حسن محمودی توپکانلو

حسن محمودی توپکانلو

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

واکاوی عوامل مؤثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد اعتماد سازمانی عوامل فردی عوامل سازمانی عوامل اجتماعی و فرهنگی عوامل ارتباطی اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۷۲
مقدمه: بی اعتمادی میان اعضای هیئت علمی مانع توسعه روابط و همکاری های علمی، آموزشی و پژوهشی میان آنها می شود. شناسایی عوامل ایجاد بی اعتمادی اولین قدم برای تقویت اعتماد و همکاری است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با استفاده از روش گرندد تئوری انجام شد. جامعه این پژوهش اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد که فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با تعداد 38 نفر از اعضای نمونه ادامه پیدا کرد. برای تحلیل، تفسیر و کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافته ها: با تحلیل داده های کیفی 123 کد اولیه به عنوان عوامل مؤثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران شناسایی شدند که این کدها در قالب 16 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی دسته بندی شدند. عوامل فرهنگی و اجتماعی، نارسایی در روابط میان فردی، عوامل فردی و عوامل سازمانی 4 مقوله اصلی بودند که در شکل گیری بی اعتمادی میان اعضای هیئت علمی اثر دارند.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دقیق دیدگاه اعضای هیئت علمی، عوامل مؤثر بر ایجاد بی اعتمادی میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران را شناسایی و پیش روی مدیران و مسئولان دانشگاه ها قرار داده است. توجه به یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش اعتماد و رفع کاستی های این حوزه میان اعضای هیئت علمی کمک نماید.
۲.

موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشتۀ علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی دانشگاهی تجاری سازی دانش اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۱۰
هدف: وضعیت نابسامان اقتصادی و کاهش فرصت های شغلی، از جمله عواملی هستند که در کنار عوامل دیگر، دانشگاه ها را به سمت کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش سوق داده است. با این حال، شواهد نشان می دهد موانع زیادی بر سر راه کارآفرینی دانشگاهی به ویژه در برخی رشته ها قرار دارد. شناسایی موانع پیش روی کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش، اولین گام در جهت توسعه آن است. بر این پایه، هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با استفاده از روش کیفی گرندد تئوری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مبنای انتخاب اعضای نمونه این بود که دارای حداقل 5 سال سابقه کاریِ هیئت علمی باشند و همچنین در حوزه های مرتبط با کارآفرینی دارای سوابق علمی باشند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با 16 نفر از اعضای هیئت علمی ادامه پیدا کرد. به لحاظ مرتبه علمی 4 نفر از اعضای نمونه در مرتبه استاد و 7 نفر دانشیار و 5 نفر استادیار بودند. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، تعداد 90 کد اولیه شناسایی شدند. این کدها در قالب 12 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی دسته بندی شدند. موانع کارآفرینی دانشگاهی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در سه دسته عوامل کلان، دانشگاهی و فردی قرار گرفت. موانع کلان بیانگر چالش ها و مشکلاتی بود که در کل کشور وجود داشت و شامل 4 مقوله عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و عوامل راهبردی بود. موانع دانشگاهی بیانگر چالش ها و مسائلی بود که در درون دانشگاه ها وجود داشت و از 4 مقوله فرعی ساختار دانشگاه ها، آیین نامه ها و قوانین دانشگاهی، آموزش های دانشگاهی و محتوای رشته تشکیل شده بود. موانع فردی نیز بیانگر ویژگی ها و ضعف هایی بود که در افراد وجود داشت و 4 مقوله فرعی، شامل مهارت های علمی، مهارت های ارتباطی، مهارت های روانشناختی و مهارت های کارآفرینی بود.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دیدگاه اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، مهم ترین موانع کارآفرینی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را شناسایی کرده است. اگرچه برخی از موانع کارآفرینی دانشگاهی فراتر از اختیار اعضای هیئت علمی و متخصصان رشته است اما با تقویت و سرمایه گذاری در مواردی که تحت کنترل آن ها است می توان به سمت کارآفرینی دانشگاهی حرکت کرد. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش و رفع موانع و کاستی های آن کمک کند.
۳.

ارائه و ارزیابی مدل مدیریت دانش طب بومی در منطقه مکران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش دانش بومی طب بومی مدیریت دانش بومی سواحل مکران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
هدف: حوزه طب بومی یکی از مهم ترین حوزه های دانش بومی است که با وجود کاربرد بسیار بالای آن و تمایل بالای مردم بومی به بهره گیری از آن، در معرض نابودی قرار دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای مدیریت دانش طب بومی است. روش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده که با رویکرد ترکیبی اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش کارشناسان و صاحب نظران آشنا با دانش بومی منطقه مکران بودند که اعضای نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های کیفی با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. جامعه آماری بخش کمّی پژوهش نیز ترکیبی از کارشناسان حوزه طب بومی و استادان و دانشجویان دانشکده های پزشکی از جمله دانشکده طب سنتی بودند که اعضای نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای گردآوری داده های کمّی نیز از پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شد که کار تحلیل داده های کمّی و بررسی برازش مدل پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار آموس انجام گرفت. یافته ها: با تحلیل داده های کیفی، 64 کد اولیه برای مؤلفه های مدل مدیریت دانش طب بومی شناسایی شدند که این کدها در قالب 14مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی دسته بندی گردیدند. برازش مدل اولیه پژوهش با کمک روش معادلات ساختاری نشان داد، مدل مدیریت دانش طب بومی منطقه مکران از برازش بالایی برخوردار است. بر این اساس، 5 بُعد تولید دانش، کسب دانش، توسعه و تسهیم دانش، انتقال دانش و ثبت و ضبط دانش به عنوان ابعاد مدل مدیریت دانش طب بومی منطقه مکران ارائه شدند. نتیجه گیری: با توجه به ظرفیت بسیار بالای منطقه مکران در حوزه دانش طب بومی، پژوهش حاضر با ارائه مدلی برای مدیریت آن، زمینه مدیریت کارآمدتر این دانش را فراهم نموده است. افزون بر آن، پژوهش حاضر می تواند مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این حوزه باشد و باعث توسعه دانش نظری این حوزه به ویژه در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی شود.
۴.

مقایسه داوطلبی آنلاین و آفلاین در میان دانشجویان: با تأکید بر کتابخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۱۱
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه میزان تمایل دانشجویان به انجام فعالیت های داوطلبانه آنلاین و آفلاین به ویژه برای کتابخانه هاست. روش/ رویکرد پژوهش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه سمنان بودند که اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن نیز مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: دانشجویان در حد متوسط تمایل به انجام فعالیت های داوطلبانه دارند که میانگین تمایل به انجام فعالیت داوطلبانه آنلاین بیشتر از فعالیت داوطلبانه آفلاین بود. در میان انواع فعالیت های داوطلبانه دانشجویان بیشتر تمایل به انجام فعالیت های اجتماعی و مدنی، فعالیت های فرهنگی و فعالیت های آموزشی دارند و کمترین تمایل نیز مربوط به فعالیت های مراقبتی و فعالیت های امدادی بود. بررسی تمایل دانشجویان به انجام فعالیت های داوطلبانه برای کتابخانه ها نیز نشان داد، تمایل دانشجویان به انجام فعالیت های داوطلبانه آفلاین برای کتابخانه ها بیشتر از فعالیت های داوطلبانه آنلاین است. در بین انوع کتابخانه ها دانشجویان انجام فعالیت داوطلبانه برای کتابخانه های عمومی، دانشگاهی و روستایی را نسبت به سایر کتابخانه ها در اولویت قرار می دهند. نتیجه گیری: دانشجویان پتانسیل بالایی برای انجام فعالیت های داوطلبانه دارند که سازمان ها به ویژه کتابخانه ها می توانند از آن برای پیشبرد برنامه های خود بهره ببرند. طراحی و برنامه ریزی فعالیت های داوطلبانه برای دانشجویان باید متناسب با علایق، تخصص و مهارت های آن ها باشد و همچنین متناسب با نوع فعالیت ها از بستر فضای مجازی نیز استفاده کرد.
۵.

ارائه و ارزیابی مدل پیاده سازی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل مدیریت دانش پیاده سازی مدیریت دانش شرکت بیمه دانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۳۳۱
هدف: پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان نیازمند توجه و طراحی مدل متناسب با شرایط و زمینه های خاص آن سازمان است. شرکت های بیمه از جمله سازمان های متکی بر سرمایه دانشی هستند که می توانند با پیاده سازی مدیریت دانش فرصت پیشرفت هرچه بیشتر را کسب نمایند. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل پیاده سازی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و مدیران شرکت بیمه دانا به تعداد 1761 نفر بودند که تعداد 317 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل نیز با روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار آموس انجام گرفت. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که مدل از برازش کافی به داده ها برخوردار است. به گونه ای که شامل پنج بعد اصلی است و هر یک از ابعاد دارای مؤلفه های جداگانه است. بعد شرایط علّی شامل مؤلفه ایجاد حافظه سازمانی، اهمیت سرمایه فکری و فضای صنعت بیمه؛ بعد شرایط زمینه ای شامل چهار مؤلفه به صورت توسعه و بهسازی نیروی انسانی، نظام ارزیابی عملکرد و ارتقا مبتنی بر دانش، نهادهای عالی و نظارتی و مدیریت و رهبری؛ بعد شرایط مداخله گر شامل دو مؤلفه به صورت عوامل انسانی و عوامل درون سازمانی؛ بعد راهبردها و اقدامات شامل سه مؤلفه به صورت آماده سازی زیرساخت مدیریت دانش، کشف و گردآوری دانش و مستندسازی دانش؛ و بعد پیامدها شامل پنج مؤلفه به صورت افزایش بهره وری سازمان، ایجاد سازمان دانش محور، رشد عملکردی و اقتصادی سازمان، ارتقا سهم بیمه در رشد اقتصاد و بهبود عملکرد نیروی انسانی است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد مدل پیاده سازی مدیریت دانش به عنوان مرجع و الگویی برای شرکت بیمه دانا شامل پنج بعد اصلی و 17 مؤلفه است. از این رو، برای پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش در شرکت بیمه دانا باید به این عوامل توجه ویژه شود. در بین ابعاد پنج گانه مدل مدیریت دانش، بعد پیامدها دارای رتبه اول و شرایط علّی، جایگاه آخر را به خود اختصاص داده است.
۶.

بررسی و ارزیابی وضعیت به کارگیری اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی اسباب بازی بخش اسباب بازی کتابخانه کتابخانه های عمومی نهاد کتابخانه های عمومی کشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۵۰
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و عوامل مرتبط با آن است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی کشور بودند که تعداد 899 نفر از آن ها در پژوهش مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد میزان استفاده از اسباب بازی ها در کتابخانه های عمومی کشور بالاتر از حد متوسط است. از نظرِ استفاده از نوع اسباب بازی، تمایل به استفاده از اسباب بازی های گروهی بیشتر از اسباب بازی های فردی است که در این میان، دو دسته اسباب بازی های فکری و آموزشی بیشترین استقبال را از سوی مراجعان داشتند. بررسی میزان رضایت کاربران از بخش اسباب بازی نشان داد اگرچه رضایت کلی از این بخش بالاتر از حد متوسط بود اما تنوع و کیفیت پایین اسباب بازی ها از عوامل نارضایتی از بخش اسباب بازی هستند. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد از دیدگاه کتابداران، استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی اثربخشی بالایی داشته و باعث ثبت تجربه مثبت از کتابخانه در ذهن مراجعان، تقویت روحیه جمع گرایی در کودکان و افزایش مراجعه به کتابخانه شده است. در نهایت، یافته ها حاکی از آن بود کتابداران دانش و توانمندی های اندکی در زمینه اسباب بازی ها و کار در بخش اسباب بازی دارند. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با بررسی وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و شناسایی نقاط قوت و ضعف مرتبط با اسباب بازی، بخش اسباب بازی و کتابداران بخش اسباب بازی، اطلاعات دقیقی را پیشِ روی مدیران و کارشناسان نهاد برای برنامه ریزی دقیق تر و رفع کاستی های این حوزه قرار می دهد. این پژوهش همچنین مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این حوزه و بسط مبانی نظری آن فراهم می کند.
۷.

ارائه و ارزیابی مدل فرهنگ اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ اطلاعاتی ارزش ها هنجارهای اطلاعاتی مدیریت اطلاعات دانشگاه های دولتی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
هدف: فرهنگ اطلاعاتی مفهوم نوینی است که بیانگر جهت گیری سازمان به اطلاعات، و نیز ارزش ها، هنجارها و رفتارهای مرتبط با اطلاعات در سازمان است. پرداختن به این مفهوم به ویژه در سازمان های دانش بنیان مانند دانشگاه ها اهمیت زیادی دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای سنجش فرهنگ اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی ایران است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با رویکرد ترکیبی اکتشافی انجام شد. جامعه آماری پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی ایران بودند. اعضای نمونه پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی با استفاده روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در بخش کیفی برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که بعد از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری داده ها، مدل مفهومی پژوهش تدوین گردید. در ادامه برای سنجش اعتبار مدل پژوهش، داده های کمّی با کمک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند که برای بررسی برازش مدل پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: با تحلیل داده های کیفی، 57 کد اولیه به عنوان مؤلفه های شکل دهنده فرهنگ اطلاعاتی شناسایی شدند که این کدها در قالب 16 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی دسته بندی گردیدند. در بخش کمّی، برازش مدل پژوهش نشان داد، مدل فرهنگ اطلاعاتی دانشگاه های دولتی ایران از برازش بالایی برخوردار است. بدین ترتیب، برای سنجش فرهنگ اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی ایران می توان از این مدل شامل 4 بُعد اصلی ارزش ها و هنجارهای اطلاعاتی، بهره مندی از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، مدیریت اطلاعات و ارتباطات و تعاملات بهره گرفت. نتیجه گیری: پژوهش حاضر با ارائه مدل فرهنگ اطلاعاتی، امکان سنجش و پایش فرهنگ اطلاعاتی را در دانشگاه های دولتی ایران فراهم کرده است. همچنین این پژوهش می تواند مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه و بسط مبانی نظری این حوزه باشد.  
۸.

ارائه مدل مفهومی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل مفهومی مدیریت دانش سازمان های بیمه شرکت بیمه دانا نظریه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۳۶۹
مقدمه: مدیریت دانش یکی از راهبردهای مؤثر برای کسب مزیت رقابتی است. شرکت های بیمه از جمله سازمان های متکی بر سرمایه دانشی هستند که می توانند با پیاده سازی مدیریت دانش فرصت پیشرفت هر چه بیشتر را کسب نمایند. مدل های مدیریت دانش به عنوان الگو و نقشه راهی برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان ها محسوب می گردند. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی مدیریت دانش برای سازمان های بیمه با مورد مطالعه شرکت بیمه دانا به عنوان یکی از شرکت های فعال در صنعت بیمه ایران است. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد است. ابزار جمع آوری داده های کیفی مصاحبه و روش نمونه گیری از نوع هدفمند با رویکرد نظری بود. در این پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از مدیران شرکت بیمه دانا انجام شد. معیار تجزیه وتحلیل داده های کیفی مبتنی بر طرح سیستماتیک نظریه داده بنیاد بود. از این رو متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در سه مرحله و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در کدگذاری باز 331 کد شناسایی گردید. سپس کدگذاری محوری بر اساس الگوی پارادایمی صورت گرفت. بر این اساس، مدیریت دانش به عنوان مقوله ی محوری انتخاب شد. در نهایت کدگذاری انتخابی انجام شد که منجر به 61 کد محوری و 26 کد انتخابی گردید. نتیجه : مدل مفهومی مدیریت دانش برای شرکت بیمه دانا ترسیم گردید. در این مدل فرایندی، عوامل و شرایط مؤثر از جمله شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردید. مدل ارائه شده می تواند به عنوان نقشه راهی برای پیاده سازی دانش مدیریت دانش در شرکت بیمه دانا مورد استفاده قرار گیرد و بر اساس آن به تجزیه وتحلیل نقاط ضعف و قوت خود بپردازد.
۹.

تعهد سازمانی در پرتو توسعه توانمندسازی روانشناختی کارکنان در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد سازمانی کتابخانه های دانشگاهی دانشگاه فردوسی مشهد توانمندسازی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۵۰۱
هدف: تعهد سازمانی نگرش کارکنان نسبت به سازمان است که ضمن مشخص کردن رابطه بین آنها، در تصمیم گیری درباره ادامه یا لغو عضویت افراد در سازمان مؤثر است. از جمله متغیرهایی که تأثیر زیادی در توسعه تعهد سازمانی در کارکنان دارد، توانمندسازی روانشناختی کارکنان است. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در کتابداران کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتابداران کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دهد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (۱۹۹۰) شامل سه بعد تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری و پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (۱۹۹۵) شامل ۵ بعد احساس خود کارآمدی (شایستگی)، احساس خودمختاری، احساس تأثیرگذاری، احساس معنادار بودن و اعتماد بهره گرفته شد. یافته ها: میانگین تعهد سازمانی و توانمندسازی روانشناختی کتابداران در کتابخانه های دانشگاه فردوسی در حد متوسط است. بین توانمندسازی روانشناختی کتابداران و تعهد سازمانی آنها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، بین وضعیت استخدامی و سابقه کاری کتابداران با توانمندسازی روانشناختی و همچنین سابقه کاری کتابداران با تعهد سازمانی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان