در این نوشتار نویسنده ضمن شناسایی گفتمان مدرن از امنیت، برآنست تا از طریق تحلیل مبانی و مؤلفه های عمده دخیل در شکل گیری مدیریت راهبردی کشور، به طرح تئوریای ویژه جمهوری اسلامی ایران برای پیشبینی حوزه های ناامنی اجتماعی همت گمارد. برای این منظور ضمن تعریف سه مؤلفه منافع ملی، مصالح شرعی و علایق شخصی، به صور تعامل آنها پرداخته و در نهایت مبانی هریک از صور موردنظر را در فرهنگ سیاسی مردم و نخبگان ایرانی نشان داده است. تحلیل نظری مؤلف او را به آنجا رهنمون شده که از وجود تضاد در بین عناصر اصلی مدیریت راهبردی کشور، واگرایی مؤلفههای فوق و تلاش جهت تطبیق تحمیلی اصول دینی بر واقعیات خارجی - و یا بالعکس - به منزله مهمترین شاخصه های ناامنیزا در ایران یاد کند.
از نسل حاصل سوال کنید که: می خواهی دنیا پنجاه سال دیگر چگونه باشد؟ و یا این که: مایل هستی پنج سال دیگر زندگی ات چگونه باشد؟ پاسخها اغلب این گونه شروع می شود: اگر هنوز دنیای باشد، و یا این که: به شرط آن که هنوز زنده باشیم...؛ ما با نسلی روبرو هستیم که به هیچ وجه مطمئن نیست آینده ای داشته باشد.