مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
معاویه
حوزههای تخصصی:
شاید بیشترین نقدها و شبهه افکنی های خاورشناسان درباره امامان شیعه: متوجه امام حسن مجتبی(ع) باشد. رویدادهای پر تنش دوران کوتاه خلافت امام(ع) که به صلح با معاویه انجامید و نیز حوادث پس از صلح، زمینه ساز بروز پرسش هایی فراوان در بین خاورشناسان شده است. پاسخ خاورشناسان به این پرسش ها در دو دسته کلی قابل تقسیم بندی است؛ دسته ای زبان به نقد امام(ع) گشوده اند و گروهی نیز با نگاهی واقع گرایانه به ارزیابی شرایط اجتماعی آن روزگار و رفتار سیاسی امام پرداخته و موضع سیاسی ایشان را منطقی دانسته اند. این مقاله پس از گزارش دیدگاه مثبت و منفی خاورشناسان، با استناد به منابع تاریخی و حدیثی، به نقد دیدگاه منفی آنان پرداخته است.
رابطه اخلاق و سیاست بررسى رویکرد ماکیاولیستى بنى امیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسى هم سخنى ها و شباهت هاى دو جریان فکرى اموى و ماکیاولى در حوزه اخلاق و سیاست، مسئله اصلى این پژوهش است. هدف عمده از بررسى این موضوع، اثبات این مطلب است که اصول سیاست اموى، ارتباطى با سیاست اصیل اسلامى نداشته و بسان سیاست ماکیاولیستى، مخالف رهیافت اسلام در حوزه اخلاق و سیاست است. بنى امیه و به طور خاص معاویه، با اتخاذ اصولى همچون ارعاب به وسیله قتل و غارت، وعده و وعیدهاى فریبنده، دروغ بستن به صالحان، و ملعبه شمردن اصول اخلاقى، در سیاست مسیرى را پیموده اند که بعدها نیکولو ماکیاولى (1469 1527) آن را تئوریزه کرده است. این مقاله تلاش مى کند تا با نظر به جایگاه اخلاق در سیاست در رویکرد ماکیاولیستى، رفتار و رویکرد بنى امیه نسبت به این مسئله را مورد بررسى و نقد قرار دهد. روش مقاله در مراجعه به آراء ماکیاولى و عملکرد بنى امیه، استنادى، و در تبیین محتوا توصیفى تحلیلى خواهد بود.
بررسی فرآیند مسموم سازی در دوران امارت و خلافت معاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسموم سازی از جمله شیوه های رایج برای حذف مخالفان و رقیبان سیاسی است که از گذشته های دور در میان حاکمان و سردمداران دول مختلف متداول بوده است. این عمل چنان مخفیانه و زیرکانه انجام می شود که ممکن است تا مدت ها عامل جنایت نامعلوم باقی بماند. معاویه نخستین خلیفه ای است که با به کارگیری این شیوه، به حذف مخالفان خود پرداخت. در این پژوهش با بهره گیری از اطلاعات موجود در منابع تاریخی، انگیزه و راهکارهای معاویه برای حذف مخالفان از طریق مسموم سازی و نیز نحوة انتخاب عاملان این اقدام با رویکردی توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد، معاویه برای حذف برخی از رقبا و مخالفان سیاسی اش، از روش مسموم سازی بهره می گرفت تا ضمن آنکه ردپایی از خود در این جنایات باقی نگذارد، از بروز هر نوع واکنشی نیز جلوگیری کند. او به منظور تحقق نقشه هایش، درانتخاب عاملان قتل، به انگیزه های مادی و شخصی آنان توجه بسیار داشت و می کوشید با اتخاذ تدابیری هوشمندانه در حین انجام جنایت و بهره گیری از فرصت های حساب شده، با موفقیت مخالفان را از سر راه خود بردارد.
خلیفه و خلافت در اندیشه اهل سنت و زیر ساخت های تحول امامت و خلافت به سلطنت آسمانى و خلیفة اللهى
حوزههای تخصصی:
در تاریخ اسلام میان اصطلاح های خلافت، امامت و سلطنت هیچ وحدتی وجود ندارد و این خلط معنایی صرفا لفظی و لغوی نبوده، بلکه حاصل تحولاتی تاثیرگذار در تاریخ اندیشه اسلامی بوده است. اصطلاح «خلیفه»، به تفاوت، عنوانى برای تمام زمامداران یا خلافت نبوى در زعامت سیاسى مسلمانان و جانشینى خلیفه رسول الله، یا منصبى شرعى و نه عرفى به تمام خلفاى راشدین، امویان و عباسیان نیز به کار برده می شد. درباره «امامت» باید گفت متکلمان اهل سنت که به وضوح شاهد فساد دستگاه خلافت بودند و میان خلفاى راشدین با خلفاى اموی و عباسی تفاوتى ماهوى مى یافتند، به دلیل تداعى فساد خلفاى وقت، مایل نبودند اصطلاح امامت را که بر خلفاى زمانه آنان نیز اطلاق مى شد، مورد استفاده قرار دهند. همچنین در این نوشتار نشان داده می شود که تلاش براى آسمانى کردن سلطنت اسلامى و کوشش براى استحاله امامت و خلافت نبوى از سوى عوامل اموى و راویان آن دوره، در ادوار بعدى نیز ادامه یافت و در دوره عباسیان، فرمانروایان این خاندان نیز خود را خلیفه خداوند و حاکم الهى در روى زمین توصیف کردند. در واقع، با ابهام و خلل در اصول سیاست نبوى و سیاست خلفاى اولیه با نظام استیلایى و فرمانروایى سلطنتى، سنت هاى نبوى و اصول سیاست قرآنی مغفول ماند و سلطنت از این وضعیت بهره را کافى برد. با تبدیل خلافت به سلطنت، مصادیق نظریه امامت، به خلفاى اولیه محدود شد.
غارات معاویه و تأثیر آن در برآمدن امویان
حوزههای تخصصی:
تحلیل و نقد کتاب «الفتنة»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب « الفتنة جدلیة الدین و السیاسة فی الاسلام المبکِّر » اثر متفکر و مورخ تونسی دکتر هشام جعیط از جمله آثار در سطح جهانی است که در دسامبر 1991 به عربی ترجمه و توسط انتشارات دارالطلیعه در بیروت به چاپ رسید. در این کتاب که در قالب پنج بخش تنظیم شده است، رویدادهای مهم تاریخی که در سی سال پس از رحلت نبی مکرم(ص) بوقوع پیوست مطرح شده و با محوریت رویدادهای سال های پایانی خلافت عثمان و دوران خلافت امام علی(ع) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. وحدت دینی، بنای دولت اسلامی و جهاد، فتوحات و امپراتوری اسلامی، جنگ های جمل، صفین و نهروان از مباحث اساسی کتاب محسوب می شود. اصطلاح فتنه، پنج سال پایانی دوره ی خلافت راشدین را شامل می شود، دوره ای که، به نظر نویسنده ی کتاب، ترکیبی از نزاع داخلی و نزاع دینی است که نهایتا منجر به بروز احزاب و گسست اجتماعی در امت پیامبر(ص) شد. با وجود اهمیت این مسأله، و این که تاکنون اثر تاریخی جدی در این خصوص تألیف نشده است نویسنده تلاش داشته است با دقت، وسواس و ژرف نگری اثری تاریخی بنگارد. در این مقاله ضمن معرفی شکلی اثر به تحلیل بیرونی و درونی و نقد و ارزیابی آن پرداخته ایم.
پیمان راهبردی معاویه و عمرو بن عاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدور حکم عزل معاویه از استانداری شام، یکی از عمده ترین اقدامات امام علی در عرصه اصلاحات سیاسی بود که پیامدهای ناخواسته ای را به همراه آورد. معاویه که شام را اقطاع و تیول خود می دانست، نه تنها به رأی امام تمکین نکرد،که از بیعت با آن حضرت نیز خودداری ورزید. تمرد او در برابر خلیفه مسلمین، روابط میان شام و عراق را تیره کرد. در چنین شرایطی، معاویه با اتخاذ کدام راهبرد توانست در برابر امام مقاومت کند و ورق را به سود خود برگرداند ؟
یافته های این پژوهش – که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است – نشان می دهد که او به توصیه مشاوران خود، عمرو بن عاص را که یکی از داهیان عرب بود به خدمت گرفت تا از کاردانی و موقع شناسی او به سود خود بهره برداری کند. پیمان راهبردی که میان آنها در بیت المقدس منعقد شد،حاکی از یک معامله سیاسی بود که طی آن عمرو بن عاص با دریافت وعده استانداری مصر، متعهد شد تا معاویه را در رسیدن به اهداف مورد نظر، در رویارویی با امام علی، یاری رساند. عملیاتی شدن این پیمان، نشان داد که برای نخستین بار در تاریخ اسلام،خدعه و نیرنگ به مثابه ابزاری برای رسیدن به قدرت و حکومت مورد بهره برداری قرار گرفت و بعدها توالی فاسدی را به همراه آورد و خلافت اسلامی را تا مرتبه سلطنت فرو کاست و منش و روش اکاسره و قیاصره را در قالبی نوین بازتولید کرد.
صفین در تاریخنگاری ابن ابی الحدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویداد صفین به مثابه یکی از عمده ترین چالش های فرا روی حکومت امام علی، از دیر باز موضوع تأملات مورخان و تاریخ پژوهان بوده است. این واقعه که در زمره «فتن» شمرده شده، در تاریخ نگاری اسلامی- بویژه مکتب شام و عراق- بازتاب های متفاوت یافته است.این که ابن ابی الحدید چگونه به این حادثه پرداخته و زمینه ها و فرایند آن را چگونه مورد کاوش قرار داده، عمده ترین پرسشی است که این مقاله می کوشد با تکیه بر شرح نهج البلاغه و رجوع به سایر منابع تاریخی در جهت تایید و تطبیق مدعیات ابن ابی الحدید،برای آن پاسخی جستجو کند.
یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ابن ابی الحدید،انگشت اتهام را متوجه معاویه نموده و او را عامل بحران در روابط شام و عراق به شمار آورده است.او حتی در یک موضع گیری ایدئولوژیک،معاویه را به سبب تمرد از فرمان امام مسلمین و به هدر دادن خون مسلمانان،زندیق و مخلّد در آتش می داند.
انسجام واژگانی در نامه های افشاگرانه امام علی(ع)به معاویه
حوزههای تخصصی:
کشف عوامل انسجامی متون خصوصاً در موضوعات همگون و از زبان معصوم، یکی از دغدغه های تحلیلگران متن به ویژه در قالب زبان و زبان شناسی است. اگر چه به انسجام از زوایای مختلف دستوری، پیوندی، واژگانی و آوایی پرداخته می شود، اما جنبه واژگانی یکی از شاخص های تعیین کننده در میزان پیوند اجزای متن محسوب می شود. این پژوهش با رویکرد مذکور، نامه های حضرت علی)ع( که در موضوع و محتوایی نزدیک به هم به معاویه نگاشته شده است را به منظور دریافت شیوه های بیانی حضرت و انتخاب واژگانی مؤثر بر مخاطب، مورد بررسی قرار می دهد. نمونه گیری از خطبه های مذکور و تحلیل آن از طریق جمع آوری کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد.داده ها حاکی از آن است که از بین - 14 عامل انسجام واژگانی مورد بررسی در این نامه ها، ترادف و طباق ایجاب بیشترین دامنه را به خود اختصاص داده که این امر در سه نامه صریح و تهدید آمیز آن حضرت، یعنی نامه های 10 ، 17 و 28 نمود افزون تری دارد که توضیح افزون و ذکر متضاد که موجب روشنایی و صراحت مطلب می گردد، در این دو عامل رخ می نماید در حالی که عوامل دیگری مانند شمولیت و طباق سلب، از این قوت برخوردار نیست. پس از آن تکرار صریح و جزئی برای تثبیت و محکم نمودن امر، جایگاه خود را در میان عوامل، حفظ نموده است .
تحلیل شخصیت معاویه بر اساس گزارشهای تاریخی حکومت او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت معاویه به عنوان یکی از خلفای مسلمانان در منابع تاریخی دارای دو وجه متفاوت است. در وجهی او حاکمی با تدبیر است که مردمان به اختیار پذیرفتار و فرمانبردار اویند و در وجه دیگر پادشاهی تجمل گراست که با بی تدبیری خود مردمان را به هلاکت کشانده است. بنابراین این سوال پیش می آید که شخصیت واقعی او در مقام یک حاکم به چه شکل بوده است. برای دستیابی به پاسخ این سوال گزارشهای تاریخی منابع اولیه با یکدیگر مقایسه شده که با بررسی آنها می توان چنین استنباط کرد که معاویه فردی حیله گر بوده که مردمان را با فریبکاری به اطاعت کورکورانه خود کشانده و آنان را از سعادت و اصلاح دور کرده است. بویژه که با مقایسه عملکرد وی با شروط مدیریتی که از نهج البلاغه گرفته شده است می توان به این نتیجه رسید که او هیچ یک از شروط لازم برای مدیریت را نداشته و در واقع شایسته حکومت بر مردم نبوده است.
حدیث «فئة باغیه» و پاسخ به شبهات ابن تیمیه در دفاع از معاویه ( بازخوانی منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از رخدادهای به ظاهر پیچیدة صدر اسلام، جنگ های داخلی میان مسلمانان در دورة خلافت علی بن ابی طالب علیه السلام است، به گونه ای که حتی برخی از صحابة بزرگ رسول اکرم صلی الله علیه و آله در حقانیت یک جبهه در مقابل جبهة دیگر تا مدتی دچار حیرت بودند. در خصوص چرایی، چگونگی و پیامدهای این نبردها، پژوهش هایی هرچند مختصر انجام شده، اما دربارة تحلیل مستند و شبهه شناسانة رخدادهای ریز و درشت این جنگ ها، کاری انجام نشده و یا کمتر بدان پرداخته شده است. یکی از این رخدادهای مهم، نبرد «صفین» است که شهادت عمار یاسر در آن توسط سپاه معاویه رخ داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی متواتر فرمودند: او (عمار یاسر) را فئة باغیه (گروهی ستمگر) خواهند کشت. حدیثی که به سبب حضور عمار در سپاه امام علی علیه السلام به وضوح دلالت بر حقانیت مواضع امام علی علیه السلام به طور عام و باطل بودن معاویه و سپاه یاغی او به طور خاص دارد.ازآنجاکه ابن تیمیه با طرح شبهاتی در خصوص این حدیث، به دفاع همه جانبه از معاویه پرداخته است، نشانه شناسی بطلان دلایل و توجیهات او اهمیت فراوان می یابد. تردید در سند حدیث و تضعیف دلالت آن، ادعای اجتهاد معاویه و مثاب دانستن او، حتی در صورت خطاکار بودنش در اجتهاد و نکاتی دیگر ازجمله مسائل و شبهات ابن تیمیه است که در تحقیق پیش رو، با تأکید بر منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت محل تأمل و نقد قرار گرفته است.
تحلیلی بر دیدگاه حکیم سنایی غزنوی نسبت به امام حسن مجتبی علیه السلام و معاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهل سنت در ایران، به ویژه اندیشمندان آنان، از قرون نخستین اسلامی تاکنون نسبت به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله عشق می ورزیده و در آثار و تألیفات خویش، به ذکر فضایل آنان می پرداخته و از دشمنانشان تبری می جسته اند. حکیم سنایی غزنوی یکی از شاعران متعهد و سنی مذهب ایرانی در قرن ششم هجری است که در آثار خویش، عشق و ارادت خود را به خاندان نبوت و امامان شیعه بی پرده ابراز داشته است. توجه و اختصاص بخشی از اشعار سنایی به بیان فضایل امام حسن مجتبی علیه السلام و دخالت معاویه در به شهادت رساندن آن امام همام و ابراز انزجار از خاندان اموی، ضرورت و اهمیت این تحقیق را بیان می دارد. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی به بیان دیدگاه سنایی دربارة گوشه ای از فضایل اخلاقی و راز شهادت امام حسن علیه السلام پرداخته است. عشق و ارادت سنایی به امام حسن علیه السلام و دخالت معاویه در شهادت ایشان، از جمله باورهایی است که در آثار این شاعر حکیم هویداست.
پاسخ به شبهه «فیصل نور» در تعارض گفتار امام مجتبی(ع) با نصوص امامت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
97 - 130
حوزههای تخصصی:
نصوص دال بر امامت ائمه اثنی عشر(ع) به حدی در منابع شیعه فراوانی دارد که به آسانی می توان بر آن ادعای تواتر کرد. برخی از این نصوص در منابع اهل سنت نیز یافت می شود. «فیصل نور» از نویسندگان معاصر وهابی، منکر تمامی نصوص امامت شده و به زعم خود در کتاب الامامه و النص این مسئله را از منابع شیعه به اثبات رسانده است. او در بخشی از این کتاب که به امام حسن مجتبی(ع) اختصاص یافته است، جریان صلح آن حضرت را با معاویه و همچنین سخنانی را که از آن حضرت در این زمینه نقل شده است، دلیل شایستگی معاویه در مسئله حکومت دانسته، آن را در تعارض با نصوص امامت می داند و پس از انکار امامت حضرت مجتبی(ع)، به این نتیجه می رسد که هیچ نصی درباره امامت امامان اثنی عشری وجود ندارد. این مقاله با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، درصدد نقد این دیدگاه برآمده، با تحلیل روایات مورد استناد فیصل نور و نیز اثبات وجود نصوص امامت در سخنان امام مجتبی(ع) اثبات می کند که صلح آن حضرت با معاویه، به دلایلی همچون عدم همراهی یاران آن حضرت و اموری دیگر بوده است و بدین وسیله، توهم تعارض آن با سخنان آن حضرت در نصوص امامت دفع خواهد شد.
تحلیل شخصیت تاریخی معاویه از دیدگاه ابن ابی الحدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معاویه شخصیتی بحث برانگیز است: در حالی که بنا بر برخی منابع، وی از صحابه بوده و نقش مهمی در فتوحات اسلامی داشته، در دسته ای دیگر از منابع، نه تنها از صحابه نبوده بنا بر تعریف آن منابع نبوده، بلکه باور وی به اسلام با سؤال های جدّی مواجه است. معاویه به عنوان یکی از سرسلسله های امویان، نقش برجسته ای در تاریخ داشته، و چهل و دو سال عملکرد و فعالیت سیاسی او در قلمرو اسلامی قابل توجه است. در این مقاله، کوشش شده تا شخصیت معاویه در ابعاد اعتقادی، سیاسی و نیز چگونگی مواجهه با سنّت پیامبر(ص)، از منظر ابن ابی الحدید بررسی شود. اهمیت دیدگاه ابن ابی الحدید از آن روست که او در ادب و کلام و تاریخ از سرآمدان عصر خویش بود.
روایات کاتب وحی بودن معاویه در ترازوی نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینکه افرادی همانند امام علی (ع)، ابی بن کعب، زید بن ثابت و دیگران کاتب وحی بودند را می توان از روایات و گزارش های تاریخی دریافت، اما همه آن ها در یک درجه و رتبه نبوده اند، بلکه برخی از ابتدا همراه پیامبر (ص) بوده و تمامی قرآن را نگاشتند، و برخی مقداری از قرآن را و بعضی در اواخر بعثت حضرت رسول (ص) به جمع کاتبان پیوستند؛ اما این که فردی همچون معاویه بن ابی سفیان نیز از کاتبان وحی باشد، از موضوعات مورد اختلاف این بحث است و نیاز به بررسی بیشتری دارد. برخی کاتب بودن معاویه را پذیرفته و برخی آن را رد کرده اند. عده ای بر این باورند که معاویه نامه های معمولی پیامبر (ص) را می نوشته است. در این مقاله دیدگاه های مختلف در مورد کاتب وحی بودن معاویه بررسی و روایات آن به شیوه توصیفی- تحلیلی، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد معاویه از کاتبان وحی نبوده بلکه گاهی نامه های اداری پیامبر (ص) را می نوشته است.
نگاهی گذرا به تاریخ تشکیل و ساختار دولت بنی امیه و علل فروپاشی و انقراض آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
29 - 44
حوزههای تخصصی:
معاویه و جانشیان او را ( به مناسبت نام جدشان امیه) خلفای اموی یا بنی امیه می نامند. ایشان چهارده تن بوده و 91 سال (ازسال 41تا 132ه .ق) حکومت کرده اند. بنی امیه به دوشعبه تقسیم می شوند: «آل سفیان» یعنی معاویه بن ابوسفیان و پسرش «یزید» و نواده اش معاویه دوم (از سال41تا64 ه .ق)، دیگری «شعبه آل مروان» (از 64تا 132 ه .ق) یعنی «مروان بن الحکم و اولاداو». درایام خلفای راشدین خلافت ارثی نبود. مردم هرکس را که صلاح می دیدند به خلافت اختیار می کردند. کناره گیری حسن بن علی بن ابی طالب از خلافت برای معاویه بن ابی سفیان از آغاز مرحله جدیدی درتاریخ اسلام خبر می دهد. نظام حکومتی به نظام پادشاهی موروثی تبدیل شد که درنتیجه این دگرگونی (درساختار حکومتی) مسلمانان در مقابل اوضاع سیاسی جدید، دچار دو دستگی شدند. حکومت بنی امیه (از اغاز پیدایش) به برتری عنصر عرب نسبت به دیگران تاکیدداشت و عربگرایی به شکل آشکار در حکومت امویان حاکم بود. اختلافات عقیدتی با «علویان» امتیاز عرب مسلمان بر موالی و ایرنیان، ماجرای کربلا، محاصره مکه و بی داد گسترده حکومت بنی امیه و.... به پیدایی اختلاف ها و درگیری های خونینی منجر گردید و زمینه را برای فروپاشی وانقراض دولت بنی امیه وروی کارآمدن بنی عباس تدارک دید.
راهبردهای معاویه برای جذب یاران حضرت علی
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶
61 - 77
حوزههای تخصصی:
پس از به خلافت رسیدن امام علی7 معاویه تلاش کرد تا از راه های گوناگون خلافت آن حضرت را تضعیف کند. او با طرح خونخواهی از عثمان تلاش کرد تا مشروعیت خلافت امام را به چالش بکشد. همچنین تلاش کرد تا نزدیکان امام علی و بزرگان قبایل عرب را به سوی خود جلب کند. سیاست معاویه برای جذب خواص یاران علی7، بزرگان و اشراف در دوران خلافت علی7 و حتی پس از آن ادامه داشت. مسئله اصلی مقاله بررسی و تحلیل شیوه های معاویه برای جذب یاران خاص و اطرافیان امام علی7 است. در این بررسی با استناد به منابع متقدم و با روش توصیفی- تحلیلی نشان داده شد که معاویه بر اساس ویژگی های شخصیت هر فرد و همچنین شرایط او در سپاه علی7 و میزان پیروانش، از طرق مذاکره مستقیم، فرستادن سفرای ویژه، پیشنهاد مناصب حکومتی، حفظ موقعیت اشرافی برخی خواص که از عدالت علی7 رنجیده بودند به جذب آنها اقدام می کرد. و در مواردی که موفق به جذب افراد نمی شد آنها را حذف می کرد.
واکاوی دلالت های تاریخی خطبه ام الخیر در دفاع از ولایت امیرمؤمنان(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
119 - 138
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش آفرینی های بانوان در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی صدر اسلام، یکی از ضرورت های پژوهش برای فهم زوایای پنهان رویدادهای این مقطع مهم تاریخی است. مقاله حاضر که ویژه بررسی یکی از بانوان باورمند علوی به نام ام الخیر بنت الحریش بن سراقه است با روش وصفی تحلیلی می کوشد، خطبه این بانو را در جنگ صفین از نظر روش و مضمون مورد توجه و تأمل قرار دهد. بر اساس یافته های این پژوهش، ام الخیر با بهره گیری از آیات قرآن به وصف معاویه و جبهه مقابل امیرالمؤمنین علی(ع) پرداخته است و ضمن نکوهش دنیامداری و غفلت، آنها را از مخالفت با فرامین الهی و پیروی از هوای نفس بر حذر داشته است. دیگر محورهای سخنان او به آیات دال بر ابتلا و آزمون الهی، صبرمداری، توحیدمداری، برجسته ساختن ابعاد هدایت الهی و سرانجام استناد به دلایل نقلی و عقلی برتری امیرمؤمنان حضرت علی(ع) اختصاص یافته است
معاویه و بازتعریف سیره خلیفه به سبک کسرایی و قیصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۸
133-160
حوزههای تخصصی:
همزمان با آغاز خلافت علی(ع)، معاویه به عنوان فرماندار شام با هدف کسب قدرت و خلافت رویاروی آن حضرت قرار گرفت. بدین منظور از روش های متعددی برای آماده سازی اندیشه و اذهان مردم نسبت به خلافت خویش استفاده کرد. کشته شدن عثمان و جابجایی قدرت و بالا گرفتن تنش های متعدد سیاسی و فرهنگی فرصت لازم را در اختیار معاویه برای تثبیت قدرت و خویش داد. طراحی ویژه در ساختار حکومت و اتخاذ انواع تدابیر فرهنگی و اجتماعی کاربست شیوه جدیدی در ساختار خلافت و مرجعیت وی را از عملکردهای اسلامی دور کرد. از این پس مرزبندی های قومی، قبیله ای و ساخت اجتماعی و فرهنگی جامعه اسلامی تغییر یافت و ارزش های قبیله ای جایگزین هنجارهای اسلامی گردید. این نوشتار در صدد است تا بدین مسأله بپردازد که: معاویه در راستای بازتعریف سیره خلیفه به سبک کسرایی و قیصری از چه روش ها و اقداماتی استفاده کرد؟ در پاسخ به مسأله مذکور، این فرضیه مطرح است: معاویه از طریق حصر فرهنگی و محدودیت ارائه آموزه های اسلامی در سرزمین شام، ساخت و ترویج احادیث جعلی، بهره برداری از شخصیت های اجتماعی، اعطای مقام و منصب، بذل و بخشش و اتخاذ مظاهر پادشاهی به تقویت الگوی نظام قبیله ای و جایگزین کردن سلطنت به سبک کسرایی و قیصری در سیره خلفای پیشین پرداخت.
تحلیل و بررسی دیدگاه ابن ابی الحدید درباره جعل حدیث در زمان امویان شاخه سفیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن ابی الحدید معاویه را به کفر و الحاد متهم کرده و با ذکر شواهدی نشان می دهد که او به نبوت پیامبر اسلام(ص) هیچ باوری نداشته است و معتقد است که او با استخدام گروهی از منافقین و دین به دنیا فروشان، دست به جعل حدیث زده و چنان در این میدان اسب تاخته که دوران خود را به دوران اوج جعل حدیث تبدیل کرده است این دیدگاه او نسبت به معاویه، حق طلبی و کمتر بودن تعصب او نسبت به اکثریت علمای اهل سنت را نشان می دهد معاویه با صدور نامه های پی در پی به کارگزارانش و در یک سیاست چهارمرحله ای و با کمک گرفتن از برخی صحابه و تابعین، ابتدا مردم را از نقل فضائل اهلبیت(ع) بازداشت و مردم را از معاشرت با آنها نهی کرد، سپس سعی کرد شیعیان آنها را در انزوا قرار دهد، لذا دستور داد در مجامع عمومی آنها را راه ندهند و حتی شهادت آنها را نپذیرند. در مرحله سوم دشمنا