فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۳۹ مورد.
منبع:
رخسار زبان سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
5-26
حوزههای تخصصی:
کنکاشی در توانش فرهنگی در آموزش و فراگیری زبان انگلیسی: معلمان، زبان آموزان و مطالب درسی در عصر جهانی سازه شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
147 - 180
حوزههای تخصصی:
زبان انگلیسی دیگر به عنوان تهدیدی برای یکپارچگی یک کشور محسوب نمی شود، زیرا نشانگر سبک زندگی و فرهنگ آمریکایی و بریتانیایی نمی باشد. اخیرا واژه «انگلیسی های جهانی»، باب شده است. در واقع زبان انگلیسی تبدیل به یک زبان جهانی شده است و به ندرت گویشوران انگلیسی آن را به عنوان دارایی خودشان به حساب می آورند. اصل لازم این است که آموزش زبان انگلیسی با عرف ه ای فرهنگی آمیخته و ارائه شود. این رویکرد تاکید دارد که زبان بایستی با فرهنگ آمیخته شده و به همراه جنبه های فرهنگی تدریس و فراگرفته شود. ضمنا فرض بر این است که جهانی سازی اکثر ملت ها را تحت تاثیر قرار داده و یک فرهنگ جهانی به وجود آورده است. یکی از دلایل این ادعا وسایل و کالاهایی هستند که در سراسر جهان استفاده می شوند. مقاله حاضر نقش فرهنگ را در رابطه با جهانی سازی شدن، شکل گیری بافتی، توانش فرهنگی، مطالب درسی، زبان آموزان و معلمان بررسی می کند. نکته مهمی که این مطلب به آن تاکید می کند، تفاوت های بین موقعیت هایی است که در آن ها زبان تدریس و فراگرفته می شود: موقعیت انگلیسی به عنوان زبان خارجی و موقعیت انگلیسی به عنوان زبان دوم. امید بر این است که این مطالعه برای تهیه و تدوین مطالب درسی، معلمان زبان و برنامه ریزان درسی مفید واقع شود.
فضای واکه ای در کودکان دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و مقایسه آن با کودکان دارای مجرای گفتار طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف کام و لب نوعی ناهنجاری مادرزادی در سقف دهان و لب بالا است و موجب ایجاد اختلال در دستگاه گفتار می شود. نوشتار پیش رو با هدف بررسی فضای واکه ای در کودکان دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و کودکان دارای مجرای گفتار طبیعی با توجّه به متغیّرهای بیماری و واک داری، واکه های زبان فارسی را در کلماتی با الگوی CVC بررسی کرده است. این کلمات به وسیله دوازده شرکت کننده (شش کودک دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و شش کودک سالم) خوانده شد و با استفاده از نرم افزار پرت ضبط شد؛ سپس، مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم اندازه گیری و تجزیه و تحلیل آماری شد. نتایج نشان داد که بیماری بر بسامد سازه اوّل واکه های [æ, e, u] و بسامد سازه دوم واکه های [æ, ɒ, o, u] و واک داری بر بسامد سازه اوّل واکه های [æ] و [e] تأثیر معناداری دارد؛ همچنین نتایج نشان داد که فضای واکه ای در کودکان بیمار پیشین تر و افتاده تر از فضای واکه ای در کودکان سالم است و فضای واکه ای در محیط واک دار متفاوت از محیط بی واک است.
آیا اشتقاق در فارسی متعارف است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو بر آن است تا بر اساس معیارهای پنج گانه کوربت (2010)، متعارف بودگی فرایند اشتقاق و وندهای اشتقاقی در فارسی را از منظری رده شناختی واکاوی کند. بدین منظور تعداد (195) وند اشتقاقی به مثابه داده ها ی پژوهش در نظر گرفته و معیارهای متعارف بودگی کوربت بر آن ها اعمال شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که در مجموع،(68) وند اشتقاقی فارسی از مجموع (195) وند، معیارهای متعارف بودگی را به میزان یک درجه رعایت نکردند. تنها معیاری که از سوی این (68) وند رعایت نشد، معیار «تجزیه پذیری» بود. در این میان، نامتعارف ترین وند فارسی، پسوند –ale نسبت است که دو معیار تجزیه پذیری و شفافیت صوری را رعایت نکرده است؛ از این رو می توان چنین نتیجه گرفت که (34%) وندهای اشتقاقی فارسی، به میزان یک درجه از متعارف بودگی فاصله دارند. نظام اشتقاق فارسی اگر به طور کامل متعارف می بود، باید (975) امتیاز از پنج معیار متعارف بودگی کسب می کرد، امّا با احتساب (71) عدم امتیازگیری، (904) امتیاز کسب کرده است، یعنی به میزان (29/7%) از متعارف بودگی فاصله گرفته است؛ یا به عبارت دیگر به میزان حدود (93%) متعارف است. این میزان از متعارف بودگی نشان می دهد نظام اشتقاق فارسی، با وجود وندهای غیر زایای خود، به نمونه متعارف این نظام در میان زبان های دنیا بسیار نزدیک است
Recognition and Production of Ambiguous Idioms in English: Socializing learning vs. cognitive linguistic approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۶, Summer ۲۰۲۱
153 - 162
حوزههای تخصصی:
This study aimed at determining the effect of teaching idiom strategies, that is, socializing learning and cognitive linguistic approach, on Iranian EFL learners' recognition and production of ambiguous idioms. To this end, 78 upper-intermediate students of Islamic Azad University, Tabriz Branch, Iran, formed the total population of the study. Then, Proficiency English Test (PET) was administered to ensure the homogeneity of the needed sample. Based on the results of this test, 60 students were selected as the final participants. They were randomly assigned to two experimental groups: WhatsApp socializing group and etymological elaboration group. A pretest was used to ensure the unfamiliarity of the idioms. The criteria for choosing ambiguous idioms were that all ambiguous idioms required to have etymology and could be illustrated using a picture Also, posttests for the recognition and production of ambiguous idioms were used to compare the performance of the two groups. The statistical analysis of results indicated that the etymological elaboration group outperformed the socializing group in both idiom recognition and production. The findings of this research have pedagogical implications for teachers, syllabus designers, and materials developers in using appropriate instructional methods for teaching idioms.
A Fuzzy TOPSIS Approach to Ranking the Effectiveness of Corrective Feedback Strategies: Monolingual Persian Versus Bilingual Turkmen EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۱
153 - 186
حوزههای تخصصی:
Corrective feedback (CF) as a multifaceted practice needs to be explored from different perspectives. Achieving relative consensus among language teachers and experts in a particular context on the most effective CF strategy for monolingual and bilingual language learners appears to be understudied. As such, a fuzzy TOPSIS (Technique for Order of Preference by Similarity to Ideal Solution) model was applied to accommodate varied and conflicting opinions in ranking the effect of three corrective feedback strategies including mid-focused oral metalinguistic CF, written metalinguistic CF, and oral/written metalinguistic CF. To this end, 79 monolingual Persians and 79 bilingual Turkmens aged between 13 and 18 from two language institutes in Golestan Province of Iran participated in the study comprising three experimental and one control group each. The experimental groups were provided with CF strategies on their most recurrent grammatical errors detected through pretests while the control groups received none. The results of the fuzzy TOPSIS approach ranked oral/written metalinguistic CF and oral metalinguistic CF as the best strategies for monolingual Persians and bilingual Turkmens respectively. The fuzzy TOPSIS approach provided experts with the opportunity to include their opinions on the weight of criteria and the impact of CF strategies towards enhancing the experts’ agreement on the issue. It was shown that a single CF strategy might not be appropriate for all EFL learners in different contexts. The approach also provided a framework for soliciting wider participation of the experts when conditions favor the application of multi-criteria decision-making methods, or speedier assessments are required.
نقش حالات چهره در دستور زبان های اشاره از منظر دستور شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
287 - 316
حوزههای تخصصی:
حالات چهره در زبان های اشاره برای بیان مفاهیم دستوری به کار می رود (Pfau & Quer, 2010; Reilly, 2006; Wilbur, 2000; Dachkovsky & Sandler, 2009). از جمله مفاهیم دستوری که در زبان های اشاره با حالات چهره بیان می شوند می توان وجهیت، ساخت های شرطی، سببی ، مبتدا، پرسشی و امری را نام برد (Lackner, 2019). دو ناحیه نیمه بالایی (حالات ابرو و چشم ها ) و نیمه پائینی صورت (حالات لب و دهان) هرکدام در بیان مفاهیم دستوری مختلفی دخیل هستند. در این مقاله، با تحلیلی در چارچوب دستور شناختی، به طور ویژه مفهوم «چرخه کنترل» (Langacker, 2013) تلاش می شود نقش حالات صورت در دستور زبان بررسی شود. بسیاری از مفاهیم دستوری در زبان با مفهوم چرخه کنترل قابل تبیین هستند. چرخه کنترل در لایه های مختلف فیزیکی، ذهنی، حسی و اجتماعی زیست انسان قابل بررسی است و در زبان شناسی و شکل گیری دستور زبان ابزار سودمندی برای تحلیل های زبانی در اختیار ما قرار می دهد. چرخه کنترل شامل چهار مرحله است که هر کدام از این مراحل یک وضعیت ذهنی و عملی را نشان می دهد و می توان این وضعیت را به یکی از مفاهیم دستور زبان مرتبط دانست. هدف دیگر این مقاله آن است که در چارچوب زبان شناسی شناختی به طرح و بحث این پرسش بپردازیم که چگونه زبان هایی کاملاً جدا از یکدیگر در بیان بعضی مفاهیم دستوری شباهت های صوری دارند. با بررسی داده ها و یافته های پژوهش های گوناگون از زبان های اشاره ایرانی، آمریکایی، اسپانیایی، ایتالیایی و موارد مشابه به بررسی شباهت ها در حوزه های مختلف دستور زبان های اشاره و نقش حالات چهره در شکل گیری دستور زبان می پردازیم.
تأثیر بازخورد اصلاحی نوشتاری متمرکز و غیرمتمرکز بر صحت زمان گذشته ساده زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی نقش بازخورد اصلاحی نوشتاری متمرکز و غیرمتمرکز مستقیم بر صحت زمان گذشته ساده باقاعده و بی قاعده انگلیسی زبان آموزان سطح متوسط پرداخت. تعداد 60 زبان آموز ایرانی به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (متمرکز و غیرمتمرکز) و گروه گواه طبقه بندی شدند. هر سه گروه در 4 جلسه متوالی، تکلیف نوشتاری انجام و به معلم تحویل دادند. جلسه بعد، هر گروه تکلیف های خود را در شرایطی متفاوت دریافت کردند. در تکلیف های نوشتاری گروه بازخورد اصلاحی متمرکز، صرفاً افعال نادرست زمان گذشته ساده تصحیح شد، ولی در نوشتار گروه بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز، تمامی نکته های نادرست گرامری تصحیح شد. گروه کنترل هیچ بازخورد اصلاحی دریافت نکرد. نتایج نشان داد که گروه بازخورد اصلاحی متمرکز به طور معنا دار بهتر از گروه های دیگر در پس آزمون بلافصل عمل کرده است. نتایج نظرسنجی حاکی از آن است که زبان آموزان بازخورد اصلاحی متمرکز را به بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز ترجیح دادند.
ارزشیابی برون دادهای نظام متوسطه کشور از منظر مهارت های زبانی و ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر برای تحلیل وضعیت مهارت های زبانی و ادبی برون دادهای نظام متوسطه کشور، شامل دانش آموختگان پایه دوازدهم انجام شده است. براساس پرسش های پژوهش مهارت های خواندن، نوشتن، شنیدن و سخن گفتن دانش آموختگان و تأثیر متغیر جنس و رشته از طریق نمونه گیری هدفمند در هفت مرکز استان شامل آذربایجان شرقی، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران، فارس، یزد و مرکزی، در سال تحصیلی 1396 1397، با نمونه آماری 282 پسر و 327 دختر در سه رشته تحصیلی انسانی، تجربی، ریاضی بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد دانش آموختگان در هیچ یک از مهارت ها به امتیاز سطح تسلط در مهارت های زبانی دست نیافته اند. با این حال، دستِ کم در سه مهارت نوشتن، شنیدن و سخن گفتن موفق به دریافت امتیاز کمینه و عبور از سطح ناتوانی شده اند. همچنین، دختران در تمامی مهارت های چهارگانه امتیاز بالاتری کسب کرده اند و تفاوت امتیاز آن ها با گروه پسران معنادار بوده است. از نظر رشته های تحصیلی، در رشته انسانی بیشترین امتیاز مربوط به مهارت سخن گفتن و با فاصله ای اندک، مهارت نوشتن بوده است. در رشته های تجربی و ریاضی بیشترین امتیاز به مهارت نوشتن تعلق یافته است. اختلاف نتایج در مهارت های خواندن و نوشتن برای رشته های انسانی در مقایسه با رشته های تجربی و ریاضی معنادار بوده است، در حالی که بیشترین توجه ساختار آموزشی بر مهارت خواندن است، نتایج حاصل نشان می دهد که در تمامی رشته های تحصیلی پایین ترین امتیاز مربوط به مهارت خواندن بوده است. واکاوی نتایج ارزشیابی بیانگر آن است که دستیابی، حتی به کم ترین سطح تسلط در مهارت های زبانی و ادبی برای دانش آموختگان ممکن نشده و سیاست های آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس با موفقیت همراه نبوده است.
Validating Factor Structure of the Persian Version of Emotion Regulation Strategies Inventory among Iranian EFL University Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۰ , N. ۱ , ۲۰۲۱
81 - 104
حوزههای تخصصی:
The Persian translation of the emotion regulation strategies inventory (Gross & John, 2003) was validated among Iranian EFL teachers. The predictive power of variables, i.e. educational background, working experience, gender, and age was also appraised. To do so, 250 EFL teachers with at least five-year teaching experience at the universities of two states, Isfahan and Fars, were invited to take part in the study. The non-random convenient sampling technique was then adopted. Filling out the inventory was done after the class time. The results of the principal component analysis (varimax rotation) verified the original two-factor model. The multiple regression analysis done by AMOS software also revealed that demographic variables could significantly affect teachers’ emotion regulation, though their effect in the present sample was small (R2=0.08 and R2=0.02). The results also suggested that the teachers disagreed about the use of expressive suppression in their classes (m=3.28) and were rather undecided as to the use of cognitive reappraisal in their teaching (m=4.49).
Examining 'Assessment Literacy in Practice' in an Iranian Context: Does it Differ for Instructors and Learners?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study reported here is survey research that aims to examine the assessment literacy (AL) of the instructors (N=12) as well as graduate and postgraduate students (N=46) in the Department of Foreign Languages and Linguistics at Shiraz University. To this end, interview questions were designed using Pastore and Andrade's (2019) three-dimensional AL framework. The questions, having been field-tested and their validity having been approved by three experts, were used to interview the participants. The interviews were transcribed and idea units in them were specified and coded according to a coding scheme designed based on Pastore and Andrade (2019). At the conceptual dimension, the results suggested that most of the participants in both groups believed in the learning potential of assessment, and most of the instructors used multiple tasks throughout the term to gather on the students' learning, especially at the MA and Ph.D. levels. At the praxiological dimension that concerned the integration of assessment with instruction, the students mentioned using the results of summative assessment to alter their studying approach, while only a few instructors used assessment results to modify their teaching practices. At the socio-emotional dimension, discrepancies existed among the instructors and between instructors and learners in how ethical issues should be observed in assessment. The results are discussed, and implications are provided for designing teacher education programs and for future research.
واکاوی زبان شناختی گونهای ناواژه سازی نادر در کودکان: یک پژوهش موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
255 - 282
حوزههای تخصصی:
بااینکه ناواژه سازی پدیده ای مهم در جریان رشد زبانی کودک است و نخستین کوشش او در کاربرد ویژگی «آفرینندگی» زبان به شمار می آید، تاکنون در مطالعات نادیده گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی گونه ای کمیاب از نوواژه سازی کودک، با تأکید بر انگیختگی زبانی است. شیوه مطالعه توصیفی تحلیلی است و در آن، داده های ناواژه ها از گفتار خودانگیخته 8 کودک 20ماهه تا چهارساله، با همکاری مادران، در بیش از یک سال پیمایش گردآوری شده است. یافته ها نشان می دهند که نه تنها انگیختگی در ساخت نام آوا و ناواژه هایی که نشانه های شمایلی تلقی می شوند می تواند نقش داشته باشد، بلکه قواعد واجی زبان مادری در ناواژه سازی کودک نیز می تواند تحت تأثیر انگیختگی زبانی نقض شود. افزون بر این، از جنبه شناختی، مفاهیم پیچیده تر ساختار واجی پیچیده تری پیدا می کنند. ازآنجاکه این نوع ناواژه سازی دارای ساختاری کاملاً نو و بدون زمینه زبانی از فرایند ابداع است، ناواژه ها فاقد ریشه و تکواژهای اشتقاقی هستند؛ گرچه کودک برخی از آنها را در جایگاه پایه فعل قرار می دهد و با همکردی از واژگان زبان، با آنها فعل مرکب می سازد.
استعاره های مفهومی و کارکردهای آن ها در گفتمان سیاسی دولت تدبیر و امید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
305 - 333
حوزههای تخصصی:
به کارگیری استعاره به عنوان راهبردی زبانشناسی، دیری است که موردتوجه سیاستمداران در سراسر دنیا قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کارکرد استعاره مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون (1980) در سخنرانی های سه تن از اعضای دولت تدبیر و امید آقایان روحانی، جهانگیری و ظریف است. مسئله اصلی پژوهش آن است که نشان دهد استعاره های مفهومی چگونه در کلام این مقامات سیاسی نمود یافته و کارکرد آنها در جهت سازمان دهی واقعیت های سیاسی چگونه قابل تبیین است. بدین منظور داده ها را به شیوه کتابخانه ای گردآوری و به روش تحلیلی مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعاره های سیاسی در حوزه های مبدأ متفاوت به کاررفته اند که عبارتند از سفر، جان بخشی (انسان، حیوان و گیاه)، جنگ، ورزش، ساختمان و پدیده های طبیعی که در میان آن ها، سفر بیش ترین و پدیده های طبیعی کم ترین میزان استفاده را داشته اند. نتایج به دست آمده مبین این واقعیت است که استعاره دارای کاربرد مهم فن ّبیانی و متقاعدکنندگی در گفتمان سیاسی است و نقش بسزایی در انتقال پیام های سیاسی اعضای دولت تدبیر و امید دارد. آنچه محرز است، آن است که استعاره علاوه بر تسهیل تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی برای مخاطبان، به این سیاستمداران فرصت داده که به شیوه ای راحت تر مباحث مدنظر خود را تبیین کنند، تا احساسات مخاطب را برانگیزند. آن ها می کوشند به کمک استعاره، برخی از جنبه های گفتمان سیاسی را پررنگ و یا پنهان کرده تا به مدد آن بتوانند در جهت اعمال باورهای خود، به اقناع مخاطبان بپردازند. باید گفت استعاره های مفهومی با جلوه های گوناگون در راستای مقاصد گفتمان دولت تدبیر و امید، موسوم به گفتمان اعتدال نمود یافته اند. بنابراین استعاره ها می توانند به عنوان ابزاری کارآمد و قدرتمند در اختیار خبرنگاران، تحلیل گران سیاسی و محققان حوزه گفتمان سیاسی قرار گیرند تا از این رهگذر آنان به تحلیل پیام های مقامات سیاسی، و تسهیل رمزگشایی آن بپردازند. لذا نتایج حاصل از این پژوهش می تواند برای این دسته از متخصصان و در نهایت برای سنجش نبض سیاسی کشور سودمند باشد.
A Tale of Three Official English Textbooks: An Evaluation of Their Horizontal and Vertical Alignments(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Instructional materials as a basic component of curriculums and a central constituent of standards-based programs play a provisional role in both setting the aims and leading the way. English textbooks in Iran’s public education are officially developed and used nationwide. One recently introduced English textbook series is Prospects (I-III) . It is intended for the the Iranian junior high schools and is normally supposed to guide teachers and provide students with the basic exposure to English as a Foreign Language (EFL) context. The textbooks, together with the lessons, have to be aligned in targeting educational objectives given the sequential nature of the intended grades and the serial contents of instruction. This study evaluated the vertical and horizontal alignment among the series’ textbooks and lessons drawing on Bloom’s revised taxonomy of educational objectives (Anderson & Krathwohl, 2001). The evaluation initially involved descriptive content analysis of the activities within and across the textbooks using a checklist developed based on the taxonomy. Then, the content matrixes were subjected to Porter et al.’s (2007) alignment index for the statistical assessment of lessons and textbooks’ alignment. The findings generally suggested that the lessons were tuned adequately, albeit accommodating mainly lower-order knowledge types and cognitive skills at the cost of discarding the higher-order ones. In addition, the statistically positive and significant PAIs of 0.93, 0.78, and 0.74 between Prospect I & II, Prospect I & III, and Prospect II & III, respectively pointed to a harmony in the series’ content. The paper discusses the findings and implications in the Iranian EFL context
تحلیلی رده شناختی از ساخت مقایسه عالی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رده شناختی «ساخت مقایسه عالی» و تحلیل تفاوت های صوری و نقشی مؤلفه های این ساخت در زبان فارسی است. بدین منظور می کوشیم تا اولاً مهمترین راهبردهای ساختواژی-نحوی رمزگذاری مفهوم مقایسه عالی را بازشناسیم؛ سپس نمود صوری هر یک از مؤلفه های مذکور را مورد بررسی قرار دهیم؛ در نهایت بر مبنای دسته بندی رده شناسی (Stassen, 1985)و آراء (Nose, 2010) راهبرد غالب بیان مقایسه عالی را مشخص کرده و سپس میزان کفایت الگوی پیشنهادی نوسه (Nose, 2010) در تبیین تفاوت های صوری-نقشی موجود در ساخت های مقایسه عالی را مورد ارزیابی قرار دهیم. این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیکره-بنیاد است. داده ها شامل 164 جمله است که از فرهنگ فارسی عامیانه (نجفی، 1387)، استخراج شده اند. یافته ها نشان داد که زبان فارسی به دلیل برخورداری از «ساخت اضافه»، «ترتیب واژه آزاد» و همچنین یک ساخت اختصاصی دستوری شده، از راهبردهای متنوعی برای رمزگذاری مقایسه عالی استفاده می کند. همچنین، مشخص شد که نمود صوری مؤلفه های «درجه پارامتر»، «نشانگر استاندارد» و «استاندارد» در زبان فارسی اجباری نیست و ترتیب آنها در جمله انعطاف پذیر است؛ اما نمود صوری مؤلفه های «مقایسه شونده» و «پارامتر» فقط در یک مورد، اختیاری و در سایر ساخت ها اجباری است. علاوه براین، مشخص شد که اگرچه ساخت های مقایسه عالی در فارسی اکثراً از نوع «مکانی» هستند، اما این زبان علاوه بر ساخت های مطرح شده توسط اشتاسن و نوسه، از ساخت ها و راهبردهایی بهره می گیرد که از فهرست زبان های مورد مطالعه آنها مغفول مانده اند. در پایان، نتیجه گرفتیم که دسته بندی رده شناسی اشتاسن و الگوی پیشنهادی نوسه، کفایت لازم و کافی برای تبیین داده های فارسی را ندارند و نیازمند بازنگری هستند.
درباره ساخت و کارکرد ساخت های آینده ساز در جوشقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که بیشتر زبان های ایرانی ساخت خاصی برای بیان آینده ندارند، جوشقانی که یکی از زبان های مرکزی ایران در شمال اصفهان است، سه ساخت آینده ساز دارد: آینده نزدیک برای اشاره به زمان آینده نزدیک و قطعیت در انجام کار، آینده دور برای بیان زمان آینده دور و قطعیت نداشتن در انجام کار، همچنین برای بیان وجهیت خواستاری و نامحقق، و آینده امری. این مقاله در کنار توصیف ساخت و کاربرد این ساخت ها، با نگاهی به روند تحول تاریخی، چگونگی شکل گیری این ساخت ها را بررسی می کند. همچنین، با بررسی کارکردهایی که این ساخت ها دارند، چگونگی شکل گیری کاربردهای جدید را برای ساخت های آینده ساز در جوشقانی بررسی می کند. بررسی کاربرد ساخت های آینده ساز در جوشقانی نشان می دهد کاربردهای جدیدی که این ساخت ها یافته اند، در چارچوب ارتباط زمان آینده با وجهیت های خواستاری، نامحقق و امری قابل تحلیل است و برای آینده نزدیک ویژگی نمود فعل در کنار زمان، عامل شکل گیری آینده نزدیک بوده است.
Task Motivation and Transfer of Learning across Tasks: The Case of Learning the English Definite Article(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Task motivation has recently gained prominence in second language (L2) research. However, its potential effects on the transfer of learning across tasks have not been investigated. The present study sought to deal with this issue through a mixed-methods approach. A total of 82 intermediate English learners took part in the study. Initially, they were tested regarding their knowledge of the English definite article. Then, they performed a consciousness-raising task that accentuated the article. Following the task, their task motivation was measured using a self-report questionnaire. After a few days, they completed another task requiring the knowledge of the article to see whether those who experienced higher task motivation on Task 1 were able to transfer the newly gained knowledge more efficiently to Task 2 compared to learners with low task motivation. Then, focus group interviews were conducted with learners representing both groups. Analysis of variance revealed that task motivation significantly affects transfer of learning. Moreover, thematic coding analysis of the qualitative data indicated that positive task appraisal, peer effect, increased effort, and activating self-regulation strategies were the major factors associated with high task motivation leading to efficient transfer of learning. The findings suggest some implications for pedagogy and research.
بررسی نوشته های «نفرینی» در کتیبه های شاهی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی «نفرین» در کتیبه های شاهی ایلامی، در ارتباط با حفاظت از «نام» و یک موقعیت سیاسی ویژه، می پردازد. به طور کلی نفرین ها شرطی را مطرح می کنند که در صورت نادیده گرفته شدن، به فعلیت درآمده و از عاملی انسانی یا عمدتاً غیرانسانی می خواهند تا فرد خطاکار را مجازات کند. بررسی نمونه های موجود در کتیبه های مورد نظر این مسئله را روشن می کند که «نفرین»، ابزاری با کارکردی دوگانه، نخست به منظور حفظ «نام» پادشاه و شهبانو به کار می رفت. «نام» در حوزه معنایی وسیع خود «فرزند» و «ادامه نسل» را نیز شامل می شد. در واقع، این پژوهش نشان می دهد که پادشاه چگونه در قالب «نفرین» از خدایان می خواهد تا افزون بر نام خود، نسل شاهی را نیز از گزند حفظ کنند. کاربرد دیگر آن است که در شرایط بغرنج سیاسی، نمونه ویژه ای از نفرین مورد استفاده قرار گرفته است تا موقعیت شاه را همچنان پابرجا نشان دهد. از آنجا که تا کنون کمتر به مسئله نفرین در کتیبه های شاهی ایلامی پرداخته شده، این مطالعه گامی است به سوی پر کردن جای خالی چنین پژوهشی در حوزه ایران شناسی. این پژوهش، با رویکرد زبانی-تاریخی، به صورت کتاب خانه ای و بر اساس مجموعه کتیبه های شاهی منتشرشده، انجام شده است.
Negotiated Syllabus and Undergraduate Students Reading Comprehension and Oral Production Ability: Teachers’ and Learners’ Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The negotiated syllabus, also known as a learner-centered and process-oriented syllabus, was introduced as an alternative to a pre-determined syllabus a couple of decades ago. The review of the related studies shows the number of studies in the use of negotiated syllabus in English language teaching is scanty. This study aimed at delving into the impacts of the negotiated syllabus on undergraduate students’ reading comprehension, oral production, and the participants’ perspectives about the syllabus. A mixed-methods research design was employed. Data were collected through researcher-developed tests and an interview checklist. The quantitative section analyzed through independent samples-tests (p=0.05) verified that the negotiated syllabus had a significant effect on the experimental mean scores regarding reading comprehension and oral ability production. In addition, results of the qualitative phase indicated that the use of negotiated syllabus, despite some learner, teacher, and institute-related constraints, has some pedagogical advantages. In light of the results, teachers are recommended to minimize the limitations and implement the negotiated syllabus in teaching English programs to optimize the language learners’ motivation and language achievement.
Effects of Receiving Corrective Feedback through Online Chats and Class Discussions on Iranian EFL Learners' Writing Quality(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۴, Spring ۲۰۲۱ (۱)
203 - 212
حوزههای تخصصی:
Giving corrective feedback (CF) is an essential part of the teaching and learning process, and the way it should beneficially be done has been the focus of attention for numerous researchers especially when traditional ways of CF provision are not possible, particularly in rare situations such as outbreaks of diseases. This study investigated how different ways of giving feedback; namely, through online chats and class discussions can help language learners in benefitting from their instructors’ CF provision. To this purpose, the effects of two ways of feedback provision were tested on the participants writing quality. Three hundred and seventeen Iranian EFL learners took a TOEFL test, 132 of them (53 males and 79 females) scoring between 477 and 510 were asked to deliver a 200-word writing task. Then, they were randomly put into 4 experimental and control groups to undergo different treatments, i.e. receiving CF through online chats and class discussions for 10 one-hour sessions. After the treatment, they were required to deliver another 200-word piece of writing. The results of statistical data analysis showed that the writing quality of the participants receiving CF through online chats was significantly higher than that of those who received CF through class discussions. The findings of this research have practical implications for Iranian educational system to update its instructional methods and for the nature of teaching and learning processes and practices.