ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۳۶۸۱.

مروری بر کاربرد مفهوم نامتناهی بالفعل در برهان جهان شناختی کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان جهان شناختی کلامی ویلیام کریگ نامتناهی حدوث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۸ تعداد دانلود : ۴۸۲
یکی از موضوعاتی که ریاضیات و فلسفه را به یکدیگر پیوند داده است، مسئله «بعد نامتناهی» است. ویلیام کریگ، فیلسوف و متکلم آمریکایی سعی کرده است، با توسل به ریاضیات، عدم تحقق حوادث نامتناهی در عالم و حدوث زمانی جهان را اثبات نماید. وی نام برهان خود را برهان جهان شناختی کلامی می گذارد و در تقریر آن از برهان حدوث غزالی بهره می جوید. هدف این مقاله، بررسی یکی از دلایل فلسفی کریگ در اثبات مقدمه دوم این برهان در پی پاسخ گویی به این سؤال است: آیا این دلیل فلسفی- ریاضی کارایی لازم را در جهت اثبات حدوث زمانی عالم دارد؟ تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی-انتقادی، دلیل اول از مقدمه دوم برهان کریگ را که دربردارنده مباحث نامتناهی بالفعل و نظریه مجموعه ها است، تبیین و سپس با تکیه بر آرای متفکران اسلامی ارزیابی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که اثبات حدوث زمانی عالم از طریق عدم امکان سیر قهقرایی رویدادهای جهان، شرایط تسلسل محال را ندارد و نمی توان نامتناهی بودن آن را انکار کرد و از آن جا که عدد را نمی توان به مجموعه نامتناهی نسبت داد؛ سخن از تعداد اعضای یک مجموعه نامتناهی، معنایی ندارد و از فرض وجود بعد نامتناهی حتی نامتناهی بالفعل تناقضی حاصل نمی آید و به همین دلیل، اغلب فلاسفه اسلامی، حدوث زمانی عالم را نپذیرفته اند.
۳۶۸۲.

«تناسخ» در نظام فلسفی شیخ اشراق و محمدبن زکریای رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تناسخ تناسخ صعودی تناسخ مشابه شیخ اشراق محمدبن زکریای رازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۳۶۷
مسئله تناسخ به مثابه ایده ای فلسفی در پاسخ به مسئله سرنوشت نفس انسان پس از مرگ، جزو مسائل مهم در حوزه نفس شناسی است. غالب فیلسوفان مسلمان تناسخ را محال دانسته و براهینی در راستای اثبات استحاله آن اقامه کرده اند؛ اما در این میان، محمدبن زکریای رازی و شهاب الدین سهروردی جایگاه ویژه ای دارند که نوشتار حاضر به بررسی نظرات ایشان در این باره پرداخته است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که محمدبن زکریای رازی نخستین فیلسوف برجسته طرفدار ایده تناسخ در جهان اسلام قلمداد می شود و این آموزه در جهان بینی فلسفی وی در حوزه قدم نفس و هیولا ریشه دارد. شیخ اشراق در غالب آثارش نظریه استحاله تناسخ را مطرح می کند، اما در حکمه الاشراق، ادله طرف داران نظریه امکان و استحاله تناسخ را ضعیف می داند. میان این دو دیدگاه در «میزان اهتمام به مسئله تناسخ»، «قلمرو امکان تناسخ»، «ضرورت تناسخ»، «میزان نوآوری در این مسئله»، «روش شناسی بحث» و «رابطه تناسخ با حدوث و قدم نفس» اختلافاتی وجود دارد؛ چنان که این دو دیدگاه در «امکان رهایی از چرخه تناسخ» و «نفی استحاله برخی اقسام تناسخ» با یکدیگر اشتراک دارند.
۳۶۸۳.

بررسی رابطه تفسیر مفاهیم فلسفی با مسئله اصالت وجود در اندیشه شیخ اشراق و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معقولات اولی معقولات ثانی مفاهیم فلسفی اصالت وجود اصالت ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۷۴۳
تفسیر «معقولات ثانی» پیوند ناگسستنی با مسئله «اصالت وجود» دارد که این دادوستد متقابل، در نظام فلسفی شیخ اشراق و حکمت متعالیه بیشتر مشهود است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که سهروردی نه تنها معقولات ثانی منطقی و فلسفی را فاقد وجود خارجی مغایر می داند، بلکه به نفی مطلق تحقق خارجی آنها پرداخته، آنها را امور ذهنی صرف قلمداد می نماید و در پرتو همین مبنا، نظریه اصالت ماهیت و اعتباریت وجود را مطرح می سازد. این در حالی است که به باور صدرالمتألهین ازآنجاکه ظرف تحقق ربط، ظرف تحقق طرفین ربط است، هر دو طرف در ظرف واحد که همان ظرف اتصاف موضوع به حکم است تحقق دارند؛ بنابراین چون اتصاف در مفاهیم فلسفی در ظرف خارج سامان می پذیرد، مفاهیم فلسفی نیز باید تحقق خارجی داشته باشند. صدرالمتألهین در پرتو این مبنا، ضمن نقد برهان شیخ اشراق بر اعتباریت وجود، در سایه براهین نظریه اصالت وجود به تفسیر نحوه تحقق مفاهیم وجودی پرداخته است.
۳۶۸۴.

تأثیرات نسبی گرایی معرفتی و اخلاقی در شناخت درمانی و نقد آن بر اساس اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی نسبی گرایی معرفتی نسبی گرایی اخلاقی معرفت شناسی ارزش شناسی الیس بک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۳ تعداد دانلود : ۷۵۱
شناخت درمانی با استفاده از مجموعه ای از تکنیک ها، برای بسیاری از مشکلات روان شناختی و گستره وسیعی از اختلالات روان شناختی به کار می رود؛ اما شناخت درمانی به مجموعه ای از تکنیک ها محدود نمی شود؛ بلکه نظریه ای مبتنی بر مبانی فلسفی سازگار با روش های علمی است. پیشگامان و محققان شناخت درمانی با صراحت از همه بنیان های فکری شناخت درمانی سخن به میان نیاورده اند؛ اما سیری در مباحث شناخت درمانگران گویای تأثیر بنیان های فلسفی مختلفی همچون اندیشه های نسبی گرایانه معرفتی و اخلاقی است. براین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه های نسبی گرایی معرفتی و اخلاقی در شناخت درمانی و نقد این مبانی بر اساس اندیشه اسلامی با تأکید بر دیدگاه های علامه مصباح صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع اسنادی تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از این است که پیشگامان شناخت درمانی معتقدند هیچ حقیقت مطلق و ثابتی وجود ندارد. همچنین ارزش های اخلاقی و معنوی عام و جهان شمول رد می شود و تمامی ارزش ها نسبی، شخصی و موقتی است. در مقابل براساس اندیشه اسلامی، بسیاری از معرفت های ما ثابت، مطلق و تغییرناپذیرند و نسبی گرایی اخلاقی نیز آموزه ای ناپذیرفتنی است و ارزش های اخلاقی مطلق، فرازمانی و فرامکانی وجود دارند.
۳۶۸۵.

ارزش و ساختار معرفت در فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی صدق مطابقت مبناگرایی بداهت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۴۰۴
«ارزش و ساختار معرفت»، از مباحث جدید در معرفت شناسی است. این مبحث همچنین از چالش انگیزترین مباحث معرفت شناختی بوده، ذهن همه معرفت شناسان معاصر را به خود مشغول داشته و آرا و نظرات مختلفی در باب آن عرضه شده اند. در ذیل این این، معمولاً به مسائلی همچون نظریه صدق، معیار حقیقت و خطا، نظریه توجیه، و بداهت پرداخته می شود. با اینکه این مبحث در معرفت شناسی معاصر در کانون توجه قرار گرفته و اهمیت بسیار یافته است، لیکن این بدان معنا نیست که فلاسفه اسلامی متقدم به آن نپرداخته یا متعرض آن نشده اند. بر این اساس، فارابی «مؤسس فلسفه اسلامی» در آثار مختلف خویش، برای نخستین بار در فلسفه اسلامی، به بحث پیرامون موضوعات یا مسائل فوق پرداخته است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که او به عنوان یک متفکر واقع گرا، در مبحث نظریه صدق، قائل به مطابقت است و معیار تمییز حقیقت و خطا در شناخت بشری را تبیین نموده است؛ در نظریه توجیه، مبناگرایی در تصدیقات را برگزیده است؛ به مسئله بدیهیات توجه داشته و ملاک و اقسام آن را دقیقاً برشمرده است. در انتهای نوشتار حاضر، دیدگاه های برخی از محققان در خصوص فارابی، ملاحظه، بررسی و احیاناً نقد خواهند شد.
۳۶۸۶.

کیفیت پیدایش خُلق بر اساس دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و فیزیکالیسم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خلق ملکات اخلاقی مادی مجرد ابن سینا ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۷۹۶
خُلق از اقسام کیفیات نفسانی به شمار می آید. از آنجا که رفتار و اعمال انسان ناشی از خلقیات اوست و خلقیاتی که برای انسان حاصل می شود تاثیر بسزایی در سعادت و کمال او دارد، بحث از کیفیت پیدایش خلق دارای اهمیت است. در این نوشتار ابتدا به بیان چیستی و اقسام خلق پرداخته شده و سپس کیفیت پیدایش خُلق بر اساس دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا مورد تبیین و بررسی قرار گرفته شده است. بر اساس دیدگاه ابن سینا، برخی از اقسام خلقیات مجرد و برخی مادی هستند. اما از نظر ملاصدرا همه اقسام خلق، مجرد از بدن و ماده هستند. طبق دیدگاه هر دو حکیم، امور بدنی- مانند مزاج، طبیعت بدن و تکرار افعال- در پیدایش خلقیات تاثیرگذارند؛ اما مبانی متفاوتی که این دو حکیم در مورد مادی و مجرد بودن قوای نفس و به تبع آن اقسام خُلق دارند، سبب اختلاف نظر آنها در کیفیت پیدایش خُلق شده است. بر اساس دیدگاه فیزیکالیسم، خلقیات به فعل و انفعالات عصبی و مغزی تنزل داده شده است و هیچ گونه تبیین غیرمادی برای خلقیات وجود ندارد.
۳۶۸۷.

رابطه نفس و بدن و تأثیر آن بر جاودانگی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا توماس آکوئینی جاودانگی رابطه نفس و بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۹ تعداد دانلود : ۸۶۱
مسئله جاودانگی نفس در فلسفه ابن سینا و توماس آکوئیناس دو نظریه جداگانه است، اما در زوایایی اشتراک دارد. ابن سینا در تکمیل مبتکرانه علم النفس معلم اول، قید کمال را در تعریف نفس وارد و به جای صورت نشاند تا از تجرد نفس سخن گوید و در تبیین رابطه نفس و بدن بر شأن تدبیری نفس پای فشرد و نه بر اتحاد ذاتی و جوهری بین آن دو. توماس با پیروی از آموزه سینوی جاودانگی نفس، صورت بودن نفس برای بدن را چنان تقریر کرد که ترکیبی از آموزه ارسطویی و دیدگاه ابن سینا باشد، ولی در تبیین نحوه ارتباط نفس جاودانه با بدن میرا، نظریه روشنی ارائه نکرد که رابطه ذاتی و در عین حال گسست پذیر نفس با بدن را نشان دهد.
۳۶۸۸.

تطبیق و نقد رویکرد فخر رازی و استیس به زبان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمان گرایی دین زبان دینی عرفان عقل گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۴۰۶
مطالعه تطبیقی رویکرد فخر رازی و استیس به زبان دینی، حاکی از این بوده که در حیطه روش شناسی، تأکید آنها بر روش عرفانی و شهود دینی است. در حوزه توجیه باورهای دینی، رویکرد مبناگرایانه به گزاره های دینی داشته اند. استیس کل دین را برابر با عرفان و ورای عقل و نطق و متناقض نما دانسته است. در حالی که فخر رازی تنها بخشی از دین را بیان ناپذیر و زبان ناظر به آن را حقیقی پنداشته است. به همین نحو ایمان دینی و تلقی از وحی، از منظر آنها نیز تفاوت دارد. در حوزه نقد و ارزیابی این گونه است که در دیدگاه استیس، علاوه بر تناقض درونی، دو عالم مادی و غیرمادی جدا و در عرض هم تصور شده اند. رویکرد استیس دارای لوازمی چون ایمان گرایی، غیرشناختاری بودن زبان دینی، بی نیازی انسان از وحی و ... است. اما فخر رازی روش ایمان گرایانه- عقل گرایانه به زبان دینی داشته و با تحلیل اسما و اوصاف الهی با دو رویکرد سلبی و ایجابی، انسان را نیازمند وحی دانسته است. از این رو دیدگاه فخر رازی نسبت به استیس در حوزه زبان دینی، کامل تر محسوب می شود.
۳۶۸۹.

نقد و ارزیابی عدالت در اندیشه افلاطون (نظریه عدالت در رساله جمهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت جمهوری آرمان شهر ظالم فضیلت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۰ تعداد دانلود : ۵۳۸
افلاطون این سئوال را اساسی می دانست که کدام دولت بهتر وکدام نظم منصفانه تر و چه کسی صلاحیت حکومت بر مردم را دارد؟ از نظر افلاطون، عدالت می بایست در درون فرد و درون جامعه تحقق یابد. عدالت در شهر در سلسله مراتب طبیعی و تقسیم کار یافت می گردد. عدالت در نفس آن هنگام صورت می گیرد که هر جزء از نفس مشغول به کار خویش باشد تا هماهنگی نفس پدیدار آید. افلاطون حکومت را هنری می داند که حاکم باید نفع کسانی را که تحت حاکمیت قرار دارند را ملاحظه نماید و با در نظر داشتن میانه روی و هماهنگی از افراط و تفریط دوری کند. افلاطون دولت را مانند بدن انسان دارای سه بخش تصور می کند که در آن به جای سر و سینه و شکم، حکمرانان و پاسداران و زحمت کشان وجود دارند. آنگونه که آدم سالم و هماهنگ تعادل و تناسب به خرج می دهد، نشانه دولت بافضیلت نیز این است که هر کسی جایگاه خود را بداند. این مقاله بدنبال تبیین مبانی نظریه عدالت افلاطونی بر پایه رساله ی جمهوری و ایرادات مترتب بر آن بوده و دنبال ارایه پاسخی مطلوب به این پرسش است که از منظر افلاطون آیا عدالت، فضیلت است؟
۳۶۹۰.

پنداره گرایی ارزشی در فلسفه نیچه (بازنگری تقریری از ندیم حسین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیهیلیسم اخلاقی توهم حقیقت هنر پنداره گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۵۱۲
به نظر نیچه هر فرهنگی و هر شکلی از زندگی در هر سطحی که باشد، در تحلیل نهایی بر اساس قسمی توهم بنیاد شده است، خواه آن فرهنگ فرهنگ سقراطی باشد، یا آپولونی یا تراژیک. در روزگار مدرن نیز ما همچنان برای اینکه نیروی محرک فرهنگ را در اختیار داشته باشیم به توهم ها نیاز داریم. اما در همینجا دچار پارادوکس، پارادوکس توهم های روراست، شفاف یا آگاهانه می شویم. پارادوکس ما در اینجا این است که آگاهی و خودآگاهی روزگار مدرن بی مبنایی و ناراستی همه توهم های تاریخِ گذشته امان را برای ما برملا ساخته و ما فهمیده ایم که هر گونه ارزش یا باور ارزشی چیزی بیش از شکلی از توهم نیست. اکنون پرسش این است که چگونه می توانیم با توهم هایی زندگی کنیم که می دانیم توهم هستند. توسل نیچه به هنر و کندو کاو در نحوه فراهم آوردن توهم های روراست و آگاهانه از سوی هنر، به همین جهت است. بنا به یک تفسیر، هنر جایی است که در آن یاد می گیریم چگونه با توهم های آگاهانه و در قالبی پنداره گرایانه زندگی کنیم. هنر جایی است که ما در آن از زندگی کردن با توهم ها لذت می بریم و ما به عنوان آزاده جانان آینده و فرماندهان ارزش های نوین، می بایست از این لحاظ از هنر تقلید کنیم و شاعران زندگی خویش گردیم. مقاله حاضر به تقریر و بازنگری این خط فکری و تفسیری آنگونه که ندیم حسین مطرح ساخته می پردازد و نشان می دهد که چگونه پاسخ نیچه را می توان در قالب پنداره گرایی ارزشی فهمید و تفسیر کرد.
۳۶۹۱.

بررسی و نقد استدلال سایمون بلک برن از طریق سوپروینینس در نفی اوصاف اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوپروینینس واقع گرائی اخلاقی ناواقع گرایی اخلاقی بلکبرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۴۴۸
سوپروینینس به معنای فرارویدگی، ابتناء و ترتب بوده و عبارت از نوعی نسبت و ارتباط نامتقارن بین دو دسته از ویژگی های خاص و متفاوت مثل A و B است. به این صورت که دو دسته از ویژگی ها مثل A و B به نحوی ارتباط و وابستگی وجودی دارند که تغییر در ویژگی A بدون تغییر در ویژگی B ممکن نیست و ویژگی A تنها در صورتی بر ویژگی B سوپروین ( مبتنی و مترتب) می شود که تغییر در ویژگی A مستلزم تغییر در ویژگی B باشد. این مقاله به دنبال بررسی و نقد استدلال از طریق سوپروینینس در ردّ واقع گرائی اخلاقی است. جان مکی با استفاده از سوپروینینس اخلاقی – به عنوان یک مقدمه- استدلالی در مقابل واقع گرائی اخلاقی ارائه می کند. سایمون بلک برن این استدلال را در مقابل واقع گرائی اخلاقی توسعه داد. او آثاری را منتشر کرد که بر اساس آنها، این استدلال در حوزه طبیعی اشکالات و نگرانی هائی برای واقع گرائی اخلاقی ایجاد می کند و بنابراین پروجکتیویسم ردّ می شود. او برای استدلال خویش از ترکیب دو نظریه سوپروینینس اخلاقی و فقدان استلزام بهره می برد و به این نتیجه می رسد که واقع گرائی اخلاقی نمی تواند "ممنوعیت جهان های ترکیبی" را تبیین کند، ولی ناواقع گرائی اخلاقی از عهده این کار برمی آید. البته واقع گرایانی از قبیل راس شفر لانداو به این استدلال پاسخ داده اند و در مقابل ادعا کرده اند که امکان سوپروین شدن اوصاف اخلاقی بر امور توصیفی وجود دارد. در این نوشتار – با تمرکز بر استدلال سایمون بلک برن- ابتدا گزارشی از سوپروینینس و قلمرو آن به حوزه اخلاق ارائه می شود. سپس استدلال از طریق سوپروینینس در نقد واقع گرائی اخلاقی تبیین و تحلیل می شود. در نهایت این استدلال توسط واقع گرا پاسخ گفته می شود. نتیجه این پژوهش این خواهد بود که نمی توان با کمک چنین استدلالی به راحتی واقع گرائی اخلاقی را ردّ کرد، هر چند همچنین به معنای پذیرش واقع گرایی اخلاقی نیز نیست.
۳۶۹۲.

بررسی رابطه اختیار و تقدیر در هستی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار تقدیر سعادت شقاوت عالم امر عالم خلق علم خداوند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴۸ تعداد دانلود : ۶۵۹
باور به «اختیارمندی انسان از سویی؛ و حاکمیت قضا و قدر بر زندگی انسان از سوی دیگر» متعارض یا متناقض نما به نظر می رسد. لذا ظاهراً یا باید با حاکمیت ضرورت تقدیر، از قدرت اختیار آدمی چشم پوشی کنیم یا با در نظر گرفتن اراده برای انسان در عالم امکان، مخالف هرگونه ضرورتی در هستی شویم. برای رفع تعارض فوق، تبیین و تحلیل معنای تقدیر، ضرورت و قاعده مندی و ارتباط آن با بحث عالم امر و مسئله علم حق تعالی نسبت به افعال و اختیاراتِ انسان از سویی؛ و معنای آزادی، اختیار و انتخاب آدمی نسبت به سعادت و شقاوت، و بررسی بحث طینت و سرشت انسان از سوی دیگر، ضروری به نظر می رسد و نقش اساسی در فهم و درک پرسش مذکور دارد. علامه طباطبایی با نگرش هستی شناسانه و انسان شناسانه اش، معتقد است که از یک منظر، آدمی در ظرف دنیا و عالم خلق، از روی اختیار مرتکب اعمالِ خیر یا شر شده و با حرکت جوهریِ نفس، هویت و شاکله خویش را رقم می زند و از منظر دیگر، خداوند در عالم امر که عالم ثبات و فعلیت محض است، به علم ازلی (علم فرازمانی و سرمدی) از قضا و حکم زندگی سعادت آمیز یا شقاوت آمیز انسان ها آگاه بوده، اما در تقدیر عالم، انسان را مختار مقدر کرده است. این سخن، به ظاهر تناقض آمیزمی آید، اما تلاش نگارنده در پژوهش حاضر بر آن است که با توجه به آثار علامه بزرگوار، این معضل را گشوده و تناقض ظاهری را رفع کند.
۳۶۹۳.

فلسفه تکنولوژی بورگمان: مروری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بورگمان فلسفه تکنولوژی اشیاء و افعال کانونی پارادایم دستگاه زندگی خوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۵۸۴
بشر برای گره گشایی از بسیاری از مشکلات خود به ساختن تکنولوژی روی آورده است. تکنولوژی اگرچه در حل بسیاری از این مشکلات مؤثر بوده، اما خود باعث به وجود آمدن بحران هایی نیز شده است. از این رو، برخی از فلاسفه به تأمل درباره تکنولوژی پرداخته اند و علت بحران آفرینی تکنولوژی و راه های برون رفت از این بحران ها را مورد مداقه قرار داده اند. یکی از این فلاسفه، آلبرت بورگمان، فیلسوف آمریکایی است. بورگمان ایده اشیاء و افعال کانونی خود را برای بحران زدایی از تکنولوژی پیشنهاد می کند. در این مقاله به بررسی این ایده و انتقادات واردشده بر آن می پردازیم. سپس، پاسخ بورگمان به این انتقادات را ارزیابی میکنیم و در پایان، با دسته بندی نقدها و پاسخهای آنها، شکافهای موجود در نظریه بورگمان را شناسایی میکنیم.
۳۶۹۴.

تقلیل و برآیش در فلسفه شیمی: مروری نقادانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تقلیل برآیش فلسفه ی شیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۴۲۷
اخیراً در مطبوعاتِ فلسفه ی علم موضوعی تحت عنوان «فلسفه ی شیمی» به چشم می خورد. یکی از مسائلی که تحت این مقوله درباره ی آن صحبت می شود موضوع برآیش و اهمیت علم شیمی و جایگاه آن در روشن سازی این موضوع است. علاوه بر موضوع برآیش ، مسئله ی تقلیل هم در شیمی محل بحث است. اهمیت این دو مسئله در شاخه های مختلف علوم ، ازجمله شیمی، ازآنجاست که استقلال (نسبی) این علوم، با این دو مفهوم گره خورده است. در این مقاله بعد ارائه ی یک چهارچوبِ مفهومی، به نقد و بررسی آرای آلکس مانافو در مورد اهمیت علمِ شیمی در مطالعه موضوعِ تقلیل و برآیش در شیمی می پردازیم. مانافو با استدلالی قصد دارد نقش ویژه ای به علم شیمی در رابطه بامطالعه ی موضوع برآیش و تقلیل ببخشد. در ضمنِ نقد محتوی این استدلال، تمایزی بینِ مفهوم «پیچیده گی وجودشناسانه» و «پیچیده گی هستی شناسانه» ارائه می دهیم. سپس نشان می دهیم خلط بین این دو مفهوم، موجباتِ شکل گیری مغالطه ای شده که دامنگیرِ مانافو در روند استدلالش شده است
۳۶۹۵.

رابطه کنش و روایت در تفکر هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدگر کنش روایت طرح افکنی خودفهمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۴۴۰
مفهوم کنش در اندیشه هیدگر با فهم و طرح افکنی امکان ها مرتبط است. طرح هایی که دازاین (چونان آنجای وجود) پیش می افکند، تداعی گر طرح (plot) در روایت هستند. گرچه روایت از اصطلاحات هیدگری نیست، برخی مفسران براساس مفاهیم تاریخمندی و زمانمندی دازاین، برداشت روایت گرایانه ای از اندیشه وی داشته اند. در این نوشتار بر تفسیری متمایز که مدعی روایتمندی بنیادین دازاین است، متمرکز می شویم و ارتباط آن با کنش را بررسی می نماییم.  فرضیه اصلی ما این است که میان کنشمندی و روایتمندی دازاین، وابستگی متقابل و دوری هرمنوتیکی وجود دارد و هردو به جهت مساوقت با فهم و طرح افکنی، در بنیاد و ساختار اگزیستانسیال دازاین هم سرچشمه اند. هدف این بحث این است که نشان دهیم  چگونه نحوه روایت و تفسیر ما از زندگی و فهم خویش، می تواند تعیین کننده نوع کنش های ما باشد. تحلیل این تأثیر، نقش مهمی در فهم ما از نحوه اثرگذاری انواع روایات از جمله داستان ها، فیلم ها، نقدها و ... بر رفتار و خودفهمی ما دارد. درخواهیمیافت که فهم ما از موقعیت و امکان هایی که داریم، نوع کنش ما را شکل می دهند و هر کنش به منزله فهم، گستره ای از امکان ها را می گشاید که در غیرآن صورت بر ما فروبسته می ماند؛ این دور پیوسته ادامه دارد و عالم ما را می گسترد.
۳۶۹۶.

جمع نقیضین در اندیشه ابوسعید خرّاز و ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جمع نقیضین جمع اضداد هو لا هو ابوسعید خر از ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۳ تعداد دانلود : ۶۸۷
در این مقاله با تکیه بر تفکیکِ میانِ حوزه هایِ معرفتیِ وجودشناسی، خداشناسی و جهان شناسی، موضوعِ جمعِ نقیضین در اندیشه یِ ابوسعید خرّاز و ابن عربی تبیین می گردد. جمعِ اضداد در شناختِ خداوند در اندیشه یِ ابوسعید خرّاز و بسط و انتقالِ آن توسّطِ ابن عربی به جمعِ نقیضین که وی از آن به هو لا هو تعبیر کرده است، بنیاد اساسیِ اندیشه یِ ابن عربی است، و هیچ حوزه ای از تاثیر آن خالی نیست، بلکه محوریّتی آن به گونه ای است که، موضوعِ هو لا هو از مقامِ ذات الهی آغاز گشته، در تمامیِ مراتب وجود، بسط می یابد. مهمترین جنبه یِ این اندیشه را می توان در مساله یِ خیال نزد ابن عربی یافت، چه آنجایی که از خیال برای شناختِ تشبیهیِ خداوند سخن می گوید و چه خیال به منزله یِ تناقضِ متحقّق در سه مرتبه یِ ماسوی الله، عالمِ میانیِ خیال و خیال به مثابه امری میانِ حس و عقلِ انسان صغیر؛ و همزمان قوه بشری خیال، که ذیلِ جهان شناسی ابن عربی بیان می گردد. بدونِ فهم خیال در اندیشه یِ ابن عربی نه به شناختِ خداوند می توان نائل شد و فهمِ محصّلی از وحدتِ وجود ابن عربی یافت و نه چیستیِ وجود عالم، به عنوانِ امرِ متناقضِ متحقّق در پرتو افکنده می شود.
۳۶۹۷.

بررسی اشکال ذهنی بودن نتیجه در برهان فطرت عشق به کمال بر پایه منطق موجهات جدید(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فطرت عشق به کمال ذهنی بودن منطق موجهات جدید نظام S5

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۵ تعداد دانلود : ۵۴۷
آیت الله شاه آبادی(ره) در تاکید بر فطرت در خداشناسی سعی بلیغ نموده است. یکی از تجلیات مهم این مساعی، برهان فطرت عشق به کمال ایشان است. از مهم ترین اشکالات مطرح شده درباره برهان مذکور مشکل امکان ذهنی بودن نتیجه برهان است، که امام خمینی(ره) در تقریر خود از برهان استاد بدان عنایت داشته و سعی در دفع اشکال نموده است. در این مقاله نشان خواهیم داد که چگونه می توان به کمک منطق موجهات جدید این اشکال را دفع نمود و تلاش عالمانه دو حکیم معاصر را بر کرسی اثبات نشاند. این مهم بر اساس نظام S5از منطق موجهات جدید نشان داده خواهد شد. آیت الله شاه آبادی(ره) در تاکید بر فطرت در خداشناسی سعی بلیغ نموده است. یکی از تجلیات مهم این مساعی، برهان فطرت عشق به کمال ایشان است. از مهم ترین اشکالات مطرح شده درباره برهان مذکور مشکل امکان ذهنی بودن نتیجه برهان است، که امام خمینی(ره) در تقریر خود از برهان استاد بدان عنایت داشته و سعی در دفع اشکال نموده است. در این مقاله نشان خواهیم داد که چگونه می توان به کمک منطق موجهات جدید این اشکال را دفع نمود و تلاش عالمانه دو حکیم معاصر را بر کرسی اثبات نشاند. این مهم بر اساس نظام S5از منطق موجهات جدید نشان داده خواهد شد.
۳۶۹۸.

ابتنای علوم انسانی بر پزشکی بالینی: خوانشی نو از تولد کلینیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فوکو پزشکی بالینی فلسفه پزشکی فلسفه علوم اجتماعی تولد کلینیک فضابخشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۹ تعداد دانلود : ۷۶۹
در کتاب تولد کلینیک فوکو نشان می دهد این نه علوم طبیعی بلکه پزشکی بالینی بود که بنیان علوم انسانی را بنا نهاد. در انتهای کتاب تولد کلینیک او این مدعا را مطرح می کند که علوم انسانی بر بنیان پزشکی بالینی مدرن بنا شده است. او می گوید: اهمیت علم پزشکی در تأسیس علوم انسانی اهمیتی که صرفاً روش شناختی نیست زیرا هستی انسان به منزله ابژه علم پوزیتیو تعریف یا تلقی می شود.» البته فوکو بیشتر از این مدعای خود را توضیح نمی دهد و به همین میزان بسنده می کند. در این مقاله تلاش خواهم کرد نشان دهم چگونه بر مبنای صورت بندی او از پزشکی بالینی می توان از این مدعا دفاع کرد و این مدعا چه استلزاماتی برای علوم انسانی به همراه خواهد داشت. برای فهم و دریافت این مدعا باید تمهیداتی فراهم کرد. هر دو تمهید مبتنی بر آراء فیلسوفان پزشکی است تا صورت بندی دقیق و قابل فهمی از پزشکی بالینی موردنظر فوکو به دست داده شود. بدون این تمهیدات فهم مدعای فوکو دشوار خواهد بود چون به نظر می رسد او در کتاب تولد کلینیک بسیاری از این موارد را مسکوت گذاشته یا بدیهی فرض کرده است یا نادیده گرفته است و شارحان اش هم با سنت فلسفه پزشکی ناآشنا بوده اند. در ابتدا تلاش می کنم نشان دهم که پزشکی نوع متفاوتی از شیوه تفکر در مقایسه با علوم طبیعی است که اگر چنین نبود مدعای فوکو به تفسیری سطحی و پیش پاافتاده خلاصه می شد: پزشکی انسان را ابژه علم بدل کرد و پس از آن بود که با الهام از علوم طبیعی تأسیس علوم انسانی محقق شد که باور ناروایی است. این بخش بر اساس آراء لودویگ فلک تفاوت های جدی تفکر پزشکی و علوم طبیعی تقریر خواهد شد. ساختار پزشکی بالینی و علوم مختلفی که در این حوزه وجود دارند را تعریف و تعامل آنها را نشان می دهم. در این بخش از آراء کاظم صادق زاده وام گرفته شده است. در بخش بعدی تلاش خواهم کرد بر مبنای تمهیدات صورت گرفته نشان دهم فوکو چگونه پزشکی بالینی مدرن و سیر تطورش را چگونه در قالب فضابخشی های سه گانه صورت بندی کرده است. در فصل پایان نشان خواهم داد چگونه صورت بندی فوکو از پزشکی بالینی می تواند بنیان علوم انسانی قرار گیرد. بدین ترتیب به نظر می رسد این نوشتار تلاشی است برای پیوند زدن فلسفه پزشکی و فلسفه علوم انسانی با خوانشی جدید از کتاب «تولد کلینیک».
۳۶۹۹.

Important aspects of Edmund Husserl’s phenomenology and phenomenological philosophy that could not be known through Husserl’s own publications during his lifetime(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Phenomenology Husserl’s metaphysics representification I-consciousness Intersubjectivity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۳۰۹
In this paper I discuss some significant aspects of Husserl’s phenomenology which could not be adequately known without studying the manuscripts, unpublished during his lifetime and then published gradually since 1950 by Husserl Archives in Leuven founded by Father van Breda in 1939. The aspects I discuss here are listed under 6 subjects: Husserl’s phenomenological analyses of the constituting corporeal subjectivity, Husserl’s phenomenological analysis of the conditions of possibility of representifications, concept of I-consciousness, conception of transcendental subjectivity as intersubjectivity, the development of Husserl’s conception of phenomenological philosophy, and Husserl’s metaphysics. This paper is drawn from, and an extension of, a lecture given at the Catholic University of Louvain in the occasion of 80th anniversary of the foundation of the Husserl Archives.
۳۷۰۰.

درآمدی بر تعریف فلسفه فقه و ساختار مسائل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقه فلسفه فقه فلسفه مضاف مسائل فقه معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۱ تعداد دانلود : ۵۳۳
مقااله با هدف پاسخ به چیستی تعریف فلسفه فقه و چگونگی دسته بندی مسائل آن نگاشته شده و در بحث تعریف فلسفه فقه، در نهایت به برگزینی آخرین تعریف ارائه شده پرداخته است که در فرایند آخرین بازخوانی نظریه فلسفه فقه وجود دارد؛ از این رو فلسفه فقه با توجه به سه لایه مبانی عام پارادایمی و کلیات فلسفه فقه و مبانی خاص فلسفه آن، دانشی است که در راستای مبانی معین پارادایمی به تحلیل، نقد و پیشنهاد دامنه مفهومی، جایگاه، ساختار و سازوکار دانش فقه می پردازد که در معاضدت با دیگر عرصه های ادراکات اعتباری به فرآوری نظام های مطلوب مرجع خواهد پرداخت و در ضمن نقد تاریخ علم فقه، با نقد پسینی به پردازش مبنای برگزیده فقیه می پردازد و با توجه به ضرورت تعیین دامنه علمی مسائل، برای به کارگیری روش های شناخت و حل مسئله هر حوزه معرفتی، در راستای نظریه و تعریف فلسفه فقه منتخب، به ارائه دسته بندی مسائل فلسفه فقه، در هفت سطح مبانی عام معرفت شناختی، مبانی خاص فلسفه آن علم، مبانی روان شناختی، مبانی جامعه شناختی، مبانی فلسفه زبانی، مبانی تاریخ علم و مبانی روش شناختی پرداخته است. روش تحقیق نیز توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان