مطالب مرتبط با کلیدواژه

موصوف


۱.

مقایسهء صفت در زبان های روسی و فارسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صفت مسند مسندالیه موصوف فعل ربطى فعل گذرا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری رده شناسی زبان
تعداد بازدید : ۲۱۲۹ تعداد دانلود : ۸۴۱
مقالهء حاضر، به تشریح وجه تمایز صفت در زبان روسى و فارسى مى پردازد. در زبان روسى صفت بخاطر داشتن ویژگى هاى جنس، شمار، حالت و پایانهء صرفى، متمایز از صفت در زبان فارسى است. ابتدا در مقاله، صفت در هر دو زبان از لحاظ صرفى و سپس خصوصیات نحوى آن ها مورد بررسى قرار مى گیرد. چگونگى تشخیص صفت از سایر اجزاء کلام در زبان روسى بررسى مى شود. نظرات زبان شناسان مختلف در مورد صفات و انواع تقسیم بندى صفت مورد بحث قرار مى گیرد. در مقاله ویژگى هاى صفت در زبان روسى بیان مى شود. سپس ویژگى هاى یاد شده دربارهء صفت زبان فارسى نیز مطالعه و بررسى مى شود. گاهى در زبان فارسى، فقط نقش نحوى واژه در جمله مى تواند صفت را از قید متمایز سازد. در مقاله، نظرات زبان شناسان مختلف در مورد زیرمجموعهء صفت، در زبان فارسى نیز، بررسى مى گردد. در پایان، نتیجهء تحقیق و بررسى صفات در زبان روسى و فارسى بیان مى شود.
۲.

لزوم توجه به موصوف عدالت در تعریف عدالت

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عدالت انسان جامعه تعریف وضع اجتماعی موصوف

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۳۰۶ تعداد دانلود : ۵۵۳
«عدالت» صفت نیکویی است که موصوفهای متعددی به آن تعلق می گیرند. این موصوفها به سه دسته ی کلی شخص انسانی، وضع اجتماعی و جامعه قابل تقسیم هستند. هر یک از این موصوفها دارای شرایط و ویژگیهای خاصی هستند که بر اساس آنها نمی توان هر تعریفی از عدالت را برای آنها به کار برد. هدف از نگارش این مقاله تبیین این مدعاست که توجه به موصوف عدالت در تعریف عدالت امری ابتدایی و ضروری است و توجه نکردن به این موضوع عدالت را در مقام تبیین، نظریه پردازی و اجرا با ابهامات زیادی مواجه خواهد کرد . برای این منظور نویسنده ابتدا با یک تقسیم بندی کلی به تشریح موصوفهای عدالت می پردازد و سپس با بیان برخی از مهمترین تعریفهای عدالت سعی می کند که با ذکر مثالهایی امکان تعلق یا عدم امکان تعلق هر تعریف را به موصوفهای مختلف بررسی کند..
۳.

تبیین پدیده فراگیر زبانی ((صفت جانشین موصوف)) در چکامه های عصر جاهلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان صفت موصوف همنشینی معنایی شعر عصر جاهلی اقلیم صحرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹۲ تعداد دانلود : ۷۹۴
وقتی اشعار عربی منسوب به روزگاران پیش از اسلام و به ویژه معلّقات را می خوانیم، همواره با یک پدیده فراگیر زبانی برخورد می کنیم که فرایند درک مدلول و مقصود شعر را قدری دچار وقفه می کند. این شگرد زبانی، با حذف موصوف و نشستن صفت یا صفت هایی به جای آن، رخ نموده است.امروزه این پدیده، در برخی کتب مربوط به دانش معانی و بیان، «مجاز مرسل مفرد به علاقه صفت» نام گرفته یا زیر عناوینی چون: «همنشینی معنایی در طرح مجاز» بررسی شده است. به گمان نگارنده بروز چنین عادت زبانی در شعر دوران جاهلی، نه تنها امری سطحی و تصادفی نیست، بلکه رویکردی زبانی است که در محور همنشینی و در راستای بالا بردن ادبیت کلام، تحقق یافته و گزینشی است بلاغی و برآمده از عواطف و روحیات سراینده که با مقتضای حال مخاطب بیابان گرد آن روزگار، تناسبی درخور داشته است. در نوشتار پیش رو، این رویه رایج زبانی، در پیوندی معنادار و بنیادین با اقلیم، فکر و فرهنگ عرب جاهلی و شرایط حاکم بر زندگی ایشان، مورد واکاوی قرار گرفته است. به گواهی پژوهش، فرایند حذف موصوف و انتقال معنای آن به صفت، با ایجاد نوعی ایجاز و بالا بردن قابلیّت تداعی کلام، به پویاسازی ذهن خواننده کمک می کند.
۴.

معمای معرفت بخشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی مدلول اینهمانی موصوف ارزش شناختی تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۴ تعداد دانلود : ۷۵۹
پرسش محوری فرگه در مقاله در باب معنی و مدلول آن است که چگونه می توان تفاوت معرفتزایی جمله هایی به فرم a=a را از a=b توجیه کرد.a=a تحلیلی و پیشین است در حالی که a=b پسین است و ارزش شناختی متفاوتی دارد. نظریه معنی (sense) و مدلول فرگه برای پاسخ به همین پرسش طرح می شود.سنس نحوه رسیدن به یک مدلول است و تفاوت راههای رسیدن به یک مدلول توجیه گر چگونگی معرفتزایی اینهمانیهای تجربی است.در سنت تحلیلی توجیه معرفتزایی نقطه قوت نظریه فرگه محسوب می شود.ما بر آنیم استدلال کنیم که اگر ساختار منطقی پیشنهادی فرگه برای اینهمانیهای تجربی را مفروض گرفته و نظریه معنی و مدلول او را بپذیریم، آنگاه اساسا جایی برای کشف تجربی باقی نمی ماند.کشف تجربی در حالتی معنی پیدا می کند که ساختار منطقی متفاوتی به جمله های مورد بحث فرگه نسبت دهیم و در این صورت دیگر نیازی به نظریه معنی و مدلول نخواهیم داشت.
۵.

بررسی هستی شناسانه روایات حدوث اسماء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسم صفت موصوف دلالت الله معصومین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۴۱۷
پژوهش حاضر ضمن بیان تعریفی مختصر از اسم و صفت، به بیان وجوه دلالت اسماء و صفات خداوند متعال بطور اجمال در مکاتب مختلف پرداخته و به این مسأله توجه داده است که در کلام معصومین علیهم السلام اسماء و صفات خداوند دلالت بر چه چیزی دارند و ضمن دسته بندی این روایات، بر قاعده مهم اسم الله غیره تأکید نموده و با استفاده از آن بیان نموده که دلالت اسماء و صفات الله بر غیر خدا است.
۶.

بازنگری اقسام اقرار به اعتبار ترکیب در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اقرار تجزیه مرکب مقید موصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
بر اساس نظر نویسندگان حقوقی، به تبعیت از حقوق فرانسه، اقرار از لحاظ ترکیب به سه دسته اقرار ساده، اقرار مقید و اقرار مرکب تقسیم می گردد؛ حال آنکه بر اساس پژوهش صورت گرفته اقرار از لحاظ ترکیب به تبعیت از فقه به دو دسته اقرار ساده و اقرار مرکب تقسیم می گردد و اقرار مرکب نیز خود به دو دسته اقرار موصوف و اقرار مقید تقسیم می گردد. بر اساس پژوهش های پیشین، ماده 1282 قانون مدنی ناظر به غیرقابل تجزیه بودن اقرار موصوف و مقید می باشد و ماده 1283 قانون مدنی نیز ناظر به تجزیه پذیری اقرار مرکب است؛ حال آنکه با توجه به پژوهش صورت گرفته، ماده 1282 قانون مدنی ناظر به اصل تجزیه ناپذیری اقرار مرکب است و ماده 1283 قانون مدنی استثنای این اصل و ناظر به تجزیه پذیری اقرار مرکب اعم از موصوف و مقید است که اجزای آن از نظر صدور حکم محکومیت علیه مقر یا حکم برائت به نفع مقر، با یکدیگر منافات دارند. با تفسیر اخیر از مواد 1282 و 1283 قانون مدنی، اصل تجزیه ناپذیری اقرار نیز بهتر تبلور می یابد؛ در حالی که اگر از تفسیر حاصل از پژوهش های پیشین تبعیت شود، چون اقرار مذکور در ماده 1283 چهره استثنایی نخواهد داشت و این ماده ناظر به اقرار مرکب خواهد بود که اصولاً تجزیه پذیر است، اصل تجزیه ناپذیری اقرار از مواد قانون مدنی به دست نمی آید.