فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا مشخصه های تمایزدهنده دستگاه واجی زبان فارسی را براساس ویژگی های تولیدی آنها توصیف می کنیم و سپس جدول مشخصه ای واج های این زبان را ترسیم می کنیم. در بخش بعد، نظریه هندسه مشخصه ها را به اختصار معرفی، و درخت مشخصه ای این زبان را ترسیم می کنیم و از دل آن، درخت های صدایی تک تکِ واج های فارسی استخراج می کنیم. در بخش پایانی این مقاله با ذکر چند مثال از اهمیت تحلیل مشخصه ای در تبیین طبقات طبیعی صداها و طبقات طبیعی مشخصه ها سخن می گوییم، و نهایتا از دو طبقه طبیعی مصوت های بلند و کوتاه در فارسی سخن می گوییم که تنها دارای نیمی از ویژگی های طبقات طبیعی صداها هستند و به همین دلیل آنها را طبقات طبیعی ناقص می نامیم.
فعل مرکب در زبان لاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان لاری هم چون سایر زبان ها و گویش های ایرانی منبع بسیار مهمی در پژوهش های تاریخی، اجتماعی و به ویژه زبان شناسی است. این زبان شاخه ای از زبان های ایرانی جنوب غربی است که توسط اطلس زبان های در خطرِ یونسکو به عنوان یکی از زبان های در خطر معرفی شده است. هدف از این پژوهش بررسی فعل مرکب در این زبان است. این مقاله می کوشد تا به این سوالات پاسخ دهد: چه فرایندهایی در ساخت فعل مرکب در زبان لاری دخیل هستند، سازه غیرفعلی در فعل مرکب در این زبان چیست و ساخت فعل مرکب در این زبان، فرایندی نحوی است یا ساختواژی. داده ها در این زبان به روش میدانی و بر اساس شم زبانی نویسنده به عنوان گویشور بومی گرد آوری شده و به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساخت فعل مرکب در این زبان یک فرایند ساختواژی است؛ زیرا حرکت هسته به هسته نیست بلکه در این زبان عناصری غیر از هسته از جمله قیدها و ضمایر نیز با فعل ترکیب می شوند و فعل مرکب را می سازند. در این زبان دو فرایند عمده ترکیب و انضمام نیز در تشکیل فعل مرکب دخیل هستند. دامنه ترکیب در زبان لاری گسترده و شامل صورت های مختلفی از جمله ترکیب صفت با فعل، اسم با فعل، گروه حرف اضافه با فعل، قید یا قید پیشوندی با فعل و ضمیر با فعل است. اما تنها دو گونه انضمامی مفعول صریح و مفعول بواسطه در این زبان وجود دارند.
مفعول نمایی افتراقی در زبان فارسی: بازنگری رده شناختی نشانه مفعول مستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیری است که پدیده زبان شناختی مفعول نمایی افتراقی، درخصوص چگونگی حالت نشانی مفعول مستقیم، همچون مبنایی برای دسته بندی های رده شناختی زبان های جهان شناخته شده است. با این همه، مفعول نمایی افتراقی در فارسی محل مناقشات میان زبان شناسان بوده است. برخی از آنان بر این رأی رفته اند که مفعول نمایی افتراقی به راستی در زبان فارسی وجود دارد، زیرا برخی از انواع مفعول مستقیم در جملات فارسی با «را» نشان دار می شوند، حال آن که زبان شناسان دیگری، در مقابل، مثال های نقضی را در هر مورد از فارسی آورده اند تا نشان دهند که چنین نیست. از این رو، برخی از زبان شناسان ایرانی ایده مفعول نمایی افتراقی را در فارسی یکسره کنار نهاده و برای «را» نقش کارکردی تازه ای تعریف کرده اند. مقاله حاضر با تبیین مبانی نظری کلی مفعول نمایی نمایی افتراقی، بر آن بوده است تا به شیوه ای مروری تحلیلی به چگونگی کاربرد «را» در جمله های فارسیِ دارای فعل گذرا از منظر تازه ای بنگرد. این رویکرد نظری نه تنها مثال های نقض پیش گفته را توجیه می کند، بلکه همچنین با نگرش تازه ای به مفعول نمایی افتراقی در فارسی می کوشد تا نقش دستوری حالت نشانی مفعول مستقیم را به «را» در این جمله ها بازگرداند. بدین ترتیب، مقاله حاضر با تثبیت نقش «را» همچون نشانگر برخی از انواع مفعول مستقیم، مفعول نمایی افتراقی را در زبان فارسی بازتعریف کرده است. امید می رود با اجرای مطالعات پیکره بنیاد آینده رویکرد نظری حاضر به واسطه شواهد زبانی تقویت شود.
