مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
رقابت پذیری
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
158 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر رقابت پذیری و رشد کسب وکارهای کوچک و متوسط ورزشی بود.روش شناسی: روش تحقیق حاضر از نوع کمی(توصیفی- همبستگی) و در دو فاز دلفی و پیمایشی انجام گرفت.جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی و مدیریت با تخصص کارآفرینی و مدیریت کسب و کار ورزشی بودند. در گام نخست با بررسی تطبیقی پژوهش ها، مدل مفهومی روابط عوامل برون زا در قالب 9 عامل اصلی و 23 گویه؛ عوامل درون زا در قالب 8 عامل اصلی با 48 گویه و شاخص رقابت پذیری در 9 بعد با 28 گویه در سطح کسب و کارهای ورزشی شناسایی و دسته بندی شد. سپس در پانل دلفی متشکل از 21 خبره کسب و کار ورزشی اعتبارسنجی و درنهایت صاحبان 180 کسب وکار ورزشی به این ابزار پاسخ دادند.یافته ها: نتایج تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد از نظر صاحبنظران به ترتیبِ میزانِ اثر عوامل موثر برون زا نسبت بر عوامل درون زا بر رقابت پذیری و رشد کسب وکارها اثر بیشتری دارد.همچنین در میان ابعاد رقابت پذیری به ترتیب میزان اثر عملکرد کلی، رضایت مشتری، بهره وری، قابلیت های آتی، شاخص های مالی، رشد قراردادها، رضایت کارکنان، رضایت جامعه به طور معنی داری تبیین کننده سازه رقابت پذیری بودند. نتیجه گیری: مدل مفهومی روابط متقابل رقابت پذیری و رشد ، موجب ایجاد رویکردی جدید در تحلیل عوامل و شاخص های آن و در نتیجه درک بیشتر مدیران در جهت رشد و توسعه سیستم سنجش رقابت پذیری در سطح کسب و کارهای کوچک و متوسط ورزشی است.
نقش اندازه شرکت بر رابطه بین هزینه معاملات و رقابت پذیری مؤسسات حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رقابت حسابرس یک مسئله بسیار مهم است و برای درک ماهیت رقابت، لازم است که موقعیت های رقابتی حسابرسان به درستی اندازه گیری شوند. افزایش رقابت در بازار حسابرسی ، از یک طرف افزایش مؤسسات خصوصی حسابرسی در این بازار و از طرف دیگر، اهمیت موضوع حق الزحمه برای مؤسسات حسابرسی مذکور ، تحقیق در زمینه حق الزحمه حسابرسی را با اهمیت می نماید. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر هزینه معاملات بر رقابت پذیری مؤسسات حسابرسی با نقش تعدیل کننده اندازه شرکت است. به این منظور دو فرضیه تدوین و داده های مربوط به ۶۷ شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران بین سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۸ مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش انجام شده یک پژوهش کاربردی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون چند متغیره و مدل پانل دیتا ( سال/ شرکت) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هزینه معاملات بر رقابت پذیری مؤسسات حسابرسی تأثیر معنادار و مثبت دارد و اندازه شرکت بر رابطه هزینه معاملات و رقابت پذیری مؤسسات حسابرسی، نقش تعدیل کنندگی دارد.
طراحی الگوی ساختاری تفسیری (ISM) برندینگ در کسب و کار (مورد مطالعه: صنایع پتروشیمی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش روند جهانی شدن، افزایش رقابت، ورود شرکتهای مختلف داخلی و خارجی، محصولات متنوع و پیشرفت تکنولوژی، حفظ رضایت و وفاداری مشتری مشکل شده است، یکی از ویژگی های شرکتهای موفق امروز، برخورداری از قدرت رقابت پذیری است. هدف اصلی پژوهش حاضر مدلسازی ساختاری – تفسیری رقابت پذیری نشان تجاری در صنعت پتروشیمی می باشد. این پژوهش یک پژوهش آمیخته اکتشافی از نوع کیفی - کمی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل اعضای هیات علمی و متخصص در زمینه مدیریت صنعتی، بازاریابی و نشان تجاری ، اساتید آشنا با موضوع پژوهش و مدیران و معاونین با سابقه شرکتهای پتروشیمی کشور می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 16 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل پرسنل(مدیران، معاونین و کارشناسان) بخش بازاریابی و فروش شرکتهای پتروشیمی کشور می باشد. برای نمونه گیری نیز با توجه به حجم کم جامعه آماری و احتمال برگشت ناپذیری پرسشنامه ها، از تمام شماری استفاده شده است و همه جامعه در بخش کمی به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است(255=N). ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته می باشد و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تحلیل تم و تکنیک دلفی فازی استفاده شده است و در بخش کمی نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک ISM استفاده شده است. در بخش کیفی پژوهش در مجموع 14 متغیر به عنوان عوامل تاثیرگذار بر رقابت پذیری نشان تجاری شناسایی شدند.
بررسی ارتباط توسعه یافتگی و رقابت پذیری منطقه ای در شهرستان های مرزی (نمونه موردی: شهرستان های مرزی استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
231 - 259
حوزههای تخصصی:
دسترسی به توسعه ملی و منطقه ای آرمان بزرگ هر جامعه ای است که مستلزم شناخت دقیقی از وضعیت کشور و جامعه می باشد تا برنامه ریزی های آتی در مسیر توسعه پایدار صورت گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط توسعه یافتگی و رقابت پذیری منطقه ای در شهرستان های مرزی استان آذربایجان غربی می باشد. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. در جهت گردآوری داده های پژوهش از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به صورت کمی و از طریق نرم افزارهای EXCEL، OPA، GIS وSWOT - Meta بوده است. در جهت رتبه بندی شهرستان های مرزی از مدل تصمیم گیری چندشاخصه CoCoSo، در جهت خوشه بندی شهرستان های مرزی از روش خوشه بندیK-Means و در جهت بررسی رقابت پذیری منطقه ای از متاسوات استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که با توجه به نحوه توزیع شاخص های تلفیقی در استان آذربایجان غربی، این استان از مدل مرکز- پیرامون تبعیت می کند؛ به طوری که توزیع امکانات و خدمات به جای اینکه در سطح استان و مابین شهرستان های مرزی به صورت عادلانه توزیع شود، به صورت ناعادلانه توزیع شده است و بیشتر خدمات در شهرستان ارومیه و در رتبه بعدی شهرستان خوی توزیع گردیده است. همچنین وضعیت رقابت پذیری منطقه ای نشانگر این است که شهرستان ارومیه با فاصله بسیار زیادی از سایر شهرستان های مرزی در دو بعد متمایزکننده در منابع و توانایی ها تحت عنوان توسعه یافتگی و رقابت پذیری منطقه ای قرار دارد. در طول زمان با ادامه این روند، واگرایی شدید در میان شهرستان های مرزی ایجاد می گردد که مستقیماً بر توزیع جمعیت در استان اثرگذار خواهد بود و باعث مهاجرت ساکنین از شهرستان های کم برخوردار به سایر شهرستان ها خواهد بود.
سنجش توانایی بالقوه جذب عبور بار از کریدورهای حمل ونقل بین المللی با تمرکز ویژه بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
244 - 270
حوزههای تخصصی:
ایران از جمله کشورهایی به شمار می رود که به دلیل قرارگیری در موقعیت جغرافیایی مناسب و تقاطع مسیرهای بین المللی همچنین دسترسی به آب های آزاد از مزیت عبور بار و ترانزیت برخوردار بوده است. ایران با منابع سرشار از انرژی، در منطقه خاورمیانه دارای جایگاه ژئوپلیتیکی، ژئواکونومی و ژئواستراتژی خاص است. در قلمروهای جدید ژئواکونومیک، ایران در مرکز بیضی استراتژی انرژی قرار گرفته که در میان سه حوزه مهم مصرف کننده انرژی یعنی اروپا، چین و هند واقع شده است اتخاذ سیاست های درست جهت استفاده از این موقعیت ژئواستراتژیک، موجب تنوع و افزایش منابع درآمدی و کاهش وابستگی اقتصادی به فروش نفت، افزایش امنیت، ارتقاء روابط سیاسی و اجتماعی می گردد. به همین علت، مطالعه ی کریدورهای حمل ونقل به عنوان یکی از موضوعات مهم برای استفاده از این موقعیت، ضروری است. این پژوهش، با توسعه ی مدل جذابیت کریدورهای حمل ونقل که شامل فاکتورهای هزینه، زمان، قابلیت اطمینان، امنیت، انتشار دی اکسیدکربن، شاخص عملکرد لجستیک و شاخص جهانی شدن است، جذابیت کریدورهای حمل ونقل عبوری از ایران را نسبت به کریدورهای حمل ونقل رقیب، برای ده گروه کالا و یکصد و دوازده مبدأ - مقصد، محاسبه نموده و در نهایت، با تدوین سناریوها، تأثیر بهبود در معیارهای مدل سنجش جذابیت کریدورهای حمل ونقل را ارزیابی می نماید. نتایج نشانمی دهد که ضعف مسیرهای عبوری از ایران، نسبت به سایر مسیرها در هزینه و زمان عبور از مرز است. همچنین، بهبود شاخص عملکرد لجستیک و افزایش سهم گونه ی ریلی در کریدورهای حمل ونقل ، بیشترین تأثیر را بر افزایش جذابیت مسیرها دارد.
تحلیل و ارزیابی رقابت پذیری پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی استان گیلان (مطالعه موردی: شهرستان ماسال، اولسبلنگاه، شاندرمن)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ژئوتوریسم شاخه ای از دانش توریسم است که محوریت آن را رفتارشناسی سیستم های سطحی زمین یا ژئومورفوسایت ها تشکیل می دهد و کوشش دارد ارزش های گردشگری-حفاظتی فرم ها و فرایندهای مسلط در یک مکان را شناسایی، حفاظت و بهره برداری کند. هدف از این پژوهش، ارزیابی و تحلیل رقابت پذیری پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی استان گیلان (مطالعه موردی: شهرستان ماسال، اولسبلنگاه، شاندرمن) می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف توصیفی تحلیلی کاربردی بوده و برای ارزیابی مناطق موردمطالعه از مدل های ژئوتوریستی پاوولوا، کوبالیکوا و فیولت استفاده شده است. مدل پاوولوا به ارزیابی توان رقابت پذیری مناطق موردمطالعه می پردازد و مبتنی بر تشکیل فاکتورهای مثبت و منفی و محاسبات مرتبط با آن ها می باشد. مدل کوبالیکوا که بیش تر بر معیارهای علمی، آموزشی، اقتصادی، حفاظتی و افزوده تأکید دارد و در نهایت مدل فیولت که مناطق ژئوتوریستی را بر اساس چهار معیار منشأ شکل گیری، پراکندگی جغرافیایی، گردشگری و وضعیت دسترسی موردبررسی قرار می دهد. نتایج و یافته ها: بر اساس نتایج حاصله از مدل پاولووا در فاکتور مثبت رقابت پذیری، شهرستان ماسال با کسب بیش ترین امتیازات در زیرشاخص های ثروت طبیعی (9/4) و مناطق حفاظت شده (54/4) از توان رقابت پذیری بالایی در منطقه برخوردار است. هم چنین در بخش فاکتور منفی رقابت پذیری بخش شاندرمن در زیرشاخص عدم وجود زیرساخت های مناسب در منطقه با مقدار 33/4 دارای بالاترین امتیاز بوده و نشان از ضعف منطقه در این مورد می باشد. هم چنین با توجه به نتایج به دست آمده از مدل کوبالیکوا شهرستان ماسال با مقدار امتیاز (08/7) دارای بالاترین ارزش ژئوتوریسمی در منطقه بوده است. هم چنین نتایج به دست آمده از مدل فیولت نیز نشان می دهد شهرستان ماسال با دریافت مقدار امتیاز (04/5) از لحاظ مدیریتی و گردشگری در منطقه در وضعیت مطلوبی قرار دارد. بنابراین نتیجه گیری می گردد این منطقه دارای پتانسیل ها و توانمندی های بالای گردشگری و ژئوتوریسمی بوده و از لحاظ رقابت پذیری در سطح استان در رتبه برتر قرار دارد.
طراحی مدل بازاریابی دیجیتال برمبنای تئوری داده بنیاد در صنعت گردشگری پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
37 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری پزشکی انجام شده است. این تحقیق در حیطهٔ تحقیقات توسعه ای است که با روش کیفی انجام می شود. جامعهٔ آماری شامل مدیران شرکت های تسهیلگر گردشگری پزشکی و مدیران بخش پذیریش بیماران بین المللی بیمارستان های شهر تهران ازجمله بیمارستان فارابی، قلب شهید رجایی و خاتم الانبیا (ص) است که از این میان 15 نفر به صورت هدفمند غیرتصادفی برای نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها مصاحبهٔ عمیق نیمه ساختاریافته است. تحلیل داده های کیفی با روش نظریهٔ داده بنیاد و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. براساس مدل پارادایمی به دست آمده، مؤلفه های مرتبط با بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری پزشکی در شش دستهٔ عوامل علّی (بازاریابی اپلیکیشن ها، بازاریایی رسانه های اجتماعی، تبلیغات دیجیتالی، تبلیغات نمایشی، تسهیل ارتباطات و ارائهٔ اطلاعات)، شرایط زمینه ای (شاخص های فنّاوری رسانهٔ اجتماعی، محیط رسانهٔ اجتماعی، تعامل پذیری، قابلیت درک پذیری)، پدیده محوری (بازاریابی دیجیتال انسان محور، تحلیل داده های مشتری و توسعهٔ بازار)، راهبردها (استراتژی های کوتاه مدت و بلندمدت، ارزش عملکردی و ارزش مورد انتظار)، شرایط مداخله گر (شاخص های نرم افزاری و سخت افزاری) و پیامدها (وفاداری گردشگر، رضایت گردشگر، کیفیت خدمات و محتوای رسانه های اجتماعی) شناسایی شدند. براساس نتایج به دست آمده در این تحقیق، می توان استنباط کرد که با استفاده از ابزار بازاریابی دیجیتال می توان تعداد سهم بازار بیشتری در صنعت گردشگری پزشکی ایران به دست آورد.
تأثیر هوش مصنوعی بر رقابت پذیری در حرفه وکالت: مقایسه تطبیقی حقوق ایران و آمریکا
حوزههای تخصصی:
تحولات هوش مصنوعی (AI) در دهه های اخیر تأثیرات گسترده ای بر حرفه وکالت داشته و این تحولات به ویژه در زمینه رقابت پذیری وکلا و مؤسسات حقوقی اهمیت بسزایی یافته است. در این مقاله، تأثیر هوش مصنوعی بر رقابت پذیری در حرفه وکالت با تمرکز بر نظام های حقوقی ایران و آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه با بهره گیری از منابع معتبر دانشگاهی و مقالات علمی، به تحلیل نحوه بهره برداری از هوش مصنوعی در فرآیندهای حقوقی و چالش ها و فرصت های مرتبط با آن پرداخته است. در ایران، نبود قوانین و مقررات مشخص برای استفاده از هوش مصنوعی و نگرانی های اخلاقی و امنیتی از جمله چالش های اصلی به شمار می رود. در آمریکا، با وجود پیشرفت های قانونی، مسائل مربوط به شفافیت و مسئولیت پذیری الگوریتم ها همچنان مطرح است. یافته ها نشان می دهد AI می تواند تا 25% هزینه های عملیاتی را کاهش دهد. پیشنهادات شامل تدوین قانون شفافیت الگوریتم در ایران است با توجه به یافته های این مقاله، تنظیم مقررات و استانداردهای مناسب، آموزش و توسعه مهارت های جدید برای وکلا و قضات، و نقش فعال دولت ها و نهادهای حقوقی، از جمله راهکارهای پیشنهادی برای بهبود استفاده از هوش مصنوعی در حرفه وکالت هستند. همچنین، تطبیق تجارب بین المللی با شرایط محلی می تواند به توسعه و بهبود استفاده از هوش مصنوعی در حرفه وکالت کمک کند.