مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
پهنه بندی
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
193 - 215
حوزههای تخصصی:
پدیده زمین لغزش یکی از انواع حرکت های دامنه ای است که همواره خسارات زیادی را در کشور به وجود آورده است. انتقال بخشی از رسوبات دامنه به سمت پایین آن علاوه بر خسارت های مالی، خطرات جانی زیادی را نیز در پی خواهد داشت؛ بنابراین شناسایی مناطقی که مستعد زمین لغزش می باشند می تواند در حد ممکن از وقوع این پدیده جلوگیری کند و باعث حفظ جان و مال انسان های در معرض خطر شود. هدف از این پژوهش اولویت بندی مؤلفه های مؤثر در وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر وقوع آن در سطح شهرستان با غملک است. برای اولویت بندی و پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش 9 عامل در نظر گرفته شده، این عوامل 9 گانه شامل: شیب، زمین شناسی، شبکه زهکش آب، ارتفاع، بارندگی، کاربری اراضی، گسل، جهت شیب و جاده است. روش مورداستفاده در پهنه بندی زمین لغزش AHP است و برای تلفیق لایه ها نیز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیا استفاده شده است. درروش فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن هریک از عوامل 9 گانه با توجه به اهمیت هر یک از آن ها در وقوع زمین لغزش در منطقه موردنظر محاسبه شده و در لایه های موردنظر اعمال می شود و با روی هم قرارگیری لایه ها، نقشه پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش تولید می شود. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که عامل شیب، جنس زمین و شبکه آب های سطحی با رتبه یک تا سوم بیشترین تأثیر و جاده و جهت شیب با رتبه هشتم و نهم نیز کمترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش در این منطقه داشته است. مناطق با خطر کم 43.25 درصد و مناطقی با خطر زیاد 4.01 درصد از منطقه را داشته اند. نتیجه گیری ها نشان می دهد که بیشترین زمین لغزش های رخ داده در منطقه در ارتباط با شیب و جنس زمین بوده؛ چراکه این عوامل با دخالت فعالیت های شبکه آب های سطحی، بارندگی و دیگر عوامل یادشده، باعث سست شدن پیوند بین رسوبات شده و حرکت آن ها را موجب می شود. حساس ترین قسمت های منطقه نیز جنوب غرب و قسمت هایی از شرق و غرب منطقه بوده و مقاوم ترین قسمت منطقه قسمت های شمال، شمال غرب و بخش هایی از شرق منطقه بوده است.
ارزیابی کیفیت آب زیرزمینی قابل شرب روستایی با استفاده از تحلیل های زمین آمار و سامانه اطلاعات جغرافیایی، مطالعه موردی: شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
151 - 170
حوزههای تخصصی:
بررسی های کیفی آب با توجه به پیشرفت های اخیر گسترش پیدا کرده و مسائل مربوط به آلودگی آب های سطحی و زیرزمینی را نیز شامل می شود. در حال حاضر تغییر دائمی کیفیت آب زیرزمینی به خصوص در زمینه شرب و شور شدن منابع آب خطری جدّی در راه توسعه روستاهای کشور محسوب می شود. متأسفانه بسیاری از مردم به دلیل قابل رؤیت نبودن آب های زیرزمینی، در مورد اهمیت آن ها و آثار زیان بار آلودگی محیط بر منابع آب زیرزمینی آگاهی کافی ندارند. در این پژوهش کیفیت آب زیرزمینی قابل شرب روستایی بخش مرکزی شهرستان اردبیل با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری و آمار فضایی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی بررسی شده است. کیفیت منابع آب زیرزمینی شهرستان اردبیل از لحاظ شرب با استفاده از پارامترهای EC، pH، SO4-،Cl- ،Na ، TH و TDS مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام به تولید نقشه موضوعی کیفیت آب زیرزمینی شد. در این تحقیق از روش درون یابی کریجینگ برای به دست آوردن توزیع فضایی پارامترها و روش وزن دهی جمعی ساده برای وزن دهی و رتبه بندی لایه ها استفاده شده است. در نهایت با توجه به نقشه نهایی کیفیت، می توان اظهار داشت که تقریباً 36 درصد معادل 88 کیلومترمربع آب زیرزمینی بخش مرکزی شهرستان اردبیل از لحاظ شرب در حد مطلوب واقع شده که در قسمت جنوبی نقشه کلی قرار گرفته است. کیفیت پایین نیز مربوط به قسمت شمالی و شمال شرقی می شود که معادل 46 درصد منطقه یا 112 کیلومترمربع است. همچنین بین تراکم جمعیت و تراکم چاه های عمیق و نیمه عمیق موجود در سطح شهرستان و افت کیفیت رابطه مستقیمی وجود دارد.
ارزیابی و پهنه بندی فرونشست شهرستان نمین با استفاده از روش تداخل سنجی راداری و تکنیک چند معیاره آراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات پیش روی بسیاری از مناطق کشور ایران، مخاطره فرونشست می باشد و با توجه به اهمیّت موضوع، پایش نرخ فرونشست و پرداختن به عوامل تاثیر گذار جهت مدیریت این خطر، دارای اهمیت است. شهرستان نمین نیز، در سال های اخیر یکی از مناطق مستعد جهت مخاطره فرونشست می باشد. لذا؛ هدف از این پژوهش، ارزیابی فرونشست در این شهرستان، با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و تصاویر سنتینل 1 (در بازه زمانی 2016 و 2021) و سپس پهنه بندی مناطق مستعد فرونشست با بهره گیری از الگوریتم چند معیاره آراس، می باشد. نتایج مطالعه، در بازه زمانی مورد بررسی، 37/0 میلی متر فرونشست را در شهرستان نمین نشان داد و بیشترین مقدار فرونشست در بخش مرکزی و شمال غرب و شمال شرق شهرستان، متمرکز است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیار های افت سطح آب و کاربری اراضی به ترتیب با ضریب وزنی 186/0 و 168/0، مهم-ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مطالعاتی می باشند و به ترتیب 01/168 و 31/222 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیار زیاد و زیاد می باشد که پتانسیل نسبتاً بالای این شهرستان از لحاظ فرونشست را نشان می دهد. به نظر می رسد، نتایج مطالعه حاضر، می تواند به مدیران سازمانی و برنامه ریزان منابع اراضی و خاک در زمینه حفاظت و مدیریت منابع آبی و جلوگیری از تخریب سرزمین کمک شایانی نماید
ارزیابی نقش نوع داده های ورودی بر دقت نقشه خطر بهمن برفی با رویکرد داده محور آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر استفاده از الگوریتم های مختلف مدل سازی مکانی برای تعیین مناطق تحت خطر آن توسعه یافته است. ولیکن در همه مدل های داده محور برای آموزش اولیه نیاز به نقاط محل رخداد پدیده مورد نظر می باشد. بنابراین نوع پراکنش داده های آموزشی می تواند بر روی نقشه های خطرخروجی تأثیرگذار باشد. مهمترین هدف این پژوهش ارزیابی نوع دادها-های ورودی به روش داده محور (مبتنی بر آنتروپی شانون و رگرسیون لاجستیک) در تهیه نقشه پهنه بندی خطر بهمن برفی در محدوده آبشار آب سفید شهرستان الیگودرز می باشد. برای این منظور پس از بازدید میدانی و تعیین نقاط دارای مخاطره بهمن، تعداد 10 متغیر ژئومورفومتریک استخراج شد و با چهار روش مختلف، نقاط مستعد رخداد بهمن برفی برای مدل سازی معرفی شد. نتایج دقت مدل های پیشبینی (AUC)، نشان داد دقت نقشه های پیش بینی شده 81/0 تا 95/0 متغییر بوده است. همچنین معیارهای مرتبط با پوشش گیاهی و شیب (عامل انرژی) بیشترین وزن را در رخداد بهمن برفی به خود اختصاص دادند. یافته های مقایسه مکانی نقشه های تهیه شده با یکدیگر حاکی از تفاوت 53%-9% بین مناطق مستعد رخداد بهمن در بین چهار روش معرفی شده می باشد. با توجه به طور نتایج دریافتی نوع روش معرفی نمونه های آموزشی مبتنی بر روند انتخاب تصادفی نقاط از محدوده تجمع برف دارای بیشترین دقت می باشد. در واقع به توجه به اینکه بهمن یک مخاطره مکانی می باشد لذا انتخاب نمونه های مورد نظر برا انجام آموزش نباید بر اساس محل تجمع و مشاهده پشته بهمن تجمع یافته باشد و باید بر پایه محل تجمع برف در بالادست آن انتخاب شود.
سنجش آسیب پذیری روستاها در برابر بحران کم آبی (مورد مطالعه: شهرستان های قروه و دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
132 - 152
حوزههای تخصصی:
خشکسالی طیف گسترده ای از اقلیم ها و اکوسیستم ها را تحت تأثیر قرار می دهد. در این بین شعاع تأثیر پدیده ی خشکسالی در نواحی روستایی بیش از سایر نواحی بوده، زیرا اقتصاد و زندگی روستایی اتکاء نسبتاً زیادی به منابع طبیعی و فعالیت های کشاورزی دارد. مطالعه حاضر با هدف گروه بندی و اولویت بندی روستاهای شهرستان های قروه و دهگلان به منظور نشان دادن تفاوت در شدت خشکسالی و درجه آسیب پذیری ناشی از آن صورت گرفته است. داده های حاصل از محاسبه شدت خشکسالی نشان داد در شهرستان های قروه و دهگلان در طول سال های مورد بررسی خشکسالی ملایم داشته ایم. همچنین در بحث آسیب پذیری ناشی از خشکسالی در سکونتگاه های مورد مطالعه، 13روستا به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از متغیرهای معین میزان آسیب پذیری آنها سنجیده شده است. 100 درصد روستاهای مورد بررسی در سطح شهرستانهای قروه و دهگلان دارای تجربه خشکسالی هستند. نتایج حاصل از گروه بندی توکی نشان می دهد روستاهای نمونه از نظر آسیب پذیری در سطح شاخص های درآمد حاصل از معیشت اصلی و فرعی خانوار، دسترسی به منابع آب کشاورزی، تنوع معیشتی خانوار در ارتباط با شغل دوم و کاهش سطح زیر کشت آبی متفاوت از یکدیگر هستند. بیشترین تفاوت بین روستاها در سطح شاخص دسترسی به منابع آب کشاورزی است. روستاهای مورد مطالعه در نهایت با استفاده از روش میانیابی spline در سامانه GIS از نظر شدت خشکسالی و درجه آسیب پذیری پهنه بندی شدند.
پهنه بندی مناطق آلوده به مین با استفاده از منابع سنجش ازدور و فنون GIS (مطالعه موردی: ناحیه مشترک مرزی کشور عراق با شهرستان های دهلران، شوش و دشت آزادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
113 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: از این پژوهش، پهنه بندی خطر مین و مشخص نمودن مناطق خطرناک مجاور میدان های مین با استفاده از منابع سنجش ازدور و فنون GIS است.روش: در پژوهش حاضر چهار عامل ارتفاع، شیب، فاصله از شبکه آبراهه و عامل فرسایش خاک (حاصل از مدل RUSLE) در نظر گرفته شد. 7 نقشه مکان یابی پهنه بندی خطر مین برای منطقه موردمطالعه با استفاده از همپوشانی فازی از نوع عملگرهای گامای 0، 0.25، 0.5، 0.625، 0.75، 0.875 و 1 در محیط GIS ایجاد شد.یافته ها: نتایج پژوهش رابطه همبستگی بالایی بین نقشه مکان یابی پهنه بندی خطر مین با توان های گامای مختلف (به جز گامای 1) به ترتیب با عوامل ارتفاع و فرسایش خاک نشان داد. در نقشه مکان یابی حاصل از همپوشانی فازی با گامای 1، این رابطه همبستگی بالا، به ترتیب با عوامل فرسایش و شیب ایجاد شد. هنگامی که توان گاما برابر با 1 می شود، بیشتر نواحی به عنوان کلاس پرخطر معرفی شده، بدین معنی است که در معرفی مناطق به عنوان پهنه های پرخطر، سهل انگارانه عمل شده است. برعکس هر چه مقدار توان گاما کمتر می شود، از مساحت کلاس خیلی پرخطر کاسته شده و به ترتیب مساحت کلاس های پرخطر، با خطر متوسط، کم خطر و خیلی کم خطر افزایش می یابد و در حقیقت در معرفی مناطق به عنوان پهنه های پرخطر، سخت گیرانه عمل شده است.نتیجه گیری: در تمامی نقشه های مکان یابی ایجادشده، مناطق کم ارتفاع و شبکه آبراهه ها در کلاس های پرخطر و خیلی پرخطر قرار می گیرند که نشان می دهد این مناطق باید در اولویت پاک سازی مین قرار بگیرند.
تبیین و پهنه بندی آسیب پذیری منطقه شش شهر تهران در هنگام و پس از وقوع سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۳۶۸-۳۵۱
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش تبیین عوامل موثر بر آسیب پذیری منطقه 6 شهر تهران و پهنه بندی آسیب پذیری در مواجهه با بحران طبیعی سیل است. با توجه به هدف تحقیق ابتدا معیارهای موثر بر میزان آسیب پذیری شهرها از طریق مطالعه تحقیقات پیشین، روش های کتابخانه ای و روش دلفی، مصاحبه از کارشناسان شناسایی خواهد شد. و سپس متناسب با نوع معیار، داده های مورد نظر از طریق عملیات رقومی سازی و پیمایش با فرمت مناسب وارد محیطGIS می شوند. برای شناسایی روابط میان معیارها و تهیه ساختار از تکنیک DEMATEL استفاده می شود. تهیه ساختار از طریق پرسشنامه تکمیل شده توسط کارشناسان بدست خواهد آمد؛ از آنجا که میزان اهمیت معیارها برابر نمی باشد از روش ANP برای بدست آوردن وزن معیارها استفاده خواهد شد. در این پژوهش از نرم افزار MATLAB برای محاسبات مربوط به ساختار معیارها (تکنیک دیماتل) و از نرم افزارSuper decision برای محاسبه وزن معیارها استفاده می شود. برای مدل سازی فضایی و پهنه بندی آسیب پذیری شهر تهران از مدلی مبتنی بر مرتب سازی گزینه ها بر اساس پروفایل استفاده می شود که این مدل برخی از محدودیت های روشهای سابق را برطرف کرده است. این مدل از طریق طراحی و الحاق یک افزونه (extention) با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون به نرم افزار ArcGis عملیاتی خواهد شد. در پایان مناطق مختلف منطقه شش شهر تهران از نظر میزان آسیب پذیری در مقابل بحران طبیعی سیل پهنه بندی خواهد شد. نتایج نشان داد که بخش های با آسیب پذیری بالا در مناطق با تراکم جمعیتی و کالبدی شهری قرار دارند که جنوب شرق منطقه را در بر گرفته است. دسترسی به فضاهای بی کالبد شهری پس از وقوع سیل در میزان آسیب پذیری بسیار حائز اهمیت است.
به کارگیری خوشه بندی خاکستری و توابع پایه شعاعی در پهنه بندی اقتصادی کلانشهر تهران با تمرکز بر استقرار مؤسسات مالی و اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۲۴۴-۲۲۷
حوزههای تخصصی:
اهمیت تصمیمات مکانی و تأثیرات آن بر عملکرد سازمان ها و شرکت های مختلف بر کسی پوشیده نیست. مکان مناسب باعث می شود تا سازمان به مشتریان بیشتری دست پیدا کند و مؤسسات مالی و اعتباری همواره در جستجوی بهترین مکان برای فعالیت های خود هستند. تحقق این هدف به شناسایی عوامل و معیارهای مؤثر در این زمینه و شناسایی میزان تأثیر گذاری هر یک از این عوامل بستگی دارد. این تحقیق به دنبال ارائه مدلی در راستای شناسایی پهنه های بهینه در استقرار شعب بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری به وسیله روش های ذهنی و عینی می باشد. در ابتدا پس از شناسایی معیار های و عوامل مؤثر اقتصادی بر اساس الگو رفتار فضایی مشتریان و مدیران، داده های مکانی متناسب با معیارها جمع آوری شد. در روش ذهنی، وزن هر کدام از معیارها پس از تکمیل پرسشنامه مقایسه زوجی از سوی کارشناسان به وسیله مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(Fuzzy AHP) مشخص گردید و در مدل سازی فضایی و پهنه بندی منطقه از آنالیز خوشه بندی خاکستری(GCA) استفاده شد. همچنین در روش عینی از شبکه عصبی RBFLN جهت مدل سازی فضایی و پهنه بندی استفاده شد و به منظور ترکیب نتایج این دو روش از عملگر تلفیق AND مدل بولین استفاده گردید. نتایج ترکیب کلاس های بهینه هر کدام از این تکنیک های پهنه های پیشنهادی اولیه را تشکیل می دهند. این فرایند در شهر تهران و بر روی هر 22 منطقه این شهر اجرا شد. مدل مورد نظر بر اساس تراکم فعلی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری شهر تهران برای هر دو روش عینی و ذهنی ارزیابی گردید که نتایج حاصل از کارایی مدل حکایت می کند.
شناسایی و پهنه بندی نواحی دمای فرین سرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک سال ۱ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از داده های روزانه ی دمای 663 ایستگاه اقلیمی و همدید کشور، در بازه ی زمانی 1/1/1340 تا 11/10/1383. بهره برداری شده است. به کمک روش زمین آماری کریگینگ، داده ها روی پیکسل های 15×15 کیلومتر درون یابی شدند. به این ترتیب آرایه ای به ابعاد 7187×15992 تشکیل شد. برای شناسایی روزهای فرین سرد از نمایه ی انحراف بهنجار شده ی دما (NTD ) بهره بردیم، سپس داده ها برحسب مقدار این نمایه و گستره ی حاکمیت سرما (NTD
بررسی تاثیر شاخص های ژئومورفولوژیکی نواحی خشک و بیابانی بر تحرکات و فعالیت های نیروهای نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۸
21 - 37
حوزههای تخصصی:
شناسایی زمین هایی که قابلیت، سهولت تردد و دسترسی آسان و سریع نیروهای نظامی را جهت مقابله با دشمن در عملیات های آفندی و پدافندی و هم چنین در درگیری با اشرار در حاشیه ی مرزهای کشور فراهم نماید، به عنوان یکی از ضرورت ها و دغدغه های فکری است که فرماندهان و رؤسای ستاد در طراحی عملیات با آن مواجه اند. بدیهی است دسترسی آسان و سریع نیروها در سطح منطقه و پراکندگی و اجرای آتش و مانور با استفاده از تجهیزات شنی دار و چرخ دار با شناسایی و شناخت زمین می تواند آسیب و صدمات کم-تری را متوجه آنها نماید و رسیدن به اهداف و از بین بردن متخاصم را آسان تر نماید. برای این منظور با بررسی ژئومورفولوژیکی دشت مسیله که یکی از مناطق خشک و بیابانی کشور محسوب می گردد، این منطقه پهنه بندی و مورد تجزیه و تحلیل نظامی قرار گرفته است. روش کار متکی بر داده های تجربی است که در آن از تصاویر ماهواره ای Astar، کار میدانی، نقشه های توپوگرافی 50000/1، خاک شناسی 250000/1 و مبتنی بر مدل شاخص همپوشانی در محیط Arc/Gis9.3 انجام شده است. نتایج نشان می دهد که با بررسی لندفرم ها و پدیده های سطحی زمین می توان بسیاری از چالش هایی که فرماندهان در تصمیم گیری و طرح ریزی عملیات با آن مواجه اند حل نمود و محدوده های که حداقل آسیب و صدمه را به نیروها و تجهیزات وارد می نماید شناسایی کرد، و قدرت مانور و تحرک آن ها را افزایش داد.
پهنه بندی در ایران بر اساس طول دوره های خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۳
85 - 106
حوزههای تخصصی:
ابتدا تعداد دوره های خشک تشکیل شده از روزهای بدون بارش متوالی با آستانه های مساوی یا بیشتر از 1/0، 1 و 10 میلی متر به همراه مجموع کلّ روزهای در برگیرنده آنها برای 44 ایستگاه و برای یک بازه زمانی 24 ساله (2004-1981) استخراج و همگی آنها به نقشه تبدیل گردیدند. به همان روش مشابه، طولانی ترین دوره های خشک که طول مدّت آنها مساوی یا بزرگ تر از 7، 15، 30، 60، 90 و 120 روز بود به همراه مجموع کلّ روزهای تشکیل دهنده آنها برای آستانه 1/0 میلی متر استخراج و به نقشه تبدیل گردیدند. نتایج نشان می دهد که برای بخش بزرگی از ایران به خصوص جنوب شرق ایران میانگین و حدّاکثر طول دوره های خشک بسیار بالا است. در ادامه زنجیره های مارکوف مرتبه های مختلف، تا مرتبه دهم، جهت برازش بر طول مدّت دوره های خشک با آستانه 1/0 میلی متر مورد استفاده قرار گرفت. انطباق توزیع عمومی دوره های خشک ایستگاه ها بر اساس طول مدّت شان و همچنین انطباق طولانی ترین دوره های آنها، یعنی دوره های 1، 2 و 3 ماهه، بر یکی از مرتبه های مختلف زنجیره مارکوف پهنه بندی ایران را امکان پذیر می سازد. لذا،ربر این اساس دو نوع رفتار در ایستگاه های ایران قابل مشاهده است: یکی رفتار مارکوفی است که هر دو انطباق ذکر شده در بالا برای آن قابل قبول است. یعنی، هم برازش توزیع عمومی دوره های خشک و هم انطباق آن بر طولانی ترین دوره های خشک قابل پذیرش است. این نوع رفتار در مرکز، جنوب شرق، قسمت کوچکی از جنوب غرب (ایستگاه آبادان) وشمال غرب (ایستگاه خوی) ایران قابل مشاهده است. دوم: توزیع عمومی دوره های خشک بر یکی از مرتبه های مختلف زنجیره مارکوف منطبق است. امّا، برای طولانی ترین دورهای خشک تفاوت های قابل ملاحظه ای بین مقادیر تجربی و مقادیر تخمین زده شده، توسّط زنجیره مارکوف وجود دارد. این نوع رفتار را می توان در غرب، شمال غرب، شمال شرق، شرق و جنوب ایران به صورت یک دایره توخالی بر دور ایران مرکزی مشاهده نمود
ارزیابی پتانسیل آب زیرزمینی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل های عامل چندگانه تأثیرگذار و فازی؛ مطالعه موردی: بخشی از حوضه آبخیز کبار- فردو واقع در استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
91 - 105
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، رشد جمعیت، افزایش سطح اراضی فاریاب و توسعه اقتصادی، موجب افزایش تقاضا برای آب های زیرزمینی در سراسر جهان شده است. در نتیجه، شناسایی مناطق بالقوه ی دارای آب زیرزمینی و تعیین مناطق تغذیه آن با استفاده از فناوری های دقیق به منظور کاهش افت و همچنین برنامه ریزی و نظارت بر سیستم منابع آب زیرزمینی ضروری است. در این تحقیق هدف آن است که روش های عامل چند گانه تأثیرگذار و فازی برای تعیین پتانسیل آب زیرزمینی در بخشی از حوضه آبخیز کبار- فردو واقع در استان قم مورد مقایسه قرار گیرد. به این منظور، شش عامل شیب، بارندگی سالانه، فاصله از رودخانه، زمین شناسی، خاکشناسی و کاربری اراضی مد نظر قرار گرفتند و روش های فازی و عامل چندگانه تأثیر گذار (MIF) با استفاده از آنها اجرا شده است. در روش عامل چندگانه تأثیر گذار عامل فاصله از آبراهه دارای کم ترین وزن (8.33%) و عامل زمین شناسی دارای بیش ترین وزن است (25%) و عوامل بارش، شیب، خاک شناسی، کاربری اراضی به ترتیب دارای وزن های 20.83 %، 16.67% ، 16.67% و 12.5% هستند. سپس نقشه پتانسیل آب زیرزمینی از طریق هم پوشانی در ArcGIS تهیه شده و منطقه مورد مطالعه به چهار طبقه پتانسیل خیلی کم، کم، متوسط و زیاد طبقه بندی شده است که به ترتیب 5.16، 19.69 ، 32.06 و 43.09 درصد از مساحت منطقه را شامل می شود. در روش فازی نیز لایه های موضوعی بر اساس تابع خطی به فازی تبدیل شده و هم پوشانی لایه ها با استفاده از تابع گاما صورت پذیرفته که در نقشه نهایی طبقات خیلی کم، کم، متوسط و زیاد 25.61، 18.02، 41.40 و14.97 درصد از منطقه را در برمی گیرند. به منظور ارزیابی مدل ها، از آمار نقاط مشاهداتی استفاده و در نهایت صحت مدل های عامل چندگانه تأثیرگذار و فازی به ترتیب 71.42 و 78.57 درصد محاسبه شده که به نظر می رسد مقادیر قابل قبولی هستند. نتایج این تحقیق می تواند برای اجرای طرح های تغذیه مصنوعی در راستای مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی منطقه مورد استفاده قرار گیرد.
