محمدسعید ذکایی

محمدسعید ذکایی

مدرک تحصیلی: استاد، گروه مطالعات فرهنگی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۲۰ مورد.
۲۱.

تاریخ طبیعی، تصویر عینی و شباهت مراحل ترقی: علوم طبیعی جدید و ظهور مفهوم تکاملی از تاریخ و تاریخ نگاری در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ و تاریخ نگاری دوره قاجار صفت ترقی پذیری به عنوان قانون طبیعت علوم طبیعی جدید فیزیولوژی چشم فیزیک نور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۲۴۸
مقاله حاضر پژوهشی تاریخی در باره نسبت علوم طبیعی جدید و مفهوم ترقی در دوره قاجار است. با بررسی کتاب های تاریخ طبیعی (معرفت الارض، معرفت الحیوان) و کتاب های «تاریخ عالمِ» نوشته شده در این دوره نشان می دهیم که نخست این علوم از لحاظ نظری و روشی در دنباله یکدیگر هستند که مفهوم زمان در تاریخ را به زمانِ پیش رونده، انباشتی، بهبودیابنده و تکاملی تبدیل کردند که اجتناب ناپذیر و بدون مداخله انسانی در طبیعت درحالِ عمل است. قانونی که به عنوان «قانون طبیعیِ ترقی پذیری» از آن یاد می شد و ناظر بر تکامل و شکوفایی همه جانبه عقل، ادراکات، حواس، قانون ها، سازمان ها و نهادهای جمعی مانند خانواده، خویشاوندی، اقتصاد و دولت است. دوم اینکه اصول نظری این علوم در گزارش «تاریخ واقعی» جوامع به کار بسته شد و جوامع در یک طیف تکاملی با گذر تدریجی از «وحشی گری» به «تمدن» طبقه بندی شدند. سوم اینکه علوم طبیعی جدید، زیست شناسی با تشریح آناتومیکِ چشم انسان و فیزیک با توضیح نور و نحوه رؤیت اجسام، دیدن انسان را با تشبیه به تکنولوژی عکاسی به مثابه عمل عکس برداری و گرفتن تصاویر عینی توضیح دادند. دیدن انسان عینیّتی به دست آورد که مورخ را در جایگاهِ ناظرِ عینی بی طرفی می گذاشت که ضمن انکار «موضع مورخ»، به ثبت عینیِ تمامی چیزهایی می پردازد که بر حسب ضرورت رخ می دهند و یا باید رخ دهند. تاریخ به مثابه آئینه، دفتر، لوح، فونوگراف، صفحه، عکس، سینما و پرده نقاشی فهم شد که آنچه را در طبیعت رخ می دهد به صورت تصاویر عینی بازنمایی می کند. عینیت، شباهت و تکرار رخدادهای جوامع انسانی در مسیر ترقی، شیوه غالب نگریستن به تاریخ در این دوره بود که با علوم طبیعی جدید ممکن شده است.
۲۲.

طراحی مدل توسعه ورزش تفریحی برمبنای فرهنگ قومی با رویکرد نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ورزش تفریحی فرهنگ قومی همبستگی نظریه مبنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۵۳
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی توسعه ورزش تفریحی بر مبنای فرهنگ قومی بود. این پژوهش با شیوه کیفی و با رویکرد نظریه مبنایی انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش صاحبنظران در حیطه تربیت بدنی و فرهنگی که عمدتاً فعالیت های علمی، پژوهشی و اجرایی نزدیک به پژوهش مورد نظر داشته اند، بودند. دسترسی به نمونه های پژوهش به شیوه نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی بود که پس از اخذ مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 نفر اشباع نظری صورت گرفت و از روش کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، جهت تحلیل داده ها و برای به دست آوردن روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. از تجزیه و تحلیل داده های کیفی 326کد باز به دست آمد که در 61مقوله محوری قرار گرفتند. درنهایت، 9 مقوله اصلی شامل مفاهیم رایج در ورزش همگانی، وضعیت سنجی، انسجام ملی اقوام، عوامل رفتاری، سازمانی، تمایز ورزشی اقوام، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، فرهنگ قومی و اطلاع رسانی شناسایی شدند، هفت مقوله اصلی استراتژی ها منجر به توسعه ورزش اقوام درقالب پارادایم کدگذاری تعیین شدند و نظریه تدوین و ارائه شد. از نتایج حاصل می توان برای تکمیل مبانی نظری مشارکت ورزشی اقوام و مهاجران سود برد و مقوله های مشارکت ورزشی اقوام می تواند به مسئولین حاکمیّتی در راستای بهبود کیفیت زندگی اقوام و ایجاد عدالت اجتماعی در ورزش استان ها و در نتیجه توسعه ورزش تفریحی کمک شایانی نماید.
۲۳.

عدالت معرفتی در بین جوانان: از فضای مجازی تا سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۹۲
یکی از مهم ترین مسائل جامعه ایرانی بحث عدالت است. مبحث اصلی مقاله حاضر، عدالت معرفتی و شکاف میان تعاریف آن در زندگی روزمره و سیاست گذاری هاست. صفحات افراد جوان در شبکه های اجتماعی اینستاگرام، توئیتر، فیسبوک (متا)، یوتیوب و تلگرام به صورت هدفمند انتخاب شده اند و به قوم نگاری مجازی، تحلیل مضمون و نشانه شناختی آن ها پرداخته ایم. از سوی دیگر، متون سیاست گذاری نیز تحلیل مضمون شدند. یافته های فضای مجازی بی عدالتی معرفتی هرمنوتیکی را تأیید می کنند؛ شاهد دو نوع دیگری سازی در فضا هستیم که اولی نخبه گرایانه و دومی مبتنی بر خوانش گفتمان حاکم از معیار بودن است که افراد سعی در مقابله با آن ها دارند. پیامدهای این دیگری سازی ها شامل تباین میان احکام رسمی و نظرات مردم، قطبی شدن جامعه، بی صدایی و مسئله آمیزشدن امر تفاوت است. عدالت معرفتی در دو سطح ملی و فراملی که با یکدیگر در پیوندند نیز خود را در داده ها آشکار ساخت. بررسی اسناد سیاست گذاری مربوطه مؤید کافی نبودن زمینه های مشارکت جوانان در تصمیم گیری های کلان، بی توجهی به سبک زندگی های گوناگون، دیگری سازی، نگرش آسیب شناسانه و پلیسی و قضایی کردن مسائل است. به نظر می رسد با رفع نواقص برنامه های موجود و عملیاتی سازی آن ها، بهره گیری از ظرفیت علمی دانشگاه ها و حرکت از تفکر پرتگاهی از طریق راهبردهای پیوندزدایی و کثرت رادیکال بتوان شاهد رفع بی عدالتی معرفتی به خصوص در میان جوانان بود.
۲۴.

فهم ساختار عاطفی جامعه ایرانی از دریچه فضای مجازی: بسوی ارایه یک نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار عاطفی ریموند ویلیامز الگوی رسوبی الگوی مسلط الگوی نوظهور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۳۱۱
فضای مجازی پویایی ها و نظم عاطفی جدیدی را در متن زندگی روزمره برقرار ساخته است. با هدف بررسی تأثیرات شبکه های اجتماعی بر ساختار عاطفی ایرانیان داده های بدست آمده از قوم نگاری مجازی مورد تحلیل مضمونی قرار گرفتند. بر اساس یافته ها الگوهای رسوبی مشاهده شده الگوهای اسطوره ای (گذشته طلایی و کاریزما بخشیدن به سردسته ها)، الگوهای مربوط به خانواده (عشق و غیرت ورزی) و الگوی چالش با قدرت (اصالت، عدالت و طنز) را شامل می شوند. همچنین شاهد گسترش الگوهای مسلطی همچون امید عمومی، سیطره بیشتر کدهای زبانی مسلط و دخالت های مستقیم و غیرمستقیم گفتمان رسمی در فضا هستیم. الگوهای نوظهور نیز به اشکال صورت های فردی (خودتحقق بخشی ها و صورت های جمعی) (گسترش جامعه مدنی و جریان های عقلانی) و نیز ملغمه عواطف مثبت و منفی مانند تروماسازی، خشم حاصل از ناکامی، خشم مطلق گرایانه، تجمیع سطوح ملال، عمومی شدن اضطراب های فردی و صورت های مختلف شفقت ورزی دیده می شوند. در نهایت ویژگی هایی به ساختار احساس ویلیامز اضافه شدند که شامل عمومی شدن امر شخصی، روزمره شدن و به سطح آمدن الگوهای رسوبی، فردی/ جمعی شدن، محلی/ جهانی شدن، قدرت/ مقاومت، رابطه دیالکتیکی با ساختارهای کلان، عملگرایی/ انفعال و هم افزایی درون و میان الگوهای سه گانه هستند.
۲۵.

فهم و شناخت مسائل و نیازهای نوجوانان وابسته به مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف : پژوهش حاضر با هدف فهم و شناخت مسائل و نیازهای نوجوانان پسر وابسته به مواد محرک انجام گرفت . روش : این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل تماتیک بود. جامعه پژوهش شامل همه نوجوانان پسر وابسته به مواد محرک بود که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 12 نفر از نوجوانانی که در مراکز ترک اعتیاد دولتی و غیردولتی تهران و البرز در سال های 1399-1398 حضور داشتند، انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت و سپس داده ها با استفاده از روش کلارک و براوون (2006) تحلیل گردید. یافته ها : بر اساس تحلیل داده ها، نیازهای نوجوانان در سه دسته نیازهای عمومی (شامل نیاز به حمایت خانواده، آموزش مهارت های والدینی، ارتباط سالم با دوستان و همسالان، آموزش رسمی و مهارت های زندگی، و تفریح)، نیازهای دوره بازتوانی (شامل نیاز به حمایت دوستان و خانواده، ارائه خدمات متناسب با دوره نوجوانی، پیگیری وضعیت سلامت، داشتن هدف، امید، احترام، و انگیزه)، و نیازهای پس از دوره بازتوانی (شامل نیاز به وجود افراد تاثیرگذار و مراقبت و حمایت اجتماعی مداوم و بلندمدت) به عنوان مضمون های اصلی و فرعی استخراج گردید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه، ایجاد و گسترش مراکز ارائه خدمات تخصصی توسط کادر متخصص آموزش دیده آشنا با نیازها و مسائل نوجوان وابسته به مواد به جهت ارائه خدمات روانی-اجتماعی به نوجوانان و خانواده هایشان و برنامه های سوادآموزی و مهارت آموزی ضرورت دارد.
۲۶.

