سهند لطفی

سهند لطفی

مدرک تحصیلی: استادیار طراحی شهری، بخش شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه شیراز، شیراز

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۸ مورد از کل ۳۸ مورد.
۲۱.

انگاره فرسودگی فراگیر و برآورد یکپارچه میزان فرسودگی در بافت​های شهری (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت فرسوده فرسودگی کالبدی شاخص های فرسودگی فرسودگی فراگیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۹۰
طرح موضوع فرسودگی کالبدی و توجه به بافت های فرسوده شهری در ایران، قدمتی چند دهه​ای دارد. انگاره مستولی در تعریف بافت فرسوده، تجزیه بافت به لایه های سه گانه کالبدیِ قطعه​بندی، گذر بندی و ترکیب بندی بناها یا همان مفهومی است که با سه ویژگی ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری سازه​ای شناخته می​شود. اصلی ترین بحث این مقاله، بیان این واقعیت است که فرسودگی، مفهومی است فراگیر که حتی نمود آن را باید در قالب طیفی از برون دادهای مرتبط با ناکارآمدی، در ساحت های گوناگونی از چرخه کارکردی و محتوایی شهر جستجو کرد. بدین معنا، فرسودگی از نوعی ارتباط درونی میان عوامل و به تبع از شاخص​هایی برخوردار است که آن را به واقعیتی گسترده و یکپارچه بدل می​سازد. آنچه در چارچوب فرسودگی کالبدی قابل تشخیص است، تنها نمودی از واقعیتی نهانی و درون مایه ای نیمه پنهان است که طی آن، فرسودگی در ابعاد اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی - معیشتی، کیفیت محیطی و زیست محیطی رخ نموده است. بخشی از برون خیزش این مجموعه از عوامل، فرسودگی کالبدی است که در محدودترین حالت می​توان آن را با همان معیارهای سه گانه بازشناخت. این مقاله ابعاد گسترده فرسودگی و بازتعریف فرسودگی یکپارچه را با نگاهی تحلیلی و کاربردی دنبال کرده است. طی این مقاله که با هدف تبیین مفهوم فرسودگی یکپارچه در بافت​های شهری و مقایسه​ آن با شیوه​های رایج تبیین فرسودگی صورت می​گیرد، ابعاد و شاخص​های فرسودگی از منابع معتبری که طی دو دهه اخیر تلاش نموده​اند تا فرسودگی شهری را در قالبی یکپارچه تبیین نمایند، استخراج گردیده و پس از انجام وزن دهی و تحلیل سلسله مراتبی، جهت تعیین میزان اثرگذاری مؤلفه های گوناگون بر ماهیت فراگیر فرسودگی، نقشه فرسودگی یکپارچه باز ترسیم شد و با نقشه مصوب بافت فرسوده منطقه (10) شهر مشهد مقایسه گردیده است. حاصل تحلیل نشان از پنهان ماندن واقعیت فرسودگی در شرایط فقدان نگاه یکپارچه به موضوع فرسودگی و ناکارآمدی بافت شهری دارد.
۲۲.

بازخوانی پیوستار ریخت شناسیک پهنه مبنا در روند تکوین فُرم محیط انسان ساخت شهر ایرانی - ترسیم برش عرضی شیراز معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برش عرضی محیط انسان ساخت پهنه های ریخت شناسیک شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۳۵۶
گسترش نامتوازن، و درهم تنیدگی عناصر و پهنه های ناهمگون، یکی از اصلی ترین عوامل بروز آشفتگی و گسست در فُرم و پیوستار ریخت شناسیک شهرهاست. ارتباط میان شهر به مثابه بارزترین جلوه محیط انسان ساخت با پس زمینه طبیعی اش، طی تاریخ تکوین شهرهای ایرانی، همواره نمایانگر نوعی هماهنگی بوده است. سرشت تکامل شهر، وجود یک هسته آغازین و سازمان یابی واحدهای مشخص فضایی-کالبدی پیرامون آن را نشان می دهد. در این ترکیب، مقطع عرضی شهر به نحوی شکل می گیرد که بیشترین تراکم در مرکز نمود می یابد، و با گذار تدریجی به پیرامون، از فشردگی بافت کاسته می گردد. این روند تا رسیدن به آستانه پیوند محیط کالبدی و پس زمینه طبیعی ادامه یافته، و مرز باروها و حصارهای تاریخی شهر، به نوعی ورود به عرصه طبیعی را نمایان می سازد. این پژوهش آزمونی است در انطباق پذیری روش برش عرضی با تأکید بر وجه فرآیندی این روش و بومی سازی آن در شرایط شهری شیراز، به نحوی که پهنه های متفاوت بر پایه شناخت همه جانبه ویژگی های آن ها و با کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی از یکدیگر متمایز می شوند. در این مقاله با تکیه بر ادبیات شکل گرفته مبتنی بر لزوم تبعیت از نظمی منتج از سرشت تکوین شهرها، به ترسیم و تحلیل برش عرضی شهر شیراز پرداخته شده است. ضرورت ترسیم و ارائه این برش عرضی زمانی نمایان تر می گردد که نتایج نشان می دهند، روند دگرگونی و رشد شهر، مسیری بسیار متفاوت از پیوستار و نظم ریخت شناسیک شهر تاریخی را پیموده است. بر این اساس، برونداد پژوهش، ارائه برش عرضی شهر و تعیین پهنه های شش گانه و خاص ریخت شناسیک شیراز است. نتیجه پژوهش، تدارک بستر استفاده از ضوابط مبتنی بر فرم محیط انسان ساخت، در هریک از این پهنه ها با هدف پرهیز از منطقه بندی های رایج است. اقدامی که تأثیر به سزایی بر ایجاد نظم دوباره، و برقراری تعادل میان بستر طبیعی و محیط انسان ساخت خواهدداشت.
۲۳.

واکاوی گونه- ریخت شناسیک سیر دگردیسی بُن پارهای بافت تاریخی شهرقدیم لار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریخت شناسی گونه ریخت شناسی دگردیسی بُن پار بافت تاریخی شهرقدیم لار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۳۰۱
شهرها، در رهگذر زمان روند تدریجی دگردیسی را تجربه می کنند. زمان-مبنا بودن فرایند دگردیسی، با تغییراتی در ترکیب بندی بافت شهر نمود می یابد. اگر تعریف بنیادین بافت، معیاری بر احصای عناصر برسازنده شهر تلقی شود، ورای مباحث مرتبط با سبک معماری و پیشینه تاریخی، نحوه چینش و شیوه ترکیب بُن پارها (بلوک)، اصلی ترین تأثیر را در تکوین بافت شهری دارد. آنچه در بازخوانی شیوه تکوین و دگردیسی بافت های تاریخی از اهمیت برخوردار است، علاوه بر ویژگی های شکلی، تنوع در ترکیب بُن پارها است. برای تأکید بر رابطه میان عناصر و چگونگی ارتباط آن ها در طول زمان، می توان آن ها را در یک چارچوب گونه- ریخت شناسیک مورد بررسی قرار داد. هدف این پژوهش ارائه مدلی ریخت شناسیک از بُن پارهای شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی تکوین بافت تاریخی شهر قدیم لار است. در این راستا پس از استخراج گونه ها با استفاده از الگوریتم پایه تحلیل گروه بندی مبتنی بر روش خوشه بندی k-میانگین، ویژگی های هر گونه شناسایی و سیر تغییرات هر یک، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بافت تاریخی شهر لار در اصیل ترین تصویر مستند خود از سه گونه بُن پار تشکیل شده است. بررسی ویژگی ها و بارزه های هر گونه به انضمام فرایند گونه شناسیک آن ها می تواند ضمن بازخوانی روند تاریخی-عارضی دگردیسی بُن پارها از منظر تلفیقی فرایند گونه-ریخت شناسیک در بافت تاریخی شهر لار، الگویی برای توسعه و تداوم ریخت شناسی بافت های تاریخی را نیز فراهم آورد.
۲۴.

ساماندهی نظام حرکتی در بافت محله های شهری از طریق تحلیل اصل اتصال پذیری در نهضت نوشهرسازی و با بهره گیری از روش چیدمان فضا مطالعه موردی؛ بافت مرکزی شهر کاشمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساماندهی نظام حرکتی چیدمان فضا نوشهرسازی اتصال پذیری شبکه ارتباطی کاشمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۳۰۳
مراکز شهری دارای بالاترین تعاملات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی می باشند. به مرور زمان با گسترش بی رویه شهرها و رشد روز افزون استفاده از اتومبیل، معضلات ترافیکی در مراکز شهری قدیمی پدیدار شد. در همین راستا جنبش نوشهرسازی به منظور رفع مشکل ناشی از فرسودگی و زوال مراکز شهری و گسترش افقی شهرها به وجود آمد. بر اساس اصول نوشهرسازی، اتصال پذیری و پیوستگی شبکه ارتباطی از ویژگی های کلیدی شبکه پایدار معابر است. این پژوهش تلاش دارد با به کارگیری اصل اتصال پذیری در نوشهرسازی و با استفاده از روش چیدمان فضا [1] و نیز بهره گیری از GIS، به ارائه روشی بسط پذیر به منظور تحلیل ساختار شبکه ارتباطی شهرها و ساماندهی آن بپردازد. برای دقت بیشتر در روش یاد شده، بافت تاریخی مرکزی شهر کاشمر که در حال حاضر دچار مشکلات ترافیکی و عدم روان بودن حرکت پیاده و سواره می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور تحلیل ساختار فضایی شهر از روش چیدمان فضا استفاده شده است. نتایج تحلیل چیدمان فضا نشان می دهد که محلات درونی بافت تاریخی فرسوده مرکز شهر با وجود مجاورت با هم پیوندترین و در دسترس ترین معابر شهری، نتوانسته اند در گذر زمان به خوبی با ساختار جدید شهر ارتباط برقرار کنند. به عبارتی، اتصال معابر درونی محلات مرکزی با کل شهر کم است و دسترسی به درون بافت آسان نیست. در ادامه بر اساس رویکرد نوشهرسازی و پژوهش های پیشین به تببین معیارهایی برای سنجش اتصال پذیری شبکه ارتباطی پرداخته شده است. ارزیابی معیار اتصال پذیری نشان می دهد، شبکه ارتباطی شهر اتصال پذیری نسبتاً مناسبی دارد که البته در مورد سواره، کاهش می یابد. مقایسه نتایج تحلیل اتصال پذیری بر اساس معیارهای تبیین شده و تحلیل ساختار فضایی شهر با روش چیدمان فضا از سویی و از سوی دیگر مشاهدات میدانی، نشان می دهد در روش چیدمان فضا به دلیل در نظر گرفتن شبکه ارتباطی در کل ساختار فضایی شهر، نتایج حاصله به واقعیت نزدیکتر خواهد بود؛ به عبارتی آنچه که مهم است در نظر گرفتن بافت های فرسوده و تاریخی در کل سیستم شهری است. همچنین با توجه به مشکلات ترافیکی موجود در بافت مرکزی شهر کاشمر، می توان نتیجه گرفت که اتصال پذیری تنها یکی از فاکتورهای مؤثر بر کارایی شبکه برای پیاده و سواره، حرکت روان و همچنین توسعه و ترویج پیاده روی می باشد و فاکتورهای دیگری مرتبط با شبکه نیز بر این مهم تأثیرگذارند که می توان آنها را با معیارهای کمی اتصال پذیری ترکیب کرد.
۲۵.

