در آستانه چهاردهم خرداد ماه، سالروز رحلت جانگداز بنیانگذار انقلاب اسلامى حضرت امام خمینىرحمه الله قرار داریم . در حالى که تنها چند سالى از فوت ایشان مىگذرد، بدخواهان در صددند تا شخصیت امام راحلرحمه الله را مخدوش سازند اما از آنجا که ایشان به مقام عشق و عرفان الهى نایل شده بودند، همانگونه که در زمان حضور، تقوى و خلوص ایشان شخصیتى خدشهناپذیر از وى ساخت، در زمان وفات نیز، نور معنویت آن امام عزیز، همچنان پر فروغ ماند . در تاریخ ایران بىسابقه است که یکى از عادلترین و عارفترین بندگان خدا، بر مردم ایران حکم براند، مقاله حاضر در مقام تبیین ابعاد معنوى و عرفانى خصیتحضرت امامرحمه الله مىباشد که از قلم یکى از شاگردان برجسته ایشان تراوش نموده است . این مقاله علاوه بر این که توصیفى از شخصیت والاى امام راحل مىباشد، توصیههایى اخلاقى استبه شیفتگان راه وى .
زیستِ احسن در جهان، نیازمند معرفت و نیز جهان آرایی است. این دو نیاز، پاسخ های بسیاری دارند که کامل ترین و عقلانی ترین آنها، پاسخ های دین است. پس انسان از دین، راه های جهان داری و جهان دانی و جهان آرایی می خواهد و دین خدا نیز این راه ها را به او می نمایاند. انتظار دین نیز از بشرآن است که سرمایه های عقلی و هنری و تجربی خود را در راه های پراکنده و نافرجام، هدر ندهد.
قرآن حکیم مصداق بارز جامع الکلم است. تکلیم این جامع از خدای سبحان و استماع و دریافت آن از حضرت ختمی نبوت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم) است، هوش و گوش پیروان آن حضرت از استماع و دریافت سروش آن جامع الکلم طرفی می بندد. معارف فراوان این جامع وحیانی به علوم قرآنی و معانی آن منقسم اند. گسترش این دو فنّ مایه تدوین جداگانه رشته قرآن شناسی و علم تفسیر قرآن است هرچند بخش مهم ادله قرآن شناسی را خود قرآن در مطاوی آیات خویش بیان نموده و فن تفسیر ضمن تبیین مفاهیم قرآنی آن ها را شکوفا می کند. جریان انزال و تنزیل و تفاوت نزول دفعی و تدریجی آن از مباحث روشن قرآن شناسی است و در بسیاری از کتاب های عهده دار فن علوم قرآنی مطرح شده است. آنچه در این نوشتار کوتاه ارائه می شود دو عنصر محوری قرآن شناسی است یکی تمایز بین انزال یا تنزیل به معنای به پایین انداختن و بین انزال یا تنزیل به معنای به پایین آویختن است و دیگری تبیین مسیر نزول و فرود و صراط تنزّل آن جامع الکلم است. با روشن شدن این دو عنصر محوری از عناصر علوم قرآنی فرق اساسی تجلّی و تجافی معلوم شده و قلمرو فراز و فرود معارف وحیانی روشن می شود. البته این دو عنصر محوری در ضمن چند عنوان ارائه می شود.