فهم عرفی شدن کاربران در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترنت شبکه های اجتماعی مجازی عرفی شدن عرفی زدایی سکولارشدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۲۴۰
شبکه های اجتماعی مجازی به جزء جداناشدنی از زندگی روزمره ایرانیان بدل شده اند. همزمان با این استفاده رو به رشد، بحث هایی پیرامون نقش شبکه های اجتماعی در دینداری و تغییر نسبت کاربران با دین در جامعه درگرفته است و این پرسش مطرح شده که آیا شبکه های اجتماعی مجازی، باعث عرفی شدن کاربران خود می شوند؟ متأسفانه تاکنون صاحب نظران این مسئله را به طور مستقل مورد پژوهش قرار نداده اند و ضمن طرح مسائل دیگر تنها به تصدیق یا تکذیب کلی این رابطه بسنده کرده و دلایلی را نیز برای مدعای خود طرح ننموده اند. در اینجا با روش مرور سیستماتیک و با الگوگیری از کار برگر و همکاران (1974) در توضیح دلایل عرفی شدن به واسطه مدرنیته، تلاش شده است تا در قالبی نظری، تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر عرفی شدن توضیح داده شود. بر این اساس دست کم شش استدلال نو برای تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر عرفی شدن کاربران ارائه شده است که عبارت اند از: مدیریت پنهان محتوا، فرامکانی و ارتباط با افراد بی شمار، فرازمانی بودن و درگیرکنندگی، انتشار سریع و مداوم اطلاعات، خلوت فردی و در نهایت تعاملی بودن و پسندمحوری که توضیحات آن در مقاله آمده است. البته در نهایت بر یکسویه نبودن این فرایند و نیز امکان مقاومت در برابر این موج در شرایطی خاص نیز تأکید شده است. 
۲۷.

ساختار اجتماعی شناخت و پیدایش تاریخ نگاری در فرهنگ اولیه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ نگاری اسلام ساختار شناخت حدیث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۶۶
ادراک و شکل روایت تاریخی در قرن اول اسلام از نیمه های قرن دوم به تدریج در حال تغییر است و در قرن سوم به کلی متحول می شود. شکل نخست روایت که در حدیث، انساب و ایام بروز یافته است، مبتنی بر ساختارِ اجتماعیِ شناختی است که افراد در آن در دوره های مختلف حی و حاضرند و شبکه ای را ایجاد می کنند که نسبت های بلاواسطه و مستقیمی در تاریخ را برقرار می سازند. اما به تدریج با دورشدن از تاریخ مبدأ، یعنی تاریخ حیات پیامبر (ص) و پیدایش آگاهیِ اولیه نسبت به خود این ساختار، یعنی ساختار حدیث، شبکه ای تخصصی از راویان حدیث و اخباریون ایجاد می شود که کل ساختار قبل را در خود مجتمع ساخته و وجه حیات مند آن را ملغی می سازند و به این ترتیب زمینه شکل گیری ساختار جدید روایت را که در آن افراد دیگر زنده نیستند و حضورشان به حضور محدث وابسته شده است، فراهم می کنند. این ساختار جدید، در نهایت به شکل غالب تاریخ نگاری در اسلام بدل می شود. برای تشریح و دستیابی به این ساختار شناختی، مبتنی بر مبانی نظری و روشی هرمنوتیک جدید و مطالعات فرهنگی کلاسیک، و با تحلیل ساختاری متون تاریخی موجود و نزدیک به قرون ابتدایی، به چارچوب هایی اولیه ای از این تحول دست یافتیم.
۲۸.

برساخت اجتماعی مدارا در زندگی روزمره شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برساخت اجتماعی مدارا زندگی روزمره شهری نظریه مبنایی تحلیل موقعیت کلارک مطالعات فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۲۸۲
اهمیت بررسی مدارا در زندگی روزمره شهری، چیستی، ابعاد و معنای آن، عملکرد و سازکار های برساخت آن، با همه مناقشاتی که با خود به همراه دارد، این مسئله را به وجود می آورد که در اساس، مردم در بستر زندگی روزمره شهری چگونه مفهوم مدارا را به منزله کنش اجتماعی معنادار درک، تفسیر و تجربه می کنند. در این پژوهش که با روش کیفی و براساس نظریه مبنایی انجام شده و شیوه نمونه گیری آن از نوع نظری است، تحلیل یافته ها با استفاده از روش تحلیل موقعیت کلارک انجام شده است و نشان می دهد عمل مبتنی بر مدارا در واقع امر سیال و مدرجی است که مدارای منفعلانه یا تسلیم، مدارای فعال و مدارانکردن جهان اجتماعی این مفهوم را تشکیل می دهند. همه این ابعاد در سازکار کژنماکردن مدارا به هم می رسند؛ به این معنا که بروز ذهنیات و کنش ها همراه با اغراق در مفاهیم اخلاقی جامعه همچون مدارا ازاین رو اتفاق می افتد که فرد با تجربه قرارگرفتن در شرایط نابسامان و نامطمئن زندگی، زیستن در فضایی آکنده از فردگرایی، ناامنی هستی شناختی، رویارویی با احساساتی مملو از آشفتگی، اضطراب، تجربه تغییرات سریع و ناگهانی، شکاف های بزرگ فرهنگی و اقتصادی، رویارویی با بحران های هویتی، بحران شهرنشینی، تغییرات سریع اجتماعی-فرهنگی و مانند آن، به انتخاب مداوم در جهت گیری های خود در انتخاب رویکرد مبتنی بر مدارا دست می زند و به گونه اغراق شده ای همراه با پررنگ کردن وجوه منفی، سعی در بازنمایی این ذهنیات و الگوهای پنهانی دارد که شهروندان آنها را در زندگی روزمره شهری تولید و بازتولید کرده اند.
۲۹.

آثار پاندمی کوید 19 بر ساختار عاطفی در آئینه شبکه های اجتماعی مجازی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۵۰۵
ساختار عاطفی هر جامعه بخش پویای فرهنگی آن جامعه را تشکیل می دهد. به رغم آثار عمیق و فراگیر این شبکه های عاطفی بر متن اجتماعی و تعاملات روزمره، به ندرت در فضای علوم اجتماعی ایرانی، مطالعه ای کیفی بر روی ساختار عواطف جامعه انجام می شود. پاندمی کرونا در چند ماه گذشته توانسته بر ساختار عاطفی جامعه ایرانی، به ویژه امید و اضطراب، تأثیرات مهمی بگذارد. فضای مجازی به عنوان فضایی که ادامه فضای واقعی است به خوبی این تغییرات را نشان می دهد. مقاله حاضر با اتکا به قوم نگاری مجازی، نشانه شناسی و تحلیل تماتیک نشان می دهد که شیوع ویروس کرونا باعث شده است بیش از پیش و در ادامه ساختارهای عاطفی واقعی جامعه، در فضای مجازی امید جمعی در برابر امید عمومی قرار بگیرد. بر اساس نتایج، امیدورزی انتقادی بیشتر به سمت امیدورزی اتوپیایی و نیز کارناوالی شدن فضا میل کرده است. با این وجود رگه هایی از امیدورزی عاملانه، که البته گاه به انحراف کشیده می شود، در فضا دیده می شود. اضطراب به عنوان عاطفه ای که در برابر امید و به ویژه امید جمعی قرار می گیرد، با افزایش کرونا افزایش چشمگیری داشته است. از آنجایی که افزایش ترس های ساختاری به امید عاملانه منجر نمی شود بر ناکامی ها و ملال و اضطراب وجودی افزوده است. حتی تبدیل اضطراب وجودی به اضطراب بصری نتوانسته از شدت آن بکاهد. در نهایت اضطراب ناشی از کرونا تبدیل به انزجار نسبت به تمام افراد جامعه و به دنبال آن افزایش اضطراب نیز می شود.
۳۰.

اعتباریابی در پژوهش کیفی: تطبیق گونه شناسی های دینداری در ایران با گفتمان های اربعین(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۰۵
یکی از مسائل مهم در ارزیابی پژوهش های کیفی، پرسش های روایی و پایایی تحقیق است. در روش تحقیق کیفی، کاربرد معیار «انتقال پذیری» برای به کارگیری یافته های تحقیق در زمینه ای دیگر و همراه با آن بهره گیری از پیشینه تحقیق به مثابه معیار مقایسه و ارزیابی یافته های تحقیق مطرح شده است. در مقاله حاضر برای تشریح نمونه ای از کاربرد شیوه های اعتباریابی در مطالعات کیفی، پژوهش های دینداری و گونه شناسی های ارایه شده از آنها در ایران برای اعتباریابی یافته های «تحقیق اربعین» به کار گرفته شده اند. پس از توضیحی مختصر درباره طراحی «تحقیق اربعین» که با هدف «شناسایی گفتمان ها و بازنمایی های زیارت اربعین» در ایران انجام شده است، نتایج بررسی و مرور «مطالعات دینداری» در ایران آمده و با هدف پیشنهاد یک الگو برای تحلیل مطالعات دینداری، خطوط انفصال و تمایز در گونه شناسی دینداری ایرانیان شناسایی و دسته بندی شده و سپس نحوه کاربرد این الگوی پیشنهادی به مثابه معیار ارزیابی یافته های «تحقیق اربعین» بیان شده است. در مرحله تطبیق و اعتباریابی، جایابی گفتمان های رویداد اربعین بر روی الگوی به دست آمده از خطوط تمایز دینداری در سطوح سه گانه تحلیل اجتماعی نشان می دهد که چهار گفتمان مبتنی بر دینداری نوگرا و دو گفتمان مبتنی بر دینداری سنتی به زمینه اجتماعی ایران معاصر و گرایش ها و سلیقه های اجتماعی سیاسی برآمده پس از انقلاب اسلامی مرتبط اند. استدلال نهایی مقاله این است که کوشش های اعتباریابانه، می تواند مسیرهایی را برای جمع بندی نتایج پژوهش های تجربی جدا از هم در حوزه مطالعات اجتماعی دین در ایران و ارائه الگوهای مفهومی و نظری برآمده از بستر جامعه ایران معاصر بگشاید.
۳۱.

تحول فردیت خطاطی: اشکال تاریخیِ حضور خطاط در اثرش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردیت خط خوشنویسی هنر اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۶۹
فردیت، در اینجا در ابتدایی ترین و بی واسطه ترین معنایش، یعنی نحوه حضور و بروز خطاط در اثرش مورد توجه قرار گرفت و از این حیث به دوره بندیِ اولیه ای در تاریخ فردیت هنری دست یافت. هر دوره در دوره های بعد متداخل و متداوم است و شکلی متکامل از حیث میزان بروز و حضور خطاط در اثرش را به خود می گیرد که در آن ردی از دوره های پیشینش را می توان بازشناخت. دوره اول که از قرن اول هجری آغاز می شود، از فرط بداهت و کمی تعداد کاتبان، تقریباً هیچ رد و نشان روشنی از خطاط در اثرش وجود ندارد. دوره دوم، که دوره ترقیمی است و از قرن سوم آغاز می شود، نخستین نمودهای حضور خطاط یا مالک نسخه در انجامه ها و ترقیمه ها و وقف نامه پیدا می شود. در دوره سوم، از قرن نهم حضور خطاط بسط یافته و نه تنها شامل کتابت و خوشنویسی اثر که شامل شعر و متن اثر، تذهیب و تحریر آن نیز می شود. این دوره همراه است با بسط شعر فارسی، خط نستعلیق و مرقعات. دوره چهارم، که همراه است با قدریافتن سیاه مشق به عنوان اثری تمام شده و مستقل در قرن یازدهم، خطاط حضوری انتزاعی در اثرش را تجربه می کند که در آن تا حد زیادی از محتوای متن و ضرورت های فنی و صنفی رها شده و سعی می کند تنها خودش را در اثرش با حداقل واسطه ممکن بازتاب دهد. دوره پنجم، که آغازی برای آن تعیین نکردیم، دوره ای است که در اثر نهایی، تمام فرایندهای رسیدن به یک اثر، همچون ارزشی نهایی برای هر اثری، به گونه ای خودآگاه نمود پیدا کرده و قدر می یابد. این حضور تام در اثر، از حیث معاصریت اثر و مناسبات حول هر اثر، شکل خودآگاه و متکاملی از دوره اول است. در این مقاله در پی یافتن پاسخی به نحوه بروز فردیت هنری (در اینجا خطاطی) در دوره های مختلف، با محوریت دادن به پنج قطعه خوشنویسی از این حیث که تحولی در نحوه حضور خطاط در اثرش را به شکل بارزی نمایندگی می کنند، با رویکرد مطالعاتی فرهنگی مورد بررسی قرار گرفتند.
۳۲.

اعجام و شکل گیری خطاطی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعجام خط خطاطی اسلام قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۲۹۷
در این مقاله کوشش شده تا عوامل و زمینه های شکل دهنده به خطاطی اسلامی و نحوه پیکریابیِ حروف و ترکیبات از خلال زمینه های اجتماعی، متون تاریخی و سنگ نوشته های قرن اول هجری، شناسایی و تبیین شود. طبق روایت های غالب در پژوهش های غربی منشأ خط عربی به پیش از اسلام برمی گردد، و در شکل حروف از نبطی و در ساختار خطاطانه از سریانی گرفته شده است. این در حالی است که اختلافات طرح شده در قرن نخست اسلامی، مهمترین محل و محمل شکل دهی به خطاطی بوده و مسائل اختلافی در بدو اسلام، به خصوص در مورد قرآن، نیازمند راهکارهایی برای حل وفصل بوده اند که از دل آنها بخش مهمی از علوم، قواعد و قوانین اسلامی شکل گرفته است. خطاطی اسلامی، مبتنی بر چنین ضرورتی، در پی رفع مدون و نظام مندِ اختلافات ناشی از تفسیر، تأویل، جمع، قرائت و اعجامِ مصاحف شکل گرفته است. اعجام به عنوان علمی برای رفع شبهه و خطا، برخلاف آنچه عموماً بیان شده است، تنها شامل زیروزبر/نقطه گذاری نمی شده و شکل حروف و کلمات را نیز در نظر می گرفته است. اعجام در رسم الخط، در یک سیر تحول، در تکامل یافته ترین شکل خود، حروف را به منفردترین عناصر ممکن (مقوس، منتصب، منحن و منسطح) تجزیه کرده و سپس برای این عناصر شکل و اندازه ثابتی تعیین و نهایتاً حروف را در ترکیب مجدد این عناصرِ پایه ای از یکدیگر متمایز کرده است. پس از این، حروف به شکلی مشابه تکرار شده و به شکلی منظم در متن جا می گیرند. خطاطی اسلامی در چنین ساختاری زاده شده و قوام و تداوم یافته است.   
۳۳.

سبک های نوشتاری توییت های انتقادی در میان کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی مطالعات فرهنگی فرهنگ مقاومت سبک فرمالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۲۱۲
با ظهور شبکه های اجتماعی در عصر جدید، نقش رسانه های قدیمی مانند تلویزیون و روزنامه کم رنگ تر از گذشته شده است و در فضای دموکراتیک و چندصدایی، این مردم هستند که جای رسانه های تک صدا را گرفته اند. انسان ها، نه تنها دیگر تحت تأثیر پیام های رسانه های قدیمی قرار نمی گیرند، بلکه خود تولیدکننده پیام ها هستند. توییتر، به عنوان یک شبکه اجتماعی، نشان دهنده عاملیت و ابرازگری است. توییت های انتقادی سبک نوشتاری به خصوصی دارند که آن ها را از متون سایر شبکه های اجتماعی متمایز می کند؛ سبکی که سبب جذابیت و تأثیرگذاری آن به کاربران در عرصه کنش ورزی سیاسی و انتقادی کمک شایانی کرده است. در این مقاله با استفاده از مکاتب مطالعات فرهنگی، فرمالیسم و روش نشانه شناسی، به دنبال شناسایی ویژگی ها و سبک های زبانی توییت های انتقادی، میان کاربران ایرانی هستیم. از ویژگی های مسلط سبک نوشتاری توییت ها، استفاده از بینامتنیت، پارودی، آیرونی، تخیل، تشبیه و غیره بود. کاربرانی که توییت هایشان نشان می داد پیش زمینه ها و مطالعه های فراوانی دارند، ارجاعات بسیاری به متون دیگر داشتند؛ زبان طنز را انتخاب کرده و به تخیل و فانتزی علاقه مند هستند.
۳۴.

سیر تحولات تاریخی روش کیفی در علوم اجتماعی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پژوهش کیفی تاریخ روش شناسی تقابل کمی و کیفی سیاست علم بازاندیشی روش شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۲۶۹
تشریح سیر تحولات روش شناسی راهی برای درون کاوی و فهم اثرات متون تاریخی و اجتماعی و سیاسی بر توسعه دانش اجتماعی و سیاست های مربوط به آن است. روش شناسی از زمینه و متن اجتماعی و تاریخی و فرهنگی هر جامعه تأثیر می پذیرد و هم زمان بر آن تأثیرگذار است. مقاله حاضر با اتکا به تحلیل مطالعات و پژوهش های میدانی مربوط به شکل گیری علوم اجتماعی مدرن در ایران، به دنبال ردیابی تحولات گونه کیفی پژوهش اجتماعی به مثابه ژانری در هم تنیده با سنت های ادبی در تاریخ معاصر ایران است. استدلال اصلی بر این است که تحولات روش شناسی متأثر از فرآیند تفکیک اجتماعی و مواجهه با دستاوردهای علوم انسانی غربی و سیاست های علم در دانشگاه و بیرون از آن رقم خورده است. از سوی دیگر پیچیدگی و چند لایه بودن منطق و ماهیت تحولات روش شناختی در علوم انسانی، توجه به ریشه های تاریخی متنوع آن را ضروری می سازد. مقاله با ارزیابی اجمالی از دستاوردها و موقعیت پژوهش کیفی در ایران، اهمیت همسویی آن با نیازها و واقعیات متن اجتماعی جامعه ایرانی را مورد تأکید قرار می دهد.
۳۵.

مردانگی های ایرانی در فضای مجازی: سنخ ها، گفتمان ها و منازعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنخ های مردانگی گفتمان های مردانگی مردانگی فعال ضد تبعیض مردانگی هژمونیک جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۷۵
مردانگی به عنوان قالبی ارزشی، هنجاری و رفتاری به درجات زیادی برآمده از روابط گفتمانی است. بسط شبکه های اجتماعی مجازی در دهه اخیر زمینه تکثر و صف آرایی گفتمان های رقیبی از مردانگی را مهیا ساخته است. با اتکا به روش قوم نگاری مجازی و تحلیل نشانه شناختی و مضمونی به دنبال شناسایی سنخ های مردانگی در فضای مجازی، گفتمان های حاکم بر آن ها و روابط میان آن ها هستیم. سنخ های اصلی استخراج شده شامل مردانگی هژمونیک، هم دست، فرودست و حاشیه ای و خرده سنخ های آن ها هستند. صورت بدیل مردانگی فعالِ ضدِ تبعیض با آرمان برابری دو جنس و صورت بریکولاژگونه (هم پیوندی) مردانگی هژمونیک جدید نیز شناخته شد که به دنبال ترکیب عناصر مردانگی هژمونیک سنتی با عناصر جدیدتر برای تداوم بخشیدن به تفوق مردانه است. سنخ ها جهانشمول و برخی نیز بومی بودند. مردان ایرانی در زمینه پیچیده فرهنگی-تاریخی و نیز ساختارهای اقتصادی و سیاسی موجود دست به ترکیب عناصر هویتی خویش می زنند. بنابراین سلسله مراتب میان انواع مردانگی، کنشگری های آن ها در مواجهه با یکدیگر و سایر صورت ها و نیز در مواجهه با ساختارهای کلان، بصورت قدرت/ مقاومت و تاکتیک/ استراتژی، و نیز برخی مکانیسم های آن ها پیچیدگی های بیشتری یافته و صورت ایرانی پیدا کرده اند.
۳۶.

دلالت های فرهنگی زندگی مرزنشینی: مطالعه موردی شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرز جهان مرزنشینی هایدگر پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۴۰۳
همواره اندیشه های ناسیونالیستی و نابرابری های اقتصادی-فضایی سعی کردند سویه هایی از جهان مرزنشینی را آشکار کنند؛ اما این نوع «آشکارگی» برای جهان مرزنشینی هستی مستقلی قائل نیستند و آن را در تقابل با جهان مرکزنشینان بیان می نمایند، درنتیجه این نظریات، آن گونه که باید به ذات و معنای در جهان مرز بودن دست نیافته اند. ضمن اهمیتی که این نظریات در آشکار نمودن سویه هایی از در جهان مرز بودن دارند، این پژوهش درصدد است تا با در نظر گرفتن هستی مستقل برای مرز، چیستی این جهان را از جنبه ای دیگر آشکار نماید در نظر گرفتن هستی مستقل برای مرز بدین معناست که یک پیش زمینه تاریخی آشکارگی مرز را برایمان فهم پذیر می سازد و به نوبه خود نیز مرز مسبب آشگارگی هستنده ها و جهان پیرامون خودش، در معنای انتیک و انتولوژیک به گونه ای خاص می-شود. روش این تحقیق تلفیقی از روش اسنادی- تحلیلی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی ون مانن است. یافته های این پژوهش بیانگر این است که اندیشه «برساخت» ملت شرایط آشکارگی مرزها را فراهم ساخت اما مرزها بعد از شکل گیری، به نوبه خود بر نحوه ی آشکارگی هستنده های جهان پیرامونشان اثر گذاشتند. مرزها مسبب آشکارگی جهان پیرامونشان نه در ذات و چیستی خویش بلکه به صورتی دیگر می شوند. «ناپایداری»، «ناامنی»، «دلهره آور بودن» ساختارهای وجودی هستنده های جهان مرز هستند. هم چنانکه مرزها جهان پیرامونشان را به شیوه ای خاص آشکار می کنند، بر «دازاین» مرزنشینان نیز اثر گذاشته و مرزنشینان را به عنوان مردمانی «نگران و اقامت نا گزین» آشکار می کنند.
۳۷.

مطالعات فرهنگی دایاسپورا و جهان وطنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دایاسپورا جهان وطنی مهاجرین بین المللی نظریه فرهنگی سیاست فرهنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۳۹۶
تلاقی فرهنگ، سیاست و عاملیت در سطوح جهانی و فراملی، حوزه مطالعاتی دایاسپورا را به قلمرو نظری و تجربی جذاب و مهمی در میدان علوم اجتماعی تبدیل ساخته است. تحلیل تجربه دایاسپورا مستلزم به کارگیری سطوح تحلیلی و مفهومی چندلایه و توجه به زمینه های متنوع ساختاری، تاریخی و تکنولوژیک است. مقاله حاضر با تمرکز بر تجربه و اندیشه جهان وطنی به مثابه هسته ای محوری و استراتژیک برای فهم هویت دایاسپوریک، به دنبال نشان دادن فرآیند، سازوکار، تنوعات، موانع و تنگناهایی است که این تجربه در میان مهاجرین به خود می گیرد. نظریه فرهنگی پسا ساختارگرا، پسا استعماری و فمینیسم با به کارگیری طیفی از مفاهیم، روش ها و مفروضات رشته ای، قابلیت های زیادی در توضیح و تفسیر فرصت ها و محدودیت های پیش روی مهاجران بین المللی فراهم می سازند که توجه به آن درس های مهمی را برای سیاست گذاری مهاجرین هم در کشورهای میزبان و هم در کشورهای مادر فراهم می سازد.
۳۸.

تجربه زیسته فرزندان طلاق در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: فرزندان طلاق تجربه زیسته طردشدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
مقدمه: طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی پیامدهای اجتماعی، عاطفی، اقتصادی زیادی برای فرزندان به همراه دارد اما تاکنون این مسائل از نظرگاه فرزندان موردتوجه قرار نگرفته است. اگرچه در سایر کشورها نیز تعداد کمی از تحقیقات به آن پرداخته اند اما نتایج آنها نشان دهنده تجربیاتی بیان نشده و شناخته نشده از سوی جامعه علمی است و این واقعیت خود منجر به تحمیل فشارهای بیشتر به کودکان شده است. بر این اساس در این پژوهش تلاش شده است اولین گام برای حل مشکلات فرزندان طلاق که همانا شناخت آنهاست، برداشته شود. روش: این پژوهش به روش گرانددتئوری (نظریه مبنایی) و با مصاحبه عمیق با 24 نفر از فرزندان خانواده های طلاق در گروه سنی 13 تا 18 ساکن شهر تهران، در سال 1395 انجام شد. یافته ها: تجربه مشترک فرزندان طلاق در مقوله ای با عنوان «معلق بودگی رانشی» قابل توصیف و تشریح است که ماحصل نابسامانی در فضای اجتماعی، خانواده بازسازی شده و سایر فضاهای زندگی فرد است و علی رغم به کارگیری استراتژیهای انطباقی مختلف توسط کودک، در بسیاری از مواقع قادر به سازگار شدن با شرایط نیست و این امر پیامدهای اجتماعی و روانی زیادی را برای او به همراه دارد. بحث: هرچقدر محیطی که کودک در آن زندگی می کند، طلاق را انگ آلودتر بداند، هرچه تغییرات ایجادشده در زندگی کودک بیشتر به عنوان استرس واره عمل کند و هرچه تاب آوری فضای زندگی کودک شکننده تر باشد و هرچقدر توانایی کودک در به کارگیری استراتژیهای کارآمد کمتر باشد، پیامدهایی که از طلاق نصیبش می شود، سخت تر و آسیب زننده تر خواهد بود. بر این اساس در کنار تلاشهایی که برای کاهش طلاق در جامعه صورت می گیرد پیشنهاد می شود به «طلاق کم آسیب» نیز توجه شود. برچسب زدایی از طلاق و کودکان طلاق اولین گام برای رسیدن به جامعه ای امن برای این گروه از کودکان است.
۳۹.

بازنمایی زندگی روزمره خانوادگی زنان ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سایبر فمینیسم زندگی روزمره بازنمایی عاملیت و انقیاد زنانه اینستاگرام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۸ تعداد دانلود : ۶۱۵
فضای مجازی عرصه ای برای بازنمایی هویت های اجتماعی است و در این میان هویت های زنانه نیز مجال بسیاری برای خود ابرازی در این میدان یافته اند. فضای مجازی همزمان انعکاس دهنده و برسازنده زندگی روزمره است. پژوهش حاضر با تاکید بر زندگی روزمره خانوادگی زنان ایرانی در اینستاگرام در جستجوی فهم چگونگی استفاده آنها از فضای مجازی برای تاثیرگذاری بر مخاطب و الگوهای بازخورد مخاطبان در صفحات و پست های اینستاگرامرهای زن خانه دار می باشد. با تحلیل بیش از 800 پست از 26 اینستاگرامر و نظرات مخاطبان ذیل پست ها، سه مضمون کلی شامل مادری و خانه ایده آل؛ انقیاد توام با قدرتمندی/ بازنمایی هویت های زنانه-مردانه و پارادوکس های هویتی / بازنمایی مفهوم خوشبختی در پیوند با خانواده، مصرف تظاهری و زیبایی استخراج و تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شبکه اینستاگرام برای زنان اینستاگرامر ایرانی دارای کارکرد هویت بخشی و فراغتی است که در بستر آن زنان ضمن بازنمایی نقش های جنسیتی در قالب کلیشه های سنتی، نسبت به الگوهای حاکم بر ساختارهای مردسالارانه مقاومت داشته و کنش های آگاهانه ای برای رسیدن به اهداف خود و تبدیل شدن به اینستاگرامر انجام می دهند و در این مسیر، هم زمان درجاتی از سوژگی و فرودستی آنان بازنمایی می شود.
۴۰.

فهم فرآیند اعتیاد با ترسیم جایگاه طبقاتی سوءمصرف کنندگان مواد (ارائه ی یک نظریه ی زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد طرد اجتماعی فقر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۵۵۰
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته و وضعیت پایگاه اجتماعی-اقتصادی دو گروه از سوءمصرف کنندگان مواد مخدر بستری در کلینیک و ساکن در گرمخانه انجام شد. روش: تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و با روش زمینه ای انجام شد. یک مصاحبه عمیق بر روی 36 نفر از سوءمصرف کنندگان مواد انجام گرفت. نمونه گیری به صورت نظری بود و جمع آوری داده ها تا اشباع نظری ادامه داشت. داده ها از طریق کدگذاری با روش استراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها: معاشرت ناسالم، مصرف تفننی، محرک های درونی، طرد دو سویه، نابرابری نهادی، فقر چندگانه، نظام رفاهی معیوب، انزجار از وضع موجود، دوگانگی و تضاد احساسی- رفتاری، هنجارشکنی، فروپاشی روانی و اجتماعی و تشکیل اجتماع ثانویه از مهم ترین مقولات تحقیق حاضر بودند. نتیجه گیری: سوءمصرف مواد با "واگرایی و همگرایی رفتاری-احساسی" و "رانش از اجتماع" همراه است. یعنی فرد سوء مصرف کننده مواد در جریان سبک زندگی وابسته به مواد خود دچار نوعی تباعد (جدایی) از اجتماع مواجه می شود. مطالعه عمیق در زمینه جایگاه سوء مصرف کنندگان مواد در ساختار اجتماعی، بررسی مناسب ترین شیوه های درمانی، و همچنین در دسترس بودن خدمات درمانی برای آحاد سوء مصرف کنندگان مواد جهت بهبودی و پیگیری فرآیندهای درمانی از جمله مواردی است که بایستی در سیاست گذاری های پیشگیری و درمان اعتیاد به آن توجه داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان