ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۲۸۱.

خداباوری اسلامی و فراانسان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم و دین سایبورگ انسان شناسی اسلامی پساانسان روش شناسی دین پژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۵۸
در دهه اخیر، گفتگو میان علم و دین وارد عرصه جدیدی شده و پیدایش فناوری های نوظهور بر پیچیدگیِ تعاملات علم و دین افزوده است. در مباحث پیشینِ علم و دین دست کم بر محدودیت های زیستی و شناختیِ (عملکرد ادراک و حافظه) انسان همواره تأکید می شد، اما جنبش فراانسان گرایی درصدد است این محدودیت ها را به منظور رساندنِ انسان به مرحله پساانسان برطرف کند. فراانسان گرایی یک جنبش علمی، فناورانه، فلسفی و فرهنگی است که در تلاش است بر محدودیت های زیستیِ انسان (مانند بیماری، پیری و مرگ) غلبه کند و ویژگی های فیزیکی، عاطفی و فکری انسان ها، همانند ظرفیت های بدنی، هوشی و اخلاقی را تقویت کند. پیشرفت های بی سابقه در زیست مهندسی، زیست فناوری، نانوفناوری و زیست پزشکی، که می توانند زندگی افراد مبتلا به بیماری و آسیب های ناتوان کننده را بهبود بخشند، قادر خواهند بود به عنوان سنگ بنایی برای فناوری هایی باشند که می توانند انسان ها را ارتقاء بخشند و ماهیتش را تغییر دهند. این نکته نگرانی ها را درباره نحوه سوء استفاده از فناوری های نوظهور افزایش می دهد. پرسش اصلیِ پژوهش حاضر این است که توان و ظرفیت اندیشه اسلامی در سه مسأله خلقت، ساحت وجودی انسان و کیفیت آفرینش الهی در مواجهه با جنبش فراانسان گرایی چیست؟ نظریه خلق مدام و مداخلات اصلاحی به منظور بهبود شرایط انسانی به شرط پای بندی به اصل ممنوعیت ضرر در اسلام را می توان از مزیت -های فراانسان گرایی دانست. باوجوداین، یافته ها با روش توصیفی-تحلیلی نشان می دهد که مبانی تفکر اسلامی و فراانسان گرایی در سه مسأله مذکور هم خوانی ندارند.
۲۸۲.

بررسی دیدگاه هایدگر درباره نیهیلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیهیلیسم هستی تکنولوژی گشتل نیچه هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۲۹
با گفتار نیچه «نیهیلیسم» به مسئله ای برای اندیشه ورزی های فلسفی بدل گردید. او که «نیهیلیسم» را «بی معنایی همه چیز» می خواند، با نقد تاریخ متافیزیک غرب، افلاطون گرایی و اخلاق مسیحی را مهمترین عوامل ظهور آن می دانست. در نهایت هم با خلق «ابرانسان» و بر بستر همان «متافیزیک انسان گرایانه» به دنبال عبور از نیهیلیسم بود؛ اما هایدگر «نیهیلیسم» را نه در مرتبه ارزش ها، بلکه از حیثی وجودشناسانه بررسی می کرد. او با نقد کلیت اندیشه متافیزیکی غرب، «متافیزیک» را حاکی از نوعی نسبت با هستی می دانست که در آن، خودِ هستی در پس پرده ای از حجاب ها به مغاک فراموشی و غفلت فرو می غلتد. او در تبیینی هستی شناسانه، «نیهیلیسم» را معادل همین «غفلت و فراموشی وجود» دانسته و بر همین اساس، «تاریخ اندیشه غرب» را «تاریخ بسط نیهیلیسم» معرفی می کند. از این منظر، با کمال متافیزیک، ظهورات متکامل تری از نیهیلیسم هم تحقق می یابد. تا آنجا که امروز، در «گشتل تکنولوژی» که شکل نهایی متافیزیک است، «نیهیلیسم تکنولوژیک»، با نفی کامل هستی، جهان و انسان را در قالبی نیهیلیستی و صرفا در هیات منبع و موجودی، تعین بخشیده است. از نظر هایدگر در مواجهه با این وضعیت ما دو راه بیشتر نداریم، یا تن دادن به نابودی کامل و یا یافتن راهی جهت فراروی از آن.
۲۸۳.

مدرسه زدایی از مدرسه؛ بررسی پدیدارشناسانه ی نقش مدرسه در تربیت سیاسی از منظر هایدگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دازاین تقدیر جمعی مدرسه تربیت سیاسی مدرسه زدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
مدرسه با وجود آن که از جمله دستاوردهای مهم بشر به شمار می آید و ظرفیت های قابل توجهی به منظور پرورش و تربیت جوامع دارد، اما به واسطه رفتارها و ساختارهای نامناسبی که بر آن تحمیل شده است، نه تنها امکان نقش آفرینی کامل خود را از دست داده، که در نگاه بدبینانه گروهی از اندیشمندان، نهادی کم اثر و یا گاه بی اثر معرفی شده است. به نظر می رسد اصلی ترین دلیل چنین تلقی هایی عدم فهم صحیح از پدیدار مدرسه باشد. چنانچه مدرسه را نهادی اجتماعی تعریف نماییم، و نه نهادی علمی، آن گاه است که ضمن تغییر ساختار حاکم بر مدارس، از موهبت تربیت مدرسه ای بهره مند خواهیم شد. برخلاف آن چه امثال ایوان ایلیچ گفته اند، این جامعه نیست که باید مدرسه زدوده شود، بلکه مدرسه زدایی از خود مدرسه است که می تواند ظرفیت های حقیقی مدرسه را فعلیت ببخشد. این مهم از رهگذار پدیدارشناسانه و مبتنی بر پدیدارشناسی هایدگر قابل رخ دادن خواهد بود. از نظر هایدگر مدرسه می بایست عرصه ی مجال باشد، عرصه ای که مدرسه و معلم به-واسطه ایجاد مجال یادگیری و سخن گفتن برای شاگردان، مهم ترین نقش را به منظور اصالت بخشی به زیست آنان ایفا می کنند.
۲۸۴.

مقایسه تحلیلی عقل انسانی مخلوق الهی و هوش مصنوعی مصنوع انسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عقل هوش مصنوعی مخلوق علم الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۵
با توجه به توسعه فراگیر استفاده از هوش مصنوعی و افزایش قابلیت های روزافزون آن تا آنجا که برخی از دانشمندان را معتقد به سلطه هوش مصنوعی بر هوش و عقل انسانی کرده است و با توجه به آیات (اعلی:1-2) و (انعام:102) و آیات فراوان دیگری که خداوند را یگانه خالق عالم هستی بر می شمرد و علم نامحدود الهی(بقره:29)(انعام:101) که علم انسان پرتوی از علم او است و آیات کرامت انسان: آیاتی که از دمیدن روح خداوند در انسان(حجر: 29 و ص: 72)و قرار داده شدن انسان به جانشینی خداوند در روی زمین و آفریدن موجودات زمین برای انسان (بقره: 30: ص:26، فاطر: 39 ،انعام: 165،یونس: 14،یونس:73،اعراف:69. اعراف:84 . نمل: 62) و براهین فلسفی که عالم هستی را پرتوی از اراده هستی بخش خداوند و معلولی که عین ربط و سراسر نیاز به علت تامّه خویش است می داند و با توجه به آیاتی که انسان را برترین مخلوق و کامل ترین آنها بر می شمرد (سجده:7) و (تین:4) تا آنجا که او را خلیفه خداوند در زمین معرفی می کند(بقره:30)، دستاوردهای بشری معلول فعل انسانی و انسان علت معدّه آن دستاوردها و معلول حق متعال به عنوان علت تامه است معلولی که تمام توانمندی خود را از یگانه خالق عالم هستی دارد بنابر این هوش مصنوعی که معلول انسان و دستاوردی بشری است نمی تواند بر هوش انسانی که مخلوق رب العالمین است برتری داشته باشد. روش پژوهش کیفی و مقایسه ای است و نتایج حاصله حکایت از بطلان برتری هوش مصنوعی بر عقل انسانی دارد.
۲۸۵.

“Being that can be understood is language”: A Contemplation on the Implications of Gadamer’s Thesis Concerning Language(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: language being Ontological interpretation understanding Epistemological interpretation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۴
Hans-Georg Gadamer, in his work Truth and Method, raises a controversial and thought-provoking argument regarding language and its relation to Being. He states that “Being that can be understood is language.” Despite his subsequent efforts in some works following Truth and Method to elucidate what he considers to be self-evident in the meaning of this expression, various interpreters have continued to derive various interpretations from it. Some have focused on its ontological dimension within Heideggerian context, while others have emphasized its epistemological aspect within the Kantian tradition. In this paper, we aim to clarify the meaning of the Gadamer’s expression and explore the grounds and reasons for the emergence of conflicting interpretations, while also referencing such interpretations and relying on a descriptive-analytical approach based on Gadamer’s relevant texts. Overall, it seems that the ambiguity in Gadamer’s position regarding language and its relation to being boils down to the fact that he seeks to reconcile Heidegger’s phenomenological perspective with his own philosophical hermeneutics. Thus, Gadamer sometimes emphasizes on the being itself and sometimes on our linguistic understanding of being.
۲۸۶.

مواجهه با بحران هویت شخصی مسلمانان در پرتو خوانشی نوین از ماهیت عواطف در سنت عقلی اسلامی (ابن سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران هویت شخصی عواطف سنت عقلی اسلامی ابن سینا و شایگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۲۸
یکی از مهم ترین بحران های حال حاضر در میان مسلمانان، بحران هویت شخصی است. اغلب متفکران معاصر در جهان اسلام با به تصویر کشیدن وضعیت بحران در جوامع مسلمان، تلاش کرده اند تا شیوه های مواجهه با آن را تقریر کنند. اغلب این مواجهه ها بیشتر در بستر بُعد جمعی هویت تبیین شده است. در عین حال برخی از آنها بحران را در شخص مسلمان دنبال کرده و درصدد تحلیل آن برآمده اند. در تفکر معاصر جهان نیز پرسش هویت شخصی، که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان بوده است، اکنون در سنت فلسفه تحلیلی به مثابه یک پرسش متافیزیکی مطرح می شود. اما نگرش های جدید به این پرسش با بیان انتقادات جدی، از سطوح متمایز پرسش هویت شخصی سخن می گویند. با توجه به این تمایزها و همچنین با عنایت به توجه برخی متفکران معاصر مانند شایگان که بحران هویت را در ساختار عاطفی مسلمانان می دید، این پژوهش تلاش می کند که با توسیع نظر وی و بهره گیری از نظریه های معاصر در عواطف، تحلیلی از بحران هویت مسلمانان ارائه کند. بدین منظور و بر مبنای پیوند عمیق بین دین و عواطف، نقطه عزیمت خود را برای ارائه طرحی به جهت مواجهه با بحران هویت شخصی مسلمان در تقریری از ماهیت عاطفه نزد فلاسفه مسلمان به خصوص ابن سینا قرار می دهد. از این رو با شرحی از نظریه عاطفه نزد ابن سینا و تلقی ای که او از نقش عاطفه در نظام فلسفی اش دارد، با توسیع روش مواجهه او در جهان امروز، مسیر دیگری برای احیای سنت عقلی و مواجهه با بحران های جهان اسلام ایجاد می کند.
۲۸۷.

بررسی ویژگی های عناصر برنامۀ درسی تربیت شهروند جهانی برای کودکان 7 تا 12 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی شهروند جهانی کودکان 7 تا 12 ساله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۱
هدف پژوهش حاضر بررسی عناصر برنامه درسی تربیت شهروند جهانی براساس الگوی اکر می باشد.به منظور دستیابی به این هدف از سنت پژوهی کیفی ،روش تحلیل تماتیک استفاده شده مشارکت کنندگان متخصصان برنامه ریزی درسی، فلسفه تعلیم وتربیت ، علوم اجتماعی دانشگاههای تبریز و ارومیه بودند. نمونه گیری هدفمند ، مصاحبه نیمه ساختار تا اشباع نظری ، ابزار جمع آوری داده ها، ، کدگذاری به شیوه کد اولیه، مضمون وزیر مضمون،.یافته ها نشان داد عناصر برنامه درسی تربیت شهروند جهانی ، بخش هدف ، اهداف برنامه درسی 15مولفه، ویژگی 10 مولفه، مبانی 7 مولفه، محتوا ، محتوا 3 مولفه، مبانی 9 مولفه ، ویژگی محتوا 3 مولفه. وسایل ،تناسب وسایل 4 مولفه ، مجازی 6 مولفه ، سنتی 11 مولفه. روشهای تدریس ، فعال 4 مولفه، تلفیقی 3 مولفه . زمان، مبانی 3 مولفه ، مدت زمان 3 مولفه. مکان ، ویژگیها3مولفه ، فضای روانی- اجتماعی 5 مولفه ، مجازی 3 مولفه. گروهبندی، ویژگیها 4 مولفه ، مبانی 4 مولفه. معلم، ویژگیها 4 مولفه ، مهارتها 4 مولفه . ارزشیابی، مشاهده مستقیم معلم 6 مولفه ، والدین 1 مولفه، ابزارها 3 مولفه . منطق وچرایی ، چرایی ناشی از وضع موجود 2 مولفه ، آرمانها 7 مولفه
۲۸۸.

پی جویی ریشه های تاریخی روایت ستایش مغان در اندیشۀ مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مغ ستایش مغان انجیل متی اندیشه مسیحی اپیفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۵
مغان که در ایران به عنوان کارگزار آیین های دینی، و پیشگویان و آموزگاران درباری، و در سرزمین های همجوار به سان اخترشناسانی خردمند نام دار بودند، در انجیل متی سفری را برای ستایش عیسای نوزاد آغاز می کنند. نوشتار حاضر تلاش دارد خاستگاه های این روایت را پی جویی و خوانشی مستند درباره دلایل اهمیت آن نزد مسیحیان پیشنهاد کند. پاره آغازین نسخه متی که پس از ویرانی اورشلیم خطاب به یهودیان و نومسیحیان تحت سیطره روم نوشته شده، زاده رنج این دوران است، و سعی در ترسیم یک خط مشی سیاسی و امیدبخشی به نودینان دارد. از این رو پس از رساندن نسب عیسی به شاهان بنی اسرائیل، از شهادت مغان شرق در بارگاه حاکم رومی برای اثبات حقانیت پادشاهی عیسی بر یهودیان بهره می جوید. بیشتر شارحان کتاب مقدس خاستگاه این مسافران را ایران دانسته اند؛ کشوری که یک بار یهودیان را از اسارت بابلی رهانیده بود، و در آن روزگار نیز به یهودیان و مسیحیان پناه می داد و هم آورد دشمن مشترک آنها بود. یادگار ستایش مغان در جشن اپیفانی، هنوز هم برای بسیاری از مسیحیان جهان همان کارکرد سیاسی نیرومندی را دارد که پدران کلیسا در سده های نخست از آن طلب می کردند: این دین آوازه اش را تا دوردست ها گسترده و پادشاهی پیامبرش از سوی داورانی خردمند برحق دانسته شده است.
۲۸۹.

کارکردهای نظریه فطرت در فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فطرت مفاهیم اخلاقی مشهورات نسبی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
بسیاری از فیلسوفان مسلمان همسو با آموزه های دینی از ایده فطرت به عنوان یک ساختار خاص وجودی برای انسان که هویت وی را از همجنسان خود متمایز می کند، بحث می کنند. فطرت انسان آدمی را به افق های فراسوی طبیعت حیوانی او می کشاند و راهنمای زندگی خوب است. فیلسوفان مسلمان با تأکید بر ویژگی های وجود شناختی، معرفت شناختی و حتی انگیزشی فطرت آدمی، برخی از مهم ترین مسائل و چالش های اخلاقی را حل می کنند. در نوشتار حاضر چگونگی بهره گیری از برخی ویژگی های فطرت یا هویت الوهی آدمی مانند تجرد وجودی، مصونیت از خطا در معرفت های فطری و سوگیری خیرخواهانه و حق جویانه گرایش های فطرت در حل مسائل فلسفه اخلاق توضیح داده می شود. اینکه فطرت انسانی خاستگاه اصلی مفاهیم اخلاقی است و آدمی بدون هر تجربه ای از بیرون خود چنین مفاهیمی را درمی یابد و اینکه شناخت اخلاقی عمومی است و قابل نسخ نیست، به این دلیل است که از فطرت انسانی ناشی می شود و از همین روی نسبی گرایی در اخلاق حتی اگر نظریه انفسی در مورد معانی اخلاقی داشته باشیم، مردود است. به صورت کلی از نظریه فطرت برای توجیه اخلاق و التزامات اخلاقی استفاده می شود.
۲۹۰.

بازتقریر استدلال های قیاسی حوزه نفس در پارادایم نظری ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: استدلال قیاسی نفس ابن سینا تجرد حدوث خلود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۵
ارائه استدلال در قالب دستگاه منطقی یکی از روش های بیان است که با کارکردی اثباتی به جهت اتقان، دارای بیشترین تاثیر بر مخاطب مستفهم امروزی است که طالب اختصاراست؛ نگاه متفاوت ابن سینا به نفس به عنوان فیلسوفی که پزشک است، واکاوی متافیزیکی و فیزیکی وی در نفس شناسی، نوآوری های او در مباحثی چون اثبات وجود نفس، حدوث و قدم نفس، تجرد نفس و خلود آن موجب شد پژوهش حاضر با هدف بازتقریر استدلال های قیاسی حوزه نفس در پارادایم نظری ابن سینا به صورت بندی استدلال های او در قالب دستگاه قیاسی بپردازد و نسلی را که در مسائل نظری هستی شناسی، تابع استدلال و اختصار است با پارادیم ابن سینا آشناسازد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و با توجه به ماهیت پژوهش و نوع نگرش به موضوع، داده ها و اطلاعات به روش اسنادی جمع آوری و با رویکردی منطقی، بازتقریر شده است. یافته ها نشان داد ابن سینا با ارائه عناصر حجّت و انواع براهین، حیطه شناختی و معرفتی مخاطب را سرشار از داده های معرفتی می کند تا راه عقل نظری را برای فهم حقیقت و واقعیت، هموار نماید. نتایج حاکی از آن است که نفس شناسی ابن سینا بر سه محور تجرد، حدوث و خلود استواراست و دلایل وی در این حوزه مبتنی بر مفاهیم معقول اولیه و معقولات ثانویه فلسفی است.
۲۹۱.

گذر از خودشناسی به شناخت غیر از منظر سهروردی و دکارت(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دکارت سهروردی خودشناسی نفس نور معرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۹۰
سهروردی و دکارت ضمن تعلق به دو فرهنگ فکری مختلف و اتخاذ مبانی فلسفی متفاوت بر نقش خودشناسی در معرفت تأکید دارند. در فلسفه دکارت من می اندیشم، پس هستم به عنوان پایه معرفت در نظر گرفته می شود که شناخت سایر مراتب وجود مانند خداوند و عالم خارج از دل آن استنتاج می شود. در فلسفه سهروردی نیز نفس انسانی نوری از انوار الهی است که در پرتو خودشناسی می تواند انوار مافوق خود، نورالانوار و اشیاء مادی را بشناسد. البته سهروردی و دکارت از دو منظر متفاوت به مسئله نفس و خودشناسی توجه می کنند. سهروردی از منظر معرفت شهودی و دکارت از منظری عقلی-استدلالی به این مسئله می پردازد. اکنون با توجه به این مقدمه مسائل مهمی مطرح می شود: چه تفاوتی میان دیدگاه سهروردی و دکارت راجع به خودشناسی وجود دارد؟ نگاه متفاوت این دو فیلسوف به مسئله خودشناسی چه تأثیری بر دیدگاه آنها راجع به سایر معارف دارد؟ این نوشتار با روشی توصیفی-تحلیلی درصدد است این نکته را تبیین کند که چگونه تلقی های متفاوت سهروردی و دکارت از نفس انسانی و مسئله خودشناسی سبب می شود این دو فیلسوف نگاهی متفاوت به شیوه گذر از خودشناسی به شناخت غیر داشته باشند.
۲۹۲.

Shame and ‘Shame Instinct’ in Kant’s Pre-Critical Texts; RH(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Kant Shame State of Nature shame instinct Bernard Williams

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۹۰
This paper corrects a historical injustice that has been perpetrated against Kant for some time now. Mostly on good grounds, Kantian ethics has been accused of neglecting the role played by the emotions in moral deliberation and in morally informed action. However, the contemporary moral philosophers who have put forth such a claim tend to bypass textual sources, on the one hand, and to downplay the role played by the anthropological writings on Kant’s practical philosophy as a whole, on the other. Relying on highly relevant pre-critical texts in which Kant sketches future argumentative patterns and discusses the role of a negative emotion like shame on the improvement of the human species, I address a mistaken conclusion about Kantian ethics as a whole that is common in contemporary Anglo-American philosophy. I also raise paradoxical conclusions that follow from Kant’s argument, once its implicit premises have been brought to light. I conclude that Kant did indeed think seriously about a so-called ‘shame-instinct’, however much his central ideas diverge from contemporary readings of the emotion, and fall short of fulfilling the ultimate target one can assume his insights would be drawing at
۲۹۳.

مفهوم سازی «مرگ» در داستان های کودک: بر اساس طرحواره های کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان کودک زبان شناسی شناختی مفهوم سازی طرحواره تاناتولوژی مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۰
طرحواره های کاربردشناختی، طرحواره هایی هستند که وابسته به بافتِ موقعیتی و کاربردی فراخوانده می شوند. این پژوهش در پی رده بندی آن دسته از طرحواره های کاربردشناختی است که زیربنای مفهوم سازی های «مرگ» اند. دامنه پژوهش حاضر داستان های واجد درون مایه مرگ اندیشی در گروه سنی «ب» و «ج» است. هر یک از این داستان ها به مثابه موقعیتی عینی برای فراخوانی طرحواره مرگ است. پژوهش پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی در پی پاسخ گویی به چگونگی کارکرد بافت موقعیتیِ داستان در شکل دهی و فراخوانی طرحواره مرگ است. نتیجه پژوهش هفت کارگفتِ موقعیتی را به عنوان پایه مفهومیِ مرگ معرفی می کند: خودویران گری، قتل، مرگ هراسی، مرگ گریزی، مرگ تعلیقی، داغ دیدگی، درگذشت طبیعی. ازآنجا که مفاهیمی مانند «مردن» ماهیتا انتزاعی، فلسفی و برانگیزنده عواطف منفی هستند؛ شیوه انتقال این مفاهیم به کودک همواره مورد مناقشه بوده است. این پژوهش نشان می دهد داستان ها با به کارگیری طرحواره های کاربردشناختی مختلف، موقعیتی امن برای درونی سازی تجربه های آسیب زایی چون «مرگ» فراهم می سازند. مقاله حاضر برای نخستین بار مرگ پژوهی (تاناتولوژی) را در ادبیات کودک مورد مداقّه قرار می دهد.
۲۹۴.

تحلیل پدیدارشناسانه فیلم: رویکردی فلسفی برای درک عمیق تر تجربه سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه پدیدارشناسی فیلم نظریه بازنمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۶۳
بی تردید توجه به تفکرات فلسفی در شکل دهی به نظریه فیلم و شکل گیری آثار هنری و سینمایی اثرگذاری بسیاری دارد . تحلیل فیلم از منظر نظریه های معاصر، برگرفته از بنیادهای نامگرایی و پندارگرایی است که باعث ایجاد اشکالات وجودشناختی و معرفت شناختی بسیاری به تبع فلسفه شکل دهنده آن می شود . تحلیل بازنمایی فیلم از منظر پدیدارشناسی، در تحلیل ابعاد مختلف فیلم مانند تصویر، صدا، روایت، محتوا، دریافت و ادراک تماشاگر، ثمرات مهم و متفاوتی به بار می آورد . این مقاله می کوشد با بررسی مختصر ماهیت بازنمایی هنری در نظریه پدیدارشناسی، ضمن توجه به مؤلفه های مهم این نظریه، برخلاف نظریه های سنتی که بر محتوا، ساختار و فرایند ساخت فیلم تمرکز دارند، نگرش متفاوت و تاثیرگذار این اندیشه در بازنمایی فیلم را ارزش گذاری کند . در همین راستا با روش تحلیلی-تفسیری، چگونگی ظاهر شدن واقعیت و معنا در دنیای فیلم از این منظر و افزایش تجربه تماشاگر در تحلیل عمیق و جامع از عناصر مختلف فیلم از جمله زبان تصویری و صدا، زمان و مکان، فضا و مکان پدیدار، نور و رنگ پرداخته می شود . درنتیجه این رویکرد پدیدارشناسانه نه تنها به درک عمیق تر از داستان و شخصیت ها کمک می کند، بلکه ارتباط تماشاگر با زمینه و جهان داستانی را تقویت می کند و تجربه سینمایی را برای تماشاگران افزایش می دهد . نظریه پدیدارشناسی فیلم تأکید می کند که شعور ما نه تنها از طریق کنش هایمان با نمودها ارتباط برقرار می کند، بلکه در ساخت آنها نیز نقشی ایفا می کند . این نقش تابع منطق خاصی است که هنوز به طور کامل درک نشده است . 
۲۹۵.

بررسی و تحلیل دیدگاه ملاصدرا در مورد خودآگاهی با نظر به رویکردهای ایستا و پویا به خودآگاهی در علوم شناختی و فلسفه ذهن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا خودآگاهی رویکرد پویا رویکرد ایستا بدنمندی ارتباط با جهان خارج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۶۹
امروزه در تقابل با رویکرد ایستا (دکارتی) به خودآگاهی، در حوزه علوم شناختی و فلسفه ذهن رویکرد جدیدی به خودآگاهی شکل گرفته است که از آن با نام رویکرد پویا یا تکامل گرا یاد می شود. قائلین به این رویکرد که از جمله آنها می توان به داماسیو، راچت، لارنسن و بیکر اشاره کرد، علیرغم برخی اختلاف نظرها، در چند محور با یکدیگر اشتراک دارند. این محورها عبارتند از الف- حقیقت "من" یا "خود" وابسته به جوهری مجرد و مستقل از بدن نیست بلکه ریشه در بدن و اندام بدنی دارد. ب- حقیقت "خود" و به تبع آن خودآگاهی امری ایستا نیست بلکه یک فرآیند پویا و رو به تکامل است. ج- ارتباط با جهان و انسانهای دیگر نقش کلیدی در تکامل خودآگاهی دارد. د- خودآگاهی نسبت مستقیم با بدنمندی دارد زیرا خودآگاهی حداقل در مراتب ابتدایی آن ریشه در تمایز بین بدن و محیط پیرامون دارد. با نظر به آراء ملاصدرا در مورد خودآگاهی مشخص می شود که هر چند برخی مؤلفه های رویکرد پویا در آراء ملا صدرا نیز یافت می شود اما دیدگاه ملاصدرا دیدگاهی منحصر به فرد است که علیرغم پایبندی به بسیاری از مؤلفه ای رویکرد پویا نمی توان آن را ذیل این رویکرد قرار داد
۲۹۶.

بررسی نقاط ضعف آموزش فلسفه اسلامی در حیطه آموزش آکادمیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی نهایه الحکمه جهان شناسی انسان شناسی معرفت شناسی خداشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۳۷
پژوهش حاضر به بررسی نقاط ضعف آموزش فلسفه اسلامی در مقطع کارشناسی دانشگاه ها می پردازد. در این نوشتار با محوریت کتاب نهایه الحکمه، مباحثی از هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و خداشناسی بیان شده است. تکرار مطالب، بیان نشدن لوازم و نتایج مباحث، نپرداختن به مسائل و شبهه های جدید فلسفی و علمی، عدم رعایت ترتیب منطقی مباحث و منظور نشدن اهداف آموزشی ازجمله مشکلات و کاستی های این دوره است. برای ارزیابی میدانی، پرسشنامه ای تنظیم و پس از احراز استانداردسازی آن، توسط دانشجویان، دانش آموختگان و اساتید رشته فلسفه اسلامی دانشگاه های سراسر کشور تکمیل و مورد تحلیل سیستمی (SPSS و SWOT) قرارگرفته است. برابر نتایج حاصله، آموزش فلسفه اسلامی در بیان دیرینه مباحث فلسفی، علل و چرایی طرح مباحث، پرهیز از مغالطات منطقی به ویژه اشتراک لفظ، خلط مفهوم و مصداق، و لوازم و نتایج اصول فلسفی ضعف دارد. نتایج داده های پرسشنامه بیانگر ضعف در محتوای درسی، سبک های آموزشی و روش های تدریس بوده که در خاتمه پیشنهاد هایی برای بهبود وضع موجود ارائه شده است.
۲۹۷.

دفاع از دیدگاه تناسب تبیین گرا در حمایت معرفتی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توجیه حمایت معرفتی مک کین بهترین تبیین تناسب تبیین گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۳۹
بنابر مهمترین دیدگاهِ تبیین گرا در حمایت معرفتی، رویکرد باوریِ شناسا به یک گزاره از حیث معرفتی به شرطی موجه است که آن رویکرد باوری نسبت به شواهدی که شناسا دارد، در تناسب باشد. دیدگاه های مختلفی کوشش نموده اند تا به این پرسش پاسخ دهند که یک رویکرد باوری تحت چه شرایطی با شواهد و ادله ای که شناسا دارد در تناسب است. در این مقاله به دیدگاه تناسب تبیین گرا در حمایت معرفتی می پردازیم. بنابر این دیدگاه، p با شواهد شناسا، e، در t در تناسب است اگر و تنها اگر یا p بخشی از بهترین تبیین در دسترسِ شناسا در t برای اینکه چرا وی e را دارد باشد یا p در دسترسِ شناسا به عنوانِ نتیجه ی منطقیِ بهترین تبیینِ در دسترسِ وی در t برای اینکه چرا وی e را دارد، باشد. پس از تقریر این دیدگاه در ضمنِ بیان و ارزیابیِ مهمترین مشکلات اش نشان می دهم که می توان از این دیدگاه در حمایت معرفتی دفاع کرد.
۲۹۸.

نظریه مدنی فارابی چیست؟ تحلیل بخش دوم کتاب الملّه و بیان کاربست سیاسی آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فارابی کتاب المله علم مدنی سعادت سیاست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۹
اگر کتاب الملّه را بنیان سایر آراء مدنی و سیاسی فارابی بدانیم، به هیچ وجه ادعایی گزاف نکرده ایم. ابونصر فارابی با تألیف این رساله فلسفهِ فلسفه مدنی و سیاسی خویش را ارائه کرده است و بن مطالب خود را در آن قرار داده است. با تأمل در محتوای این رساله به خوبی می توان آن را به دو بخش تقسیم کرد. معلم ثانی در بخش نخست از مسائلی سخن رانده است که خود بنیان بخش دوم یعنی، علم مدنی می باشد و در بخش دوم که ما در این جستار به دنبال فهم فحوی آن به صورت توصیفی و تحلیلی هستیم، از مسائلی بحث کرده است که آن مسائل، فلسفه مدنی را تشکیل داده است. با تأمل و تدقیق در بخش دوم کتاب الملّه، دریافته خواهد شد که فارابی از دو احصاء سخن گفته است. یکی احصاء سعادت و دیگری احصاء سیاست است و به صورت کلی این دو امر، مسائل علم مدنی را تشکیل داده است.بدین ترتیب، هدف جستار پیش رو نیز تحلیل بخش دوم این رساله خواهد بود که در ذیل آن نظریه مدنی فارابی قابل دسترسی خواهد بود. به عبارت دیگر، پرسش این جستار چنین است که چگونه مباحث عنوان شده در بخش دوم کتاب الملّه باعث ایجاد یک نظریه مدنی شده است؟
۲۹۹.

رابطه لذت و معنای زندگی از دیدگاه ارسطو و ملاصدرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: لذت معنای زندگی نیک بختی ارسطو ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۶۱
یکی ازدغدغه های بشر از زمان پیدایش بشر تا کنون پرسش از معنادار بودن زندگی است. معناداری دارای دو معنی، هدف داری، ارزشمندی است. قطعا معنای معناداری زندگی وابسته به نوع نگرش و جهان بینی هر فیلسوف متفاوت است. پژوهش حاضر درصدد بررسی پاسخ به این سوال است که آیا لذت با معناداری ارتباط دارد یا نه؟ انسان برای این که به معنای زندگی دست یابد لذت لازم است یا نه ؟ در این پژوهش مقایسه ی و تطببیق نظریه ارسطو و ملاصدرا در رابطه لذت با معناداری زندگی بررسی شده است. در این مقاله برای تحلیل مفاهیم از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده شده است. مهم ترین مبانی فلسفی که باعث تمایز و اختلاف بین این دو فیلسوف، تشکیک وجود است که ارسطو به تشکیک وجود اعتقاد ندارد. از دیدگاه ارسطو لذت و نیک بختی یک امر ثابت برای همه انسان ها می داند و قائل به مراتب مختلفی برای لذت نیست. نیک بختی را در این عالم منحصر می داند و به جزء عقلانی انسان اختصاص دارد. راه رسیدن به معنا را منحصر به حوزه فضلیت می داند.اما ملاصدرا با توجه به مبنای تشکیک وجود لذت دارای مراتب مختلفی باشد که لذت عقلی بر لذت حسی برتری دارند و از لحاظ مرتبه و شرافت وجودی بالاتر از عالم حس و ماده است. ملاصدرا نیک بختی را مربوط بعد جسمانی و روحانی می داند پس ملاصدرا به نیک بختی جامع قائل است اما منظور از جامع، عالم ماده، مثال، عقل می باشد. راه رسیدن به معنا را جکمت، قوه خیال، قوای باطنی می داند راه رسیدن به نیک بختی عمل اختیاری انسان می داند. مصداق واقعی نیک بختی را در جهان اخروی می داند.
۳۰۰.

تحلیل منطقی ادراکات اعتباری علامه طباطبایی با پلورالیزم معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی ادراکات اعتباری پلورالیزم معرفتی نسبیت معرفت تحلیل منطقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
این پژوهش درباره تحلیل منطقی ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و پلورالیسم معرفتی است که نسبت تعلّقی آنها را بررسی می کند. علامه طباطبایی در تحلیل کثرات معرفتی انسان، نظریه ادراکات اعتباری را ابداع نمود. این نظریه با دو دیدگاه متفاوت روبه روست. برخی با تفسیر نسبی انگارانه از نظریه معتقدند بین ادراکات اعتباری و پلورالیسم معرفتی، رابطه لزومی وجود دارد و می توان از طریق این نظریه، پلورالیسم معرفتی را نتیجه گرفت. سؤالی که مطرح می شود، این است که چه نسبتی میان این دو نظریه وجود دارد؟ فرض نگارنده این است که اولاً نسبیّت معرفتی در خود نظریه مورد قبول نیست، ثانیاً بر فرض نسبیت، پلورالیسم معرفتی قابل استنتاج نیست. نویسنده مقاله برای اثبات مدّعای خود، ابتدا شواهد فقدان نسبیت در نظریه را تبیین نمود و پس از بیان تفاوت های دو نظریه، با استفاده از تحلیل منطقی و روش کتابخانه ای، رابطه لزومی آنها را بررسی کرد. مقاله حاضر که به دنبال ارزیابی نسبت این دو نظریه بود، هر گونه فرایندی که بتواند پلورالیسم معرفتی را نتیجه دهد، به دست نیاورد. پیراستن ساحت فکری علامه طباطبایی از پلورالیسم شناختی و ردّ انتساب ادراکات اعتباری به نسبیت معرفتی، مهم ترین نتیجه یافته های پژوهش حاضر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان