فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۶۱ تا ۵٬۳۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
ایهام و دگرسازی مقوله های دستوری
حوزههای تخصصی:
نقش پرسپکتیو در افعال فارسی
حوزههای تخصصی:
کارگاه شعر
حوزههای تخصصی:
در پرسه ی واژه ها و آینه!
حوزههای تخصصی:
واپسین سالهای زندگی
حوزههای تخصصی:
مقیاس های شاعرانه و سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقیاس های شاعرانه، یکی از آرایه های زیبای ادبی است که تاکنون ناشناخته مانده و کمتر کسی به واجست آن پرداخته است. این آرایه ادبی در دستور زبان فارسی هم چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. برخی دستورنگاران متوجه آن شده و از آن با عنوان های وابسته های عددی، روشنگر، صفت شمارشی مرکب، ممیز، رابط های کلی عددی یاد کرده اند.در این مقاله، به بررسی مقیاس های شاعرانه از قرن پنجم تا قرن دوازدهم، سبک خراسانی تا سبک هندی پرداخته شده است.فراوانی این مقوله دستوری و آرایه ادبی، بیشتر در شعر قالب صائب تبریزی و بیدل دهلوی، دو شاعر نماینده حوزه های اصفهان و هند، در شعر قرن یازدهم و دوازدهم می باشد.
واژگان معرب فارسی در فرهنگ ریشه شناختی آکسفورد
حوزههای تخصصی:
واژگان زبان فارسی در کنار واژگان بسیاری از زبان های دیگردر ادوار مختلف به روش های متنوع و یا دلایل گوناگون به حوزه زبان انگلیسی وارد شده اند و در فرهنگ های واژگان یا لغت نامه های مختلف به فراخور دامنه واژگان، به آنها نیز پرداخته شده است. فرهنگ ریشه شناختی آکسفورد که به عنوان یکی از معتبرترین فرهنگ های اختصاصی ریشه شناسی زبان انگلیسی شناخته می شود، به برخی از واژگان دخیل از زبان فارسی نیز پرداخته است. در این فرهنگ، تعدادی از واژگان فارسی که به عربی رفته، صورتی معرب یافته اند و سپس به زبان انگلیسی وارد شده اند، به اشتباه به عنوان واژه عربی ریشه یابی شده اند. امروزه مراجعه کنندگان به این فرهنگ معتبر واژگانی، تحت تاثیر معرفی نادرست ریشه این واژگان در این فرهنگ معتبر چنین می پندارند که این دسته از واژگان در اصل عربی بوده اند، در حالی که مقاله حاضر نشان خواهد داد که این تلقی از ریشه شناسی این گونه واژگان درست نیست. در انجام این تحقیق مجموعه سی و هشت هزار واژه فرهنگ مذکور بررسی شده و مجموعا حدود نود واژه با ریشه فارسی و حدود یکصد و شصت واژه با ریشه عربی معرفی شده است. با بررسی واژگانی که در این فرهنگ به عنوان واژگانی با ریشه عربی معرفی شده اند در می یابیم که حدود بیست واژه از این مجموعه نه واژگانی با ریشه عربی که واژگانی معرب با ریشه فارسی اند. برای تایید این ادعا، ده فقره از این واژگان به شیوه تحلیلی ـ توصیفی بررسی شده اند.
نگاهی به فعل مرکب از دیدگاه فرهنگ نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیرا توفیقی دست داد تا فرهنگی فارسی به انگلیسی را ویرایش کنم. در خلال ویرایش دریافتم که داشتن تعریفی جامع از فعل مرکب نه فقط دل مشغولی زبان شناسان و دستورنویسان بلکه ضرورتی برای فرهنگ نویسان نیز هست. فرهنگ نویس به معیاری نیاز دارد تا بر اساس آن بتواند مثلا فعل را از غیر فعل باز شناسد و، در مقوله فعل، از ورود غیر فعل به فرهنگ جلوگیری کند. فقط در صورت داشتن معیار است که فرهنگ نویس می تواند یکدستی را که اساس کار فرهنگ نویسی است رعایت کند. فرهنگ نویسی اساسا امری است عملی، حال آنکه زبان شناسی امری است نظری. فرهنگ نویس، در مورد برخی معضلات نظری زبان، گاه بر سر دوراهی قرار می گیرد. از یک سو، برای یافتن پاسخ این معضلات، باید سراغ زبان شناس برود و از او کمک فکری بگیرد؛ از سوی دیگر، زبان شناس ممکن است نظریه ای به دست دهد که جوابگوی مشکل او نباشد یا اصلا نظریه ای به دست ندهد. فرهنگ نویس نمی تواند منتظر شود تا زبان شناس به نظریه ای منسجم دست یابد. تا زمانی که چنین نظریه ای پیدا نشده است، فرهنگ نویس با توجه به اصول متداول در سنت فرهنگ نویسی و نیز با اتکا به عقل سلیم و رعایت احتیاط، برای مشکلاتی که با آنها رو به روست، در چارچوب هدف فرهنگ مورد نظر خود، راه حل هایی می یابد و آنها را یکدست به کار می گیرد. فعل مرکب از جمله مسائل دستور زبان فارسی است که به سادگی تن به توصیف نمی دهد. در سال های اخیر، زبان شناسان و دستورنویسان تلاش های فکری بسیار کرده اند تا به تعریفی جامع و مانع از فعل مرکب برسند. با این حال، به نظر می رسد نه دستورنویسان سنتی و نه زبان شناسانی که از منظر نظریه های جدید زبان شناسی و مطالعات رده شناسی زبان به زبان فارسی می نگرند هیچ کدام نتوانسته اند تعریف جامع و مانعی از فعل مرکب به دست دهند. دکتر دبیر مقدم، در مقاله ارزنده خود با عنوان «فعل مرکب در زبان فارسی» (1376)، مهم ترین نظریه های مربوط به فعل مرکب را به اختصار و به شیوه ای عالمانه نقل و نقد کرده اند. از آن گذشته، خود ایشان نیز نظریه ای در باره فعل مرکب داده اند که در خور توجه است. در این مقاله، قصد بنده این نیست که نظریه جدیدی در باره فعل مرکب عرضه دارم بلکه خواندن مقاله دبیر مقدم و نیز درگیر شدن با مشکل فعل مرکب در کار عملی فرهنگ نویسی انگیزه نوشتن این مقاله شده است...
تأملی درباره جنبه های نمایشی ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در ادبیات فارسی کهن، ادبیات نمایشی به عنوان یک نوع مستقل ادبی وجود ندارد؛ولی جنبههای نمایشی در دیگر انواع ادبی، به چشم میخورد.در مقاله حاضر، نخست تعریف نمایش و سپس وجوه تمایز آن از ادبیات، براساس مفهوم تماس در نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن و به شیوه مباحث فلسفه ادبیات، ارائه شده است.آنگاه براساس نمونههای منظوم و منثور و بررسی ویژگیهای نمایشی آنها، استدلال شده است که زبان، خاصه در اشکال متکامل خود، به طور طبیعی تا حد زیادی جنبه نمایشی دارد.بر همین اساس، در پایان، نتیجهگیری شده که اگر از این دیدگاه به آثار ادبی فارسی نگریسته شود، جنبههای نمایشی، نه تنها در ادبیات داستانی؛بلکه حتی در ادبیات غنایی نیز دیده میشود.
"
آنا آخماتووا
حوزههای تخصصی:
پرسش و پاسخ های دستوری
حوزههای تخصصی:
شاملو و جای شعرش
ترکیبات عامیانه و کنایی غزلیات خاقانی
حوزههای تخصصی:
حوزه و هنر
کارگاه داستان: نقد منطبق با حقیقت
حوزههای تخصصی: