فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مطالعه فصاحت کلام از نظر روانشناسی زبان، پژوهش حاضر سعی دارد تا با بکارگیری مدل روانشناختی زبان لولت (1999) به بررسی ناکارآمدیها تولید گفتار به زبان دوم بپردازد. به منظور انتخاب سخنگویان (غیر)فصیح زبان انگلیسی، یک مقیاس تحلیلی سنجش فصاحت کلام استفاده شد. سپس ناتوانایی ها و راهبردهای تولید کلام ازطریق دو پرسشنامه و مصاحبه سنجیده شدند. نتایج حاکی از این بودند که سخنگویان غیرفصیح اغلب از دانش زبانی محدود رنج می بردند و در فهم سخن مخاطب خود مشکل داشتند. به ویژه، آنها نمی توانستند از واژگان، ساختارهای دستوری، و قواعدآوایی مناسب برای بیان منظورشان استفاده کنند. آنها همچنین از راهبردهای مؤثری استفاده نمی کردند که منجر می شد کلامشان منقطع شود. در مقابل، سخنگویان فصیح از دانش و مهارت زبانی بهتری برخوردار بودند و نیز از راهبردهای حل ناتوانی مؤثری استفاده می کردند. آنها با تلاش برای پوشش مشکلات ارتباطی، و بحث و گفت و گو در مورد منظورشان با مخاطب به استفاده موثرتری از راهکارهای پردازشی و ارتباطی مبادرت ورزیدند. یافته های این پژوهش تصدیق کردند که هر تلاشی برای فهم بهتر، بهبود، و ارزیابی فصاحت گفتار به زبان دوم باید حول محور یک رویکرد روانشناختی زبان ِ در تولید گفتار باشد.
متنهای دورگه
حوزههای تخصصی:
"در مطالعات ترجمه اصطلاح دورگه به منتهایی اطلاق می شود که آمیزه ای از دو زبان و دو فرهنگ مختلف باشند. این اصطلاح هم در مورد متنهای ترجمه شده به کار می رود، یعنی متنهای مقصدی که نشانه های زبان و فرهنگ مبدا در آنها حفظ می شود، و هم در مورد متنهایی، به ویژه ادبیاتی، که آمیزه ای از زبان مستعمره ها و استعمارگران سابق باشند، مثلا شعر یا رمانی که نویسنده ای هندی به زبان انگلیسی بنویسد و در آن نشانه های فرهنگی خود را حفظ کند.
مقاله حاضر نشان می دهد که ادبیات مهاجرت هم در واقع مجموعه متنهای دورگه ای است که به دست نویسندگان مهاجر نوشته می شود، و نتیجه می گیرد که نویسنده پسااستعماری، با نویسنده مهاجر در این جنبه اشتراک دارد که هر دو دورگه اند و در جستجوی هویت تازه ای هستند، هویتی که در جهان بینابین قرار دارد و منجر به پدید آمدن متنهایی می شود که هم از لحاظ زبانی و هم از لحاظ فرهنگی، به همان فضای بینابین تعلق دارند، یعنی فضایی و جهانی که بین فرهنگ بومی و فرهنگ استعمارگر یا مهاجرپذیر قرار دارد."
المصاحبه اللفظیه فی شعر إمرئ القیس (دراسه دلالیه) (باهم آیی واژگانی در شعر امرئ القیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین وبرجسته ترین مشخصه های هر زبانی باهم آیی های واژگانی است که نهایتًا به انسجام واژگانی می انجامد. باهم آیی در معناشناسی به عنوان یکی از روابط معنایی در سطح واژگان قلمداد می گردد که در تمام زبانها نمود دارد وتنها مختص یک زبان نیست. در این میان بررسی باهم آیی ها در شعر جاهلی امری قابل توجه است. هدف از انجام این پژوهش نگاهی نو به زبان شاعرانه امرؤالقیس شاعر مشهور دوره جاهلی است؛ لذا در این مقاله ابتدا به بررسی پیشینه کاربرد اصطلاح مذکور در غرب وسپس معادلهای آن در زبان عربی پرداخته شده وسپس انواع باهم آیی ها در دیوان وی طبقه بندی وتحلیل شده است. بررسی باهم آیی در شعر جاهلی واز جمله در شعر امرئ القیس می تواند نقش مهمی در جهت فهم عمیقتر وبهتر شعر عربی پیش از اسلام، ایفا نماید والگویی برای تحلیل معناشناختی زبان وادبیات عربی ارائه نماید. واژگان کلیدی: معناشناسی، باهم آیی، باهم آیی اسمی، باهم آیی فعلی، إمرؤ القیس، شعر جاهلی.
Techniques and Procedures in using video in ESL classes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Role of Conceptualizable Agent in Overpassivization of English Unaccusatives in Iranian English Majors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is an attempt to explore the effect of one of the pragmatic elements of discourse (namely the conceptualizable agent) on overpassivization of English unaccusative verbs. Through employing the questionnaire originally used by Ju, (2000), 206 Iranian intermediate and advanced English majors were asked to choose the more grammatical form (active or passive) in target sentences with unaccusative verbs. Each target sentence was embedded in two different contexts expressing external and internal causation. The participants' performance supported the hypothesis that unaccusatives were overpassivized more when the discourse context offered a conceptualizable agent, and that monadic unaccusative verbs were passivized more than dyadic ones. The learners recognized conceptualizable agents offered by the discourse context and their judgments on sentence acceptance were influenced by these agents. Since, in the literature, other researchers like Ju (2000); Oshita (1997); Yip (1995); and Zobl (1989) reported that many non-native English learners cross- linguistically over-passivize unaccusative verbs, it provided additional support for the claim that these errors are language universal rather than language specific. Thus, this paper argues against a purely syntactic analysis of interlanguage errors such as overpassivization and talks in favor of an approach that takes pragmatic factors into account as well.
بررسی هم معنایی گزاره ای، توصیفی و نسبی میان فعل های سادة فارسی و متناظرهای معناییِ مرکّب آنها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحقیقی معنی شناختی است که به منظور بررسیِ معناییِ فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای مرکبِ معنایی آنها صورت گرفته است. در این بررسی، نخست، نگارنده طرز تلقی خود از فعل ساده و مرکب را ارائه می کند و پس از آن، به انواع تناظر میان فعل های ساده و مرکب می پردازد. در ادامه، پس از بحثی مختصر دربارة هم معنایی و سه نوع از آن که در این پژوهش مبنای تحلیل ها قرار می گیرند، یعنی هم معنایی گزاره ای، هم معنایی توصیفی و هم معنایی نسبی، نگارنده می کوشد به صورت مستدل و با ارائة مثال مشخص کند که از انواع سه گانة هم معنایی، کدام نوع یا انواع میان فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای معناییِ مرکب آنها برقرار است. پیکرة مورد بررسی برای دستیابی به این هدف شامل گروهی از فعل های سادة فارسی و دارای متناظرهای معناییِ مرکب است که از فرهنگ هشت جلدی سخن برگرفته شده اند. با بررسی این پیکره که در انتها، در بخش پیوست، آمده است، مشخص می شود که هم معنایی نسبی میان فعل های مذکور به چشم نمی خورد، اما هم معنایی گزاره ای و توصیفی میان آنها برقرار است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای آموزش بهینة معنی شناسی و آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان مفید باشد.
بررسی تاثیر جنسیت براستفاده از مغلطه های بی قاعده بحث و استدلال در نوشته های استدلالی انگلیسی زبان آموزان ایرانی در سطح پیشرفته توانایی زبان انگلیسی ( A Gender-based Study of Informal Fallacies of Argumentation: The Case of Iranian Advanced EFL Learners’ Writing)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیر جنسیت براستفاده از مغلطه های بی قاعده بحث و استدلال در نوشته های (مقالات) استدلالی انگلیسی زبان آموزان ایرانی در سطح پیشرفته توانایی زبان انگلیسی می پردازد. مجموعه متون مورد بررسی این مطالعه شامل 120 نوشته ی زبان آموزان دختروپسر بود. سن و رشته ی دانشگاهی زبان آموزان دیگرمتغیرهای مستقل تحقیق بودند. نه نوع مهم مغلطه های بی قاعده در متون بررسی شدند و فراوانی های به دست آمده ازطریق تست آماری مانوا تحلیل شدند. به طورکلی برای مغلطه های بی قاعده ، نتایج تست های آماری مالتی وریت برای همه ی متغیرهای مستقل و تعامل آنها تفاوت معناداری را نشان نداد ولی سه مورد تفاوت مجزا مشاهده شد. در پایان تحقیق ، نتایج مطالعه در مقایسه با پژوهش های قبلی بررسی شده است و دستاوردهایی پیشنهاد شده است.
نقدی بر کتاب «زبان هفتم» بر اساس مدل سیزر و باشتورکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقدی که پیش روست بر پایه مدل سیزر (Cisar, 2000) که طبق استاندارد انجمن امریکایی آموزش زبانهای خارجی American Council on Teaching of Foreign Languages (ACTFL) جهت بررسی کتاب های آموزش زبان طراحی شده به رشته تحریر درآمده است. افزون بر این، به منظور بررسی هر چه دقیق تر این کتاب، از مدل باشتورکمن (Basturkmen, 2006) نیز از منظرهای مختلف بهره گرفته شده است. نتایج این بررسی حاکی از آن است که هر چند نگارندگان کتاب مذکور به میزان قابل تاملی در مرتفع ساختن ضعفهای موجود در مجموعه های قبلی موفق بوده اند، به زعم نویسندگان مقاله حاضر هنوز کاستی هایی در شیوه تنظیم این کتاب مشهود است. از جمله اینکه، علیرغم بهره گیری از تصاویر متعدد و مرتبط، بنظر می رسد در برخی موارد، استفاده از امکانات بصری و دیداری بیشتر، می تواند به فهم بهتر مطالب کمک شایانی بکند. همچنین، اگرچه مولفان در تعالی فرهنگ اصیل بومی و هویت ملی مبتنی بر ارزشها و باورهای اسلامی بسیار موفق بوده اند، شاید پرداختن به دستمایه هایی از فرهنگ زبان مقصد نیز ضروری است و جهت ایجاد انگیزه بیشتر در یادگیرندگان بهتر است از تنوع بیشتری در طراحی تمرینات درسی در ویرایشهای بعدی کتاب استفاده گردد
دگرگونی مفهوم «فر» در نوشته های سغدی
حوزههای تخصصی:
تاثیر ساختار کلامی پزشک و بیمار بر میزان رضایتمندی بیماران/سلمانیان- ابراهیمی- روشن- بابا محمودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مهارت های ارتباط کلامی پزشک از مهم ترین عوامل کسب اطلاعات لازم از بیمار، تشخیص و درمان بیماری و عامل مؤثری در رضایت بیمار است، سعی شده است تا در این پژوهش با استفاده از سبک پاسخ گویی کلامی طبقه بندیاستایلز و اندازه گیریانواع پاره گفتارها، تأثیر ساختار کلامیپزشکوبیماربرمیزانرضایتمندیبیماران مورد ارزیابی قرار گیرد. این مطالعهبا جمع آوریاطلاعات 26 پزشک و 101 بیمار و ضبط مکالمات آنها و نظرسنجی میزان رضایت مندی بیمار در پنج مرکز آموزشی - درمانی دولتی دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شده است. 1/95 % از بیماران رضایت خود را از این گفتگو اعلام نمودند (5/54 % راضی و 6/ 40 % کاملاً راضی)؛بین رضایتمندی بیماران و استفاده از پاره گفتارهایی که دلالت بر فهم کلام پزشک داشت یا در مورد نحوة درمان اعلام نظر می کرد، ارتباط معنی دار وجود داشت )02/0>P)؛بین استفادة پزشک از پاره گفتارهایی که دلالت بر آگاهی از وضعیت بیمار داشت و پاره گفتارهای نشان دهندة دریافت مفهوم کلام بیمار و رضایت بیمار نیز تفاوت معنی دار بود (05/0>P). زمانی که پزشک، بیماری و درمان را شرح داد و با سئوالاتی، بیمار متوجه شد که پزشک در پی یافتن مشکل اوست،درصد رضایت بیمار بالا رفت. بیشتریننارضایتی ها هنگامیبود کهبیمارحسنمودپزشککاملاًمتوجهمشکلاونشدهاست یازمانیکهپزشکدراختیارویگذاشته است،کافینبوده است.استفادة پزشکازپاره گفتارهاییکه اطلاعات عینی به بیمار می دهد یا کلماتی که بیمار را به ادامة کلام تشویق نموده، مکالمه را تسهیل کند، رضایت بیمار را افزایش می دهد و فرایندتشخیصو درمانبیماریتسهیل می شود.
Mental Lexicon
واژه های ویژه زبان فارسی: خلأهای موجود در انطباق واژگانی فارس نت با شبکه واژگانی پرینستون (وردنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی انطباق فارس نت با شبکه واژگانیِ انگلیسی پرینستون (وردنت) می پردازد و در پی پاسخ به پرسش های زیر است: آیا دسته های هم معنایی که در فارس نت بدون تطابق با وردنت اند، واژه های ویژه زبان فارسی اند؟ به عبارت دیگر آیا این واژه ها در زبان انگلیسی آمریکایی و یا شبکه واژگانی پرینستون واقعاً خلأ واژگانی به شمار می روند؟ پرسش دیگر اینکه این موارد را چگونه می توان تقسیم بندی کرد و درصد هرکدام به چه میزان است؟ آیا می توان برای بعضی از آن ها با کنکاش و بررسی بیشتر معادلی در انگلیسی یا وردنت پرینستون یافت؛ به عبارت دیگر آیا می توان گفت، خلأ واژگانی نیستند؛ بلکه علت، عدم سهولتِ یافتن معادل های آن هاست؟ به این منظور، با بررسی نمونه ای شامل 2000 دسته هم معنای فارس نت به مواردی که بدون انطباق با دسته های هم معنای وردنت اند، پرداخته می شود. دسته های هم معنای یادشده استخراج می شوند که حدوداً پانزده درصد از نمونه ها را به خود اختصاص می دهند. طبقه بندی و بررسی موارد یادشده حاکی از این امر است که درحدود دوسوم از مواردِ بدون انطباق، واژه های ویژه زبان فارسی اند و یک سوم دیگر به علل دیگری بدون انطباق اند که بسیاری از آن ها واژه های ویژه زبان فارسی نیستند. در پایان با تکمیل اطلاعات موجود در وردنت و فارس نت برای برخی از دسته های هم معنای بدون انطباق در فارس نت می توان معادل هایی در وردنت یا زبان انگلیسی یافت و با تکمیل اطلاعات وردنت می توان میان دسته های هم معنای فارس نت و آن ها انطباق برقرار کرد.
نشانه- معناشناسی نور در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهشِ حاضر کارکرد نور در شعر سهراب سپهری بر اساس دیدگاه نشانه- معناشناختی، بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی از پژوهشِ پیش رو، بررسی وضعیت گفتمانی و تحولی نور در شعر سپهری با تکیه بر چهار دیوان شعر او با عنوان های «شرق اندوه»، «مسافر»، «صدای پای آب» و «حجم سبز» می باشد. پرسش های اصلی پژوهشِ پیشِ رو این است که نور در شعر سپهری چه حالت هایی پیدا می کند، چگونه به جریان در می آید و گسترش می یابد؛ همچنین چگونه می تواند معناآفرینی کند؛ همچنین نور و همبسته های نوری با کدام نظام های نشانه- معناشناسی ارتباط دارند؟ و آیا می توان برای نظام نوری در شعر سپهری الگویی معرفی کرد. فرضیه ما این است که نور به عنوان یک ابژه معناساز عمل می کند و از طریق رابطه زنجیره ای حواس و در تعامل با حس های مختلف دیداری، جسمانه ای، لامسه ای، بویایی و حسی- حرکتی معناآفرینی می کند. درواقع، نظام رخدادی و شوشی نور بستری را فراهم می آورد تا نظام زنجیره ای حسی شکل بگیرد. سوژه و ابژه در پرتو این نظام و در رابطه ای ادراکی- حسی در تعامل با هم قرار می گیرند. نتیجه چنین فرایندی برخورداری شوش گر از حضوری استعلایی است. پژوهشِ حاضر با تحلیل نظام گفتمانی نوری توانسته الگویی را از چگونگی استحاله و استعلای گفتمان از منظر نور در شعر سپهری تبیین کند.
Effective Factors on Naming Practices in Iran: Sociopolitics or Dialect(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Naming as an inseparable sign of a country’s language has attracted the attention of many linguists to formulate and test hypotheses regarding the culture and language of the people of a certain area. Iran appears like a proper destination for conducting a research focusing on naming based on several factors such as geography or chronology. The present article aims to take a specific look at the impact of political era (sociopolitical factors) in addition to dialect over naming practices. Chronological data is gathered from 5 politically significant consecutive periods. Separately, 5 districts are chosen speaking 4 different native dialects to examine the second hypothesis regarding the influence of dialect on naming. 50 most popular names were collected on the two aforementioned different bases and analysis was conducted by SPSS software. The results revealed that time with concentration on political spans did not form an influential factor except for minor fluctuations. The other hypothesis regarding the factor of dialect is rejected for male names while females do confirm a limited consistency of dialect and name choice in most of the areas.
توصیف و تحلیل کانونی سازی گسسته در زبان گیلکی (گویش اشکورات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ساخت کانونی سازی گسسته، یک سازه واحد زیرساختی مانند ساخت ملکی گسسته شده و بخشی از آن پیش آیند و بخشی دیگر ابقا می شود. این ساخت را می توان براساس اینکه هسته (سازه کانونی) از درون بند پایه یا بند پیرو حرکت کرده، به دو نوع کوتاه و بلند تقسیم کرد. سازه پیش آیند دارای مشخصه کانون و تقابل است و تکیه زیروبمی نیز روی آن قرار دارد. تبعیت از جزیره و اصل کوتاه ترین حرکت، عدم گسستگی متمم حرف اضافه، همبستگی بین پاره جمله ها و ساز ه های پیش آیند، و پیش آیند شدن بخشی از یک اصطلاح-پاره از مهم ترین ویژگی های نحوی این ساخت هستند و تمام آنها مؤید تحلیل حرکت اند. در این ساخت، هسته گروه کانون واقع در بالای گروه زمان دارای مشخصه کانون تعبیرناپذیر است. پس از بازبینی مشخصه مزبور از طریق تطابق، مشخصه [EPP] سبب حرکت غیرموضوع سازه کانونی می شود. در مقالة حاضر ساخت فوق و فرایندهای آن در زبان گیلکی (گویش اشکورات) مورد توصیف قرار می گیرد.
مطالعه مشکلات ترجمة متون عرفانی با تأکید بر ترجمه کتاب عبهرالعاشقین اثر روزبهان بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عرفانی (ادب صوفیه) از حیث تنوع و غنا در فارسی و عربی اهمیت خاص دارد و همواره ترجمه آن مورد توجه بسیاری از مترجمان غربی بوده است. این نوع ادبی وجوه متعدد و مهمی دارد که شامل نظم، نثر، فلسفه، اخلاق، تاریخ، تفسیر، دعا، مناجات، حدیث و موسیقی است. لذا ترجمه آن نسبت به سایر متون سخت تر و دارای ریزش های بیشتری است. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است، مشکلات پدید آمده به هنگام ترجمه متون عرفانی در بررسی کتاب «عبهرالعاشقین» اثر روزبهان بقلی شیرازی است. درست است که تعریف ترجمه برگردان متنی از زبان مبدأ به زبان مقصد بدون کوچکترین افزایش یا کاهشی در صورت و معنی آن متن می باشد، لیکن این تعریف فقط جنبه نظری دارد؛ زیرا هیچ پیامی را بدون تغییر در صورت و معنی آن نمی توان از زبانی به زبان دیگر منتقل کرد به خصوص آثار عرفانی روزبهان بقلی که دربردارنده جهانی پر رمز و راز است و خیال انگیز. آنچه تأثیر بسیار عمیقی بر خواننده آثار روزبهان می گذارد، سبک اوست که برخی مواقع ترجمه آن به اندازه ترجمه آثار امام محمد غزالی دشوار است، از آن روی که آرایش و جمله بندیِ قوی تر و ژرف تری دارد.