مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
زبان دین
منبع:
معرفت سال ۳۱ دی ۱۴۰۱ شماره ۳۰۱
15-26
علوم انسانی نرم افزار هر تمدن است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدئولوژی جهان غرب است. علی رغم نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین سان، لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی را شناسایی، تحلیل و ارزیابی کرد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی چالش های معرفت شناختی «امکان علوم انسانی اسلامی» بپردازد. براساس نتایج به دست آمده، انحصارگرایی معرفتی در علم مدرن، ناواقع گرایی زبان دین، پارادوکسیکال بودن علم اسلامی، تفکیک علم از تکنولوژی از مهم ترین چالش های معرفت شناختی امکان «علوم انسانی اسلامی» است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم جهت اسلامی سازی علوم انسانی، ازجمله مبانی معرفت شناختی، نه تنها به همه چالش های یادشده پاسخ داده اند؛ بلکه با تأکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارائه نمونه های عینی علوم انسانی اسلامی نیز نشان داده اند.
بینامتنیت و مساله زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله ی اصلی مقاله ی پیش رو این است که آیا نظریه ی بینامتنیت- در شکل و روایت کلاسیک اش، یعنی آنچنان که ژولیا کریستوا، واضع لفظ بینامتنیت، آن را روایت و صورتبندی کرده است- می تواند در حکم یک روش برای فهم معنای زبان و متون دینی به کار آید؟ و اینکه با به کارگیری بینامتنیت می توان به یک معنای واحد، کامل و نهایی رسید؟ و به فرض حصول معنا، وضعیت عینیت فهم زبان دین و متون دینی چگونه خواهد بود؟ ضمناً به این پرسش نیز پاسخ داده ایم که با تأکید بر ویژگی بینامتنی متون، همچون پویایی و فرآوری مداوم متون، در جریان بینامتنیت، معنای متن می تواند همان مقصود نویسنده ی متن باشد؟ کریستوا بر دو مؤلفه سوژه و زبان در کنار ساختار، برای حصول معنا تأکید دارد با تکیه بر این دو مؤلفه ی مهم کریستوایی که اساس شکل گیری بینامتنیت را تشکیل می دهد بحث در دو محور بررسی می شود.1. با در نظر گرفتن این نکته که معنا حاصل همکاری و پیوند زبان و سوژه است، عینیت فهم معنای گزاره های دینی و اساساً زبان دین در دو شکل مکتوب و گفتاری آن به چه نحو خواهد بود؟2. بینامتنیت امکان روشی برای فهم معنای زبان دین را فراهم خواهد کرد؟ که درنتیجه درخواهیم یافت کاربست بینامتنیت در وادی زبان دین به موجب پویایی زبان و سوژه ی سخن گو کریستوایی امکان حصول یک معنای واحد را نخواهد داشت و با توجه به این نتیجه عینیت فهم معنای زبان دینی فرضیه ای نادرست است و بینامتنیت در قامت یک روش برای حصول معنا به کار نخواهد آمد. شماره ی مقاله: ۱
بررسی و نقد نظریه سوین برن درباره معناداری گزاره های الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
501 - 509
مسئله ما در این مقاله از مهم ترین مسائل فلسفه دین معاصر است؛ آیا جملات و گزاره هایی که در کتاب های ادیان و مذاهب به کار رفته اند، همان معنای زبان عادی و عرفی را دارند یا معنای خاص و جدیدی دارند. در دوره جدید با پیدایش تفکر پوزیتیویستی تلقی جدیدی از این مسئله به وجود آمد که به بی معنایی زبان دین معروف شد. ریچارد سوین برن از جمله فیلسوفان دین معاصر، معتقد است گزاره های الهیاتی، همان معنای زبان عادی را دارند. وی ضمن نقد نگاه پوزیتیویستی، دیدگاه خود را بر انسجام منطقی مبتنی می کند. در این مقاله نظریه انسجام منطقی سوین برن را بررسی و نقد می کنیم و به این نتیجه می رسیم که اساساً بحث معناداری و بی معنایی زبان دین به ویژه از منظر پوزیتیویستی، بحث فهم و عدم فهم است و ارتباطی به انسجام منطقی ندارد؛ به عبارت دیگر در نگاه پوزیتیویست ها ادعا این است که نمی توان فهم محصلی از مفاد گزاره هایی دینی داشت و بنابراین در جایی که فهمی در کار نیست، طبعاً بحث از انسجام مطرح نمی شود. البته در اینجا قصد دفاع از رویکرد پوزیتیویستی نداریم، بلکه ادعا می کنیم که با نظریه انسجام منطقی نمی توان نظریه بی معنایی را جواب داد.
معناداری صفات الهی در کلام معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا حقیقتی است که پس از ادراک مراتب یا ظهور واقعیت در ذهن شخص محقق شده و به مخاطب منتقل می شود. معناداری گزاره های کلامی و به ویژه صفات الهی از مهم ترین مباحثی است که شالوده هر نظام دینی را تشکیل داده و به دلیل متعالی بودن خداوند و نفی تشبیه او به مخلوق، محل نزاع فیلسوفان دین و متکلمان بوده است. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی نظر معتزله که از عقل گراترین متکلمان اسلامی هستند، کنکاش شده است. ازنظر آنان با ملاک مطابقت گزاره ها با واقعیت، شناخت مراد خداوند بعداز شناخت صفات خدا حاصل می شود. القای پیام های هدایت گرانه وحی برای عموم مردم است و از این رو، فهم مراد خداوند و صفات الهی میسر شناخته شده است. آن ها معناشناسی صفات ذاتی خداوند را با نظرات مختلفی مانند احوال، نیابت ذات از صفات و معنای سلبی تبیین کردند که هرکدام از این نظرات معرفتی برای انسان حاصل نمی کنند. همچنین، تعارض های متون دینی، از جمله صفات خبری را که حاکی از لوازم جسمانیت در خداوند است، با استفاده از تأویل، استعاره و مجاز، توجه به مباحث لغوی و استناد به قرائات شاذ برطرف ساختند که در پاره ای از موارد از ظاهر قرآن غفلت شده است.
شأن شناختی قصص قرآن در زبانِ دین، از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
49 - 64
حوزههای تخصصی:
از منظر ناشناخت گرایان گزاره های دینی توصیف گر حقایق معنوی و واقعیات عینی نیستند و در برخی آراء معنادار هم تلقی نمی شوند. در این نگرش داستان های دینی نیز اشاره ای به واقعیت ندارند؛ بلکه به مقاصد دیگری بیان شده اند. در این راستا توجه به جنبه های عملی گزاره های دینی اهمیت بیشتری دارد. عمده متفکران اسلامی مانند علامه طباطبایی معتقد به شأن شناختی زبان دین هستند. از منظر علامه طباطبایی تمام گزاره های دینی، معنادار و حقیقی قلمداد می شوند و قصص قرآن نیز از جمله گزاره های تاریخی هستند که به عنوان اِخبار از حقایق گذشته یا تمثیل از نوع حقیقی بیان شده اند. این نوشتار با روش توصیفی_ تحلیلی به یک سؤال اصلی پاسخ می دهد: از منظر علامه طباطبایی قصص قرآنی دارای چه شأنی در زبان دین است؟ جهت پاسخ به این سؤال اصلی، پس از بررسی شأن شناختی زبان دین از منظر متفکران اسلامی و غربی به نظرات علامه طباطبایی پیرامون زبان دین در قصص قرآنی پرداخته می-شود.
زبان قصص قرآن در اندیشه آیت الله جوادی آملی با رویکرد انتقادی به نگرش کارکردگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
214 - 237
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل بحث برانگیز درحوزه زبان دین و قرآن، واقع نمایی/ ناواقع نمایی زبان قصص قرآن است. ناواقع نمایی زبان قصص قرآن توسط برخی نواندیشان از جمله محمد احمدخلف الله طرح گردیده است. در این مقاله باروش تحلیلی-توصیفی ضمن اشاره به رویکرد ناواقع نما به زبان دین و گزاره های تاریخی متون دینی در جهان غرب به تبیین دیدگاه محمداحمدخلف الله پرداخته و سپس با تکیه بر آراء تفسیری آیت الله جوادی آملی این دیدگاه مورد ارزیابی قرارگرفته است. یافته های تحقیق بر آن است که دیدگاه خلف الله در تنافی با ادله عقلی مانند برهان اعجاز(در دوری از اختلاف و تناقض) و همچنین در تعارض با صریحِ برخی آیات قرآن، می باشد. مضاف بر اینکه قصصِ قرآن در لسانِ قرآن متصف به برخی اوصافِ سلبی و ثبوتی هستند(مانند وصفِ حق) که نافیِ مدعای خلف الله در ناواقع نمایی قصص قرآن و ظهورِ در واقع نمایی آنها دارند.
زبان قرآن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۵
25 - 44
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل مطرح در حوزه زبان دین و قرآن، معناداری، معرفت بخشی و واقع نمایی گزاره های قرآنی است. این مباحث ابتدا در خصوص متون مقدس یهودی مسیحی طرح گردید، سپس دامنه آن توسط برخی روشنفکران معاصر به زبان قرآن کشانده شد. آیت الله جوادی آملی، از جمله مفسران معاصری است که در صدد پاسخ به پرسش های نوپدید در خصوص زبان قرآن برآمد. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی با اشاره به برخی زمینه های چالش برانگیز زبان دین در جهان غرب، به تبیین دیدگاه آیت الله جوادی آملی پیرامون زبان قرآن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بر خلاف ادعاهایی که زبان دین و قرآن را فاقد معنا و معرفت افزایی می دانند، در نگاه آیت الله جوادی آملی، زبان دین و قرآن بر اساس ادله برون دینی مانند: برهان حق، برهان هدایت، نارسایی معیار تحقیق پذیری و ادله درون دینی: مانند اوصاف سلبی و ثبوتی قرآن، اهداف قرآن و روش قرآن در بیان معارف و قصص، روایت ثقلین، معنادار، معرفت بخش و واقع نما می باشد.
بررسی چالش های دین شناختی درباره امکان تولید علوم انسانی اسلامی براساس دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی نرم افزار هر تمدنی است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدئولوژی جهان غرب است. با وجود نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین روی، لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی شناسایی، تحلیل و ارزیابی گردد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، چالش های دین شناختی امکان علوم انسانی اسلامی را بررسی کند. گرایش به دین حداقلی یا به تعبیر دیگر سکولاریسم و ادعای عدم کفایت داده های متون دینی برای تولید علم از مهم ترین چالش های دین شناختی امکان علوم انسانی اسلامی است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم برای اسلامی سازی علوم انسانی، از جمله مبانی دین شناختی، هم به این چالش های یادشده پاسخ گفته و هم با تأکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارائه نمونه های عینی علوم انسانی اسلامی نشان داده است.
وجوب النظر و زبان احادیث اعتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
111 - 129
حوزههای تخصصی:
نظریات مطرح در زمینه زبان احادیث اعتقادی نفیاً و اثباتاً در برخی دیدگاههای کلامی اثرگذار است؛ از نگاه پیروان دیدگاه «وجوب النظر»، تنها راه فراگیر دستیابی به علم تفصیلی نسبت به امور معقول، قیاس منطقی است؛ لذا توحید، بهعنوان مهمترین اصل اعتقادی، و نیز برخی دیگر از موضوعات اعتقادی که از امور معقول به شمار می آیند، در بیان ادله اثباتی خود به زبان قیاس منطقی متکی هستند. این پژوهش با روش کتابخانه ای ضمن تحلیل و نقد ادله دیدگاه وجوب النظر، به صحت سنجی این دیدگاه پرداخته و با نقد آماری، نقلی و برهانی وجوب النظر نشان داده است که اولاً ادله عقلی دیدگاه وجوب النظر، به معنی تحصیل علم از راه استدلال عقلی و برهان، مخدوش است؛ ثانیاً استناد به مدلول آن دسته از آیات و روایات که به نوعی به وجوب النظر اشعار دارند، در اثبات نظریه وجوب النظر ناتمام است؛ ثالثاً بررسی احادیث کتاب شریف کافی نشان می دهد که این ادعا که زبان احادیث اعتقادی، زبان استدلال و برهان است، فاقد اعتبار بوده با دقت در روایات اعتقادی بدست می آید که علیرغم بهره گیری معصومین از زبان برهان، زبان رایج مورد استفاده در احادیث اعتقادی قیاس منطقی نیست، بلکه زبان تحلیل، وصف و إخبار است.
الهیات سلبی در حوزه معرفت شناختی صفات الهی در اندیشه ابن میمون یهودی و دکتر صادقی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تقریر، مقایسه و ارزیابی الهیات سلبی در حوزه معرفت شناختی صفات الهی در اندیشه موسى بن میمون(متولد 530 ق/ 1135 م)، الهی دان برجسته یهودی و آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی(۱۳۰۵-۱۳۹۰ ش)، قرآن پژوه معاصر بود. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل عقلانی این دو دیدگاه پرداخته است. یافته ها: به باور این دو شخصیت، نه تنها صفات ثبوتی ذاتی الهی، بلکه حتی وجود الهی نیز بیانگر معنای سلبی است و محذور تشبیه، برهان مشترک آنان در نقد الهیات ایجابی است. نتیجه گیری: «خلط میان مفهوم و مصداق»، «یکسان انگاری شناخت ماهوی و غیر ماهوی»، «تفسیر ناصحیح دو آموزه قرآنیِ همراهی حمد با تسبیح و تنزیه ذات الهی از توصیف غیر مخلصان» و «فقدان تصویر صحیح از الهیات ایجابی عینیت»، مهم ترین آسیبهای معرفت شناختی و هستی شناختی این دو دیدگاه است.
نهضت ترجمه و بازتاب آن در معادشناسی سینوی
منبع:
کلام حکمت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
9 - 26
حوزههای تخصصی:
یکی از سرنوشت ساز ترین دوره های تاریخی دوره ای است متون مختلف علمی دیگر ملل با ترجمه وارد قلمرو اسلامی شد. این دوره که به دوره نهضت ترجمه معروف است تأثیر بسزایی در نظریات فیلسوفان بزرگی مانند ابن سینا داشت. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و با شیوه گردآوری کتابخانه ای انجام شد افزون بر تبیین نهضت ترجمه، تأثیر این دوره در معادشناسی ابن سینا ازنظر ساختاری و محتوایی بررسی گردید. همچنین نقش نهضت ترجمه در نوآوری های ابن سینا در معاد و ملزومات آن نیز بررسی و مطالعه شد. نتایج نشان داد ابن سینا با مطالعه کتاب های ارسطو و سایر یونانیان به تفوقات فراوانی به ویژه در حوزه معادشناسی دست یافت. وی از سویی با اثبات عقلی معاد روحانی و تطابق آن با آیات و روایات، گام اساسی برای فلسفی سازی اعتقادات برداشت و ازطر ف دیگر با تردید در اثبات عقلی جسمانیت معاد به مواجهه با نظریات متکلمین معاصرش پرداخت و توانست بر دیدگاه های آنان غالب شود. ابن سینا با بهره مندی از نظریات فلاسفه یونان و همسان سازی آن با آموزه های وحیانی به ویژه در مسئله معاد روحانی و جسمانی، نوآوری های فراوانی را در حوزه معاد ایجاد کرد.