فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۳۱ مورد.
باز خوانی مصراعی از شاهنامه « هَم» یا «هُم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن شده تا مصراعی را دوباره بازخوانی کنیم و بر این اساس، ایرادی را که نسخه شناسان شاهنامه پژوه و قافیه سنجان بر آن گرفته اند و از حیث علم قافیه این بیت را دارای عیب اقوا دانسته اند، برطرف کنیم. دراین مقاله ابتدا ضبط های مختلف این بیت در نسخ چاپی همچون مسکو، ژول مول و جلال خالقی مطلق آورده شده و سپس نظر شارحان مختلف در این باره آمده است و در قسمت دوم مقاله بر اساس شاهنامه خالقی مطلق ضبط،«هم» بر ضبط «خم» ترجیح داده شده است و در قسمت سوم مقاله، نگارنده قافیهٔ مصرع دوم را نه آنگونه که شارحان تلفّظ کرده اند و معنی نموده، خوانده ام، بلکه به نظر می رسد مصراع دوم را در محل قافیه باید به گونه ای دیگر خواند یعنی: «زمین آمد از سم اسبان به هُم» که در این صورت با گاو دُم می تواند قافیه باشد، البتّه دلایل برتری تلّفظ «هُم» بر «هَم» و معانی مختلف آن و اینکه این واژه در گناباد و بسا اطراف آن هنوز هم به کار می رود در متن با شواهد و امثال بیان شده است
تصحیح بیت هایی از دیوان عنصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت تصحیح دوباره برخی متن های نظم و نثر فارسی به ویژه متن های پیش از حمله مغول حقیقتی است انکارناپذیر. شوربختانه مشکل اصلی متن های تصحیح شده، تنها نبود و یا به کار نگرفتن دستنویس های معتبر نیست بلکه علت را باید در شیوه کار مصححان و بی توجهی ایشان به پاره ای از اصول ادبیاتی و زبان شناختی جست و جو کرد؛ اصولی که غفلت از آن ها در تصحیح دیوان عنصری نیز روی داده و سبب شده است متن سروده های این سخنور همچنان با اصالت فاصله داشته باشد. در این جستار، به بررسی و تصحیح بیت هایی از دیوان عنصری پرداخته می شود که در چاپ های یحیی قریب (چاپ دوم، تهران، 1341) و محمد دبیرسیاقی (چاپ دوم، تهران، 1363) به نادرست درج شده اند. بیشتر اصلاحات بر اساس ملاک های دستوری و معنایی و با توجه به قرارداد های شعر کهن فارسی، به ویژه شیوه های قافیه بندی و صنعت-پردازی انجام یافته است. برای این منظور، گذشته از دستنویس هایی که این دو مصحح از آن ها در تصحیح خود بهره برده-اند، دستنویسی دیگر نیز که از آن دستنویس ها کهن تر است، به کار رفته است. بدیهی است نگارنده در انتخاب ضبط درست هرگز ذوق و پسند شخصی را ملاک قرار نداده و ویژگی های سبکی شاعر را نیز همچون داده هایی اثبات شده و قطعی در نظر نگرفته و همواره بدین اصل پای بند بوده است که هر گونه حدس و گمان باید پشتوانه نسخه شناختی داشته باشد وگرنه کار به تصحیحات قیاسی و ذوقی کشیده می شود که تا کنون بسیاری از متن های نظم و نثر دستخوش آن گشته و دچار انواع تحریفات و دست خوردگی ها شده اند.
درباره تصحیح متون: روش علمی برای تصحیح متون
حوزههای تخصصی:
نگاهی به تحریر اخیر اسکندر نامه
حوزههای تخصصی:
«کافور فنصور» یا «کافور منثور» پیشنهادی در تصحیح واژه ای در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان«یزدگرد شهریار»شاهنامه از نوعی کافور به نام «کافور منثور» یاد شده است که نسخه های خطی و چاپی در ضبط آن اتفاق نظر ندارند. با توجه به زمینه فرهنگی داستان، نخست به دنبال این نوع کافور در فرهنگ اسلامی و عربی می گردیم، سپس اطلاعاتی را که در فرهنگ های فارسی در این باره آمده بررسی می کنیم و پس از آن با در نظر گرفتن تصحیفات احتمالی این واژه و با آوردن شواهدی از متون طبی، جغرافیایی و ... و با توجه به منابع تحقیقی، شکلی دیگر از این واژه را پیشنهاد می کنیم.
آشنایی با مصححان و محققان: به ایرانم، به ایران گرامیم، به ایران جاودانیم
حوزههای تخصصی:
درباره تصحیح متون: شیوه نقد و تصحیح متون
حوزههای تخصصی:
گناه از کیست؟ از فوکو!
حوزههای تخصصی:
فرهنگ فارسی مدرسه سپهسالار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ فارسی مدرسه سپهسالار، منسوب به قطران تبریزی، تصحیح علی اشرف صادقی، انتشارات سخن، تهران1380، 18+244+30 صفحه.
در سفر نامه ناصر خسرو (ص7) آمده است:
در تبریز، قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک می گفت، اما فارسی نیکو نمی دانست. پیش من آمد. دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد، و پیش من بخواند، و هر معنی که او را مشکل بود، از من بپرسید. با او گفتم، و شرح آن بنوشت. و اشعار خود بر من خواند.
در مقدمه بعضی نسخه های لغت فرس اسدی طوسی (ص1) آمده است:
دیدم شاعران را که فاضل بودند، ولیکن لغات پارسی کم می دانستند. و قطران شاعر کتابی کرد. و آن لغت ها بیشتر معروف بودند.
در مقدمه صحاح الفرس (ص8) آمده است:
اول کسی که به تربیت لغت فرس مشغول شد، و آن را به قید کتابت مقید گردانید، حکیم قطران ارموی بود. اما او بیش از سیصد لغت ذکر نکرد. (نخجوانی، ص8)
معلوم می شود که حکیم قطران تبریزی، گوینده قرن پنجم هجری، فرهنگی حاوی سیصد لغت مشهور فارسی داشته است که، در مقدمه فرهنگ جهانگیری میر جمال الدین حسین انجو شیرازی (انجو شیرازی، ص5)، از آن به صورت «فرهنگ حکیم قطران»، و در کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون (حاجی خلیفه، ص327) به صورت «تفاسیر فی لغه الفرس» یاد شده و مسلم است که تا قرن یازدهم هجری در دسترس اهل علم قرار داشته است، اما امروزه نشانی از آن به دست نیست ...
نقد دیوان کبیر مصحَّح بدیع الزمان فروزانفر با تکیه بر نسخه نورعثمانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصحیح متون کهن همواره مورد توجه ادب دوستانی بوده است که دغدغه شان فراهم کردن متنی منقح و نزدیک به گفتار مؤلف است. یکی از متون بحث برانگیز، کلیات شمس تبریزی اثر جلال الدین محمد مولوی است. این اثر سترگ به دلیل حجم گسترده آن و مشوش بودن نسخ موجود هنوز تصحیح کاملاً قابل اعتمادی ندارد. پژوهش حاضر نقد دیوان کبیر مصحَّح فروزانفر بر اساس یکی از نسخ در دسترس ایشان، یعنی نسخه نورعثمانیه (با علامت اختصاری عل) است. در این پژوهش ضمن معرفی این نسخه نحوه استفاده فروزانفر از آن توصیف شده است. ذیل دو عنوان «غزل های افتاده» و «ابیات افتاده» اشعاری ذکر شده است که در نسخه نورعثمانیه موجود بوده است اما از دیوان چاپی مصحَّح فروزانفر افتاده است.
تأملی در تصحیح چند بیت از دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصحیح متن یکی از مهم ترین مقوله های پژوهشی در حوزه ادبیّات کهن است که می توان آن سنگ بنا و شالوده بایسته دیگر تحقیقات دانست. این امر در پیوند با آثار سخنوران بزرگ اهمّیّت بیشتر و عمده تری پیدا می کند. یکی از مصادیق روشن در این باب، دیوان افضل الدّین بدیل خاقانی شروانی، شاعر بی بدیل سده ششم هجری است. اختصاصات فنی و دشوارهای خاص این دیوان سبب شده تا کتابت اشعار با کاستی هایی همراه شود. با وجود سه چاپ مشهور از دیوان خاقانی و تلاش هایی چند برای پیراستن این متن از ضبط های نادرست، همچنان اغلاط به نسبت متعددی در این متن دیده می شود. عمده تلاش پژوهشگران در این راه، معطوف به نیمه نخست دیوان، یعنی قصاید شاعر بوده و کمتر به نیمه دوم آن توجّه شده است. از این رو جستار حاضر بر آن بوده است تا بر پایه نقطه نظرهای نو و اصیل، ابیاتی چند از این بخش را مورد تصحیح انتقادی و علمی قرار دهد.