Adaptation and Validation of a Measure for Evaluating Teacher Adaptability in English Teaching Higher Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Adaptive teaching addresses students’ diversity and their immediate learning needs. Particularly, in the high-interactive context of English teaching, fostering adaptive teaching in teacher professional development programs not only stimulates teacher change at the micro level, but also facilitates implementing the organizational and curricular innovations imposed by authorities at the macro level. The current English teaching literature lacks a measure for evaluating and fostering adaptive teaching within higher education. Hence, within the present study, the Interconnected Model of Teacher Professional Growth (IMTPG) was adapted and validated as a measure for evaluating and fostering teacher adaptability for 183 international English teachers in higher education. Structural Equation Modelling (SEM) was employed for validating two different enactment and reflection links in the original IMTPG, and the final adapted IMTPG for adaptive teaching (At-IMTPG) was proposed. The AT-IMTPG can be applied for evaluating how adaptive English teachers are, seeking to resolve the problem of implementing educational innovations by English teachers in higher education. It can also be used to design teacher professional growth programs for fostering adaptive teaching within English teaching higher education. Such a change in the classroom level is hoped to be translated into an educational change in English teaching higher education.
مطالعۀ توصیف شفاهی حالت های احساسی چهره در فیلم های سینمایی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
205 - 232
حوزههای تخصصی:
«توصیف شفاهی» امکان دسترسی آسان به رسانه را برای افراد کم/نابینا مُهیّا می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه و بررسی حالت های احساسی چهره شخصیت ها در نسخه توصیف شفاهی پنج فیلم سینمایی ایرانی است. پژوهشگران ابتدا بر اساس مدل اِکمَن و فِریسِن (2003) نمونه های مربوط به حالت های احساسی چهره شخصیت ها در هر 5 فیلم را مطالعه و تحلیل کردند و سپس از طریق پرسشنامه، نظر مخاطبان را در خصوص توصیف این حالت ها بررسی کردند. پس از تحلیل مشخص گردید که به طور میانگین 60.18% از احساسات شخصیت ها توصیف نشده است. احساسات توصیف شده به ترتیب فراوانی غم، تعجب، خشم، شادی و ترس هستند. نتایجِ حاصل از پرسشنامه با یافته های مرحله اوّل هم خوانی دارد و مخاطبان کم/نابینا اعلام کردند که عناصر غیرکلامی کامل ترجمه و توصیف نشده اند.
حذف و همگونی واکۀ پیشوند التزامی/امری در کردی کلهری: تحلیلی در نظریۀ بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت آوایی تکواژها، بسته به بافت آوایی خاصی که در آن قرار می گیرند، ممکن است دچار تغییراتی شود. این تغییرات در تکواژهای دخیل در ساختمان فعل نمود بیشتری دارد. در مقاله حاضر با نگاهی توصیفی - تحلیلی، دو فرآیند حذف و همگونی واکه پیشوند التزامی/امری در کردی کلهری بررسی می شود. به این منظور، پس از گردآوری داده های مرتبط ازطریقِ مصاحبه شفاهی با 10 گویشور کردی کلهری ساکن شهر اسلام آباد غرب، صورت های متناوب این پیشوند استخراج شد و بازنمایی زیربنایی به دست آمد. سپس تغییرات آوایی، با درونداد صورت واجی، در چارچوب نظریه بهینگی بررسی شد. نتایجی که از داده های این پژوهش به دست آمد، نشان می دهد که از تکواژ التزامی/امری /bə-/، سه صورت آوایی [bə-]، [b-] و [bu-] به دست داده می شود که دراین میان، صورت های آوایی [b-] و [bu-] به ترتیب حاصل فرایندهای حذف و همگونی هستند. برای به دست دادن همه این صورت ها، محدودیت های نشان داری باید بر محدودیت های پایایی مسلط باشند. همچنین، درخلال تحلیل ها، مشخص شد که برای تبیین فرآیندهای همگونی در بهینگی موازی باید کل جایگاه تولید هدف قرار گیرد و نه تک تک مشخصه های واجی.
تحلیل گفتمان روایی و بُعد تعاملی کلام در روایت «حسن قناد و ملک ابراهیم» «با هره گیری از الگوی شعیری و تلفیق آن ا طرح وارۀ روایت شناسی ویلیام لباو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه- معناشناسی روایی به بررسی ویژگی های روایی داستان می پردازد تا شرایط تولید و دریافت معنا در گفتمان را نشان دهد. گفتمان پایه و اساس پژوهش های معناشناسی است. این پژوهش با روش تحلیلی– توصیفی، در قالب نشانه- معناشناسی و با بهره گرفتن از الگوی شعیری و آمیختن آن با الگوی الماسی شکل ویلیام لباو به تحلیل گفتمان روایی، پویایی و بُعد تعاملی کلام در روایت «حسن قناد و ملک ابراهیم» از مجموعه قصه های «دیار همیشه بهار» اختصاص دارد. در تحلیل گفتمانی این روایت، تلاش بر این است که، علاوه بر تبیین زنجیره های پیکره روایی این داستان به بیان ابعاد کلامی شکل دهنده آن نیز پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این گفتمان روایی، «ملک ابراهیم»، شخصیت اصلی داستان، به دنبال شناخت محیط اطراف و تغییر وضعیت زندگی خویش است و این تغییر ناخودآگاه و توسط دختری زیباروی، در بستر زمانی و مکانی ویژه ، همراه با حوادث پیاپی رخ می دهد و فرآیند پویای تولید معنا در آن از یک طرف، به سبب تعامل عوامل درون متنی(کنش گزاران وکنش پذیران) و از سویی دیگر، به سبب تعامل عوامل برون متنی (راوی و روایت شنو) است؛ راوی در این داستان بخوبی توانسته است با گذر از کارکردهای تعاملی در خلق معنای نخستین و رسیدن به کارکردهای معنایی برون زبانی، نظام های خاصی از گفتمان روایی را شکل داده و دست به آفرینش پیکره روایی پویا و هدفمند در قلمرو زبان و ادبیات بزند.
تبیین واج شناختی نون وقایه در زبان عربی قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نون وقایه یکی از اقسام چهارگانه نون مفرده در زبان عربی است. جستار حاضر تلاش دارد تا تبیینی واج شناختی در چارچوب نظریه نشانداری برای انگیزه درج، دلیل انتخاب همخوان درج شده و نقشی که این همخوان در ساختار موجود ایفا می کند، ارائه کند. به همین منظور، ابتدا تمامی مواردی که در آن نون وقایه به-کاررفته است (286مورد) به شیوه رایانشی و با ایجاد یک فوق مجموعه از الگوهای مرتبط از کل متن قرآن استخراج و مقوله واژگانی و نحوی عناصر زبانی شرکت کننده در فرایند و بافت آوایی وقوع هریک از آن ها مشخص شد. در ادامه بر اساس مفاهیم مختلفی چون رسایی، ساخت هجا، نشانداری و سرنخ های ادراکی، توضیحی برای این فرایند در قالب نظریه نشانداری ارائه شد. یافته ها نشان می دهد که انگیزه اصلی درج خیشومی[n] ترمیم ساخت هجای بدون آغازه و رفع التقای واکه ای است که هر دو در زبان عربی قرآنی، ساختی غیرمجاز محسوب می شوند. با درج این همخوان، پدیده تیرگی رخ می دهد که به تبع آن از اعمال فرایند هماهنگی واکه ای ممانعت می شود. از آنجایی که درک محل تولید همخوان های خیشومی دشوار است، با درج این همخوان در جایگاه آغازه هجا، به واسطه برجستگی شنیداری و به کمک سرنخ های صوت شناختی بر شفافیت درک محل تولید افزوده می شود. همچنین چون بین میزان برجستگی همخوان خیشومی و دریافت میزان خیشومی شدگی واکه رابطه ای معکوس وجود دارد از میزان برجستگی واکه ای که به دنبال همخوان خیشومی درجایگاه آغازه آمده است، کاسته می شود و به این ترتیب ساختی کم نشان تر ایجاد می شود. بنابراین، درج این همخوان با هدف کاهش نشانداری و همسو با گرایش جهانی زبان ها در رابطه با بهره گیری از ساخت هایی با نشانداری کم تر صورت می گیرد.
مقوله گردانی و نظام شمار در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره ساختمان گروه شمار در زبان فارسی و مسئله عدم مطابقت ظاهری میان عدد و معدود در این زبان است؛ به عبارتی، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که چرا در زبان فارسی با اعداد بزرگ تر از « یک » معدودِ مفرد به کار می رود، یا چرا عدد و نشانه جمع « ها/ان » در توزیع تکمیلی با یکدیگرند. اگر فرض کنیم که در تمام زبان ها، همچون زبان های ژرمنی و رومیایی، بایستی مطابقت صوری (صرفی-نحوی) و معنایی میان عدد و معدود وجود داشته باشد، هدف این مقاله تبیین چگونگی برقراری این رابطه میان دو عنصر نام برده در نظام شمار زبان فارسی ا ست. رویکرد اتخاذشده در این پژوهش رویکردی واژه-معنا بنیاد است که در بستر برنامه کمینه گرایی واژه گرا و با الهام از آرای معنی شناسان صوری، ساختمان گروه شمار زبان فارسی را -که ازجمله شامل عدد، طبقه بند و هسته اسمی ا ست- مورد بازنگری قرار می دهد. در این مقاله ضمن آشنایی با مبحث مقوله گردانی در معنی شناسی صوری و طرح سه فرافکن جدید ذیل گروه حرف تعریف به نام های: گروه میزان، گروه سور عددی و گروه تطابق، نشان خواهیم داد که مطابقت لازم میان عدد و معدود در فارسی نیز به مانند دیگر زبان ها، هم از جنبه معنایی و هم از جنبه صوری، پابرجاست. سرانجام با پذیرفتن ادات بودن نشانه جمع زبان فارسی در ساخت هایی که این عنصر با عدد و طبقه بند همراه است استدلال کرده و ثابت می کنیم که در چنین بافت هایی، «ها/ان» به عنوان یک ادات به اسم منضم می شود.
سازه های محذوف در جملات دارای فعل مرکب زبان فارسی: رویکردی فاز بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان درباره چگونگی عملکرد فرایند حذف در جملات دارای فعل مرکب در زبان فارسی اختلاف نظر دارند و تحلیلی جامعی در این خصوص وجود ندارد. برخی از این زبان شناسان معتقد هستند که براساس فرایند حذف شاهد حذف موضوع[1] هستیم، در مقابل برخی دیگر بر این باورند که حذف گروه فعلی به همراه ابقای فعل کوچک[2] حاصل فرایند حذف است. با توجه به دوگانگی ذکرشده در مطالعات پیشین و همچنین ناکارآمدی آن ها در تبیین سایر جملات دستوری، این پژوهش بر آن بوده است که براساس رویکرد پویا به نظریه فاز در نحو کمینه گرا و براساس آرای بشکوویچ (2005; 2013; 2014) تحلیلی نو از این فرایند زبانی ارائه کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در این چارچوب نظری، آنچه در جملات دارای گروه فعلی مرکب حذف می شود نه حذف موضوع است و نه حذف گروه فعلی با ابقای فعل کوچک، بلکه سازه محذوف در جملات دارای گروه فعلی مرکب فاز یا متممِ فاز است.
