فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
157 - 187
حوزههای تخصصی:
Parallel with the global outbreak of Covid-19 disease in 2020 which widely affected the educational milieu, many institutions of higher education shifted to fully online blended and/or synchronous courses and programs. The extent to which each of these modalities (i.e. fully online blended courses versus online real-time ones) may contribute to language learners’ achievement is largely unknown. Previous studies on blended learning (BL) across various disciplines including foreign language teaching have largely focused on courses featuring a combination of face-to-face and online sessions. This quantitative quasi-experimental study presents an attempt to compare the effectiveness of a fully online blended technical English course with a mix of online synchronous sessions and asynchronous interactive content with that of an online real-time course. The language achievement of 25 university level students attending this online blended course was compared with that of students in an online synchronous course. Drawing on independent and paired sample t-test results obtained from two sets of pre and posttests, it was observed that while both groups performed significantly better in the final language achievement test, students in the fully online synchronous course outperformed those in the blended one. The findings speak to the significance of careful design of online blended courses in terms of session and content delivery along with the essence of increasing peer-to-peer and learner-teacher interaction opportunities to improve the effectiveness of these courses for language learners.
تأثیر تعداد واکه بر فضای واکه ای زبان فارسی در هنگام یادگیری واکه های زبان آلمانی: پیش بینی کلیدی نظریه پراکندگی سازگاریافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اعتبار پیش بینی کلیدی نظریه پراکندگی سازگاریافته در مورد سازماندهی واکه ها بررسی شده است که براساس آن، هر چه تعداد واکه در یک نظام واکه ای بیشتر باشد مساحت فضای آکوستیکی جهت ایجاد تمایز ادراکی بین واکه ها بزرگتر می شود؛ بدین معنی که زبان هایی که دارای تعداد واکه بیشتر هستند فضای واکه ای بزرگتری را به خود اختصاص می دهند. جهت بررسی این فرضیه بسامد سازه اول و سازه دوم واکه های مشترک زبان فارسی و زبان آلمانی که توسط فارسی زبانان آلمانی آموز در بافت CV:CC و مساحت فضای واکه ای زبان فارسی و زبان آلمانی که توسط آلمانی آموزان فارسی زبان در سه سطح پایه، متوسط و پیشرفته تولید می شود بررسی شده است. این تحقیق با استفاده از روش پاجت و تاباین(2005) و شاخص های مساحتی بکر-کریستال (2010) که بین تعداد واکه و مساحت فضای واکه ای با استفاده از نرم افزار R و بسته PBSmapping استفاده می کند نشان می دهد رابطه مستقیم مثبت وجود دارد و مساحت فضای واکه ای در زنان در آلمانی آموزان فارسی زبان سطح پیشرفته بزرگتر است و این نظریه در این گروه تایید شد در صورتیکه در بقیه گروه ها و مردان این اصل از نظریه تایید نشد.واژه های کلیدی: فضای واکه ای، کشش واکه ها، مساحت فضای واکه ای، زبان آلمانی، زبان فارسی، نظریه پراکندگی سازگاریافته
واکاوی ساختمان دستوری گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی (B2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
409 - 431
حوزههای تخصصی:
واکاوی داده های زبانی از جنبه های گوناگون کمک بزرگی به علمی تر شدن فرایند آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می کند. پژوهش حاضر با هدف برداشتن گامی کوچک به منظور آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان انجام شده است. پرسش اصلی، چگونگی ساختمان دستوری گروه های اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی است. تعیین پرکاربردترین و کم کاربردترین وابسته های گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان و نیز سنجش کارآمدی دستور توصیفی باطنی از مسائل فرعی پژوهش به شمار می آیند. پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و با استفاده از پیکره ای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی36 فارسی آموز چینی در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) برپایه دستور توصیفی باطنی انجام گرفته است. براساس یافته های پژوهش، بیشتر گروه های اسمی(84%) هیچ وابسته ای نداشتند؛ در گروه های اسمی تک وابسته که 15% مجموع گروه های اسمی را به خود اختصاص دادند، وابسته های پیرو «اسم»، «صفت» و وابسته پیشرو «اشاری/سور » بیشترین فراوانی را داشتند. در گروه های اسمی دو وابسته که حدوداً 1% مجموع گروه های اسمی را داشتند و نیز در معدود گروه های اسمی سه و چهار وابسته ای، وابسته پیرو «اسم» و «صفت» بیشترین فراوانی را داشتند. به طورکلی، یافته ها نشان از توانایی یا تمایل اندک فارسی آموزان در گسترش ساخت درونی گروه های اسمی با وابسته های پیشرو و پیرو داشت. در سطح جزئی تر یافته ها توانایی یا تمایل بیشتر فارسی آموزان چینی به کاربرد وابسته های پیرو نسبت به وابسته های پیشرو را نشان داد. به نظر می رسد با آموزش ساختمان دستوری گروه اسمی به فارسی آموزان می توان کیفیت نوشتار آنان را افزایش داد. پژوهش همچنین کارایی دستور توصیفی باطنی در توصیف دقیق نوشتار فارسی آموزان چینی را تأیید کرد.
بررسی فرایندهای واژه آفرینی و واژه سازی در کودکان 2 تا 6 ساله فارسی زبان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
433 - 456
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای ساخت واژه در 121 کودک 2 تا 6 ساله فارسی زبان تهرانی پرداخته شده است. داده های پژوهش از طریق مشاهده رفتار زبانی و مصاحبه با این کودکان و والدین آن ها، و پرسش نامه کتبی جمع آوری شده، و سپس بر اساس چارچوب بوی (2007) دسته بندی و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که در میان فرایندهای واژه سازی، اشتقاق بیشترین میزان کاربرد، و دوگان سازی کمترین کاربرد را داشته است. از میان فرایندهای واژه آفرینی نیز کوتاه سازی کاربرد بیشتری نسبت به آمیزش داشته است. در میان کل فرایندها نیز ابداع با 26% بیشترین میزان کاربرد را داراست. همچنین به نظر می رسد نوع واژه های ساخته شده با سن کودک ارتباط مستقیم دارد. فرایند ابداع بیشترین میزان کاربرد را در میان کودکان دوساله دارد و با افزایش سن کودک فرایند هایی چون ابداع و کوتاه سازی جای خود را به فرایندهای صرفی نظیر ترکیب و اشتقاق می دهند، به طوری که در سنین 4 تا 6 سال میزان استفاده از فرایند های ترکیب و اشتقاق برای ساخت واژه های جدید بیشتر می شود. یکی از مهم ترین دلایل این امر را می توان میزان شناخت و آگاهی کودک نسبت به فرایندهای صرفی واژه سازی دانست که با افزایش سن او ارتقاء می یابد.
بررسی حرکت فراگیر پرسش واژه در کردی سنندجی: بر اساس رویکرد ادغام موازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حرکت فراگیر پرسش واژه در ساخت هم پایگی در کردی سنندجی، با استفاده از رویکرد سیتکو (2005) بر مبنای ادغام موازی در ساختار اشراف چندگانه می پردازد. در بررسی داده های گونه کردی سنندجی، شواهد حاکی از آن است که پرسش واژه های موضوعی که حاوی اطلاعات ضروری هستند و در جایگاه های موضوع به عنوان متمم فعل قرار گرفته اند، رفتار ابقایی دارند و بدون حرکت به گستره دامنه خود، در جای اصلی باقی می مانند؛ در این حالت حرکت فراگیر نمی تواند پرسش واژه منفرد در جایگاه مفعولی را تحت تأثیر قرار دهد. در کردی سنندجی، پرسش واژه ها در شرایطی که بین دو بند هم پایه به اشتراک گذاشته شده باشند، می توانند به حاشیه چپ ساخت هم پایه، پیشایند سازی شوند. از طرفی، داده هایی که بندهای شامل آن، خوانش تک جفتی دارند نیز نمی توانند فرض مطلق پرسش واژه در جای اصلی در کردی سنندجی را خدشه دار سازند؛ زیرا در این حالت حرکت پرسش واژه اختیاری است و از این نظر نیز نمی توان ادعا کرد که پرسش واژه ها در کردی سنندجی رفتار آمیخته ای را از خود نشان می دهند. همچنین در داده هایی حرکت فراگیر پرسش واژه از تأثیر تطبیقی تأثر می پذیرد و خلأ موجود در ساخت هم پایه با آن منطبق است. داده ها نشان می دهند که حرکت پرسش واژه افزوده ای در کردی سنندجی به حاشیه چپ، محصول مبتدا شدگی و کانونی سازی است. همچنین، عبارت پیشایند سازی شده، در جایگاه مشخص گر در داخل فرافکن گروه کانون فرود می آید و حرکت پرسش واژه افزوده ای در ساخت هم پایگی، در این گونه زبانی، اختیاری است و در صورت منطقی انجام می پذیرد.
The Effect of an Online Learning Group Program on Learning Motivation of English as a Foreign Language Among Iranian University Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In recent years, the enrollment of English as a foreign language (EFL) has increased significantly in higher education. The aim of this study is investigating the impact of a group learning program which is implemented as online on learning motivation of English among Iranian university students. Forty four undergraduate university students (25 males and 19 females) with the age range of 18 to 30 participated in this study. The Dornyei theoretical framework (2005; 2009) was used to measure the three aspects of motivation (ideal L2 self, ought-to L2self, and L2 learning experience). A pre- and posttest survey and a semi-instructured interview were used as the main instruments. For identifying the differences of the scores of three aspects of motivation, a paired sample T-test was used. The findings showed that there was a significant difference in L2 learning experience prior to and after the program administration and no significant difference were observed regarding the two other aspects. The findings also showed the most motivating feature was interesting learning recourses and tools and the most demotivating feature was technology barriers. Moreover, the findings of the interviews showed that most of the students had positive experience of this project. With the increasing role of English in Iran in all aspects of teaching and learning as an international language, it is crucial for teachers and program developers to care about the motivational drives of learners due to the positive feedback of some programs as the project under the study.
The Effects of Guided Discovery Learning on the Development of Iranian Teenage and Adult EFL Learners’ Syntactic Structures(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Researchers have always been concerned with innovative approaches to facilitate the learning process for language learners. One of the facilitating strategies is guided discovery learning, which can help learners to develop their critical and analytical thinking skills. Hence, the present study is an attempt to discover the effects of guided discovery learning on the development of teenage and adult learners’ syntactic structures. The participants of this study were 34 male EFL Iranian learners in Iranmehr Language Institute, Aleshtar, Lorestan province, Iran. The participants were divided into two experimental groups based on their age (12 to 18 as teenagers, and 18 to 30 as adults). First, the Longman proficiency test was given to the participants to measure their language ability. After that, a pre-test was given to the students regarding syntactic structures before the treatment. Then, every two weeks a post-test was given to the students to assess their gradual development. One immediate and two delayed post-tests were given to the students. In this study, paired and independent samples t-tests were used to compare the development of syntactic structures in the studied groups. The results of this study showed that both groups (teenagers and adults) made an improvement but adults improved more significantly than teenagers. The findings of the study contributed to the practical employment of guided discovery learning as an effective teaching methodology, especially for adults in the process of language learning
علیت در زبان فارسی: مکتب سنت پترزبورگی باندارکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
209 - 226
حوزههای تخصصی:
ساختارهایی با مفهوم علیت که تصور می رود در همه زبان ها وجود دارند، ازجمله ابژه های زبانی هستند که نه تنها در زبانشناسی بلکه در روانشناسی، منطق و فلسفه نیز موردمطالعه قرار می گیرند. به عبارت دیگر علومی که زبان و فعالیت های زبانی را در موقعیت های مختلف با اهداف متفاوت مورد بررسی قرار می دهد، همواره علیت را نیز مورد توجه قرار داده است. پژوهش حاضر، تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که چهارچوب نظری آن بر اساس تئوری دستور کاربردی باندارکو بنا شده است، بدون اینکه تحمیل ساخت زبان روسی بر زبان فارسی موردنظر باشد. مقاله به بررسی مفهوم علیت در جملات مرکب وابسته ساز می پردازد. به عبارت دیگر تظاهر رابطه علیت در جملات مرکب وابسته ساز علی، شرط، هدف و تقابل مورد بررسی قرار می گیرد. برای دستیابی به این مقصود، نگارنده برای توصیف جملات مرکب با مفهوم علیت از محورهای کاربردی- معنایی باندارکو تبعیت کرده است. بر اساس تئوری باندارکو، محورهای کاربردی – معنایی سیستمی از ابزارهای متنوع زبانی (اعم از صرف، نحو، واژه سازی، واژه شناسی و همچنین تلفیق آن ها نظیر واژگانی نحوی و غیره) است که بر مبنای اشتراکات و نقش های معنایی متقابل در یک محور جای می گیرند.
تحلیلِ محتوای زبانیِ مضامینِ یادداشت های خودکشی (مطالعه موردی 30نمونه در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادداشت های خودکشی تنها مدرک قابل اعتنا در پرونده های مرگ مشکوکی است که با عنوان خودکشی در شعب ویژه قتل عمد مطرح می شوند. از همین رو احراز اصالت یا جعلی بودن آن نقش انکارناپذیری در تشخیص قتل عمد از خودکشی و نیز تصمیم قضایی در مرحله تحقیقات مقدماتی و صدور حکم بر عهده دارد. ازآنجاکه محتوای این یادداشت ها دارای «داده های زبانی» است، می توان از رویکرد زبان شناسی حقوقی و یافته های آن در مسائل قضایی در دهه های اخیر بهره برد. این رویکرد منجر به پیدایش پیشرفت علمی در بررسی یادداشت ها ازجمله؛ تحلیل گفتمان، سبک شناسی جنایی، معناشناسی قضایی، تحلیل محتوای مضمونی و ... شده است. این پژوهش با بررسی یادداشت ها از طریق تحلیل محتوای مضامین می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد: آیا مضامین موجود دریادداشت ها تکرار پذیر هستند؟ آیا رابطه معناداری بین مضامین پرتکرار و وقوع آن ها در جامعه آماری نمونه با جامعه آماری وجود دارد؟ این پژوهش با تکیه بر روش تحلیلِ محتوای براون و کلارک (2006) و مورد آزمون دوجمله ای قراردادن نتایج آن، به پاسخ این سوالات دست یافته و از آن به عنوان یکی از قرائن برای مقام قضایی در تشخیص یادداشت های واقعی از ساختگی بهره ببرد.کلیدواژه ها: زبان شناسی حقوقی، تحلیل زبانی، مضمون، یادداشت خودکشی، مشهد
اسم سازی و کاهش ادراک عاملیت در گفتمان: مطالعه ای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا نوع صورت بندی زبانی یک رویداد می تواند بر ادراک افراد از میزان مسئولیتی که متوجه عامل رویداد است تأثیر بگذارد؟ در این پژوهش تأثیر اسم سازی بر قضاوت افراد از میزان مسئولیت عامل در گفتمان بررسی شده است. برای پاسخ به پرسش پژوهش، دو تکلیف طراحی شدند. در تکلیف اول تعداد 331 آزمودنی دو سناریو با موضوع حادثه در رستوران و آلودگی محیط زیست را یک بار در قالب افعال معلوم و یک بار در قالب افعال اسم سازی شده خواندند و میزان مقصر بودن عامل و میزان خسارت واردشده را در قالب طیف لیکرت قضاوت کردند. نتایج نشان داد آزمودنی ها عامل نسخه دارای اسم سازی از سناریوی «رستوران» را به طور معنی داری کمتر مقصر شناختند. اما در سناریوی «محیط زیست» تفاوت معنی داری در مقصر دانستن عامل در حالت اسم سازی و فاقد اسم سازی مشاهده نشد. همچنین، میزان صدمه واردشده نیز در هر دو نسخه از سناریوهای «رستوران» و «محیط زیست» فاقد تفاوت معنی دار بود. به منظور اطمینان از پایایی اثر مشاهده شده در سناریوی «رستوران»، تکلیف دومی مشابه با تکلیف نخست و با موضوع حادثه در جلسه مصاحبه طراحی شد و پرسش خسارت این بار با گزینه های ریالی طرح شد. در این تکلیف 146 آزمودنی غیر از آزمودنی های تکلیف اول به پرسش ها پاسخ دادند. نتایج نشان داد، همانند سناریوی «رستوران»، آزمودنی ها به طور معنی داری میزان مقصر بودن عامل در نسخه دارای اسم سازی را کمتر ارزیابی کردند؛ اما تفاوت معنی داری در پاسخ به میزان خسارت یافت نشد. یافته های این پژوهش نقش اسم سازی در کم رنگ سازی میزان عاملیت در گفتمان را تأیید می کند.
The Efficacy of Using the Flipped Classroom Model on Fluency of Foreign Language Learners' Speech
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
17 - 36
حوزههای تخصصی:
The current study was an attempt to investigate the effectiveness of the flipped classroom model on the fluency of foreign language learners' speech. To this end, fifty undergraduate English Language and Literature students, who had enrolled in a "Listening & Speaking" course, participated in this study. Data were collected through a one-group pre-posttest design and semi-structured interviews. Two raters assessed the learners' four oral presentations. The Praat software and one-way repeated measure ANOVA were used for data analysis. The results showed that the flipped classroom model could significantly develop students' oral fluency. Meanwhile, the findings of the semi-structured interviews indicated that the students were delighted with this approach. From their perspectives, the cooperation and collaboration between students and teachers were undeniable. They also believed that their self-confidence increased. Correspondingly, the results suggest that the language instructors and stakeholders at any level can benefit from this approach, i.e., flipped classroom model to shift the instruction to a practical learner-centered approach.
بررسی کاربرد زبان کُردی در شبکه های سیمای استانی کرمانشاه و کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد زبان ها و گویش های محلی در برنامه های محلی شبکه های سیمای استانی از اهمیت بسزایی برخوردار است و نقش مهمی در پاسداشت زبان و فرهنگ بومی کشور دارد. این مهم در مورد زبان های مرزی شاید از اهمیت بیش تری برخوردار باشد. پژوهش حاضر به بررسی کاربرد زبان کُردی در برنامه های سیمای استانی کرمانشاه و کردستان می پردازد. روش گردآوری داده ها از نوع مشاهده غیرمشارکتی است. جامعه آماری شامل همه برنامه های پخش شده در دو شبکه سیمای استانی کرمانشاه و کردستان است که در آن ها از زبان کُردی استفاده شده است. از میان این جامعه آماری، برنامه های پخششده در بازه دوماهه فروردین و اردیبهشت 1399 به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان گر آن است که برنامه های کُردی شبکه استانی کردستان به لحاظ کمّی و کیفی، مقبول تر از برنامه های کرمانشاه است و تأثیر مثبتی بر نگرش زبانی مخاطبان کردزبان خود می گذارند. مهم ترین آسیب های کاربرد زبان کردی در برنامه های سیمای کرمانشاه عبارتند از عدم توجه به تنوع گویشی در سطح استان؛ استفاده از مجریانی که گفتار کُردی غیراصیل و آمیخته با وام واژه های بیش از حد فارسی دارند؛ عدم توجه به خط کردی و استفاده از آن در برنامه های محلی؛ پایین بودن مدت زمان برنامه های محلی نسبت به کل برنامه های فارسی زبان شبکه؛ نبود برنامه ویژه کودک و نوجوان به زبان کردی؛ نبود سریال های محلی.
کاربرد خلاق رویکرد شناختی در تسهیل آموزش زبان انگلیسی برای کودکان فارسی زبان در سطح متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت در انتخاب راهبردها و شیوه های کارآمد جهت طراحی های آموزشی برای کودکان فارسی زبان در یادگیری زبان انگلیسی، در پژوهش کاربردی نظری حاضر، نظریه دستور شناختی لنگاکر به عنوان یک روش خلاق در آموزش زبان انگلیسی مورداستفاده قرار گرفت. هدف از تحقیق حاضر کاربرد خلاق دستور شناختی در آموزش است که سبب ساده سازی، یادگیری بهتر و توانمندی زبانی می شود که برای رسیدن به آن پرسش های زیر موردتوجه قرار گرفته است: 1. بعد از گذراندن «دوره خلاق شیوه یادگیری توصیف کردن واژه در جمله»، افزایش تعداد واژگانی که با استفاده از ویژگی «مشخص بودگی» در بافت متنی معنادار توسط گروه های کنترل و آزمایش به کاربرده شدند، به چه میزان می شود؟ 2. چگونه می توان از ویژگی «ترکیب های هم نشینی» جهت آسان سازی آموزش ساخت «واحدهای پیچیده زبانی» درجمله ها استفاده کرد؟ در این راستا، بعد از آموزش خلاق به شیوه شناختی از بین 160 نفر، متن 46 نفر از فارسی زبانان به کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس. [1] توصیف کیفی و کمی شدند. درنتیجه با کاربرد دوره های خلاق دستور شناختی لنگاکر، زبان آموزان توانستند با روش صحیح ترکیب و هم نشینی واژگان، به ساخت جملات خوش ساخت زبانی اقدام کنند. گروه آزمایش بعد از گذراندن دوره خلاق شیوه یادگیری توصیف کردن واژه در جمله، توانست از تعداد کل واژگان کتاب درسی 98 درصد واژگان را گسترش دهد و در متون خود بگنجاند. گروه کنترل نیز بدون گذراندن دوره خلاق توانست 44 درصد از کل واژگان را در متون خود به روش صحیح ترکیب و هم نشین کند. از نمودارهای شبه شناختی نیز جهت آسان سازی آموزش استفاده شد. [1] SPSS
Impact of Process and Genre-Based Approaches to Writing on Iranian EFL Learners' Writing Performance across Creativity Levels(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
173 - 194
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating the effect of process-based and genre- based approaches to writing instruction on Iranian EFL learners’ writing performance across high and low creativity levels. The study followed a quasi-experimental design and it was conducted with a homogenous sample of 72 learners who were selected from an initial group of 90 participants from a private language institute in Urmia, Iran. Based on the results of an English proficiency test known as Oxford Placement Test and a test of creativity known as Abedi-Schumacher Creativity Test, the participants were assigned into four groups of 18. The treatment period lasted for 10 sessions including pretest and posttest sessions. The results of ANCOVA statistics showed that the type of instruction had statistically significant effect on the learners’ writing performance, with the higher performance of genre-based over the process-based writing instruction, while the level of creativity had no significant effect on the participants’ writing scores. Furthermore, a significant interaction was observed between instruction type and the learners’ creativity level. The findings of this study have pedagogical implications for teachers, syllabus designers, and practitioners to use appropriate instructional methods in ELT with special attention on learners’ creativity levels.
مقایسۀ برگردان های فارسی داستان کودکانۀ «درخت بخشنده» از منظر پیراترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
308 - 327
حوزههای تخصصی:
پیرامتن، متنی در آستانه متن دیگر است. طرح روی جلد، پیشگفتار، توضیحات پشت جلد، قطع، جنس کاغذ، تقدیم نامه، پانوشت، لوگوی ناشر، سرصفحه و به طور کلی تمامی الحاقاتی که متن را به کتاب بدل می سازند پیرامتن به شمار می آیند. یوسته فریاس، با الهام از مفهوم پیرامتن، اصطلاح پیراترجمه را مطرح می کند. پیراترجمه عبارت است از ترجمه پیرامتن های کتاب، در راستای متناسب سازی آن با سپهر نشانه ایِ زبان مقصد. سازه های پیرامتنی، مجرایی نامرئی برای نفوذ ایدئولوژی مترجم اند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر سازه های پیراترجمه ای بر تغییر گفتمان غالبِ اثر زبان اصلی است. با توجه به کثرت ترجمه های «درخت بخشنده»، اثر شل سیلورستاین، از زبان انگلیسی به زبان فارسی و خوانش های گوناگون مفسرانش، کتاب مذکور برای موضوع ترجمه شناسیِ این مقاله اختیار شده است. در همین راستا، پژوهش پیشِ رو با روش تحلیلی توصیفی در پی تطبیق چگونگی برهم کنشِ سازه های مختلفِ پیرامتنیِ هر یک از این ترجمه ها است. در گستره ادبیات کودک، همواره برهم کنش متن و تصویر مورد توجه نظریه پردازانی همچون اسکات و نیکولایوا بوده است. نوآوری پژوهش حاضر این است که برهم کنش های مدّنظر ایشان را از سطح رابطه متن و تصویر به سطح رابطه سازه های پیراترجمه تعمیم می دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که برهم کنش متن و پیراترجمه به پنج شیوه (تقارنی، تکمیلی، توسیعی، ترکیبی و تناقضی) صورت می پذیرد و مترجمان و همکاران ایشان خوانش متن زبان اصلی را از طریق تغییر شیوه برهم کنش پیراترجمه های آن دستخوش تغییر می کنند. فاصله فرهنگی میان متن زبان اصلی و متنِ ترجمه شده و نیز جایگاه برجسته پیرامتن هایی همچون طرح جلد، قطع و امثالهم در صنعت نشر کتاب کودک ضرورت پژوهش را ایجاب می نماید.
Uncovering Domains of Novice Language Teachers’ Professional Decision Making and Pedagogical Reasoning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
281 - 312
حوزههای تخصصی:
Decision-making and pedagogical reasoning constitute the foundation of teacher professional practice. This qualitative study was conducted to explore novice Iranian EFL teachers’ professional decision-making and pedagogical reasoning in the three domains of (1) planning and preparation, (2) classroom management, and (3) professional responsibilities during the three phases of pre-active, interactive, and post-active teaching. Data from two sources including scenarios and audio journals revealed five novice teachers’ decisions in each domain and their relevant reasoning. Decisions in the first domain were discovered to embody teachers’ choices about materials, teaching methods, and assessment. In the second domain, teachers’ decisions were focused on management, flexibility, and accountability. In the third domain, their decisions were aimed at professional interaction and professional development. Moreover, a new decision domain, ‘dispositions’, was discovered, which comprised novice teachers’ choice of ethical conduct, care, and accountability. This led to the introduction of a new phase of teaching, beyond-active, which greatly influenced all other decision domains and teaching phases. Additionally, novice teachers’ pedagogical reasoning was uncovered to stem from their knowledge, skills, and personality attributes. These findings suggest that knowledge about teachers’ decisions and underlying reasoning provides insights into the scope of their professional knowledge and practice.
بررسی تأثیر «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «تردیدنماها» در گفتار فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل و طبقه بندی «تردیدنماها» و بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد این مقوله زبانی در گفتار روزمره زنان و مردان فارسی زبان است. به منظور نیل به هدف مذکور، یک پرسشنامه محقق-ساخته طراحی و به صورت تصادفی بین 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (15-25 سال، 26-35 سال، 36-45 سال و بالای 45 سال) توزیع شد. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر میدانی و از نوع پیمایشی است و از مؤلفه های کیفی و رویکرد کمّی بهره می گیرد. پس از استخراج انواع تردیدنماها از گفتار گویشوران مذکور از طریق پرسشنامه، به دسته بندی و توصیف آن ها پرداخته شد و در ادامه، بر مبنای آرای هایلند (1996) و وارتالا (2001) و با بهره گیری از آزمون های آماری تی، توکی و آنووا به تحلیل تردیدنماها پرداختیم. یافته ها و نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن است که زنان بیشتر از مردان از «افعال گواه نما» برای نشان دادن تردید استفاده می کنند و میزان کاربرد «افعال قضاوتی» در مردان بیشتر از زنان است. همچنین، نتایج نشان داد که به لحاظ آماری میان استفاده از انواع تردیدنماها، شامل «افعال قضاوتی»، «افعال وجهی» و «گواه نماها» در گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و گویشوران زبان فارسی فقط پنج دسته از انواع تردیدنماهای مورد نظر هایلند و وارتالا را در گفتار روزمره خود به کار می گیرند.
بازخوانی نشانه های زبان ارتباطی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
31 - 44
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی روشی است که در تداوم خردی فلسفی در غرب شکل گرفت اما به صورت ناملموس و منسجم با مخاطب ارتباط برقرار می کند. نشانه شناسی فرآیندی است که هویت خود را بر اساس متن به دست می آورد و به عنوان ابزاری ارتباطی بین معماری و مخاطب به گفت وشنود می نشیند. به عقیده یاکوبسن زبان مبین نشانه ها است و نظریه ارتباطی خود را با ۶ کارکرد (ارجاعی، عاطفی، کنایی، هنری، همدلی و فرازبانی) معرفی می کند. در اینجا ۶ مصداق معماری (زمینه فرهنگی، رمزگان معماری، کاربرد صحیح، ابزار ارتباطی، کارکردی نمادین و رمزگان فرا معماری) را معادل با آن می توان در نظر گرفت. این پژوهش با هدف بازخوانی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن صورت گرفت و دو پرسش در آن مطرح شد. چگونه می توان با تأکید بر نظریه ارتباطی یاکوبسن کتیبه ملحق به فضای معماری را بازخوانی نمود؟ چرا باید این کارکردهای زبانی را در یک اثر بازخوانی کرد؟ در راستای پاسخ به این پرسش ها نخست با استناد به متون کتابخانه ای و مقالات، به تبیین دیدگاه مبتنی بر نظریه زبان شناسی یاکوبسن پرداخته می شود و در ادامه با تأکید بر نشانه شناسی از منظر ساختارگرایان و نیز اندیشه یاکوبسن، مبانی نظری پژوهش تدقیق می گردد. بخش نخست که از نوع کلامی و متن است، واژگان کلیدی و متغیرها توصیف و تحلیل می شوند و در ادامه، این نظریه با بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا مورد تطابق قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که گاهی چندین کارکرد را در یک اثر می توان مشاهده نمود درحالی که یکی از آنها بارزتر از باقی موارد است.
حرف تعریف، نشانه مفعولی و تکواژ جمع در گویش لری بالاگریوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف سه ویژگی صرفی حرف تعریف، تکواژ جمع و نشانه مفعولی در گویش لری بالاگریوه اختصاص دارد. این پژوهش رویکردی توصیفی-تحلیلی به سه مقوله مذکور دارد و برای جمع آوری داده ها با گویشوران لر مصاحبه هایی انجام گرفته است. تکواژ های جمع در این گویش به صورت - yɑ و ʊ هستند و شباهت هایی با تکواژ های ها و -ان در فارسی وجود دارد. تکواژ -en یا -n در لری بالاگریوه نشانه مفعول است و ویژگی های خاصی را در ترکیب نشان می دهد که از آن جمله می توان به ترکیب آن با صفات ملکی در حالت جمع و نه مفرد اشاره کرد. نکره در لری بالاگریوه با ɪ و در حالت صفتی با ɜː بیان می شود در حالی که معرفه با -ke به کار رفته و در حالت صفتی به همراه -e به کار می رود. تکواژ معرفه -ke بیشتر بیانگر دانش مشترکی است که گویشوران از قبل به اشتراک گذاشته اند در حالی که معرفگی با -e به اسمی بازمی گردد که هم اکنون قابل مشاهده است و یا هم اینک با آن آشنا شده اند. ساخت معرفه و نکره در لری بالاگریوه کاملاً از صورتهای فارسی متمایز است.
Adjustments in the Quran Translation Based on Nida and Taber’s Model (A Case Study of Three Translations of Az Zariyat Surah)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The conflict between form and meaning is not a new phenomenon, especially in the translation of sacred texts . The Quran's fusion of style and content, as well as the unparalleled quality of its structure, have made its translation an arduous task for translators. The aim of this descriptive study was to investigate the adjustments to form and meaning in three translations of Az Zariyat surah (by Arberry, Pickthall, and Shakir). The English and Arabic versions of this surah were contrasted based on the semantic and structural adjustments applied by Nida and Taber in the translation of the Bible. The results revealed that more than three-quarters of the adjustments were concerned with semantic adjustments, with lexical expansions being the most common. Furthermore, structural adjustments and reductions were made to a lesser extent compared to other modifications. Translators mostly chose to stick to the source text, describing only ambiguous or abstract words in the source text and avoiding significant reductions. This behavior can be explained by the sensitivity of the Quranic verses and the translators' willingness to remain faithful to the original text . The adjustment framework introduced in the present study may offer promising avenues for tackling the dilemmas in the way of rendering the style and content of the Quranic verses.