فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
درحالی که مطالعات متعددی درباره نقش حاشیه نویسی بر فراگیری واژگان زبان دوم وجود دارد، یافته ها درمورد تأثیر افتراقی حاشیه نویسی به زبان اول و دوم متناقض است. مطالعه حاضر به بررسی یادسپاری و یادآوری واژگان انگلیسی در میان زبان آموزان انگلیسی به منزله زبان دوم پرداخته است که در حین خواندن متن به حاشیه نویسی به زبان اول و دوم در حاشیه متن و زیر متن دسترسی داشتند. در طول مداخله که دو ماه به طول انجامید 176 شرکت کننده با توانش پیش متوسطه زبان انگلیسی درگیر خواندن متون انگلیسی در یکی از پنج گروه زیر شدند: حاشیه نویسی به زبان اول در حاشیه صفحه (L1-m)، حاشیه نویسی به زبان اول در زیر صفحه (L1-b)، حاشیه نویسی به زبان دوم در حاشیه صفحه (L2-m)، حاشیه نویسی به زبان دوم در زیر صفحه (L2-b) و کنترل (.(CO پس از مداخله، پس آزمون و یک ماه بعد، پس آزمون تأخیری برگزار شد. نتایج آزمون واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی شفه نشان داد گروه هایی که در معرض حاشیه نویسی به زبان اول قرار گرفته بودند به طور معناداری عملکرد بهتری در یادسپاری واژگان (پس آزمون) داشتند (L1-m > L1-b > L2-m > L2-b). همچنین نتایج بیانگر عملکرد بهتر در یادآوری واژگان (پس آزمون تأخیری) توسط گروه هایی با دسترسی به حاشیه نویسی در حاشیه متن، صرف نظر از زبان حاشیه نویسی بود (L1-m = L2-m > L1-b > L2-b). این یافته ها نشان می دهند که نحوه پردازش و بازیابی واژگان از حافظه بسته به زبان حاشیه نویسی و محل قرارگیری حاشیه نویسی در متن متغیر است. کاربرد یافته های پژوهش حاضر برای مدرسان و طراحان درسی زبان دوم ذکر شده است.
بررسی ارتباط مهارت خواندن واژه ها و درک نحوی با درک متن در کودکان نارساخوان و طبیعی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
9 - 32
حوزههای تخصصی:
خواندن، بی گمان یکی از باارزش ترین مهارت های برجسته بشر است. برخی معتقدند توانایی واژگانی و دستوری، نقش مهمی در تواناییِ خواندنِ کودکان دارد. با توجه به متفاوت بودن زبان ها و شیوه های نگارشی آن ها، لازم است پژوهشی در پیوند با کودکان فارسی زبان نیز انجام شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط مهارتِ خواندنِ انواعِ واژه ها و درکِ متن با توانایی دستوری و واژگانی کودکان نارساخوان و طبیعی است. برای انجام این پژوهشِ میدانی، 16 دانش آموز نارساخوان و 32 کودک همتای سنی انتخاب شدند. پس از اجرای آزمون های خواندن و درک نحو، بیان دستوری و درک و بیان واژگان، یافته های آن ثبت گردیده و با نرم افزار اس.پی.اس.اس تحلیل شد. بر مبنای یافته های پژوهش حاضر در همه مهارت های خواندن و مهارت های واژگانی و نحوی، تفاوت معناداری میان دو گروه کودکانِ عادی و نارساخوان وجود دارد. همچنین، یافته ها نشان می دهد در هیچ یک از گروه ها میان مهارت های خواندن با درک ساخت های نحوی و بیان ساخت های دستوری همبستگی معناداری وجود ندارد. بررسی همبستگی میان مهارت خواندن و توانایی واژگانی نیز نشان داد در گروه نارساخوان، خرده آزمونِ واژه های تصویری با سرعت و دقت خواندن، خرده آزمون واژه های ربطی با سرعت خواندن و خرده آزمون واژه های شفاهی با دقت خواندن و درک متن، همبستگی مثبت و معناداری دارد. افزون بر این، همبستگی معناداری میان خواندن واژه های بی قاعده و واژه های تصویری و واژه های شفاهی وجود دارد اما میان خواندن ناواژه ها و واژه های تصویری، ربطی و شفاهی همبستگی معناداری وجود ندارد. بنابراین تقویتِ توانایی واژگانی کودکان نارساخوان علاوه بر بالا بردن مهارت هایی همچون سرعت و دقت خواندن، برای خواندن واژه ها به ویژه واژه های بی قاعده ضروری است.
Correspondence between EFL Teachers’ Cognitive and Behavioral Manifestations of Pedagogical Beliefs: The Moderating Role of Teacher Grit(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Previous evidence suggests that teachers’ practices are invariably inconsistent with their beliefs. Different factors have been cited as responsible for such a lack of correspondence. To advance the accumulated scholarship, the current study examined the correspondence/non-correspondence between English as Foreign Language (EFL) teachers’ cognitive and behavioral manifestations of pedagogical beliefs and the extent that teacher grit, as a personal variable, impacts the connection between these two manifestations. An initial group of 70 EFL teachers responded to L2 Teacher Grit Scale and Pedagogical Beliefs Questionnaire. Based on their performance on the Grit Scale, two sub-groups of fifteen teachers (with high and low levels of teacher grit) were selected to examine the alignment/non-alignment of their pedagogical beliefs and practices. Two instructional sessions per teacher were observed by means of an observation checklist designed based on the Pedagogical Beliefs Questionnaire. Comparisons across the teachers showed that whereas the two groups valued pedagogical beliefs roughly equally, only the teachers with high grit levels showed strong evidence of correspondence between their beliefs and actual instructional practices. Based on the findings, it can be implied that teacher grit can serve a prominent role in the correlation between EFL teachers' self-reported pedagogical beliefs and their actual practices.
همبافت سازی فراملیتی در آموزش بین فرهنگی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله چنین استدلال می کند که آموزش زبان به صورت بین فرهنگی باید کماکان الگواره های سنتی و ملی (که در آن تمرکز آموزه های فرهنگی و اجتماعی بیشتر معطوف به شرایط درون مرزی کشورهای زبان هدف است) را به چالش بکشد و همچنان با نظر به آموزش شهروندی جهانی، به سمت جهانی سوق یابد که در عین گوناگونی ها، دارای همبستگی متقابل باشد. این مقاله خاطرنشان می کند که زبان ها، و حتی زبان هایی که به عنوان زبان های خارجی آموزش داده می شوند، پدیده های فراملیتی و جهانی هستند و این مسئله ایجاب می کند که فرآیند زبان آموزی در نقاط مختلف جهان قابلیت آموزش زبان مقصد را به عنوان زبان اول، زبان دوم و زبان خارجی داشته باشد. این مقاله طیفی از ابعاد فراملیتی را معرفی می کند که دربردانده جریان های زبانی و نیز انواع دیگری از فعالیت ها، فرایندها و ساختارهای فراملیتی است–ابعادی که بایسته است در برنامه ریزی و تجزیه وتحلیل مطالب اموزشی زبان مدنظر گیرند. این مقاله سه محور فراملیتی را به تفضیل تشریح نموده و نشان می دهد که چگونه همبافت سازی فراملیتی می تواند مفاهیم را دستخوش تحول کرده و جهانی همبسته و واقعی بسازد که مسائل آن برای زبان اموزان مشهود باشد. البته این تلاش شاید صرفاً در خصوص تصاویر و متون ساده میسر شده باشد. سه محور موضوعی فراملیتی که مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از: اسکاتلند: پیوند اسکاندیناوی (برای آموزش زبان انگلیسی)؛ سنگال: دیوار بزرگ سبز صحرا و ساحل (برای آموزش زبان فرانسوی)؛ و نجات غار تایلند (برای آموزش زبان انگلیسی).
Examining the Effect of Scaffolding Instruction on Critical Thinking Skills of Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In recent years, the importance of thinking skills in education has attracted the attention of researchers. To this end, this study investigated the effect of scaffolding and implicit instructions on the critical thinking skills (i.e., inference, evaluation, analysis, inductive and deductive reasoning) of EFL learners. To this end, 20 EFL learners who were taking an IELTS course at a language institute in two intact classes were chosen as the participants. One group was randomly assigned as the experimental group and their critical thinking skills were scaffolded following Vygotsky’s developmental model of the Zone of Proximal Development, and the other group was assigned as the control group and received implicit instruction for promoting critical thinking skills. California Critical Thinking Skills Test Form B developed by Facione and Facione (1993) was used to check the participants’ critical thinking skills. The results of the paired-samples t-test displayed that scaffolding and implicit instructions enhanced the EFL learners’ critical thinking. The analyses of the independent-samples t-test showed that the experimental group promoted their critical thinking to a greater extent in comparison with the control group. The findings of one-way MANCOVA indicated that by controlling for the pre-tests, scaffolding instruction was more effective than implicit instruction in developing the EFL learners’ critical thinking skills.
تجزیه و تحلیل گفتمان دادگاه براساس اصول همکاری گرایس از دیدگاه زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
155 - 175
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تجزیه و تحلیل گفتمان دادگاه حوادث تروریستی توسط متهمان داعشی در حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام خمینی (ره) ۱۷خرداد ماه ۱۳۹۶، براساس اصول چهارگانه همکاری گرایس (1975) از دیدگاه زبان شناسی حقوقی پرداخته است. اصول همکاری در مکالمات دادگاه در اصول کیفیت، کمیت، ارتباط و شیوه/ سبک دسته بندی شد. روش پژوهش به صورت توصیفی و تجزیه و تحلیل داده های آرشیو جلسات دادرسی دادگاه از داده ها از برنامه 20:30 صداوسیما و درگاه آپارات جمع آوری شد. داده ها شامل 50 فایل تصویری 10دقیقه ای از جریان دادرسی بود و به صورت نمونه گیریِ دردسترس انتخاب شدند. سپس جملات قضات، معاونان دادستان، خانواده شهدا و و متهمان در اصول چهارگانه دسته بندی شدند و موارد پیروی و تخطی از اصول همکاری گرایس شمارش و ضبط شد. نتایج نشان داد که پیروی از اصل کیفیت در پایین ترین حد خود نشان دهنده موارد فراوان ضدونقیض و اطلاعات غلط در مکالمات طرفین بوده است. اصل ارتباط و شیوه/سبک از تخطی کمتر برخوردار بوده است که نشان می دهد قضات و متهمان در این خصوص کمتر دچار انحراف شده اند. در مجموع باید نتیجه گرفت که قضات، معاون دادستان و خانواده شهدا بیشتر از متهمان از اصول چهار گانه گرایس پیروی کرده اند که این پیروی بیشتر در اصل ارتباط بوده است و بالاترین تخطی مربوط به متهمان بوده که در اصل کمیت رخ داده است.
Academic Writing Courses in Applied Linguistics Master's Programs Through Student-instructor Lenses: Avenues for Improvement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The importance of incorporating graduate students' needs into academic writing courses has established a good reputation in EAP/ESP research. In addition, writing and publishing research articles (RA) is a universally established benchmark for students' academic flourish. The present study examines the status quo of academic writing courses in graduate programs to determine the extent academic writing needs of Applied Linguistics students, mainly RA writing needs, are addressed and practiced in the course. Drawing insights from the literature on academic writing, we developed two similar interview protocols for graduate students and course instructors to capture these key stakeholders' retrospective views on the course. We found that the course mainly focuses on proposal/thesis writing, not regarded as a critical need based on students' perspectives. Moreover, both students and instructors echoed the importance of RA writing as a significant area to be covered while emphasizing the need to integrate RA genre literacy into classroom practices. In this paper, we call for the reconsideration of students' primary needs in designing and running graduate writing programs and suggest that RA writing with a genre-based orientation become an instrumental component of academic writing courses in English as an Additional Language context (EAL).
تفاوت درک اطلاعات هیجانی زنان و مردان مبتلا به آلزهایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
241 - 259
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات پژوهشی که تحت تاثیر تفاوت های جنسیتی قرار دارد، مسئله تولید و درک هیجان است. اینکه در درک حالات چهره، دیدن فیلم، شنیدن موسیقی، و در نهایت درک نوای گفتار هیجانی، در زنان نسبت به مردان چه تفاوت هایی وجود دارد در تحقیقات متعددی بررسی شده است. در پژوهش حاضر هدف این است تا تاثیر نوای گفتار هیجانی به عنوان ابزار ارتباطی غیرکلامی در مقابل محتوای واژگانی هیجانی بر روی درک اطلاعات هیجانی سالمندان بالای 65 سال( 12 نفر، به عنوان گروه کنترل) و نیز بیماران مبتلا به آلزهایمر(12 نفر) در سطح خفیف تا متوسط به تفکیک زن و مرد بررسی شود. برای انجام این تحقیق از پایگاه داده گفتار هیجانی زبان فارسی استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش در گروه بیماران مبتلا به آلزهایمر، در هیجان خشم و ترس، درک زنان در مقابل مردان بیشتر با نوای گفتار هیجانی صورت می گرفت اما در هیجان های شادی، غم و چندش مردان بیشتر از نوای هیجانی و زنان برعکس، بیشتر از محتوای واژگانی برای درک این هیجان ها استفاده می کردند. بنابر این زنان و مردان بسته به نوع هیجان عکس العمل های متفاوتی نشان می دهند و این تفاوت به عوامل زیستی و نیز به روابط و مهارت های اجتماعی افراد بستگی دارد. زیرا با تجربه کردن و ارزیابی وقایع زندگی، هیجان های مختلف درک می شوند.
Impact of Online Strategies-based Instruction on Iranian Advanced EFL Learners’ Speaking Scores(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۶, Summer ۲۰۲۱
21 - 37
حوزههای تخصصی:
Enhancing speaking ability is an important component of the acquirement of a language. The innovative aspect of this study is improving speaking ability through online strategy-based instruction by applying the Moodle course management system as an instructional platform. To this end, a group of 80 Iranian female and male students at the advanced level participated in the treatment. Participants of the study were divided into four groups of 20. The subjects in experimental groups benefited from two particular instructional focuses of this study include social and affective strategies. In order to assess the effect of the treatment pre and posttests design were utilized. Consequently, the data were analyzed through One-Way ANOVAs and t-tests. The findings revealed that strategy treatment was successful in improving the participants’ speaking ability. Therefore, the findings suggest that online strategy-based instruction can positively influence the speaking ability of Iranian advanced EFL learners. In addition, a questionnaire from Kitchakarn (2015) was employed to understand students’ perceptions and attitudes toward computer-based learning. The statistical analysis of the questionnaire revealed positive attitudes of participants toward computer-based learning.This study may have pedagogical implications for material practitioners, CALL package designers and distance learning planners to include strategy instruction in English courses.
ذهنیّت به عنوان یک بُعد معنایی وابسته به بافت و مدرّج بودگی در وج نمایی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
147 - 183
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پس از بررسیِ اجمالیِ دیدگاه های پژوهشگران در پیوند با مقوله «ذهنیّت» - و مفهوم مقابل آن عینیّت- در میانِ مفاهیمِ وجهی، یک الگوی عملیاتی تلفیقی برای ارزیابی «عینیّت»، «ذهنیّت» و «بیناذهنیّت» پیشنهاد شد. در این الگو، بر پایه تمایز هالیدی (Halliday, 1970) میانِ نقش اندیشگانی و بینافردیِ مفاهیم وجهی و تمایز نویتس (Nuyts, 2006) مابینِ مقوله های وجهی نگرشی و غیر نگرشی، وجهیّت پویا و منطقی، به سبب داشتن نقشی اندیشگانی و همچنین غیرِ نگرشی بودن همواره عینی انگاشته می شود. در مقابل، مفاهیم وجهی معرفتی و تکلیفی، به سبب بینافردی و نگرشی بودن -با در نظرگرفتن عوامل بافتی- ذهنی و یا به درجات، بیناذهنی دسته بندی می شوند. همچنین،آن چه ذهنیّت یا درجه بیناذهنیّت یک مفهوم وجهی معرفتی یا تکلیفی را تعیین می کند، میزان مشترک بودن آن مفهوم و منبع معرفتی یا تکلیفی آن در میان افراد است. افزون بر این، ذهنیّت یا میزان بیناذهنیّت پیروی معنای ذاتی و صورت عنصر وجه نما نیست بلکه به وسیله ساختار نحوی، بافت زبانی و بافت فرازبانی عنصر وجه نما محقق می-شود.کُنشی یا توصیفی بودن مفاهیم وجهی هم بر عینی، ذهنی یا میزان بیناذهنی بودن آن ها بی تأثیر است. در پایان، با اعمال الگوی پیشنهادی بر روی گونه های مختلف مفاهیم وجهی - بدونِ در نظر گرفتن نوع سازه وجه نمای آن ها و در چندین نمونه فارسی که به روش تصادفی از وب گاه های فارسی زبان گرفته شده بودند، مشاهده گردیدکه الگو کارایی تحلیلی مطلوبی دارد.
Impact of Dynamic Assessment Principles on Learning and Retention of Conditional Sentences among Iranian Intermediate EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The major purpose of the present study was to uncover if the structural complexity of type I and type II conditionals can greatly be mitigated by applying the sandwich format of dynamic assessment (DA). More specifically, this study aimed at investigating the contributory role of DA in improving intermediate EFL learners’ acquisition of conditional structures. To this end, a quasi-experimental pretest- posttest design was utilized. From the target population of students studying English at one of language institutes in Isfahan, two intact classes were selected based on a convenient sampling method. The age of the participants was between 19 and 24. Subsequently, they were randomly assigned to two equal groups receiving their instruction through the present, practice, produce (PPP) method, and the treatment group members were exposed to the sandwich format of DA. The findings revealed that the students in the experimental group significantly outperformed those in the control group on the immediate and delayed post-test. The results indicated that interaction, mediation, and feedback were important factors helping EFL students overcome the challenging task of learning conditionals. Notably, the findings may have important implications for EFL, learners, teachers, and materials developers.
A Study on the Effect of Teachers’ Text Specific Comments and Rubber-Stamped Comments on Iranian EFL Learners’ Writing Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۹, Fall & Winter ۲۰۲۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
Written corrective feedback (WCF) refers to the feedback given by writing instructors and tutors on novice writers’ performances. Although extensive importance has been attached to the implications of WCF for improving writing skill in L2 writing studies, there is a paucity of research into research on whether student writers benefit differently from elaborated and evaluative feedback. Having this in mind, the aim of this research was to examine the effect of teacher’s text-specific and rubber-stamped comments on Iranian EFL learners’ writing ability at intermediate level. Quick Placement Test was employed to select 40 pre-intermediate EFL learners as the participants of this research. Then, they were randomly assigned into two experimental and control groups. Prior to the treatment, the participants of both groups were given a pretest to disclose their initial writing ability. After administering the rubber-stamped comments to the experimental group and text specific to the control group, a posttest was administered to seek the effect of two types of instruments. An independent samples t-test was used to see if the treatment was effective. Paired samples t-test was also employed to determine the amount of progression between pretest and posttest of the experimental group. The results of the study revealed that rubber-stamped comments improved the learners’ writing ability. Implicationally, instructors can use rubber-stamped comments to help learners improve their writing ability.
Error Analysis of Taiwanese University Students’ English Essay Writing: A Longitudinal Corpus Study
حوزههای تخصصی:
Writing is considered one of the most difficult skills in EFL/ESL. Thus, meticulous recognition and classification of students’ errors in certain contexts is a worthwhile endeavor which provides us with both diagnostic and prognostic power. Accordingly, a total of 430 students in 15 English writing classes held during 12 consecutive semesters in a private university in central Taiwan were the subjects of this study. They composed 5703 essays which were rated and coded by the authors. Adopting and modifying the error taxonomy proposed by Zheng & Park (2013), the authors classified a sum of 63460 errors into four main groups with their subsequent subcategories. This study revealed that the highest problematic areas for Taiwanese university students were ‘misformation’ with 51.55% of the whole including errors in tenses, parts of speech, prepositions, subject/verb agreements, and run-on sentences. Then, ‘omission’ errors ranked second with 21.30% including errors in articles, plural suffix-s, and relative pronouns. Finally, the third and fourth error types were ‘others’ with 15.13% including spelling, capitalization, and wrong vocabulary, and ‘addition’ with 12.01% containing errors in articles, unnecessary words, and conjunctions. This study provides numerous genuine samples from the students’ compositions being annotated based on the applied error taxonomy. Thus, the data presented in this study can provide researchers with a practical framework for future studies in error analysis, as well as pedagogical implications in the field.
The Investigation of Integrative, Instrumental, Intrinsic and Extrinsic Motivation of Language learners in the foreign settings(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Research has not investigated the motivation of students toward learning Persian as a foreign/second language. This study examines the integrative, instrumental, intrinsic, and extrinsic types of motivation among language learners learning Persian as a second language. A questionnaire consisting of 40 questions, adapted from Gardner (2001), Ryan and Deci (2000), and Noels et al. (2001), was used to collect the required data. Statistical procedures were followed to analyze the data from 135 (59 females and 73 males) language learners. Results showed that integrative and extrinsic were respectively the most and the least significant forms of motivation among these participants. They reasoned that they mainly learn Persian language to understand Persian art, literature and history, increase their knowledge, and communicate with Iranians. Variables such as gender, education, and age showed significant differences among the males and females concerning instrumental and intrinsic types of motivation. Furthermore, whereas the results indicated significant variation between the participants’ education levels and their integrative motivation, there was not any significant relationship between the age and motivation.
اتخاذ رویکرد شناختی در آموزش مفاهیم مکانی و انتزاعی حروف اضافه «in» به فارسی زبانان و «در» به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی معانی مکانی، زمان و انتزاعی حروف اضافه «in» به فارسی زبانان و «در» به غیرفارسی زبانان و نیز مقایسه تأثیر رویکرد شناختی نسبت به روش سنتی بر یادگیری مفاهیم مختلف این حروف اضافه می پردازد. لذا، ابتدا معنای مکانی و پیش نمونه ای حرف اضافه «in» از فرهنگ لغت آکسفورد (2016) و حرف اضافه «در» از فرهنگ سخن انوری (1381) استخراج شد. سپس جمله ها و عبارت های حاوی این حروف اضافه با توجه به کتاب های ویژن 1 (1395) و فارسی بیاموزیم (1388) در سطح میانی انتخاب شد. در این پژوهش که از نوع آزمایشی است، تعداد 30 نفر از دانش آموزان دبیرستان دخترانه نور و 30 نفر از فارسی آموزان بزرگ سال زن در مرکز آموزش زبان فارسی المصطفی مشهد (در مجموع 60 نفر) در سطح میانی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و سپس به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تقسیم شدند. تحلیل های آزمون تی مستقل در مقایسه میانگین نمره های پیش آزمون گروه های آزمایش و کنترل نشان داد، بین دانش پیشین زبان آموزان قبل از شروع فرایند آزمایش، تفاوت معناداری وجود نداشت (پیش آزمون گروه کنترل 12.57 و پیش آزمون گروه آزمایش 12.43). حال آنکه میانگین نمره های پس آزمون گروه ها مبین آن است که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر آماری تفاوت معناداری وجود داشت (پس آزمون گروه کنترل 12.33 و پس آزمون گروه آزمایش 25.73). طبق نتایج، گروه های آزمایش که تحت آموزش به روش شناختی قرار گرفتند در مقایسه با آن ها که به روش سنتی آموزش دیدند، پیشرفت زیادی را در یادگیری مفاهیم مختلف این حروف اضافه نشان دادند. فرایند و نتایج این پژوهش راهکارهای مؤثری را در امر آموزش این حروف اضافه برای مدرسان زبان پیشنهاد داده است.
Aperçu Philosophique de la Conscience de soi du Locuteur-Pensant en néoténie linguistique(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Si nous admettons avec l’idée de la néoténie linguistique que « parler une langue c’est exister à travers elle », donc le passage obligé qui initie l’ultime étape de l’appropriation d’une nouvelle langue est le passage de la langue in fieri à la langue in esse. Dans ce passage, le locuteur-pensant étend son être dans l’accomplissement de lui-même en rapport avec sa conscience de soi qui fait partie de la subjectivité. La conscience de soi en tant qu’élément essentiel de la pensée et de la spécificité du locuteur-pensant réside différemment dans la capacité réflexive des locuteurs-pensants. L’énoncé produit par le locuteur est capable de porter la trace d’un retour sur soi grâce à la dimension réflexive alors que dans l’absence de cette dimension, nous assistons à une forme d’activité dans la subjectivité du locuteur. Cette recherche a pour but de se focaliser sur la conscience de soi, son rôle lors de la production d’un énoncé ainsi que son rapport avec des unités de représentation via l’interprétation des philosophes ainsi que celle des linguistes. Nous tentons de voir dans certains énoncés comment elle devient une partie consubstantielle de l’identité propre du locuteur-pensant lors de la production linguistique
بررسی پیکره بنیاد هم معنایی تقریبی صفت های اندازه «زیاد و فراوان» و صورت های تصریفی آن ها براساس رویکرد نمای رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی پژوهش مهمی درخصوص روابط واژگانی صفت های اندازه انجام نشده است. از همین رو، در این پژوهش رابطه هم معنایی تقریبی صفت های اندازه «زیاد و فراوان» و صورت های تصریفی آن ها بر اساس رویکرد تحلیل نمای رفتاری دیویاک و گرایس (2006) و داده های پیکره همشهری 2 آل احمد و همکاران (2009) مورد بررسی قرار گرفته است. در همین راستا، در ابتدا با استفاده از نرم افزار اَنتکانک (2011) داده های مرتبط با صفت های اندازه «زیاد، زیادی، زیاد تر، زیادترین، زیادتری، فراوان، فراوانی، فراوان تر، فراوان ترین، فراوان تری» از پیکره استخراج شدند. سپس، براساس ویژگی های ساخت واژی، نحوی و معنایی برچسب دهی شدند. نتایج رویکرد نمای رفتاری که براساس تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی به دست آمده است نشان می دهد که بالاترین سطح هم معنایی تقریبی متعلق به گروه های «زیادی، فراوانی»، «زیادتری، فراوان تری»، «زیادتر، فراوان تر»، «زیاد، فراوان» و «زیادترین، فراوان ترین» است و پایین ترین سطح هم معنایی تقریبی بین اعضا با پایه غیرهمسان گروه های «زیادی، فراوانی، زیادتری، فراوان تری» و «زیاد، فراوان، زیادترین، فراوان ترین، زیادتر، فراوان تر» است. درنهایت، تحلیل برچسب دهی بر پایه نمرات Z ، تمام برچسب های معنادار و غیرمعنادار صفت های اندازه را مشخص ساخت.
نقد و بررسی نظریه های خاستگاه زبان
منبع:
رخسار زبان سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
41-21
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر کلاس درس معکوس بر پیشرفت خواندن و خودکارآمدی زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
435 - 452
حوزههای تخصصی:
پژوهش های بسیاری در رابطه با آموزش زبان های خارجی انجام شده است که حکایت از اثربخشی آموزش های معکوس در بهبود نتایج عملکرد زبانی دانش آموزان دارد. بااین وجود، تعداد کمی از مطالعات به بررسی تأثیر آموزش معکوس بر درک مطلب در زبان دوم پرداخته اند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر کلاس درس معکوس بر پیشرفت درک مطلب و خودکارآمدی زبان آموزان در مدارس ایرانی است. برای این منظور، نمونه ای متشکل از 48 زبان آموز ایرانی موردنظر قرارگرفته و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر ) و کنترل (23 نفر) موردبررسی قرارگرفته اند. پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی به انجام رسیده است؛ به این صورت که آزمودنی ها در گروه آزمایش آموزش های معکوس را دریافت نموده و در گروه کنترل با شیوه های معمول به مدت سه ماه مورد آموزش قرار گرفتند. در راستای جمع آوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه ی استاندارد پرسشنامه ی مقدماتی انگلیسی کمبریج (CPET) و پرسشنامه ی خودکارآمدی خواندن (RSEQ) استفاده گردیده که روایی آن ها با استفاده ازنظر متخصصان مربوطه تائید گردید و پایایی دو آزمون نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب0.84 و... به دست آمده اند. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین استفاده از دو روش نام برده در پژوهش وجود دارد به این معنی که فراگیران گروه آزمایش ازلحاظ پیشرفت خواندن زبان دوم و خودکارآمدی خواندن به طور معناداری بهتر از گروه کنترل عمل می کنند. به طورکلی ، می توان نتیجه گرفت که مدرسان زبان های خارجی می توانند شیوه آموزش معکوس را در کلاس های خواندن بگنجانند تا به زبان آموزان کمک کرده تا اعتمادبه نفس و خودکارآمدی بیش تری را برای انجام مؤثرتر فعالیت های مربوط به درک مطلب از خود نشان دهند.
کارکرد گفتمانی-استعاری زبان رسانه: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، دستیابی به کارکردهای گفتمانی زبان رسانه از منظر شناختی بر اساس انگاره ی آمیختگی مفهومی مطرح شده از سوی فوکونیه و ترنر (2002,1998,1994) بوده است تا نشان دهیم که رسانه ها چگونه در کلام شان از استعاره بهره می گیرند و از آن مسیر اهداف خود را دنبال می کنند. ماهیت روش شناسی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها از متون مطبوعاتی و روزنامه های کثیرالأنتشار در سال های 95 تا 98 گزینش و گرد آوری شده اند و بدین منظور 18 نمونه (به دلیلمحدودیت در حجم مقاله جهت ترسیم نمودارهای آمیختگی مفهومی) از استعاره های به کار رفته در متون مذکور، تحلیل و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که گفتمانِ رسانه ها با تلفیق حوزه ی مبدأ و حوزه ی مقصد و پدید آمدن فضای آمیخته ی چهارمِ نوپدید، زبان را طوری مفهوم سازی می کند که امکان نگاشتِ مفاهیم انتزاعی؛ همچون «موج بیداری اسلامی»، «انداختن توپ به زمین حریف» و غیره را به مفاهیم ملموس و عینی فراهم ساخته که این امر سبب جذب مخاطب و تنویر افکار عمومی شده است؛ به گونه ای که ویژگی های مشترک دو فضای ذهنی، یک به یک با هم متناظر می شوند.