرد و بر خلاف اشعار اولیه که مبتنی بر شعر سنتی، دارای فرم ثابت و اوزان شعری بودند، از شعر بدون قافیه و ریتم بی قاعده سود جست، چرا که معتقد بود، چنین اشعاری برای مسایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روز مناسبترند. گرچه اولین اشعار پس از جنگ جهانی دوم نیز بیانگر تفکرات سیاسی برشت بودند، اما در اواخر عمر هنری برشت، عشق نیز تا حدودی جای پایی در ادبیات غنایی وی باز کرد.
ساختار افق در اشعار ناظم حکمت: دغدغه مکانمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
111 - 129
حوزههای تخصصی:
بررسی جنبه های پسااستعماری نمایشنامه جزئیات اثر سوزان گلاسپل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: