مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
رفتارهای پرخطر
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج مخرب جسمی، روانشناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن شفقت ورز و رفتار درمانی دیالکتیک بر نارسایی های شناختی، نقص پردازش های هیجانی و تکانشگری سربازان 18 تا 20 سال دارای رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سربازان 18 تا 20 ساله مراجعه کننده به مرکز درمانی ولیعصر تهران در سال 1399 بودند. فرایند انتخاب نمونه در پژوهش حاضر شامل دو مرحله بود: مرحله اول به شیوه نمونه گیری هدفمند پرسشنامه رفتارهای پرخطر به منظور غربال سربازان مراجعه کننده به مرکز درمانی ولیعصر تهران انجام شد و از میان آنهایی که نمره بالاتر از غربال را کسب کرده بودند به روش هدفمند 50 نفر و براساس تکیمل فرم رضایت شرکت در پژوهش و همچنین معیارهای ورود و خروج 45 نفر (15 نفر گروه آزمایش اول و 15 نفر گروه آزمایش دوم و 15 نفر در گواه) انتخاب و به شیوه تصادفی در 3 گروه تخصص یافتند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نارسایی های شناختی، ناگویی خلقی تورنتو و مقیاس تکانشوری استفاده شد. یافته ها: بررسی مقایسه ی زوجی بین دو گروه درمانی نشان داد که نارسایی های شناختی در دو گروه درمان شفقت (20/7=I-J؛ 01/0>P) و رفتاردرمانی دیالکتیک (66/8=I-J؛ 01/0>P) برخلاف گروه گواه معنی دار (56/1=I-J؛ 05/0<P) بود؛ همچنین بررسی نقص پردازش هیجانی نشانگر آن است که تنها در گروه رفتاردرمانی دیالکتیک (73/12=I-J؛ 01/0>P) معنی دار بود. همچنین بررسی تکانشگری در گرو ه های درمانی نشانگر آن است که تنها درمان شفقت در کاهش تکانشگری اثربخش بود (66/7=I-J؛ 01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد با تمرین های مشفقانه و افزایش هیجان های مثبت خزانه ی رفتاری-فکری فرد گسترش پیدا می کند که می تواند زمینه را برای حل مسئله مناسب و کاهش تعارض های هیجان های درون فردی و بین فردی و در نتیجه کاهش تکانشگری و رفتارهای پرخطر را فراهم ساخت.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر رفتارهای پرخطر و احساس خودارزشمندی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر رفتارهای پرخطر و احساس خودارزشمندی نوجوانان بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. از این رو، جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانانی بود که در سال 1401 به یک مرکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 11 تهران مراجعه کرده بودند و به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر اهرنریچ-می و همکاران (2014) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003) بود. یافته ها: با توجه به مقدار F و سطح معناداری در تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در متغیر رفتارهای پرخطر (55/8 = F و 001/0 = P) و احساس خودارزشمندی (98/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که مداخله به کار رفته در این پژوهش یعنی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر به عنوان متغیر مستقل به طور معناداری باعث وقوع تغییرات در متغیرهای وابسته (رفتارهای پرخطر و احساس خودارزشمندی) شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که برای کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش احساس خودارزشمندی نوجوانان، درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر می تواند مفید واقع شود.
پیش بینی خطرپذیری نوجوانان بر اساس مواجهه آنها با خشونت خانگی در نوجوانان خرمآباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۵
۱۹۷-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان در جهان شاهد خشونت فیزیکی یا تهدید به اعمال آن توسط والدین خود نسبت به یکدیگر هستند. بر اساس مطالعات قبلی مواجهه کودکان و نوجوانان با خشونت خانگی، با گرایش به رفتارهای برون گرایانه و ضداجتماعی و ارتکاب رفتارهای خشونت آمیز مرتبط است. هدف مقاله حاضر پیش بینی خطرپذیری در نوجوانان شهر خرم آباد از طریق مواجهه با خشونت خانگی است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی و تحلیلی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 379 نفر دانش آموز دختر و پسر کلاسهای دهم و یازدهم مقطع متوسطه شهر خرم آباد بود که به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی از دبیرستانهای دو منطقه خرم آباد انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس مواجهه کودک با خشونت خانگی و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی استفاده شد. یافته ها: میزان شیوع مواجهه با خشونت پدر نسبت به مادر 14%، مواجهه با مشاجره والدین 9/35% و خطرپذیری 4/74% بود. بین همه ابعاد مواجهه با خشونت خانگی و خطرپذیری رابطه مثبت وجود داشت. میزان مواجهه با انواع خشونت در دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است. همچنین 18% از واریانس خطرپذیری توسط مواجهه با خشونت خانگی تبیین گردید. بحث: پژوهش حاضر گویای اهمیت مواجهه با خشونت خانگی و تأثیر آن بر افزایش خطرپذیری نوجوانان است.
ارتباط سبک رفتار خانوادگی با رفتارهای پرخطر: با درنظرگرفتن نقش میانجی عاطفه منفی و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۶۹-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار پرخطر، به مجموعه ای از رفتارها اطلاق می شود که سلامت روان و جسمی افراد را به خطر می اندازد. شیوع این گونه رفتارها در دانشجویان ایرانی افزایش پیداکرده است و آسیب های جبران ناپذیر را به دنبال دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط سبک خانوادگی و رفتارهای پرخطر از طریق میانجیگری عاطفه منفی و دشواری در تنظیم هیجان است. روش: این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی-هم بستگی است. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سبک خانوادگی، عاطفه منفی و مثبت، دشواری در تنظیم هیجان و رفتار پرخطر پاسخ دادند. از ضریب هم بستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله ی نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. یافته: نتایج نشان داد که بین سبک خانوادگی، دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای پرخطر ارتباط معنادار وجود دارد. هم چنین، این مدل از برازش مناسبی برخوردار است. به طوری که تنظیم هیجان بین سبک خانوادگی و خرده مقیاس های رفتارهای پرخطر شامل خشونت، تغذیه و مواد نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت در خانواده هایی که از انسجام، درک و ابراز گری کافی برخوردار نیستند، افراد از راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجان مانند رفتارهای پرخطر استفاده می کنند. به همین دلیل، می توان برای پیشگیری از آن آموزش هایی برای افراد آسیب پذیر تدوین شود.
رفتارهای پرخطر اجتماعی در دانش آموزان نوجوان گیلان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۱۷۹-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتارهای پرخطر در هر جامعه ای یکی از عمده ترین عوامل تهدیدکننده نظام سلامت تلقی می شود. ازآنجایی که خطرپذیری نوجوانان نسبت به دیگر گروههای سنی بالاتر است گرایش بیشتری به این نوع رفتارها در آنها دیده می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان شیوع رفتارهای پرخطر اجتماعی در بین دانش آموزان نوجوان استان گیلان بود. روش: این پژوهش به روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 182637 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه استان گیلان در سال 1399 بود که تعداد 384 نفر از آنان به روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده های موردنیاز از مقیاس خطرپذیری زاده محمدی و احمدآبادی (2008) استفاده شد. برای تحلیل داده ها در سطح توصیفی از روشهای آماری فراوانی، نمودار و در سطح استنباطی از آزمونهای ناپارامتری کروسکال والیس و یو من-وایت نی استفاده شد. تمامی عملیات آماری به وسیله نرم افزار SPSS.ver16 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: مصرف سیگار، رفتارهای پرخاشگرانه، مصرف مواد مخدر، رانندگی پرخطر، دوستی با جنس مخالف و رابطه جنسی با جنس مخالف به ترتیب بیشترین شیوع را در بین دانش آموزان داشت. همچنین نتایج نشان داد شیوع رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان بر اساس سن، جنسیت، رشته تحصیلی و پایه تحصیلی آنان تفاوت معناداری نداشت. بحث: جامعه دانش آموزی با رفتارهای پرخطری مواجه است و برای درمان این مشکلات باید از تمام ظرفیتهای سازمانها و متخصصان ازجمله روانشناسان و جامعه شناسان استفاده کرد.
تحلیل الگوهای مداخلات پیشگیری از رفتارهای پرخطر در خانواده ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۲۲۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتارهای پرخطر ذیل مسائل اجتماعی، در همه جوامع و در گروههای سنی و جنسی مختلف دارای رشد تصاعدی بوده است. این رفتارها عمدی بوده و فرد، کنترل چندانی بر عوارض احتمالی آن ندارد؛ مانند مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر، داروهای روان گردان و انجام رفتارهای زودهنگام جنسی. هدف از این مطالعه، تحلیل راهبردهای مراقبت و پیشگیری خانواده محور از مواجهه با رفتارهای پرخطر است. روش: این پژوهش دارای پارادایم تفسیری بوده و از حیث مبنا، پژوهشی کیفی است. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و به منظور دست یابی به نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای، با روند کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان مشتمل بر خانواده های تبریزی بوده که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با مشارکت 26 خانواده، اشباع نظری حاصل شد. یافته ها: خانواده ها در تلاشی مستمر و بی وقفه برای مراقبت از فرزندان هستند تا کودکان به دوراز آسیبها، پرورش یافته و گرفتار رفتارهای پرخطر نشوند. خانواده ه ا برای مراقبت از بروز رفتارهای پرخطر از الگوی سه گانه ذیل تبعیت می کنند: 1- راهبرد مراقبتی ناکارآمد (فاقد راهبرد مؤثر)؛ 2- راهبرد مراقبتی دفعتی؛ 3- راهبرد مراقبتی فرایندی. بحث: راهبردهای مراقبتی تحت تأثیر افکار، نگرشها و تجاربِ تمام اعضای خانواده، خلق، پرورده و متکامل می شوند. در خانواده هایی که برای مقابله با مسائل مهم و مدت دار مانند رفتارهای پرخطر توان تصمیم گیری نباشد، راهبردی نیز خلق نخواهد شد. راهبردهای مراقبتی کارآمد در اثر آموزش و جامعه پذیری شکل می گیرند.
اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر همدلی و خودکنترلی دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پر خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
75 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر همدلی و خودکنترلی دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر بود که در دوره اول و دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 در شهر بندرعباس مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 35 دانش آموز طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 دانش آموز در گروه آزمایش و 17 دانش آموز در گروه گواه). دانش آموزان در گروه آزمایش آموزش خودمتمایزسازی را طی ده هفته در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه گرایش به رفتارهای پرخطر، پرسشنامه همدلی و پرسشنامه خودکنترلی استفاده شد. داده های حاصل با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر همدلی (0001>P؛ 57/0=Eta؛ 38/43=F) و خودکنترلی (0001>P؛ 53/0=Eta؛ 32/37=F) دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش خودمتمایزسازی با بهره گیری از فنونی همانند متمایز ساختن باورهای منطقی و غیرمنطقی، مجهز ساختن اعضا به مهارت های خاص ارتباطی و پذیرفتن مسئولیت می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود همدلی و خودکنترلی دانش آموزان طلاق با گرایش به رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی معنا درمانی بر سطح معنایی و اجتناب شناختی دانشجویان دختر در معرض رفتارهای پر خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
229 - 237
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنا درمانی بر سطح معنایی و اجتناب شناختی دانشجویان دختر در معرض رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دختر در معرض رفتارهای پرخطر بود که در دانشگاه غیرانتفاعی هشت بهشت، دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد و اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 35 دانشجوی دختر در معرض رفتارهای پرخطر با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 دانشجو در گروه آزمایش و 17 دانشجو در گروه گواه). دانشجویان حاضر در گروه آزمایش معنا درمانی را طی ده هفته در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه گرایش به رفتارهای پرخطر (محمدخانی، 1386)، پرسشنامه سطح معنایی (آقایی، 1398) و پرسشنامه اجتناب شناختی (سکستون و دوگاس، 2008) استفاده شد. نتایج نشان داد که معنا درمانی بر سطح معنایی و اجتناب شناختی (دانشجویان دختر در معرض رفتارهای پرخطر تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که معنا درمانی با بهره گیری از فنونی همانند تغییر نگرش ها و گرفتن معنا از طریق راه های کشف معنا، مسئولیت پذیری، غلبه بر یاس و افزایش امید به زندگی و حمایت عاطفی اعضا از یکدیگر می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود سطح معنایی و کاهش اجتناب شناختی دانشجویان دختر در معرض رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه مدل گرایش به رفتارهای پر خطر بر اساس جو عاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی: نقش میانجی گر بی تفاوتی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
95 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: گرایش به رفتارهای پرخطر یکی از ناسازگاری های رفتاری دوران نوجوانی به شمار می رود. این پژوهش با هدف ارائه مدل گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس جو عاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی: نقش میانجی گر بی تفاوتی اخلاقی انجام شد. روش: روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه در دامنه سنی بین 16 تا 18 سال شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. تعداد 280 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های گرایش به رفتار پرخطر زاده محمدی (1390)، جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، واکنش پذیری بین فردی دیویس (1983) و بی تفاوتی اخلاقی کاپرارا (2006) بود. جهت تحلیل داده ها از ماتریس همبستگی، تحلیل مسیر و شاخص های نکویی برازش با نرم افزار LISREL 8.3 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که بین جو عاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی با گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0>P). همچنین جو عاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی علاوه بر تاثیر مستقیم، از طریق بی تفاوتی اخلاقی اثر غیرمستقیم منفی و معنادار دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که با افزایش جوعاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی گرایش به رفتارهای پرخطر کاهش پیدا کرده و کاهش بی تفاوتی اخلاقی منجر به افزایش گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان می شود.
رابطه رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده در نوجوانان: نقش میانجی ایمنی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
533 - 550
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر یکی از مسائل بااهمیت در دوران نوجوانی است. ارتباط بین تعامل والدین با نوجوانان و امنیت هیجانی آن ها در این زمینه مورد توجه می باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده نوجوانان با توجه به نقش میانجی ایمنی هیجانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. 300 دانش آموز از دبیرستان های شهر کرم انشاه به روش خ وشه ای طبق ه ای انتخاب ش دن د و پرسش نامه های «خطرپذیری نوجوانان ایرانی»، «الگوهای ارتباطی خانواده»، و «ایمنی هیجانی» را پاسخ دادند. داده های گردآوری شده به کمک نرم افزارهای SPSS-25 و Lisrel-8.8 و با روش های ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده نوجوانان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 > P). همچنین ایمنی هیجانی میانجی بین این ارتباط می باشد (05/0 > P). با توجه به یافته های این پژوهش، می توان گفت که خانواده و شبکه تعاملی که در آن وجود دارد، از راه الگوهای ارتباطی گوناگون خود در بروز یا عدم بروز رفتارهای پرخطر در نوجوانان نقش بسیار مهمی دارد که البته در این بین، میزان ایمنی هیجانی نوجوانان نیز باید مورد توجه قرار بگیرد.
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵۵
۲۲۲-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند که برای اجرای پژوهش یک دبیرستان از میان دبیرستانهای ناحیه ۴ کرج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. به منظور اجرای پژوهش، در مرحله اول برای شناسایی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر، پرسشنامه رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران (1390) اجرا شد و دانش آموزان دارای نمرات بالاتر از میانگین این پرسشنامه به عنوان دانش آموزان پرخطر شناسایی و در دو گروه آزمایش و گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پژوهش حاضر، پرسشنامه تجدیدنظر شده قلدری/ قربانی در مدرسه الوئوس (۱۹۹۶) و پرسشنامه آداب گریزی کلارک و همکاران (۲۰۱۵) بود که شرکت کنندگان آن را در مرحله پیش آزمون- پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با به کارگیری روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و با نرم افزار SPSS24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از کاهش رفتارهای قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بود و در قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی گروه گواه افزایشی اندک مشاهده شد. در نتیجه می توان از برنامه آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به منزله بخشی از برنامه های رفع مشکلات رفتاری دانش آموزان در عرصه تعلیم و تربیت بهره جست.
پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۲۷۰-۲۴۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت در نوجوانان بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران در سال 1399 بود که از این میان 298 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، تحول مثبت نوجوانی، امید، تاب آوری، خودکارآمدی، و خوش بینی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت با رفتارهای پرخطر و گرایش به مصرف مواد در نوجوانان همبستگی معنادار داشتند . نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که مولفه های تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی 45 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر را تبیین کردند. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت (امید، تاب آوری، خودکارآمدی، و خوش بینی) نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان دارند. تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت می توانند باعث کاهش بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان گردند. بنابراین، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود این ویژگی ها به عنوان مبنایی برای کاهش رفتارهای پرخطر این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
نقش واسطه ای خودکارآمدی در پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های هویتی و نظارت والدین در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
117 - 132
حوزههای تخصصی:
نوجوانی از بحرانی ترین دوره های زندگی می باشد. و بیشترین ناسازگاری های رفتاری، از جمله گرایش به رفتار های پر خطر در این دوره نمود می یابد. این پژوهش با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های هویتی و نظارت والدین در نوجوانان با نقش واسطه ی خودکارآمدی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان کوهپایه در سال تحصیلی 1400 بود. تعداد 260 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های خطر پذیری نوجوانان ایرانی، سبک های هویت بروزنسکی، نظارت والدینی سینگر و خودکارآمدی عمومی شرر بود. تحلیل آماری داده ها، از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد سبک هویت هنجاری، نظارت والدین و خودکارآمدی بر رفتارهای پرخطر به صورت مستقیم اثر داشت. نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که متغیر خودکارآمدی نقش میانجی در رابطه بین نظارت والدین، سبک هویتی با رفتارهای پرخطر ایفا کرد. در نتیجه، برنامه ریزی نهادهای مربوطه و آموزش والدین، با توجه به نقش مهم نحوه ی نظارت والدین، سطح خودکارآمدی و سبک هویتی نوجوان در بروز رفتارهای پرخطر ضروری است.
نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای در رابطه هیجان خواهی و باورهای فراشناختی با رفتارهای پرخطر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر یکی از پیچیده ت رین آس یب ه ای اجتماعی و از مصادیق عم ده انحراف ات محس وب می شود و می تواند پایه بسیاری از آسیب های اجتم اعی در س طح جامع ه گ ردد. پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای در رابطه هیجان خواهی و باورهای فراشناختی با رفتارهای پرخطر در دانش آموزان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر خوانسار بوده است .حجم نمونه شامل 254 دانش آموز بود. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله ای پارکر و اندلر (1990)، پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن (1990)، پرسشنامه راهبردهای فراشناختی مک اینری و داوسون (2004)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر محمدخانی (1395) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد، بین هیجان خواهی و باورهای فراشناختی رابطه معنادار وجود داشته و هر دو متغیر با رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنادار دارد. باورهای فراشناختی و راهبردهای مقابله ای نیز رابطه معنادار با یکدیگر داشته و بین این دو متغیر و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد.
بررسی تاثیر آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر رفتارهای پرخطر و رفتارهای مدنی- تحصیلی در دانش-آموزان دختر نوجوان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
29 - 42
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان شیوع بیش تری یافته است و بررسی راه های کاهش این رفتارها از نیازهای اساسی جوامع امروز است. این پژوهش با هدف تعیین بررسی تاثیر آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر رفتارهای پرخطر و رفتارهای مدنی- تحصیلی دانش آموزان دختر نوجوان دارای رفتارهای پرخطر انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج بود و یک دبیرستان از میان دبیرستان های ناحیه ۴ کرج برای اجرای پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. به منظور اجرای پژوهش، در مرحله اول برای شناسایی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر، پرسش نامه رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران اجرا شد و دانش آموزان دارای نمرات بالاتر از میانگین این پرسش نامه به عنوان دانش آموزان پرخطر شناسایی شدند و در دو گروه آزمایش و گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری این پژوهش ، رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران و پرسش نامه رفتارهای مدنی- تحصیلی گل پرور (بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون- پس آزمون تکمیل شد. داده ها با استفاده روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS24 و تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد، آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان توانسته است تاثیر معناداری در کاهش رفتارهای پرخطر و بهبود رفتارهای مدنی تحصیلی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه داشته باشد(p<0.01).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان از برنامه آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به منزله بخشی از برنامه های رفع مشکلات رفتاری در دانش آموزان در عرصه تعلیم و تربیت بهره جست.
مطالعه جامعه شناختی عوامل زمینه ساز رفتارهای مخاطره آمیز در بین دانش آموزان (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش رفتارهای مخاطره آمیز در بین دانش آموزان کشور و اهمیت دوران نوجوانی و آسیب پذیری نوجوانان در موقعیت های تنش زا، پژوهش حاضر با هدف مطالعه دلایل زمینه ساز رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان صورت گرفته است.پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی، از نظر زمانی مقطعی و از نظر شیوه اجرا کیفی است. جمعیت آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تبریز در مناطق پنج گانه آموزش و پرورش هستند که 57 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور اطمینان از حصول اعتبار پژوهش از درگیری مستمر و طولانی مدت، کنترل داده ها توسط برخی از مشارکت کنندگان و جست وجوی توافق بین اعضای تیم تحقیق در روند کدگذاری و تحلیل، عرضه کامل یافته ها و تکنیک تثلیث بهره گرفته شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، گردآوری و با رویه های نظام مند کدگذاری استراوس و کوربین در سه مرحله باز، محوری و انتخابی کدگذاری و تحلیل شدند.براساس تحلیل داده ها، دلایل زمینه ساز رفتارهای پرخطر دانش آموزان شامل عوامل روان شناختی، عوامل خانوادگی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل آموزشی هستند.دلایل و شرایط فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی در پدیدآمدن و گسترش رفتارهای مخاطره آمیز دانش آموزان نقش دارند و کاهش هریک از کنش ها نیازمند برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت و اجرای برنامه های متنوع آموزشی در سطح خرد و کلان است.
رابطه ارتکاب به رفتارهای پرخطر براساس میزان برخورداری از هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی نوجوانان مبتنی بر نقش پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل رابطه ارتکاب به رفتارهای پرخطر براساس میزان برخورداری از هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی نوجوانان مبتنی بر نقش پلیس است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه هدف را تمام دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر کرج تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 384 نفر براساس جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، شامل پرسشنامه های سنجش رفتارهای پرخطر زاده محمدی و احمدآبادی (1387)، هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2008) و سلامت اجتماعی کییز(2000) بود. داده ها با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی با رفتارهای پرخطر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، هوش فرهنگی به میزان 561/. و سلامت اجتماعی 138/. رفتارهای پرخطر را تبیین می کنند که بالاترین تبیین از بین ابعاد هوش فرهنگی، مربوط به بعد تولید معنای شخصی و از بین ابعاد سلامت اجتماعی بُعد مشارکت اجتماعی است. بنابراین، می توان اظهار داشت که بین بالابودن میزان هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و قدرت پیش بینی مطلوبی با رفتارهای پرخطر دانش آموزان وجود دارد؛ زیرا، فقدان هر یک از متغیرهای مذکور، موجب افسردگی، بدبینی، ارزیابی منفی از رویدادها، اعتیاد به مواد مخدر، ناهنجاری های اجتماعی و رفتارهای پرخطر دیگر خواهد شد.
اثربخشی مداخله کیفیت زندگی درمانی بر هیجان خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان در نوجوانان با اعتیاد به اینترنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
586 - 600
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت یک اعتیاد رفتاری است که در آن فرد به استفاده از اینترنت یا سایر وسایل آنلاین به عنوان روشی ناسازگار برای مقابله با استرس های زندگی وابسته می شود که عواقب زیادی را برای فرد به همراه دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر هیجان خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان در نوجوانان با اعتیاد به اینترنت بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. 30 نوجوان با اعتیاد به اینترنت شهر اصفهان به روش هدفمند با توجه به ملاک های ورودی از بین نوجوانانی که دارای اعتیاد به اینترنت بودند؛ انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش مداخله کیفیت زندگی درمانی دریافت نمودند. و گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکردند. پرسشنامه ها شامل اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ (1998)، هیجان خواهی زاکرمن (1978)، رفتارهای پرخطر زاده محمدی (1389) و روابط با همسالان رزاقی و همکاران (1396) بود. داده ها از طریق تحلیلی واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که مداخله کیفیت زندگی درمانی هیجانی خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>P).
نتیجه گیری: می توان گفت مداخله کیفیت زندگی درمانی با بهره گیری از اصول و تکنیک های تغییر شرایط با تغییر کیفیت زندگی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود هیجانی خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان نوجوانان با اعتیاد به اینترنت مورد استفاده گیرد
پیش بینی رفتارهای پر خطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
281 - 293
حوزههای تخصصی:
گرایش نوجوانان به انواع رفتارهای پرخطر یکی از اصلی ترین منابع نگرانی در جامعه است. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه منطقه 4 تهران در سال تحصیلی 1398-1397 تشکیل دادند که 200 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان زاده محمدی و همکاران (1390)، سبک های فرزندپروری بامریند (1973) و سبک های هویت برزونسکی (1989) بود. داده های پژوهش با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان و نرم افزار spss نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه، سبک تعهد هویت، سبک هویت سردرگم و سبک فرزندپروری مستبدانه توان پیش بینی رفتارهای پرخطر را در نوجوانان دارند (0/05>P). نقش سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در شکل گیری رفتارهای پرخطر نوجوانان قابل توجه است.
الگوی مصرف رسانه های اجتماعی و انجام رفتارهای پر خطر در میان جوانان 18 تا 25 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از رسانه های اجتماعی با فرصت ها و تهدیدهایی از جمله بروز رفتارهای پرخطر همراه است. مطالعه حاضر با استفاده از نظریه استفاده و رضایتمدی و نظریه هنجارهای اجتماعی و همچنین تکیه بر ادبیات پیشین تحقیق درصدد شناخت رابطه بین الگوی مصرف رسانه های اجتماعی و انجام رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان و جوانان است. در این پژوهش مقطعی که به صورت کمّی انجام شد، پس از بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، 406 پاسخگوی 18 تا 25 ساله نسبت به تکمیل پرسشنامه آنلاین اقدام کردند. تحلیل کمی با استفاده از نرم افزار SPSS و ایموس انجام شد. از بین رسانه های مورد مطالعه، اینستاگرام، واتساپ، شاد و تلگرام بیشترین استفاده را داشته که کاربران به طور عمده شب ها و از طریق گوشی تلفن همرا به این رسانه ها دسترسی می یابند. بر اساس یافته های تحقیق، بروز رفتارهای پرخطر به طور کلی در بین پاسخگویان پایین گزارش شده است. سهولت استفاده از رسانه های اجتماعی با رفتارهای پرخطر دارای همبستگی معنا دار است. در بررسی تأثیر غیرمستقیم روابط بین متغیرهای نظریه استفاده و رضایتمندی از طریق هنجارهای اجتماعی، رابطه معناداری مشاهده نشد. این یافته ها می تواند در طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای با هدف پرهیز از انجام رفتارهای پرخطر ناشی از استفاده رسانه های اجتماعی کمک کننده باشند.