علی اقبالی

علی اقبالی

مدرک تحصیلی: دکترای تخصصی روان شناسی، استادیار دانشگاه فرهنگیان (نویسنده مسئول)

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

مقایسه اثربخشی دو رویکرد طرحواره درمانی و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد طرحواره های ناسازگار اولیه مت آمفتامین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۸ تعداد دانلود : ۵۹۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد طرحواره درمانی و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران وابسته به مت آمفتامین انجام شد. این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (سه ماهه) با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی بیماران وابسته به مت آمفتامین شهرستان های تکاب و شاهین دژ در سال 1393 بود که از بین آنها تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و به صورت نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه اول آموزش طرحواره درمانی و گروه دوم روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کرده و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. افراد هردو گروه آزمایش تحت 12 جلسه مداخلات درمانی به صورت جداگانه و هرهفته دوجلسه به مدت یک و نیم ساعت قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ ( YSQ- SF ) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آماره های توصیفی از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که طرحواره درمانی و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری در تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران وابسته به مت آمفتامین مؤثر است ( P<0/001 ). با توجه به این که طرحواره های ناسازگار اولیه در سبب شناسی سوء مصرف مواد در بیماران وابسته به مت آمفتامین نقش عمده ای دارد، پیشنهاد می شود در مراکز پیشگیری و درمان وابستگی به مواد، طرحواره های ناسازگار اولیه مورد توجه قرار گرفته و مداخلاتی بر اساس آن انجام گیرد.
۲۲.

ارزیابی مقایسه ای عملکرد توابع شایستگی الگوریتم ژنتیک در رتبه بندی مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوریتم ژنتیک تابع شایستگی تحلیل پوششی داده ها رتبه بندی اعتباری رگرسیون لجستیک روش های ارزشیابی مدیریت ریسک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۲۰۱
با توجه به اهمیت بحث اعتبارسنجی مشتریان در تصمیم گیری مؤسسه های اعتباری برای اعطای تسهیلات، تحقیقات گسترده ای در خصوص روش های رتبه بندی اعتباری انجام شده است. الگوریتم های ژنتیک به عنوان یکی از روش های محاسبه تکاملی، از جمله روش هایی است که در این زمینه استفاده می شود. مقالات بسیاری در مقایسه عملکرد الگوریتم های ژنتیک و سایر روش های رتبه بندی رایج منتشر شده است، اما جزئیات چندانی درباره تابع شایستگی مورد استفاده در الگوریتم ژنتیک ارائه نشده، در حالیکه تابع شایستگی تأثیر شایان توجهی بر عملکرد مدل کلّی دارد. برای بررسی بیشتر موضوع، در مقاله حاضر سه تابع شایستگی قابل استفاده در الگوریتم ژنتیک مطرح شده و عملکرد آنها با سایر روش های رتبه بندی اعتباری شامل رگرسیون لجستیک و تحلیل پوششی داده ها مقایسه شده است. نتایج به دست آمده حاکی از برتری عملکرد تابع درجه دو الگوریتم ژنتیک از لحاظ مجموع شاخص های صحت، تشخیص و حساسیت است.
۲۴.

مقایسه اثر بخشی روش گلینگهام-اورتون و روش تمرین و تکرار بر بهبود اختلال ویژه یادگیری نوشتن در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندرسانه ای پروژه محور ساختن گرایی انگیزه پیشرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۸ تعداد دانلود : ۵۴۶
 هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی دو روش گلینگهام-اورتون و تمرین و تکرار بر بهبود اختلال ویژه یادگیری نوشتن در دانش آموزان پایه سوم ابتدایی است. این پژوهش از نوع آزمایشی با گروه کنترل و انتساب تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه موردمطالعه کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی دارای مشکلات ویژه یادگیری املای مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی استان کرمانشاه بوده که از میان آن ها نمونه ای شامل 45نفر (26 دختر و 19 پسر) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و با انتساب تصادفی در سه گروه 15 نفری، دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. ابزارهای ارزیابی شامل مقیاس تجدیدنظرشده هوشی وکسلر برای کودکان، فهرست وارسی تشخیصی مشکلات املا  DSM-IV-TR، آزمون املا، پرسشنامه بالینی، آزمون حافظه وکسلر، آزمون دیداری-حرکتی بندرگشتالت، بوده است. پس از اجرای پیش آزمون، هریک از گروه های آزمایش 8 جلسه درمان (60 دقیقه ای) دریافت کردند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی نشان می دهد که روش چندحسی گلینگهام- اورتون موجب بهبود عملکرد دانش آموزان دارای اختلال ویژه یادگیری املا نسبت به گروه گواه و گروه تمرین و تکرار می شود (005/0p<) و این روش 66درصد از تغییرات بهبود املا را تبیین می کند. همچنین، یافته ها نشان می دهد که استفاده از روش گلینگهام-اورتون اثر معناداری بر بهبود اختلال املا دارد و می تواند جایگزین مناسبی برای روش تمرین و تکرار در کار با دانش آموزان دارای اختلال نوشتن باشد.
۲۵.

مقایسه تأثیر دو روش آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر پریشانی روانشناختی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقب مانده ذهنی تنظیم هیجان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پریشانی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان ماهیت هیجان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۲۳۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۱۳
هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه های پریشانی روانشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی در شهر تبریز بود. در این مطالعه شبه تجربی، جامعه آماری شامل مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزشگاه های استثنایی شهر تبریز بود. پس از اجرای پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس، از بین آن ها، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شده و در دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. گروه اول یک دوره درمان آموزش تنظیم هیجان را در 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت کرد. گروه دوم در طول همین مدت، هشت جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی کرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان شناختی (CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثربخشی متغیرهای مستقل (آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی) بر متغیرهای وابسته افسردگی (01/5=F و 03/0=p) ، اضطراب (27/7=F و 01/0=p) و استرس (17/10=F و 00/0=p) معنی دار است. بنابراین می توان گفت که روش های درمانی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی این متغیرها اثر بخشی متفاوتی دارند. مقایسه دو به دوی گروه ها در متغیرهای وابسته نشان می دهد که در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت میانگین ها بین دو گروه معنی دار است و این تفاوت به نفع گروه آموزش تنظیم هیجان است. یعنی این روش تأثیر بیشتری روی آزمودنی ها داشته است. در مجموع نتایج نشان می دهند که آموزش تنظیم هیجان می تواند در کاهش پریشانی روانشناختی مادران کودکان عقب مانده ذهنی موثر واقع شود.
۲۶.

تاثیر خودآموزی کلامی بر بهبود نشانه های مرضی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآموزی کلامی اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹۸ تعداد دانلود : ۱۱۷۰
هدف :در این پژوهش اثر خودآموزی کلامی بر علائم مرضی کودکان مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای مورد بررسی قرار گرفت.روش :با بهره گیری از طرح نیمه آزمایشی ، نمونه ای شامل 40 نفر از دانش آموزان پایه چهارم و پنجم مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای از مدارس ابتدایی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات : شامل ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR و پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) (فرم معلم) بود . در فرایند اجرا، گروه آزمایش به مدت 12 جلسهیک ساعتی طی 6 هفته تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود نشانه های مرضی دانش آموزان واجد اختلال بی اعتنایی مقابله ای می شود. نتیجه گیری : با استفاده از این روش آموزشی – درمانی می توان به بهبود نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای کمک کرد.
۲۸.

تاثیر خودآموزی کلامی بر بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علایم مرضی اختلال سلوک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۸ تعداد دانلود : ۹۷۶
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک بود. به عبارتی دسترسی به این مساله که آیا آموزش خودآموزی کلامی می تواند در بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثیر مثبتی داشته باشد یا خیر، هدفی بود که پژوهش به قصد دستیابی به آنها انجام پذیرفت. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه تجربی (نیمه آزمایشی) بود که در آن نمونه ای شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرآیند طرح، گروه آزمایشی در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه، نشان داد که گروه آزمایشی در پایان نسبت به گروه کنترل از بهبود قابل توجهی در علایم مرضی اختلال سلوک برخوردار است. به عبارت دیگر کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود معنی دار نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال سلوک شده بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان