ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۴۴۸۱.

بررسی تطبیقی کرامت انسانی در اندیشه کانت و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرامت انسانی عقل عملی عقل نظری ایمانوئل کانت مرتضی مطهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۱ تعداد دانلود : ۶۵۹
مسئله کرامت انسانی از مطالب بنیادین در سلسله مسائل فلسفه عملی است. اهمیت و ضرورت این مسئله و جایگاه ویژه آن در حل مسائل فلسفی به ویژه مسائل انسان شناسی، موجب اهتمام ویژه متفکران از جمله ایمانوئل کانت و شهید مرتضی مطهری به عنوان دو شخصیت تأثیرگذار در حوزه فلسفة غربی و فلسفة اسلامی شده است. در نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی دیدگاه این دو متفکر پرداخته می شود. از رهگذر این جستار روشن می شود که کانت و شهید مطهری در اینکه انسان دارای یک ارزش ذاتی است و همین امر او را از مخلوقات دیگر متمایز می کند و نیز در اینکه کرامت انسانی تنها با تکامل جنبه عقل نظری انسان حاصل نمی شود، اتفاق نظر دارند؛ اما در معیار کرامت انسانی و مکانیسم فعلیت یافتن آن میان آنها اختلافاتی وجود دارد.
۴۴۸۲.

رئالیسم عرفی و عقل گرایی پراگماتیک؛ (تبیینی در ماهیت رایزنانه ی عقلانیت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت واقعیت نسبی گرایی عقل عملی عقل سلیم استدلال رایزنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۳ تعداد دانلود : ۶۱۷
یکی از عمده ترین پیامدهای چالش پسااثبات گرایی در معرفت شناسی، حاکم شدنِ دوگانه های تقلیل گرایانه حول تقابل های مفهومی ای چون واقع گرایی و سازه انگاری یا عقل گرایی و نسبی گرایی بوده است. پرسش اصلی شکل دهنده به مقاله حاضر این بوده است که در مواجهه با چالشِ ضدمبناگرایی، چگونه می توان همچنان تبیینی از «عقلانیت» به مثابه «امکان ارزشیابیِ عینیِ معقولیتِ یک گزاره یا موضع» ارائه داد؟ در پاسخ، فرضیه ی این مقاله بر این است که این تبیین را می توان برمبنای روایت خاصی از پراگماتیسم ارائه کرد که بر دریافتی عرفی (عقل سلیمی) از واقعیت و درکی عملی از امر معقول پایه ریزی می شود. محور این تبیین، تاکید بر «کیفیتی» در «فرایند عقلانیِ ارزیابیِ گزاره های علمی یا مواضع هنجاری» است که اصل صدق/ اعتبار را می توان بر آن استوار کرد: «رایزنانه بودن» یا گشودگی به روی سنجش؛ در این راستا، مقاله ی پیش ِرو به برجسته ساختنِ این مشخصه ی مشترک در میان طیفی از نظریه پردازانِ فلسفه ی علم و معرفت شناسیِ علوم اجتماعی می پردازد. از آنجا که روایت مورد نظر حول مباحثی چون ماهیت واقعیت و شرایط شناختِ امر معقول سامان می یابد، این مقاله بر چارچوبی فرا-نظریه ای بنا می شود، چارچوبی که مفهوم «فرونسیس» ارسطو انسجام بخش آن است.
۴۴۸۳.

مروری بر کتاب «شواهد و تکامل»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکامل رانش تصادفی درست نمایی گرایی آزمون معنی دار بودن انتخاب طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۶۴۰
کتاب شواهد و تکامل را می توان تلاشی دانست در تطهیر نظریه تکامل، از گناه آغازینی که از بدو تولد بدان متهم شده است؛ گناه آزمون ناپذیر بودن، که حیاتی دوگانه را برای این نظریه رقم زده است: تکامل در قرن بیستم از سویی به نماد جهت گیریِ علمی نسبت به طبیعت تبدیل شده بود و از سوی دیگر به نظر نمی رسید ملاکهای علمی بودنِ یک نظریه (مثلا ملاک تمیز پوپر[1]) را برآورده کند.
۴۴۸۴.

نسبت زبان و منطق در فلسفه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی عرفی زبان عرفی شناخت از راه آشنایی شناخت نظرورزانه منطق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۶۳۲
در این نوشتار به نسبت بین زبان و منطق در فلسفه هگل خواهیم پرداخت. در ابتدا بین دو وجه مهم زبان، یعنی وجه نشانه شناسانه و وجه معناشناسانه، تمایز خواهیم نهاد. خواهیم دید زبان از وجه نخست صرفا بر مبنای قواعد دستوری یا به منزله ساختاری از نشانه ها لحاظ می شود. اما هنگامی که، به شکل انضمامی، وجه معنایی زبان نیز در تحلیل وارد گردد، با زبان همچون قلمرو عام بازنمایی ها روبه رو خواهیم شد. از همین لحاظ است که هگل زبان را، به منزله عرصه بازنمایی ها، مبنای نحوه ای از شناخت به معنای آشنایی می داند که شرط و پیش فرض شناخت فلسفی ست. در وهله سوم نشان خواهیم داد که زبان به منزله مبنای نحوه شناختِ مبتنی بر آشنایی، همان نقطه آغاز سیر پدیدارشناسی روح است. به همین معنا ست که هگل پدیدارشناسی را نردبان صعود آگاهی عرفی تا سطح آگاهی فلسفی می داند. به تعبیر دیگر، پیشرویِ دیالکتیکیِ قالب های آگاهی از سطح آگاهی و زبان عرفی آغاز می شود و به سطح منطق همچون حقیقت زبان می رسد. در این وهله چهارم روشن می شود که مقام منطق دقیقا وارونه مقام آگاهی عرفی ست و از این لحاظ می توان گفت زبان یعنی منطق بالقوه و منطق یعنی زبانِ بالفعل.
۴۴۸۵.

تقریری از وجود مطلق و مقید از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود مطلق وجود مقید واجب الوجود حقیقت وجود تشکیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۷ تعداد دانلود : ۵۸۰
به اعتقاد ملاصدرا، حقیقت مطلق وجود، محض هستی و تحقق در خارج است. این حقیقت با وسعت و بساطتی که دارد، برای موجودات دیگر تحققی باقی نمی گذارد. در عین حال ملاصدرا، به وجود هایی که مقیّد هستند نیز قائل است. ملاصدرا، معتقد است حقیقت مطلق، می تواند خود را به صورت هستی هایی مقیّد و محدود تنزل دهد. با این تنزل موجودات دیگر محقق می شوند. نسبت این موجودات با هستی مطلق، نسبت مقسم با اقسام است. زیرا وجود مطلق با اطلاق مقسمی، تمام اقسام وجود را شامل می شود از جمله وجودهای به شرط شیء که همان موجودات مقیّد هستند. ضمن آنکه موجودات مقیّد، دارای متن و وجودی مختص خود هستند؛ مستقل و جدای از وجود مطلق نیستند. وجود مطلق است که به صورت مقیّد جلوه گر شده است. هر وجود مقیّدی به یک لحاظ همان واجب الوجود است که مقیّد شده است و به لحاظ آنکه مقداری از حقیقت وجود را متجلی می سازد دارای نقصان و فقدان و غیر از واجب الوجود است.
۴۴۸۶.

Muslim Logicians on Quantification of Predicate vs. Hamilton’s View(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Deviant Statement Quantifier Muslim logicians Avicenna

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۸ تعداد دانلود : ۶۶۴
According to Muslim logicians, the quantifier, in categorical logic, shows the quantity of the individuals of the subject in a statement; so its place is before the subject. Hence, if it comes before the predicate there arises some deviation in the main form of the statement, and such a statement is called a "deviant statement" (al-qaḍiyah al-munḥarifah). In modern logic, by contrast, the main characteristic of a predicate is being general or unsaturated and since a predicate has a propositional function, i.e. has free variables (or arguments), it can or should be quantified; hence, putting the quantifier before the predicate is consistent with the conditions and rules on constructing a well formed statement. Among contemporary logicians Hamilton is famous for his claim that predicates should also be quantified just like subjects. The viewpoints of Muslim and modern logicians, concerning the place of the quantifier in a statement, seems to be conflicted. Among Muslim logicians, Avicenna is the one who considers no problem in using such statements, although he calls them “deviant”, and gives an explanation and analysis for them. In this paper, I have examined these views and shown that the conflict may be superfluous if Muslim logicians’ approach to predicates is extensional, which, of course, can hardly be attributed to them<em>.</em>
۴۴۸۷.

تجربه عرفانی و شهود باطنی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عرفان تجربه عرفانی کشف شهود کشف صوری کشف معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲۷ تعداد دانلود : ۸۳۵
عرفان به عنوان معرفت، حاصل تجربه ای باطنی است که در سنت اسلامی معمولاً از آن به «کشف» و «شهود» و در سنت غربی جدید معمولاً از آن به «تجربه عرفانی» تعبیر می کنند. در فلسفه دین معاصر از «تجربه دینی» نیز بسیار سخن می گویند که نزدیک به تجربه عرفانی است. مباحثی هم که در این دو زمینه مطرح می شود، مشابه است و در مواردی هم پوشانی دارد. گاهی تجربه دینی را امری عام و تجربه عرفانی را قسمی از آن در نظر می گیرند که در این صورت نسبت آنها عام و خاص است. گاهی آنها را دو نوع تجربه متفاوت تلقی می کنند. در این تلقی تجربه عرفانی شهود مستقیم وحدت هستی است؛ اما تجربه دینی، تجربه امر مقدس بدون عنصر یگانگی هستی است. آنچه در این تلقی ها مشترک است، این است که تجربه عرفانی نوع برتر تجربه باطنی و معنوی است. برای شناخت چیستی و حقیقت تجربه عرفانی نخست به مهم ترین ویژگی هایش آن گونه که برخی از پژوهشگران غربی طرح کرده اند، خواهیم پرداخت؛ سپس نکاتی را در باب چیستی تجربه عرفانی خاصه شهود و اقسام آن در عرفان اسلامی طرح می کنیم.
۴۴۸۸.

میانی اندیشیِ صدرایی در هستی شناسی، متّکی بر وجود منبسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود تشکیک وجود ملاصدرا میانی اندیشی وجود منبسط وحدت وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۳۹۳
فلاسفه مسلمان به منظور تبیین نحوه ارتباط میان مراتب هستی، اموری را به مثابه میانی ها مطرح ساخته اند. در فلسفه ملاصدرا، وجود منبسط، به عنوان صادر اول، میان هویت غیبیه و ماهیات قرار دارد. این وجود مجرای مبانی هستی شناختی اصالت، وحدت و تشکیک در وجود است. بنابراین هستی شناسی مبتنی بر نقش میانی این وجود، ظهور مبسوطی است از میانی اندیشی صدرایی. بر اساس این ساختار میانی اندیشانه، امکان بی نهایت امور میانی وجود دارد که اگرچه نام و تعین آن ها ناشناخته است ولیکن وجود آن ها انکار ناپذیر است. وجود منبسط وجود واحدی است که در عین حال شامل مراتب بی نهایت است و همیشه مرتبه ای میانی، میان دو مرتبه هستی شناختی از این وجود، قابل فرض است. بنابراین همه هویاتی که فلاسفه پیشین به عنوان میانی ها بدان اشاره کرده بودند، می تواند به عنوان مراتب این وجود واحد تبیین شود. ثمره چنین تبیینی را در حل مسایلی نظیر وحدت و کثرت فعل خداوند، حقیقت علم و جایگاه کلام و صورت نوعیه می توان مشاهده کرد.
۴۴۸۹.

کارکردهای کلامی تاویل در دیدگاه فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان تأویل تشکیک زیبایی شناسی علم کلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۳۸۵
مسیله اصلی نوشتار حاضر تبیین نقش تأویل در اندیشه کلامی فیض کاشانی است. بدین ترتیب که نگارنده در تلاش است که مبتنی بر آثار این متکلم شیعی، به استخراج دیدگاه او در چگونگی ارتباط کلام و تأویل بپردازد. این متکلم عارف، تأویل پژوهی را رهیافتی در جهت فهم دین می داند؛ به طوری که غفلت از آن متکلم را در مسیر انجام رسالت های کلامی خویش به مخاطره می اندازد. می توان گفت سهمی که تأویل در فهم و تبیین و نیز تنظیم عقاید دینی دارد، به عنوان دو کارکرد اساسی تأویل در کلام پژوهی فیض است. در نظر او متکلم با غفلت از بحث تأویل، همچون کسی است که دین را در تاریکی می شناسد. تمثیل او به داستان مولوی در باب فیل و خانه تاریک، در فهم این مسیله نقش کلیدی دارد. سومین کارکرد تأویل از رهگذر مباحث انسان شناسی تشریح می شود. انسان به عنوان فاعل تأویل و تنها موجودی که تاویل گر است، خود نیز از ساختاری تشکیکی برخوردار است. نقش تأویل نفس در غایت علم کلام از ثمرات پیوندی است که بین کلام و تأویل برقرار می شود. سیر تأویل نفس آدمی سیری زیبایی شناسیک و هنرمندانه است.
۴۴۹۰.

فلسفه میان فرهنگی بر مبنای فلسفه فرهنگ هردر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکثر فرهنگی اروپامحوری جهان رواگری گفتگوی چند سویه هم تباری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۷۰۸
آیا می توان از فلسفه فرهنگ هردر، الگویی(مدلی) برای آنچه امروزه فلسفه میان فرهنگی می نامند برداشت کرد؟ از آنجا که فلسفه میان فرهنگی، اندیشه ای است که در دنیای معاصر مطرح می شود، برای آن که بتوانیم هردر را در راستای این اندیشه بازخوانی کنیم، ناگزیر باید به مولفه های فلسفه میان فرهنگی در جهان معاصر توجه یابیم؛ تلقی رام ادهر مال و در یک مورد ویمر به همین مقصود مطرح خواهد شد. مهم ترینِ این مولفه ها از این قرارند: رد ایده هایی از قبیلِ اروپا محوری، جهان رواگری، مرکزگرایی و نسبیت گرایی؛ در عین حفظ هویت ها، تکثرها و مرکزها. با توجه به این مولفه های موجود در مال و ویمر (به شرحی که در متن خواهد آمد) به بازخوانی بخش هایی از اندیشه های فلسفه فرهنگ هردر می پردازیم تا اندیشه های پنهانِ هردردر این موضوعِ معاصر آشکار شود. هردر، پیش از دوره معاصر، با اندیشه تکثر فرهنگی، بستر اندیشه میان فرهنگی را در فلسفه فرهنگ خود آماده ساخت و با نقد اروپا محوریِ روشنگری و نژادگراییِ فلاسفه نامیِ این دوره، بزرگترین مانع را از راه آن برداشت. مرز دقیق اندیشه هردر، آنجاست که در عین باور به تکثر فرهنگی، حفظ هویت ها، مرکزیت ها و «تفاوت»ها، راه را بر نسبیت گراییِ بنیادین و شکاکیت بسته است، چنان که در عین باور به امور یاد شده در و پنجره های ارتباطات یا گفتگوی چند جانبه را در «منادها»ی فرهنگی و تمدنی گشوده است؛ گفتگویی که می تواند به داد و ستد آگاهانه و انتخابی در فرهنگ ها و تمدن ها منجر شود و انسان ها را در انسانیت گرد آورد.
۴۴۹۱.

نگرشی صدرایی به آزمایش های بنجامین لیبت درباره اراده آگاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اراده آگاهانه فرآیندهای مغزی قصد بنجامین لیبت ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰۳ تعداد دانلود : ۷۷۰
یکی از چالشهای جدید اختیار که بر پایه برخی یافته های علوم تجربی مطرح شده، آزمایشی است که بنجامین لیبت درباره فرآیندهای مغزی که به قصد و اراده انسان منجر می شوند، انجام داده است. او در این آزمایش به این نتیجه رسید که این چنین نیست که انسان ابتدا اراده کند و بعد مغز به کار بیفتد و فرمان اراده را اجرا کند و در نتیجه آن اندام ها حرکت کنند، بلکه این مغز انسان است که 400 میلی ثانیه قبل از عمل، به صورت ناآگاهانه فرآیند اراده را آغاز می کند و انسان تنها 150 میلی ثانیه قبل از عمل از تصمیم مغز آگاه می شود. ما در این مقاله، آزمایش لیبت درباره اراده آگاهانه انسان را مطرح کرده و با توجه به مبانی ملاصدرا نظیر هویت مجرد مادی نفس، عینت نفس با قوا و سریان آگاهی در تمام مراتب وجود از جمله مرتبه مادی، آگاهانه بودن اراده انسان را تبیین کرده ایم. نتیجه این پژوهش این است که در فلسفه ملاصدرا، آزمایش لیبت ( با فرض صحت آن) منافاتی با اراده آگاهانه انسان ندارد.
۴۴۹۲.

تأثیر آراء فلسفی ملاصدرا بر مکتب اخلاقی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق نفس تهذیب نفس مکتب اخلاقی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۱ تعداد دانلود : ۴۳۷
آراء فلسفی ملاصدرا بر قواعد کلی و جهت گیری های اخلاقی او (از این دو به مکتب اخلاقی تعبیر می کنیم) تأثیر گذار است. وجودشناسی ملاصدرا اخلاق را زیر مجموعه نظام هدفمند الهیاتی خود قرار داده و تلقی او از هستی و انسان پیامدهای متمایزی در مکتب اخلاقی وی داشته است. بنابر مبنای تجرد نفس ارتباط اعمال انسان و سرنوشت اخروی او و نیز بحث تناسخ باطنی (که با لزوم مراقبه و محاسبه اخلاقی مرتبط است) بستری مناسب می یابد. همچنین حدوث و بقاء نفس در نظر صدرا اهمیت رفتار بدنی در ترقی نفسانی را روشن می کند. تحول پذیری نفس و اسباب تحول آن بر لزوم مراقبه بر رفتارهای بیرونی و حتی نیات درونی در تبیین مکتب اخلاقی صدرا تأثیرگذار بوده است و مبنای قوای نفس و وحدت آن لزوم مداومت بر عمل صالح و پرهیز از عمل منافی ارتقاء وجودی را تبیین می کند. قاعده اتحاد عاقل و معقول نیز بر عینیت اخلاق و هویت وجودی انسان صحه می گذارد. اصالت و تشکیک وجود، لزوم جهت دهی اخلاقی رفتار در تقرب به خداوند را تبیین و قاعده سنخیت علت و معلول، ذاتی و غیر قراردادی بودن اخلاق در مکتب صدرا را مشخص می کند. حرکت جوهری و ارتباط ذاتی نفس و بدن، نفی نسبی گرایی اخلاقی را تبیین و مباحث فطرت نیز موضع صدرا در وحدت گرایی یا کثرت گرایی اخلاقی را مشخص می کند. بسیاری از معضلات مکاتب اخلاقی از جمله سؤال در مورد ذهنی یا عینی بودن اخلاق، تکلیف گرایی یا فضیلت گرایی در اخلاق، کثرت گرایی یا وحدت گرایی در گرایش های اخلاقی در نوع انسان، وظیفه گرایی یا نتیجه گرایی در اخلاق و ... در تفسیر حکمت متعالیه به سرانجامی روشن می انجامد.
۴۴۹۳.

بررسی ریشه های امر دیونیزوسی و آپولونی فلسفه هنر نیچه در فلسفه شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر دیونیزوسی امر آپولونی آری گویی به زندگی زیبا و والا فلسفه اخلاق شوپنهاور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۸ تعداد دانلود : ۷۸۹
هدف این مقاله، بررسی ارتباط امر دیونیزوسی و آپولونی در فلسفه هنر نیچه با فلسفه شوپنهاور است. در این زمینه، ضمن بیان سابقه تفاسیر موجود در ارتباط امر دیونیزوسی و آپولونی با اراده، تصور، والا و زیبا، به بررسی نقاط قوّت و ضعف آن می پردازیم. سپس در بحثی تکمیلی و متفاوت با سنّت تفاسیر موجود، رابطه امر دیونیزوسی و آپولونی را در فلسفه اخلاق شوپنهاور جویا می شویم. در فلسفه اخلاق، شوپنهاور خودخواهی اراده را اساس عمده اعمال اخلاقی ما در نظر می گیرد. او این خودخواهی را به خودخواهی غیر منفعطت طلبانه تعبیر می کند که شامل خودخواهی اراده زندگی و خودخواهی به شکل شرارت محض است. از این نظر که خودخواهی اراده همان آری گویی به اراده است، نیچه آن ها را با تغییر ارزشگذاری، اساس فلسفه هنر خود قرار داده است و نام های دیونیزوسی و آپولونی را به آن ها داده است. این امر، خودخواهانه بودن اشعار دیونیزوسی آرخیلوخوس و نیز آپولونی بودن حماسه هومر (سرود خودخواهی آشیل در پوشش حماسه) را با قوّت تمام توجیه می کند و دلیلی محکم برای ارتباط امر دیونیزوسی و آپولونی با اخلاق شوپنهاور است. همچنین، ارتباط عمیق فلسفه نیچه را با اخلاق و ارزشگذاری که در همه زمینه ها وجود دارد، در زمینه هنر نشان می دهد. به این ترتیب، علاوه بر اراده، تصور، زیبا و والا در فلسفه اخلاق شوپنهاور، جوانب مختلف امر دیونیزوسی و آپولونی نیز آشکار می شود و ما را به تعریفی جامع از آن ها می رساند، البته تا جایی که به فلسفه شوپنهاور مربوط هستند.
۴۴۹۴.

بررسی تمایز ماهوی «برهان شرط بندی پاسکال» و «حدیث محاجّه امام علیه السلام و ابن أبی العوجاء» و نتایج فلسفی و کلامی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرط بندی پاسکال خود محوری اخلاقی شکاکیت خداناباوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۵ تعداد دانلود : ۶۹۱
استدلال شرط بندی پاسکال، به عنوان یکی از استدلال های مشهور بر اثبات وجود خداوند و یا دست کم، لزوم ایمان به خدا، همواره در معرض بحث و بررسی های فراوان بوده است. این استدلال در فضای فکری جهان اسلام نیز مطرح بوده و از طریق امام محمد غزالی، به ایمه اطهار (ع) نسبت داده شده است. دقت در صورت بندی این استدلال آن گونه که پاسکال ارایه داده است و نص حدیثی که می توان آن را ریشه این استدلال تلقی کرد، نشان می دهد که این دو، تفاوت های بنیادین با یک دیگر دارند؛ تفاوت هایی که سبب می شود اشکالات وارد بر شرط بندی پاسکال به صورت بندی حدیثی آن وارد نباشد. در این مقاله تلاش شده تا در مرحله اول، به برخی اشکالات وارد شده بر شرط بندی پاسکال جواب داده شود و در مرحله دوم، نشان داده شود که چگونه تفاوت های موجود در صورت بندی دو استدلال، آن ها را از هم متمایز می کند و اشکالاتی که بی جواب می مانند به صورت بندی حدیثی استدلال وارد نمی شوند.  
۴۴۹۵.

تبیین و ارزیابی انواع ناسازگارباوری اختیارگرا در حل تعارض بین اختیار انسان و جهان جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناسازگارباروی اختیار علیت فاعل علیت نامتعین رخدادها نا متعین انگاری صرف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۵۳۵
ناسازگارباوری اختیارگرا ، تعین علی حاکم بر تمام رخدادهای عالم را مانعی جدی بر سر راه اختیار فاعل می داند. از این رو، ذیل سه رویکرد نامتعین انگاری صرف ، علیت نامتعین رخدادها و علیت فاعل به دنبال راهی جهت تأمین اختیار انسان است. در پژوهش حاضر به دیدگاه نظریه پردازان اصلی این سه حوزه اشاره کرده و به تبیین و نقد آن ها می پردازیم. سپس با اتکا به تعریف «اختیار» بر مبنای دو اصل «وجود جایگزین های محتمل در لحظه انتخاب» و «کنترل فعالانه فاعل نسبت به فعل»؛ نشان خواهیم دا د که تنها «علیت فاعل» ، موفق به ارایه تصویری معقول از فاعلیت اختیاری انسان می شود؛ زیرا دیدگاه های رقیبش از نقش فاعل در کنترل و هدایت فعل اختیاری غفلت کرده و فعل اختیاری را صرفاً به فعلی اتفاقی و تصادفی تقلیل می دهند. «علیت فاعل» با انکار انحصار نقش علیت برای رخدادها، مدعی است که آدمی در اراده کردن تنها متأثر از رخدادهای پیرامون خود نیست، بلکه بالذات و با قوای علی ای که دارد ، حداقل علت ایجاد یکی از رخدادهای نفسانی ای می شود که آغازگر فرایند تحقق فعل خارجی است. از این رو، به رغم تعین علی او حقیقتاً مختار است و هدایت و کنترل فعلش را در دست دارد.  
۴۴۹۶.

نگاهی انتقادی به ارتباط دانش و دین در جامعه شناسی دین ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماکس وبر تعارض دانش و دین جامعه شناسی دین افسون زدایی نیکلاس ولترستورف گفت وگوی دانش و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۳ تعداد دانلود : ۷۴۷
در این نوشتار می کوشیم تا ضمن استخراج دیدگاه وبر درباره ارتباط دانش و دین به عنوان یکی از مهمترین نظریات او، توضیح دهیم که چگونه این دیدگاه که خود مبتنی بر جامعه شناسی دین وبر است، به تعارض میان دانش به معنای اعم آن (شامل علوم طبیعی و انسانی) و دین خواهد انجامید. این مقالله شامل پنج بخش اصلی است: در بخش اول (مقدمه) نقشه روابط ممکن بین دانش (علم) و دین را طرح می کنیم و سپس در بخش دوم جایگاه وبر به عنوان یکی از قایلین به تعارض بین دانش و دین در آن نقشه را مشخص خواهیم کرد. در بخش سوم مقالله، انتقادات وارد بر دیدگاه وبر با نگاهی به نظریات ولترستورف طرح خواهند شد و نهایتاً در بخش چهارم با نگاه انتقادی به موضع وبر، راه حلی برای آنچه او تعارض بین دانش و دین می خواند ارایه خواهیم کرد. این راه حل، مسیری است که به علمای دین و دانشمندان امکان می دهد از هر دو ساحت اندیشه بشر یعنی دانش و دین، به نحوی روش مند و فلسفی در ساختار شناخته شده جامعه شناختی بهره برند و در عین حال با یکدیگر گفت وگو کنند. بخش آخر این نوشتار نیز به نتیجه گیری بحث و بیان رابطه دانش جامعه شناسی و دین با توجه به مقدمات ذکرشده در مقالله اختصاص خواهد داشت.
۴۴۹۷.

تبیین ماهیت علم خداوند از دیدگاه ویلیام آلستون و بررسی تطبیقی آن با دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم باور شهود مستقیم اضافیه اشراقیه نورالانوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۴ تعداد دانلود : ۶۹۱
مسیله ماهیت علم خداوند از مسایلی است که از دیر باز ذهن اندیشمندان و متفکران را به خود واداشته است. در فلسفه دین معاصر، ویلیام آلستون به این مسیله چیستی ماهیت علم خداوند می پردازد؛ آیا می توان گفت علم خداوند همان باور صادق موجه است؟ در فلسفه اسلامی نیز علم را به دو قسم تقسیم می کنند؛ علم حضوری و علم حصولی. علم خداوند کدام قسم از این دو مورد است؟ علم حصولی یا حضوری؟ در این مقالله پس از بیان دیدگاه آلستون و شیخ اشراق در مورد علم خداوند، به این نظریه می پردازیم که این دو متفکر تا حدودی دیدگاه مشترکی در مورد علم خداوند پس از ایجاد دارند. نظریه شهود مستقیم آلستون و اضافیه اشراقیه سهروردی دو تعبیر از یک دیدگاه است. از دیدگاه آلستون علم خداوند را نمی توان همان باور درنظر گرفت، چراکه باور با محدودیت ها و الزاماتی مواجه است که همسو و سازگار با علم مطلق نیست. نظریه شهود مستقیم آلستون به این معنا است که خداوند مستقیماً جهان را شهود می کند و از این رو به آن علم دارد. همچنین آلستون نظریه متفکرانی را که معتقدند علم خداوند همان باور صادق موجه است رد می کند؛ زیرا انتساب آن به خداوند با تناقضاتی مواجه است. در این مقالله تلاش شده است تا با بررسی دیدگاه ویلیام آلستون و شیخ اشراق، دیدگاه این دو متفکر در مورد ماهیت علم خداوند تشریح شود و تفاوت ها و شباهت های آن ها در این زمینه روشن شود.
۴۴۹۸.

تحول هرمنوتیکیِ پدیدارشناسی: هایدگر و ریکور(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک هستی شناسی پدیدارشناسی هایدگر ریکور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۷ تعداد دانلود : ۹۰۲
هستی شناسی و هرمنوتیک در قرن بیستم تعاملاتی جدی با هم داشته اند؛ تعاملی که البته از طریق پدیدارشناسی ممکن شد و اوج این ارتباط را در آثار سه فیلسوف مطرح این قرن یعنی هایدگر، گادامر و ریکور می توان مشاهده کرد. در این مقالله مروری بر ویژگی های برجسته خط سیر فلسفی ریکور ارایه می شود؛ مسیری که او با گرفتن سرنخ از متفکران هرمنوتیک آلمان از جمله دیلتای، هایدگر و گادامر سعی در تلفیقی منطقی از دو شق عمده هرمنوتیک، یعنی هرمنوتیک رمانتیک و پدیدارشناختی دارد؛ تلفیقی که به دنبال آن است تا حق هر دو نگاه هرمنوتیکی را ادا نموده، در عین حال نقاط ضعف آنان را نیز تا حدودی پوشش دهد. درحقیقت ریکور در روند فلسفی خویش به جای اینکه همانند هایدگر مستقیماً به مسیله هستی شناسی بپردازد، با گذار از سطح معناشناسی و تلفیق آن با فلسفه تأملی درنهایت هستی شناسی را نیز مورد توجه خویش قرارمی دهد؛ ازاین رو برای ریکور نیز هستی شناسی مسیله بنیادین بود؛ اما او مسیری طولانی تر را برای رسیدن به این هدف برگزید؛ مسیری که در آن لازم بود پدیدار شناسی نیز در ساختاری جدید و به شکلی متفاوت از هوسرل و هایدگر مطرح شود. تلاش این نوشتار بررسی این مسیر طولانی تر در مقایسه با نگاه مستقیم هایدگر به مسیله هستی شناسی و بیان این ادعاست که برگزیدن این راه با وفادارماندن به هستی شناسی هم ممکن و هم لازم بوده است؛ از سوی دیگر بررسی و ایضاح نقش هایدگر و ریکور در تحول پدیدارشناسی هوسرل از طریق تزریق هرمنوتیک به آن، بخش دیگری از این نوشتار را تشکیل می دهد؛ همچنین این موضوع را نقد و ارزیابی خواهیم کرد که ریکور تا چه میزان توانسته است تاریخی بودن فهم انسان را در کنار جنبه عینی گرایانه معرفت شناسی حفظ کند و رویکرد او در تلفیق میان تبیین و فهم با چه چالش هایی روبروست.  
۴۴۹۹.

زبان عرفان و قدرت در عصر ایلخانان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقل گریزی عادت ستیزی رازآمیزی زبان عرفان قدرت سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۸۰۱
اساس مقالله پیش رو درباره این سؤال است که ویژگی های زبان عرفان در قرن هفتم و هشتم شمسی یعنی در زمان حکومت ایلخانان چیست؟ لذا با تأسی به تیوری های زبان شناختی ویتگنشتاین و تیوری قدرت/ دانش فوکو می کوشد ویژگی های زبان عرفان در این عصر را توضیح دهد. از نگاه مقالله پیش رو زبان عرفان از تجربیات درونی انسان ناشی می شود و مربوط به حواس ظاهر نیست؛ ولی آثار عرفا به زبان متداول بشری بیان شده است. کوشش مقالله حاضر این است که با بررسی مهم ترین شاخصه های اصلی زبان عرفان چون عقل گریزی، عادت ستیزی و تعدی به تابوها و رازآمیزبودگی، رابطه هر یک از این ویژگی های زبانی را با قدرت های سیاسی مستقر توضیح دهد. 
۴۵۰۰.

فضیلت پایه و پایگی صدق در اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق عرفانی صدق فضیلت پایه مراتب صدق خودفریبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۵۸۴
صدق، در اخلاق عرفانی، در لایه ای سطحی عبارت از تطابق گفتار و عمل با مراد و نیت است. این کاربرد از صدق، در اخلاق عرفانی با تحلیلی عمیق همراه گشته، و این تحلیل موجب شده است صدق در شش گونه پایه و بنیاد دیگر فضایل شمرده شود، که از این طریق می توان فهمید بسیاری از فضایل، بدون صدق، فضیلت نیستند. این شش گونه در واقع معانی مهم و متنوعی از فضیلت پایه را در متون عرفانی به دست می دهند. با توجه به این تبیین ها، می توان مراتب و انواع مختلفی از فضیلت صدق را در عرفان یافت و تعارض ها و چالش های مهمی را بر سر راه آن تشخیص داد. تحلیل عمیق از کذب و تشخیص خودفریبی در صدق از نتایج مهم این رویکرد ویژه به صدق است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان