مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنان خانه دار


۴۱.

مطالعه ی کیفی چالش ها و موانع تحقق شهروندی خانوادگی در بین زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان خانه دار کار بدون دستمزد نابرابری جنسیتی شهروندی خانوادگی نظریه ی داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۳
کارخانگی از دیرباز تاکنون با زنان همراه بوده و به دلیل بی مزد بودن آن موردتوجه تمامی اقشار جامعه و حتی خود زنان نیز نبوده و در آمارهای اقتصادی کشورها، ارزش مادی آن محاسبه نشده است. در این پژوهش، شهروندی خانوادگی، شیوه ای برای به رسمیت شناختن گروه های بااهمیتی همچون مادران و زنان بدون کارمزدی است. در این پژوهش با روش کیفی و با استراتژی نظریه ی داده بنیاد و به شیوه ی نمونه-گیری هدفمند به مصاحبه ی عمیق با 25 زن، 20 تا 60 ساله شهر قم، پرداخته شده است. طبق یافته های پژوهش، مهم ترین مسئله ای که زنان با آن روبرو بوده اند، ساختارهای اقتصادی و سیاسی مردانه بوده و دلایل آن را می توان در عدم حمایت نهادی از زنان خانه دار، چالش های اقتصادی نهادی و فردی، پیشگیری از بازاری شدن روابط اعضای خانواده، ساختارهای اقتصادی رسمی مردمحور، ساختارهای سیاسی مردانه و تبعیض جنسیتی در بازار کار جستجو کرد.به نظر میرسد زنان خانه دار باید به تربیت و پرورش نسلی اهتمام ورزند که بتواند باورها و عقاید ناصحیح اجتماعی همچون اختصاص خانه داری به زنان آن هم به عنوان فعالیتی بی ارزش و راحت و آسان، را به تدریج کنار گذارند و در این چارچوب، آنان به عنوان مادر میتوانند به فرزندان خود چه دختر و چه پسر بیاموزند که مسئولیت حفظ و نگهداری زندگی مشترک تنها بر دوش یک فرد نیست و تمامی اعضای خانواده باید برای آن کوشش نمایند. در این راستا، جامعه نیز با انجام اموری همچون ساخت برنامه هایی در صدا و سیما جهت نشان دادن ارزش فعالیت های زنان خانه دار، ارائه ی بیمه ی عمر و درمان رایگان به زنان خانه دار توسط دولت، بازنگری در الگوی نابرابر تقسیم کار جنسیتی میان زنان و مردان از طریق رسانه های جمعی، قانونی کردن خانه داری به-عنوان یک شغل توسط دولت و مجلس و همچنین تکریم خانه داری بر مبنای تقویت باورها و عقاید دینی می تواند با زنان خانه دار همراهی کند.
۴۲.

بازشناسی مؤلفه های تأثیرگذار معماری بیوفیلیک بر کاهش استرس زنان خانه دار در مجتمع های مسکونی؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های بیوفیلیک مجتمع مسکونی زنان خانه دار استرس شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۳
از دیرباز مسکن برای انسان ها از مهم ترین فضاها برای گذراندن زندگی و تأمین کننده آرامش روحی و سلامت روان آن بوده است. امروزه با رشد روزافزون جمعیت و افزایش تقاضای مسکن در شهر بدون در نظر گرفتن معضلات روان شناختی، توجه کمتری به نقش طراحی ساختمان های مسکونی در سلامت انسان و عوامل استرس زا شده است. در جوامع مدرن و صنعتی به علت داشتن عادت های ماشینی، زندگی انسان مدرن بیش از هر زمان دیگری علاوه بر بعد جسمانی ازلحاظ روحی نیز نیازمند طبیعت بوده است. با توجه به اینکه حضور طبیعت و گیاهان در محیط از عوامل مؤثر در سلامت روان انسان به شمار می رود، طراحی بیوفیلیک برای پاسخ به نیازهای انسان می تواند در برقراری ارتباط انسان با طبیعت در محیط های روزمره زندگی او مؤثر باشد و در بهبود سلامت روان انسان و کاهش استرس زنان در محیط خانه نقش بسزایی را ایفا کند. هدف پژوهش حاضر بازشناسایی تأثیر مؤلفه های معماری بیوفیلیک بر کاهش استرس زنان خانه دار در مجتمع های مسکونی در شهر شیراز بوده است. پژوهش حاضر به دلیل استفاده از روش های کمی و توصیفی به صورت توأمان دارای پارادایم ترکیبی و از حیث هدف، کاربردی است. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی، میدانی و پرسش نامه ای است. به این منظور، 26 مجتمع مسکونی از ده منطقه شهرداری شیراز، به صورت غیراحتمالی هدفمند انتخاب شده است. پرسش نامه توسط زنان خانه دار تکمیل و داده های گردآوری شده از روش های مناسب آماری توسط نرم افزار SPSS، آزمون ANOVA و آمارهای رگرسیون و تعیین سطح معناداری مؤلفه ها موردسنجش قرار گرفته است. طبق داده ها و آزمون های انجام شده، از بین چهارده مؤلفه معرفی شده، عامل پناهگاه با بالاترین امتیاز به مقدار 64/3 درصد و عامل حضور آب با تأثیر 43/3 درصد و محرک های حسی غیرریتمیک با تأثیر 02/3 درصد، بیشترین اثربخشی در کاهش استرس زنان در مجتمع های مسکونی را داشته و ارتباط غیربصری با طبیعت با امتیاز 7/2 درصد کم اثرترین عامل در کاهش استرس زنان در مجتمع های مسکونی بوده است. درمجموع می توان گفت به کارگیری عناصر بیوفیلیک در طراحی مجتمع های مسکونی می تواند منجر کاهش استرس زنان خانه دار شود.
۴۳.

پیش بینی خودتوصیفگری بدن بر اساس ابعاد عزت نفس جنسی زنان خانه دار

کلیدواژه‌ها: عزت نفس جنسی خودتوصیفگری بدن زنان خانه دار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۷۹
ازدواج، مهم ترین تصمیم در زندگی هر فرد است؛ رضایت مندی از ارتباطات جنسی و ذهنیت در ارتباط با بدن نیز اصلی ترین عامل تعیین کننده کیفیت زندگی و سلامت روان شناختی زندگی هر فرد و به تبع زندگی زناشویی نیز می باشد که ﻧﺘیﺠﻪ و کیﻔیﺖ ﭘیﻮﻧﺪ ازدواج را ﻣﺸﺨﺺ می نماید؛ و ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی وﺿﻌیﺘی اﺳﺖ کﻪ زوﺟیﻦ دارای اﺣﺴﺎﺳی ﺷﺨﺼی از ﺷﺎدکﺎﻣی، ﺧﺮﺳﻨﺪی، ﻟﺬت و رﺿﺎیﺖ از زﻧﺪﮔی زﻧﺎﺷﻮیی و راﺑﻄﻪ دوﻧﻔﺮه ﺧﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ. هدف از انجام این پژوهش به منظور پیش بینی خودتوصیفگری بدن بر اساس ابعاد عزت نفس جنسی زنان خانه دار اجرا شد. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول فیدل و تاباکنیک  (۲۰۰۷) که با توجه به تعداد متغیر ها و تعداد خرده مؤلفه آن ها (m) 224 نفر انتخاب شدند. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. برای انجام گردآوری نمونه ی تحقیق، پژوهشگر پرسشنامه های موردنیاز را به صورت آنلاین طراحی و لینک آن در شبکه های اجتماعی (گروه های تلگرام و گروه ه ای واتساپ، اینستاگرام و ایتا) قرار داد تا زنان خانه دار ساکن شهر اصفهان که تمایل ب ه شرکت در این تحقیق را داشتند ب ه سؤالات پژوهش پاسخ دادند. در این پژوهش علاوه بر سؤالات جمعیت شناختی از دو پرسشنامه، پرسشنامه عزت نفس جنسی زنان – فرم کوتاه (SSEI-W-SF) و، پرسشنامه خودتوصیفگری مارش (PSDQ) استفاده شد. پس از جمع آوری داده ها از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. بین عزت نفس جنسی و ابعاد آن با خودتوصیفگری بدن رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، همچنین ابعاد عزت نفس جنسی و قادر به پیش بینی خودتوصیفگری می باشد. لذا توصیه می شود برای بهبود و تقویت عزت نفس جنسی و خودتوصیفگری بدن، برای زنان بالأخص زنان خانه دار، آگاهی ها و آموزش های لازم توسط مشاورین خانواده و روانشناس هایی که در حوزه ورزش و بدن فعالیت دارند، برگزار گردد.
۴۴.

کارآمدی آموزش صبر بر اساس مؤلفه صبر در الگوی اسلامی شادکامی، بر به باشی روان شناختی زنان خانه دار

کلیدواژه‌ها: صبر آموزه های اسلامی به باشی روان شناختی زنان خانه دار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۵
پژوهش حاضر به منظور عرضه الگوی صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی و تعیین کارآمدی آن بر به باشی روان شناختی انجام شد. فرض این پژوهش آن است که آموزش صبر، سبب افزایش به باشی روان شناختی می شود. در این پژوهش مبتنی بر مؤلفه ها و روش های افزایش صبر که بر اساس الگوی شادکامی پسندیده (1395) به دست آمد، برنامه ای نه جلسه ای تدوین شد. طرح این تحقیق به صورت نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. برای این منظور 26 نفر از زنان خانه دار در یکی از سرای محله های منطقه ۲۲ استان تهران از طریق پرسش نامه به باشی روان شناختی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۳ نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بعد از انجام پیش آزمون از هر دو گروه، گروه آزمایشی، ۹ جلسه در کلاس آموزش صبر شرکت کردند و در این مدت گروه کنترل در معرض هیچ آموزشی قرار نگرفت. مقایسه هر دو گروه با استفاده از مدل آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل نشان داد به باشی روان شناختی در گروه آزمایش ارتقا یافته است، در حالی که در نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل افزایشی دیده نشد. افزایش به باشی روان شناختی پس از گذشت 45 روز نیز ماندگار بود. از این رو، مداخله و برنامه آموزشی صبر با تأکید بر آموزه های اسلامی در به باشی روان شناختی زنان مؤثر است. نتیجه اینکه می توان با آموزش صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی، به باشی زنان خانه دار را افزایش داد.
۴۵.

اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: شفقت درمان یکپارچه توحیدی افسردگی زنان خانه دار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان خانه دار شهرستان کرمان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک، در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. آموزش شفقت با رویکرد یکپارچه توحیدی در 10 جلسه 90 دقیقه ای به اعضای گروه آزمایش ارائه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را در طول مدت آزمایش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افسردگی زنان خانه دار مؤثر بوده و باعث کاهش افسردگی در زنان شده است.
۴۶.

تاثیر رسانه ها بر سبک زندگی اسلامی و رفتار خرید مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه ها سبک زندگی اسلامی رفتار خریدمشتری زنان خانه دار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۴۰
هدف پژوهش :رسانه ها  به عنوان یکی از روش های جذب مشتری مطرح است. مشتریان بر اساس نوع سبک زندگی اسلامی به طور فزاینده ای در ارتباط با رسانه ها هستند و با اشتراک تجربیات بر رفتار خرید تأثیرگذارند. نقش اهمیت رسانه ها و کارکرد بازاریابی در تحقیقات تأیید و تأثیر آن بر رفتار خرید تصدیق شده است.روش پژوهش پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است؛ از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی همبستگی است و بصورت پیمایشی انجام شده است؛ زیرا اطلاعات مورد نیاز از وضع موجود نمونه آماری با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق با توجه به موضوع و ماهیت تحقیق روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش تعداد 133 نفر از زنان خانه دار در 4 منطقه شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. بدین صورت که در ابتدا مبتنی بر مرور ادبیات و جمع آوری اطلاعات مفید در زمینه روابط بین متغیرها آغاز می گردد و سپس به بررسی روابط بین متغیرها با استفاده از داده های جمع آوری شده ازپرسشنامه جهت تکمیل فرآیند پرداخته خواهد شد. جهت تحلیل یافته ها از نرم افزار Smartpls, Spss استفاده شده است.یافته ها : تبیین چگونگی دو متغیر بر رفتار خرید مشتری و تأثیر بین آن هاست. درک صحیح و کمی این تأثیرات به زنان خانه دار کمک می کند تا مسیر بازاریابی و تأمین خواسته مشتری را با کمترین خطا بیابند. زیرا  نقش سبک زندگی اسلامی بر رفتار خرید مشتری نیز شامل رضایت، وفاداری و اعتماد مشتری و تصمیم خرید استنتیجه گیری: نتایج نشان داد که رسانه ها بر سبک زندگی اسلامی تاثیر مثبت و معناداری دارند.رسانه ها بر رفتار خرید مشتری  تاثیر مثبت و معناداری دارند و  رسانه ها از طریق  رفتار خرید مشتری بر سبک زندگی اسلامی تاثیر مثبت و معناداری دارند.
۴۷.

آزمون مدلی برای تبیین اضطراب کرونا بر اساس معنای زندگی و سایبرکندریا: نقش واسطه ای سلامت معنوی در بین زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب کرونا سایبرکندریا سلامت معنوی معنای زندگی زنان خانه دار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۴
شیوع بالای بیماری کرونا در جهان باعث شده است تا افراد زیادی از اضطراب ابتلا به آن رنج ببرند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تبیین اضطراب کرونا براساس معنای زندگی و سایبرکندریا با نقش واسطه ای سلامت معنوی در زنان خانه دار انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان خانه دار شهر مشهد بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 200 نفر با روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس معنا در زندگی استگر و همکاران، پرسشنامه سایبرکندریا مک آل روی و شولین، پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران و پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون بود. به منظور تحلیل داده ها از روشهای همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین معنای زندگی با سلامت معنوی رابطه مثبت معنادار و با اضطراب کرونا رابطه منفی معنادار دارد. سایبرکندریا تنها با سلامت معنوی رابطه معناداری دارد. همچنین سلامت معنوی با اضطراب کرونا رابطه منفی معناداری دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سایبرکندریا و سلامت معنوی اثر مستقیم بر اضطراب کرونا دارد. معنای زندگی اثر مستقیم بر سلامت معنوی دارد. در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که سلامت معنوی در رابطه ی بین معنای زندگی و سایبرکندریا با اضطراب کرونا نقش واسطه ای دارد.
۴۸.

تدوین مدل آشفتگی زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی با نقش میانجی تاب آوری در زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشفتگی زناشویی الگوهای ارتباطی تاب آوری زنان خانه دار سبک های دلبستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل آشفتگی زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی با نقش میانجی تاب آوری در زنان خانه دار انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی و با طرح تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان خانه دار گروه مردم نهاد بوستان نرگس اکباتان شهر تهران در سه ماهه ی اول سال 1401 بود که از این بین384 نفر به صورت دردسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی آشفتگی زناشویی، پرسشنامه ی الگوهای ارتباطی، پرسشنامه ی سبک های دلبستگی و مقیاس تاب آوری بود. در نهایت داده ها با روش آماری رگرسیون خطی در متن تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوهای ارتباطی، سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی با آشفتگی زناشویی زنان خانه دار ارتباط مستقیم دارد (01/0>P). همچنین تاب آوری توانست در رابطه بین الگوهای ارتباطی و آشفتگی زناشویی و رابطه سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی با آشفتگی زناشویی زنان خانه دار نقش میانجی گری ایفا کند (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر این امر است که برای کاهش آشفتگی زناشویی در زنان خانه دار، می توان ضمن شناسایی سبک ارتباطی زوج ها و سعی در تغییر سبک های ارتباطی ناسالم، از طریق آموزش و مشاوره و سایر مداخله های مبتنی بر تاب آوری عمل کرد. شماره ی مقاله: ۳
۴۹.

مقایسه اثربخشی آموزش امنیت هیجانی و غنی سازی آن با شفقت به خود بر عزت نفس، دلبستگی و شایستگی اجتماعی - هیجانی در زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش امنیت هیجانی آموزش امنیت هیجانی غنی شده با شفقت به خود عزت نفس دلبستگی شایستگی اجتماعی - هیجانی زنان خانه دار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۶
زمینه: در چارچوب نقش خانه داری، جامعه اغلب از زنان خانه دار انتظار دارد که رفتارهای منفعل، عاطفی، مطیع و فداکارانه داشته باشند. این انتظارات به مرور زمان درونی شده و تأثیرات منفی در سلامت اجتماعی، مهارت های ارتباطی و عزت نفس زنان خانه دار در روابط اجتماعی می گذارد. با این حال، مطالعه ای به بررسی مقایسه ای آموزش امنیت هیجانی و غنی سازی آن با شفقت به خود بر عزت نفس، دلبستگی و شایستگی اجتماعی - هیجانی در زنان خانه دار، نپرداخته است. هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش امنیت هیجانی و غنی سازی آن با شفقت به خود بر عزت نفس، دلبستگی و شایستگی اجتماعی - هیجانی در زنان خانه دار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه به همراه پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان خانه دار شهر مشهد در تابستان سال 1402 بود که از میان آن ها 45 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در سه گروه 15 نفری شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه های آزمایش اول و دوم طی 12 جلسه 90 دقیقه ای به ترتیب تحت آموزش امنیت هیجانی (کترال، 2006) و آموزش امنیت هیجانی غنی شده با شفقت به خود (صالحی، 1402) قرار گرفتند. گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه های عزت نفس (روزنبرگ، 1965)، دلبستگی (کولینز و رید، 1990) و شایستگی اجتماعی- هیجانی (ژو و ای، 2012)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش امنیت هیجانی و آموزش امنیت هیجانی غنی شده با شفقت به خود باعث ارتقاء عزت نفس، دلبستگی و شایستگی اجتماعی - هیجانی در زنان خانه دار شدند (05/0 >p) و آموزش امنیت هیج