فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود تا به تحلیل زبان شناختی و ادبی شعری از بهمن علاءالدین (شَوِ چهارده «شب چهارده») و شعری در ستایش وی از فیض الله طاهری اردلی (تا لَوتِه غزل خونِ کُنی باز به آواز «تا لب غزل خوانِ خود را به آواز می گشایی») پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا این اشعار به خط بختیاریِ پیشنهادی آنونبی و اسدی (2018) ترانویسی شد؛ سپس ترجمه فارسی و انگلیسی و «میان نویسی» ( interlinearization ) آن ها ارائه گردید. به دنبالِ آن، تحلیل زبان شناختی این دو شعر با تمرکز بر ساخت های واجی و دستوری آمده است. ازآنجایی که بختیاری گونه های متعددی دارد، این تحلیل ها، تفاوت های زبانی بین این دو شعر را برجسته ساخته است. از چشم انداز ادبی، تلاش شده است به مهم ترین ویژگی های زبانی، صوَر خیال و آرایه های ادبیِ مطرح در اشعار پرداخته و تحلیلی از آن ها ارائه شود.
Psychometric Evaluation of Cloze Tests with the Rasch Model
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۲
95 - 106
حوزههای تخصصی:
Cloze tests are gap-filling tests designed to measure overall language ability and reading comprehension in a second language. Due to their ease of construction and scoring, cloze tests are widely used in the context of second and foreign language testing. Previous research over the past decades has shown the reliability and validity of cloze tests in different contexts. However, due to the interdependent structure of cloze test items, item response theory models have not been applied to analyze cloze tests. In this research, we apply a method to circumvent the problem of local dependence for analyzing cloze tests with the Rasch model. Using this method, we applied the Rasch model to a cloze test composed of eight passages each containing 8-15 gaps. Findings showed that the Rasch model fits the data and thus it is possible to scale persons and cloze passages on an interval unidimensional scale. The test had a high reliability and was well-targeted to the examinees. Implications of the study are discussed.
A Gap Analysis between EFL Teachers' Assessment Literacy in Iranian Public Schools and Their Pre-service Assessment Curriculum(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The design, implementation and outcomes of curriculums must be ongoingly evaluated. Using quantitative gap analysis, this study evaluated Iranian EFL teachers’ satisfaction with their pre-service education in developing their assessment literacy in reference to the perceived importance of knowledge and skills areas of classroom language assessment. To this end, the study included 100 EFL teachers who graduated from state universities in Iran with at least a Bachelor’s degree and three to five years of teaching experience at public schools. Data were collected using a 44-item researcher-made semantic differential Likert scale. It involved two parts tapping into their perceptions of importance and the level of their pre-service preparation. Descriptive analysis and inferential statistics revealed that the teachers rated all the areas almost highly (M ≥ 4.67 out of 6). The participants attached the highest importance to the areas of "assessing different language skills and sub-skills". In contrast, the areas relating to "interpreting students’ test performance” and “making the appropriate decision about the students’ test results and test washback" were perceived to be the least significant in classroom assessment. The gap analysis also indicated that there was a significant difference between the teachers’ perception of the importance of assessment knowledge and skills areas and their level of pre-service education, construed as their under-preparedness for classroom assessment. Further, the gaps were perceived to be sharper in assessment skills areas. The study discusses the implications of the findings in the context of teacher education and classroom assessment in Iran.
بررسی اصطلاحات خویشاوندی در لری خرم آباد: رویکردی زیست محیطی-رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، اصطلاحات گونه زبانی لری خرم آباد به لحاظ کاربرد و ساختار مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی کاربرد بر پایه صرف زیست محیطی و بررسی ساختاری بر اساس رده شناسی صرفی انجام شده است. مسئله اصلی پژوهش آن است که اصطلاحات خویشاوندی در این گونه زبانی از دیدگاه صرف زیست محیطی و رده شناسی صرفی چگونه بازنمایی می شود. این پژوهش تلاشی است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که اصطلاحات خویشاوندی در گونه لری خرم آباد از منظر زبان شناسی زیست محیطی چه ویژگی هایی دارند؟ چگونه می توان ساخت صرفی این اصطلاحات را از منظر رده شناسی زبان تبیین کرد و اصطلاحات خویشاوندی دارای ساخت های ملکی، از نظر نوع و میزان کاربرد چگونه توزیع یافته اند. داده های این پژوهش، تمامی اصطلاحات خویشاوندی نسبی و سببی هستند. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی از طریق مصاحبه با گویشوران در دسترس است و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد که تنوع موجود در کاربرد اصطلاحات خویشاوندی در گونه لری خرم آباد از لحاظ صرف زیست محیطی عمدتاً برگرفته از عواملی مانند فرهنگ، جغرافیا، جنسیت و عوامل جامعه شناختی محیط از قبیل معیارهای قومی و قبیله ای و سوی خویشاوندی در این زیست بوم است. ساختار این اصطلاحات از لحاظ رده شناسی صرفی، به ترتیب در طبقه پیوندی و گسسته قرار می گیرد و تصریفی و بساوندی مشاهده نمی شود و همگی منطبق بر صرف چینشی هستند. گفتنی است اصطلاحات دارای ساخت ملکی همگی نشان دهنده استراتژی هم نهی هستند و دیگر استراتژهای ملکی اعم از ترکیب و یا همجوشی را نشان نمی دهند.
