مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
تولید فضا
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۷ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
91 - 73
حوزههای تخصصی:
مفهوم فضا به واسطه ی حضور افراد و از خلال روابط اجتماعی آن ها شکل می گیرد. حضور افراد در فضا می تواند باعث به جریان افتادن حیات شهری گردد. در نوشتارِ حاضر با در نظر گرفتنِ فضا به عنوان یک مسئله، تلاش شده مفاهیمی چون آگاهی، طرد و شمول، مقاومت و قدرت که به دنبالِ حضور افراد در فضا و به واسطه ی فضا شکل می گیرند، مورد تحلیل قرارگرفته و درنهایت هر کدام در نسبتِ با فضا صورت بندی گردند. وجه اشتراکِ مفاهیمِ مذکور، مفهومِ فضا بوده و هر کدام در رابطه با مفهومِ فضاست که فهمیده می شوند. به بیانی دیگر نوشتارِ پیش رو، به دنبال این است نشان دهد چگونه فضا می تواند باعثِ تحققِ بالقوگی های فردی و عینیتِ یافتنِ هریک از مفاهیمِ مذکور گردد؟ فضا به چه شیوه هایی می تواند زمینه ی کنشگری و عاملیت فردی و گروهی، مقاومت و شکل گیری قدرت، طرد و شمول و شکل گیری آگاهی فضایی را فراهم آورد یا متقابلاً محدود کند؟ در راستای پاسخ به سؤالات مطرح شده، نوشتار حاضر در قسمت روش شناسی با تأکید بر این که روش، نظریه و واقعیتِ فضایی درهم تنیده اند، ابتدا در مقامِ مقدمه و طرح مسئله در مورد فضای عمومی و فضا بحث می کند و پرسشِ ذهنی و دغدغه ی نوشتار را مطرح می کند. سپس در ادامه، زیرِ عنوانِ نگاهِ نظری به مسئله ی حضور افراد در فضا، مقوله های تولید و بازتولید فضای شهری و چگونگی ارتباط متقابل آن با مناسبات قدرت در فضای شهری؛ زمان، تجربه، خودآگاهی فضایی و حضور و مقاومتِ سوژه در فضا به تفصیل بیان و بحث می شوند. در همین راستا و متناسب با نگاهِ نظریِ متن، در ادامه ی نوشتارِ پیش رو سعی دارد با حفظِ استقلالِ فکری و اتکا به منطقِ حضوریِ گروه های مختلف، مفهومِ عاملیت را در چارچوبِ فکریِ نام برده صورت بندی کند و در این دستگاهِ نظری به فضا بنگرد و مفهومِ حضور را مورد تحلیل قرار دهد.
شناسایی و تحلیل شاخص های مؤثر بر ترجیحات حضوری شهروندان در فضاهای عمومی شهری (مطالعه ی موردی: پارک دانشجو تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۸ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۹
69 - 86
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان عرصه ی امکان و عاملیت و بستر کارکردهای اجتماعی در شهر محسوب می گردند. در این معنا فضا همواره واجد بالقوگی هایی است که می تواند به واسطه ی حضور افراد در آن فعلیت بیاید. فضاهای عمومی ازجمله پارک ها می توانند در مقامِ قلمروهای فراغت، افراد را از الزام هایی که در جریان روزمرگی وجود دارد، رها کرده یا حداقل برای مدت زمان کوتاه از جریانِ زمانی غالب در زندگی بیرون بکشد. البته که پیش نیازِ خروج از الزام های نام برده، نیازمند تغییر در آن منطقی است که زندگی روزمره ی ما را پیش می برد. در این معنا فضای پارک دانشجو به عنوان زمینه ای برای افراد تلقی می گردد که علاوه بر تفاوتِ فضایی آن، ازنظر ضرب آهنگ و جریانِ زمانی نیز از سایر فضاها متفاوت است. در پژوهش پیش رو در جای جای متن که سخن از فضا به میان می آید، مقصود «فضا به مثابه برساخته ای اجتماعی» است؛ بدین معنا که فضا صرفاً در معنای کالبدی آن مقصودِ پژوهش نیست؛ چراکه اگر فضا را چنین یک جانبه بفهمیم، نمی توانیم حضور را به عنوان عاملی برسازنده و برهم زننده در ارتباط با فضای موردمطالعه مفهوم پردازی و صورت بندی کنیم. پژوهشِ حاضر با بهره گیری از روش شناسی کیفی تلاش می کند شاخص های مؤثر بر ترجیحاتِ حضوری افراد را در فضای پارک دانشجو به واسطه ی مراجعه به میدان و مصاحبه با گروه های حاضر در فضا شناسایی و تحلیل کند. جریانِ مصاحبه های میدانی در حد 39 نفر به اشباع و کفایت نظری رسید. درنهایت، پس از شناسایی 21 شاخص ازجمله ضرب آهنگ فضایی، خاصیت نگه دارندگی، آگاهی فضایی و حضور کنش مند و خاصیت ناپدیداری فضا به تحلیل آن ها و چگونگی تأثیرگذاری شان بر حضور افراد در پارک پرداخته شده است.
تحلیل نقش عوامل مؤثر در تولید فضاهای شهری، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
205 - 235
حوزههای تخصصی:
پرداختن به فضا به عنوان ظرف و عرصه ظهور نابرابری های اجتماعی و اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است. از طرفی فضاهای شهری همانند تمام محصولات اجتماعی تولید و مصرف می شوند و هم زمان که واسطه روابط اجتماعی اند، خود نیز برآیند این فرایند می باشند. بنابراین برای شناخت فضا لازم است که فرآیندهای اجتماعی به خوبی شناخته و تحلیل شوند. در این پژوهش با توجه به حاکمیت سرمایه داری بر شهرهای ایران، تأثیر اقتصاد سرمایه محور بر فرآیند تولید فضاهای شهری ارومیه موردبررسی قرارگرفته است. هدف این پژوهش بررسی نحوه تأثیرگذاری سرمایه داری بر روند تولید فضاهای شهری ارومیه و استخراج عوامل مؤثر بر آن بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف روش تحقیق، از نوع کاربردی می باشد. هم چنین پژوهش حاضر ازنظر ماهیت و روش، کیفی است. روش تحلیلی این پژوهش روش دیالکتیکی لوفوری است که به شدت با روش تاریخی- تحلیلی گره خورده است و دوره های تاریخی گوناگون از قاجار تا امروز بررسی و تحلیل گردیده اند. هم چنین برای جمع آوری داده از ابزارهای اس نادی همچون من ابع کتابخان ه ای، سایت ها، نقشه، عکس و برنامه ها استفاده گردیده است. در نهایت پژوهش به این نتیجه رسیده که فضا از پیش ساخته نیست و فضاهای شهری ارومیه بر اساس ضروریات انباشت سرمایه شکل گرفته اند. نتایج این پژوهش تصویری روشن به برنامه ریزان، تصمیم گیران و مدیران شهری برای حل مشکلات فضایی شهرها به خصوص شهر ارومیه داده است. هم چنین کنترل و هدایت توسعه فضایی شهر ارومیه بر اساس عدالت اجتماعی از دیگر کاربردهای این پژوهش بوده است
تحلیل تولید فضاهای شهری از منظر امر سیاسی با رویکرد نظریه شبکه کنشگر (نمونه مطالعاتی اراضی عباس آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
111 - 141
حوزههای تخصصی:
تولید فضای شهری، یک مسئله پیچیده و چندبعدی است که در آن فضا به عنوان یک محصول اجتماعی و یک عامل سیاسی به حساب می آید. در این پژوهش، با استفاده از نظریه کنشگر-شبکه (ANT) که یک رویکرد جامعه شناختی برای تحلیل روابط میان کنشگران انسانی و غیرانسانی است، رابطه بین فضا و قدرت در شهر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل شبکه های قدرتی (کنشگران) که در تولید فضاهای شهری نقش دارند، است. روش پژوهش، مطالعه موردی است و مورد مطالعاتی آن، اراضی عباس آباد تهران است که یکی از بزرگ ترین پروژه های توسعه شهری در ایران به شمار می آید. داده های پژوهش از طریق روش های مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده میدانی جمع آوری شده و با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که در اراضی عباس آباد، دولت و سازمان های وابسته به آن، با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی خود، شبکه های قدرت را تشکیل داده و سایر کنشگران را از مشارکت در تولید فضا محروم کرده اند. همچنین مشخص شده است که شبکه کنشگران و قدرت در این منطقه، به هیچ وجه متناسب با نیازها و خواسته های شهروندان نبوده و حتی نقش متخصصان و بخش خصوصی در تولید فضا نیز تحت تأثیر امر سیاسی قرار گرفته است.
تبیین دیالکتیک فضا و مفهوم حق به شهر از منظر نظریه های انتقادی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
179 - 220
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری را نمی توان تنها برساخته ای طبیعی در بستر فرایند رشد و تکامل تاریخی شهرها در نظر گرفت؛ بلکه این فضاها همواره از طریق عوامل متعدد و چندگانه ای همچون سرمایه، سیاست و جامعه سازمان دهی مجدد و بازتولید می شوند. این در حالی است که امروزه با توجه به تسلط سیاست های نئولیبرالیستی و سرمایه محور بر فضاهای شهری، ابعاد اجتماعی تولید فضا نادیده گرفته شده است. ازاین رو این مقاله با ماهیت بنیادی مبتنی بر نظریه انتقادی شهری و با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشش کرده است تا با تبیین دیالکتیک فضایی در رابطه با نقش سیاست، سرمایه و اجتماع در تولید فضا، اثرات آنها را بر فضا و جامعه شهری آشکار سازد. شیوه گردآوری داده های پژوهش از طریقه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است و تجزیه وتحلیل موضوعات با به کارگیری تحلیل های کیفی- انتقادی بر پایه نظریه انتقادی شهری صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق آشکار می سازد که سیاست های اقتصادی مسلط بر فضاهای اجتماعی شهرها، معضلاتی همچون بحران مسکن و کالایی شدن آن در بازار آزاد، سوداگری در بخش مستغلات شهری، تضعیف نقش دولت در برنامه ریزی فضایی و اجتماعی شهر، تشدید پدیده زاغه نشینی، حکمرانی محلی سرمایه محور، طبقاتی شدن جامعه، قطبی شدن فضای شهری و نیز نادیده انگاری مفهوم حق به شهر را در پی داشته است. در ادامه این پژوهش با به کارگیری نظریه حق به شهر لوفور و پیوند آن با مفهوم پراکسیس شهری به عنوان یک کنش اجتماعی به دنبال ارائه یکسری از راهبردهای اجتماع محور است و در پایان نتیجه می گیرد که کنش ها و مطالبه گری شهروندان در غالب یک سازمان یافتگی اجتماعی می تواند در مقابل این سیاست های اقتصادی سرمایه محور و مسلط بر فضاهای شهری یک راهبردی مؤثر و جایگزین باشد.
خیابان دبیراعظم کرمانشاه و تاریخی از زندگی روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر مکان جغرافیایی ای که انسان در آنجا حضور اجتماعی می یابد، به فضایی اجتماعی تبدیل می شود و در طی زمان، پیچیدگی های ساختاری می یابد. در دنیای جدید، شهرها و مشخصاً خیابان، کانونی برای زایش درهم تنیدگی های روابط اجتماعی -البته با تکیه بر معنا و بار تاریخی آن- شده است. خیابان در دنیای معاصر به مثابه صحنه ای اجتماعی-تاریخی بوده است که بسیاری از نویسندگان و شاعران (از داستایفسکی تا بودلر) در آن تأمل کرده و از آن الهام گرفته اند. عالمان اجتماعی و مشخصاً برخی جامعه شناسان نیز خیابان را چونان صحنه ای از فشردگی تاریخ و جامعه دانسته اند که تحلیل به ویژه برخی خیابان های خاص، دستاوردهای تجربی و نظری مهمی برای فهم زندگی اجتماعی فراهم آورده است.
در این مقاله، با الهام از دستاوردهای لفور، روژک و بنیامین و با تکیه بر مفاهیم «تولید فضا»، «مناسبات فراغت» و «رفتار فراغت» فهمی جامعه شناسانه از قدیمی ترین و مهم ترین کانون پرسه زنی و شاید فشرده ترین تجلی تاریخ اجتماعی شهر کرمانشاه، یعنی خیابان موسوم به دبیراعظم بیان می شود. در این مسیر، با تکیه بر بنیان هایی که از ادراک پوزیتیویستی واقعیت های اجتماعی فاصله می گیرد، مقوله های «ساختار الزام آور»، «بازتولید ساختار» و «رویه های تفسیری» در تعامل با یکدیگر درنظر گرفته شده اند و با تکیه بر روش تحلیل روایت، دبیراعظم در وجوه بازنمایی فضایی، پرسه زنان، تاریخ ها و زندگی روزمره شکل گرفته در آن -ضمن تحلیلی از سنخ های اجتماعی شکل دهنده به این فضا- به تصویر آورده شود.
یافته ها نشان داد در زیر پوست کلیت نمایان خیابان دبیراعظم، سه فضای تاریخی، مدرن و ایدئولوژیک برساخته کنشگران، در تباین با یکدیگر حضور دارند. این کلیت در بطن خود سرشار از تاریخ و ایدئولوژی است که درمجموع بازنمودهای تاریخی و مدرن دبیراعظم، فضای ایدئولوژیک آن را تهدید می کنند و در این کشاکش، بازنمودهای مدرن حتی بازنمودهای تاریخی را نیز کمرنگ می کنند.
صورت بندی مفهوم ارزش و ارزش آفرینی در تولید فضاهای شهری با رویکرد اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
221 - 238
حوزههای تخصصی:
در دوران متأخر، مطالعه انتقادی فضا جایگاه خود را به عنوان بدیلی برای نگاه پوزیتویستی به آن، تثبیت نموده است. بدین سیاق، فضای شهری یک محصول اجتماعی- اقتصادی و بازتابی از کارکردهای سیاسی- اقتصادی جامعه تلقّی می شود که برای شناخت سازوکارهای تولید آن، اقتصاد سیاسی فضا، زبانی گویا خواهد بود. از این منظر، فضای تولیدشده در دوران سرمایه داری متأخر، بخشی از شیوه تولید سرمایه دارانه و کالایی برای رشد اقتصادی، انباشت سرمایه و تولید ارزش اضافی است. بنابراین، با کالاپنداری فضا، دو ارزش استفاده و مبادله بر آن مترتّب شده و نظامِ شهری ای به وجود می آید که فضا را به عاملی در فرآیند ارزش آفرینی بدل می کند. هدف از این مقاله، تبیین مفهوم ارزش در فرایند تولید فضا و شناسایی صور مختلف ارزش های متجلّی در فضا است. همچنین این نوشتار برآنست در پرتو شناخت مفهومی از ارزش، روندها و مجادلاتی که به دنبال تسلّط ارزش های مبتنی بر دارایی و مبادله بر ارزش های استفاده هستند را واکاوی نموده و راهکاری را برای ایجاد موازنه بین انواع ارزش در فضا به دست دهد. روش شناسی این مقاله با ابتنا بر ترکیب هم افزای دو پارادایم تفسیرگرایی (با نگاهی هنجاری و هرمنوتیک) و پسااثبات گرایی (با نگاهی انتقادی) تأکید دارد که بدون دخالت مناسبات اقتصادی-سیاسی، تفسیر واقعیّات اجتماعی ناممکن و یا ناقص است. بدین ترتیب، با بهره گیری از راهبرد قیاسی، فرضیّاتی مطرح و با جستجوی تجلیّات و مصادیق آن در شهر تهران، چارچوبی مفهومی از ارزش آفرینی در فضا ارائه می شود. یافته ها نشان می دهند که ائتلافی از بازیگران حوزه اقتصادی و سیاسی بر سر لزوم سودآوریِ شهر اجماع کرده و آن را به محملی برای تصاحب ارزش مبادله بدل کرده اند؛ حال آنکه فضاهای شهر کالایی عمومی ا ست یعنی برای بهره برداران، ارزش استفاده نیز دارد. در اینصورت، اولویت بخشی به ارزش استفاده یا دستِ کم تعادل بخشی بین ارزش های تولید فضا، تنها مسیر ارتقا کیفیت محیطی و کاهش نابرابری در توسعه فضایی به شمار می رود.
بررسی فضای زندان در حبسیه های خاقانی براساس نظریه هانری لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی در پژوهش حاضر، نحوه بازنمایی فضای زندان در حبسیه های خاقانی است که با هدف شناخت رابطه دیالکیتک سه گانه فضای ادراک شده، فضای تصورشده، و فضای زیست شده براساس نظریه تولید فضای هانری لوفور انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اسناد کتابخانه ای است و یافته ها نشان می دهد که در فضای ادراک شده که مبتنی بر سنت پدیدارشناسی و دیدگاه انتقادی است، شاعر با مواجهه تنانه به درک جدیدی از فضای مادی زندان رسیده، سازوکار پنهان قدرت را باز می شناساند. در فضای تصورشده که مبتنی بر دانش نهادینه شده از سوی گفتمان قدرت است، شاعر به مثابه سوژه به شناختی از فضا می رسد که حاصل اندیشه جبری است. همچنین دسترسی گروه های مختلف به قدرت و نقش آنها در حبس خاقانی آشکار می شود. در فضای زیست شده که مبتنی بر مقاومتی پنهان دربرابر گفتمان قدرت است، شاعر به کمک تخیّل خود و با تکیه بر جهان ممکنات و همچنین با بهره گیری از تعابیر شاعرانه فضایی متفاوت خلق می کند که نسبت مادی با فضای حقیقی زندان ندارد، بلکه صرفاً معنایی آرمانی به آن اضافه می کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است فضای مادی زندان، گفتمان قدرت و شاعر زندانی به مثابه سوژه کنشگر در شکل گیری فضای زندان در حبسیه های خاقانی نقش دارند.
واکاوی مفهوم حق به شهر در بازنمایی های فضایی طرح های توسعه شهری قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
79 - 99
حوزههای تخصصی:
واکاوی مفهوم حق به شهر به خصوص در تولید و بازتولید فضاهای شهری، علاوه بر اینکه ضرورتی برای جامعه جدید است، نیازی اساسی نیز به شمار می رود؛ چرا که بدون قائل شدن این حق برای شهروندان، فضاهایی تولید خواهند شد که بنده قدرت و جریان های سرمایه داری می باشد، اتفاقی که در طرح های توسعه شهری ایران بدون نگاه جدی به شهروندان و با تصمیمات یک طرفه و نخبه گرایانه در حال وقوع است. هدف اصلی واکاوی مفهوم حق به شهر و تبیین جایگاه شهروندان و حقوق اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن ها، در طرح های توسعه شهری قزوین می باشد. در این پژوهش، طرح های توسعه شش گانه شهر تاریخی قزوین که شامل چهار طرح جامع و دو طرح توسعه راهبردی است، به عنوان جامعه و نمونه انتخاب گردیده است. برای گردآوری داده ها، روش مطالعات اسنادی و به منظور تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA2020 به عنوان ابزار تحلیل و مدیریت داده ها، به کار بسته شد. بازنمایی فضایی تاکنون، با رویکردی بیشتر انتزاعی و کالبدی بوده که خود منجر به دامن زدن به قطب بندی شهری و دخل و تصرف بدون مطالعه در منابع پایدار شهری بوده است و نتوانسته حق به شهر را در ابعادی چون احقاق حقوق مالکانه، مشارکت شهروندی، حفظ و ارتقاء کیفیت محیط زیست، ارتقاء جایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان، فراهم نماید. مهم ترین ابعادی که در فرایند تهیه و اجرای بازنمایی فضایی طرح های توسعه در ارتباط با حق به شهر نیازمند توجه است، همه شمولی و احترام به تفاوت های شهری و منطقه ای، توجه به هویت تاریخی، جلوگیری از قطب بندی شهری و توجه به منابع پایدار در شهرها می باشد.
تبیین نقش قوانین و مقررات در تولید فضای شهریِ دوره معاصر، مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
59 - 76
حوزههای تخصصی:
پس ازانقلاب مشروطیت با تأسیس نهاد قانون گذاری، قوانین و مقررات به ابزاری قدرتمند در دست دولت برای تولید فضای شهری، دگرگونی و کنترل آن تبدیل شد. محتوای قوانین وضع شده، متناسب با ویژگی ها و گفتمان حاکم در هر دوره است. اگر قوانین و مقررات در دوره پهلوی اول برای دگرگونی و تغییر فضای شهری وضع شده، در دوره پهلوی دوم برای گردش و مصرف سرمایه در فضای شهری و در دوره جمهوری اسلامی به منظور ایجاد ارزش افزوده از فضا، تأمین مسکن و کنترل فضای شهری به کارگیری می شود. در دوره معاصر، فضای کالبدی شهر زنجان همانند اغلب شهرهای کشور، تحت تأثیر عوامل گوناگون به ویژه قوانین و مقررات، به شدت دگرگون می شود. وضع قوانین بدون توجه به همه ابعاد و اثرات آن ازیک طرف و اتخاذ سیاست های نادرست زمین و مسکن از سوی دیگر منجر به عرضه زمین، مازاد بر نیاز شهر عمدتاً در قالب طرح های آماده سازی زمین می گردد. زمین های قطعه بندی شده کالا وار به چرخه بورس بازی زمین وارد می شود که نتیجه آن رشد قریب به یک میلیون درصدی قیمت زمین طی 35 سال اخیر در شهر زنجان می شود. روش انجام مطالعه توصیفی (پس رویدادی) تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه، مطالعات کتابخانه ای و عکس های هوایی بهره برده شده است. جنبه تحلیلی موضوع در تبیین نتایج اِعمال قوانین بر؛ جنبه های کالبدی شهر، قیمت زمین و مسکن، تشکیل نهادهای متولی توسعه شهر و... قابل ردیابی می باشد.
مسئله مندی غیررسمی بودگی در ایران؛ خشونت ساختاری در تولیدِ فضای پادزیستِ تهیدستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
4 - 23
حوزههای تخصصی:
روند به اصطلاح «توسعهٔ جهانی» در زمانهٔ هم روزگار، همانا تشدید شکاف اجتماعی و ماندگاری فقرگسترده به ویژه در جهانِ جنوب است. این شکاف در افزایش سکونتگاه های فرودستان شهری با جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر و قطبی شدن ثروت نزد یک درصد ثروتمندان جهان بازتاب داشته است. در ایران نیز شاهد رشد چشمگیر باشندگانِ سکونتگاه های فرودست و چندین برابر شدن آن ها در پنجاه سال اخیر (حدود ۲۵ میلیون نفر در بافت های فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی شهری) بوده ایم. رویارویی متداول با این مشکل ازسوی حکومت با فرادستی فرهنگی، برساخت اجتماعیِ منجر به سرکوب و حذف بوده است که با انگِ ننگ، انگلی بودن و جرم خیزی آن، زمینه سازی غیرقانونی بودن اسکان غیررسمی را فراهم کرده است؛ این درواقع خشونتی ساختاری است که زیست فضای برآمده از ارادهٔ خودبنیاد تهیدستان را مغشوش می کند. برنامه ریزان شهری با دانشی برخاسته از قدرت، و در سودای جهانی نوواره، با قواعد و طرح های شهرسازی به برون شدگی نیازمندترین شهروندان از فضای رسمی توسعهٔ شهر و خشونت ساختاری یاری می رسانند. ازاین رو، رهیافت مسئله مندی (پرابلماتیک)، بنیاد دانش کنونی را که خود تولید مسئله می کند به چالش می کشد و چاره جوئی ریشه نگرانه (رادیکال) برای پرداختن به علت برانگیزانندهٔ دیگر علت ها و معلول ها را برای برنامه ریزان سفارش می کند. در این نوشتار مسئله مندی غیررسمی بودگی فضائی در سطوح عام و خاص در ایران به بحث گذاشته می شود تا در پرتو این بینش، کنشِ دگرگونه ای برای رهائی هم میهن های تهیدستمان به بار نشیند. جانمایهٔ این بحث، کنارگذاشتن انگارهٔ توسعهٔ متداول در جهانِ شمال برای زدودن گسل های اجتماعی و باور به حق به شهر در جهانِ جنوب است و سپس، روی آوردن به انگارهٔ توسعه ای به گونه ای دیگر که دربرگیرندهٔ همگان و با تعادل اکولوژیک بر زمینهٔ ایران برای پایداری باشد. برای تحقق این برآیند، فرایندِ حکمروائی شایسته کلیدی است که از نتایج آن، رفع انحصارِ تولید فضا توسط فرادستان و پذیرش تولیدِ زیست فضای فرودستان به همراه توانمندسازی اجتماعات آن ها برای فرارویش به پایداری است.