مطالب مرتبط با کلیدواژه

ANP


۸۱.

پهنه بندی خطر سیلاب شهری با استفاده از تحلیل شبکه (ANP) و منطق فازی، مطالعه موردی: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی سیلاب ANP Fuzzy شهر مراغه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف از این تحقیق پهنه بندی خطر سیلاب در شهر مراغه به دلیل سیلاب ناشی از طغیان رودخانه صوفی چای می باشد که برای این منظور از لایه های اطلاعاتی شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از آبراهه، فاصله از رودخانه، کاربری زمین، تراکم ساختمانی و تراکم جمعیتی استفاده شده است. براساس نظر کارشناسان و شناخت منطقه، وزن دهی لایه ها به روش تحلیل شبکه (ANP) با استفاده از نرم افزار سوپردسیژن انجام شد. با توجه به ضرایب به دست آمده در مدل ANP عامل آبراهه با ضریب 75/0 بیش ترین ارزش و عامل کاربری اراضی با ضریب 0895/0 کم ترین ارزش را برای ایجاد سیل به خود اختصاص داد و سپس تمامی لایه ها در محیط GIS فازی سازی شده و در نهایت با وزن دار کردن لایه ها و تلفیق آن ها به روش گاما، نقشه نهایی پهنه بندی سیلاب تهیه گردید. نتایج نشان می دهد، پهنه های با خطر سیل گیری خیلی زیاد در مرکز شهر حاشیه رودخانه صوفی چای با مساحت 126/3 هکتار به ترتیب در نواحی 1، 2 و 3 و پهنه های با خطر سیل گیری کم در حاشیه شهر با مساحت 598/13 هکتار در نواحی 5 و 7 واقع گردیده اند. نتایج حاصل از تلفیق مدل های ANP و Fuzzy در تائید مطالعات پیشین، حاکی از کارایی بالای آن ها در تعیین مناطق با ریسک بالای سیلاب می باشد و ضرورت دارد در فرایند برنامه ریزی و آمایش به ویژه ارزیابی خطر این سطوح پهنه بندی شده مدنظر قرار گرفته شود.
۸۲.

تعیین عوامل موثر در مکانیابی مناطق مستعد جمع آوری رواناب و استحصال آب باران حوضه آبریز سیاه خور کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منحنی ROC ANP GIS سیاه خور کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۷۱
استحصال آب باران روشی برای توسعه و بهره برداری از منابع آب در مناطق خشک و نیمه خشک با هدف افزایش کمیت و کیفیت منابع آب موجود است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل مؤثر در مکان یابی مناطق مستعد جمع آوری رواناب و استحصال آب باران (RWH) در حوضه ی آبریز سیاه خور کرمانشاه با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره (MCDA)  و تحلیل شبکه ای ANP است. نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی و پهنه بندی بارش حوضه نشان می دهد که در 81/37 درصد از مساحت کل حوضه ، معیار هیدرولوژی نسبت به معیار های فیزیکی و توپوگرافی به ترتیب 4/6 و 5/8 و معیار فیزیکی 2/3 برابر بر معیار توپوگرافی دارای ارجحیت است . نتایج حاصل از بررسی نقشه ی پتانسیل استحصال آب باران نشان می دهد که کلاس های ضعیف با 96/2 ، نسبتاً ضعیف 49/35 ، متوسط 06/26، نسبتاً خوب 2/29 و خوب با 29/6 درصد از سطح حوضه را شامل می شوند و کلاس های متوسط و نسبتاً خوب و خوب جمعاً با 55/ 61 درصد بیش ترین درصد سطح حوضه را به خود اختصاص داده اند. بررسی ها نشان می دهد که شیب های میانی جهت احداث سیستم های استحصال آب باران مناسب می باشند. بطوری که مشاهدات میدانی و نتایج حاصله از بررسی منحنی ROC، نشان می دهد، اکثر 115 تکه جمع آوری آب باران در محل   هایی قرار دارند که از لحاظ توپوگرافی و هیدرولوژی مناسب و بیش از 89در صد مکان های جمع   آوری آب باران در کلاس های متوسط و نسبتاً خوب و خوب واقع شده که این موضوع  بیانگر ارزیابی بسیار خوب مدل بوده و نشان می دهد که تلفیق تکنیک تصمیم گیری چند معیاره (MCDA) و تحلیل شبکه ای ANP و GIS می تواند برای برنامه ریزی جمع آوری آب باران در مقیاس حوضه و زیرحوضه ابزار مفیدی باشد.
۸۳.

ارزیابی شاخص های یکپارچگی میراث شهری با استفاده از فرایند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یکپارچگی میراث شهری ANP DEMATEL DANP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۷
مفهوم «یکپارچگی» در فهرست میراث جهانی یونسکو به عنوان یکی از شرایط ثبت مکان های فرهنگی برگزیده شده است. در شهرهای تاریخی زنده، که پویا هستند و در معرض تغییر قرار دارند، استفاده از چنین مفاهیم انتخابی، بسیار پیچیده است و نامشخص بودن ابعاد مرتبط با آن، ضرورت چنین پژوهش هایی را فراهم می کند. به عبارت دیگر، ابعاد و عوامل یکپارچگی می تواند به عنوان یکی از مهم ترین ابزارها در برنامه ریزی و سیاست گذاری های میراث شهری استفاده شود. گستردگی و تنوعِ شاخص های یکپارچگی ایجاب می کند تا این شاخص ها برحسب نقش و عملکردشان مورد توجه قرار گیرند، که به طور مشخص هریک دارای ارزش متفاوتی از یکدیگر هستند. لذا این پژوهش با فرض یکسان نبودن وزن معیارها، زیرمعیارها و شاخص های یکپارچگی میراث شهری و با هدف شناخت و ارزیابی آن ها انجام شده است، برای رسیدن به این هدف ابتدا با مطالعات نظری، دسته بندی عوامل مرتبط با یکپارچگی میراث شهری انجام پذیرفته، سپس از مدل تحلیل شبکه(ANP) با پیش فرض روابط درونی میان زیرمعیار های تحقیق و برای انعکاس ارتباطات متقابل میان زیرمعیارها، از روش DEMATEL استفاده شده است. پژوهش از نوع اکتشافی بوده که به لحاظ روش، تحقیق توصیفی-تحلیلی است. بر این اساس پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه، این نتیجه به دست می آید که «حفظ شواهد و نمونه های معتبر یک یا چند دوره خاص»، «ارتباط وضعیت فعلی با عملکرد گذشته»، «ارتباط وضعیت فعلی با طرح اصیل اولیه»، «استفاده اقتصادی از عملکرد و کاربرد دارایی های میراث»، «در نظر گرفتن نیازها و مشارکت جامعه محلی در حفظ منطقه» بیشترین وزن و درنتیجه، بیشترین تأثیر را در بین شاخص های یکپارچگی میراث شهری داشته است.
۸۴.

بررسی خطر فرونشست زمین در حوزه توزیع شبکه برق استان آذربایجان شرقی ( با رویکرد بهسازی و افزایش تاب آوری )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطر فرونشست زمین تاب آوری شبکه توزیع برق ANP استان آذربایجان شرق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۷
شبکه گسترده تاسیسات برق، از حساس ترین تاسیسات استان آذربایجان شرقی در مقابل وقوع فرونشست زمین محسوب می شود. با توجه به چنین حساسیتی، شناسایی مناطق مستعد به فرونشست از ضروریات بوده و بررسی میزان آسیب پذیری شبکه های توزیع برق جهت افزایش تاب آوری در برابر آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به چنین اهمیتی، هدف از انجام پژوهش حاضر، مشخص کردن پهنه های آسیب پذیر در مقابل تهدیدات تاسیسات شبکه برق ناشی از فرونشست زمین در استان آذربایجان شرقی است. در این پژوهش، برای تهیه لایه های اطلاعاتی، از فرایند تحلیل شبکه (ANP) استفاده شده است. به منظوردستیابی به یک همگنی مناسب بین لایه های مختلف، داده های ورودی، استانداردسازی شده و نقشه های معیارهای مورد مطالعه به روش Natural breaks بر اساس ارزش پیکسل ها به تعداد کلاس های خطر طبقه بندی گردیدند. نقشه مربوط به معیارهای هر یک از مخاطرات در محیط نرم افزار ArcGis فراخوانی و با یکدیگر تلفیق گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مناطق با خطر فرونشست زیاد با وسعت 1981 کیلومترمربع و مناطق با خطر فرونشست خیلی زیاد با وسعت 268 کیلومترمربع در محدوده های مختلف استان پراکنده شده اند و اغلب این محدوده ها از شمال غرب تا جنوب شرق استان (شامل شهرهای مرند، شبستر، تبریز، بستان آباد، سراب و میانه) کشیده شده است. همچنین در شهرهای جنوب غربی استان (مانند بناب، ملکان و عجبشیر) نیز محدوده هایی با خطر بالا در مقابل فرونشست دیده می شود که در این محدوده ها آسیب پذیری تاسیسات برق نسبتا بالا است . این در حالی است که، بیشترین چاه های مربوط به برداشت آب های زیرزمینی با تراکم زیاد در این پهنه های پرخطر قرارگرفته اند. نتایج مطالعات همچنین حاکی از این است که بالای 70 درصد تجهیزات و مشترکین برق در محدوده فرونشست با احتمال خطر زیاد و خیلی زیاد مربوط به شهرستان های مرند، شبستر و بناب است، یعنی محدوده هایی که بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی را به خود اختصاص داده اند. در این پژوهش با انطباق مناطق پهنه بندی شده با خطر فرونشست زیاد و خیلی زیاد با نقشه های فرونشست حاصل از اطلس سازمان نقشه برداری کشور، همپوشانی 53 درصدی در مناطق فرونشست در شهرهای مرند، شبستر، بناب، ملکان و سراب مشاهده گردید.
۸۵.

ارزیابی و تحلیل ریسک پروفایل بیمه های دریایی با استفاده از روش ترکیبی ANP-DEMATEL(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باربری دریایی بدنه کشتی پروفایل ریسک دریایی فراساحلی ANP DEMATEL

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۶
پیشینه و اهداف: بیمه های دریایی به عنوان یکی از مهم ترین شاخه های بیمه در مدیریت ریسک عملیات دریایی نقش اساسی دارند. این نوع بیمه ها شامل بیمه بدنه کشتی، بیمه مسئولیت، بیمه باربری دریایی و بیمه های مرتبط با عملیات فراساحلی است که هریک جنبه های متفاوتی از ریسک های مرتبط با عملیات دریایی را پوشش می دهند. ازآنجاکه عملیات دریایی همواره با خطراتی مانند شرایط نامساعد جوی، تصادمات دریایی و سایر عوامل همراه است، ارزیابی دقیق پروفایل ریسک مرتبط با این نوع بیمه ها اهمیت زیادی پیدا می کند. چنین ارزیابی هایی می توانند علاوه بر بهبود ایمنی و کاهش احتمال وقوع خسارات، به شرکت های بیمه کمک کنند تا تصمیمات دقیق تر و بهتری در مدیریت ریسک بگیرند و از طریق آن استراتژی های مؤثرتری برای مدیریت ریسک طراحی کنند. با توجه به این نیاز، پژوهش حاضر با هدف شناسایی، تحلیل و وزن دهی شاخص های ریسک در بیمه های دریایی انجام شده و درصدد است چهارچوبی نظام مند و علمی برای مدیریت بهتر این ریسک ها ارائه دهد. روش شناسی: در این پژوهش، رویکردی چندمرحله ای برای شناسایی، تعیین وزن و اهمیت شاخص های ریسک بیمه های دریایی اتخاذ شده است. در مرحله نخست، شاخص های کلیدی مرتبط با ریسک از طریق مروری نظام مند بر ادبیات موضوع شناسایی شد. این مرحله شامل بررسی مقالات علمی، گزارش های صنعتی و منابع معتبر مرتبط بوده تا شاخص هایی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر پروفایل ریسک تأثیر دارند استخراج شوند. در گام بعدی، از روش دیمتل (DEMATEL) برای تحلیل روابط میان شاخص ها استفاده شد. این روش یکی از روش های پیشرفته در تحلیل روابط علّی و معلولی میان عوامل است که امکان شناسایی شاخص های اثرگذار و اثرپذیر را فراهم می آورد. پس از آن، برای تعیین وزن و اهمیت هر شاخص، از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) بهره گرفته شد. این روش با استفاده از نظرات نخبگان و متخصصان صنعت بیمه و دریایی، اولویت بندی دقیقی از شاخص ها ارائه داد و میزان تأثیر هریک از آن ها بر پروفایل ریسک مشخص شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که شاخص هایی مانند ویژگی های فنی کشتی، نوع و بسته بندی محموله، شرایط آب وهوایی و مدیریت منابع انسانی از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر پروفایل ریسک بیمه گذاران در رشته های متنوع بیمه های دریایی هستند. بررسی ها با استفاده از روش دیمتل نشان داد که عوامل مرتبط با مدیریت عملیاتی و نیروی انسانی بیشترین تأثیر علّی را بر سایر شاخص ها دارند. این عوامل به عنوان شاخص های اصلی در ساختار ریسک شناخته شدند و بر اهمیت توجه به آن ها در تدوین استراتژی های مدیریتی تأکید شد. علاوه براین، تحلیل های انجام شده نشان داد که شاخص های مرتبط با ویژگی های فنی کشتی و محموله، مانند عمر کشتی، و روش های بسته بندی، نقش مهمی در کاهش یا افزایش ریسک دارند. یافته های کمّی استخراج شده نشان داد که در بیمه بدنه کشتی، شاخص های «ویژگی های شناور» و «تجهیزات» به ترتیب اهمیت بیشتری داشتند، درحالی که «عوامل انسانی» بیشترین تأثیر را داشت. در بیمه باربری دریایی، به ترتیب شاخص «وسیله حمل» و «بارگیری و تخلیه» شاخص های مهم بودند. برای بیمه انرژی فراساحلی، شاخص های «بهره برداری و نگهداری» و «ساخت و اجرا» به ترتیب بیشترین اهمیت را نشان دادند. همچنین مهم ترین شاخص اثرگذار در ریسک های مرتبط با بیمه های فراساحلی منطبق بر نتایج دیمتل، شاخص طراحی، در ریسک بیمه های باربری دریایی، شاخص وسیله حمل و در ریسک بیمه های بدنه و ماشین آلات و مسئولیت کشتی شاخص عوامل انسانی است. نتیجه گیری: رویکرد ترکیبی ANP-DEMATEL که در این پژوهش به کار گرفته شد، چهارچوبی جامع و کاربردی برای ارزیابی و مدیریت پروفایل ریسک در بیمه های دریایی ارائه می کند. این چهارچوب نه تنها ابزار مناسبی برای تحلیل ریسک فراهم می آورد، بلکه به شرکت های بیمه کمک می کند تا استراتژی های مؤثرتری برای مدیریت ریسک طراحی کنند. استفاده از این رویکرد می تواند به کاهش خسارات احتمالی و بهینه سازی فرایندهای مدیریت ریسک در صنعت بیمه منجر شود. علاوه براین، نتایج پژوهش حاضر می تواند به عنوان پایه ای برای مطالعات آینده در زمینه توسعه ابزارهای نوین مدیریت ریسک و افزایش قابلیت های بیمه های دریایی در تحلیل ریسک بیمه گذاران استفاده شد. این پژوهش همچنین نشان می دهد که اتخاذ رویکردی نظام مند و علمی در مدیریت ریسک، می تواند به بهبود تصمیم گیری ها و افزایش قابلیت اطمینان در فرایندهای بیمه ای کمک کند.