در این مقاله نویسنده به شرح بیتی از باب دوم بوستان میپردازد که واژة «چشمارو» در آن ضمن حکایتی از بخیلی توانگر آمده که در بند زر است و با پسرش که فرزندی شادخوار است، میزید. فرزند زرِ به خاک نهفتة پدر را بیرون میآورد و به باد میدهد و بر دیدة گریان پدر میخندد. نویسنده ضمن بررسی مفاهیم لغوی و اصطلاحی این واژه در فرهنگها و آثار شاعران، میکوشد تا معنای درستی از این بیت ارایه نماید.
کتاب هوسرل در متن آثارش نوشته عبدالکریم رشیدیان اثری ماندگار و در نوع خود بی نظیر در زبان فارسی دربارة هوسرل است. نویسنده با تسلط بر منابع و متون هوسرل و شارحان او تلاش کرده است چکیده ای از اساسی ترین اندیشه های هوسرل و سیر تحول اندیشه او را با اتکا به متون خود هوسرل به دست دهد و خواننده را از طریق خود آثار فیلسوف با زیر و بم اندیشه او آشنا کند. این کتاب در 670 صفحه با قلمی روشن و روان نگاشته شده و صرف نظر از برخی غلط های چاپی و معادل ها ی اصطلاح های فلسفی، که جای چون و چرا دارد، در مجموع مطالعه اش به منظور غور در پدیدارشناسی هوسرل بسیار مفید و کارساز است. در بررسی کتاب امکان معرفی همه بخش های آن میسر نیست و به ذکر چکیده ای از برخی از بخش ها بسنده می شود.