سید احمد فاضلی

سید احمد فاضلی

مدرک تحصیلی: استادیار و مدیر گروه فلسفه اخلاق دانشکده الهیات دانشگاه قم

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۴ مورد.
۲۱.

بررسی اعتبار استدلال انباشتیِ فیلیپ کویین بر اثبات وجودشناسانه اراده گرایی الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیلیپ کویین اراده گرایی الهیاتی استدلال انباشتی نظریه امر الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۲۲۲
بازخوانی مجدد نظریه امر الهی در سده اخیر سبب شده است که تقریرهای قابل دفاع تری از این نظریه ارائه شود. فیلیپ کویین یکی از فیلسوفان برجسته ای است که در آثار خود سعی دارد تا وابستگی وجودشناسانه اخلاق را به خدا در دین مسیحیت اثبات نماید. وی با تفکیک حوزه وظایف و ارزش های اخلاق ادعا می کند که وظایف اخلاقی به فرمانِ الهی و ارزش های اخلاقی به ذاتِ خوبِ خدا وابسته هستند. وی برای اثبات این ادعا از یک استدلال انباشتی بهره می برد و با ارائه چهار شاهد از سنت مسیحی نشان می دهد که مسیحیت از وابستگی وجودشناسانه اخلاق به خدا حمایت می کند. ماهیت عمل عبادی، اخلاق انجیل، هرمونوتیک کتاب مقدس و تبیین کلامیِ حاکمیتِ مطلق خدا شواهدی است که به عقیده کویین، تجمیع و انباشت آنها توانایی اثباتِ این ادعا را دارد. در این نوشتار پس از تبیین دقیق نظریه و استدلال کویین، با روشی تحلیلی، نشان داده خواهد شد که دلیل کویین اعم از مدعایش است. نکته محوری در نقد ارائه شده این است که نگارنده با پذیرشِ موجه و معتبر بودنِ استدلال انباشتی، به دنبال آن نیست که ناقص بودن هر یک از شواهد را به تنهایی نشان دهد؛ بلکه با پذیرش اینکه این شواهد تنها در کنار یکدیگر توانایی اثبات نتیجه را دارند، نشان داده خواهد شد که نتیجه ی اخذ شده در این استدلالِ انباشتی، مطابق با مدعای مطرح شده توسط کویین نیست. کویین مدعی است که اخلاق از منظر وجودشناسانه به خدا وابسته است؛ در حالی که استدلال انباشتی وی اصل وابستگی را به اثبات می رساند و نه نوع وجودشناسانه آن را به طور خاص.
۲۲.

ارزیابی ایراد کانتوری پاتریک گریم به علم مطلق الهی با تکیه بر دیدگاه پلانتینگا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم مطلق قضیه کانتور پاتریک گریم پلانتینگا ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۲۳۶
استدلال کانتوری گریم از جمله براهینی است که در مباحث فلسفی اخیر ناسازگاری مفهوم علم مطلق را مورد هدف قرار داده است. گریم با استناد به اصل ریاضی کانتور و بر مبنای تعریف پذیرفته شده علم مطلق، یعنی علم به تمامی گزاره های صادق، وجود عالم مطلق را به دلیل عدم امکان وجود متعلق علم او، یعنی «مجموعه گزاره های صادق»، انکار می نماید. در این زمینه پاسخ های متعددی در دفاع از علم مطلق الهی از سوی متفکران مسیحی معاصر ارائه شده که یکی از مهم ترین آنها خودمتناقض دانستن این استدلال است که پلانتینگا آن را مطرح کرده است. سنت فلسفه اسلامی از جهت تبیین ماهیت علم مطلق با سنت الهیات مسیحی تفاوت مبنایی دارد. اما با توجه به ظرفیت حکمت متعالیه صدرایی، با استناد به مباحثی چون تعریف و ماهیت مجموع و همچنین شرایط تسلسل محال، می توان علاوه بر ابطال فرض استدلال گریم مبنی بر وجود حقایق بیشتری از مجموعه تمام حقایق، امکان علم عالم مطلق به سلسله نامتناهی از مجموعه حقایق را اثبات نمود.
۲۳.

رویکردی فلسفی به تلاقی های اخلاق و هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیث التفاتی ارزیابی انگیزش منش اخلاقی فضیلت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۶۱۳
سبب توجه اهل فلسفه به هیجانات آن است که معرفت و شادکامی و اخلاق که از دیرباز دلمشغولی اصلی فلسفه بود تلاقی های بسیاری با هیجانات دارد. از این رو، فیلسوفان کوشیده اند تا نشان دهند ارزش و جایگاه هیجانات در کسب معرفت و تحصیل شادکامی و زندگی اخلاقی چیست. فیلسوفان در مقایسه با عالمان بیشتر بر تحلیل های انتزاعی درباب هیجانات متمرکز اند. کاوش در سرشت هیجان به مسائل فلسفی چندی می انجامد از جمله: هیجان و دیگر عواطف آدمی چه تمایزاتی دارند؟ آیا هیجان ارزیابانه است یعنی باید آن را از جنس حکم و داوری دانست یا از سنخ ادراکات یا چیز دیگری به شمار آورد؟ شأن معرفتی هیجانات و نسبت آن با احکام و داوری های ارزشی چیست؟ چه رابطه ای میان انگیزش و هیجان است؟ و سرانجام، جایگاه هیجان در اخلاق کجاست و چه تأثیری بر شکل گیری فضیلت و منش اخلاقی دارد؟.
۲۴.

تقدم معناشناختی دین بر اخلاق در نظریه امر الهیِ رابرت آدامز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه اصلاحی امر الهی آدامز خطا معنا الزام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۴۱۲
نظریه امر الهی یکی از انواع نظریه های وظیفه گرایانه است که تقریرهای متعددی دارد. سنت های یهودی، مسیحی و اسلامی با توجه به صفاتی که در متون مقدس و مباحث کلامی خود برای خدا اثبات کرده اند، تفاسیر مختلفی از امر خدا و رابطه امر اخلاقی و امر الهی، به صورت منطقی و ضروری یا به ضرورت متافیزیکی و اخلاقی، ارائه کرده اند. تبیین ارتباط میان امر دینی و اخلاقی و تقدم دین بر اخلاق تنسیق های مختلفی می طلبد، تا در نهایت، نوع خاصی از تقدم، به صورت تاریخی، مابعدالطبیعی، معرفت شناسی و مفهومی یا معناشناسانه، توجیه شود. نظریه امر الهی رابرت آدامز یکی از نمونه های اصلاح شده نظریه امر الهی در دوره معاصر است که با تکیه بر یک اصل متافیزیکی که ریشه در تلقی خاص ارتباط انسان با خداوند دارد، تلاش دارد تا ضعف ها و کاستی های نظریه های ابتدایی امر الهی را به نحوی بازسازی کند و تقدم معناشناختی زبان دین بر اخلاق را توجیه نماید. این رویکرد با توجه به الزام اخلاقی و مفاهیمی از این دست شکل گرفته است و تلاش نموده تا با اصلاح مواضع معناشناختی از نظریه امر الهی دفاع کند. از این منظر، از نظر اخلاقی، عملی نادرست است که تنها و تنها در مقابل امر یا اراده الهی قرار گیرد. مشروعیت این دستورات نیز ناشی از فرمان خدای عشق است که رابطه خاصی میان او و فرد متدین وجود دارد.
۲۵.

Avicenna’s View on the Role of Practical Intellect in Performing Moral Action(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: producing action moral action practical intellect universal cognition particular cognition practical cognition Avicenna

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۳۸۱
In Avicenna’s view, the practical intellect plays a basic and foundational role in producing moral action. By investigating this notion in the framework of Avicenna’s philosophy, we find that he regards perception and cognition as the main functions of the practical intellect. However, he considers this perception as particular, introducing it as different from the particularity of imaginary and estimative cognitions (animal perceptive faculties). This difference makes the action produced by an animal essentially different from the action produced by the practical intellect. This view, however, is contrary to the views of some other philosophers and theologians who disagree with him on the perceptive function of the practical intellect and maintain just a motivational function for it. In addition, Avicenna enumerates the following as other roles of the practical intellect in producing moral action: motivational and incentive function; dominance over motivational and inclinative (to or against) faculties, etc and being served by them; serving the speculative intellect and purifying, completing and refining the speculative intellect in the realm of the practical intellect. Many other points have also been mentioned in this regard within this article. Overall, the central role of the practical intellect in producing moral action in Avicenna’s view gives rise to other discussions regarding moral action as well, in a way that those discussions are based on, or lead to it directly or indirectly.
۲۶.

عوامل انگیزش اخلاقی در الهیات عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق عرفانی انگیزش اخلاقی رحمت معرفت ولایت همت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۴۵۰
مسئله خاص این تأمل، شناسایی عوامل انگیزش اخلاقی در نگاه ابن عربی و ترسیم مسیری است که فاعل اخلاقی با پیمودن آن به حیات مطلوب دینی و اخلاقی دست خواهد یافت. رجوع به آثار ابن عربی با روش توصیفی و تحلیلی، این امکان را فراهم می کند که گام های انگیزش اخلاقی را چنین تقریر کنیم: رحمت عام الهی در گسترش وجود، به انسان شرف وجود بخشیده و رحمت خاصه حق تعالی انسان را در مقام جمعیت (بالقوه) اسماء مستقر کرده است. معرفتی که عطیه حق و منتهی به شناخت عالم اعیان ثابته باشد، انسان را به حقیقت وجودی خود ملتفت می کند. رحمت الهی و معرفت انسان به این رحمت، برانگیزاننده محبت، زمینه ساز همت و بستر پرورش خُلق مطلوب بشر است. در نهایت، مقام ولایت و شناخت اولیای الهی وجه دیگری از رحمت حق، مستدرکی برای نارسایی معرفت و جبرانی برای قصور همت است؛ که عامل اخیر انتقال از انگیزش اخلاقی به عمل اخلاقی را تسریع می کند.
۲۷.

نقد نظریه «عدم امکان و عدم صدق گزاره های ترکیبیِ پیشین در ایدئال عقل محضِ کانت» بر اساس حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۰۴
جایگاه خدا و براهین اثبات واجب، یکی از مهم ترین مباحثی است که کانت می بایست بر اساس مبانی معرفتی-اش، موضع خود را نسبت به آن معیّن کند. کانت، شناخت را تنها در قلمرو امور مادی معنادار می داند، به همین دلیل در نظرگاه وی بحث از اموری چون نفس یا خدا که زمان مند و مکان مند نیستند، اساساً اشتباه است. او برای نشان دادن این اشتباه، در بخش دیالکتیک استعلایی کتاب نقد عقل محض، ایده «خدا» را ایده استعلایی عقل محض می نامد و به زعم خود اثبات کرده است که عقل را نه از راه تجربی و نه از طریق استعلایی، توفیقی برای رسیدن به این ایده نیست. این دیدگاه، پیامد چگونگی رویکرد کانت در شناخت شناسی و هستی شناسی است. کانت در رویکرد شناخت شناسی، به تفصیل به امکان و صدق قضایای ترکیبی پیشین می پردازد و بر این باور است که امکان دانش های پیشین در متافیزیک و فیزیک، به امکان قضایای ترکیبی پیشین بستگی دارند. در مقابل این دیدگاه، دیدگاه فلسفه صدرایی است که نه تنها قائل به تعطیلی عقل نظری در ما بعد الطبیعه نیست، بلکه بر این باور است که بسیاری از موضوعات فلسفی، از جمله مسئله اثبات وجود خدا، از طریق به کارگیری صحیح عقل نظری قابل حل است. به نظر میرسد فلسفه صدرایی هم در بُعد شناخت شناسی و هم در بُعد هستی شناسی، توانایی رفع تعارض ها و مغالطات را از ایدئال عقل محض دارا است. از این رو در این نوشتار، کوشیده ایم دیدگاه کانت را بر اساس فلسفه صدرایی نقد کرده و اشکالات وی را پاسخ گوییم.
۲۸.

تقریر نظریه سلبی اخلاق در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق شناسی سلبی اخلاق شناسی صدرایی عدم قالب عدم نفس قرب نوافل و فرائض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۵۲۷
این مقاله با تحلیل موضوع فنا به عنوان غایت کنش اخلاقی، به تقریری نوین از نظام اخلاقِ عرفانی صدرایی توجه دارد. انسان برای ایصال به سعادت غایی خود ناگزیر است که مدارج هستی خویش را معدوم سازد: عدم قالب و عدم نفس و عدم روح. این گامها که به ترتیب معادل با مرگ طبیعی و اِنعدام نفس انسانی و فنا در توحید الهی هستند، ضمن هم خوانی با مبانی تشکیکی وجودشناختی حکمت متعالیه، با پاسخ به این پرسش که «در خوانش سلبی از ماهیت اخلاق، نقش فعل اخلاقی چیست؟»، امکان ارائه یک نظریه اخلاق شناسانه سلبی را فراهم می کنند. بر این قرار، مسیرِ تخلّق از پی سفر انسان به عالم اله آغاز می شود و پس از محوِ ماسوی الله پایان می یابد. با التفات به تمایز اخلاق دنیوی و اخروی و در عین توجه به حدیث قرب نوافل و فرائض، امتیاز این نظریه سلبی در تشخیص ماهیت اخلاق اسلامی نمایان می شود.
۲۹.

نقد دیدگاه اریک ج. ویلنبرگ در کتاب ارزش و فضیلت در جهان بدون خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی ناخداباوری فضیلت واقع گرایی نظریه امر الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۰
ویلنبرگ در کتاب " ارزش و فضیلت در جهان بدون خدا" طبیعت گرایی را به عنوان یک روایت بی خدا از گیتی در مدنظر قرار داده است. او ابتدا بی معنایی زندگی در شرایط نبود خدا را با چهار روایت معرفی و سپس با استعانت از سه دیدگاه، آن را به چالش می کشد. در ادامه او سراغ راه های ابتنای وجودشناسانه اخلاق بر دین می رود و سعی دارد نشان دهد که این راه ها بن بست است. او در این کتاب دیدگاه جایگزین خود را روشن نساخته لیکن در کتاب" اخلاق نیرومند"، مشخص می شود او یک ناطبیعت گراست. او در پاسخ به این پرسش که چرا بایستی اخلاقی زیست؟ می خواهد نشان دهد فارغ از خدا هم امکان انگیزش اخلاقی هست هرچند خدا هم می تواند یک پشتیبان خوب برای اخلاق باشد. او در مقام معرفی فضایل در زیست بوم پیشنهادی خود، دیگر به صرف ارائه دیدگاه اثباتی بسنده نکرده و تلاش دارد نشان دهد برخی از فضایل در نبود خدا متولد می شوند و یا حداقل معنای ژرف تری دارند. مهمترین نقد وارد بر او یکسان انگاری خداباوری با مسیحی بودن است.
۳۰.

ارزیابیِ دیدگاه انتقادی لوئیس پویمن در باب نسبی گرایی اخلاقیِ ذهنی و قراردادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسبی گرایی پویمن ذهنی قراردادی ذهنی گرایی عینیت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۴۳
لوئیس پویمن فیلسوف آمریکایی معاصر درآثارخود از زوایای مختلف به نقد و بررسی نسبی گرایی اخلاقی پرداخته است. در این مقاله با روشن ساختن مواضع و صورت بندیِ استدلال های وی سعی در ارزیابی دیدگاه انتقادی او در باب نسبی گرایی اخلاقی «ذهنی» و «قراردادی» داریم. در نظر پویمن تعارضی آشکار میان مفهوم بنیادین اخلاق و نسبی گرایی اخلاقی وجود دارد. نسبی گرایی ذهنی ما را به ورطه فردگرایی افراطی و زیبایی شناسیِ سلیقه ای فرو می غلطاند. نسبی گرایی قراردادی نیز در حل و فصل نمودن مناسبِ مشکلاتی مانند تعریف فرهنگ، اجتماع و پاره ای دیگر از انتقادات با شکست مواجه می شود. پویمن با تحلیلی دقیق، دو عنصر تنوع و وابستگی را که دو مدعا اصلی نسبی گرایی قراردادی اند به چالش کشیده و نارسایی های آن را آشکار می سازد. وی در نهایت پس از بررسی نسبی گرایی اخلاقی در دو شاخه مهم آن و ارزیابی جانانه استدلال ها و گزاره های نسبی گرایان، به این نتیجه می رسد که نسبی گرایی در قرائت های مختلف خود قابل دفاع نیست و در نتیجه باید به اخلاقی عینی که ساختاری منسجم و بارز داشته باشد پناه برد.
۳۱.

خودآئینی اخلاقی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود آئینی خودآئینی اخلاقی خود قانون گذاری خود قوام بخشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۶۵
خودآئینی مفهومی است که از زمان یونان باستان در عرصه سیاست مطرح بوده است اما کانت نقشی بنیادین در اخلاق برای آن قائل شد. او معتقد است فاعل اخلاقی علاوه بر این که تابع امر مطلق، به عنوان قانون اخلاق است، آفریننده آن نیز هست. این مفهوم بعد از کانت تعاریف و جایگاههای دیگری همچون خود آئینی شخصی و خود آئینی عقلانی نیز یافت. دورکین در کتاب خود درباره خود آئینی ، صورت بندی عامی از خودآئینی اخلاقی بدست داده است که محور در آن "از آن خود بودن اصول اخلاق" با معانی گوناگون است. در این مقاله ابتدا مفهوم خودآئینی و مولفه های آن از قبیل خود قوام بخشی، خود کنترلی، عقلانیت و استقلال از نگاه فیلسوفان تبیین شده است و سپس از طریق همین مولفه ها، خوانشی از این مفهوم در قرآن کریم دنبال شده است. می توان گفت خود آئینی در برخی از معانی خود در قرآن کریم مطرح شده و یکی از مولفه های عامل اخلاقی قلمداد شده است.
۳۲.

بررسی استدلال عدم تاثیر علّی ویژگی های اخلاقی و استفاده آن بر ضدّ واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی اخلاقی تاثیر علی ویژگی های اخلاقی تبیین علی اخلاقی گیلبرت هارمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۰۴
یکی از استدلال هایی که هم به سود واقع گرایی اخلاقی قوی مطرح می شود و هم بر علیه آن، استدلال تاثیرات علّی ویژگی های اخلاقی است؛ که آیا ویژگی های اخلاقی تاثیری علّی در دنیای بیرونی و مادی دارند تا واقعیت آنها اثبات شود یا نه. اولین کسی که این استدلال را بیان کرده است، گیلبرت هارمن است که ویژگی های اخلاقی را فاقد تاثیرات علّی می داند. همچنین شیفر لاندو تقریری هستی شناسانه از آن بدست داده و آن را بررسی کرده است. در این مقاله به بررسی استدلال هارمن و لاندو و اشکالاتی که بر آنها وارد شده است پرداخته ایم و نتیجه بدست آمده این است که استدلال کسانی که ویژگی های اخلاقی را فاقد تاثیرات علّی می دانند دارای اشکالات مهمی است و قابل دفاع نیست. همچنین با تبیین هایی می توان از دارا بودن تاثیرات علّی برای ویژگی های اخلاقی دفاع کرد و از آن به سود واقع گرایی بهره برد.
۳۳.

بررسی تطبیقی هنجارهای اخلاقی در اخلاق مراقبت و اخلاق فتوت صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق فتوت اخلاق مراقبت تصوف مراقبت هنجارهای اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۹۹
سامان بخشی به روابط میان انسان ها یکی از کارویژه های اخلاق است و نظریه «اخلاق مراقبت» به دلیل توجه محوری به تعاملات انسانی و ارزش گذاری عناصری چون همدردی، همدلی، خیرخواهی و شفقت در آن، یکی از کارآمدترین نظریه های اخلاقی برای ایفای این نقش است. اخلاق فتوت متصوفه نیز هرچند فاعل اخلاقی را در گستره وسیع تری از تعاملات انسانی می بیند، ایفای کامل مسئولیت وی در تعامل با دیگران را یک پایه مهم از سلوک اخلاقی او می داند. بر این اساس و با توجه به اشتراکاتی که این دو نظریه اخلاقی در اصول و معیارهای اخلاقی حاکم بر مناسبات انسانی دارند، این انگاره که دو نظریه مذکور از دیدگاه مشترکی به شکل بایسته روابط انسان ها می نگرند تقویت می شود. برای بررسی انگاره بیان شده، ضمن بررسی این دو نظریه و تبیین نوع نگاه آن ها نسبت به هنجارهای حاکم بر مناسبات انسانی، به بیان شباهت ها و تفاوت های آن ها در حوزه مذکور پرداخته شده است. به نظر نگارنده، هرچند تفاوت های این دو بیشتر از شباهت آن ها به نظر می رسد، توجه به جایگاه محوری عنصر «مراقبت» در اخلاق مراقبت می تواند نتیجه ای متفاوت را پیش روی ما نهد؛ زیرا بسامد واژگانی همچون «شفقت»، «احسان»، «سخاوت»، «خدمت به دیگران»، «ایثار» و «گذشت» در بیان شروط صاحب نظران اخلاق فتوت برای فردی که بخواهد به اصول این نظریه اخلاقی در حوزه تعاملات انسانی پایبند باشد، می تواند دلیلی بر این ادعا قلمداد شود که در اخلاق فتوت نیز ارزش های مراقبتی در سامان بخشی به روابط انسانی بازنمایی می شوند و بر همین اساس، این دو نظام اخلاقی در حوزه تعامل با دیگران به همگرایی می رسند.
۳۴.

نسبت سنجی اخلاق کاربردی و فقه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فقه اخلاق کاربردی نسبت فقه و اخلاق فقه و اخلاق کاربردی اخلاق کاربردی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
«اخلاق کاربردی» شاخه ای از اخلاق پژوهی فلسفی در مغرب زمین است که به مواجههٔ مستقیم با معضلات عملی اخلاق می پردازد، از این رو، می توان آن را به  مثابه دانشی برای وظیفه شناسی عقلانی معرفی کرد. به رغم ترجمه و رواج روز افزون مباحث این دانش در ایران، اما نسبت این دانش با علم فقه، به روشنی تبیین نشده است. دیدگاه های محتمل در این زمینه را می توان در سه گونهٔ کلی دسته بندی کرد: ۱. تقدم اخلاق کاربردی بر فقه؛ ۲. اخلاق کاربردی در عرضِ فقه؛ ۳. تقدم فقه بر اخلاق کاربردی. در این مقاله تلاش شده تا ضمن نقد و بررسی این دیدگاه ها، دیدگاه درست در باب نسبت اخلاق کاربردی با فقه بیان و تبیین شود. در این راستا، پس از اشاره به ماهیت اخلاق کاربردی، به مقایسه و نسبت سنجی مسائل و احکام اخلاق کاربردی با مسائل و احکام فقهی پرداخته شده است. دیدگاه سوم، در زمینهٔ تعیین تکلیف دینداران، بیشتر موجّه به نظر می رسد؛ با این همه، قبول این دیدگاه به معنای بی فایده بودن مباحث اخلاق کاربردی برای دین داران نیست و اخلاق کاربردی، همچنان می تواند کارکردهای قابل توجهی برای عموم دین داران و به ویژه فقها و حتی متکلمان داشته باشد.
۳۵.

بررسی تطبیقی دیدگاه غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی درباره سبب و متعلق دوستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواجه نصیرالدین طوسی دوستی دیدگاه اجتماعی دیدگاه عرفانی سبب غزالی متعلِّق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۹۲
فضیلت دوستی، سرشتی درونی دارد و از وجدان و فطرت آدمی سرچشمه می گیرد. غفلت از این فضیلت مهم، زیست انسان را درگیر آسیب های مخربی می کند که جبران آن سخت و گاه ناممکن است. دوستی شامل ابعاد گسترده ای از مراتب، موانع، معانی و منابع است که این پژوهش بر بررسی دو مقوله مهم «سبب و متعلق دوستی» تمرکز دارد و با طرح این سوالات آغاز می شود: انسان به انگیزه کدام اسباب به سمت دوستی متمایل می شود؟ چه سوژه هایی می توانند متعلق دوستی باشند؟ پاسخ سوالات مذکور از منظر دو اندیشمند مشهور جهان اسلام، غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی بررسی می شود. داده های مورد نیاز در این پژوهش با بررسی کتابخانه ای به دست آمده و درنهایت به روش مقایسه ای تحلیل می شود تا شباهت ها و تفاوت های این دو رویکرد مشخص شود. یافته ها نشان می دهد غزالی با نگرش عارفانه اش از میان اسباب محبت، خداوند را بهترین انگیزه دوستی می داند. همچنین از بین متعلقان محبت نیز فقط خداوند بهترین دوست انسان است و ابراز محبت به سایر متعلق ها نیز به دوستی با خداوند تأویل می شود، اما خواجه نصیرالدین طوسی از میان سه سبب لذت، نفع و خیر محض که برای دوستی بیان می کند، ترکیبی از هر سه سبب را بهترین انگیزه برای محبت می داند. درمورد متعلق دوستی نیز بیشترین تمرکز خواجه بر دوستی اجتماعی با همنوعان است.
۳۶.

بررسی مدل های ارتباطی اخلاق و عرفان از منظر وین رایت و ارزیابی آن از دیدگاه عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق عرفان ارتباط اخلاق و عرفان وین رایت عرفان اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۲۰۱
وین رایت مناسبات اخلاق و عرفان را در دو گونه احتمالی در نظر می گیرد: (1) اضمحلال اخلاق در بستر عرفان، (2) تقویت اخلاق توسط عرفان. او برای هر یک از این دو گونه، دلایلی را ذکر و تحلیل کرده و سپس دیدگاه خود را بیان کرده و در نهایت به این نتیجه دست یافته که اخلاق و عرفان از یکدیگر منفک اند. به زعم او، این انفکاک نه باعث تقویت آن ها توسط یکدیگر می شود و نه موجب اضمحلال آن ها. این نوشتار، با نقد استدلال های وین رایت و برشماری و توضیح مدل های پنجگانه مناسبات اخلاق و عرفان بر اساس دیدگاه عرفان اسلامی، به این نتیجه می رسد که بر خلاف دیدگاه او، ارتباط اخلاق و عرفان در دو گونه یادشده خلاصه نمی شود و فروکاستن این ارتباط به آن دو گونه، ظرفیت های بسیارِ دخیل در بحث را مغفول می نهد. با این بررسی ها نشان داده می شود که استدلال های اصلی برای اثبات ناکارآمدی عرفان در شکل دهی به نوعی اخلاق، موجه نیست، بلکه استدلال های عارفان در این راستا که عرفان، هم در مرحله فرااخلاق و هم در مرحله هنجاری، موجب تقرر اخلاق می شود، کافی به نظر می رسد. در پایان، با توجه به آنچه گفته می شود خواهیم دید که باید به این دیدگاه ملتزم شویم که نگرش عرفانی برای زیستی کاملاً اخلاقی (در مراحل نهایی اخلاق) ضروری است.
۳۷.

مواجهه با مسئله «علیّت ذهنی» از منظر صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علیت ذهنی حکمت متعالیه ذهن و بدن تعین مضاعف طرد علی لزوم تماس جفت شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۹۶
مسئله علیّت ذهنی در پی تبیین چگونگی کنش و واکنش ذهن و بدن نسبت به یکدیگر است. هر نظریه کارآمد در فلسفه ذهن، باید ظرفیت پاسخ گویی به مسئله علیّت ذهنی را دارا باشد. ضعف دوگانه انگاری در ارائه تبیین صحیح برای این مسئله، موجب شد فیزیکالیست ها ذهن مجرّد را کنار نهند و از این طریق در پی حل این مشکل برآیند. با این حال، فیلسوفان ذهن نیز همچون دوگانه انگاران نتوانسته اند پاسخی مناسب به این مسئله بدهند. ملاصدرا مشکل هر دو طیف را عدم نگاه جامع به نفس می داند و خود با ترسیم درست تمام حقیقت نفس و چگونگی ظهور آن از بدن، به مشکلات تعیّن مضاعف، شبه پدیدارگرایی، مسئله طرد، مشکل لزوم تماس، مشکل جفت شدن و استدلال علیّت رو به پایین پاسخی درخور ارائه می دهد.
۳۸.

معرفت شناسیِ روان شناختی هستی شناختی سینوی؛ تبیینی پدیدارشناختی از پیوند بین شوق، آگاهی و معرفت در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی اخلاق روان شناسی اخلاق معرفت شناسیِ روان شناختی هستی شناختی هستی شناسی ادراک علمُ النفس الفلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۸۰
اثرگذاری عوامل نا معرفتی بر فرایند شکل گیری معرفت یکی از جدی ترین پرسش هایی است که ذهن معرفت شناسان را به خود درگیر ساخته است. مقصود از عوامل نا معرفتی عوامل روان شناختی، جامعه شناختی و... است که می توانند بر فرایند معرفت اثر داشته باشند. آیا در نفس شناسی سینوی می توان از اثرگذاری عوامل نا معرفتی بر معرفت سخن به میان آورد؟ بله، در اندیشه ی بوعلی معرفت بیش از هرچیز تحت تأثیر عوامل روان شناختی است؛ او با طرح عامل شوق، و تلاش برای تبیین ارتباط آن با آگاهی، نوعی معرفت شناسی روان شناختی هستی شناختی را پیش می نهد؛ زیرا هم واره عوامل روان شناختی اثرگذار بر معرفت را هستی شناسانه تحلیل می کند. بوعلی از «شوق مؤثر بر آگاهی» به عنوان یکی دیگر از عوامل نا معرفتی مؤثر یاد می کند و از پیوند بین «شوق» و «ادراک» تبیینی هستی شناختی به دست می دهد که وابسته به سرشت «شوق» و «ادراک» است. در این نوشتار با نگرشی پدیدارشناختی روی کرد بوعلی نسبت به عوامل نا معرفتی مؤثر برمعرفت واکاوی شده و دریافته آمده که: (یک) عوامل نا معرفتی در جهت بخشیدن به آگاهی و روند شکل گیری معرفت اثرگذاراند. دو) تا زمانی که شوقی پدید نیاید، و یا با احساس امری شوق برانگیز مواجه نشویم؛ حرکتی عینیت نمی یابد، یعنی حرکت پیرو شوق است. شوق سرشت هستی شناختی مستقلی دارد و، نمی توان آن را ذیلِ نیروهای مدرک یا محرّک تعریف کرد. شوق به آگاهی قِوام می بخشد و آن را متعیّن می سازد، و نیروی مدرِک را در صدور احکام مرتبط با حُسن و قُبح یاری می رساند. معرفت شناسی بوعلی خالی از سویه های طبیعی نیست؛ اما، در این پژوهش با اپوخه ی ابعاد طبیعی، عوامل روان شناختی صرفاً از جهتِ هستی شناختی ملاحظه شده و از عبارات ابن سینا تفسیری پدیداری به دست داده شده است. تفسیر برگزیده، کیفیت ظهور معرفت و نحوه ی پیوند آن را با عوامل روان شناختی مدنظر قرار می دهد و با اثبات تقدّم نیروی مشوّق بر نیروی مدرِک، الگویی از معرفت شناسی هستی شناختی روان شناختیِ سینوی استنباط شده است.
۳۹.

واکاوی روابط مبانی معرفت اخلاقی با تأکید بر مبنای عقل در کشف ارزش ها از دیدگاه باربارا هرمن و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط مبانی معرفت اخلاقی عقل کشف ارزش ها باربارا هرمن ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۸
یکی از مهم ترین موضوعات حوزه معرفت شناسی اخلاق، گفتگو در باب «مبانی» است. گرچه هر یک از عوامل میل، انگیزه، غایات الزامی، عواطف، وحی و شهود به عنوان مبنای معرفت اخلاقی شناخته شده اند اما همواره توجه خاصی معطوف مبنای عقل بوده است. بااین وصف، اگر میزان تأثیر عقل در کشف ارزش های اخلاقی از یک سو و سایرمبانی از سوی دیگر مورد سنجش قرارگیرد نحوه تأثیر هریک از مبانی مذکور چگونه خواهد بود و چه روابطی میان این مبانی معرفتی با مبنای عقل می توان تصور نمود؟ باربارا هرمن فیلسوف آمریکایی و ملاصدرا از آراء قابل تأملی در تبیین این مسئله برخوردارند لذا بررسی دیدگاه آنها حائز اهمیت و ضروری بود. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تحلیل متن صورت گرفته و یافته ها نشان داد با فرض سایر مبانی معرفت اخلاقی در کنار عقل سه رابطه متفاوت می توان استخراج نمود. هر دو متفکر مدعی بودند میل، انگیزه و غایات واجب، از جمله مبانی نیازمند و وابسته به عقل اند لذا با عقل رابطه «اثرپذیری» دارند. ملاصدرا مبانی وحی و شهود را پشتیبان عقل می دانست پس رابطه وحی و شهود با عقل از نوع رابطه «اثرگذاری» تلقی شد و نهایتا هرمن عواطف را نه پشتیبان عقل و نه به آن وابسته بلکه مبنایی کاملا مستقل از عقل می دانست ازاین رو دو مبنای عواطف و عقل در یک رابطه «مستقل» قرارگرفتند.
۴۰.

الزامی بودن کمک به فقرا از منظر اخلاقی و اسلامی با توجه به بحران های زیست محیطی قرن اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: الزام بر کمک بحران افزایش جمعیت محیط زیست فایده گرایی اخلاقی اسلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۰
در بدو امر، «کمک کردن» به انسان ها، مخصوصاً به فقرا و گرسنگان، در نظر عموم امری بدیهی و مطلوب تلقی می شود. اما با نگاه دقیق تر به این موضوع، رفته رفته مسائل و پیچیدگی هایی به صحنه می آیند که پژوهشگران را در عرصه های مختلف، مجبور به مدّاقه بیشتر می کنند. یکی از آن موضوعات، مسئله افزایش جمعیت و تأثیر آن بر محیط زیست است. در این میان با توجه به اینکه عموماً فقیر ترین کشور ها از پرجمعیت ترین ها هستند، بار دیگر این سؤال مطرح می شود که با توجه به وضعیت فعلی کره زمین، آیا کمک کردن به آن ها و تضمین بقای تمام افراد در این کشور ها ضرورتی اخلاقی است (به این معنا که امداد آن ها مسئولیتی تخطی ناپذیر و به گردن فرد فرد انسان هاست)؟ ما در این مقاله، ضمن بررسی نظر مخالفان کمک، از دو منظر اخلاقی (با رویکردی فایده گرایانه) و اسلامی (با توجه به دیدگاه های اخلاقی اسلام و آراء فقهی شیعی) به این موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیدیم که اگرچه مسئله مطرح شده از مسائل مهم عصر ماست، اما امری که باید به آن توجه شود تغییر شیوه های پشتیبانی و استعانت است، نه پاک کردن صورت مسئله به معنای کمک نکردن به فقرا و رهاکردن آن ها در رنج و سختی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان