فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
روایی و اعتبار یک تست چند گزینه ای (MCIT) بسته اسکیمایی به عنوان یک روش اندازه گیری غیر مستقیم توانایی ترجمه، همزمان با یک تست (MCIT) فارسی به انگلیسی و یک آزمون باز ترجمه انگلیسی به فارسی OETE)) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که تست (MCIT) بسته اسکیمایی دارای بالاترین درجه روایی است (a#=0.91) تست (MCIT) فارسی به انگلیسی دارای درجه قابل قبولی از روایی ( a#=0.84) بوده ولی آزمون انگلیسی به فارسی (OETE) به سبب طبیعت غیر عینی آن از نظر روایی قابل بررسی نبود. علیرغم داشتن همبستگی معنادار با یکدیگر، هر سه آزمون به طور معناداری با یکدیگر تفاوت داشتند. از آنجا که تست (MCIT) بسته اسکیمایی دارای بالاترین درجه اندازه روایی بوده و همبستگی بیشتری با انواع سنتی خود نشان می دهد و نیز از آنجا که تصحیح این تست زمان به مراتب کمتری می گیرد، پیشنهاد می شود تستهای (MCIT) بسته اسکیمایی به عنوان روشهای اندازه گیری غیر مستقیم توانایی ترجمه به کار روند تا ضمن صرفه جویی در زمان جنبه غیر عینی بودن آن نیز از بین برود.
فرهنگ های عمومی یک زبانة فارسی از منظر برآورده کردنِ نیاز کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متأسفانه تاکنون برآورده کردن نیاز مخاطب در فرهنگ های فارسی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. هدف این مقاله بررسی پنج فرهنگ عمومی یک زبانة فارسی، یعنی لغت نامة دهخدا، فرهنگ فارسی معین، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ فارسی امروز و فرهنگ سخن، از منظر برآورده ساختن نیاز کاربران و میزان رضایت آنان از این فرهنگ هاست. برای دستیابی به این مقصود، کاربران مورد نظر به سؤالات پرسش نامه ای پاسخ دادند، با برخی از آنان مصاحبه ای انجام شد و نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری محک خورد. اصول کلی این تحقیق شامل شناسایی نیازهای ارجاعی کاربران، میزان رضایت آنان از فرهنگ ها و بررسی رابطة این نیازها با متغیرهای اجتماعی، همچون سن کاربران، میزان تحصیلات و نیز رشتة تحصیلی آنان، بوده است. در این تحقیق، مشخص شد که رشتة تحصیلی کاربران، در میزان استفادة آنان از فرهنگ، یافتن اطلاعات در بخش های مرتبط در فرهنگ، و همچنین رضایت کاربران از فرهنگ های موجود، عامل مؤثر و تعیین کننده است.
«بهمان» فارسی
لازم و متعدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضمایر در ترجمه: زبان و فرازبان (با تمرکز بر متون دینی)
حوزههای تخصصی:
ترجمه ضمایر در نگاه اول ممکن است برخلاف ترجمه سایر مقولات مانند اسم، فعل و غیره خالی از مشکل به نظر رسد. ولی واقعیت امر این است که ضمایر در ترجمه می توانند بیشتر از سایر مقولات مشکل آفرین ظاهر شوند. علت این مشکل آفرینی مضاعف این است که ضمایر علاوه بر اینکه در نظام زبانی زبان مبدا و مقصد مطرح هستند، به دلیل اشاره ای بودن آنها زبان را با ابعادی از گفتمان مانند زمان، مکان، ... پیوند می دهند. نظام زبانی جنسیت دستوری علاوه بر مطابقت، عدد و حالت ضمایر را در دو زبان مبدا و مقصد به چالش می کشد. ضمایر، برخی از ابعاد اجتماعی را کدگذاری می کنند، نیازمند مرجع هستند و از همه مهم تر تعبیر آنها وابسته به گفتمان است و در خصوص متون دینی، بیشتر از سایر متون، متن و تاریخ را نیز در سیطره گفتمان به چالش می کشند. مقاله حاضر به بررسی ترجمه ضمایر در ترجمه های قرآن می پردازد ولی موضوعات مطرح شده، قابل تعمیم به سایر متون و ترجمه ضمایر به طور کلی هستند.
سخت ترجمه پذیری کتاب المبین به منزله اثر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، قرآن را به منزله متنی ادبی بررسی می کند. ابتدا به (عدم) جواز ترجمه قرآن اشاره و دیدگاه های مخالفان و موافقان بررسی می شود. آن گاه پیشینه مطالعه قرآن از منظر متنی ادبی مطرح شده و از ترجمه متون ادبی و روشهای حاکم بر آن به اختصار ذکر به میان می آید. در آخر، ترجمه های گوناگون فارسی و انگلیسی مولفه های زبانی (عمدتا آوایی و واج شناختی) و بلاغی قرآن به لحاظ ترجمه (نا) پذیری مطالعه می شود. برخی از این مولفه ها عبارتند از: همگونی آوایی؛ جفتهای کمینه مانند موسیقی کلمات و بازیهای کلامی و موسیقی آیات در قالب قافیه، وزن و سجع. در پایان این نتیجه حاصل می آید که ظرافتهای زبانی و بلاغی قرآن اگر نه تماما ترجمه ناپذیر، که سخت ترجمه پذیر است.
اطلاعات تازه ای از زبانهای رمزی (آرگو) در آسیای میانه/ « گروه قومی، قوال، درکولاب و آرگوی آن»
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
در سال های 53-1952 نگارنده این سطور اطلاعاتی درباره گروه قومی کوچکی در شهر«کولاب»واقع در جمهوری تاجیکستان دریافت نمود مبنی بر آنکه افراد این گروه، در ارتباط میان خود، زبان یا گویش خاصی را به کار می برند که اهالی تاجیک زبان یا ازبک زبان منطقه نامفهوم است.اطلاعات به دست آمده از پرس وجوها حاکی از آن بود که این گروه در میان اهالی محلّی به«قوال» )qaval( 2 مشهورند و در محلّه ای (گذری)در شهر کولاب ساکن هستند که براساس نام ساکنان آن«گذر قوالها» guzar-i ) (1).این مقاله، برگرفته از منبع زیر است. در همان زمان فرصتی دست داد تا بتوان چند واژه از این گویش را ثبت نمود.واژه از«گریز آچلوف»که در آموزشکده اقتصاد و دارایی«استالین آباد» 1 تحصیل می کرد، پرسیده و ثبت شد.او متولد محلّه قوالها بود؛اما تعلّق خود را به گروه مذکور انکار می کرد. خصوصیت واژه های ثبت شده این تصوّر را به وجود می آورد که ما با یک آرگوی محلّی سروکار داریم.مقایسه برخی واژه هایی که آچلوف ذکر کرده بود( danap عزن،-دختر، kalbak -سگ، lomaki -گوشت، talxaki -چای)با مجموعه واژه های آرگو که و.ایوانوف 2 ، آ.آ.روماسکویچ 3 و آ.ل.ترویتسکایا 4 منتشر کرده بودند، چنین پیش فرضی را تأیید می کرد.در ماههای ژانویه و فوریه سال 1957 نگارنده فرصتی یافت تا به کولاب برود و از ساکنان محلّه قوالها اطلاعاتی را گردآوری کند که انتشار بخشی از آن موضوع این مقاله را تشکیل می دهد.
بازجستن ضراب خانه های ساسانیان در فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان پارس، در جنوب ایران، به لحاظ نقش خاستگاهی، مرکزیت دینی، سیاسی و موقعیت اقتصادی و تجاری، مهم ترین ایالت شاهنشاهی ساسانیان (226 - 651 م) محسوب می شد. تولیدات انبوه این ایالت، همچون پارچه های کتانی و ابریشمی یا فرش و مروارید که تا چین و سایر نواحی دوردست نیز صادر می شد و موقعیت جغرافیایی آن، در پس کرانه خلیج فارس، آن جا را به مکان مهمی برای حمل و نقل و تجارت زمینی و دریایی تبدیل کرده بود. رونق تجارت با سایر سرزمین ها موجب افزایش میزان ضرب سکه در آن ایالت شده بود و بسیاری تعداد سکه های مکشوفه در این ایالت حکایت از کثرت ضراب خانه هایی دارد که در این منطقه قرار داشته اند. در این پژوهش ضراب خانه های منطقة پارس در دورة ساسانیان بر اساس سکه های نبشته دار ساسانی بررسی شده اند و بر پایة شواهد موجود پیشنهادشده علامت اختصاری WLC، که به گفتة اکثریت سکه شناسان تاکنون ناشناس باقی مانده است، اشاره به شهر برازگان (برازجان) در جنوب ایالت پارس دارد.
بررسی نام گذاری مضامین دفاع مقدس بر مبنای نظریه نظاممند نقشی هلیدی در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه هلیدی [3] (1994)، نام گذاری مضامین و انتخاب واژگان، عاملی تعیین کنند ه در شکل گیری فرانقش اندیشگانی زبان به شمار می رود. در پژوهش حاضر، نام گذاری مضامین دفاع مقدس را در شعر های قیصر امین پور بررسی کرده ایم؛ بدین منظور، نام گذاری مضامین دفاع مقدس را از شعر های این شاعر استخراج کرده و آن ها را در دو بخش سال های دفاع مقدس و سال های بعد از دفاع مقدس، به صورت جداگانه و در دو حوزه معنایی صریح و ضمنی تفکیک کرده ایم.
مقایسه نتایج به دست آمده نشان می دهد که در شعر های آغازین، نام گذاری مضامین، با انتخاب هایی صریح آغاز شده است؛ ولی پس از آن، کم کم، انتخاب هایی ضمنی مطرح شده است. این گزینش های ضمنی در آغاز، با انتخاب هایی از فرهنگ سنتی و ادبی صورت گرفته و کم کم در سال های میانی دفاع مقدس، به انتخاب واژگانی از مسائل اجتماعی رسیده است. در سال های پایانی دفاع مقدس، توجه به جنبه های عرفانی، بیشتر نمود یافته است. در شعر های بعد از دفاع مقدس، نام گذاری ها با نوعی نگاه عرفانی- فلسفی همراه بوده و نام گذاری مضامین، بسیار انتزاعی تر شده است.
در اطراف گفتگوی زبان
منبع:
مهرسال سوم ۱۳۱۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
مقایسهء روابط نحوی و نحوهء بیان آن در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروه کلمه و یا ساخت جمله، تحت تاثیر ارتباط نحوى کلمات با یکدیگرند. کلمات، وقتى در کنار یکدیگر قرار مى گیرند، از لحاظ نحوى بر یکدیگر تاثیر مى گذارند. در این تاثیر و رابطه درون نحوى است که مى توان به سه نوع رابطه همسانى، وابستگى و دو طرفه اشاره کرد. رابطه همسانى آن است، که نقش اعضاى تشکیل دهندهء جمله یا گروه کلمه، به لحاظ نحوى با یکدیگر برابر باشند. بر خلاف رابطهء همسانى، در رابطهء وابستگى نقش اعضا از یکدیگر متمایز است و حداقل یک عضو هسته و عضو یا اعضاى دیگر، وابسته واقع مى شوند. رابطه دو طرفه، بین نهاد و گزاره اتفاق مى افتد. هر یک از روابط نحوى فوق به کمک ابزار نحوى خاصى بیان مى شوند، که از آن جمله مى توان به نقش نماى کسره و حروف اضافه، ترتیب قرارگیرى کلمات، آهنگ و نقش نماى "را" در زبان فارسى، حروف اضافه، حروف ربط، ترتیب قرارگیرى کلمات، آهنگ و پایانهء صرفى در زبان روسى اشاره کرد.
بررسی نشانه- معناشناختی ظرفیت های نمایشی تعزیه و تراژدی با رویکرد نشانه شناسی آنالوگ و دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تراژدی و تعزیه، دو سنت نمایشی کلاسیک محسوب می شوند که به دلیل ریشه داشتن در آیین و نیز وابستگی به مذهب، فرهنگ، اسطوره و لحن، قابل بررسی تطبیقی هستند. هدف از این پژوهش، بررسی ارزش ها و ظرفیت های نمایشی این دو گونة نمایشی در تطابق با یکدیگر است. در راستای این هدف، مؤلفه های مختلفی همچون روایت یا تقلید، شبیه و شخصیت، شیوة اجرایی، جلوه های کلامی، تزکیه و تأثیر بر مخاطب مقایسه می شوند.
در این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه می توان ظرفیت نمایشی تراژدی را بر تعزیه یا بالعکس (یکی را بر دیگری) رجحان داد؟ به نظر می رسد با استفاده از رویکرد نشانه- معناشناسی و نیز زیرمجموعه های آن، نشانه شناسی دیجیتال و آنالوگِ لویی ژان کلوه بتوان میزان تشابهات و اختلافات نمایشی این دو گونه را بهتر بررسی کرد. هدف دیگر از این پژوهش، نقدی بر پژوهش های تطبیقی موجود تعزیه با نمایش های تراژدی و حماسی است که به نظر می رسد از مهم ترین رکن تعزیه، یعنی شیوة اجرایی آن چشم پوشی کرده اند و ارزش های آن را نسبت به گونه های دیگر سنجیده اند.
بررسی مشخصه های کنش گفتاری معذرت خواهی با مخاطبِ خداوند («توبه») در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک کلامی «توبه» در کنش گفتاری معذرت خواهی جای می گیرد. معذرت خواهی در مقابل بالاترین مقام در سلسله مراتب مذهبی را توبه می خوانند. هدف از پژوهش حاضر، شناخت ابزار زبانی است که در دو زبان فارسی و روسی برای بیان توبه به کار می رود. در این راه کوشیده ایم شباهت ها و تفاوت های زبانی در توبه را که موجب تفاوت در این سبک کلامی در دو زبان مورد بررسی می شود، دریابیم. روش تحقیق بر پایة زبان شناسی مقابله ای استوار است. در ما حصل پژوهش مشخص گردید در هر دو محیط کلامی، گویشوران برای خطاب خداوند از ضمیر «تو» استفاده می کنند. همچنین معنای ساختار امری در فرمول های توبه، نه «دستور»، بلکه «درخواست» است و دربردارنده خواهش و تمنا از مخاطب می باشد. در هر دو زبان برای بیان توبه از صورت امری مفرد استفاده می شود؛ مانند Прости! (ببخش) در زبان روسی و درگذر در زبان فارسی. ویژگی این سبک کلامی در زبان فارسی آن است که برخی از این صورت ها از زبان عربی عاریه گرفته شده اند: استغفرالله و العفو. علاوه بر صورت امری مفرد در زبان فارسی از این صورت های قرضی نیز که صورت های صرفی فعل هستند و نیز صورت شبه جمله خدایا توبه توبه! برای بیان توبه استفاده می شود؛ در حالی که هیچ یک از این ساختارهای دستوری در زبان روسی به کار نمی روند.
فعل سبک در افعال مرکّب فارسی
حوزههای تخصصی:
فعل سبک فارسی یکی از مقولاتی است که پژوهش های قابل توجّهی را در مباحثی چون فعل سببی، انضمام، فعل مرکّب، ساختار موضوعی و ساخت مجهول به خود اختصاص داده است. در عموم بررسی هایی که در خصوص فعل سبک در افعال مرکّب صورت گرفته است افزایش و کاهش ظرفیت فعل و ساختار موضوعی آن بیشتر مدّ نظر قرار گرفته است. یکی از جنبه های قابل بررسی در فعل سبک میزان واژگانی بودن این فعل در ترکیبات متفاوت است. این پژوهش می کوشد تا نحوه سبک شدن فعل سبک را در افعال مرکّب مورد بررسی قراردهد. در این پژوهش فعل سبک از دو منظر هم نشینی با اجزاء غیرفعلی و جانشینی با صورت های متفاوت آن مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که افعال سبک فارسی نه تنها در مقایسه با هم به لحاظ واژگانی و سبک بودن بر روی یک پیوستار قرار می گیرند، به لحاظ هم نشینی با اجزاء غیر فعلی متفاوت نیز به صورت های متفاوت سبک شده اند. در این پژوهش طرحی موسوم به طرح بادبادکی ارائه شد که میزان سبک شدن فعل سبک فارسی را در دو محور افقی (هم نشینی) و عمودی (جانشینی عنصر غیر فعلی)، به تصویر می کشد.
راجع به برخی اشتباهات مرسوم زبان آموزان ایرانی در گفتار روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"اشتباه به معنی دور شدن از قواعد کلی پذیرفته شده در سطوح واژگان ‘ ترکیب کلمات و جملات می باشد. از آنجا که بررسی و مطالعه و مشاهده اشتباهات گفتاری زبان آموزان‘ امکان تعیین میزان سطح سختی مبحث مورد نظر در آموزش و ارائه راه کارهای مناسب جهت تکمیل روند آموزش را فراهم می سازد‘ در روش تدریس زبان های خارجی‘ دارای اهمیت خاصی می باشد. اشتباهات گفتاری(زبانی) ممکن است بر اثر تداخل زبانی (زبان مادری و زبان بیگانه) به وجود آیند. اشتباهات دستوری به معنی دور شدن از قوانین و قواعد دستوری در گفتار که عدم تناسب و هماهنگی در بیان مفهوم جمله را دربر دارد‘ می باشند. این گونه اشتباهات به اشتباهات صرفی و نحوی تقسیم می شوند. در اشتباهات نحوی می توان به نقض ترکیب کلمات‘ قواعد ساخت جملات و نقض نظم کلمات و در اشتباهات صرفی می توان به انتخاب اشتباه شکل(کلمه) اشاره کرد. بررسی اشتباهات دستوری زبان آموزان ایرانی برای اولین بار در ایران انجام می شود ونتایج حاصله از آن می تواند به زبان آموزان و اساتید زبان روسی در درک درست مطلب و ارائه روش تدریس مناسب تر و کارایی بیش تر کمک نماید.
"
رویکردی نقش گرا به ارزشیابی کیفیت ترجمه
حوزههای تخصصی:
در رویکردی نقش گرا به ارزشیابی کیفیت ترجمه، یک ترجمه «خوب» آن است که نقش تعیین شده را در زبان و فرهنگ مقصد به خوبی ایفا کند، یعنی در ایفای نقش، ترجمه مناسبی باشد. نظر غالب این است که در ارزشیابی یک ترجمه میزان همان متن اصلی است، به این معنی که ارزشیاب باید ترجمه را با متن اصلی مقایسه کند تا ببیند آیا پیام مورد نظر دقیقا منتقل شده و نیز مولفه های معنائی و دستوری به درستی ترجمه شده اند یا نه. اما در یک رویکرد نقش گرا به ترجمه عواملی مانند نقش زبان، نوع متن، و هدف ترجمه از اهمیت بیشتری برخوردارند و به عنوان معیارهای قطعی در تعیین میزان مناسب بودن متن به حساب می آیند. در این رویکرد، متن اصلی گاهی فقط یک منبع خبر تلقی می شود، و مترجم کارشناسی است که با توجه به نوع و نقش و هدف متن اصلی تصمیم می گیرد که متن ترجمه چه نقشی را باید در زبان و فرهنگ مقصد ایفا کند.
نقش معلم در دوره فرامتد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق موجود بر آن است که با توجه به انتظار حاضر از معلم زبان مبنی بر داشتن دانش لازم جهت ایجاد تغییرات متناسب در تدریس مبتنی بر درک درست از شرایط مختلفی که در کلاسهای مختلف وجود دارد خصوصیاتی را که چنین معلمی باید دارا باشد تا به این مهم دست یابد را بررسی و ارائه نماید. به این منظور چنین خصوصیاتی که در این نوشته عملکردهای اصلی معلم نامیده می شود با نظر به مسائل مطروحه در رشته آموزش زبان انگلیسی تعیین و در معرض قضاوت زبان آموزان معلمین و مدیران موسسات آموزش زبان قرار داده شد و اطلاعات حاصله از این منابع و نیز بازدیدهای کلاسی که توسط افراد واجد شرایط انجام شد تجزیه تحلیل آماری گردید. نتایج حاصله نشان داد که از هفت عملکرد اصلی تدریس که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت یعنی (1) کنترل رفتار زبان آموزان (2) نحوه ارائه مطلب درسی (3) نظارت بر روند تدریس (4) گرفتن بازخورد آموزشی (5) سعی در تسهیل روند آموزش و فراگیری (6) ایجاد ارتباط با زبان آموزان و (7) انجام فعالیت های آموزشی مرتبط در خارج محیط کلاسی عملکرد ششم و هفتم به ترتیب از نظر کلیه شرکت کنندگان در این تحقیق با عملکردهای دیگر تفاوت معنی داری داشت. باید خاطر نشان ساخت که نتایج حاصله در این تحقیق با روند موجود در بحث های مربوط به تربیت معلم که در آن ها اهمیت زیادی به ایجاد ارتباط با زبان آموزان و بالا بردن دانش تئوریک و درایت معلم داده می شود هماهنگ است.
آیا تفسیر متن امکانپذیر است(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۴ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر صدای پس زمینه ای بر درک شنیداری در زبان دوم(انگلیسی) با تاکید بر ویژگی های صدا
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسى تاثیر صداى پس زمینه اى بر درک شنیدارى زبان اموزان و نیز بررسى نقش ماهیت صدا در این تاثیرگذارى انجام شد. دربارهء نقش ماهیت صدا، سه ویژگى از مجموعه و یژگى هاى ان مورد مطالعه قرار گرفت. این سه ویژگى عبارت بودند از: کلامى یا غیرکلامى بودن صدا (یعنى این که صدا صداى انسان باشد یا غیر انسان)، معنادار یا بى معنا بودن صدا (یعنى این که صداى کلامى براى زبان اموزان قابل فهم باشد یا خیر)، این که صداى معنادار به زبان مادرى زبان اموزان باشد یا به زبانى که در حال فراگیرى انند. براى پیشبرد این اهداف، ده متن از طریق یک نوار صوتى به زبان اموزان شرکت کننده در تحقیق ارائه شد. دو متن از این ده متن بدون صدا (یعنى کاملا واضح) بودند، هشت متن دیگر در پمس زمینه خود صدا داشتند. این صدا یا پارازیت رادیویى (به عنوان جایگزین صداى سفید که صداى غیرکلامى استاندارد محسوب مى شود) بود، یا صداى کلامى به زبان روسى به عنوان صداى بى معنا، کاملا نا آشنا)، زبان انگلیسى (به عنوان زبان دو م زبان اموزان) یا زبان فارسى (به عنوان زبان مادرى زبان اموزان). تحلیل آمارى داده ها نشان داد که صداى پس زمینه اى تاثیر منفى عمده اى بر درک شنیدارى زبان آموزان دارد. هم چنین مشخص شد که تاثیر منفى صد اى غیرکلامى بیشتر از صداى کلامى است. از سوى دیگر، معناى صدا به لحاظ آمارى نقش چندانی در تاثیرگذارى منفى بر درک شنیدارى نداشت، و سرانجام آن که صداهاى زبان مادرى، زبان دو م تاثیر منفى یکسانى بر درک شنیدارى زبان اموزان داشتند.