[1] argument ellipsis
[2] light Verb stranding VP-ellipsi
سازوکار ترجمه شعر: مطالعه موردی ترجمه منظوم شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه شعر در طول سالیان گذشته موضوعِ موردتوجه پژوهشگران بوده و با چالش های فراوانی از جمله دشواری در انتقال معنا، حفظ فُرم و ساختار شاعرانه و نیز حفظ تأثیر عاطفی اثر اصلی مواجه بوده است. هدف اصلی این مقاله به دست آوردن درک عمیق تری از فرایند ترجمه، به ویژه ترجمه شعر است. تحقیق حاضر با به کارگیری رویکرد تحلیلی کنراد پاتر آیکن در ترجمه (۱۹۱۷) به دنبال روشن کردن جنبه های شناختی دخیل در انتقال معنای شاعرانه از زبانی به زبان دیگر است. برای نیل به این مهم، پژوهش پیش روی از طریق مطالعه موردی ترجمه شعر «When You Are Old» سروده ویلیام باتلر ییتس به زبان ترکی باهدف بررسی تصمیمات پیچیده و اقتباس های خلاقانه ای انجام می شود که مترجم باید با حفظ جوهر اصلی شعر انجام دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مترجمِ شعر برای دستیابی به ترجمه موفق باید در دو حوزه انتقال معنی و حفظ فُرم شعر فعالیت نماید. انتقال معنی همانند دیگر متون بوده و در صورت تسلط مترجم به زبان مبدأ و مقصد به شکل کامل اتفاق می افتد. اما برای انتقال فُرم شعر، مترجم لاجرم باید در زبان مقصد در هیئت یک شاعر ظاهر شود. بررسی اشعار ترجمه شده در زبان های ترکی (ترجمه صابر از حافظ)، فارسی (ترجمه نسیم شمال از صابر) و انگلیسی (ترجمه فیتزجرالد از خیام) نشان می دهد که مترجمان موفقِ اشعار، شعرای موفقی نیز هستند. به عبارت دیگر، تسلطِ تنها بر عروض و ساخت های شعری در زبان مقصد مکفی نبوده و مترجم باید حتماً ذوق شعری داشته و حتی شاعر نیز باشد. این مطالعه نشان می دهد که اگر شعرِ ترجمه شده در زبان مقصد به عنوان شعر بومی آن زبان مقبول افتد، آنگاه ترجمه شعر موفق بوده است. همچنین، یکی از ملاک های سنجش کم و کیف موفقیت ترجمه ارجاع به ترجمه های موفق آن زبان، همانند سه نمونه ای است که در این پژوهش بررسی شده اند.
Evaluative stance in master's theses discussion sections: the case of Iranian graduate student writers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Presenting the writer's voice and positioning it within the larger body of alternative voices is essential in academic writing. Realizing the challenges novice academic writers might experience while doing this, we selected and analyzed a corpus of 40 discussion chapters (timespan: 2010-2019) written by Iranian master's students. Following systemic functional perspective (Martin & White, 2005), we explored the engagement resources in the corpus to discover evaluative language choices and stance types. The results showed that although student writers actively engaged other voices and adopted a more balanced dialogically contractive and expansive stance, they employed fewer and less diverse linguistic devices. Moreover, these novice writers tended to avoid certainty and preferred more modest and cautious assertions. There was a great tendency to remain neutral toward other voices. In aligning with other voices, they preferred to present more supportive evaluations than critical ones as well as more explicit structures. They opted for implicit attitudes in evoking resources to show criticism. The implication of this study is for EAP and dissertation writing to novice writers.
درفش پیروزان: از یادگار زریران تا گزارش دقیقی و فردوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
درفش پیروزان دکتر آرش اکبری مفاخر چکیدهدرفش پیروزان اصطلاحی است ناشناخته که تنها دو بار در متن پهلوی یادگار زریران آمده است. این اصطلاح در دستنویسها و چاپهای یادگار زریران دگرنوشتی ندارد و پهلوی شناسان در ترجمه ها و پژوهشهای خود همان پیروزان /pērōzān/ [pylwc'n] را آورده یا آن را به پیروز و پیروزی ترجمه کرده اند. در این مقاله پس از بررسی دستنویسها و چاپهای یادگار زریران و نقد و بررسی نظرات پهلوی دانان با طرح چهار فرضِ انتساب، جنس، نقش و رنگ درفش و بررسی ساختار واژگانی، pērōzān در ساختار دستوری پیروزه /pērōzag/(= سنگ قیمتی کبودرنگ) و به معنای بنفش به شمار آمده است. بررسی گزارش دقیقی از یادگار زریران که درفش بنفش را همسان با درفش پیروزان به کار برده، تأییدی بر معنای بنفشِ پیروزان و بیانگر نامی دیگر برای درفش کاویان است. کاربرد درفش بنفش به جای درفش کاویان در اشعار فردوسی و نیز حماسه های گورانی ساختار و معنای پیروزان را تأیید می کند.
ویژگی های لحن بازیگر در شخصیت پردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
27 - 52
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ویژگی های لحن گفتار در شخصیت پردازی در فیلم ها و سریال های ایرانی براساس نگاه گامپرز (1982) به عناصر نوایی به مثابه ابزار بافت سازی بررسی شده است. برای این هدف دیالوگ هایی از فیلم ها و سریال های ایرانی از یک بازیگر (جواد عزتی) در نقش های مختلف مثبت و منفی انتخاب شده، بعد از آوانویسی با الفبای آوایی آمریکای شمالی، براساس نمادهای جفرسونی رایج در تحلیل مکالمه تکمیل شده و در نهایت تفاوت های لحن بازیگر واحد در بازی کردن شخصیت های مختلف مورد بررسی قرار می گیرند. فرض بر آن است که عناصر نوایی یکی از مهم ترین ابزار در دسترس بازیگران برای بازسازی شخصیت خاص و جان بخشیدن به آن در جهت پیشبرد روایت هستند. در نقش مثبت به طورکلی شاهد حجم پایین صدا، آهنگ افتان، بیان شمرده، کیفیت زمزمه ای و بیان آرام و در نقش منفی شاهد آهنگ خیزان، حجم صدای بالا، سرعت و مکث برای حفظ نوبت و بازنمایی موضع قدرت و لحن تهدیدآمیز بودیم.
تحلیل گفتمان وندایکی هویت زنان در چهار رمان منتخب فارسی (سووشون، چراغ ها را من خاموش می کنم، سال بلوا، شوهر آهو خانم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
119 - 91
حوزههای تخصصی:
هویت زنان و مسائل پیرامون آن ها از موضوعات مهم این روزهای جامعه جهانی است؛ اما این بخش از جامعه به علت برخی سنت ها و عادات حاکم بر جوامع و نگاه خاص به آن ها، همیشه جنس دوم تلقی شده اند. این شیوه نگرش به هویت زن در ادبیات داستانی نیز نمود پیداکرده است. تحلیل گفتمان بر این اصل تأکید دارد که نحوه خلق هر گفتمان ریشه در دیدگاه خالق آن گفتمان و شرایط اجتماعی حاکم بر دوره خلق آن گفتمان دارد. در این تحقیق اصول مربع ایدئولوژیک ون دایک، کارکرد سه گانه گفتمان و همچنین استراتژی های گفتمانی به کاررفته توسط نویسندگان بررسی شده و رمان ها در سطوح معنا، توصیف، سبک و استدلال تحلیل شده اند. این تحقیق بر روی چهار رمان مشهور فارسی انجام شده است. رمان های «سووشون» اثر سیمین دانشور، «چراغ ها را من خاموش می کنم» اثر زویا پیرزاد، «سال بلوا» اثر عباس معروفی، «شوهر آهو خانم» اثر علی محمد افغانی. این تحقیق از نوع کیفی است و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. علاوه بر آشکار کردن تفاوت بازنمایی هویت زن در آثار نویسندگان زن با نویسندگان مرد، نشان می دهیم که چگونه شرایط حاکم بر جامعه، افکار عمومی، اخلاق اجتماعی و حتی اصول تربیتی در خانواده ها می تواند بر شکل گیری هویت مستقل زن و کمرنگ شدن روابط ناعادلانه میان زن و مرد و حتی تغییر آن کمک کند. طی این مقاله استراتژی ها را در خدمت سه عامل اصلی، شامل رفتار اجتماعی، رفتار تربیتی و آگاه شدن و آگاهی بخشیدن می بینیم که هویت مستقل زن را آشکار، شکوفا و سپس به جامعه اثبات می کنند.
Iranian In-Service EFL Teachers’ Perceptions of Values Education: A Mixed Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
295 - 336
حوزههای تخصصی:
Despite the widely recognized significance of values education in a rapidly changing world and teachers’ education-related beliefs, little research has investigated how English as a Foreign Language (EFL) teachers navigate values in their classrooms. The study reported in this paper explored in-service EFL teachers’ perceptions of values education and their conceptions of their moral roles, aiming to develop an instrument related to values education. To this end, this exploratory sequential mixed-methods study recruited 10 EFL teachers selected through maximum variation sampling. Semi-structured interviews were conducted with the teacher participants and the data were analyzed inductively through thematic analysis. Furthermore, the existing literature and the insights gleaned from the initial phase of the study led to the development of a questionnaire, which was administered to 332 EFL teachers in the quantitative phase of the study. Six overarching themes were identified through thematic analysis of the interview data, namely relational values, personal growth, academic excellence, regulatory values, teachers’ personal standards and global values with teachers prioritizing students’ motivation and wellbeing over other value types. In addition, confirmatory factor analysis of the developed questionnaire verified a five-factor structure. Only 23 items out of 53 initial items were retained in the final version of the questionnaire. Overall, the results revealed that master obligation of teachers, associated with nurturing students’ dignity was prioritized over teachers’ prima facie obligation which promotes students’ learning and intellectual growth. After a detailed discussion, implications and suggestions for future research are presented in the end.
در ماهیت و مقوله «تشخیص»؛ تأملی در سنت ادبا و بلاغیون
منبع:
پازند سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
55 - 72
حوزههای تخصصی:
امروزه در میان ادبا و بلاغیون فارسی زبان همچنان بر سر ماهیت و مقوله «تشخیص» چونان یک صنعت ادبی اختلاف نظر وجود دارد. غالباً محدود به دیدگاهی صورت گرا، آن را بعضی نوعی از استعاره و بعضی بیرون از استعاره می شناسند. در همین سطح زبانی به سامان دهی مقوله ای آن و دسته بندی گونه های آن پرداخته اند که، چنان که خواهیم دید، تلاشی نافرجام بوده است. مسئله پژوهش این است که ماهیت و مقوله «تشخیص» در سنت ادب و بلاغت (دست کم فارسی) در هاله ابهام است. این پژوهش جستاری نظری است و با هدف شناخت بهتر پدیده زبانی ادبی «تشخیص»، با روشی توصیفی و شیوه استدلال کیفی ارائه شده است. در این پژوهش آراء چندی از معاصران حوزه ادب معرفی شده و برای تبیین ماهیت این پدیده از دیدگاهی علمی و نمایاندن جنبه هایی دیگر از واقعیت آن استدلالاتی نیز صورت گرفته است. در این پژوهش با تأکید بر ماهیت و کارکرد تشخیص، شواهدی از حوزه نگارگری ایرانی به میان آمده است.
A Qualitative Assessment of Supervisors’ Views towards Examiners’ Perceptions: A Fair Justice or Not?(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۵, Summer ۲۰۲۳
161-168
حوزههای تخصصی:
This study aimed at exploring Iranian thesis supervisors’ views on examiners’ fair in examining M.A. Teaching English as a Foreign Language (TEFL )thesis in Iran. In so doing, a phenomenological design was used. 20 M.A. thesis supervisors participated in the study who were selected through purposeful sampling. To collect the data, a semi-structured interview was used. Data analysis was conducted via manual thematic analysis. According to the results, the following views were among those extracted for M.A. theses supervisors about examiners’ fair: Examiners’ unfair in Examining Theses; Inattention to the Standards of Thesis Writing; Judgment Based on Personal Mood; Examiners’ Personal Problems with Supervisors; and Examiners’ Relation with Students. Based on the results of this study, it can be concluded that according to the perceptions of Iranian TEFL thesis supervisors, examiners are not just and fair in examining theses. They pay attention to the issues such as previous relations, personal problems, practicing power and such matters which are non-relevant to thesis itself. It can also be concluded that Iranian TEFL thesis examiners, at least according to thesis supervisors' views, are illiterate or unknowledgeable in terms of statistics and some research topics. This is a reason for their unfair in examining theses. The results have some implications for M.A. thesis examiners, students, higher education administrators, and researchers.
Early Reading in EFL Contexts Deserves More Attention from ELT Community(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Reading is the main language skill in English as a Foreign Language (EFL)contexts, and the key to the reading skill is the knowledge of the alphabet. Although there are various approaches to teaching early reading and the alphabet in L1, such as whole language, language experience, literature-based, whole word, alphabetic method, and analytic and synthetic phonics, the topic of teaching alphabet and early reading is almost missing in language teaching methodology textbooks, and the few sources which deal with the subject seem to be mainly concerned with English as a Second Language (ESL) contexts where the learners’ mother tongue also uses a Latin alphabet. Early reading and alphabet teaching in EFL contexts has also received little research attention, and many aspects of literacy teaching in these contexts such as the effectiveness of different approaches for different age groups are still a mystery. ELT community, hence, needs to pay more heed to the needs of teachers and learners in EFL contexts. This paper intends to sensitize the international ELT community, including the researchers, teachers, and publishers to the importance and necessity of taking early literacy in EFL contexts into account.
مقایسه ی درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند کودکان دارای صرع وکودکان سالم (سه تا پنج سال) فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری صرع اختلالی عصب شناختی محسوب می شود، بررسی های شناختی در این زمینه می تواند روشن گر چگونگی این اختلال باشد. با بررسی های شناختی می توان چگونگی آسیب مغزی و تأثیر این آسیب ها در کنش های رفتاری بیماران را تشخیص داد. پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای بیست کودک سالم (3 تا 5 ساله) و بیست کودک دارای صرع (در همان سن) پرداخته است تا در این بررسی مقایسه ای، شناخت بهتری از این بیماری و دانش شناختی هر دو گروه در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند حاصل شود. روش پژوهش حاضر توصیفی-آزمایشی است و بدون هیچ گونه دخل و تصرفی در متغیرها، صورت گرفته است. شیوه پژوهش حاضر برگرفته ازشیوه ی بیالکا- پیکال (2003) و شجاع رضوی (1395) است. یافته ها نشان داد که کودکان سالم در آزمون عبارات استعاری جاخالی بسیار خوب عمل کرده و با کسب امتیازات بالا و پاسخ های صحیح در تکمیل عبارات استعاری همکاری لازم را داشتند. در آزمون کارت های دوتایی نیز کودکان طبیعی با بالاترین امتیاز درک و کاربرد کامل عبارات استعاری بدن مند را در تمامی حواس کسب کرده اند. کودکان دارای صرع در پرکردن عبارات جاخالی با تفاوت اندکی از کودکان سالم به پرسش ها پاسخ گفتند. در مرحله آزمون کارت های دوتایی کودکان دارای صرع بیشترین پاسخ صحیح را در حواس بویایی و چشایی داشته اند و کمترین پاسخ صحیح را در حواس بینایی و لامسه به دست آوردند. همچنین، نتایج نشان داد که بیماری صرع در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند کودکان تاثیر منفی داشته است. صرع می تواند دانش شناختی کودکان را تحت تاثیر قرار دهد.