امیرحسن سجزی(1272-1360م) و امیر خسرو دهلوی(1253-1325م)، دو تن از شاگردان مشهور شیخ نظام الدین اولیاء(1238-1325م) بودند، هر دو از مریدان خاص وی و هر دو وابسته به دربار دهلی بوده، در دربار شاهزاده محمد ملقب به خان شهید به عنوان ندیم خاص اوحضور داشتند.
هر دو در محضر شیخ نظام الدین اولیاء درس گرفتند و دل به عشق او بستند، تا آنجا که در وصف مراد خود یکی افضل الفوائد و دیگری فوائد الفواد را نوشت.
هر دو این آثاردر ملفوظات شیخ نظام الدین اولیا می باشند، و آن مجموعه ای است از اقوال شیخ و در آن احوال مریدان خاص را که اغلب اوقات با شیخ مصاحبت می داشتند ذکر نموده است.
در این گزارش به چگونگی نگارش این دو اثر خواهیم رسید، آیا امیر خسرو تحت تاثیرامیر حسن سجزی به نگارش افضل الفوائد اقدام کرده است؟ اگر اینگونه بوده است این تاثیر تا چه حد بوده است؟و فوائد الفواد در این امر چه نقشی داشته است؟ اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر بر این اثر چه تاثیری داشته است؟ و سایر موارد نیزدر این مقاله بررسی خواهند شد.
از میان شاعران عصر مشروطیّت کم تر شاعری را مانند ملک الشّعرای بهار می توان سراغ داشت که مضامین و درون مایه های شعر او، ترکیبی از دو جنبه کهنه و نو باشد. بهار از واپسین شاعران قصیده پرداز، سنّت گرا و نامدار ایران است که ابعاد شخصیّتش چندگانه است. او علاوه بر اینکه سیاست مداری مجرّب و نامی است، شاعری آزادی خواه و متجدّد نیز هست. وی به تاریخ و گذشته ایران با مباهات می نگرد و همواره بدان می بالد. کم تر شعری در دیوان بهار می توان دید که در آن، تلمیح یا اشاره ای به اسطوره های کهن و داستان های تاریخی نباشد. از سوی دیگر، بهار شاعری معتدل و سیاست مداری مدرن است که عمیقاً ظهور و ضرورت مدرنیسم را درک کرده و از پیشگامان و مدافعان اصلاح و تجدّد در جامعه عصر خود است. از این روی مقاله می کوشد تا بر پایه رویکردهای سه گانه اسطوره، دین و تاریخ از یک سو و مدرنیسم از دیگر سو، شیوه ها و ابعاد نگاه این دو رویکرد متقابل را در اندیشه و آثار بهار که خود هرگز در گذشته و اساطیر متوقّف نگردیده و اهمیّت تجدّد را نیز به درستی درک و تجربه نموده است، بررسی نماید.