سنجش هنایندگی خُنیاگری خیابانی بر زندگی همگانی فضاهای شهری، نمونه مورد مطالعه: قلمروهمگانی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موسیقی خیابانی اجتماع پذیری قلمروهمگانی حضور انتخابی حضور اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۵۱
با توسعه فیزیکی شهرها و گسترش استفاده از وسایل نقلیه موتوری، فضاهای عمومی شهرهای امروز، کمتر برای انجام رفت وآمدهای روزمره عابران پیاده مورد استفاده قرار می گیرند. در چنین شرایطی رویدادهای فرهنگی صورت گرفته در دل فضاهای شهری اهمیتی دوچندان در ارتقای پتانسیل اجتماع پذیری این فضاها می یابند. خنیاگری یا موسیقی خیابانی، گونه ای از خُرد_رویدادی فرهنگی در قلمروهمگانی است که با اثرگذاری بر کیفیت های قلمرو همگانی شهر، زندگی همگانی در فضاهای عمومی شهر را تحت تأثیر قرار می دهد.هدف اصلی این پژوهش، مقایسه میزان تأثیرپذیری هریک از اشکال حضور شهروندان در فضاهای همگانی، شامل حضور انتخابی، حضور اجتماعی غیرفعال و حضور اجتماعی فعال، در زمان اجرای موسیقی خیابانی و همچنین مقایسه میزان تأثیرگذاری عوامل محیطی و عوامل درونی مرتبط، بر تمایل شهروندان به حضور در این فضاهاست. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از طریق توزیع 250 پرسشنامه در قالب طیف لیکرت، به صورت تصادفی میان افراد حاضر در شش محدوده اجرای موسیقی خیابانی در کلانشهر شیراز به دست آمده است. نتایج تحلیل رگرسیون رتبه ای حاکی از آن است که حضور اجتماعی غیرفعال، بیش از دو مؤلفه دیگر، متأثر از اجرای موسیقی خیابانی است. همچنین عوامل محیطی مرتبط با موسیقی خیابانی در مقایسه با عوامل درونی تأثیر بیشتری بر حضور شهروندان در فضاهای شهری یادشده دارند. با تکیه بر نتایج حاصل از نمونه های مورد مطالعه، سیاست تجهیز مکان اجرا به زیرساخت های پیشرفته، تناسب سطح فنی اجراکنندگان با میزان اهمیت مکان و به کارگیری ترکیبی از سیاست های تشویقی و بازدارنده در راستای تعدیل کیفیت محیطی مکان اجرا با هدف افزایش قابلیت حضورپذیری قلمروهمگانی، پیشنهاد گردیده است.
۲۶.

کاربست فرآیند یکپارچه طراحی شهری در بازآفرینی مکان مبنای بافت های تاریخی باززنده سازی تداوم مکانی گذر سنگ سیاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرآیند یکپارچه طراحی شهری مکان تاریخی- فرهنگی حفاظت و بازآفرینی شهری ارزیابی کیفیت های طراحی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۲۷
طراحی شهری از بدو پای نهادن به عرصه شهرها، توجه به فرآیند را همزمان با تمرکز بر محتوا پی گرفته است. زمانی، اسطوره روش مندی علمی تاکید مضاعفی بر فرآیند داشت، در حالی که بنیان طراحی شهری، با تکیه بر سرشت و درونمایه شهرها، تکوین یافته بود. همگرایی این دو جریان، با فرآیند یکپارچه طراحی شهری و به این دلیل مورد توجه قرار می گیرد که از آن طریق بتوان در عین پایبندی به یک روند گام به گام و مبتنی بر اصول علمی، مختصات بستر اقدام و زمینه شهری را نیز مدنظر قرار داد. در این مقاله، مفهوم فرآیند یکپارچه طراحی شهری، خود را به مثابه شاکله ای مرکّب از فرآیند طراحی شهری با هدف بازآفرینی و احیاء مکان های تاریخی یا سازمان فضایی بخشی از بافت تاریخی شیراز، باز می نمایاند. در بازخوانی و تدوین فرآیند، مهم ترین بخش از چرخه را ارزیابی وضعیت و جلب مشاوره برشمرده، و به همین طریق، احصاء و وارد کردن کیفیت های فراگیر به زمینه بافت تاریخی، ماموریت طراحی شهری معطوف به بازآفرینی شهری است که در آن، حفاظت یا مدیریت تغییر، با توسعه یا طراحی منبعث از زمینه همگام می شود. به این ترتیب، فرآیند یکپارچه طراحی شهری در بازطراحی تداوم مکانی گذرسنگ سیاه شیراز با هدف بازآفرینی مکان مبنای بافت تاریخی، به آزمون نهاده شده است. نتایج نشان می دهد که فرآیند یکپارچه طراحی شهری، چگونه می تواند در قالب سیاست بازآفرینی فعال، به دو جریان حفاظت و توسعه، توازن ببخشد.
۲۷.

کاربست روش سنجش «شاخص کیفیت طراحی مکان» در ارزیابی تطبیقی فضاهای تاریخی- فرهنگی بررسی موردی: دو فضای تاریخی بافت قدیم شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص کیفیت طراحی مکان مکان تاریخی- فرهنگی تشخّص مکانی ارزیابی کیفیت مکان تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۹۱
ارزیابی کیفیت طراحی شهری در بافت های تاریخی و سنجش میزان موفقیت طرح هایی که برای این پهنه ها تهیه می شود، در آفرینش و تأکید بر حس مکان، هدف واجد اهمیتی برای جریان مرمت و مدیریت میراث شهری به شمار می رود. از میان ابزارهایی که برای سنجش کیفیت طراحی به کار برده می شود، DQI یا روش سنجش «شاخص کیفیت طراحی» تمرکز خود را بر ارزیابی کیفیت طراحی بنا قرار می دهد و با تأکید بر سه مؤلفه «کیفیت ساخت»، «عملکرد» و «اثر»، کیفیت طراحی را از منظر طراحان و کاربران مورد سنجش قرار می دهد. بازخوانی شیوه تدوین این روش و مؤلفه های مورد استفاده در آن، نشان از ارزیابی ارزشمندی های طراحی در قالب انگاره مکان دارد. به همین ترتیب، مقاله حاضر تلاش می کند تا ضمن بسط روش شناسی «شاخص کیفیت طراحی»، به تدوین روشی بپردازد که در آن کیفیت طراحی مکان های تاریخی مورد سنجش قرار بگیرد. به این ترتیب، خیزشی از بنا به مکان و سپس مکان تاریخی در مدل پایه این روش وارد می گردد. در بسط روش شناسی، ضمن توجه به پیشینه نظری انگاره مکان، از تناظر مؤلفه های «اصالت و ارزش نسبی»، «یکپارچگی کالبدی» و «سرزندگی اقتصادی» با سه گانه مکان، مدلی با عنوان PDQI یا روش سنجش «شاخص کیفیت طراحی مکان» پیشنهاد گردیده است. در تشریح روش پیشنهادی، کیفیت طراحی شهری در دو مکان تاریخی یعنی فضای مقابل مسجد مشیر و فضای مقابل آرامگاه سیبویه در بافت تاریخی شیراز مورد سنجش قرار گرفته و روش پیشنهادی به صورت ابزاری تعمیم پذیر به منظور کیفیت طراحی در مکان های تاریخی تدوین و ارائه گردیده است.
۲۸.

بررسی میزان تعامل پذیری واحدهای همسایگی با استفاده از رویکرد صمیمیت فضایی (نمونه موردی: محدوده خیابان جهان آرا، بولوار پاسداران، شیراز)

کلیدواژه‌ها: صمیمیت فضایی تعامل پذیری فضای شهری واحد همسایگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۶۳
واحدهای همسایگی، تبلور کالبدی – فضایی اجتماع شهری، و نمایانگر شیوه های حضور و تعامل انسانی بر مبنای الگوی پایه سکونت اند. از این رو، شاید بتوان مهم ترین خلاء در واحدهای همسایگی امروزین شهرها را، فقدان ارتباط عمیق و تعامل مداوم دانست. از جمله ملاحظاتی که در بازسازماندهی فضاهای شهری، لازم است توجه قرار بگیرد، ابعاد اجتماعی فضا است که شامل کیفیت های فضایی انسان محور از جمله «تعامل پذیری» است. یکی از عوامل تأثیرگذار در تکوین و تقویت تعامل پذیری ، کیفیت «صمیمیت» فضایی است که خود، شامل مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده، بررسی کیفیت تعامل پذیری با رویکرد صمیمیت فضایی، در محدوده خیابان جهان آرا که شامل محدوده ای با مختصات کلّی یک واحد همسایگی است. بدین منظور، مؤلفه های مؤثر در تکوین کیفیت تعامل پذیری بر اساس مبانی نظری و بازخوانی ادبیات مرتبط، استخراج گردیده و سپس، وضعیت مؤلفه های موردنظر با استفاده از پرسشنامه و مطالعات میدانی احصاء و بررسی شده است. سپس، با استفاده از روش های آماری و استفاده از آزمون همبستگی، ارتباط بین مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی و مؤلفه های کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی محدوده مورد نظر مورد بررسی قرار گرفته است. در آخر، داده های به دست آمده، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی در وضعیت نامطلوبی قرار داشته لذا می توان چنین نتیجه گیری کرد که محدوده مورد نظر در حال حاضر فاقد کیفیت صمیمت فضایی است، و در نتیجه تعامل پذیری نیز در این محدوده در ضعیت نامطلوبی قرار داشته، و لازم است به منظور تقویت تعامل پذیری اقداماتی نظیر بازطراحی فضای شهری و ارتقاء کیفیت های مرتبط با مفهوم تعامل پذیری، صورت بگیرد.
۲۹.

واکاوش ساختار نشانه شناختی شهر: بازنمایی فرایند ادراکی ارزیابی نشانه ها (مطالعه موردی: شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی شهری ساختار نشانه ای ادراک نشانه روش SA شهر جدید صدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۲۵
طراحی هدفمند ساختار شهر و به ویژه ساختار نشانه ای در ارتقای کیفیت قلمروهای همگانی نقشی اساسی دارد. برای دست یابی به این ساختار، نه تنها مجموعه ای از عناصر نشانه ای، بلکه نحوه ی چیدمان آنها در قالب شبکه ای به هم پیوسته ضروری می نماید. با توجه به اهمیت نشانه ها در انسجام فضایی- کالبدی و درک یکپارچه از ساختار شهر، این پژوهش بر آن است تا با تأکید بر ساختار نشانه شناختی و ادراک و نقشه های ذهنی شهروندان، به تبیین نظام بصری شهر جدید صدرا از دو منظر شهروندان و کارشناسان با روش شناسی ترکیبی بپردازد. بدین منظور نقشه ی ذهنی شهروندان با کمک عناصر نمادین و شناسایی نقاط عطف در 3 مرحله ترسیم و با هم پوشانی نقشه های ذهنی با استفاده از نرم افزار GIS، نقشه ادراکی یکپارچه تولید شد. سپس برای درک ساختار نشانه شناختی، عناصر نقشه های ذهنی شهروندان با استفاده از روش AHP مشخص شد که نشانه های بصری، ادراکی، عملکردی و ساختاری به ترتیب از اولویت های انتخاب شده توسط کارشناسان متخصص هستند. رتبه بندی ها با استفاده از روش SAW برای ارزیابی کیفیت عناصر نقشه های ذهنی در رابطه با معیارهای فرعی هر عنصر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ویژگی های هر نشانه و نحوه ی قرار گرفتن آنها در چیدمان ساختار نشانه ای شهر می تواند آن را در طیف مختلف ادراکی قرار دهد. با توجه به تحلیل های صورت گرفته بر تصاویر ذهنی افراد پیرامون ساختار نشانه ای شهر صدرا مشخص می گردد که نشانه ها، کیفیت های بصری، ورودی شهر و ورودی خیابان های شاخص، فضاهای عمومی و مسیرها جزو عناصر تشکیل دهنده ی نقشه ی ادراکی شهروندان و نظام بصری شهر هستند که با وجود رتبه بندی بالاتر کیفیت ادراکی آنها در مرکز شهر، توانسته اند جایگاه شان را به صورت شبکه ی ساختار نشانه ای بر اساس طیف ارزشی عناصر نشانه ای در ذهن افراد تثبیت نمایند 
۳۰.

تدوین چارچوب سنجش منسوخ شدگی فضاهای تاریخی با تاکید بر کیفیت های ساختاری - کارکردی (نمونه موردی: میدان درب شیخ شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منسوخ شدگی مدل بالقوگی بازکاربست همساز (ARP) مدل بنیادین مکان میدان درب شیخ شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۵
بیان مسئله: فرسودگی که با گذشت زمان، در بافت تاریخی رخ می نمایاند، منجر به منسوخ شدن ساختارها و فضاهای واجد قدمت می شود که پیامدهایی همچون، ناکارآمدی زیرساخت ها، بروز ناهنجاری های اجتماعی، اضمحلال کالبدی جداره های شهری و افول کیفیت را در پی دارد. این درحالیست که بافت تاریخی یادگاری از فرهنگ، تاریخ پیشینیان ماست و مملو از آثار ارزشمند معماری و شهرسازی می باشد. هدف: هدف اصلی پژوهش جاری، تدوین یک فهرست تطبیقی [چک لیست] از شاخص های منسوخ شدگی فضاهای بازشهری و معیارهای ارزیابی کیفیت و کارآمدی آنها به منظور ارتقاء کیفیت فضاهای مذکور است . روش: پژوهش جاری از جمله تحقیقات کاربردی است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام می پذیرد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به منظور فهم سیر دگردیسی قلمرو پژوهش از روش اسنادی استفاده شده است. با هدف بررسی منسوخ شدگی میدان درب شیخ، 10 نفر از متخصّصان که با روش گلوله برفی شناسایی شدند، با حضور در فضا، پرسشنامه را بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت امتیازدهی و ارزیابی کردند. یافته ها: نتایج ارزیابی متخصصان نشان دهنده منسوخ شدگی فضای «میدان درب شیخ» در تمام شاخص های فعالیت و کاربری، راحتی و سیما، معاشرت پذیری و دسترسی و پیوستگی است . نتیجه گیری: این میدان، به دلیل عوامل متعددی از جمله نبود خدمات تفریحی، عدم تمایل بخش خصوصی و عمومی به سرمایه گذاری در بافت، از سرزندگی مناسبی برخوردار نیست. فقدان جذابیت های بصری، وضع نامناسب بهداشت، امنیت شبانه و اجتماعی، ایمنی پایین ابنیه موجود، این فضا را به لحاظ راحتی و سیما به فضایی نامناسب تبدیل کرده است. عدم توجیه و شفاف سازی طرح های بافت برای ساکنین، از مهمترین عوامل کاهش مشارکت پذیری کاربران در امور می باشد. از طرفی عدم دسترسی مناسب به امکانات و تفریحات سرگرمی و ارتباط نامناسب میان این فضا و ابنیه پیرامونی، باعث شده تا این فضا در کل فضایی دسترس پذیر نباشد.
۳۱.

خاطره جمعی و فضای شهری: نقش پذیری نظام زمان - فضا در بازنمود تطبیقی گروه مبنای خاطره شهر (نمونه موردی: دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاطره جمعی فضای شهری دروازه قرآن شیراز Atlas-Ti

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۹۱
فضاهای زیستی مملو از خاطراتی اند که جایگاهی شایسته در اذهان استفاده کنندگان از فضا دارند. خاطرات ی ک ه گاه فردی اند و با حریم خصوصی فرد درآمیخته، و گاه جمع ی و در می ان هم ه استفاده کنندگان از فضا و اعض ای جامع ه، مش ترک. به واسطه حضور در فضا، گذر زمان و مراجعه مجدد به فضای مذکور، نوعی حس تداعی در رخدادها و کالبدها در اذهان مراجعین شکل می گیرد و به مرور نقش می بندد و خاطره جمعی نمایان می شود. در این پژوهش به بررسی ماهیت خاطره جمعی به عنوان یک پدیده پیچیده و چندبعدی متکی به ذهنیت افراد در فضای دروازه قرآن شهر شیراز پرداخته شده است. در این راستا چگونگی نقش پذیری نظام شکل گیری خاطره جمعی در بازنمود تطبیقی گروه مبنای خاطره شهر و عوامل مؤثر بر آن مورد نظر است. بدین منظور از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با گروه های سه گانه مراجعه کنندگان به فضای شهری استفاده شده و اطلاعات با روش تحلیل محتوای کیفی و نرم افزار AtlasTi  مورد بازخوانی قرار گرفته اند. کدهای ابعاد بدست آمده از این تحلیل برای تشریح محتوای مرتبط در مصاحبه ها و تحلیل شدت تأثیر هر کیفیت با توجه به گروه های مختلف مراجعه کنندگان به فضاها استفاده شده است. در ادامه به کمک نرم افزار ArcGIS و ابزار تحلیلی Euclidean distance کیفیت های شناسایی شده مکان مبنا و نحوه پخشایش آنها تحلیل شده اند. نتایج نشان داده اند که تعاملات اجتماعی، رویدادها و عناصر کالبدی در فضاهای شهری با یکدیگر عجین شده و تصویر ذهنی از فرهنگ و اجتماع شهر را شکل می دهند. خاطره جمعی عمدتا محصول تعاملات اجتماعی و قرارگاه های رفتاری است و به گونه ای وابسته به ذهنیت افراد و شرایط جامعه مورد مطالعه قابل تعریف است.
۳۲.

واکاوی ابعاد و عوامل موثر بر ارتقای همبستگی اجتماعی در بافت های تاریخی ناکارآمد، مورد پژوهی: محله بهبهانی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همبستگی اجتماعی بافت های تاریخی ناکارآمد محله بهبهانی بوشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
همبستگی اجتماعی به عنوان کاتالیزوری برای توسعه اجتماعی عمل می کند و نشان دهنده ارزش ها، اهداف و انتظارات مشترک بین شهروندان است که بر نگرش شهروندان نسبت به یک دیگر تاثیر می گذارد و باعث کاهش اثرات اجتماعی منفی مانند درگیری و خشونت می شود. از سویی به نظر می رسد برخی بافت های تاریخی، به دلیل دارا بودن معضلات خاص، از گستره حیات شهری خارج و به بخش های ناکارآمد شهرها تبدیل شده اند، به گونه ای که موضوع خطر کاهش همبستگی های اجتماعی و اخلاقی را به یک نقطه تهدیدکننده برای سلامت و توسعه پایدار در شهرها تبدیل نموده است. از این رو هدف این پژوهش، تبیین ابعاد موثر بر ارتقای همبستگی اجتماعی در محله بهبهانی بوشهر به عنوان یک بافت تاریخی ناکارآمد است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بود. از پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری داده ها، از نرم افزارهای اس پی اس اس و ایموس به عنوان ابزار تحلیل و ارزیابی داده ها و از مدل ساختاری تحلیل عامل تاییدی، به عنوان روش تحلیل داده ها بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه ساکنین 15 سال به بالای محله ی بهبهانی بوشهر بودند. حجم نمونه تحقیق 298 نفری از طریق فرمول کوکران محاسبه و انتخاب گردید. نمونه گیری به شیوه تصادفی انجام شد. مقدار آلفای کرونباخ پرسشنامه این تحقیق 92/0 بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ابعاد منافع مشترک با همبستگی ۰٫۸۸، رضایت اجتماعی با همبستگی 0٫86، نظم و کنترل اجتماعی با همبستگی 0٫86، روابط اجتماعی با همبستگی 0٫79 و هویت اجتماعی با همبستگی 0٫77، بر میزان همبستگی اجتماعی در بافت های تاریخی ناکارآمد تاثیرگذارند
۳۳.

تدوین چهارچوب طراحی شهری برای خیابان ملاصدرای شیراز با رویکرد افزایش تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیابان ملاصدرای شیراز چهارچوب طراحی شهری تعاملات زندگی جمعی الگوهای رفتاری و کالبدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۹
خیابان ملاصدرای شیراز برخوردار از جذابیت های متعدد و متنوعی است که مایه حضور شهروندان با انگیزه های گوناگون در بیشتر ساعت های روز می شود. رجوع به مراکز مهم فعالیتی، خرید، تماشای مغازه ها، پرسه زدن و گردش، دیدن و دیده شدن، همه و همه خیابان ملاصدرا تبدیل به فضایی مملو از انواع رویدادها برای شهروندان نموده است. این خیابان مهم شهر شیراز، اما به دلیل کمبود عرض پیاده رو، کمبود فضاهای جمعی برای مکث و سکون و گردهمایی، کمبود جای نشستن، نبود فعالیت در شب و روزهای تعطیل، ازدحام سواره رو و جریان ترافیک عبوری، و شرایط کالبدی نامناسب، بستری متناسب برای برقراری تعاملات میان مردم و کاربران فضا نیست. پژوهش حاضر به دنبال تبیین نقش عوامل موثر در ارتقاء تعاملات در خیابان ملاصدرای شیراز است. بدین منظور، پس از بررسی وتجزیه و تحلیل عوامل تاثیرگذار بر تعامل میان مردم در فضای شهری خیابان، فرآیند شناخت و تحلیل محدوده خیابان ملاصدرا به انجام رسیده است. برونداد این مرحله، در قالب جمع بست پژوهش، شامل چهارچوبی دربردارنده راهبردهای مبتنی بر سه مولفه عملکردی، تجربی-زیبایی شناختی و زیست محیطی است که نشان دهنده ی خط مشی طراحی شهری با هدف تعامل پذیر کردن خیابان ملاصدرای شیراز می باشد.
۳۴.

کاربست مفهوم طب سوزنی در هم سنجی تطبیقی- تحلیلی شبکه سبز شهری، نمونه موردی: بافت تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طب سوزنی شهری عصب شناسی شبکه سبز بافت تاریخی شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۳
در این مقاله «طب سوزنی شهری» به عنوان مفهومی نوظهور در ادبیات شهرسازی ایران مطرح و کوشش شده است تا به تبیین این موضوع و آموزه های برگرفته از آن در تحلیل فضایی شهر پرداخته شود. طب سوزنی شهری به مثابه ابزاری که نگاهی کُل نگر و شبکه ای به شهر دارد، با شناسایی نقاط مداخله رها شده و وارد کردن آنها به چرخه حیات فضاهای سبز شهری، در جهت دست یابی به ساختار مطلوب شهری است. این پژوهش با استفاده از رویکرد «طب سوزنی شهری» و با روش شناسی تطبیقی-تحلیلی از نگاه شبکه ای در منطقه هشت شهر شیراز در تلاش برای معرفی الگوی بالقوگی های موجود شهر در راستای حرکت به سمت پایداری اکولوژیک شهری است تا بدان جا که بتواند وحدت رویه ای را در شکل دادن به توسعه بر پایه پتانسیل های موجود محیط شهری ایجاد کند. به این ترتیب در تلاش است از طریق کاربست مفهوم طب سوزنی شهری به مقایسه ای تطبیقی از شبکه سبز شهری و تبیین لزوم این رویکرد در شهر بپردازد و از این طریق با جهت دهی بازتوسعه های شهری و همچنین بازکشف بسیاری از منابع پنهان در شهرها به عنوان تمثیلی از نقاط مداخله در شبکه عصب شناسی طب سوزنی، فرصت هایی را به منظور الگوسازی شبکه اکولوژیک و توسعه ساختاری فضاهای سبز در راستای بهبود محیط های شهری در اختیار طراحان قرار دهد.
۳۵.

واکاوی معیارهای مورفولوژی شهری همساز با اقلیم شهر شیراز؛ مطالعه موردی: محله تاریخی سنگ سیاه، شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفولوژی شهری طراحی شهری آسایش حرارتی طراحی همساز با اقلیم محله تاریخی سنگ سیاه شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۴۷
گسترش دامنه های شهری و پیدایش پیامدهای زیست محیطی و ضرورت تأمین آسایش انسان در فضاهای شهری جهت تداوم حضور پذیری و حفظ سلامت شهروندان، باب تازه ای در برابر طراحان توسعه شهری گشوده است. ساختار مورفولوژی شهرها با تأثیر بر دامنه نفوذ عوامل اقلیمی، قادر به تغییر شرایط خرد اقلیمی فضاهای شهری نسبت به شرایط اقلیمی کلان بوده و بدین ترتیب، نقش به سزایی در تعیین سطح آسایش حرارتی کاربران فضای شهری دارد. نظر به اینکه ساختارهای کهن ایرانی به خوبی در تعامل با اقلیم کلان درآمده اند؛ می توان بافت تاریخی هر شهر ایرانی را سندی سه بعدی از راهکارهای طراحی همساز با اقلیم حاکم بر آن محدوده برشمرد. در همین راستا، در پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و پیمایش میدانی، به شبیه سازی شرایط مورفولوژیکی تاریخی همساز با اقلیم شهر شیراز در محیط نرم افزار GIS و بررسی نظام مند آن پرداخته شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد، مورفولوژی محله سنگ سیاه شیراز با معابری پر پیچ وخم، با نسبت بالای ارتفاع به عرض معبر، سطح پایین دید به آسمان و فضاهای نیمه باز؛ و بلوک هایی با فرم پیچیده، میزان بالای سطح اشغال بلوک و مقدار پایین سطح پوشیده شده با ساختمان در بلوک؛ و همچنین قطعاتی سه بر ساخت با جهت گیری شمال غربی-جنوب شرقی ضمن جلوگیری از دامنه نفوذ تابش گرم بعدازظهر ورود بادهای گرم، منجر به سایه اندازی بر فضاهای باز و همچنین تهویه مطلوب محیط شده و در ارتقا آسایش حرارتی کاربر خود نقش مثبتی ایفا می کند. در پایان نیز چارچوب طراحی مورفولوژی همساز با اقلیم شهر شیراز ارائه گردیده است
۳۶.

بازترکیب فرم کالبدی با رویکرد تاب آوری انرژی مبنا در راستای ارتقاء آسایش حرارتی (نمونه موردی: شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری انرژی آسایش حرارتی بازترکیب فرم کالبدی شهر جدید صدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۶
امروزه رشد سریع شهرنشینی و روند رو به افزایش انتشار گازهای گلخانه ای سبب به وجود آمدن تغییرات اقلیمی گشته است. این در حالیست که شهرهای جدید که در ایران باهدف پاسخگویی به مسائل مادر شهر اصلی در سطح مناطق کلان شهری برنامه ریزی شده اند، شرایط اقلیمی و ویژگی های بومی و محلی را در طراحی کمتر مدنظر داشته اند. ازاین رو با توجه به ضرورت راهبردهای کاهش مصرف انرژی درروند رو به افزایش تغییرات اقلیمی، هدف این پژوهش بررسی و تحلیل اصول طراحی فرم کالبدی شهری با رویکرد تاب آوری انرژی مبنا در راستای ارتقاء آسایش حرارتی در شهر جدید صدرا است. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و سنجش کمی با استفاده از نرم افزار تحلیل خرده اقلیمی ENVI-met بهره برده شده است. در مرحله اول معیارهای تاب آوری انرژی مبنا با استفاده از سیستم های جهانی رتبه بندی تاب آوری انرژی و پژوهش های نظری صورت گرفته در 5 لایه شامل مکان یابی هوشمند، منابع و انرژی، حمل ونقل و کاربری، فرم محله ها و الگوی توسعه و خلق مکان شناسایی شد که با توجه به هدف این پژوهش، مولفه فرم محله ها و الگوی توسعه در نمونه موردمطالعه بررسی گردید. به این منظور در بخشی از شهر صدرا پس از طراحی ساختار اصلی محله با توجه به معیارهای تبیین شده بازترکیب فرم کالبدی محله تاب آور انرژی مبنا با تأکید بر ارتقاء آسایش حرارتی و همچنین تحلیل کالبدی و اقلیمی بستر سایت؛ نقاط منتخب در نرم افزار ENVI-met شبیه سازی و شاخص آسایش حرارتی یا میانگین رای پیش بینی شده «PMV»، برای آن ها در گرم ترین ماه سال استخراج گردید. درنهایت بر اساس سنجش انحراف طرح از معیار آسایش حرارتی، ضریب دید به آسمان و سایر شاخص های اقلیمی، به ارائه ضوابط و معیارهای طراحی کالبدی در مقیاس خردتر پرداخته شد. برونداد این پژوهش بازترکیب فرم کالبدی با رویکرد تاب آوری انرژی مبنا در راستای ارتقاء آسایش حرارتی در یک محله شهری و ارائه راهبرد و سیاست هایی باقابلیت تعمیم پذیری در طراحی محله های جدید است.
۳۷.

ارزیابی پیامدهای دگرگونی هندسه شهری بر شرایط خرد اقلیمی و آسایش حرارتی، نمونه مورد مطالعه: محله تاریخی سنگ سیاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسایش حرارتی طراحی همساز با اقلیم هندسه شهری خرداقلیم شهری محله تاریخی سنگ سیاه شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۱۹
با افزایش نرخ شهرنشینی و پیدایش پیامدهای زیست محیطی، ضمن افزایش تقاضای انرژی برای تعدیل شرایط حرارتی، اهمیت پیامدهای خرداقلیمی توسعه شهری نزد طراحان و برنامه ریزان شهری دوچندان شد. طراحی بهینه هندسه شهری می تواند به منظور تعدیل شرایط خرداقلیمی و ارتقای کیفیت فضاهای شهری مفید واقع گردد. هندسه شهری همساز با اقلیم بافت تاریخی شهر شیراز گواهی است بر این مدعا که با به کارگیری سیاست های طراحانه توانسته بود شرایط آسایش حرارتی مناسبی را در فضاهای شهری به وجود آورد. با توجه به این که این ساختار ارزشمند تاریخی همچون سایر بافت های پویای شهری در معرض تحول و دگرگونی قرار دارد، پژوهش حاضر بر آن است تا به مقایسه تطبیقی عملکرد هندسه شهری تاریخی محدوده مطالعاتی و بررسی پیامدهای خرداقلیمی منتج از تغییرات هندسه شهری صورت گرفته در آن بپردازد. در این راستا، با روشی توصیفی_تحلیلی با بهره مندی از مطالعه و تحلیل اسناد، تصاویر و نقشه های تاریخی و پیمایش میدانی، هندسه شهری تاریخی و معاصر محدوده مطالعاتی در محیط نرم افزار انویمت شبیه سازی شده و شرایط خرداقلیمی و سطح آسایش حرارتی منتج از دو گونه بافت شهری مورد ارزیابی تطبیقی قرار گرفته است. اعتبارسنجی داده های حاصل از این شبیه سازی با برداشت میدانی شاخص خرداقلیمی دما در تاریخ 10تیرماه و محاسبه ضریب همبستگی داده های اندازه گیری و شبیه سازی شده به اثبات رسید. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داده با تغییرات کالبدی صورت گرفته شاخص های هندسه شهری مطالعاتی نسبت ارتفاع به عرض و شاخص دید به آسمان به طور میانگین به ترتیب 58.41درصد کاهش و 42.71درصد افزایش یافته اند. در نتیجه این تغییرات، دمای هوا در محدوده به طور میانگین 0.3درجه سلسیوس افزایش یافته است. همچنین دمای تابشی افزایش چشمگیری داشته و با کاهش سطوح تحت پوشش سایه همراه بوده است. در ادامه به سبب تخریب موانع کالبدی هدایت کننده جریان هوا، سرعت باد افزایش یافته و سطح رطوبت را به حداقل رسانده است. برآیند تغییرات یادشده کاهش سطح آسایش حرارتی را در محدوده مطالعاتی به دنبال داشته است. بدین ترتیب ضروری می نماید ضمن جلوگیری از تغییرات گسترده تر این بافت ارزشمند، از الگوهای هندسه شهری تاریخی برای بهبود شرایط خرداقلیمی فضاهای شهری و توسعه همساز با اقلیم کلانشهر شیراز بهره گرفته شود.
۳۸.

انگاره پردازی «قلمرو فیلم پیمایی» شهری: تدوین الگوی مفهومی آفرینش مکان به مثابه مقصد گردشگری فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفرینش مکان مقصد گردشگری برصفحه زیست ورزی روزمره طراحی شهری قلمرو فیلم پیمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۶
گردشگری فیلم به عنوان شاخه ای از گردشگری فرهنگی در حال ظهور است که ارتباط آن با محیط های شهری، پالایش و بازنمایی مطلوب محیط توسط سازمان های مدیریت مقصد و بازآفرینی فضاهای شهری نیازمند بررسی و تحلیل است. مقاله حاضر، پژوهشی است نظری با هدف بازخوانی و انگاره پردازی مفاهیمی که با وجود پیشینه ای چند دهه ای، تاکنون در حوزه ادبیات شهرسازی، طراحی شهری و گردشگری شهری کمتر مورد مداقّه بوده است. در این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای انجام شده است، ارتباط میان زمینه گردشگری فیلم و طراحی شهری، و آن گاه بازآفرینی پهنه های فرهنگی-تاریخی مورد واکاوی قرار می گیرد. در این فرآیند، مفاهیم فضا و قلمرو همگانی، با همراهی نظریه مرحله آینه ای لاکان، و سه گانه فضایی لوفور، چارچوب مطالعه و تحلیل نقش سینما در شکل گیری تصاویر ذهنی از شهر و تجربه مقصد گردشگری را پایه ریزی می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جهان دیالکتیکی تکوین یافته در ذهن و تصوّر گردشگر فیلم می تواند در هم آفرینی فضای شهری نقش داشته باشد. برونداد این بازخوانی، در قالب نموداری مفهومی ارائه می شود که در آن آفرینش قلمرو فیلم پیمایی به مثابه نوعی از مکان که حلقه واسط میان اصالت و مصرف مقصد گردشگری فیلم است، مطرح می گردد. این پژوهش، با تکیه بر سه گانه های فضایی وارسی شده، بالقوّگی های طراحی شهری را در ارتباط با توسعه مقصد گردشگری فیلم شناسایی می کند، و می تواند در رفع شکاف موجود میان حوزه مطالعات گردشگری فرهنگی، فیلم و طراحی شهری راهگشا باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان