مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
مصرف انرژی
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
127 - 164
حوزههای تخصصی:
EXTENDED ABSTRACT INTRODUCTIONIn 2019, Iran is ranked sixth among world countries and fifth among Asian countries (including Russia) in terms of CO2 emissions. Therefore, studying the CO2 emission elasticity of the production sectors of this country is significant and important for energy and environmental policymakers. What factors influence changes in CO2 emission elasticities? Which are the stimulants and which are the inhibators? The answers to these questions are useful in reducing and controlling CO2 emissions. In the present study, CO2 emission elasticities of production sectors are calculated, and then, with the aim of identifying CO2 emission elasticity stimuli, the changes in CO2 emission elasticities are broken down into different components. The methodology of this research is based on Input-Output analysis and decomposition analysis. The novelty of this paper is to determine and calculate the components of changes in CO2 emission elasticities using SAD. Guo et al. (2018) have presented a method for calculating CO2 emission elasticities based on the Input-Output analysis.METHODOLOGY Aim of this paper is to investigate the factors affecting CO2 emission elasticities, CO2 emission demand elasticity and CO2 emission production elasticity. In the first step, the elasticities are calculated and in the second step, changes of elasticities are decomposed. In this study, we have used input-output tables published in 2001 and 2011 by the Statistics Center of Iran. Due to the differences in the sector classification of the input-output tables of 2001 and 2011, we match some production sectors and finally take into account the 65 unified sectors. In order to calculate the CO2 emission of each production sector, we first obtain the total consumption of each energy for each year from the Iranian energy balance sheet, and then we allocate each energy consumption to production sectors and single household sector, according to input-output tables and the share of production sectors and the share of the household sector. FINDINGS Findings show that the "Electricity generation, transmission, and distribution" sector has the most elasticity. The "Ghosh inverse matrix" effect is a strong stimulus to the CO2 emission elasticity of the sectors. This result indicates that the change in the share of output i, which is sold to sector j as an intermediate input, is a strong stimulus to increase the elasticity of CO2 emissions. These changes can be due to increased economic activities and the inefficiency of production structure. CONCLUSION "Electricity generation, transmission and distribution" sector should be considered by energy and environmental policy makers due to having the highest amount and changes in CO2 emission elasticity than other sectors. Increasing the share of renewable energy in the energy consumption basket of production sectors, increasing energy efficiency (reducing energy intensity) by replacing new and advanced equipment with old and worn equipment and improving production structure can help reduce the CO2 elasticity and CO2 emission in Iran's production sectors. Finally, due to the high of CO2 emission elasticities in the "Electricity generation, transmission and distribution" sector, future research can focus on this area and suggest solutions to increase production efficiency and energy efficiency. Also, future research can focus on the production structure of production sectors and provide solutions to improve the production structure of Iran's production sectors.
مقایسه تطبیقی برنامه ممیزی انرژی در ساختمان های مسکونی ایران با نمونه های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت ساخت وساز سهم قابل توجهی در مصرف انرژی دارد. ازاین رو، کشورهای پیشرفته در این زمینه به ارائه برنامه راهبردی انرژی با اعمال گواهی های انرژی مورد تأیید شورای ساختمان های سبز به صورت داوطلبانه پرداخته اند. کشور ایران نیز از سال 1380 برنامه ممیزی انرژی خود را با اعمال برچسب انرژی ساختمان به صورت داوطلبانه ارائه کرده است؛ اما متأسفانه این گواهی انرژی نتوانسته است سهم قابل توجهی در نگه داشت انرژی در این صنعت داشته باشد. ازاین رو، در مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی کیفی از طریق اسناد کاوی کتابچه های استاندارد موجود و باهدف شناخت نقاط ضعف برچسب انرژی ساختمان ایران، مقایسه ای بین برنامه راهبردی انرژی شورای ساختمان های سبز و برنامه ممیزی انرژی ایران انجام شد و سه فاکتور صرفه جویی براساس طراحی انسانی، صرفه جویی برای تمامی منابع و چرخه حیات به عنوان اهداف هر دو برنامه مقایسه شدند و چرایی تفاوت های به وجود آمده پیرامون آن ها تحلیل شدند. نتایج این تحلیل ها نشان داد، کاستی هایی درزمینه استانداردسازی صرفه جویی براساس تمام منابع و چرخه حیات در گواهی برچسب انرژی ایران نسبت به گواهی مورد تأیید شورای ساختمان های سبز وجود داشته است. به نحوی که در امتیازبندی برچسب انرژی ایران آموزش به کاربر و صرفه جویی در منابع آبی و راهکارهایی جهت استفاده از منابع جایگزین انرژی مانند انرژی زمین گرمایی و خورشید و باد و سوخت بیوگاز و بازگشت مواد و مصالح ساختمانی به چرخه حیات مواد در نظر گرفته نشده و همچنین حمایت های پشتیبان و تشویق کننده ای مانند معافیت های مالیاتی در این بخش ها وجود نداشته است.
بررسی تاثیر موقعیت قرارگیری ساختمان، نسبت به ساختمانهای مجاور و گذر، بر میزان مصرف انرژی(نمونه موردی : ساختمانهای مسکونی متداول در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۰۹-۱۹۴
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها یکی از ارکان اصلی توسعه کشورها هستند که بخش زیادی از انرژی را مصرف می کنند. سهم این بخش از مصرف انرژی، بطور میانگین، 30-50 درصد می باشد. همچنین در کشور ما بر پایه ترازنامه انرژی سال های اخیر، حدود 33درصد از انرژی تولید شده مربوط به بخش خانگی، تجاری و عمومی می-شود. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر موقعیت قرار گیری ساختمان نسبت به ساختمان های مجاور وگذر، بر میزان مصرف انرژی آن است. محدوده تحقیق، ساختمان های مسکونی4 و 5 طبقه متداول در منطقه 5 شهر تهران و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های سازمانی و میدانی بوده است با انتخاب 6 بلوک مسکونی مشابه و در موقعیت های نورگیری متفاوت، داده های مختلف گردآوری شد. این 6 بلوک از لحاظ مساحت زمین، مساحت زیربنا، تعداد طبقات، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و سایر مشخصات، کاملاً همانند هم بوده و تنها تفاوت آنها، موقعیت قرارگیری آنها در یک گذر است. سپس با استفاده از شبیه سازی در نرم افزار دیزاین بیلدر، میزان مصرف انرژی آنها محاسبه و مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که، میانگین مصرف با دقت 98 درصد، بلوک های شمالی، 7 261 ، بلوک های جنوبی، 11 247 ، کل بلوک ها، 5 254 ، کیلووات ساعت بر متر مربع در سال، یعنی حدود 3 برابر ساختمان ایده آل است. بلوک های شمالی، حدود 5 درصد بیشتر از بلوک های جنوبی، انرژی مصرف می کنند. بلوکی که از 3 جبهه شمال، جنوب و غرب نور می گیرد، حدود 11 درصد ، بیشتر از میانگین و بلوکی که از 2جبهه شمال و جنوب نور می گیرد، حدود 5درصد، کمتراز میانگین، مصرف دارند. بلوکهای شمالی، برچسب انرژی D، بلوکهای جنوبی، به جز بلوک انتهایی که از سه جبهه شمال و جنوب و غرب نور می گیرد، بر چسب انرژی C می گیرند. نتیجه آنکه بلوکهای جنوبی، عموماً عملکرد بهتری در خصوص مصرف انرژی دارند.
تحلیل نقش بازآفرینی شهری بر کاهش مصرف انرژی در کاربری مسکونی (مورد مطالعه: منطقه10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین ه و ه دف: بهینه سازی و کاهش مصرف انرژی، هدفی متعالی در راستای کاهش مخاطرات محیطی و توسعه پایدار شهری است. از این رو، در این پژوهش به نقش بازآفرینی شهری در کاهش مصرف انرژی در کاربری مسکونی منطقه 10 شهرداری تهران پرداخته شده است. روش پژوهش: تحقیق حاضر از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی و از نظر ماهیت و روش، تحقیقی توصیفی_ تحلیلی است. این تحقیق، مشتمل بر تلفیقی از الگوریتم های یادگیری است که به روش کمّی اجرا شده است. جامعه آماری، کلیه ساختمان های مسکونی منطقه ۱۰ شهرداری تهران می باشد. شاخص های ارزیابی مشتمل بر میزان مصرف آب، برق وگاز خانوارها به علاوه ۳۵ شاخص دیگر است که در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی قرار داده شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش فرآیند گوسی با کرنل جنگل تصادفی و روش پرستیرون چند لایه بهره گرفته شده است. همچنین از نرم افزارArc GIS برای تحلیل فضایی واحدهای ساختمانی و نرم افزار Excel برای محاسبات و دسته بندی داده ها استفاده شده است. یافته ها و نتیجه: یافته ها بیانگر آن هستند که با توجه به ضریب همبستگی 42/0و ریشه میانگین مربعات خطا 24/0 میانگین خطای مطلق 19/0، بخش آزمایش برای پارامتر خروجی آب دارای بهترین عملکرد در مدل فرآیند گوسی بوده است و در بخش آزمایش پارامتر برق، ضریب همبستگی 99/0، ریشه میانگین مربعات خطا 001/0 و میانگین خطا مطلق 001/0 در مدل فوق، دارای بهترین عملکرد از بین مدلسازی بوده و همچین در بخش آزمایش مصرف گاز، ضریب همبستگی 47/0، ریشه میانگین مربعات 39/0خطا و خطای مطلق 33/0 دربین مدلها مدل فوق دارای بهترین عملکرده بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد که مقادیر این شاخص درصد قابل قبولی برای تعیین بهترین مدل با توجه به ضریب همبستگی بالاتر و ریشه میانگین مربعات خطا و میانگین خطای مطلق کمتر برای آنالیز حساسیت پارامترهای مستقل قرار دارد.
توسعه اجتماع ابنیه های مسکونی در بهینه سازی مصرف انرژی و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر عملکردهای اقتصادی در اقلیم سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
195-220
حوزههای تخصصی:
امروزه تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر توسعه اجتماع ابنیه های مسکونی در بهینه سازی مصرف انرژی در دسته بندی های اقلیمی به ویژه اقلیم سرد نقش اساسی داشته است. باتوجه به اهمیت روزافزون پایداری و بهینه سازی مصرف انرژی در حوزه تحولات فرهنگی ساخت وساز مسکونی، این مطالعه با بهره گیری از روش تحقیق آزمایشی، داده ها را براساس استانداردهای موجود جمع آوری و تحلیل کرده است. به طورخاص، هدف اصلی این پژوهش، واکاوی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در بهبود عملکرد انرژی بر ابنیه های مسکونی می باشد. نتایج حاکی ازآن است که بهینه سازی مصرف انرژی در ابنیه های مسکونی نه تنها به کاهش هزینه های انرژی کمک می کند، بلکه باعث توسعه کیفیت زندگی و افزایش رضایت مندی ساکنین نیز می شود. این تحقیق نشان می دهد که توجه به ملاحظات اقتصادی و اجتماعی در طراحی و ساخت ابنیه های مسکونی می تواند به توسعه پایدار و ارتقاء نقش زندگی در مناطق سردسیر منجر شود. استفاده از مواد مضاف در بتن برای سازه های پیش ساخته بتنی در اقلیم های سرد می تواند مصرف انرژی ساختمان ها را تا ۲۳درصد کاهش دهد. این بهبود عملکرد جداره خارجی ساختمان موجب کاهش مصرف انرژی و ارتقاء فرهنگ استفاده از انرژی در مناطق سرد می شود. درنتیجه، جستار به بررسی نمونه های موفق از پروژه های ساختمانی در اقلیم های سرد پرداخته و راهکارهای نوین و فناوری های پیشرفته در بهینه سازی مصرف انرژی را معرفی می کند. بررسی این نمونه ها نشان می دهد که استفاده از فناوری های نوین نظیر؛ جداره های بتنی پیش ساخته، عایق بندی پیشرفته، سیستم های گرمایشی کارآمد و بهره گیری از منابع انرژی تجدیدپذیر می تواند به طور قابل توجهی مصرف انرژی را کاهش داده و درعین حال به حفظ محیط زیست و اجتماع فرهنگ ساکنان کمک کند.
ارزیابی جهت گیری حیاط های مرکزی در ساختمان های مسکونی اقلیم گرم و مرطوب ایران از منظر مصرف انرژی و آسایش حرارتی ساکنین (شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
1 - 14
حوزههای تخصصی:
در معماری عصر حاضر سعی بر این است که ساختمان بتواند با توجه به الگوهای طراحی خویش، نیازهای حرارتی ساکنین را با استفاده از حداقل مصرف انرژی تأمین نماید. در این میان ساختمان های سنتی و بومی در اقلیم های مختلف ایران نمونه های بسیار مناسبی برای بررسی الگوهای طراحی بکارگرفته شده در آن ها می باشند. در این جهت، مقاله حاضر، باهدف بررسی نقش جهت گیری حیاط های مرکزی خانه های سنتی در اقلیم گرم و مرطوب ایران، از دیدگاه بهینه سازی مصرف انرژی ساختمان و همچنین ایجاد آسایش حرارتی ساکنین انجام شده است. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات آب و هواشناسی و شبیه سازی رایانه ای به کمک نرم افزار دیزاین بیلدر استفاده شده است. در نهایت نتایج تحقیق نشان داده است؛ استفاده از الگوی حیاط های مرکزی به شکل مستطیلی با هندسه نسبت عرض به طول یک دوم با جهت گیری شرقی غربی توانسته است تا حدود 12 درصد در کاهش مصرف انرژی در ساختمان نقش داشته باشد. همچنین عوامل موثر در آسایش حرارتی همچون؛ دمای و سرعت هوا، دمای تشعشعی را نیز به طور قایل قبولی در آستانه آسایش کاربران قرار دهد و به نوعی هم شرایط ایجاد آسایش حرارتی کاربران در فضا فراهم آید و هم میزان مصرف انرژی ساختمان کاهش یابد.
تحلیلی بر طراحی آتریوم ها در جهت افزایش بهره وری انرژی در اقلیم های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه معماری پایدار، یکی از رایج ترین تکنیک های کاهش مصرف انرژی و ارتقای پایداری، آتریوم ها هستند. آتریوم ها می توانند به طور قابل توجهی بر ابعاد مختلف پایداری از جمله ارتقای عملکرد انرژی یک ساختمان، افزایش تعاملات اجتماعی و بهبود بعد اقتصادی تأثیر بگذارند. علاوه بر ویژگی های مثبت آتریوم ها، در صورت عدم طراحی صحیح، می توانند مشکلات فراوانی نظیر هدررفت انرژی، اتلاف حرارت، افزایش بار حرارتی یا سرمایشی و ... را به وجود آورند. با توجه به رفتارهای متفاوت آتریوم در اقلیم های مختلف در ایران، این مطالعه مطابق با سیستم اقلیم بندی کوپن، با مرور منابع و با روش کیفی به دنبال استخراج مهم ترین شاخص های طراحی آتریوم بوده است. به دلیل گسترده بودن راهبردها مطابق با شاخص های طراحی آتریوم در اقلیم های مختلف، بعد از بررسی مبانی نظری، از طریق مصاحبه با خبرگان در حوزه معماری، طراحی پایدار و انرژی، داده ها جمع آوری و تحلیل محتوای کیفی، شده اند. یافته های پژوهش نشان دهنده اقلیم های خشک، معتدل و قاره ای به عنوان اقلیم های غالب در ایران بوده و هشت شاخص نوع شیشه، نوع اتریوم، ارتفاع، جهت، اندازه و شکل، شکل سقف، هندسه و وضعیت دیواره های اتریوم به عنوان مهم ترین شاخص های طراحی آن استخراج شده اند. در نهایت با ارائه ماتریس های دوبعدی، برای هر شاخص و در هر اقلیم به ارائه راهکارهای طراحی جهت کاهش اثرات منفی احتمالی آتریوم پرداخته است. با ارائه راهکارهای طراحی، نشان داده شد که برای طراحی یک آتریوم در اقلیم مشخص باید شاخص های مختلف به صورت هم زمان، چندبعدی و یکپارچه متناسب با زمینه، در نظر گرفته شوند.
اثرات مصرف انرژی و بخش مالی بر آلودگی محیط ریست مطالعه موردی: ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
172 - 188
حوزههای تخصصی:
بررسی آلودگی محیط زیست و عوامل تاثیر گذار بر آن از مباحث مهم در هر اقتصادی می باشد. هدف اصلی این مقاله بررسی اثرات مصرف فرآورده های نفتی، توسعه مالی و باز بودن اقتصاد بر آلودگی محیط زیست در اقتصاد ایران طی سالهای 1372تا 1401می باشد. در این ارتباط ابتدا منحنی آلودگی محیط زیست کو.نتز (EKC) استخراج و این موضوع مورد بررسی قرار می گیرد. در این ارتباط مدل آلودگی محیط زیست با روش های جدید اقتصاد سنجی نظیر الگوی پویای خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL) و روش جوهانسون – جوسلیوس مورد برازش قرار می گیرد. نتایج وجود رابطه مثبت بین متغیرهای درآمد سرانه و آلودگی محیط زیست را نشان می دهد. بین مربع درآمد سرانه و آلودگی محیط زیست نیز رابطه منفی وجود دارد. لذا فرضیه زیست محیطی کوزنتس در ایران صادق بوده و ایران در قسمت صعودی منحنی EKC قرار دارد. بین مصرف فرآورده های نفتی و آلودگی محیط زیست نیز رابطه مثبت وجود دارد. هر چند بین دو متغیر توسعه مالی و باز بودن اقتصاد با آلودگی محیط زیست هیچ رابطه مشخصی بدست نیامد.
تاثیر مصرف انرژی و فناوری بر پایداری توسعه اقتصادی کشور عراق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انرژی و فناوری به عنوان دو عامل اصلی تولید نقشی برجسته در بهبود و پایداری رشد اقتصادی کشورها ایفا می کنند. امروزه بخش بیشتری از رشد اقتصادی نسبت به گذشته به مصرف بهینه انرژی و فناوری نسبت داده می می شود. آگاهی از تاثیر فناوری، انرژی بر رشد اقتصادی، می تواند باعث شود سیاست گذاران استراتژی های بهینه تری برای ترویج رشد و توسعه اقتصادی پایدار و فراگیر را پیگیری کنند و در بلندمدت رونق اقتصادی، رفاه جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به اهمیت پژوهش و ضرورت مطالعه حاضر، هدف این مطالعه بررسی تاثیر مصرف انرژی و فناوری بر رشد اقتصادی عراق، می باشد.روش شناسی: در مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر مصرف انرژی و فناوری بر رشد اقتصادی عراق طی دوره زمانی 2000 تا 2022 از الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) استفاده شده است.یافته هاو نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که ضریب تاثیر مصرف انرژی بر رشد اقتصادی در عراق 073/0 و میزان آماره T برآوردی نیز 16/2 بوده است. با توجه به این موضوع که قدر مطلق آماره t از مقادیر بحرانی در سطح 95 درصد اطمینان (96/1) بیشتر بوده است، بنابراین می توان بیان کرد که مصرف انرژی تاثیری مثبت و معنادار بر رشد اقتصادی داشته است. نتیجه دیگر نشان داد که ضریب تاثیر شاخص فناوری بر رشد اقتصادی در عراق 129/0 و میزان آماره T برآوردی نیز 34/3 بوده است. با توجه به این موضوع که قدر مطلق آماره t از مقادیر بحرانی در سطح 95 درصد اطمینان (96/1) بیشتر بوده است، بنابراین می توان بیان کرد که شاخص فناوری تاثیری مثبت و معنادار بر رشد اقتصادی داشته است. همچنین میزان ضریب جمله تصحیح خطا برابر با 576/0- از لحاظ آماری معنی دار بوده است و نشان می دهد که در صورتی که شوکی به نرخ رشد اقتصادی در عراق وارد شود در طی هر دوره 576/0 درصد از عدم تعادل در نرخ رشد اقتصادی تعدیل شده و به سمت روند بلندمدت خود نزدیک خواهد شد.
ارزیابی تاثیر تنوع پوشش گیاهی در بام سبز گسترده بر مصرف انرژی ساختمان (نمونه موردی: ساختمان های مسکونی شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به تغییرات آب و هوایی و افزایش روزافزون مصرف انرژی در جهان، نیاز به تغییر رویکردها در مورد مصرف انرژی و افزایش بهره وری از آن روز به روز بیشتر احساس می شود. یکی از راه حل های مطرح شده در سال های اخیر، استفاده از بام های سبز می باشد که به واسطه ی کاهش انتقال حرارت، سایه اندازی و کنترل آلاینده ها، اثرات مثبتی بر مصرف انرژی در ساختمان دارند. عملکرد بام های سبز تحت تاثیر عوامل و فاکتورهای مختلفی قرار دارد که یکی از آن ها نوع پوشش گیاهی است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر انواع پوشش های گیاهی به کاررفته در بام سبز بر میزان مصرف انرژی ساختمان در اقلیم سرد می باشد.روش بررسی: این پژوهش به عنوان یک مطالعه ی توصیفی-تحلیلی می باشد، که، پس از انتخاب یک ساختمان مسکونی یک طبقه در شهر تبریز سه نوع پوشش گیاهی وینکا، فرانکنیا و سدوم انتخاب و در ساختار بام سبز مدل انتخابی اعمال گردید. شبیه سازی های انرژی و ارزیابی رفتار حرارتی این ساختمان با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر (ورژن 7) انجام گرفت.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از پوشش های گیاهی وینکا، فرانکنیا و سدوم در بام سبز ساختمان، به ترتیب مصرف انرژی را به میزان 4.2، 3.9 و 3.8درصد نسبت به ساختمان با بام بدون پوشش گیاهی کاهش می دهد. در مقالات مورد بررسی نیز تاثیر مثبت بام سبز در بهینه سازی انرژی ساختمان ثابت شده است. به نظر می رسد بهره گیری از بام سبز بطور اخص کاشت وینکا نسبت به سایر گونه های شبیه سازی شده در یک بام سز گسترده، به عنوان یک راه حل مناسب برای کاهش مصرف انرژی ساختمان ها باشد. بام سبز در اقلیم شهر تبریز راه حلی عملی و پایدار برای مصرف انرژی در آب و هوای سرد و خشک است و می توان از مزایای بسیار آن در اقلیم این شهر بهره برد.
بررسی عوامل موثر بر کاهش مصرف انرژی شهری برای پایداری کلانشهرهای هوشمند (نمونه موردی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آینده نزدیک، عملکرد خودکار و هوشمند بودن شهرها به عنوان یک نیاز حیاتی برای بهبود رفاه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شهروندان تبدیل خواهد شد. فناآوری های هوشمند شهری، سهم مهمی در توسعه پایدار شهرها دارند و شهرهای هوشمند را به یک واقعیت تبدیل می کنند. در این مفهوم، پایداری انرژی شهرها به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است، و طیف گسترده ای از تحقیقات و چالشها را با خود به همراه داشته است که بسیاری از جنبه های زندگی مردم را تحت تاثیر قرار می دهد. ساختمان ها که یک زیرسیستم شهری را تشکیل می دهند در واقع، ساختمان ها سنگ بنای انتشار دی اکسید کربن در مقیاس جهانی هستند. از این رو تحقیق حاضر به دنبال شناسایی عوامل موثر بر کاهش مصرف انرژی شهری برای پایداری کلانشهرهای هوشمند می باشد. تحقیق حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده، حجم نمونه هم 15 نفر از مدیران شهری، مدیران و اساتید فناوری اطلاعات و ارتباطات است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری (SEM) با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS بدست آمد. نتایج نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر کاهش مصرف انرژی در راستای پایداری شهری را در کلانشهر تبریز مربوط به شاخص کالبدی (PH)، شاخص رضایت و آسایش شهروندان (SA) و ﻣﺪیﺮیﺖ ﻣﺼﺮف اﻧﺮژى و کﺎﻫﺶ ﻣﺼﺮف آن. (CM) به ترتیب با ضرایب استخراج شده بر اساس مدل ساختاری تحقیق 965/0، 960/0 و 902/0 می باشد. بنابراین برای کاهش مصرف انرژی برای پایداری در کلانشهر شهر تبریز بکارگیری روشهای توسعه شهری هوشمند به همراه پیش بینی ساختمانهای هوشمند بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
بهینه سازی ابعاد بازشو در خانه های روستایی مناطق جلگه ای گیلان با رویکرد کاهش مصرف انرژی؛ مطالعه موردی: شهرستان رودسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۵۶-۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس آخرین ترازنامه انرژی در بازه سال های 1392 تا 1400 بخش زیادی از مصرف انرژی در کشور مربوط به ساختمان های مسکونی است که با رشد مصرف 30/27 درصد همراه بوده است؛ اجزای این ساختمان ها تحت تأثیر اقلیم، به اشکال متفاوتی رفتار می کند. در سال های اخیر، رشد ساخت وسازهای نامتعارف در مناطق جلگه ای روستایی شهرستان رودسر موجب بالا رفتن مصرف حامل های انرژی شده است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بهینه نمودن ابعاد بازشو در خانه های این منطقه جهت کاستن از مصرف انرژی است. روش پژوهش: به این منظور، ابتدا نیازسنجی وضع موجود یک نمونه ساختمان متداول مسکونی در این منطقه و سپس بهینه سازی عضو پرمصرف آن خواهد بود. در مسیر پژوهش در اولین گام از نرم افزار Climate Consultant 6.0 برای نیازسنجی طراحی اقلیمی ساختمان و از نرم افزار Expert Choice 11 برای اولویت بندی مؤلفه پرمصرف از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شد. مدل سازی ساختمان موردنظر در نرم افزار Rhino7 و شبیه سازی انرژی آن توسط افزونه های هانی بی و لیدی باگ محیط گرس هاپر انجام شد و درنهایت برای بهینه یابی پارامتریک آن از افزونه اختاپوس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از بهینه سازی تک هدفه شدت مصرف انرژی بنا بوده است و بیانگر این است که بهینه یابی تناسبات پنجره در زون های آشپزخانه و پذیرایی به نسبت سایر زون ها، تأثیر بیشتری در کاهش مصرف انرژی بنا دارد. همچنین بازشوی دارای سایبان جبهه جنوبی زون نشیمن نسبت به بازشوی اتاق جنوبی در همان جبهه، دارای محدودیت کمتری در افزایش تناسبات بازشو است که درمجموع این جبهه شمالی و جنوبی هستند که قابلیت تنوع بیشتری در انتخاب متغیرهای تناسبات پنجره را در طراحی دارا هستند. نتیجه گیری: به طور گزینشی از میان حالت های بهینه ای که شکل متداول تری در اجرا دارند، زون آشپزخانه با اختلاف 58/3 کیلووات ساعت بر مترمربع در سال، نسبت به وضع موجود یافت شد که شاخص WWR آن برای ضلع شمالی، 75/31 و برای ضلع شرقی 42/8 درصد است. از کل مساحت پنجره های به کار رفته در سطوح خارجی بنا، 34 درصد مربوط به جبهه شمالی، 29 درصد جنوبی، 23 درصد شرقی و 14 درصد در جبهه جنوبی، میانگین شرایط بهینه در این بنا بوده است. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از میانگین بهینه یابی زون ها، با کاهش شاخص WWR در ضلع های جنوبی و شمالی زون اتاق شمالی و رساندن آن به ترتیب به 54/16 و 87/2 درصد، می توان شدت مصرف انرژی را به مقدار 52/3 کیلووات ساعت بر مترمربع در سال نسبت به وضع موجود کاهش داد.
کاربرد مدل غیرخطی فازی برای بررسی عوامل موثر بر مصرف و بهره وری انرژی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۲)
145 - 183
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون، منابع انرژی در شکل گیری و رشد فرآیندهای اقتصادی و نیز ضرورت بهره برداری از این منابع بر پایه ملاحظات زیست محیطی و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی، موضوع شناسایی و مطالعه عوامل تاثیرگذار بر مصرف و بهره وری انرژی را برجسته می کند. در مطالعات متعدد با بهره گیری از روش های اقتصادسنجی به بررسی عوامل موثر بر مصرف و بهره وری انرژی پرداخته شده است، این شیوه برآورد نیاز به اطلاعات کامل و قطعی دارد. در حالی که بسیاری از متغیرهای اقتصادی رفتاری نوسانی دارند. همچنین اطلاعات قطعی از عوامل تاثیرگذار بر این متغیرها در دسترس نمی باشد. در این مقاله برای بررسی عوامل موثر بر مصرف و بهره وری انرژی در ایران از مدل خود رگرسیونی انتقال ملایم لاجستیک فازی به دلیل انعطاف پذیری در مدل سازی برای دوره زمانی 1398-1369 استفاده شده است و از نرم افزار متلب برای برآورد توابع عضویت استفاده شده است، نتایج این مطالعه نشان دهنده تاثیر غیر خطی انتشار گازco2 و قیمت گاز به ترتیب بر بهره وری و مصرف انرژی است، براساس این نتایج تاثیرتکنولوژی و ارزش افزوده بخش صنعت بر بهره وری و مصرف انرژی قابل توجه است، به گونه ای که در حد آستانه بالا بیشترین ثاثیر گذاری را دارد. از سوی دیگر نتایج بیانگر تاثیر تقریبا یکسان متغیرهای مستقل بر مصرف انرژی در هر یک از سه حد آستانه مذکور می باشد که مربوط به ویژگی مصرف انرژی است. همچنین قیمت حامل های انرژی در آستانه های بالا بیشترین تاثیر را بر مصرف انرژی دارند
بررسی اثرات چندگانه جانشینی انرژی از توسعه تکنولوژی بر نرخ رشد بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه تکنولوژی که در بخش کشاورزی برای کاهش مصرف انرژی و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای صورت می گیرد، اثرات چندگانه ای بر جانشینی انرژی و درنتیجه بر نرخ رشد شاخص های اقتصادی و محیط زیستی در بخش کشاورزی می گذارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات چندگانه جانشینی انرژی از توسعه تکنولوژی بر نرخ رشد شاخص های اقتصادی – محیط زیستی در بخش کشاورزی ایران با کاربرد تابع هزینه ترانسلوگ است. نتایج نشان داد که در صورت افزایش سطح توسعه تکنولوژی، جانشینی بین سرمایه و انرژی کاهش و درمقابل جانشینی بین نیروی کار و انرژی افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان داد که با کاهش میزان جانشینی بین سرمایه و انرژی، اثرات منفی آن بر اقتصاد و کیفیت محیط زیست قابل توجه است و درمقابل افزایش میزان جانشینی بین نیروی کار و انرژی، اثر مثبتی بر اقتصاد و کیفیت محیط زیست می گذارد که میزان این اثرات با افزایش سطح بالاتر توسعه تکنولوژی بر جانشینی انرژی بیشتر شده است. از نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود که برای کاهش اثرات منفی اقتصادی و محیط زیستی از کاهش موجودی سرمایه لازم است تسهیلاتی برای سرمایه گذاری بیشتر در بخش کشاورزی ایران اختصاص داده شود