مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
توسعه نیافتگی
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
787 - 806
حوزههای تخصصی:
طرح غرب زدگی رضا داوری اردکانی راه برون رفت از توسعه نیافتگی را پیمودن مسیر توسعه می داند. توسعه نیافتگی گرچه عارضه ای است که از ناحیۀ تجدد گریبان گیر کشورهای غرب زده شده است، لیکن برای رهایی از آن چاره ای جز تن دادن به توسعه نیست. محمدتقی طباطبایی دیدگاه منتقدان داوری مبنی بر «گسست نظری» را صورت بندی و سپس رد می کند و معتقد است که در این نظریه تنها سطح بحث از فلسفه به روشنفکری منتقل شده است. این پژوهش ضمن تأکید بر بی پاسخ ماندن مسئله در سطح فلسفی و بازتعریف آن با عنوان «فروبستگی توسعه» می کوشد که با کاوش در اندیشۀ داوری راه برون رفتی برای آن پیشنهاد کند. به این منظور، نخست ویژگی های توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی و هم چنین شرایط مشارکت در عالم علم از آثار داوری گرداوری و جمع بندی می شود. سپس به روش تحلیلی و برپایۀ رهنمود داوری مبنی بر امکان راهی میان رد و قبول علوم انسانی و اجتماعی، تلاش می شود که با رعایت شرایط تعریف شدۀ داوری برای گذار از توسعه و با استفاده از مفاهیم و نظریه های فلسفه و متافیزیک علم، راهی برای گشودن فروبستگی توسعه ارائه گردد.
نقش عوامل موثر بر توسعه اقتصادی در استان لرستان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله عوامل موثر بر توسعه اقتصادی در استان لرستان مورد بررسی قرار گرفته و 11 عامل که به نظر می رسید با توسعه اقتصادی لرستان مرتبط می باشند، به عنوان ابعاد موضوع مطرح گردید. پس از آن به جمع آوری اطلاعات و شناسایی جنبه های مختلف موضوع از طریق مصاحبه با کارشناسان مختلف و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. توسعه اقتصادی عبارت فراگردی است که درآمد سرانه واقعی یک کشور طی یک دوره بلند مدت افزایش می یابد. بطور کلی توسعه اقتصادی یک فراگرد و شامل عملکرد نیروهای به هم پیوسته ای است که به صورت مستمر با یکدیگر در ارتباطند. براساس فهرست وسیعی از انواع شاخص های اقتصادی، استان لرستان از نظر اقتصادی در بین استانهای کشور و در مجموع در اقتصاد ملی از موقعیت ضعیفی برخوردار است. با وجود منابع غنی طبیعی، تنوع آب و هوایی، آب فراوان، دشت های وسیع، معادن متنوع، نیروی کار جوان و فراوان و سرشار از قابلیت های گردشگری و ... این استان نتوانسته است به تناسب توانمندی ها و فرصت های خود از اقتصاد ملی سهم مناسبی کسب کند. نوسانات در نرخ رشد بخشهای مختلف اقتصاد استان، وضعیت توسعه یافتگی این استان را بسیار نامناسبتر جلوه گر می کند. تفکر علمی و توسعه اقتصادی، توسعه اقتصادی و برنامه ریزی، توسعه اقتصادی و تکمیل اقتصادهای پیشرفته صنعتی، بهره برداری از تنوع آب و هوایی، فرهنگ ها و آداب و رسوم، بهره برداری از تنوع طبیعی تولیدات، بهره برداری از میراث فرهنگی و سوابق تاریخی، توسعه بخش خدمات، همگرایی در تعریف صورت مساله و مفاهیم پایه، اعتماد عمومی به دولت و قوه قضائیه، اصلاح فرهنگ اقتصادی، اقتدار دولت برای رشد و هدایت بخش خصوصی، اصلاح نهادهای پولی و مالی، اصلاح نظام مالیاتی، تامین اجتماعی و ضرورت یارانه ها، وجه بیشتر به ماهیت طرح های سرمایه گذاری، دموکراسی و توسعه اقتصادی، از مهمترین راهکارها و لوازم توسعه اقتصادی در استان لرستان می باشد.
افراط گرایی و توسعه نیافتگی: بهره گیری از توسعه پایدار به عنوان راهکار مقابله با افراط گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
203 - 230
حوزههای تخصصی:
امروزه افراط گرایی و انواع اقدامات خشونت آمیز مبتنی بر عقاید افراط گرایانه، به یکی از چالش برانگیزترین تهدیدها برای صلح و امنیت بین المللی تبدیل شده است. مبارزه با این پدیده از طریق اقدامات واکنشی نتوانسته به شکل مناسبی موفق باشد؛ بنابراین به توصیه نهادهای بین المللی لازمه اقدامات ضد افراط گرایی بهره گیری از یک سیاست جامع است که تمام جوانب و موضوع های مرتبط را پوشش دهد. این سیاست علاوه بر اقدامات مقابله ای باید به اقدامات پیشگیرانه نیز توجه داشته باشد. یکی از مهم ترین کارکردهای اقدامات پیشگیرانه، شناسایی علل و ریشه های شیوع افراط گرایی و گسترش گرایش به سوی آن است. تحقیقات نشان می دهد توسعه نیافتگی و محرومیت از حقوقِ اقتصادی و اجتماعی در کنار سایر علل، به عنوان یکی از دلایل گسترش افراط گرایی شناخته شده است. تمرکز بر روی اهداف توسعه پایدار می تواند به عنوان یک راهکار تکمیلی در سیاست های مقابله با افراط گرایی به کار گرفته شود. ارزیابی صورت گرفته در مقاله حاضر مبین آن است که به منظور بهره گیری از توسعه پایدار در مقابله با افراط گرایی رویکرد جدیدی نسبت به اولویت بندیِ اهداف آن موردنیاز است و لازم است برنامه های توسعه پایدار زیر بیرق سیاست های مقابله با افراط گرایی بازتعریف شوند.
عوامل توسعه نیافتگی نواحی مرزی(مطالعه موردی: شهرستان های مرزی استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
81 - 102
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه ریزی برای توسعه مناطق محروم و غیر برخوردار به علت جایگاه شان در توسعه و امنیت در بسیاری از کشورها ازجمله ایران به ویژه مناطق مرزی کرمانشاه ضرورت تام یافته است.هدف: هدف تحقیق بررسی عوامل توسعه نیافتگی نواحی مرزی در شهرستان های مرزی استان کرمانشاه است.روش شناسی: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد که از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم پ افزار SPSSاستفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبره های محلی در زمینه مطالعات مرزی و مدیران ارشد استان و نواحی مرزی کرمانشاه می باشد، که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 350 نفر از بین آنها انتخاب شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: این تحقیق در شهرستان های مرزی استان کرمانشاه انجام شده است.یافته ها و بحث: نتایج به دست آمده حاکی از این است که مناطق مرزی ازلحاظ برخورداری در وضعیت محروم قرار دارند و همچنین از ظرفیت های این مناطق به نحو درستی استفاده نشده است. علل و ریشه های توسعه نیافتگی استان با توجه به ماهیت و نوع ارتباطشان در چهار دسته بندی کلی «عوامل اجتماعی- فرهنگی »، «عوامل سیاسی ایدئولوژیک و امنیتی»، « جنگ و پیامدهایش» و در نهایت «عوامل مربوط به دولت و مدیریت توسعه» قابل شناسایی هستند.نتیجه گیری: ریشه ای ترین علل وضعیت کنونی استان را می توان در نظام معیشتی عشایری، جنگ تحمیلی، نگرش تاریخی تساوی اقتدار با امنیت و تسلط نگرش ایدئولوژیک به جای شایسته سالاری در انتصابات و مهمتر از همه وجود انواع «اختلالهای ارتباطی» در سطوح مختلف در استان جستجو کرد. تعدادی از عوامل از جمله نظام معیشتی، جنگ تحمیلی و بینش تساوی اقتدار با امنیت هر چند آثارشان کاملاً از بین نرفته اما اکنون خود آن ها به عنوان عامل تداوم اثرات، دیگر نقش جدی و موضوعیتی ندارند. اما بقیه عوامل یاد شده، بویژه انواع اختلال های ارتباطی در سطوح مختلف همچنان نقش بازی می کنند.
شناسایی و تحلیل پیشران های فرهنگی مؤثر در توسعه استان خراسان جنوبی با تأکید بر مؤلفه های فرهنگ عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
پیشرفت و توسعه، حاصل یک نگرش خاص به عالم است و بدون ایجاد این نگرش خاص، پیشرفت و ترقی ممکن نیست و این نگرش خاص بیانگر لزوم وجود یک «فرهنگ مناسب» برای توسعه است؛ بنابراین عامل فرهنگ از جایگاه ویژه ای در توسعه برخوردار است و بی توجهی یا کم توجهی به آن، تمام برنامه های توسعه را با ناکامی مواجه خواهد ساخت؛ از این رو، مهم ترین هدف پژوهش حاضر عبارت است از شناخت، ارزیابی و سنجش مؤلفه ها و خصیصه های فرهنگی مؤثر در توسعه خراسان جنوبی که در فرایند توسعه، به آن توجه نشده است. پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات، روش های اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی است و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و داده ها از نرم افزار spss و آزمون های آماری استفاده شد. به این منظور240 پرسشنامه بین افراد و نخبگان استان خراسان جنوبی توزیع شده است. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که مهم ترین خصیصه های فرهنگی موافق توسعه در استان، به ترتیب اولویت عبارت اند از: سابقه تعلیم وتربیت و آموزش در عرصه فرهنگ عمومی، روحیه مسامحه و مدارا، مسئولیت پذیری بالای مردم، روحیه جمعی، تعهد و وجدان کاری، رعایت حقوق شهروندی، ولایت مداری و مهم ترین خصیصه هایی که به عنوان مانع در برابر توسعه عمل می کنند به ترتیب اولویت عبارت اند از: تعصبات مکانی مردم، علاقه مردم به مدیران غیربومی، محافظه کاربودن، قناعت پیشگی، بومی گرایی، روحیه قانون گریزی، نداشتن دانش و آگاهی سیاسی مردم. در پایان برای بررسی سطح بهره برداری خصیصه های فرهنگی به منظور توسعه استان از آزمون t تک گروهی استفاده شد و این نتیجه استنباط شد که سطح بهره برداری از خصیصه های فرهنگی در استان خراسان جنوبی در جهت توسعه، در سطح متوسط است و در سطح بالا و مطلوب نیست.
تحلیل ساختارهای جامعه ی ایران؛ در دوران معاصر
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
243 - 270
حوزههای تخصصی:
پژوهش مزبور یک پژوهش کمی است که با روش پیمایش انجام شده است. در این پژوهش، هدف آن بود تا با رتبه بندی ساختارهای مختلف جامعه ی ایران، و رتبه بندی شاخص های آن ها، اولویت هر کدام را در میزان توسعه نیافتگی جامعه ی ایران نشان دهیم؛ که نتایج ذیل حاصل آمد: مقایسه ی میانگین رتبه ها بر اساس آزمون فریدمن نشان می دهد که مهم ترین شاخص های توسعه نیافتگی از نظر افراد مورد مطالعه، به ترتیب ساختار اجتماعی89/5، ساختار فرهنگی06/5، ساختار جغرافیایی27/3، ساختار اقتصادی09/3، ساختار حقوقی29/2 و ساختار سیاسی40/1 می باشد. همچنین در بین شاخص های ساختار اجتماعی به ترتیب پارتی بازی و رانت خواری83/7، فردگرایی31/6، سنتی و محافظه کار بودن26/6،انتقادناپذیری18/6، بی تفاوت بودن14/6، در بین شاخص های ساختار فرهنگی به ترتیب قوم گرا بودن افراد 96/6، دروغگو، حسود، ریاکار و متملق بودن 64/6، بیگانگی با تاریخ 33/6، در بین شاخص های ساختار جغرافیایی به ترتیب تحریم های خارجی02/4،دخالت بیگانه گان64/3،موقعیت استراتژیک52/3، حملات بیگانه گان49/3، در بین شاخص های ساختار اقتصادی به ترتیب عدم رشد فن آوری و پیشرفت صنعتی18/5، عدم تحصیلات عمومی رایگان99/4، عدم درآمد کافی34/4، عدم رشد اقتصادی57/3، را در میزان توسعه نیافتگی جامعه ایران ایفاء نموده اند.
تأثیر بسترهای اجتماعی-فرهنگی بر توسعه نیافتگی جامعه هدف کمیته امداد در شرق استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
413 - 430
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر بسترهای اجتماعی-فرهنگی بر توسعه نیافتگی جامعه هدف کمیته امداد در شرق استان هرمزگان انجام گردید.روش: روش پژوهش حاضر از نوع کمی و به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری کلیه مددجویان و افرادی بودند که از کمیته امداد خدمات حمایتی در شهرستان های میناب و رودان و جاسک و سیریک و بشاگرد دریافت می کردند. مجموعاً تعداد کل افراد شاغل در کمیته امداد شرق استان هرمزگان 191 نفر بودند که بر اساس جدول استاندارد مرگان تعداد 123 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها نیز از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS-V23تحلیل شدیافته ها:نتایج نشان داد؛ سنت گرایی بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. نبود فرهنگ ریسک پذیری بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. نهادینگی فرهنگ وابستگی بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. تقدیرگرایی مزمن بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود کمیته امداد زمینه حضور تشکل های غیردولتی توانمندسازی نظیر سمن ها و سازمان های غیردولتی در محیط موردمطالعه را فراهم سازد
مقایسه تطبیقی اهمیت و دلالت مفهوم عمل در اندیشه جواد طباطبایی و رضا داوری اردکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضا داوری اردکانی و جواد طباطبایی دو اندیشمند عمده معاصر هستند که در راه تدوین نظریه ای برای عقب ماندگی ایران در دوران جدید کوشیده اند. هر دو آنها در راه تدوین این نظریه به مسأله عمل و شاخه عملیِ حکمت در تاریخ اندیشه ایرانی توجه ویژه کرده اند و دوره انحطاطی برای ایران قائل شده اند. از دید آنها این دوره انحطاط موجب در خواب ماندن ایرانیان در سپیده دم تجدد و حاضر نبودن آنان در این رخداد مهم شده است. اما برای داوری و طباطبایی جوهره و علت اصلی وقوع این دوره انحطاط عدم توجه به عمل در اندیشه ی اندیشمندان بوده است. این بی توجهی موجب شد راهی را که در غرب برای نیل به تاریخ و آگاهی ملی، و نیز توسعه اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت علمی پیموده شد در ایران طی نشود. تاکنون مقایسه ای میان دیدگاههای این دو متفکر انجام نشده است، مفهوم عمل امکان این مقایسه را فراهم می آورد. نخستین دستاورد پژوهش حاضر نشان دادن این نکته است که دیدگاههای این دو اندیشمند در باب اهمیت و معنای عمل با یکدیگر مشابهت جوهری دارد و این معنا از عمل را باید نقطه مشترک اجزاء ظاهراً پراکنده نظریه هر دو آنها دانست. کشف این مشابهت به فهم آراء اصلی هر دو آنها کمک شایانی می کند. ثانیاً در این بررسی مشخص می کنیم که مفهوم عمل در طول تاریخِ خود دلالت های متفاوتی پیدا کرده و طباطبایی و داوری با تکیه بر معنایی از عمل که به نوبه خود ریشه در تاریخ مابعدالطبیعیِ تفکر دارد به اشتراک اساسی در دیدگاههایشان رسیده اند. همچنین نشان می دهیم که مفاهیم اساسی جهان جدید نظیر تجربه، تاریخ، علم و سیاست ریشه در همین تلقی از مفهوم عمل دارند.
روستائیان و رفتارهای محیط زیستی (مطالعه ای کیفی در باب چگونگی وضعیت جامعه پذیری محیط زیستی در روستاهای غرب گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
264 - 285
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیادی ترین سازوکارهای نهادینه سازی فرهنگ حفاظت از محیط زیست، توسعه آموزه های محیط زیستی از طریق آموزش، پرورش و به طورکلی، جامعه پذیری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت و چگونگی جامعه پذیری محیط زیستی در استان گیلان (روستاهای طوالش) به روش کیفی است. جامعه مطالعاتی این تحقیق شامل 40 نفر از روستائیان و کارشناسان است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مورد مصاحبه نیمه ساخت یافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر قیاسی جهت دار و به واسطه کدگذاری، مقوله بندی و یافتن روابط قاعده مند بین مقولات و مفهوم انجام شد. اعتبار تحقیق به دو شیوه باورپذیر کردن گزینشی و ارزیابی اعتبار به روش ارتباطی حاصل گردید. بر اساس مفهوم «جامعه پذیری محیط زیستی» به عنوان مفهوم اصلی تعدیل یافته مبتنی بر نظریه ارزش های مادی/فرامادی اینگلهارت، 4 مقوله، 6 زیرمقوله و 8 کد استخراج و تحلیل شد. نتایج تحقیق حاکی از وضعیت ضعیف جامعه پذیری محیط زیستی در نواحی روستایی و وجود چالش ها و موانع جدی در این زمینه است. به عبارت دیگر، کارگزاران جامعه پذیری در زمینه جامعه پذیری محیط زیستی روستائیان موفق نبوده اند. گزاره نظری حاصل از مجموع این یافته ها عبارت است از: در نواحی روستایی، تولید فرهنگ حفاظت از محیط زیست تحت لوای ساختار آموزش وپرورش غیررسمی و رسمی مورد اهتمام جدی قرار نگرفته است. همچنین، این وضع بیانگر ناکارآمدی عملکرد آموزشی سایر سازمان ها در این زمینه است که موجب شد تا جامعه روستایی در معرض جامعه پذیری محیط زیستی قرار نگیرد. به طورکلی، نتایج تحقیق حاضر بیانگر توسعه نیافتگی آموزش وپرورش محیط زیستی در روستاها و درنهایت، عدم پرورش شناختی محیط زیستی روستائیان است.
موانع توسعه نیافتگی معدن در استان کردستان؛ زمینه ها، علل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
287 - 313
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل توسعه نیافتگی اقتصادی و صنعتی بخش معدن به عنوان یکی از ظرفیت ها و پتانسیل های توسعه ای در استان کردستان می باشد. چهارچوب مفهومی از مفاهیم توسعه ی اقتصادی و صنعتی ذیل نظریات رشد متوازن نورکس و رشد نامتوازن هیرشمن و نظریات توسعه اقتصادی شومپیتر که توسعه اقتصادی و صنعتی را مبنای رفع توسعه نیافتگی دانسته و بر اهمیت فرآیندی و مستمر و پایداری توسعه تاکید دارند، اتخاذشده است. همچنین از روش نظریه زمینه ای که در پی شرایط زمینه ای، علی، مداخله ای، پیامدها و راهبردهای اتخاذشده، می باشد _ توسعه نیافتگی _، استفاده شده است. روش نمونه گیری، نظری هدفمند بوده و از منطق روش اشباع نظری جهت رسیدن به یافته های حاصل از مصاحبه با ۱۵ نفر از کارشناسان، مدیران و فعالان بخش معدن استفاده گردیده است. نتایج نشان داد که ضعف زیرساخت های صنعتی و ارتباطی استان زمینه ی توسعه نیافتگی بخش معدن را فراهم آورده است. پرهزینه بودن، عدم رغبت سرمایه گذاران، وجود بازار دلالی، بلندمدت بودن سرمایه گذاری و انتقال سرمایه، سرمایه بر بودن فعالیت های معدنی سبب کاهش و کمبود سرمایه گذاری در این بخش شده و همین امر، شرایط علی توسعه نیافتگی را سبب گردیده است. موانع اداری و امنیتی نمودن معادن در بهره برداری از ظرفیت ها و پتانسیل های این بخش به عنوان شرایط مداخله ای در توسعه نیافتگی عمل نموده است. این شرایط، دوقطبی سازی توزیع فعالیت های صنعتی و معدنی در میان شهرستان های استان و معارضت های نهادی و مدنی را فراهم نموده است که پیامدهای توسعه نیافتگی بخش معدن می باشد. در همین راستا، خام فروشی مواد معدنی به عنوان استراتژی و راهبرد جهت فعالیت در این بخش اتخاذ شده است. این راهبرد حاکی از پیامد توسعه نیافتگی و درعین حال بازتولید توسعه نیافتگی استان در بخش معدن می باشد. لذا جهت رفع توسعه نیافتگی این بخش و توسعه اقتصادی_ صنعتی آن پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
تفسیر معناییِ توسعه نیافتگی استان کرمانشاه با تأکید بردیدگاه صاحبانِ شرکت ها وکارگاه های شهرک های صنعتی این استان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
127 - 147
در این مقاله تفسیر معنایی توسعه نیافتگی استان کرمانشاه به عنوان رویکردی تفسیری که ریشه تجربه ی زیسته ی صاحبان حرف و شرکت ها دارد مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق بر این اساس که تفسیر معنایی و روایت های فردی، تجربه ی شخصی افراد، صاحبان مشاغل و دست اندرکاران صنعت این استان بسی فراتر از داده ها و ارقامی که در ترازهای مالی بیان شده است، می تواند بازنماینده ی شرایط اقتصادی و توسعه ی این استان باشد، رویکردی کیفی مبتنی بر نظریه ی بسترمدار یا گراندد تئوری را مورد توجه قرار داده است. در تحقیق حاضر جامعه ی آماری همان صاحبان حِرَف و مشاغل صنعتی شهرک های صنعتی استان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که افراد مورد مصاحبه عوامل بسیاری را همانند روحیه ی غیرصنعتی، مداخله های نهادی و دولتی، فقدان خوشه بندی صنعتی، سیاست های کتاب بسته، عدم تنفیذ تصمیمات، عدم روش دانش بنیان، نبود روحیه ی تکنوکراتیک و فقدان بازی آزاد به عنوان عوامل توسعه نیافتگی صنایع این استان لحاظ کرده اند و در نتیجه در این تحقیق 8 مقوله ی هسته ایی بعنوان عامل توسعه نیافتگی از تفاسیر معنایی این افراد استخراج شده و این افراد همین عوامل را ناشی سوء مدیریت مالی و فقدان رویکرد راهبردی/ مدیریتی مناسب به حساب آورده اند.
تأملی در باب رابطه منش ملی و امر توسعه بر اساس الگوی جامعه شناسی معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
303 - 328
حوزههای تخصصی:
اهداف: بحث درباریه توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی کشورها، پیچیدگی های بسیاری داشته و همواره از سوی متفکران و مکاتب مختلف در تناظر با برداشت ها و رویکردهای خاص، واکاوی شده است. منش ملی نیز از موضوعاتی بوده که برخی از دیرباز با تأمل در باب آن، پیرامون نسبت خلقیات جوامع ملی و نقش آن بر امر توسعه، به ویژه چرایی و چگونگی توسعه نیافتگی، اندیشه ورزی کرده اند. بر اساس این، پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر مبانی و مفاهیم دانش سیاست، به رابطیه میان منش ملی و امر توسعه در اندیشیه متفکران بپردازد. روش مطالعه: این پژوهش با رویکردی تحلیلی و مشخصاً بر مبنای الگوی نظری جامعه-شناسی معرفت، این پرسش را مورد مداقه قرار می دهد که چگونه می توان با کاربست الگوی پیش گفته، پیرامون اندیشیه متفکران در خصوص رابطیه میان منش ملی و امر توسعه تأمل کرد؟ یافته ها: در برابر چنان پرسشی می توان چنین فرضی را مبنا قرار داد که جامعه شناسی معرفت با توجه به بن مایه های نظری و با محوریت قرار دادن ارتباط میان واقعیات اجتماعی (فرهنگ جامعه و ساخت اجتماعی) از یک سو و کنش و اندیشیه افراد از سوی دیگر، می تواند درباریه رابطیه میان منش ملی و امر توسعه به ویژه بحث توسعه نیافتگی، یافته های مفهومی و نظری شایان تأملی را ارائه داده و حتی در مقام الگویی فرانظری، موجب تشکیک در صحت بسیاری از نظریات توسعه مبتنی بر منش ملی شود. نتایج: با تأکید بر اینکه شناخت متفکرین و کنش های نظری هیچ اندیشمندی در خلأ به وجود نیامده است، می توان چنین نتیجه گرفت که در تئوری های مربوط به پیوند منش ملی و توسعه، هرچه از ارائیه استدلالات مبتنی بر عناصر ذاتی ملت ها و همچنین منافع استعماری دولت های متبوعیه برخی اندیشمندان فاصله گرفته و بر دلایل هویتی، تاریخی، اجتماعی و ساختاری تمرکز شود، به همان نسبت، یافته های واقع بینانه تری در خصوص ویژگی های اخلاقی ملت ها عرضه خواهد شد و بالعکس.