بررسی واج شناختی گویش بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این پژوهش تحلیل نظام واجی گویش بیرجند است. بسیاری از داده های پژوهش از دو منبع واژه نامه گویش بیرجند (رضایی، 1373) و بررسی گویش بیرجند (رضایی، 1377) جمع آوری و براساس نوع فرایند دسته بندی شده اند. آوانویسی ها با استفاده از نمادهای بین المللی IPA نوشته شده اند. مبانی نظری از جمله «تناوب های واجی، دو سطح بازنمایی، اصل توالی رسایی، قانون مجاورت هجا، و...» در تحلیل داده ها مورد ملاحظه قرار گرفته اند. برای اطمینان از روند درست تحلیل، صورت برخی از واژه ها با آثار بازمانده از دوره های باستان و میانه مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهد که در تحلیل داده ها، عوامل تاثیرگذار مانند: الف. موقعیت یک واحد واجی در ساخت هجا، ب. نوع و جایگاه هجا در واژه، ج. تاثیر واحدهای واجی مجاور بر یکدیگر، موجب تولید واج گونه های متعدد شده است که به تفصیل در متن مقاله بیان خواهدشد. به عنوان نمونه، در واژه یک هجایی «باد» که در هسته آن واکه «پسین و افتاده» وجود دارد، با افزودن پسوند و افزایش به دو هجا به صورت «بادی»، واکه «پسین و افتاده»، به صورت واکه «پیشین، افتاده و کشیده» تولید می شود، به طوری که این دو واکه همواره در توزیع تکمیلی با یکدیگر قرار دارند. برخی از نتایج منحصر به فرد این گویش شمارش متفاوت اعداد مرکب پیوندی در مقایسه با فارسی معیار است. همچنین، واکه های میانی معروف به مجهول یایی و واوی متعلق به دوره میانه، هنوز در این گویش فعال هستند.
بررسی مطالعات درکی و بیانی در نظام آوایی زبان فارسی از منظر روان شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
167 - 210
حوزههای تخصصی:
روان شناسی زبان از میان رشته ای های جدید زبان شناسی است که یکی از پرسش های کلیدی مطرح در آن، چگونگی درک و بیان و اکتساب زبان است. به دلیل متفاوت بودن ویژگی های زبان ها، لازم است مطالعات روان شناسی زبان به صورت زبان ویژه بررسی شوند. هدف از این مطالعه بررسی جامع و نظام مند مطالعات روان شناسی زبان در سطح نظام آوایی زبان فارسی است، لذا مطالعات مرتبط با حوزه آواشناسی و واج شناسی زبان فارسی (درک، بیان و اکتساب آواها) مورد بررسی قرار می گیرند. با بررسی و تحلیل مطالعات انجام شده، می توان ضمن طبقه بندی و تحلیل یافته های حاصل از پژوهش ها، خلأهای پژوهشی را آشکار کرد.برای انجام این پژوهش، کلیه مقالات نمایه شده در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال علوم انسانی، نورمگز و مگیران و مجموعه مقالات همایش های روان شناسی زبان با کلیدواژه های مرتبط جستجو و آن دسته از این مطالعات که نتایج آنها در تبیین سؤالات مطرح در روان شناسی زبان کاربرد داشت، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند.براساس مطالعه حاضر، شش حوزه اصلی پژوهش در حیطه آواشناسی زبان فارسی با رویکرد روان شناسی زبان عبارتند از واک داری، فضای واکه ای، نوای گفتار، هماهنگی آوایی، رشد آواهای زبان و خطاهای گفتاری. بیشترین پژوهش ها مربوط به ویژگی های زبرزنجیری (آهنگ و زیروبمی و تکیه)، هماهنگی میان آواها و تمایز میان واک داری و بی واکی است و کمترین پژوهش ها مربوط به حوزه رشد آواها و فضای واکه ای است. مطالعات انجام شده در موضوعاتی مانند رشد آواها و خطاهای گفتاری و هماهنگی میان آواها تنها در حوزه بیانی انجام شده است و در زبان فارسی هیچ مطالعه ای در حوزه های درکی مرتبط با آنها یافت نشد.در بررسی مطالعات واج شناختی از منظر روان شناسی زبان نتایج نشان داد پژوهش های مختلفی در ارتباط با رشد واج ها و فرایندهای واجی، واج آرایی زبان فارسی و درک ناخودآگاه آن توسط گویشوران زبان، ادراک مقوله ای و در نهایت آگاهی واج شناختی انجام شده که در بخش بحث آورده شده است؛ اما متأسفانه هیچ مطالعه ای درباره درک آواهای زبان (مادری یا سایر زبان ها) در بدو تولد یافت نشد. بیشتر مطالعات در حوزه فرایندهای واجی و کمترین مطالعه در حوزه ادراک مقوله ای بوده است. در اکثر مطالعات به ویژه مطالعات مربوط به فرایندهای واجی و رشد بیان واج در کودکان، از روش مشاهده ای استفاده شده است اما متأسفانه جزئیات لازم برای انجام این نوع پژوهش یا در نظر گرفته نشده یا ثبت نشده است. در متن مقاله به این جزئیات ضروری اشاره شده است.
نمود در زبان پشتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
269 - 293
حوزههای تخصصی:
زبان پشتو از لحاظ رده شناسی از زبان های (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است و از جمله زبان های پس اضافه ای به شمار می رود. این زبان در بندهای مستقل، همپایه و وابسته ترتیب واژگانی (فاعل_ مفعول_ فعل) دارد. زبان پشتو در کشورهای افغانستان، پاکستان و حتی در هندوستان صحبت می شود و زبان رسمی و ملّی گویشوران افغانستان است. هدف پژوهش حاضر، ارائه تحلیلی از نظام نمود در زبان پشتو است. روش اتخاذ شده در این مقاله مبتنی بر نظریه دوبخشی اسمیت (1997) است. در این راستا برای واکاوی انواع نمودهای موقعیتی در زبان پشتو پیکره وسیعی از افعال ساده و مرکب بررسی خواهد شد. پرسش های اصلی پژوهش به دنبال این هستند که نمود در زبان پشتو چگونه بازنمایی می شود و چه ویژگی های دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج گونه از نمودهای موقعیتی در این زبان وجود دارند که هم نشانگر رخدادهای بیرونی و هم تابع محاسبات نحوی هستند. زبان پشتو در زمان های حال و گذشته نمود تام و ناقص دارد. نمود، که در زبان پشتو «aṛx» گفته می شود زمان درونی فعل است و مطلق بودن یا استمرار فعل را نشان می دهد. نمود در زبان پشتو با وندهایی که پس از فعل می آید، همچنین با تغییر جایگاه تکیه بازنمایی می شود.
Teacher Assessment Identity in Motion: The Representations in E-Portfolios of Novice and Experienced EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teacher assessment identity (TAI) is a pivotal segment of teachers’ professional identity and practice that has recently gained momentum in second/foreign language research. However, its developmental trajectories in light of digital technologies over time have remained uncharted, to date. To fill this gap, this study intended to unpack the dynamics of EFL teachers’ assessment identity through e-portfolios uploaded on a website. In doing so, 22 novice and experienced Iranian EFL teachers were requested to prepare a series of e-portfolios for a period of two months across three phases. Furthermore, to capture the participants’ perceptions about TAI and its dynamism in light of e-folios, a semi-structured interview was held with 10 EFL teachers. The results of independent median tests demonstrated a significant difference between novice and experienced EFL teachers’ assessment identity at p < .05 with the experienced group being more affected by the e-portfolios. Based on Friedman’s tests, significant improvements in novice teachers’ assessment identity were found from phase 1 to phase 2, and phase 2 to phase 3 owing to the use of e-portfolios. However, the experienced participants did not show significant improvement from phase 1 to phase 2, while in phase 3, a significant improvement and jump were observed. Moreover, the thematic analysis of the interviews indicated that both groups concurred that e-portfolio could contribute to TAI development given its capability to inspire reflection on assessment practices. The study presents implications for EFL teachers, teacher educators, and L2 researchers regarding the dynamism of TAI in light of e-portfolios.
بررسی نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی در سخنرانی های تحلیف رؤسای جمهور ایالات متحده و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
395-412
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا با استفاده از مدل فراگفتمانی هایلند به مطالعه نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی در سخنرانی های تحلیف روسای جمهور ایالات متحده و روسیه (1991 2018) بپردازد. سپس، با تجزیه و تحلیل آمار به دست آمده نشان دهد که چرا و چگونه از این نشانگرها برای نیل به اهداف خود استفاده کرده اند. در این پژوهش، از دو روش کمی و کیفی برای محاسبات آماری و تجزیه و تحلیل نتایج و برای تعیین معناداری تفاوت ها از آزمون خی دو استفاده شده است. تفاوت معناداری در استفاده از نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی در سخنرانی های تحلیف روسای جمهور هر دو کشور وجود داشت. با بررسی دقیق تر این نکته نیز روشن شد که تفاوت معنا داری در استفاده از نشانگرهای تأکیدی و احتیاطی به صورت جداگانه وجود دارد. همچنین، محاسبه آماری بین روسای جمهور دو کشور به صورت مقایسه ای نشان داد که استفاده از درگیرسازها بین سخنرانی های تحلیف روسای جمهور دو کشور تفاوت معناداری دارد؛ این معناداری همچنین در استفاده از خوداظهارها نیز مشهود بود. محاسبات آماری نشان دادند که روسای جمهور کشورهای ایالات متحده و روسیه در سخنرانی های تحلیف از نشانگرهای فراگفتمانی تعاملی درگیرساز بیشتر استفاده کرده اند.
پیشنهاد روشی برای استفاده از وزن شعر در مقام کلیدی سبک شناختی، مطالعه موردی: بحر رمل مثمن مخبون محذوف (یا مقصور) در قرن 4 و قرن 14(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
277-295
حوزههای تخصصی:
روزی به ابوالفضل خطیبی گفتم شاید بتوان از ویژگی های وزنی در مقام کلیدی سبک شناختی برای روشن کردنِ صحت یا عدم صحت بعضی انتساب های ادبی بهره جست، و او گفت چنین هنری از عهده عروض پرتفصیلِ سنتی ما برنمی آید! توضیح دادم که عروض جدید و مخصوصاً عروض نجفی (1395)، با گنجاندن قواعد تقطیع ذیل 11 ویژگی، این امکان را به ما می دهد که به سادگی و براساس آن ویژگی ها و برخی فرعیات برآمده از آنها، تفاوت های وزنی بین شعر های گوناگون را بررسی کنیم، و وقتی بیشتر از شیوه کار و برنامه ام برایش سخن گفتم، او علاقمند شد و مرا به انجام پژوهشی در این زمینه تشویق کرد. کار را شروع کردم اما پس از چندی رهایش کردم تا این که خود خطیبی سراغش را گرفت و من گفتم می ترسم زحمت زیادی متقبل شوم بی آن که به نتیجه مشخصی برسم. او در پاسخ گفت حتی همین هم خودش نتیجه مشخصی است، زیرا اولاً تکلیف وزن را در کار بررسی های سبک شناختی و تحولات تاریخی شعر فارسی روشن می کند، و ثانیاً اگر کوچک ترین فایده ای داشته باشد، بابی را می گشاید که شاید مورد توجه قرار گیرد و به تدریج منشاءِ دست آوردهای بیشتری شود. باری حال به یاد او دو باره به این بحث که بارها سراغش را از من گرفته بود پرداختم و امیدوارم که محققان، برای رد یا اثبات ادعاهای تحقیق حاضر، این شیوه را با پیکره های انبوه تر و البته وزن های دیگر بیازمایند، و یقین دارم فواید بسیاری از چنین مطالعاتی در حوزه سبک شناسی شعر فارسی عاید خواهد شد.
معرفی نسخه خطی خرده اوستای کتابخانه هرندی-کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستنویس های ارزشمندی که در کتابخانه هرندی کرمان وابسته به کتابخانه آستان قدس رضوی، نگهداری می شود نسخه خرده اوستا با 102 برگ، به شماره 36 است که به دست ملامرزبان پسر ظهراب پسر گشتاسب پسر بهمن پسر فرامرز پسر اسفندیار پسر رستم پسر اردشیر پسر کریم داد سیستانی، در سال 1227 یزدگردی برابر با سال 1273قمری، به الفبای فارسی نوشته شده و فاقد ترجمه است. در برگ های پایانی کتاب فرجامه ای به خط فارسی از نویسنده آمده است. کاتب مردی شناخته شده در کرمان و از خاندان منجمان سرشناس دوره قاجار است. خرده اوستا مجموعه ای از ادعیه و نیایش های کوتاهی است که مؤمنان بهدین آن را همه روزه در اوقاتی خاص تلاوت می کنند. این نسخه شامل متونی همچون اردیبهشت یشت، ورهرام یشت، آتش نیایش، آفرینگان گهنبار و پتت است. اهمیت این نسخه در آن است که شاید از جمله قدیمی ترین متون اوستایی است که به خط فارسی نگاشته شده و نیز کاتب با معرفی هشت نسل از نیاکانش، روشن می کند از نسل زرتشتیان سیستان بوده که بعدها به کرمان مهاجرت کردند. این مقاله در پی معرفی و شناسایی این نسخه و خاندان کاتب برآمده است.
اصطلاحات زبانی: گفتمانه هایی خلاق، برآینده از گسست ریزوماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در نظر دارد تا از منظر نشانه شناسی اجتماعی و به طور مشخص رویکرد نشانه شناختی ون لیوون به گفتمان و کردار اجتماعی، گفتمان برساخته ای از کردار اجتماعی، فرآیند شکل گیری اصطلاحات زبانی را بررسی کرده، مسیر پیموده شده در این فرآیند را توصیف کند و با هدف معرفی این ساخت های زبانی به عنوان ساخت هایی گستره آفرین و قدرت آفرین، به این سؤالات پاسخ بدهد که اولاً، براساس رویکرد ون لیوون ارتباط میان اصطلاحات زبانی و واقعیت های اجتماعی چگونه رابطه ای است؟ ثانیاً، از دیدگاه نشانه-معناشناسی، اصطلاحات زبانی برخاسته از چه گفتمان هایی هستند؟ و ثالثاً، بر اساس رویکرد ژیل دلوز، در تعامل میان اصطلاحات زبانی و متن کلامی معنامندی چگونه حاصل می شود؟ فرضیه های نگارندگان از این قرارند که: 1- به نظر می رسد اصطلاحات زبانی گفتمان هایی برساخته از واقعیت های اجتماعی باشند. 2- از سوی دیگر، با توجه به اینکه کردارهای اجتماعی غالباً به صورت کنش هایی توسط کنشگرانی اجتماعی رخ می دهند پس این گفتمان ها غالباً کنش محورند و 3- معنامندی از طریق ارزش زدایی و ارزش گذاری، تغییر شناخت و ایجاد عمق و حجم معنایی حاصل می شود. مسئله اصلی پژوهش بررسی این امر است که چگونه ساختِ خلاقانه اصطلاحات زبانی از فضایی واقعیت- محور، شناخته شده و معمول خلق می شود. برای بررسی موارد فوق تعداد ده اصطلاح زبانی، از میان اصطلاحات پرکاربرد امروزی، از جلد اول کتاب «ریشه های تاریخی امثال و حِکم» تألیف مهدی پرتوی آملی (1391) انتخاب شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. از جمله دستاوردهای اصلی این تحقیق معرفی اصطلاحات زبانی به عنوان گفتمانه هایی است که از گفتمان های برساخته از کردارهای اجتماعی نشأت می گیرند و دارای سه کارکرد ریزومی، شبکه ای و پازلی هستند.
بررسی نمایشنامه بهترین بابای دنیا نوشته غلامحسین ساعدی و در انتظار گودو نوشته ساموئل بکت بر اساس فلسفه پوچی آلبر کامو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
131 - 155
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دو نمایشنامه در انتظار گودو (1953) نوشته ساموئل بکت (1989-1906) و بهترین بابای دنیا (1349) اثر غلامحسین ساعدی (1364-1314) پرداخته است. با توجّه به پایه نظری این مقاله که دیدگاهِ پوچی آلبر کامو و مؤلفه های مربوط به آن است، شخصیت های این دو اثر مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته اند. در این دو نمایشنامه مفاهیمی همچون انتظار، نیاز، درد و رنج و مرگ با توجّه به نظرات کامو واکاوی شده اند. نویسندگان در ادامه به تحلیل مفهوم «انسان پوچ» آلبر کامو پرداخته اند و در پایان، مسأله مرگ و بازتاب آن را در نگرش انسان پوچ کامو، در این دو اثر نشان داده اند. بر این اساس، یافته ها این تحقیق نشان می دهد که مفهوم نیاز انسان برای داشتن امید در زندگی، بی فایده است و درد و رنج ناشی از به سرانجام نرسیدن انتظار در سرتاسر این دو نمایشنامه دیده می شود. شخصیت های این دو اثر، پوچی زندگی را آنچنان که انسان پوچ کامو درمی یابد، درک نکرده اند و در پوسته جهل و نادانی دنیای پوچ خود باقی مانده اند. این شخصیت ها از انتظاری پوچ و امیدی واهی رنج می برند.
مقایسه بازنمایی معنایی و مفهوم سازی های فعل پوشیدن و wear در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش چندرشته ای و توصیفی - تحلیلی حاضر، در چارچوب کلّی روان شناسی زبان، معناشناسی شناختی و زبان شناسی فرهنگی، به مقایسه بازنمایی معنایی (مدل ذهنی) و مفهوم سازی های فعل های پوشیدن و wear ، با توجّه به پوشش بدن انسان، در زبان های فارسی و انگلیسی می پردازد. هدف پژوهش بررسی مدل های ذهنی فارسی زبانان و انگلیسی زبانان و مفهوم سازی های مختلف آن ها با توجّه به مفاهیم پیش نمونه ای «پوشیدن» و wear بوده و به این منظور از تابلوهای ذهنی پیشنهادی جانسون - لیرد (1983) استفاده شده است. جامعه آماری متشکّل از تمامی کلیدواژه ها و عبارت های فارسی و انگلیسیِ حاوی مفهوم «پوشیدن/ پوشاندن» بود که در شش فرهنگ لغت یک زبانه و دوزبانه منتخب وجود داشت و حجم نمونه شامل واژه ها و عبارت های حاوی مفاهیم پیش گفته است که از این فرهنگ ها جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل های ذهنی فارسی زبانان و انگلیسی زبانان و نیز مفهوم سازی های آن ها در این زمینه تفاوت های چشم گیر و شباهت های اندکی باهم دارند و فارسی زبانان به طور پیچیده تر و متنوّع تری به مفهوم سازی و بازنمایی معنایی می پردازند که این امر ناشی از دانش فرهنگی متفاوت آنان در این زمینه است. افزون بر این، فارسی زبانان از تعدادی فعل سبک و فعل مرکب به همراه اشیاء پوششی متنوّع استفاده می کنند تا مفهوم «پوشیدن/ پوشاندن» را بیان کنند که موجب چندمعنایی گسترده تر پوشیدن نسبت به wear می شود
سببیت در زبان فارسی (تحلیلی بر اساس دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور نقش و ارجاع در راستای تحلیل ساخت های مرکب چارچوبی ارائه می دهد که «سلسله مراتب روابط میان بندی» نام دارد و به عنوان قاعده ای کلی برای بررسی های بینازبانی به کار می رود. این سلسله مراتب خود متشکل از دو « پیوستار معنایی» و «پیوستار نحوی» است و بر اساس تصویرگونگی بنا نهاده شده است، به این معنی که ساخت هایی که دارای همبستگی زیاد معنایی هستند در قالب ساخت های نحوی مستحکم تری بیان می شوند و برعکس. در این سلسله مراتب، ساخت های سببی نیز جای دارند و محور مطالعه پژوهش حاضر قرار گرفتند. ساخت های سببی در مطالعه حاضر به سه نوع سببی نوع یک، سببی امری و سببی نوع دو تقسیم شدند. بر این اساس نخست به بررسی ابعاد نحوی، معنایی و تعامل این دو بعد در ساخت های سببی پرداختیم. در بعد نحوی نوع رابطه الحاق-پیوند و در بعد معنایی، سلسله مراتب معنایی مورد بحث بودند. یافته ها حاکی از آن است که سببی های نوع یک در رابطه هم وابستگی هسته ای و سببی های نوع دو و امری در رابطه هم وابستگی مرکزی به سر می برند. تعامل دو سطح نحو و معنا در ساخت های سببی نیز در قالب الگوریتم های پیوندی تبیین شدند. در نهایت چنین محرز شد که یافته های زبان فارسی در جهت تائید «سلسله مراتب میان بندی» عمل می کنند و از این رهگذر می توان بر کفایت تبیینی آن صحه گذارد.
فرایند تکرار در گویش شوشتری: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه ساخت واژه با ساختار درونی کلمات سروکار دارد و واژه سازی از مباحث مهم آن به شمار می رود. یکی از فرآیندهای زایا و زیرشاخه واژه سازی، فرایند ساخت واژه تکرار است. از آن جایی که فرایند تکرار در بیش تر زبان های بشری دیده می شود، از دیدگاه ها و نظریه های مختلفی تحلیل و تبیین شده است. نظریه بهینگی یکی از این نظریه ها است که در پی کشف مشترکات زبان ها وگویش های گوناگون است. پژوهش حاضر نیز به تحلیل و توصیف فرایند تکرار در گویش شوشتری، یکی از زیرشاخه های گویش بختیاری و متعلق به زبان های ایرانی نو جنوب غربی، در چارچوب نظریه تناظر بهینگی می پردازد. در این مطالعه روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از متون و واژه نامه های گویش شوشتری و همچنین گفت وگوهای روزمره گویشوران شوشتری گردآوری شده اند. در تحلیل داده ها از شم زبانی یکی از مولفین که خود گویشور بومی است، استفاده شده است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که در گویش شوشتری فرایند تکرار کامل افزوده و ناافزوده قابل مشاهده است و تکرار کامل افزوده خود نیز بر دو نوع میانی و پایانی تقسیم می شود. فرایند تکرار ناقص نیز به دو صورت پیشوندی و پسوندی در گویش شوشتری دیده می شود. در ادامه محدودیت های مرتبط با هر کدام از فرایندها شناسایی شده و با توجه الگوی ساختاری هر یک در تابلوهای بهینگی رتبه بندی شده اند. یافته های این جستار کارآمدی نظریه بهینگی در تحلیل انواع فرایند تکرار را نشان می دهند. بر اساس یافته ها می توان به این امر نیز پی برد که چگونه در ساخت انواع متفاوت فرایند تکرار در شوشتری از محدودیت های خاص پایایی و نشانداری، با سلسه مراتب ویژه پیروی می شود.
تحلیل برخی از فرایندهای واجی در گویش اورامیِ شمال ایران در چارچوب واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی (مطالعه موردی: گویش عبدالملکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین گویش های اورامی در خارج از جغرافیای اورامان، گویش عبدالملکی است که گویشوران آن در بخش ساحلی میانکاله شهرستان بهشهر سکونت دارند. این گویش به دلیل دور افتادن از خاستگاه خود یعنی اورامان لهون، تا حدودی با سایر گویش های اورامی که اکنون در استان کرمانشاه رایج اند، تفاوت دارد. هدف مقاله حاضر، آن است که پس از بررسی و توصیف ساختمان هجایی گویش عبدالملکی، برخی از فرایندهای واجیِ آن در واژه های مشترک با فارسی معیار را مورد تحلیل قرار داده و قاعده مخصوص هر یک را ارائه دهد. روش مطالعه حاضر، توصیفی- تحلیلی است و داده ها در چارچوب واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی تحلیل شده اند. برخی از مهم ترین یافته های این پژوهش از این قرارند: 1. ساختمان هجایی گویش عبدالملکی از هشت هجا تشکیل شده است؛ 2. در ابتدای هجا می تواند خوشه همخوانی وجود داشته باشد؛ 3. فرایندهای واجیِ همگونی، ناهمگونی، حذف، درج، تضعیف و قلب در این گویش فعال است؛ 4. توالی دو همخوان / n / و / d / در گفتار به کار نمی رود؛ 5. در تحلیل فرایند قلب، سه محدودیت linearity ، SCL ، و SSP دخیل اند؛ 6. در فرایند تضعیف، محدودیت کم کوشی بر تمام محدودیت ها اولویت دارد.
پوروشه (برگردان فارسی و توضیحات واژگانی) و مقایسه آن با اسطوره کیومرث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوروشه غول نخستینی است که از قربانی شدن و تکه های بدن او هستی شکل می گیرد. این اسطوره در سرود 90 ماندالای دهم ریگ ودا آمده و یکی از اسطوره های آفرینش هندی است که به قربانی شدن کیومرث و شکل گیری زندگی بشری از نطفه او شباهت دارد. پوروشه که دارای هزار سر و هزار چشم و به اندازه همه آدمیان و ایزدان است، توسط ایزدان قربانی می شود تا همه چهارپایان، جنگل ها و روستاها، سرودها، مناجات ها و آیین ها شکل بگیرند. از اجزای بدن او برهمن ها، جنگاوران، بازرگانان و کشاورزان به وجود می آیند. این سرود شامل شانزده بیت است. در مقاله حاضر ابیات این سرود به فارسی برگردانده شده، واژگان مهم آن از منظر دستوری و ریشه شناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، سپس با مقایسه اسطوره پوروشه و کیومرث شباهت ها و تفاوت های آنها بررسی شده است.
واژ های مرکب برون مرکز ترکیبی، استعاری و انتقالی در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب یکی از فرآیندهای اصلی واژه سازی در همه زبان های دنیاست و بررسی صوری و معنایی واژه های مرکب همواره یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران و متخصصان حوزه صرف بوده است. تا به حال تقسیم بندی های متعددی برای این واژه ها ارائه شده اند که واژه های مرکب برون مرکز یکی از مهم ترین انواع آن ها محسوب می شوند. در زبان لکی که یکی از زبان های متعلق به شاخه غربی-شمالی زبان های ایرانی است، ترکیب مهم ترین فرآیند واژه سازی به شمار می رود و بخش عمده ای از ترکیب های این زبان از نوع برون مرکز هستند. هدف این پژوهش بررسی ساخت های برون مرکز ترکیبی، استعاری، انتقالی و تحول یافته در زبان لکی براساس طبقه بندی بائر (2017) است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ترکیب برون مرکز ترکیبی در زبان لکی هفت ساختار متفاوت دارد که عبارتند از: [اسم + فعل]؛ [صفت + فعل]؛ [قید + فعل]؛ [حرف اضافه + فعل]؛ [حرف اضافه + اسم + فعل]؛ [اسم + حرف اضافه + فعل]؛ [اسم + اسم + فعل]. این ترکیب ها از لحاظ معنایی نیز تنوع زیادی دارند و برای بیان اسم فاعل، اسم ابزار، اسم مکان، اسم زمان، اسم مشابهت، صفت فاعلی و صفت مفعولی به کار می روند. همچنین مواردی از ترکیب های استعاری، انتقالی و تحول یافته در لکی یافت می شوند اما بسامد و تنوع آن ها به مراتب کم تر از ترکیب های ترکیبی است.
استعاره، اسطوره و ایدئولوژی در سر خط انتخاباتی روزنامه های ایران براساس انگاره چارتریس بلک (2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
9 - 31
حوزههای تخصصی:
نظریه تحلیلِ انتقادیِ استعاره، دیدگاهی است که با هدفِ شناسایی نیات و ایدئولوژی هایی که در ژرفای کاربرد زبان وجود دارد، به تحلیل استعاره ها می پردازد. چارتریس بلک (Chartris-Black, 2005) معتقد است که استعاره، اسطوره و ایدئولوژی هر سه کارکرد اقناعی دارند. کاربرد نظام مند استعاره بخشی از ایدئولوژی است، زیرا استعاره میان اسطوره و ایدئولوژی پیوند برقرار کرده و اهداف اقناعی گفتمان سیاسی را محقق می کند. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد چارتریس-بلک (همان) به بررسی نقش استعاره مفهومی در شکل گیری اسطوره و ایدئولوژی بپردازد. هدف این کار، تبیین رابطه میان استعاره مفهومی، اسطوره و ایدئولوژی در متن های سیاسی است. پرسش پژوهش از این قرار است که چگونه استعاره های موجود در سرخط های انتخاباتی، به ایجاد اسطوره سیاسی و نیز ایدئولوژی منجر می شود. با بررسی عنوان های 12 روزنامه منتخب (دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصول گرا) در بازه زمانی دوماهه تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 1396، مشخص شد که استعاره های مفهومی به روایت های غیر واقعی در مورد خودی و غیرِ خودی و شکل گیری اسطوره منجر می شود. اسطوره های حاصل از کاربرد این استعاره ها به برانگیختن احساسات مورد نظر گفتمان سازها مثل علاقه به خودی و تنفر از غیر خودی و نهایتاً به شکل گیری ایدئولوژی موردنظر رسانه در مخاطب منتهی می شود. این امر، در راستای مشروعیت بخشی به خودی و مشروعیت زدایی از رقیب و اقناع مخاطب به انتخاب ایدئولوژی خودی قرار دارد. این تحلیل نشان می دهد که ظهور استعاره ها در زبان می تواند به جای آگاه سازی مخاطبان با گفتن واقعیت، احساسات آن ها را با ایجاد اسطوره برانگیزد و میان اسطوره و ایدئولوژی میانجی گری کرده و کنش مورد نظر گفتمان سازها را تضمین کند.