مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
توسعه یافتگی
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزههای تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
مهاجرت گزینشی در ایران: الگوها و تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت رخدادی گزینشی است و مهاجران نمونه تصادفی از جمعیت مبدأ نیستند.این موضوعی است که این مقاله با استفاده از داده های سطح خرد سرشماریهای نفوس و مسکن 1390 و 1395 در چارچوب شاخص هایی نظیر شدّت مهاجرت و سن در اوج مهاجرت به آن می پردازد.. از میان نظریات مطرح شده دراین باره، تلاش شده تا مفروضات نظریات مرتبط با چرخه عمر و زندگی که با واردکردن تعیین کننده های بلافصل سعی در نشان دادن اثرات این تعیین کننده ها در مشخص کردن الگوهای مهاجرتی در جوامع مختلف دارند موردبررسی قرار گیرند. نظریه تعیین کننده های بلافصل مهاجرت بر اثرگذاری برخی عوامل تغییر یابنده در زندگی فرد مانند ازدواج، شروع و پایان تحصیلات، و ورود به بازار کار که موجب تغییر وضعیت فرد در مراحل مختلف زندگی می شوند، بر گزینشی بودن فرایند مهاجرت تأکید دارد. نتایج بررسی نشان داد که در دهه 95-1385 با تأخیر سنی (به ویژه برای مردان) و شدّت کمتر مهاجرت در نقاط اوج آن روبرو بوده ایم. همچنین، نتایج نشان داد که شدّت مهاجرت در تمام سنین در استان های بیشتر توسعه یافته بیشتر از سایر استان ها و در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده است. بعلاوه، بیشترین شدّت مهاجرت در میان جوانان، مردان، افراد متأهل، و تحصیل کردگان دانشگاهی بوده است. در دوره 95-1390 در مقایسه با دوره 90-1385، تفاوت های جنسیتی مهاجرت کاهش یافته و احتمال مهاجرت افراد با تحصیلات دانشگاهی افزایش یافته است. ازاین رو، عوامل چرخه عمر و گذارهای زندگی با شدّت مهاجرت هم خوانی داشته و در برخی دوره های چرخه زندگی مهاجرت به اوج خود می رسد.
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان (با تأکید بر بخش های کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
943 - 958
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاهش محرومیت و نابرابری به دلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی امری مهم و در خور توجه به شمار می رود. از این رو یکی از نیازهای اساسی و چالش های برنامه ریزان توسعه و اقتصاددانان برای رهایی از تله های فقر و انحرافات اجتماعی که از جمله پدیده هایی هستند که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، شناسایی وضعیت و تنگناهای توسعه ی هر منطقه با استفاده از شاخص های زمینه ی مورد بررسی است، تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه، و در سطح توسعه ی هر یک از مناطق تخصیص داد و برنامه ریزی درست برای رسیدگی به مشکلات، کاهش و نابودی نابرابری ها و نواقص و اجرای راهبردهای توسعه در مناطق کمتر توسعه یافته است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، مطالعه ی توسعه یافتگی کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش و حمل و نقل در استان کردستان و رتبه بندی این شهرها با توجه به شاخص های توسعه بخش های مورد بررسی و تعیین برخوردارترین و محروم ترین شهرستان ها و نشان دادن اولویت های توسعه کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش و حمل و نقل در استان است.روش شناسی پژوهش: در این تحقیق با استفاده از بررسی منابع 93 شاخص در چهار بخش گردآوری گردید: کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل، سپس وزن دهی شاخص ها با استفاده از روش مک گراناهان انجام شد و در نهایت رتبه بندی شهرها با روش TOPSIS تعیین و با استفاده از روش موریس مقایسه مقادیر انجام شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: استان کردستان به مرکزیت سنندج در غرب کشور در بین رشته کوه های زاگرس واقع شده است. استان کردستان دارای 10 شهرستان، 29 شهر، 31 بخش، 86 دهستان و 1677 روستای دارای سکنه می باشد.یافته ها و بحث: بر اساس یافته های تحقیق درجه ی توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل متوازن نبوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها تفاوت محسوسی بین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان وجود دارد که می بایت مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.
تغییر نگرش ها و نظام ارزشی نخبگان سیاسی در ایران پسا انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
143 - 163
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری به کنش سیاسی -اجتماعی نخبگان سیاسی مربوط است به اینکه نخبگان به واسطه قدرت و تأثیری که دارند پیشرفت سیاسی جامعه را با عملکرد خود سرعت بخشیده یا مانع از آن گردند. این پژوهش با هدف بررسی نقش نخبگان سیاسی در فرایند توسعه حقوق سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و متکی بر منابع کتابخانه ای بوده است. بر طبق نتایج به هر میزان که نخبگان و شایستگان بر مسند امور حاکم شوند، حکومت و حکومت داری به مراتب بالایی از کارآمدی و کارآیی دست می یابد و جنبه هایی چون مشروعیت، مقبولیت و عدالت ورزی حکومت تقویت می شود. همچنین با حاکمیت نخبگان، سایر مفاهیم حوزه سیاست اعم از مشارکت رقابت، گردش نخبگان و... در وضعیت بهینه ای قرار می گیرند و توسعه سیاسی و اجتماعی در مسیری رو به رشد قرار خواهد گرفت.
سرمایه دینی و سرمایه اجتماعی در ایران: تحلیل تطبیقی درون کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
93 - 119
حوزههای تخصصی:
در ادبیات جامعه شناسانه، جماعت های مذهبی (مثل مساجد، حسینیه ها، هیأت های مذهبی، جلسات روضه خانگی و امثالهم) به عنوان یکی از منابع مهم سرمایه اجتماعی محسوب شده اند. افراد واجد سرمایه بالای دینی که بطور فعال در جماعت های مذهبی و مناسک جمعی شرکت می کنند، معمولاً دوستان جدیدی از همسایگان، هم محله ای ها و سایر هم مذهبی ها پیدا کرده و غالباً و به احتمال زیاد در معرض تعامل مستمر یا گاه گاهی با آنها قرار گرفته و از حمایت خاصی برخوردار می شوند که حقیقتاً برای آنها سرمایه ای ارزشمند محسوب می شود. در پژوهش حاضر، ابتدا استدلال های معطوف به چگونگی ارتباط سرمایه دینی و سرمایه اجتماعی به نحوی با یکدیگر ترکیب شد تا منجر به استنتاج فرضیه ای گردد که قابل وارسی تجربی باشد. سپس، با واحد تحلیل قرار دادن «شهرستان» و استفاده از داده های ثانویه، اعتبار فرضیه تحقیق با روش تطبیقی درون کشوری در ایران مورد آزمون تجربی قرار گرفت. در پایان، یافته های مربوط به آزمون تجربی فرضیه مزبور نشان داد که حتی هنگامی که اثرات شاخص های مختلف توسعه یافتگی کنترل و حذف شوند، سرمایه دینی هنوز می تواند مشوق سرمایه اجتماعی در ایران باشد.
تحلیلی تطبیقی از ارتباط سرمایه دینی و مشارکت مذهبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی نظریه پردازان رویکرد انتخاب بخردانه در جامعه شناسی دین این استدلال را مطرح نمودند که همان طور که افزایش دانش و مهارت های فرد (= سرمایه انسانی) کیفیت کالاهای اقتصادی را افزایش می دهد، دانش و مهارت های مذهبی فرد (= سرمایه دینی) نیز موجب افزایش کیفیت فعالیت های مذهبی و در نتیجه مزایایی می شود که فرد از مشارکت مذهبی دریافت می کند. از این رو، هر چه فرد واجد سرمایه دینی بیشتری باشد، خشنودی بیشتری (یعنی افزایش مزایا) از فعالیت های مذهبی بدست می آورد که یکی از نتایج اصلی اش، افزایش مشارکت مذهبی او خواهد بود. در پژوهش حاضر تلاش گردید تا اعتبار این فرضیه، به محک تجربه زده شود.این مطالعه از روش «تطبیقی درون کشوری» استفاده نموده است. «واحد تحلیل» و «سطح تحلیل» در مطالعه حاضر به ترتیب «شهرستان» و «ایران» بوده که از داده های ثانویه برای وارسی مدعاهای نظری و تحلیل نهایی استفاده گردیده است.یافته های پژوهش برای فرضیه تحقیق مبنی بر ارتباط مثبت سرمایه دینی با مشارکت مذهبی در شهرستان های ایران- حتی وقتی که شاخص های توسعه یافتگی نیز کنترل شدند- دلالت تأییدی داشت، هر چند که شدت این ارتباط، ضعیف بود.نتایج بدست آمده گویای آن بود که اکثر تغییرات یا عمده تفاوت های موجود در مشارکت مذهبی در سطح شهرستان های ایران مربوط به عوامل دیگری غیر از سرمایه دینی می باشد. بنابراین، می توان گفت که برای تبیین مشارکت مذهبی در سطح شهرستان های ایران، نظریه سرمایه دینی فاقد توان تبیینی مکفی است و بایستی آن را مکمل نظریه های دیگر محسوب نمود.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی – اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی – اجتماعی از نظر اساتید دانشگاه ها و دانشجویان دوره دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال بود. در این تحقیق از دو روش تحقیق پیمایشی و نظریه زمینه ای استفاده شد. جامعه آماری تحقیق از یک سو دانشجویان و از سوی دیگر اساتید متخصص در حوزه توسعه اقتصادی- اجتماعی بودند. یافته های پیمایش، حاکی از وجود رابطه معنادار قوی بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی (مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی) و توسعه اقتصادی – اجتماعی است. نتایج مطالعه کیفی نشان داد که، شرایط علی پاسخگویی، حاکمیت قانون، اجماع عمومی، شفافیت ، کارایی و اثربخشی، حقوق مساوی و مسئولیت پذیری شناسایی شده و پدیده محوری اقتصاد تک محصولی که در زمینه فعالیت بخش خصوصی، استقلال مردم و رسانه ها ، نقش دولت، اشتراک دولت و مردم، ظرفیت سیاسی و سازمانی دولت، دولت و تأمین رفاه و بسترسازی دولت پدید آمده است. تخصص، نخبه گرایی و نوآوری به عنوان شرایط مداخله گر و اقتصاد تک محصولی منجر به اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی ، حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی می شود که پیامدهای چنین کنش ها و واکنش هایی رفاه ، امنیت اجتماعی، عدالت اجتماعی و آموزش همگانی است. با توجه به این یافته ها می توان گفت در حکمرانی خوب اولویت دادن به اقدامات معتبر برای پاسخگویی سیاسی و اداری، آزادی قوه قضائیه هدفمند و کارآمد، آزادی اطلاعات و عملکرد موثر سازمان های دولتی، در روند توسعه همه جانبه کشور دارای اهمیت اساسی است.
مقایسه روند توسعه یافتگی ایران و مصر از منظر واگرایی و همگرایی اقتصاد سیاسی با آمریکا (2020- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در محافل سیاسی جمهوری اسلامی ایران، مسئله ارتباط با آمریکا و دستیابی به توسعه و پیشرفت در ذیل این ارتباط است. پژوهش حاضر بر اساس روش مقایسه ای، با مقایسه اقتصاد سیاسی دو کشور ایران و مصر به عنوان دو الگوی تام واگرایی و همگرایی در ارتباط با آمریکا، ضمن بررسی الگوهای توسعه ای دو کشور بر اساس نظریه های وابستگی و نوسازی و نیز بررسی پیامدهای این واگرایی و همگرایی با آمریکا بر روند توسعه دو کشور، در پی پاسخ به این پرسش مهم است که: مقایسه روند توسعه یافتگی دو کشور ایران و مصر از منظر واگرایی و همگرایی اقتصادی سیاسی با آمریکا چگونه قابل ارزیابی می باشد؟ فرضیه مطرح در پاسخ به این پرسش این است که واگرایی و همگرایی با آمریکا برای هر دو کشور، مزایا و معایبی در بر داشته است. به گونه ای که همگرایی اقتصاد سیاسی مصر با آمریکا از یک سو منجر به وابستگی اقتصادی مصر به کمک های غرب و از سوی دیگر منجر به جذب سرمایه گذاری خارجی، همکاری های سیاسی – امنیتی با آمریکا و توسعه گردشگری شده است. درحالی که واگرایی اقتصاد سیاسی ایران با آمریکا از یک سو منجر به خوداتکایی سیاسی، امنیتی و علمی گردیده و از سوی دیگر، کاهش مبادلات تجاری بین المللی، کسری تراز تجاری و انزوای منطقه ای و جهانی را در پی داشته است.
بررسی و رتبه بندی توسعه آموزشی نواحی نوزده گانه آموزش و پرورش استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، اندازه گیری و رتبه بندی سطح نسبی توسعه یافتگی نواحی آموزش و پرورش استان اردبیل با توجه به 34 شاخص آموزشی است. این تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های این پژوهش از طریق روش اسنادی و استفاده از آمار سالنامه های آماری کشوری و استانی و همچنین آرشیوهای آماری مربوط به آموزش و پرورش بدست آمده است. برای رتبه بندی نواحی از نظر میزان توسعه آموزشی از مدل تصمیم گیری چند معیاره VIKOR استفاده گردیده است. برای بررسی میزان توسعه یافتگی آموزشی نواحی آموزش و پرورش استان اردبیل، شاخص های مورد بررسی با تلفیقی از روش مقایسه زوجی و آنتروپی وزن دهی شده و به صورت شاخص های استاندارد شده وزنی در چارچوب مدل ویکور بارگذاری شدند تا درجه و رتبه بندی هر یک از نواحی به تناسب شاخص های مورد بررسی بدست آید. در ادامه با وارد کردن ارزش های سطح بندی نهایی نواحی نوزده-گانه آموزشی استان اردبیل در محیط Arc GIS، به تهیه نقشه سطوح برخورداری نواحی آموزشی استان اقدام شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که نواحی آموزشی ناحیه2، ناحیه1 اردبیل و ناحیه خورش رستم در رتبه اول تا سوم و نواحی آموزشی ارشق، اصلاندوز و هیر در رتبه نوزدهم تا هفدهم قرار دارند. نتیجه این که بین نواحی آموزشی استان اردبیل نابرابری شدیدی مشاهده می شود و نیاز مبرم به برنامه ریزی جهت کاهش این نابرابری ها وجود دارد.
تحلیلی بر عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
19 - 38
حوزههای تخصصی:
مکان های زیستی مختلف به اقتضای ماهیت و کارکردشان استراتژی های مختلفی را برای رسیدن به هدف در نظر می گیرند؛ هدف نهایی تمام این استراتژی ها رسیدن به توسعه پایدار می باشد. رسیدن به توسعه در ادوار مختلف همواره مدنظر دولت ها، حکومت ها و مردمانی که در قالب شهروند و شهرنشین به ایفای نقش می پرداخته اند؛ بوده است. هدف اصلی توسعه حذف نابرابری هاست، بهترین مفهوم توسعه، رشد همراه با عدالت اجتماعی است. مفهوم توسعه تداوم رشد اقتصادی، رشد سریع و ممتد سرانه واقعی، همگام با پیشرفت جامعه است. باتوجه به هدف پژوهش که براین اساس هدف پژوهش تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران است، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و بر اساس روش های علم آینده پژوهی با ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی صورت گرفته است. در پژوهش حاضر برای شناسایی متغیرهای اولیه مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران پس از مطالعه اسناد بالادستی در حوزه های مختلف از روش دلفی دومرحله ای استفاده شده است. پژوهش با استفاده از 36 متغیر در قالب 8 حوزه به عنوان متغیرهای اولیه مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران انتخاب گردید. یافته ها نشان می دهد، باتوجه به وجود 36 متغیر اصلی تأثیرگذار بر توسعه یافتگی مکران، ابعاد ماتریس 36×36 می باشد. تعداد تکرار دو بار در نظر گرفته شده است و درجه پرشدگی 60.88% است که بیانگر پراکندگی متغیرهای مؤثر بر توسعه یافتگی مکران می باشد. نتایج بیانگر این است، وضعیت توسعه منطقه ای مکران تا حد بسیار زیادی ناشی از بخش های کلان مدیریتی، سیاست گذاری، اجتماعی و اقتصادی است. در واقع تا زمانی که تحولات اساسی در ساختار اقتصادی و مدیریتی منطقه مکران به وجود نیاید و قدرت اقتصادی لازم و تحولات مدیریتی مؤثر صورت نگیرد امکان بهبود در وضعیت توسعه منطقه ای مکران ناممکن می باشد.
ارزیابی دانش بومی جهت توسعه اقتصادی پایدار مناطق روستایی (منطقه مورد مطالعه؛ فرمهین فراهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق حمایت از دانش بومی در جهت توسعه اقتصادی روستا و استفاده از قدرت و مشارکت مردم، مدیریت و ظرفیت های فنی و محلی، می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی تحلیلی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری مورد استفاده کارشناسان جغرافیای روستایی در شهر فرمهین می باشند. نتایج نشان می دهد در مؤلفه های مربوط به دانش بومی، مولفه مشارکتی پایین تر می باشد. این بدین معنا است که این مؤلفه از حد مطلوب برخوردار نمی باشد. سطح معناداری بدست آمده نشان می دهد که میانگین بدست آمده از میانگین مطلوب پایین تر بوده و دانش بومی در فرمیهن در وضعیت مطلوبی نمی باشد. بین مولفه های نظارت و توامندی بیشترین ارتباط و بین مشارکت و توامندی کمترین ارتباط در دانش بومی منطقه وجود دارد بنابراین فرضیه تحقیق رد می گردد.
تأثیر بسترهای اجتماعی-فرهنگی بر توسعه نیافتگی جامعه هدف کمیته امداد در شرق استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
413 - 430
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر بسترهای اجتماعی-فرهنگی بر توسعه نیافتگی جامعه هدف کمیته امداد در شرق استان هرمزگان انجام گردید.روش: روش پژوهش حاضر از نوع کمی و به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری کلیه مددجویان و افرادی بودند که از کمیته امداد خدمات حمایتی در شهرستان های میناب و رودان و جاسک و سیریک و بشاگرد دریافت می کردند. مجموعاً تعداد کل افراد شاغل در کمیته امداد شرق استان هرمزگان 191 نفر بودند که بر اساس جدول استاندارد مرگان تعداد 123 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها نیز از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS-V23تحلیل شدیافته ها:نتایج نشان داد؛ سنت گرایی بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. نبود فرهنگ ریسک پذیری بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. نهادینگی فرهنگ وابستگی بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. تقدیرگرایی مزمن بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود کمیته امداد زمینه حضور تشکل های غیردولتی توانمندسازی نظیر سمن ها و سازمان های غیردولتی در محیط موردمطالعه را فراهم سازد
بررسی تجربی ارتباط فقر و دین در ایران: تحلیل تطبیقی درون کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
105 - 120
حوزههای تخصصی:
این پرسش که دین چگونه با فقر ارتباط دارد، سؤالی مهم است که محرک تحلیل ها و پژوهش های جامعه شناختی از همان ابتدا بوده است. مروری بر ادبیات جامعه شناسی حکایت از آن دارد که پژوهش در حوزه ارتباط میان فقر و دین با هدایت نظریه محرومیت بوده است. در پژوهش حاضر، ابتدا استدلال های نظریه جامعه شناختی محرومیت درخصوص چگونگی ارتباط فقر با التزام دینی به نحوی با یکدیگر ترکیب شد تا منجر به استنتاج فرضیه ای شود که قابل ارزیابی تجربی باشد. سپس، با واحد تحلیل قراردادن «استان» و استفاده از داده های ثانویه، اعتبار فرضیه تحقیق با روش تطبیقی درون کشوری در ایران آزمون تجربی شد؛ درنهایت، یافته های مربوط به آزمون تجربی رابطه میان فقر و التزام دینی در ایران با روش تطبیقی درون کشوری و تحلیل بین استانی نشان داد که پس از کنترل یا حذف تأثیر متغیرهای توسعه اجتماعی و نابرابری اقتصادی، باز هم «فقر» تأثیر مثبت معناداری بر «التزام دینی» دارد که ازحیث آزمونی، دلالت تأییدی برای نظریه محرومیت داشته است.
ارزیابی سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی براساس عوامل ساختاری – کارکردی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان شهر بابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 110
حوزههای تخصصی:
شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه روستایی ایفا می کند. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان شهربابک در استان کرمان است تا از این طریق مشکلات و محدودیت های دهستان های مورد مطالعه، شناسایی و برای حل آن ها اقدامات لازم صورت پذیرد. پژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و از لحاظ روش توص یفی-تحلیل ی اس ت. در راس تای گ ردآوری داده ه ا از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ها و تعیین اولویت بندی، شش معیار اصلی (محیطی- اکولوژیک، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و ساختار فضایی) و 47 زیر معیار تکنیک تحلیل شبکه و برای رتبه بندی دهستان ها ازنظر شاخص های توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شش دهستان بخش مرکزی شهرستان شهربابک با جمعیت ۱۰۳۹۷5 نفر است که حجم نمونه مورد مطالعه براساس فرمول کوکران 382 نفر برآورد شد. یافته های پژوهش نشان داد که دهستان های استبرق، میمند و باقلعه در طبقه محروم و ناپایدار و دهستان های خورسند و خاتون آباد در سطح برخوردار و پایدار جای گرفته اند و دهستان مدوارات در جایگاه نیمه برخوردار و نیمه پایدار قرار دارد. بررسی وضعیت کلی مبین شرایط نامناسب حاکم بر دهستان های بخش مرکزی شهرستان شهربابک است. بنابراین انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان روستایی و منطقه ای است.
ارزیابی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در کشورهای جهان سوم باعث برهم خوردن تعادل منطقه ای می گردد، در این میان اتخاذ برخی سیاست های اقتصادی باعث جذب امکانات به چند منطقه محدود و عقب ماندگی سایر مناطق می گردد، یکی از مسائلی که مسؤلان برنامه ریزی مناطق گوناگون کشور با آن مواجه هستند، خطر توسعه زیاد شهرهای اصلی در مقابل توسعه نیافتگی شهرهای کوچک و نواحی روستایی است. این مقاله با هدف بررسی و مقایسه شهرستان های استان ایلام از نظر شاخص های توسعه و تعیین میزان توسعه یافتگی آنها با استفاده از روشTOPSIS و AHP با تأکید بر نگرش سیستمی انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد بین شهرستان ایلام و سایر شهرستان های استان از نظر توسعه ناهماهنگی و عدم تعادل شدیدی وجود دارد و شهرستان ایلام تنها شهرستان برخوردار و سایر شهرستان های استان محروم هستند. بدین ترتیب می توان گفت که از تعداد کل شهرستان های استان ایلام فقط 14.3 درصد برخوردار و 85.7 درصد آن ها محروم می باشند.
نابرابری نشاط و ارتباط آن با میزان توسعه یافتگی در مناطق شهر تهران (مقایسه موردی مناطق 3، 13 و 17 شهر تهران)
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
41 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: شاخص نابرابری تعدیل شده نشاط (IAH) شاخص جدید و مناسبی برای نشان دادن وضعیت نشاط در کشورها یا مناطق مختلف است که از ترکیب آماره های میانگین و انحراف استاندارد به دست می آید و علاوه بر میزان نشاط، نابرابری آن را نیز نشان می دهد. مقاله حاضر درصدد است با ترکیب رویکرد مساوات گرایان و مطلوبیت گرایان تصویری از "نشاط" و "نابرابری تعدیل شده نشاط"در شهر تهران براساس میزان توسعه یافتگی مناطق ارائه و تفاوت آن ها را براساس سطوح توسعه یافتگی این مناطق تبیین کند. بدین منظور مناطق شهر تهران به سه خوشه با سطح توسعه یافتگی بالا، متوسط و پایین تقسیم و از هر خوشه یک منطقه برای مطالعه انتخاب شده است. آنچه در این مقاله از آن به عنوان نشاط یاد می شود ارزیابی سراسری افراد از زندگی خویش است. همین ارزیابی فردی وقتی به شکل جمعی تحلیل شود می تواند ایده بسیار خوبی برای تحلیل وضعیت توسعه و دستیابی به توسعه پایدار در یک محدوده را به دست دهد.روش: مقاله حاضر متکی بر داده های تحقیقی است که دو شاخص اصلی آن میزان و نابرابری نشاط در میان مناطق انتخاب شده با روش کمی از نوع پیمایش به صورت پهنانگر و مقطعی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش را جمعیت 18 سال و بالاتر در شهر تهران تشکیل می دهد که حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 600 نفر برآورد شده است. جمعیت نمونه براساس نسبت جمیعت بین مناطق مختلف بدین صورت تقسیم شد که منطقه 3 برابر با 230 نفر، منطقه 13 برابر با 177 و منطقه 17 نیز 193 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه در حجم نمونه 600 نفری از سه منطقه شهر تهران با سطوح توسعه یافتگی متفاوت و روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است. دو نوع مقیاس پرکاربرد برای اندازه گیری نشاط به روش گذشته نگر در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. اول پرسشنامه آکسفورد است و فرم نهایی آن با 29 پرسش 4 گزینه ای آماده شده که در هر پرسش فرد درباره خود از احساس ناشادی تا احساس شادی بسیار زیاد، قضاوت می کند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spssو برای محاسبه شاخص IAH از فایل اکسل محاسبات این شاخص استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، همان طور که در سطح کلان و در بین کشورها میزان نشاط و نابرابری نشاط بر حسب میزان توسعه یافتگی متفاوت است، در سطح مناطق شهری نیز این امر صادق است؛ بدین معنا که در مناطقی که توسعه یافتگی بالاتری دارند، وضعیت نشاط بهتری دارند. وضعیت بهتر هم بر حسب میزان و پراکندگی نشاط سنجش می شود؛ یعنی جایی که میزان نشاط بالاتر و نابرابری پایین تری دارد، وضعیت آن بهتر از مناطق دیگر است. برای نشان دادن سطح و میزان نابرابری نشاط از شاخص نابرابری تعدیل شده نشاط استفاده شد. مناطقی که نمره IAH آن ها بالاتر است وضعیت نشاط آن ها بهتر است و این براساس سطح توسعه یافتگی متفاوت خواهد بود. در میان مناطق مورد مطالعه منطقه 3 با میانگین 6.85 بالاتر از دیگر مناطق است و منطقه 13 و 17 نیز به ترتیب دارای میانگین 6.33 و 5.59 هستند. نکته قابل توجه این است که در هر سه منطقه میانگین نشاط بالاتر از حد متوسط (یعنی 5) است. از طرف دیگر بررسی انحراف استاندارد نشان می دهد که میزان نابرابری نشاط (یا ارزیابی کلی افراد از وضعیت زندگی خویش) در منطقه 17 بالاتر از دیگر مناطق است و منطقه 3 نیز از منطقه 13 و 17 نابرابری کمتری دارد. بدین ترتیب، منطقه 3 با بالاترین میانگین و کمترین میزان نابرابری نشاط نسبت به دیگر مناطق از وضعیت نشاط بهتری برخوردار است. نمره نابرابری نشاط، که در یک طیف 0 تا 100 نمره ای محاسبه شده، در منطقه 3 برابر با 57.52، منطقه 13 برابر با 52.55 و منطقه 17 برابر با 42.45 و در شهر تهران، به طور کلی، معادل 50.32 است. مقایسه همین اعداد با یکدیگر کاملاً ارتباط بین نابرابری نشاط و سطح توسعه یافتگی مناطق را تایید می کند. همان گونه که در پژوهش های متعدد انجام شده بین کشورها، کشورهایی که از رتبه بالاتری از لحاظ سطح توسعه یافتگی برخوردار هستند از نظر نابرابری نشاط دارای شرایط بهتری هستند.نتیجه: نتایج پژوهش نشان داد که در سطح مناطق شهری "نشاط" و "نابرابری تعدیل شده نشاط" با سطح توسعه یافتگی رابطه دارد؛ بدین معنا که در مناطق با توسعه یافتگی بالاتر میانگین نشاط بالاتر و نابرابری نشاط کمتر است. در مناطقی که توسعه یافتگی بالاتری دارند به دلیل بهبود در شرایط زندگی اعم از برطرف شدن نیازها و خواسته ها افراد قضاوت بهتری نسبت به شرایط زندگی خود دارند. از آنجا که نشاط در اینجا به عنوان ارزیابی کلی فرد از شرایط زندگی سنجش شده، یافته ها نشان می دهد که بهبود شرایط زندگی اثر مستقیمی بر نشاط دارد.
تحلیل اثر نظام تقسیمات کشوری بر سطح توسعه یافتگی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
147 - 174
حوزههای تخصصی:
تقسیمات کشوری یکی از راهکارهایی است که کشورها برای توسعه سرزمینی دنبال می کنند تا بتوانند مکان سکونت شهروندان را برای زندگی در سطح مناسبی قرار دهند. عوامل متعددی بر تقسیمات کشوری نقش دارند، عواملی مانند شاخص های شکل و نوع نظام سیاسی، اقلیت های اکولوژیک، جغرافیای قدرت و حمایت، علمی و قانونی، فضاهای پیرامونی و محیط استراتژیک کشور و ... . ایران یکی از کشورهای با سابقه تاریخی در داشتن نظام تقسیمات کشوری است، اما این تقسیمات با مشکلاتی روبه روست. یکی از استان های مرزی کشور که با مشکل کم برخورداری مواجه است، استان کرمانشاه است. این استان به عنوان یکی از استان های غربی کشور در راستای نظام تقسمیات کشوری دارای ۱۴ شهرستان، ۳۱ مرکز شهری، ۸۶ دهستان و ۲۷۹۳ آبادی دارای سکنه است. هدف اصلی در این مقاله، تحلیل وضعیت نظام تقسیمات کشوری بر توسعه یافتگی استان کرمانشاه است. برای بررسی این هدف، سؤال اصلی مطرح شده این است که وضعیت نظام تقسیمات کشوری بر سطح توسعه یافتگی استان کرمانشاه چگونه بوده است؟ در پاسخ به این سؤال، از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و منابع اینترنتی، بهره برده شده است. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهند که با توجه به شکل گیری پدیده نخست شهری برای شهر کرمانشاه، ضعف توجه به ساختار فرهنگی مذهبی موجود در استان و ضعف توجه به ظرفیت های محیطی ازجمله در زمینه کشاورزی، تقسیمات کشوری کنونی در استان کرمانشاه دچار ضعف در کارآمدی بوده و تأثیر مطلوبی بر روند توسعه یافتگی در این استان نداشته است.
سطح بندی روستاهای گردشگرپذیر استان آذربایجان شرقی، بر مبنای توسعه یافتگی کارآفرینی، به منظور تبیین سیاست های کارآفرینی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه کارآفرینی تبدیل به یک سیاست کلیدی برای کشورهای در حال توسعه شده است. ضمن اینکه توسعه گردشگری نیز در روستاهای دارای پتانسیل می تواند نقش مهمی در بهبود شرایط کارآفرینی در بین ساکنان محلی ایجاد کند. در همین راستا، بررسی سطح توسعه یافتگی کارآفرینی در روستاهای گردشگرپذیر آذربایجان شرقی، در راستای تبیین سیاست های کارآفرینی روستایی ، هدف پژوهش حاضر قرار گرفته است. هدف: در راستای هدف یاد شده، هدف پژوهش از نوع کاربردی – توسعه ای است و از بعد ماهیت، تحلیلی- توصیفی، استنباطی است. روش شناسی تحقیق : به منظور بررسی میزان برخورداری روستاها از توسعه کارآفرینی، از چک لیستی تکمیل شده توسط کارشناسان استفاده گردید. گویه های مورد نظر این چک لیست شامل: ارائه محصولات و خدمات مختلف، تنوع و انعطاف پذیری محصولات و خدمات، استفاده از کارکنان بومی، وجود فروشگاه ها و فضای بازار، کاهش فقر و رشد اقتصاد روستا و خودکفایی روستاییان ، مشارکت مردمی در کارآفرینی ، وجود زیرساخت های مناسب بوده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، روستاهای گردشگرپذیر آذربایجان شرقی میباشد. یافته ها : مطالعات صورت گرفته از نظرسنجی اولیه ، 8 روستا نسبت به بقیه بیشترین فراوانی را در معرفی داشتند و به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردیدند. در نهایت با استفاده از مدلAHP و به کمک شاخص های مؤثر در توسعه کارآفرینی ، نسبت به اولویت بندی روستاهای منتخب اقدام شد. نتایج : نتایج حاکی از این بوده است که بیشترین میزان توسعه کارآفرینی در روستای کندوان (وزن نهایی242/0) و کمترین میزان توسعه یافتگی کارآفرینی در روستای کردشت (وزن نهایی051/0 ) رخ داده است .
توسعه یافتگی انسانی و کارآفرینی: بررسی منابع آزادی و ناآزادی در تحقق قابلیت کارآفرینی در ایران در دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
49 - 88
هدف از انجام این پژوهش، شناخت تجربه ی زیسته کارآفرینان بخش خصوصی در مواجه با منابع آزادی و ناآزادی و بهره مندی از فرصت ها و توانمندی های بنیادین اولیه در روند تحقق قابلیت کارآفرینی، در جهت نزدیک شدن به شناخت عمیق وضعیت کلان روایت توسعه یافتگی انسانی در جامعه ایران در قالب یک پژوهش کیفی است. بدین منظور ما برای پاسخ بدین پرسش که: کارآفرینان در جامعه ی ما در مسیر تبدیل قابلیت بالقوه کارآفرینی خود به بنگاه های کارآفرینی از چه منابعی از آزادی بهره مندند و از چه ناآزادی ها و موانعی رنج میبرند، از روش تحلیل مضمون و در قالب مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کارآفرینان فعال در بنگاه های کوچک و متوسط فعال در شهر تهران، استفاده کردیم. در نهایت یافته های ما از خلال بررسی امکان ها و امتناع های پیشاروی این افراد در سه مرحله خلق ایده و میل به کارآفرینی، شروع و ایجاد کسب و کار، و در نهایت تداوم و گسترش کسب و کار، بیانگر تاثیر پنج منبع اصلی شامل نهاد خانواده، نهاد آموزش، هنجارها و باورهای اجتماعی، دولت و بازار، و مولفه های شخصیتی فرد کارآفرین، به عنوان منابع اصلی آزادی و ناآزادی پیش روی این افراد، بود که در سه سطح مضامین پایه (پانزده مورد)، مضامین سازمان دهنده(پنج مورد) و مضمون فراگیر(یک مورد) به دست آمد.
معرفی شاخص ها و فرایند ارزیابی میزان توسعه یافتگی ورزشی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه شاخص های مورد نیاز به منظور ارزیابی مسیر توسعه ورزش استان فارس بود. به این منظور پژوهشگر با استفاده از منابع موجود، به بررسی شیوه های جمع آوری شاخص های مورد نیاز پرداخت و سپس با توجه به منابع و داده های در دسترس، به شیوه توصیفی و با مرور منابع مختلف، شاخص های بالقوه در زمینه ارزیابی توسعه یافتگی ورزش استان فارس را ارائه کرد. سپس با استفاده از روش کیفی و با بررسی سند توسعه ورزش استان فارس، از طریق بررسی اهداف کلان اداره کل ورزش و جوانان استان فارس، 20 شاخص به منظور بررسی فرایند توسعه ورزش این استان، انتخاب شد و از طریق تحلیل اطلاعات به دست آمده، مشخص شد سیاستگذاران ورزش این استان، بر مؤلفه مشارکت اجتماعی بیش از دیگر مؤلفه ها تأکید دارند. مؤلفه های دیگر نیز به ترتیب شامل اطلاع رسانی، دسترسی، مشارکت بانوان، داوطلبی، آموزشی-علمی و ساختاری-سیاسی اند.