مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
TOPSIS
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است. با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق مشخص شده و می توان برای رفع آن ها اقدام کرد. به عبارتی برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایى جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندى سطوح برخوردارى از مواهب توسعه ضرورى است. با عنایت به مباحث فوق الذکر در پ ژوهش حاضر سعی شده است، با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان چهار محال بختیاری در شاخص های انتخابی توسعه پرداخته شود. در این پژوهش شهرستان های استان براساس 11 مولفه مختلف توسعه در قالب 50 شاخص (با تاکید بر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) با استفاده از مدل های کمی برنامه ریزی از جمله مدل تصمیم گیری چند معیاره شباهت به گزینه ایده آل TOPSIS و وزندهی شاخص ها با تکنیک AHP، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود در شهرستان های استان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این بررسی ها حاکی از آن است که شهرستان های شهرکرد و بروجن به ترتیب با 5721% و 5062% در سطح برخوردار و شهرستان های اردل، فارسان و کوهرنگ به ترتیب با 3838% و3644% و 3071% در سطح نیمه برخوردار و شهرستان لردگان با 2042% در سطح عدم برخورداری هستند. یافته ها نشان می دهد لزوم توجه به برنامه ریزی غیرمتمرکز بر اساس منابع و محدودیت ها به منظور نیل به توسعه و پیشرفت متعادل و یکپارچه منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیراست.
به کارگیری رویکرد تلفیقیQFD فازی و TOPSIS در انتخاب تأمین کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب تأمین کننده یک مشکل چند شاخصه است که هر دو عوامل کیفی و کمی را در برمی گیرد. برای برخورد با این مشکل، تکنیک های مختلفی پیشنهاد شده است. با تکیه بر داده های محض ریاضی، این تکنیک ها، اشکالات قابل توجهی دارند. خصوصاً هنگامی که بخواهیم عوامل کیفی را که در انتخاب تأمین کننده بسیار مهمند و به آسانی قابل اندازه گیری نیستند را در نظر بگیریم. بعضی از رویکردهای ابتکاری، مبتنی بر تکنیک های هوش مصنوعی از قبیل منطق فازی با موقعیت های تصمیم گیری خیلی خوبی هماهنگ می شوند، به خصوص زمانی که تصمیم گیرندگان قضاوتهای ناهمگنی را بیان می نمایند. در این پژوهش با ترکیب منطق فازی و خانه کیفیت (HOQ)، معیارهای کیفی در فرایند انتخاب تأمین کنندگان جلو بندی در شرکت سازه گستر سایپا در نظر گرفته می شود. سپس روش TOPSIS اتخاذ می شود تا سنجه های کمی را مورد توجه قرار دهد. نهایتاً با ترکیب تکنیک هایFUZZY-QFD و TOPSIS، تأمین کنندگان جلو بندی نیسان در این شرکت انتخاب و رتبه بندی خواهند شد. توجه به هر دو معیارهای کیفی و کمی، نکته مهم به کار رفته در این پژوهش است و متدولوژی مورد استفاده نیز جنبه نوآورانه آن محسوب می گردد. تعداد کارشناسان محدود مربوط به هر قطعه و در دسترس نبودن برخی معیارهای کمی، از محدودیت های موجود در راستای انجام این تحقیق بوده است.
سنجش سطوح توسعه کشاورزی روستاهای دهستان قراتوره با استفاده از تکنیک تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از الزامات و چالش های اساسی برنامه ریزان توسعه، شناخت وضعیت و تنگناهای توسعه هر منطقه با استفاده از شاخص های زمینه موردنظر است تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه و در سطح توسعه یافتگی هر منطقه تخصیص داد و برنامه ریزی و سیاست گزاری درستی در جهت حل مشکلات و نارسایی های مناطق کمتر توسعه یافته انجام داد. ازاین رو هدف از انجام این تحقیق، بررسی وضعیت توسعه یافتگی کشاورزی روستاهای دهستان قراتوره و رتبه بندی این روستاها ازلحاظ برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی و تعیین برخوردارترین و محروم ترین آن ها و نشان دادن اولویت های توسعه کشاورزی در منطقه است.
روش: در این تحقیق با استفاده از بررسی منابع و مطالعات میدانی، تعداد 47 شاخص توسعه کشاورزی تدوین شد، سپس وزن شاخص ها با استفاده از آنتروپی تعیین و درنهایت به رتبه بندی روستاها با بهره گیری از روش TOPSIS اقدام گردید. در نهایت با استفاده از مدل موریس مقایسه ای تطبیقی انجام شد.
یافته ها: نتایج تاپسیس نشان داد روستاهای دهستان با توجه به ضریب توسعه (Ci+)، به سه سطح توسعه یافته (3 روستا)، درحال توسعه (11 روستا) و کمتر توسعه یافته (13 روستا)، طبقه بندی شدند. همچنین، برای تبیین میزان نابرابری در ابعاد مختلفِ توسعه کشاورزی، ضریب پراکندگی مربوط به هر بخش محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین نابرابری روستاها به ترتیب مربوط به بخش های منابع آب و آبیاری و دامپروری است.
محدودیت ها/ راهبردها: به دلیل نبود برخی اطلاعات، تعدادی از شاخص های مهم کنار گذاشته شدند.
راهکارهای عملی: با توجه به این که این دهستان قطب کشاورزی است می توان با مدیریت صحیح منابع طبیعی و تربیت نیروی انسانی متخصص، کشاورزی ترکیبی (ترکیبی از دامداری در کنار زراعت و باغداری) را که باعث بهبود معیشت و درآمد مردم در زمانی که یکی از این سه دچار رکود می شود را بکار برد و کشاورزی را رونق بخشید.
اصالت و ارزش: از کاربردهای این پژوهش، کمک در توزیع اعتبارات کشاورزی بین مناطق روستایی این دهستان از کشور می باشد.
مکان یابی بهینه پارکینگ های عمومی در C.B.D شهرهای ایران (نمونه موردی: مرکز تجاری تاریخی شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
ساختار سنتی شهرسازی ایران موجب شده است که در بیشتر شهرها، بازارها و مراکز تجاری شهری در بافت های مرکزی و تاریخی شهرها بنا شوند و به همین علت این بخش ها همواره با مشکلات ترافیکی دست به گریبان بوده اند. در این راستا، روان تر کردن ترافیک با حذف پارک های حاشیه ای و ایجاد پارکینگ های جدید از مهم ترین راهکارها به حساب می آید. یکی از مهم ترین ابزارهای مدیران شهری برای انتخاب بهترین مکان برای احداث انواع کاربری ها، به ویژه پارکینگ های شهری، سیستم اطلاعات جغرافیایی است. در تحقیق حاضر، نخست با استفاده از نظر کارشناسان و متخصصان معیارهای مناسب برای احداث پارکینگ های عمومی در بخش مرکزی شهر تبریز تعیین شده است. در این راستا چهار معیار نزدیکی به مراکز جاذب سفر، میزان دسترسی به شبکه معابر، ارزش زمین و سازگاری کاربری اراضی انتخاب شده است. در مرحله انتخاب مدل به دلیل قرارگیری بخش تجاری در منطقه تاریخی و محدوده میراث فرهنگی، با استفاده از منطق بولین محدوده های مکانی برای احداث پارکینگ مشخص شد. سپس با بهره گیری از تلفیق مدل های AHP،FUZZY وTOPSIS هم پوشانی لایه ها در نرم افزارARC GIS 9.3 انجام گرفت. در نهایت، پهنه های مناسب برای احداث پارکینگ های عمومی مشخص شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مدل ها و ابزار استفاده شده به همراه روش پژوهش، با در نظر گرفتن جوانب و شرایط مختلف منطقه تحت مطالعه، مناسب ترین سایت ها را برای احداث پارکینگ شناسایی کرده است؛ به طوری که این مکان ها در نزدیک ترین بخش های ممکن به بازار تبریز مکان یابی شدند. نتیجه به دست آمده تبیین کننده مناسب بودن روش ها، تکنیک ها و ابزارهای استفاده شده در پژوهش است.
تحلیل مکانی منطقه 3 شهر رشت با رویکرد انتخاب مکان بهینه استقرار فروشگاه های زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و رتبه بندی مکان مناسب احداث فروشگاه های زنجیره ای موجب کاهش هزینه های تردد درون شهری، صرفه جویی در زمان خرید شهروندان و کاهش حجم ترافیک می شود. یکی از مشکلات توسعه فروشگاه های زنجیره ای، نبود مکان های مناسب برای دسترسی سریع به دیگر خدمات شهری و فعالیت های مکمل است. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نقاط انتخاب شده برای احداث فروشگاه های زنجیره ای در منطقه ۳ شهر رشت، با استفاده از مدل های تلفیقی TOPSIS-AHP است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی - تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا در چارچوب مدل AHP، از روش دلفی (Delphi) و از طریق مقایسه های زوجی (Pirewise) با استفاده از نرم افزار Expert Choice نظر متخصصان درباره ارجحیت و اولویت معیارها ارزیابی شد. بر این اساس 11 شاخص (فاصله از فروشگاه های زنجیره ای موجود، فاصله از بازار و مرکز، فاصله از پارکینگ، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، فاصله از میدان های اصلی، فاصله از معابر اصلی و فرعی شهر، وجود اراضی بایر و فضاهای مناسب احداثی، ارتفاع از سطح دریا و شیب زمین) انتخاب شد. بر مبنای این معیارها 15 نقطه در منطقه 3 شهر رشت مشخص گردید و از 15 نقطه پیشنهادی در منطقه ۳، 5 نقطه (میدان گیل، میدان جانبازان، ساغری سازان، کوی قدس، کوی امام رضا) به علت نداشتن معیارهای لازم حذف شدند. در نهایت 10 نقطه برای انتخاب مکان بهینه استقرار فروشگاه های زنجیره ای در منطقه 3 انتخاب شدند.
بر اساس یافته های به دست آمده، در این پژوهش شهرک ولی عصر با به دست آوردن رتبه اول و امتیاز نهایی (۶۱۵/۰) بهترین نقطه از میان نقاط انتخابی است. رتبه بندی اولویت ها بیانگر آن است که شهرک ولی عصر با داشتن بیشترین امتیاز، مناسب ترین مکان است و شالکو با کسب کمترین امتیاز، مکان چندان مناسبی برای احداث فروشگاه زنجیره ای نیست.
مکان یابی فضایی سبز شهری در شهرداری منطقه ١٥ کلان شهر تهران در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در کنار سیستم های اطلاعات جغرافیایی، سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره به طور گسترده ای برای حل مسائل فضایی به کار گرفته می شوند. در این مقاله با ترکیب دو روش FAHP و TOPSIS، روش جدیدی برای انتخاب مکان بهینه با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی به کار گرفته شده است. در این زمینه، معیارهای انتخاب مکان بهینه، برای ایجاد فضای سبز شهری در مدل FAHP وارد و مقایسه شدند و سپس خروجی مدل FAHP به عنوان وزن معیارها در مدل TOPSIS به کار گرفته شد. طبقه بندی فضاهای مکانی در سطح منطقة ۱٥ کلان شهر تهران به منظور احداث یا پهنه بندی فضاهای سبز با استفاده از تکنیک ترکیبی مدل های FAHPو TOPSIS به صورت خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف انجام گرفت. زمین هایی که درجة تناسب خیلی خوب و خوب دارند، برای ایجاد فضای سبز شهری انتخاب می شوند. نتایج نشان می دهد که استفاده از مجموعه های فازی در ترکیب با مدل سلسله مراتبی، نه تنها سبب رفع ابهام از مدل ATP می شود، بلکه میزان خطای تورش ناشی از مقایسة دوبه دو لایه ها را نیز کاهش می دهد. درنهایت، ترکیب مدل FAHP با مدل TOPSIS، قابلیت استفادة همزمان از نظرهای مقیاسی کارشناسی را در کنار ایده آل های موجود همچون افزایش دقت و صحت طبقه بندی در لایه های اطلاعاتی، ممکن می سازد.
بررسی و رتبه بندی مناطق چهار گانه شهر ارومیه براساس شاخص های کمی و کیفی مسکن
حوزههای تخصصی:
وضعیت مطلوب مسکن در مناطق شهری یکی از شاخص های توسعه اقتصادی- اجتماعی در کشور های جهان محسوب می شود. یکی از راه های آگاهی از وضعیت مسکن در فرآیند برنامه ریزی، استفاده از شاخص های مسکن است. این شاخص ها از یک سو بیانگر وضعیت کمی و کیفی مسکن در دوره های زمانی مختلف بوده و از سویی دیگر راهنمایی مؤثر جهت بهبود بخشی برنامه ریزی مسکن برای آینده می باشد. لذا این تحقیق با هدف بررسی شاخص های مسکن در شهر ارومیه در صدد رتبه بندی مناطق 4 گانه با بهره گیری از مدل TOPSIS می باشد. این تحقیق با توجه به هدف آن از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار می باشد. گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای، مقالات موجود و اطلاعات سرشماری شهر ارومیه در سال 1390 صورت گرفته است. برای استخراج شاخص ها جهت رتبه بندی مناطق چهارگانه شهر ارومیه از نظرات 10 نفر از کارشناسان و اساتید دانشگاه استفاده شده است. وزن دهی به شاخص ها با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی در نرم افزار SPSS صورت گرفته است. در نهایت مناطق 4 گانه شهر ارومیه با استفاده از مدل TOPSIS بر اساس شاخص های کمی و کیفی مسکن رتبه بندی شده است. نتایج بیانگر آن است که مناطق 1، 4، 3 و 2 به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند که به ترتیب شامل بافت جدید، بافت مرکزی و فرسوده و در نهایت بافت میانی شهر که اکثر بافت های حاشیه نشین در آن قرار گرفته اند می شود..
ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی – فیزیکی شهرها در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهرستان های استان آذربایجان غربی)
حوزههای تخصصی:
شهرهای امروزی در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد ازجمله نوع مکان گزینی، توسعه فیزیکی نامناسب، عدم رعایت استانداردهای لازم همواره در معرض خطرات ناشی از بلایای طبیعی قرار دارند. یکی از این خطرات که بسیاری از شهرهای جهان ازجمله کشور ما را تهدید می کند، زمین لرزه است. ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای دنیا محسوب می شود و شهرهای آن در رابطه با این پدیده طبیعی خسارت های مالی و جانی زیادی را متحمل شده است. استان آذربایجان غربی نیز بدلیل مجاورت با گسل های فعالی چون گسل شمال تبریز، پیرانشهر- سلماس، سد مهاباد و گسل های فعال در کشور ترکیه از این قاعده مستثنی نمی باشد. پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. هدف این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی - فیزیکی شهرستان ها استان آذربایجان غربی در برابر زلزله های احتمالی است. برای ارزیابی و رتبه بندی شدت آسیب پذیری از مدل TOPSIS و GIS استفاده شده است. میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرستان ها در پنج گروه شامل پهنه های آسیب پذیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهرستان ارومیه با میزان تاپسیس87/0از آسیب پذیری خیلی کمی در برابر زلزله به عنوان مرکز استان برخوردار می باشد و شهرستان های اشنویه، تکاب، پلدشت و چالدران در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد با میزان تاپسیس13/0 قرار دارند.
ارزیابی آسیب پذیری محله های شهری در برابر زلزله نمونه موردی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از سوانح طبیعی است که بیشتر کشورها از جمله ایران با تهدیدات آن مواجه اند، ضرورت کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر این سانحه طبیعی، یکی از اهداف مهم برنامه ریزی شهری می باشد. بدین منظور گام اول برای تحقق این هدف، شناخت و ارزیابی میزان آسیب پذیری شهر در مقابل زلزله احتمالی است. در این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، با بهره گیری از مدل های ارزیابی چند معیاره از جمله AHP ، TOPSISو VIKOR، سعی شده تا برآورد متناسبی از آسیب پذیری محلات شهر پیرانشهر با استفاده از داده های مکانی و توصیفی اجزا و عناصر از جمله (قدمت ابنیه، نوع مصالح، تعداد طبقات، کاربری اراضی، عرض معبر، درجه محصوریت، ریزدانگی) به عمل آید. وزنهای مولفه های مربوط به هر قلمرو با استفاده از مدل AHP استخراج و برای تعیین فواصل بین گزینه ها و گروه بندی معیارها از مدل TOPSIS استفاده شد، سپس به منظور استخراج شاخص نهایی آسیب پذیری در محلات پیرانشهر با استفاده از مدل vikor، با یکدیگر تلفیق و شاخص نهایی آسیب پذیری در سطح محلات استخراج و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به تلفیق شاخص ها پرداخته شد و در نهایت محلات شهر به لحاظ آسیب پذیری رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در مجموع و با طیف های متفاوت، 3/53 درصد از محلات شهر پیرانشهر آسیب پذیر می باشند که درخصوص کاهش خطرات احتمالی بایستی برنامه ریزی متناسب در این محلات صورت پذیرد..
واکاوی هوش تجاری در دفاتر خدمات گردشگری با رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بسیاری از سازمان ها از جمله دفاتر خدمات گردشگری بر بسیاری از سیستم ها به منظور راه اندازی و
بقا کسب و کار خود در این محیط پیچیده ی رقابتی متکی هستند. هوش تجاری به عنوان سیستمی مطرح
است که به عنوان یک مزیت رقابتی و عامل حیاتی در موفقیت سازمان ها محسوب می شود. هوش تجاری،
با استفاده از یکپارچه کردن داده ها و اطلاعات سازمان امکان کنترل و رد یابی فرایندهای کلیدی سازمان را
برای مدیران فراهم کرده و مبنایی برای اخذ تصمیمات اثربخش می باشد. درمقاله حاضر پس از شناسایی
ابعاد، عوامل و مولفه های هوش تجاری، با استفاده از روشهای تحلیل آماری، به آزمون فرضیه ها و در
صورت پذیرش فرضیه با استفاده از آزمون همگنی واریانسِ نسبت به بررسی اختلافات معنی داری واریانس
عوامل پرداخته شده است. در صورت عدم معنی دار بودن اختلاف بین واریانس ها نیز، از آزمون دانکن
فازی به TOPSIS جهت دسته بندی و رتبه بندی عاملها استفاده گردیده و در نهایت با استفاده از تکنیک
رتبه بندی مولفه های هوش تجاری پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که دفاتر خدمات
گردشگری در کلیه ابعاد و عوامل از وضعیت قابل قبولی برخوردار بوده اند به طوری که عامل منابع انسانی
در بعد داخلی و مشتریان در بعد خارجی دارای بیشترین اهمیت هستند
بکارگیری رویکرد ترکیبی FA ، AHP و TOPSIS برای انتخاب و رتبه بندی استراتژیهای مناسب نگهداری و تعمیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شرکت ها پذیرفته اند که نگهداری و تعمیرات یک عنصر تجاری سود آور است و بنابراین، نقش نگهداری و تعمیرات در سیستم ها تولیدی مدرن مهم تر شده است. سیستم نگهداری و تعمیرات نقش مهمی در دستیابی به اهداف سازمانی و بهبود شاخص های قابلیت اطمینان، کاهش زمان توقف تجهیزات، کیفیت تولیدات، افزایش بهره وری، ایمنی تجهیزات و غیره ایفا می کند. در همین راستا، نگهداری و تعمیرات و استراتژی های آن از اهمیت ویژه ای در صنعت برخوردار هستند. در نتیجه هدف اصلی این پژوهش انتخاب بهترین استراتژی نگهداری و تعمیرات با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی(FA)، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش ترجیح براساس تشابه با راه حل ایده آل (TOPSIS) در پالایشگاه نفت شهر ری می باشد. با توجه به اینکه متغیرهای بسیاری از قبیل ایمنی، هزینه، ارزش افزوده و ... در انتخاب یک استراتژی نگهداری و تعمیرات موثرند، در پژوهش حاضر ابتدا به کمک مرور ادبیات و نظرات کارشناسان نگهداری و تعمیرات، این متغیرها شناسایی و سپس توسط تکنیک AHP و TOPSIS به انتخاب بهترین استراتژی نگهداری و تعمیرات پرداخته شده است و سعی در ارائه پیشنهادهایی جهت بهبود سیستم نگهداری و تعمیرات پالایشگاه منتخب شده است.
ارزیابی کارکرد شهرهای کوچک در نظام شهری استان لرستان با استفاده از مدل های ضریب کشش پذیری، TOPSIS و L.Q(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای بزرگ نواحی متروپلیتن در کشورهای در حال توسعه به شدت در حال رشد هستند. این نواحی تمامی امکانات، خدمات و سرمایه های کشور را در خود بلعیده، ولی با این وجود با انواع مشکلات و معضلات شهری دست و پنجه نرم می کنند. از طرف دیگر سایر نقاط در این کشورها اعم از شهرهای میانی، کوچک و نقاط روستایی از توسعه عقب مانده اند و دچار رکود و توقف پیشرفت خود شده اند. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای– کاربردی و روش تحقیق ترکیبی (پیمایش و توصیفی– تحلیلی) به ارزیابی کارکرد شهرهای کوچک در نظام شهری استان لرستان پرداخته است. همچنین با استفاده از مدل های ضریب کشش پذیری، تاپسیس، ضریب مکانی و نرم افزار EXCEL و GIS داده ها و اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داده است طی دوره 1355-1390 بیشترین و کمترین ضریب کشش پذیری را در بین کل شهر های استان لرستان به ترتیب شهرهای الیگودرز و دورود با ضریب 3/2 و 026/- دارا بوده اند، همچنین نتایج مدل L.Q نشان داده است شهرهای نام برده فعالیت پایه آنها فقط بخش صنعت می باشد. در نهایت رتبه بندی مدل TOPSIS نشان داده شهر بروجرد از لحاظ ایده آل منفی کمترین فاصله (217/0) را با ایده آل مورد نظر داشته است.
تعیین شرکت های برتر با استفاده از الگوی تصمیم گیری سرمایه گذاران (شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین شرکت های برتر با استفاده از الگوی تصمیم گیری سرمایه گذاران است. در این پژوهش با توجه به متون، مجموعاً 6 معیار اصلی تصمیم گیری سرمایه گذاران شامل تعداد 3 معیار نقدی (سود تقسیمی، جریان نقد عملیاتی و جریان نقدی آزاد) و 3 معیار تعهدی (سود عملیاتی، سود هر سهم و سود انباشته) به کار گرفته شد. داده های مربوط به نمونه پژوهش شامل 109 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، با استفاده از نرم افزار رهاورد نوین برای دوره 13 ساله پژوهش طی سال های 1380 تا 1392 استخراج گردید. سپس، شرکت های مورد مطالعه با استفاده از عوامل نقدی، تعهدی، و کل عوامل، با تکنیک TOPSIS و نرم افزار اکسل، رتبه بندی شدند. معنادار بودن اختلاف شاخص نزدیکی نسبی با استفاده از آزمون فریدمن و نرم افزار SPSS بررسی شد. همچنین با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مرکب، وجود رابطه بین معیارهای نقدی و تعهدی مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج نشان داد بین شاخص نزدیکی نسبی شرکت های مورد مطالعه، اختلاف معنادار وجود ندارد. همچنین، برای امر تصمیم گیری و تعیین شرکت های برتر، باید هم از معیارهای نقدی و هم از معیارهای تعهدی استفاده نمود. افزون بر این، نتایج نشان داد که در عمل سرمایه گذاران از الگوهای علمی و تکنیک های تصمیم گیری، به نحو احسن بهره نمی برند.
ارزیابی و رتبه بندی تأمین کنندگان شرکت دیزل سنگین ایران (دسا) در مدیریت زنجیره تأمین سبز با استفاده از تکنیک های MADM فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین کنندگان جزء حیاتی یک سازمان هستند که می توانند اثرات زیادی بر عملکرد آن داشته باشند. با افزایش نگرانی های زیست محیطی و قوانین مربوط به محیط زیست، خریداران نیازمند آن هستند تأمین کنندگان، محصولات و موادی به آن ها تحویل دهند که مسائل زیست محیطی را مدنظر قرار داده باشند زیرا سطح بالای عملکرد زیست محیطی که توسط یک شرکت به دست می آید ممکن است بوسیله عملکرد زیست محیطی ضعیف تأمین کنندگانش از دست برود. بنابراین انتخاب تأمین کنندگان مناسب، از اهمیّت بسیار زیادی در طول زنجیره تأمین برخوردار است. در یک مدل جامع انتخاب تأمین کننده، لازم است همه عوامل سنتی و زیست محیطی با هم ترکیب شده تا مناسب ترین تأمین کننده که در همه جنبه های مهم، خوب عمل می کند شناسایی گردد.
تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد ترکیبی ANP، DEMATEL و TOPSIS فازی به ارزیابی تأمین کنندگان شرکت دیزل سنگین در مدیریت زنجیره تأمین سبز پرداخته است. با استفاده از نظرات کارشناسان و خبرگان شرکت دیزل سنگین ایران و با توجه به معیارهای مهم شناسایی شده و اوزان حاصله برای آن ها در راستای ارزیابی تأمین کنندگان سبز (سازماندهی، عملکرد مالی، سطح خدمت، تکنولوژی و شایستگی سبز) تأمین کنندگان این شرکت رتبه بندی شدند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که تأمین کننده سوّم از بهترین شرایط برخوردار بوده و تأمین کنندگان اوّل و دوّم با اختلاف کمی از هم به ترتیب اولویت های بعدی را کسب نمودند.
تحلیلی بر نقش اطلاع رسانی در تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و تنوع زندگی اجتماعی و جمعی افراد و مهمتر از همه، طی مسیر توسعه و تعالی برای هر جامعه ای که شرایط آن نهادینه کردن ارزش های مشترک را ایجاب می کند، سبب شده سرنوشت انسان ها به دلیل عدم بهره مندی از اطلاعات و آموزش های لازم در خصوص نحوه چگونه زیستن در کنار یکدیگر و رعایت اعتدال در زندگی، با بحران های جدی مواجه شود. رویکرد نوین به مقوله توسعه نظام های اجتماعی برای قرن 21، حرکت به سمت یک جامعه مبتنی بر دانایی به عنوان محرک تحولات اقتصادی و اجتماعی است. در جوامع کنونی، خوب زیستن و اعتدال در زندگی، نیاز به آموزش روزبه روز دارد که از نظام های آموزش رسمی و غیررسمی آغاز و با آموزش های مداوم و مستمر، به صورت اطلاع رسانی های عمومی تداوم می یابد و بررسی این مهم همواره مورد توجه برنامه ریزان یک جامعه قرار دارد. لذا این پژوهش با هدف شناخت موضوعات اطلاع رسانی شهری، به بررسی شرایط موجود و مورد انتظار موضوعات اطلاع رسانی متخصصان در شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور پرسشنامه هایی تهیه و در اختیار شهروندان و متخصصان قرار گرفته و از بررسی و تحلیل آنها به کمک تکنیک TOPSIS موضوعات اطلاع رسانی مورد نیاز، مشخص و اولویت بندی شده اند. نتایج نشان داد که در شرایط موجود بیشترین اطلاع رسانی در حوزه مهارتی و کمترین اطلاع رسانی در حوزه نگرشی شهروندان صورت گرفته و برای رسیدن به توسعه پایدار بایستی به اطلاع رسانی در زمینه ایجاد اتحاد و همبستگی اجتماعی و ایجاد زیرساخت های فرهنگی همت گمارد.
مقایسه کارایی روش های TOPSIS رستری و MOLA در آمایش سرزمین مورد شناسی: حوضه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل وجود بحران های محیط زیستی حاصل از استفاده غیر منطقی و تبدیل زمین، ارزیابی توان بوم شناختی و آمایش کاربری ها در سرزمین قبل از اجرای توسعه، امری ضروری است. روش های متفاوتی در جهان برای ارزیابی و آمایش سرزمین استفاده می شوند. روش های رتبه بندی براساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) و تخصیص کاربری ها بر اساس اهداف چندگانه (MOLA)، از جمله روش های ارزیابی و آمایش چندمعیاره هستند. در این مقاله از روش های TOPSIS و MOLA برای آمایش رستری سرزمین در حوضه حبله رود استفاده شده است. برای این منظور، از نقشه های توان بوم شناختی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان معیار ارزیابی استفاده شد و کاربری های آبزی پروری، باغداری، توسعه و مرتعداری به عنوان گزینه های ارزیابی در نظر گرفته شدند. در ابتدا روش آنتروپی برای وزن دهی نقشه های توان استفاده شد. سپس، روش TOPSIS برای اولویت بندی کاربری ها در منطقه استفاده شد. روش های آنتروپی و TOPSIS هر دو به شکل رستری در نرم افزار ایدریسی اجرا شدند. در مرحله بعد به منظور مقایسه نتایج، روش MOLA نیز در نرم افزار ایدریسی برای آمایش کاربری ها استفاده شد. نتایج حاصل از دو روش، مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت. همچنین، به منظور بررسی نحوه چینش کاربری ها، پارامترهای سیمای سرزمین برای نقشه های آمایش نهایی به وسیله نرم افزار FRAGSTATS محاسبه شد. نتایج نشان داد روش های TOPSIS و MOLA هردو نقشه های آمایش مطلوبی را ارائه می کنند؛ اما نحوه چینش کاربری ها در منطقه در آنها متفاوت است؛ به طوری که نتایج آنها تنها در 41/57 درصد مساحت منطقه با یکدیگر هم پوشانی دارند. تحلیل پارامترهای سیمای سرزمین نشان داد کاربری ها در روش TOPSIS دارای پیوستگی بیشتری هستند؛ در حالی که در روش MOLA کاربری ها در بعضی مناطق دارای پراکندگی هستند. هر دو روش مورد استفاده دارای نواقص و مزایایی هستند و یکی از مسائل مهم در مطالعات آمایش سرزمین ارائه راهکارهایی برای بهبود این روش ها و یا حتی استفاده از نتایج ترکیبی این مدل هاست.
سنجش معیارهای بهینه مکان یابی پروژه های مسکن مهر استان البرز با استفاده از روش های تحلیل چندمعیار AHP و TOPSIS
حوزههای تخصصی:
مکان یابی اراضی مسکن مهر در ایران، از مهم ترین چالش های فرا روی این طرح است که علی رغم حذف هزینه تملک در طرح تولید مسکن انبوه، با مشکلاتی از جهت دسترسی مناسب، جنبه های زیس ت محیط ی، کالب دی و غیره مواجه است. این تحقیق ضمن معرفی و انتخاب معیارهای مکان ی ابی بهینه سایت های مسکن، بر روی دو س ایت مس کن مه ر »مه ر الب رز « و »شهرک ابریشم« در استان البرز، به ارزیابی مکان گزینی پروژه های مسکن مهر بر اساس اصول بهینه مکان یابی پرداخته است. ای ن پ ژوهش از نظ ر هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر روش، توصیفی -تحلیل ی ب وده و اب زار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اس نادی و پیمایش ی از طری ق توزی ع پرسش نامه و مصاحبه با کارشناسان و مشاهده می باش د.پرس شنامه ها توسط 12 کارشناس تکمیل شده و گزینه ها بر مبنای معیارهای مکانیابی توسط دو ابزار تصمیم گیری چند شاخصه یعنی AHP و TOPSIS مورد ارزیابی قرار گرفته و به طور همزمان با استخراج اطلاعات نقاط محل های تأثیر گذار در محدوده مطالعاتی از Google Earth میزان نزدیکی سایت ها به حریم های اماکن شاخص تأثیر گذار در محدوده مطالعاتی در Gis بررسی گردیده است. یافته ها این تحقیق نشان داد که شهرک ابریشم با امتیاز 0/53 نسبت به مهر البرز با 0/47 در تحلیل AHP و شاخص نهایی 0/57 نسبت به مهر البرز با 0/43 در تحلیل TOPSIS از نظر معیارهای مکانیابی منتخب، از نظر وضعیت مناسب تری برخوردار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد پروژه مسکن مهر البرز با توجه به مواجه با معضلات احتمالی اینده در خصوص نشستگاه این شهرک مسکونی نیازمند تدابیر پیشگیرانه زیست محیطی و زیر ساختی، اقتصادی و اجتماعی بیشتری است.
رتبه بندی شرکت ها بر اساس سنجه های ارزیابی عملکرد با استفاده از تکنیک چند شاخصه TOPSIS و مقایسه معیارهای ارزیابی (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش دارای دو هدف اصلی است؛ اول، رتبه بندی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در هر صنعت بر اساس معیارهای ارزیابی عملکرد و دوم، مقایسه معیارها و در نهایت تعیین بهترین سنجه در ارزیابی عملکرد. در راستای هدف اول، نسبت های مالی سنتی، نوین و همچنین ارزش اقتصادی به عنوان معیارهای ارزیابی عملکرد برای 142 شرکت (1846 سال - شرکت) طی دوره 13 سال (طی سال های 1380 تا 1392) محاسبه شدند. سپس، شرکت های مورد مطالعه بر اساس هر یک از سنجه های مالی به صورت جداگانه و با استفاده از تکنیک TOPSIS و به کمک روش آنتروپی شانون رتبه بندی گردیدند. در پایان، رتبه بندی نهایی بر اساس تجمیع نسبت های مزبور نیز صورت پذیرفت. یافته های مطالعه نشان داد هنگامی که نسبت های سنتی، نوین و ارزش اقتصادی به تنهایی استفاده می شوند، به ترتیب یکی از شرکت های متعلق به صنعت قند و شکر، صنعت استخراج کانی فلزی و صنعت خودرو و ساخت قطعات رتبه اول را به خود اختصاص می دهند، اما هنگامی که تجمیع نسبت های مزبور مورد استفاده قرار گیرد، یکی از شرکت های متعلق به صنعت خودرو و ساخت قطعات حائز رتبه اول است. به منظور دستیابی به هدف دوم پژوهش، فرضیه های مربوط به تعیین با اهمیت بودن تفاوت شاخص های نزدیکی نسبی شرکت ها، بین معیارهای مالی سنتی، نوین و ارزش اقتصادی و همچنین تعیین وجود رابطه و تأثیر بین معیارها با رتبه بندی کل انجام گرفت. در نتیجه از آزمون های فریدمن، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که TOPSIS تکنیک مناسبی برای رتبه بندی شرکت هاست و بین شاخص های نزدیکی نسبی معیارهای مالی سنتی، نوین و ارزش اقتصادی اختلاف معنادا ر وجود دارد. افزون بر این، نسبت های مالی نوین و ارزش اقتصادی با یکدیگر رابطه معنادار دارند، ولی این دو نسبت با نسبت های سنتی رابطه معنا داری ندارند. هم چنین، نسبت های نوین، به رتبه بندی کل معیارها نزدیک تر است.
تحلیل فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری از منظر عدالت اجتماعی با استفاده از روش ترکیبی (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر بناب و ارائة راهکاری برای نیل به توزیع متعادل خدمات در سطح نواحی شهر، به منظور بهره مندی همة شهروندان از خدمات شهری مناسب است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است .گردآوری داده ها به شیوة کتابخانه ای انجام شده است. در تحلیل داده ها از مدل های Topsis، Vikor، SARو روش ترکیبی (ادغام)، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح نواحی شهر بناب بهره گرفته شد. برای بررسی میزان تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهر، از ضریب آنتروپی شانون استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل نواحی پنج گانة شهر بناب بر اساس طرح جامع پیشنهادی شهر است که هشت شاخصِ خدمات شهری ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که پراکندگی جمعیت در نواحی شهر متعادل است، اما جمعیت نواحی شهر بناب از خدمات و امکانات شهری متعادل بهره مند نیست. همچنین، حدود 20 درصد از کل جمعیت در شرایط متعادل و تقریباً 80 درصد باقی مانده در شرایط نامتعادل بهره مندی از خدمات شهری به سر می برد. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر، نشانگر نبود رابطة معنادار بین دو متغیر است. بنابراین، افزایش شاخص های خدمات شهری سطح نواحی و رساندن این خدمات به حد متعادل در نواحی شهر بناب ضروری به نظر می رسد.
تحلیل نابرابری نماگرهای توسعه پایدار فضای سبز شهری (مطالعه موردی: مناطق شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی شاخص های توسعه فضای سبز شهری، دست یابی به میزان نابرابری های منطقه ای و در نهایت سطح بندی مناطق ۲۲ گانه شهر تهران ازنظر برخورداری از فضای سبز است. روش تحقیق در این پژوهش «توصیفی، قیاسی و تحلیلی» است. جامعه آماری آن، ۲۲ منطقه شهرداری تهران است. لذا پس از گردآوری اطّلاعات و داده های آماری و پردازش آن به وسیله نرم افزارهای SPSS و ArcGIS وضعیت فضای سبز مناطق شهری تهران تحلیل و شاخص های توسعه پایدار فضای سبز استخراج گردید و با استفاده از تحلیل GSSDI (شاخص توسعه پایدار فضای سبز) و فن TOPSIS، به سطح بندی وضعیت فضای سبز مناطق پرداخته شد تا براساس آن، مناطق محروم و در اولویت توسعه فضای سبز شناسایی گردد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که متوسط سرانه فضای سبز به دست آمده برای مناطق شهر تهران در سال ۱۳۸۸، ۵/۹ مترم ربع است که تقریباً نصف حداقل سرانه پیشنهادی برای شهر تهران (۱۰ مترمربع) براساس طرح جامع آن در سال ۱۳۸۶ است. کمترین سرانه، متعلق به منطقه ده با سرانه ۰/۱۶ مترمربع با جمعیت ۳۲۹۵۰۷ نفر و مساحت ۸۱۵۹۵۱۵,۰۸ مترمربع و بیشترین سرانه فضای سبز متعلق به منطقه سه با سرانه ۱۵ مترمربع با جمعیتی در حدود جمعیت منطقه ده، ۳۲۱۴۹۶ نفر و مساحت ۲۹۲۹۹۵۱۲.۳ متر مربع است.