مهدی کریمی

مهدی کریمی

مدرک تحصیلی: دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
رتبه علمی: استادیار، مرکز اسناد فرهنگی آسیا، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پست الکترونیکی: M.karimi@ihcs.ac.ir
لینک رزومه

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۷ مورد از کل ۶۷ مورد.
۶۱.

پیش بینی روند شاخص کل با استفاده از شبکه های عصبی هیبریدی با تمرکز بر استخراج ویژگی مقیاس زمانی چندگانه در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه عصبی کانولوشن حافظه طولانی مدت مدل سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۴
هدف: پیش بینی آینده در حوزه سرمایه گذاری اهمیت زیادی دارد؛ زیرا به سرمایه گذاران کمک می کند تا تصمیم های بهتری اتخاذ کنند و ریسک های خود را کاهش دهند. در این راستا با بهبود قدرت مدل های پیش بینی، می توان به بازدهی های بهتری در بازار دست یافت. با این حال، پیش بینی بازار سهام به دلیل نوسان قیمت ها و عدم قطعیت، دغدغه بزرگی است. به طور کلی، پیش بینی دقیق حرکت سهام بسیار دشوار است و بسیاری از پژوهشگران به بررسی روش هایی می پردازند که فقط جهت حرکت سهام را پیش بینی می کنند. از جمله این روش ها، می توان به گشت تصادفی، پروبیت و لاجیت اشاره کرد. روش های جدیدتری مانند ماشین بردار پشتیبان، الگوریتم نزدیک ترین همسایگی و شبکه عصبی مصنوعی، برای بهبود پیش بینی آینده معرفی شده اند. به علت اهمیت پیش بینی روند بازارهای مالی برای پژوهشگران و سرمایه گذاران، این پژوهش با هدف پیش بینی روند شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از یک شبکه عصبی هیبریدی با تمرکز بر استخراج ویژگی مقیاس زمانی چندگانه انجام شده است. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی قدرت پیش بینی روش معرفی شده و مقایسه آن با روش های رقیب است.روش: در این پژوهش، از یک شبکه عصبی هیبریدی که شامل شبکه عصبی کانولوشن (CNN) برای استخراج ویژگی ها و سه شبکه عصبی حافظه طولانی کوتاه مدت (LSTM) برای یادگیری وابستگی های زمانی است، استفاده شده است. داده های استفاده شده، مقادیر روزانه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران از سال ۱۳۷۷ تا ۱۴۰۱ بود که پس از جمع آوری و نرمال سازی، به دو بخش آموزش و اعتبارسنجی تقسیم شد. این شبکه عصبی هیبریدی با بهره گیری از ویژگی مقیاس زمانی چندگانه، تلاش می کند تا پیش بینی دقیقی از روند شاخص ارائه دهد. همچنین، از روش های مهندسی استخراج برای بهبود دقت این شبکه ها استفاده شده که عبارت است از: ترکیب شبکه های عصبی مختلف در یک شبکه جامع.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مدل شبکه عصبی هیبریدی پیشنهادی که ترکیبی از شبکه های عصبی CNN و LSTM است، برای پیش بینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران توانایی کافی را ندارد. دقت این مدل در مقیاس های زمانی هفتگی و ماهانه، کمتر از مدل های رقیب بود. در مقابل، مدل شبکه عصبی CNN که به عنوان یکی از مدل های رقیب بررسی شد، عملکرد بهتری داشت و توانست نتایج دقیق تری در پیش بینی شاخص کل بورس ارائه دهد. این نتایج با مطالعات قبلی که موفقیت مدل های هیبریدی در پیش بینی بازارهای مختلف را نشان داده بودند، در تضاد است.نتیجه گیری: مدل شبکه عصبی هیبریدی پیشنهادی نتوانست شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران را به درستی پیش بینی کند؛ در حالی که مدل CNN به تنهایی نتایج بهتری ارائه داد. این یافته ها نشان می دهد که شبکه های عصبی ساده تر، مانند CNN، ممکن است در مواردی عملکرد بهتری داشته باشند. برای پژوهش های آتی، پیشنهاد می شود با تغییر داده های روزانه به داده های بین روزی (مانند داده های دقیقه ای)، مدل شبکه عصبی هیبریدی مبتنی بر استخراج ویژگی زمانی چندگانه بار دیگر بررسی شود. همچنین، استفاده از شاخص های بیشتری مانند مقادیر آغازین، حجم، حداقل، حداکثر، میانگین متحرک و شاخص قدرت نسبی، می تواند بهبود دقت مدل های پیش بینی را به همراه داشته باشد.
۶۲.

شناسایی و اولویت بندی روش های تأمین مالی مناسب در مساجد جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأمین مالی مساجد ارزیابی فقهی اولویت بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۷
مساجد نه تنها دارای نقش های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند بلکه دارای جنبه اقتصادی نیز هستند. پژوهش حاضر با شناسایی و اولویت بندی روش های تأمین مالی مناسب در مساجد، به شناسایی این اولویت ها پرداخته و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با افراد خبره در این زمینه، به احصای معیارهای مطلوب تأمین مالی آن پرداخته است. تحقیق موردنظر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و ازنظر روش «تحلیلی- توصیفی» و مبتنی بر مستندات و کسب نظر خبرگان است. شناسایی روش ها و معیارها براساس روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت؛ سپس در گام بعدی به کمک پرسشنامه های مقایسه زوجی و براساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، اولویت بندی روش ها و معیارها انجام گرفت و درنهایت پاسخ ها توسط روش میانگین هندسی تلفیق شده و تحلیل گردیدند. نتایج پژوهش، معیارهای؛ افزایش مشارکت مردمی، تعامل صحیح با حاکمیت، افزایش کارایی بودجه ای، تناسب با شأن و جایگاه مسجد و تطابق با فقه امامیه را به عنوان معیارهای این حوزه نشان داده و نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات و اولویت بندی معیارها، بیانگر آن است که در بین معیارهای مطرح شده، به ترتیب: افزایش مشارکت مردمی، تناسب با شأن و جایگاه مسجد، افزایش کارایی بودجه، تعامل صحیح با حاکمیت و تطابق با فقه امامیه بیشترین اهمیت را دارند. براساس همین پژوهش، در بین روش های تأمین مالی مطلوب در مساجد از منظر ابزارها، به ترتیب؛ ابزارهای مردم پایه، ابزارهای مبتنی بر فناوری مالی، ابزارهای غیرانتفاعی تجهیز منابع، ابزارهای انتفاعی تجهیز منابع و ابزارهای مبتنی بر سرمایه گذاری بیشترین اهمیت را دارند که نشان دهنده نقش مؤثر مردم در تأمین مالی مساجد است. از حیث فعالیت های درآمدی نیز فعالیت های درآمدزای مسجد، مؤسسات خیریه، سازمان های عمومی غیردولتی، نهادهای نظامی و کمک های دولتی، بیشترین اهمیت را در تأمین مالی مساجد دارند.
۶۳.

تبیین مفهومی نقش جغرافیای فرهنگی در صلح آفرینی (همراه با برخی مصادیق)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۳
ادغام بینش های جغرافیای فرهنگی در شیوه های صلح آفرینی می تواند به طور قابل توجهی اثربخشی آن ها را افزایش دهد. با تمرکز بر این بینش های جغرافیای فرهنگی، صلح آفرینان می توانند جوامعی را ایجاد کنند که نه تنها در برابر منازعات مقاوم هستند، بلکه از طریق تنوع و همکاری نیز شکوفا می شوند. درک ابعاد اجتماعی، تاریخی و فضایی این مفاهیم اجازه می دهد که رویکردهای دقیق تر و تأثیرگذارتر برای ایجاد و حفظ صلح در جوامع مختلف توسعه یابد. بر همین اساس، مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تبیینی تعامل میان جغرافیای فرهنگی و صلح آفرینی را بررسی کرده و بحث می کند که با پذیرش و شناخت جنبه هایی مانند هویت فرهنگی، مکان سازی، میراث فرهنگی، گفت وگوی بین فرهنگی، اهمیت صلح سازی از پایین و درک اهمیت محیط زیست تلاش های صلح آفرینی می توانند محیط هایی ایجاد کنند که در آن جوامع مختلف به طور مسالمت آمیز به حیات خود ادامه دهند. این استراتژی ها نه تنها به حل تعارضات فوری می پردازند، بلکه به تاب آوری و همبستگی اجتماعی درازمدت نیز کمک می کنند. در جهانی که همچنان با چالش های متعددی دست وپنجه نرم می کند، آموختن درس هایی از جغرافیای فرهنگی به منزله اصول اساسی در شکل گیری آینده ای صلح آمیز مؤثر خواهد بود.
۶۴.

بررسی رفتار توده وار و عدم تقارن آن در دوره حباب بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار توده وار عدم تقارن رفتار توده وار پرش های بازده حباب بورس اوراق بهادار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۶
هدف: عدم تقارن رفتار توده وار به معنای تفاوت میزان وقوع این رفتار در بازار با بازدهی مثبت و بازار با بازدهی منفی می باشد. با در نظر گرفتن اینکه پرش های بازده می تواند ناشی از اطلاعاتی باشد که معامله گران مبتدی بازار را به تقلید از رفتار سایرین ترغیب می کند و با توجه به تایید قدرت توضیح دهندگی پرش های بازده در خصوص رفتار توده وار در پیشینه پژوهش و از سوی دیگر اهمیت بررسی عدم تقارن این رفتار در دوره حباب ، هدف این پژوهش بررسی رفتار توده وار، عدم تقارن آن و قدرت توضیح دهندگی پرش های بازده در خصوص این پدیده در سه دوره زمانی (دوره های قبل، حین و بعد از وقوع حباب) در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.روش: در این پژوهش، رفتاربازده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از 5 اسفند ماه سال 1393 (تاریخ تشکیل شاخص هم وزن) تا 29 اسفند ماه سال 1401 با استفاده از روش انحراف مطلق مقطعی بازده (CSAD) مورد بررسی قرار گرفته است. پرش های بازده با در نظر گرفتن داده های پنج دقیقه ای شاخص هم وزن به کمک واریانس تحقق یافته و واریانس bipower محاسبه گردیده است. روش انحراف مطلق مقطعی بازده با توجه به انحراف بازده های قیمتی سهم های منفرد( تشکیل دهنده شاخص) از بازده شاخص، رفتار توده وار را به صورت روزانه مورد آزمون قرار می دهد. همچنین نتایج روش انحراف مطلق مقطعی بازده جهت بررسی ارتباط سایر متغیر ها با رفتار توده وار مورداستفاده قرارگرفته است. برای آزمون عدم تقارن رفتار توده وار از تفاوت میزان وقوع رفتار توده وار در بازار با بازدهی مثبت و بازار با بازدهی منفی (با در نظر گرفتن پرش های بازده و بدون در نظر گرفتن آن) استفاده شده است.یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که درهر سه دوره مورد بررسی، پرش های بازده در بورس اوراق بهادار تهران قابل مشاهده است. تنها در دوره سوم مورد بررسی (بدون در نظر گرفتن تفکیک بازدهی مثبت و منفی بازار و پرش های بازده) وقوع رفتار توده وار در بورس اوراق بهادار تهران تایید می شود. در شرایط بازده منفی بازار (بدون در نظر گرفتن پرش های بازده) وقوع رفتار توده وار در هر سه دوره مورد بررسی، تایید می شود. با در نظر گرفتن پرش های بازده، ضریب تعیین تعدیل شده افزایش می یابد بنابراین می توان گفت که قدرت توضیح دهندگی مدل افزایش یافته است.نتیجه گیری: با توجه به مشاهده وقوع رفتار توده وار در بازار با بازدهی منفی و عدم مشاهده آن در بازار با بازدهی مثبت (در دوره اول و دوم مورد بررسی)، عدم تقارن رفتار توده وار در بورس اوراق بهادار تهران مورد تایید قرار می گیرد. در توضیح این عدم تقارن می توان گفت که در بازارهای منفی، سرمایه گذاران به دلیل استرس و ریسک های مرتبط با شرایط نزولی بازار، تمایل بیشتری به تقلید از دیگران دارند. در مقابل، در بازارهای مثبت که سرمایه گذاران ریسک های کمتری را احساس می کنند، تمایل به تقلید از رفتار سایر فعالان بازار، کمتر از بازار با بازدهی منفی است. همچنین قدرت توضیح دهندگی مدل در خصوص رفتار توده وار با در نظر گرفتن پرش های بازده افزایش می یابد.
۶۵.

The U.S and China’s Competition for AI Supremacy and its Security Consequences(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Artificial Intelligence Global Security the U.S China

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۱
Artificial Intelligence has emerged as a transformative technology with implications for global security. This article using descriptive-analytic method aims to explore the US and China’s Competition for AI supremacy and its security consequences for global security. The research main question is that “what ramifications do the US and China’s competition for AI supremacy have for global security?” This article argues that the competition between China and the U.S in the realm of AI technologies has significant ramifications for global security, with implications spanning economic, military, and geopolitical spheres. This multifaceted competition casts a profound shadow over the contemporary international landscape and necessitates a nuanced understanding of its consequences. This article also discusses that international collaboration, dialogue, and the establishment of norms and regulations are crucial in harnessing the benefits of AI while mitigating its risks. The final section of this article addresses recommendations to robust AI systems that prioritize human rights. By embracing a responsible approach to AI, we can strive towards a safer and more secure world.
۶۶.

مصادیق نظریه جنگ عادلانه در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنگ جنگ عادلانه اسلام قرآن کریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
تنش و منازعه میان واحدهای سیاسی در ابعاد مختلف داخلی، ملی، منطقه ای و جهانی، سابقه ای به درازای زندگی بشر دارد و همواره در طول تاریخ بشر مشاهده شده است. ضرورت کنترل و نظارت هر چه بیشتر جنگ سبب توسعه مفهومی تحت عنوان جنگ عادلانه شده است. به مانند اغلب ادیان الهی، دین اسلام نیز به مفهوم جنگ عادلانه پرداخته است، اما بررسی کم و کیف این مسئله از منظر اسلام و علی الخصوص متن قرآن کریم کمتر مورد توجه پژوهشگران واقع شده است. این مقاله سعی دارد به مهم ترین مصادیق جنگ عادلانه در متن قرآن کریم بپردازد. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه "مصادیق جنگ عادلانه در متن قرآن کریم چیست؟". این مقاله بحث می کند که دین اسلام اصولی برای جنگ عادلانه توسعه داده است که در سه ساحت (قبل، حین و پس از جنگ) و هیجده شرط قابل بررسی است و این سه ساحت و هیجده شرط آن مورد توجه قرآن کریم بوده است و مصادیقی از این ساحت ها و شروط آن ها در آیات مختلف قرآن کریم قابل مشاهده است. امید است این اصول کشف، شناسایی و توسعه این اصول بتواند زمینه کنترل و نظارت بر رفتارهای خشونت آمیز و علی الخصوص جنگ از سوی انسان را فراهم آورد.
۶۷.

حقوق کیفری در چالش عبور از واقعیت مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واقعیت مجازی حقوق کیفری احساسات مجازی هوش مصنوعی آواتار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۸
این مقاله در مقام بررسی خطرات استفاده از فنّاوری واقعیت مجازی به منظور دستیابی به اهداف حقوق کیفری است. در گام نخست با بررسی مطالعات علمی برای تعیین ماهیت واقعیت مجازی آن را یک فنّاوری عصبی غیرتهاجمی شناسایی کرده است که واجد هوش مصنوعی با ریسک بالاست. در عین حال، آن را یک فنّاوری عصبی تغییردهنده معرفی می کند که امکان تغییر آنچه مردم آن را به منزله واقعیت درک می کنند دارد. از این امکان تحت عنوان «واقع گرایی» یاد می شود که بیانگر غوطه ورشدن احساسی کاربر در یک تجربه مجازی است. نتایج این ظرفیت سه خطر کلیدی را آشکار می کند که عبارت اند از: 1) قابلیت جمع آوری داده های گسترده و ذخیره شده در طول استفاده از آن؛ 2) توانایی واقعیت مجازی برای بازتولید ذهنی تجربه «فیزیکی» آواتار در کاربر؛ 3) ظرفیت درخور توجه آن برای دست کاری افراد. در گام دوم این مقاله فعالیت های مجرمانه بالقوه را در محیط های مجازی با تمرکز بر نقض حریم خصوصی ذهنی و دست کاری کاربران بررسی کرده و درنهایت پیشنهاد می شود که حقوق کیفری باید برای تعریف «خط قرمز» استفاده وسیع از واقعیت مجازی توسط شهروندان مداخله کند و یک چهارچوب قانونی برای جرم انگاری آسیب ها و خطرات مرتبط با آن ترسیم کند؛ بنابراین تدوین یک سیاست کیفری جامع و مانع که متضمن قوانین کیفری متناسب با فنّاوری درحال تحول مذکور است ضروری به نظر می رسد . 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان