فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
بررسی انسجام در گفتمان روایتی کودکان طبیعی تک زبانه فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، در چارچوب نظریه انسجام هلیدی و حسن (1976) میزان تسلط کودکان تک زبانه فارسی زبان بر حروف ربط و ارجاع ضمیری به عنوان دو نوع از ابزارهای انسجامی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، 80 کودک در چهار رده سنی 3، 5، 7 و 9 سال از 2 مهدکودک و 4 مدرسه ابتدایی در تهران انتخاب شدند و با یک گروه 20 نفره از آزمودنی های بزرگسال به عنوان گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفتند. به منظور بررسی عملکرد این کودکان در استفاده از این ابزارهای انسجامی، دو آزمون تولید داستان با استفاده از دو کتاب مصّور کودک اجرا گردید. با در نظرگرفتن رشد انسجام دستوری، داستان های آن ها برحسب کاربرد این دو ابزار انسجامی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که کودکان 3 ساله از راهبرد اسمی استفاده کردند و برای ایجاد انسجام در داستان از حروف ربط زمانی استفاده کردند. کودکان 5 ساله از تعداد بیشتری حروف ربط زمانی استفاده کردند. داستان های روایت شده توسط آن ها با استفاده از راهبرد فاعل موضوعی از سازماندهی برخوردار بود. از 7 سالگی به بعد داستان های روایت شده آزمودنی ها پیچیده تر شدند و تنوع حروف ربط به طور معناداری افزایش یافت. کودکان از نشانگرهای زبانی مختلفی (راهبرد پیش مرجعی کامل) برای سازماندهی داستان به صورت یک واحد زبانی کل استفاده کردند. آن ها از ضمایر برای حفظ ارجاع استفاده کردند و همزمان با آن نیز تلاش کردند از ارجاعات واضح و بدون ابهام برای اشاره به شخصیت های داستان استفاده کنند و برای این کار از صورت های اسمی جهت تعویض ارجاع استفاده کردند.
لهجه بخارائی
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: مطالعه میان فرهنگیِ کنش گفتارِ درخواست: دانشجویان عراقی و مالایی (A cross-cultural study of request speech act: Iraqi and Malay students)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات متعدد نشان داده اند که اصطلاحات زبان شناسی و محدوده توصیف کننده های خارجی موجود در یک زبان از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. پژوهش حاضر به بررسی شباهت ها و تفاوت های میان فرهنگی توصیف کننده های خارجی در کنش گفتار درخواست می پردازد. بدین منظور،پرسشنامه ای از 30 دانشجوی عراقی و 30 دانشجوی مالایی دانشگاه علوم مالزی جمع آوری شد. قالب نظریه مدیریت روابط اسپنسر اوتی (2008) برای آنالیز توصیف کننده های خارجی بکار گرفته شده است. داده های این تحقیق از پرسشنامه ای در قالب آزمون تکمیل گفتاری که از 8 موقعیت تشکیل شده جمع آوری شده است. داده ها سپس براساس طبقه بندی توصیف کننده های خارجی عاریه گرفته شده از بلام کالکا،هاوس و کسپرآنالیز شده است. هدف اولیه این تحقیق مقایسه تاثیرعوامل موقعیتی بر تحقق الگوی توصیف کننده های خارجی کنش گفتار درخواست بین دانشجویان عراقی و مالایی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند در مطالعات میان فرهنگی و بین فرهنگی موثر باشد.
جلسه تعاملی یک گروه کوچک با موضع بررسی بازی ها در کلاس زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آموزش نوشتن در کتاب های درسی آموزش فارسی و نگارش دوره ابتدایی برمبنای رویکرد فرآیندمحور و برنامه قصد شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
27 - 48
حوزههای تخصصی:
نوشتن، پیچیده ترین مهارت زبانی است که در آموزش آن نیاز به فراگیری مهارت های شناختی و فراشناختی بسیاری است که با توجه به بعد عاطفی و اجتماعی محقق می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان پرداختن به این مهارت ها در برنامه درسیِ مورد نظر و کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی است. زیرا این منابع، مهمترین منبع های آموزش نوشتن در کشور به شمار می آیند. مبنای نظری پژوهش، رویکرد فرآیندمحور است. نمونه آماری پژوهش، کتاب فارسی (مهارت های خوانداری) و کتاب فارسی (مهارت های نوشتاری) پایه ششم بوده اند. این کتاب ها با روش تحلیل محتوای هدایت شده یا قیاسی بررسی شدند. کتاب ها از جنبه دارا بودن مهارت های پایه یا خرد، مهارت های سطح بالا یا کلانِ نوشتن، فرصت های نوشتن برای این مهارت ها و همچنین ایجاد اجتماعی از نویسندگان، تجزیه و تحلیل شدند. در استخراج و پردازش یافته ها از آمار توصیفی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب های فارسی پایه ششم، بیشتر به مهارت های خرد و پایه پرداخته می شود و نسبت به مهارت های کلان و سطح بالا کم توجهی یا بی توجهی می شود. نتایج همچنین نشان داد رویکرد غالب در این کتاب ها به آموزش نوشتن رویکردی برآیندنگر است و تناسبی میان ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری نوشتن وجود ندارد. بیشترین تأکید بر بعد رفتاری و کمترین تأکید بر بعد عاطفی است. برنامه قصدشده نیز رویکردی برآیند نگر دارد. هرچند رویکرد محتوای نوشته شده با برنامه قصد شده هماهنگ است، بی توجهی به رویکرد فرایندمحور که روشی مؤثر در امر آموزش به ویژه در آموزش مهارت نوشتن است، به عنوان کاستی فراگیر و آسیبی مهم باید مورد توجه متخصصان این حوزه قرار گیرد.
جنسیت و ارزیابی در جلسات دفاع از پایان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در مکالمه کاوی، ارزیابی است. معمولاً خوانندگان یا شنوندگان، از این ارزیابی ها آگاهی چندانی ندارند چون که این روند به صورت مبهمی درون متن ها شکل می گیرد. در این مقاله ارزیابی در مکالمات دانشگاهی جلسات دفاع از پایان نامه دانشجویان با تمرکز بر جنسیت آن ها مورد بررسی قرار می گیرد. جهت انجام این تحقیق 9 جلسه دفاع مردان و 9 جلسه دفاع زنان از پایان نامه کارشناسی ارشد رشته های علوم انسانی و اجتماعی با انگاره ارزیابی مارتین و وایت (2005) مورد واکاوی قرار گرفته است. تحلیل های کیفی و کمی بیانگر این است که جنسیت به تنهایی نقشی در ارزیابی گفتمان دانشگاهی نداشته بلکه مجموعه ای از عوامل مانند بافت و جامعه کنشی و هویت و وجهه بر نوع ارزیابی ها نقش دارد.
فصلی از باب لغت
منبع:
مهرسال اول ۱۳۱۳ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
کارکرد نشانه ای حروف غیرعامل در فهم ساخت نحوی از دیدگاه رضی استرآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حروف غیرعامل» حروفی هستند که تاثیر اعرابی ندارد؛ به همین علّت در آموزش نحو نادیده گرفته شده اند؛ بررسی ها نشان می دهد این حروف نقشی کلیدی، در شناخت ساخت نحوی و درک معنای متن دارند که می توان آن را «کارکرد نشانه شناختی- معنایی حروف غیرعامل» نامید. اگرچه نحوی ها گاهی با عنوان «معانی الحروف» به آنها پرداخته اند؛ اما بررسی سازمان یافته ای از کارکرد نشانه ای آن ها، به منظور درک ساخت نحوی وفهم دقیق معنای متن، انجام نشده است. از نظر رضی استرآبادی، جنبه نشانه ای- معنایی و ساختاری حروف یاد شده، جزء عمل نحوی آن ها به شمار می رود. این مقاله بر آن است که با توجه به اهمیت و گستردگی حضور این حروف در زبان عربی، با بهره مندی از نظر رضی استرآبادی، کارکرد نشانه ای آن ها را در فهم ساخت نحوی نشان دهد و به این پرسش پاسخ دهد که بر اساس دیدگاه نشانه شناسی، بارزترین کارکرد نشانه ای این حروف، در درک ساخت نحوی و فهم متن چیست !؟ برای پاسخ به این پرسش با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی متون مختلف و تجزیه و تحلیل دیدگاه این نحوی برجسته، پرداختیم که نتایج نشان می دهد: حروف غیر عامل در شناخت ساخت نحوی نقش درخوری دارد وبیانگر نوعی ارتباط بین دال ومدلول در دو بخش صورت ومحتوا است وبر این اساس، مهم ترین کارکرد نشانه ای آن را می توان در تمییز وتشخیص جایگاه دستوری کلمات و جملات دانست .
زبان فقط وسیله انتقال دانش نیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Exploring the Relationship between Learning Strategies, Academic Disciplines, and Reading Comprehension Test Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study scrutinized the relationship between utilizing language learning strategies, academic fields, and reading ability in reading comprehension test performance of Iranian postgraduate EAP students. The participants were 947 students, who answered a reading comprehension test and a learning strategy questionnaire successively in one session. The gathered data were subjected to a set of parametric statistical analyses, including descriptive statistics, one-way analysis of variance, Tukey HSD and Duncan tests. The findings manifested significant differences among the participants in different fields in employing overall, direct, and indirect strategies. A statistically positive relationship was found between the participants’ reading ability and use of overall, cognitive, compensation, metacognitive, and affective strategies. The findings reflected that the actual ability of language learners was significantly influenced by some nonlinguistic factors, and the observed scores did not represent their true ability. The findings can provide an empirical evidence for Bachman’s (1990) as well as Bachman and Palmer's (1996, 2010) conceptual frameworks of language use due to the impact of nonlinguistic factors on language ability of L2 learners in test-taking process. The findings can help language teachers improve instructional reading programs, decrease error of measurement, and narrow the gap between more successful and less successful learners in different fields of study.
Alternative Assessment Procedures in Iranian EFL Writing Classes: The Washback Effect and Learners’ Attitudes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the washback effect of three alternative assessment procedures, namely oral-conferences, portfolios, and corpora-based feedback on the writing achievement and attitudes of Iranian EFL university learners. The participants taking part in the study were 156 native Iranian students in a mixed Reading-Writing course. Through the two three-month semesters, the learners were studied in terms of three experimental and one control groups. It should be mentioned that revision was a major component of the pedagogy and learners were asked to incorporate feedback into their revision processes. The findings revealed that the aforementioned assessment procedures led to a significantly better performance of the participants and created a considerable change in their attitudes.
English Vocabulary Learning Strategies: the Case of Iranian Monolinguals vs. Bilinguals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main objective of the present study was to investigate the differences between Iranian EFL monolinguals and bilinguals in terms of vocabulary language learning strategies. In fact, it was an attempt to investigate whether bilingual/ monolingual learners differ significantly in using vocabulary learning strategies. To this end, 70 EFL, 45 monolingual (Persian) and 25 bilingual (Arabic-Persian) pre-university students were selected to answer Schmitt’s Vocabulary Learning Strategies Questionnaire (VLSQ). The participants were homogeneous in terms of age, sex, nationality and level of instruction. Following the administration of a general English proficiency test and one VLSQ, interviews were conducted. Then, descriptive statistics and independent t-test were used to analyze the data. The findings obtained through comparison revealed significant dissimilarities between bilinguals and monolinguals’ usage of determination, memory, cognitive and metacognitive strategies. There was no significant variation, however, in their use of social strategies. Further, interviews exhibited some aspects that were not mentioned in the VLSQ.
Comment introduire l''affiche publicitaire dans une classe de langue(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به نقش جنسیت نویسنده در ارائه ی جزئیات در داستان بر اساس دستور نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضرتلاشی برای تعیین بسامد و نقش جزئیات، با رویکردی مقابله ای بین نویسندگان زن و مرد، در چارچوبʼ دستور نقشگرای نظام مندʻ است. دو داستانʼ تیله-شکسته ʻنوشته سیمین دانشور (1380) و داستانʼ همانطورکه بودʻ نوشته جعفرمدرس صادقی( 1385) داده های پژوهش حاضر هستند که بر اساس مفاهیم مطرح در ʼ فرانقش اندیشگانیʻ و نظام گذرایی بررسی شده اند. از آنجا که ارائه اطلاعات جزیی در دستور نقشگرا در قالب افزوده های حاشیه ای در متن بازنمایی می شود، ابتدا افزوده های حاشیه ای موجود در هر دو داستان استخراج و با توجه به اصول دستور نقشگرا و بافت زبانی طبقه بندی شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که دانشور نسبت به مدرس صادقی از افزوده های کمتری استفاده کرده است ولی تنوع افزوده های به کار رفته در آثار او، بیشتر است. در هر دو داستان تعداد افزوده های مربوط بهʼ مکانʻبیشترین میزان را به خود اختصاص داده است. در اثر نویسنده ی مرد هیچ افزوده ای مربوط بهʼ منبع و ظاهرʻ به چشم نمی خورد؛ در حالی که نویسنده ی زن، این افزوده ها را به کار گرفته است. دانشور تمام آن ها را به صورت نقل قول بیان می کند؛ بدین صورت که وی در روایت داستان از دهان شخصیت اول، در هر موقعیتی به خوبی حرف های دیگران را به خاطر می-آورد. به نظر می رسد بررسی متون ادبی از این منظر زوایای جدیدی از این آثار را در ادبیات داستانی، نقد ادبی و سبک شناسی آشکار می کند. معرفی این مقوله و کاربست آن در سبک شناسی داستان از دیگر اهداف جستار حاضر است.
درآمدی بر گویش نهاوندی
حوزههای تخصصی:
مقایسه تاثیر دو نوع برنامه ریزی بر عملکرد نوشتاری زبان آموزان ایرانی از حیث روانی، دقت و پیچیدگی نوشتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق پیش رو مقایسه تاثیر دو نوع برنامه ریزی شامل برنامه ریزی قبل از تکلیف و برنام ریزی همزمان در عملکرد نوشتاری زبان آموزان ایرانی از حیث دقت، روانی و پیچیدگی بود. بدین منظور از ۱۳۴ زبان آموز ایرانی که دارای بسندگی زبانی متفاوتی بودند خواسته شد تا دو تکلیف نوشتاری متفاوت را تحت این دو نوع برنامه ریزی انجام دهند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که هیچ یک از انواع برنامه ریزی در دقت نوشتاری تاثیری ندارد. با این وجود، برنامه ریزی همزمان باعث افزایش روانی نوشتار شد و برنامه ریزی قبل از تکلیف باعث افزایش پیچیدگی نوشتار. یافته ها همچنین بیانگر آن بودند که افراد با بسندگی بالاتر زبانی در هر سه مورد دقت، روانی و پیچیدگی عملکرد بهتری از افراد با بسندگی پایین تر زبانی در هر ۲ نوع برنامه ریزی داشتند. این بدان معنا است که هیچ تعاملی بین نوع برنامه ریزی و میزان بسندگی زبانی وجود ندارد.
ویژگی های زبانی و محتوایی دوبیتی های عامیانة تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوبیتی، شعر عامیانة چهارمصرعی، متداول ترین قالب شعری ایرانیان است و آن را بازماندة شعر هجایی دورة ساسانی می دانند. دوبیتی از دیرباز با موسیقی همراه بوده است و این نیز از قدمت آن حکایت دارد. به دوبیتی فهلویات نیز گفته اند. دوبیتی زبانی عامه فهم، وزنی ساده و ساختاری روان دارد و با احساس، اندیشه و زندگی اقوام گره خورده است. از این رو، با بررسی دوبیتی های هر قومی می توان به فضای فکری، روحی، واژگانی و زبانی آن قوم پی برد. در این مقاله، بیست وچهار دوبیتی از مجموعة چهارصد دوبیتیِ جمع آوری شدة بخشی از قوم تالش را از نظر زیبا شناختی، زبانی و محتوایی بررسی می کنیم. این دوبیتی ها نمایندة تمامیِ دوبیتی های جمع آوری شده اند. اغلب دوبیتی ها دست مایة موسیقی و آواز بوده اند، از نظر زبانی متحول شده اند، و واژه ها و ترکیب های قدیمی کمتر در آنها دیده می شود.
حالت نحوی ضمیر مستتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حالت نحوی ضمیر مستتر همواره یکی از چالش های نظریة زبان از آغاز کار دستور زایشی تاکنون بوده است. دستوریان حاکمیت و مرجع گزینی، این مقولة تهی را بر اساس قضیة ضمیر مستتر، بدون حالت نحوی انگاشتند. اما فقدان حالت، و نیز اتکا به مفهوم حاکمیت، ضمیر مستتر را متفاوت از هر عنصر اسمی دیگر می کرد. به منظور پرهیز از این وضع، فرضیة حالت تهی در آغاز کار برنامة کمینه گرا این عنصر را دارای حالت نحوی تهی دانست که آن را با هستة زمان واقع در بندمتمم در ساخت های کنترلی ناخودایستا بازبینی می کند. فقدان محتوای این نوع نگرش به حالت، هم از نگاه نظری و هم از دید تجربی مورد نقد قرار گرفت. سرانجام استدلال شد که چنانچه ضمیر مستتر بتواند حالتی را از خود بروز دهد، آن گاه همچون دیگر عناصر اسمیآشکار، داراییک حالتنحوی متعارف خواهد بود. بر این پایه، کاوش کنونی تلاش می کند به نقد و بررسی دیدگاه های پیشین دستوریان دربارة حالت ضمیر مستتر پرداخته و نشان دهد این عنصر پنهان دارای یک حالت متعارف ساختاری است که آن را با هستة زمان بند متمم در ساخت های کنترل خودایستای التزامی بازبینی می کند.