پهنه بندی بوم شناختی و تعیین الگوی فضایی کشت محصولات زراعی و باغی در سطح منطقه 3 آمایش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی بوم شناختی کشاورزی، فرآیندی است که یک منطقه جغرافیایی با توجه به شاخص های اقلیمی و زمینی به نواحی یا پهنه های همگن برای کشاورزی تقسیم می شود. درواقع، پهنه بندی بوم شناختی کشاورزی به معنی به کارگیری اصول بوم شناختی جهت مدیریت یک نظام کشاورزی پایدار است. وجود تنوع محیط جغرافیایی در یک منطقه، ضرورت پهنه بندی بوم شناختی را بیشتر نمایان می سازد. هدف اصلی پژوهش حاضر پهنه بندی بهینه بوم شناختی و تعیین الگوی فضایی کشت محصولات زراعی و باغی در سطح حوزه های آبریز منطقه 3 آمایش کشور است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی- توسعه ای و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. داده های مربوطه از شرکت مدیریت منابع آب ایران، سازمان زمین شناسی کشور و سازمان هواشناسی کشور جمع آوری شده و جهت تحلیل از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل سلسله مراتب استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد منطقه 3 کشور ازنظر شاخص های بوم شناختی بسیار متنوع است. این منطقه به لحاظ بوم شناختی دارای پهنه های مختلفی بوده و این پهنه ها دارای ویژگی های خاصی است که هرکدام را از دیگری به لحاظ محدودیت ها و فرصت های فعالیت های باغداری و زراعت مجزا می کند. این پهنه ها عبارت اند از "پهنه تغییر الگوی غالب کشت و سیستم آبیاری"، "پهنه تثبیت گیاهان صنعتی و باغات"، "توسعه غلات، حبوبات و باغات دیم"، "توسعه دانه های روغنی و باغات گرمسیری" و "توسعه اگریتوریسم و باغات ارگانیک". به طورکلی می توان چنین نتیجه گیری کرد که مناطقی که دارای تنوع طبیعی و محیطی زیادی هستند بهترین روش برای بهره برداری از منابع طبیعی و کاهش اثر فعالیت های باغداری و زراعت، تعیین پهنه های بوم شناختی و تعیین الگوی فضایی کشت است؛ به طوری که تعیین الگوهای فضایی کشت در تعیین کشت نوع محصولات غالب باغی و زراعی در هر پهنه کمک شایانی می کند.
ارزیابی پتانسیل آب زیرزمینی در دشت خرم آباد بر اساس شبکه های عصبی کانولوشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
18 - 1
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، بهره برداری بی رویه، خشکسالی ها بهره برداری از آب های زیرزمینی چندین برابرشده است. بنابراین تشخیص مناطق دارای آب زیرزمینی به عنوان یکی از منابع مهم برای تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی، صنایع مختلف به خصوص از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع آب محسوب می شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و پهنه بندی مناطق دارای آب زیرزمینی در دشت خرم آباد واقع در استان لرستان با استفاده از روش شبکه عصبی کانولوشن است. بدین منظور ابتدا از طریق بازدیدهای میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط منطقه، نه عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، بارش، لیتولوژی و کاربری اراضی، خاک به عنوان عوامل مؤثر بررسی و انتخاب شدند و نقشه آن ها در محیط ArcGisتهیه شدند. درروش کانولوشن تعداد نمونه ها به عنوان نسبت بین مجموعه آموزشی و مجموعه آزمایشی70:30 تعیین شد و چارچوب شبکه عصبی کانولوشن به عنوان 2 لایه کانولوشن و 2 لایه ادغام، 2 اتصال کامل استفاده شد. لایه ها و در نهایت لایه sigmoid برای در طبقه بندی از هسته کانولوشن 3 3، تابع Relu به عنوان تابع فعال سازی و تابع آنتروپی متقاطع به عنوان تابع زیان استفاده شد. نقشه های به دست آمده در 5 کلاس طبقه بندی شد. هم چنین برای اعتبارسنجی نتایج مدل از ماتریس کانفیوزن استفاده شد.30 درصد از داده های واقعی برای ارزیابی استفاده شد که منجر به دقت کلی92 درصد شد، یعنی مدل توانسته 92درصد داده ها را آب زیرزمینی و93درصد عدم آب زیرزمینی رو به درستی تشخیص دهد. تجزیه و تحلیل نقشه پتانسیل آب زیرزمینی مدل شبکه عصبی کانولوشن نشان می دهد که حدود 57 درصد منطقه در شرایط کم آب زیرزمینی و43درصد منطقه در شرایط خوب آب زیرزمینی قرار دارد.
شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع مخاطره زمین لغزش در شهرستان گرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
18 - 1
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع فرآیندهای دامنه ای که هرساله موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در بسیاری از نقاط ایران و جهان می شود، پدیده زمین لغزش است. افزایش جمعیت و گسترش سکونتگاه های انسانی در نواحی کوهستانی، مشکل بودن زمان پیش بینی وقوع زمین لغزش و متعدد بودن عوامل موثر در رخداد این پدیده، ضرورت پهنه بندی خطر زمین لغزش را آشکار می سازد. شناسایی عوامل موثر در وقوع این پدیده و پهنه بندی خطر آن، یکی از روش های اساسی و کاربردی جهت دست یابی به راهکارهای پش بینی، کنترل و پایش آن می باشد. با استفاده از مطالعات میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور پژوهش ها و مطالعات صورت گرفته در این زمینه و همچنین بررسی شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه 9 عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راههای ارتباطی ،کاربری اراضی و بارش به عنوان عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش بررسی شد. لذا، هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر زمین لغزش در شهرستان گرمی و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده نزدیک درگیر زمین لغزش خواهند شد. در این پژوهش نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره Aras درمحیط نرم افزار Edrisiاقدام گردید و با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر زمین لغزش؛ معیارهای کاربری اراضی، شیب، زمین شناسی به ترتیب با ضریب وزنی 187/0، 152/0، 152/0 و 142/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطرزمین لغزش محدوده مطالعاتی بوده و به ترتیب 99/361 و 32/450 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیارزیاد و زیاد می باشد. در نهایت می توان گفت مهم ترین عامل اصلی دخیل در افزایش مقدار و پتانسیل زمین لغزش در شهرستان گرمی، تغییر کاربری اراضی و افزایش زمین های کشاورزی و چراگاه های دامی می باشد.
پهنه بندی رخداد زمین لغزش در محدوده چهارگوش نقشه زمین شناسی 1:100000 (نمونه موردی: کیاسر، استان مازندران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینلغزش یکی از انواع خطرناک پدیدههای طبیعی است. این مخاطره طبیعی هر ساله در بسیاری از کشورها خساراتی به بار میآورد. ارزیابی دقیق خطر زمینلغزش جهت کاهش خسارات ضروری است. در این پژوهش به بررسی و پهنهبندی خطر زمینلغزش در نقشه چهارگوش 1:100000 کیاسر با استفاده از GIS و رویکرد AHP پرداخته شده است. در این مطالعه از لایههای اطلاعاتی که در وقوع زمینلغزش مؤثر هستند شامل زمینشناسی، شیب، جهت شیب، متوسط بارش سالیانه، زمینلرزه، گسل و محورچین، فاصله از راه، فاصله از رودخانه، فرسایش و کاربری اراضی استفاده شده است. از میان معیارهای انتخاب شده لایه متوسط بارش سالیانه و شیب به ترتیب با وزن 0.27 و 0.22 بیشترین امتیاز و اهمیت را در این پژوهش داشته و معیار کاربری اراضی با وزن 0.034 کمترین امتیاز و اهمیت را داشته است. نتایج تحقیق نشان داد که 6 درصد (151.68 کیلومتر مربع) از مساحت کل منطقه (2500 کیلومتر مربع) در معرض خطر زمینلغزش قرار دارند که 22 درصد از کل مساحت روستاهای منطقه مورد مطالعه را شامل میشود. همچنین با بررسیهای میدانی انجام شده مشخص شد که خطوط اصلی انتقال نیرو و خطوط اصلی نفت در معرض خطر نبوده و تنها برخی معادن منطقه مورد مطالعه در خطر هستند. از کل کارخانههای صنعتی در منطقه دو کارخانه تولیدی خبازی و کارخانه حفاظت از فساد میوه در محدوده خطر زمینلغزش قرار دارند. با توجه به مطابقت زیاد زمینلغزشهای بهوقوع پیوسته در گذشته و روش استفاده شده در این تحقیق، نتایج نشان داده که این روش در پهنهبندی خطر زمینلغزش در نواحی کوهستانی و یا نواحی که تنوع اقلیمی و پوشش گیاهی دارند مناسب است.
بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در حوضه آبخیز رودخانه میمه در استان ایلام به روش تحلیل شبکه (ANP)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
101 - 123
حوزههای تخصصی:
مدیریت بلایای طبیعی نیازمند اطلاعات مکانی، جهت آمادگی در برابر خطرات و کاهش روند آنها می باشد. در این زمینه ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطق ه ای که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت و سازهای انسانی مستعد لغزش می باشد ضروری می نماید. منطقه مورد مطالعه، حوضه آبریز میمه در جنوب استان ایلام، شهرستان دهلران، بخش زرین آباد در موقعیت جغرافیایی بین ¢58 °46 تا ¢2 °47 طول شرقی و ¢1 °33 تا ¢19 °33 عرض شمالی قرار دارد. حوضه آبریز میمه نیز به دلیل داشتن وضعیت خاص لیتولوژیکی، اقلیمی و کاربری اراضی، ناهمواری های جوان با اختلاف ارتفاع زیاد و دامنه های پر شیب از حساسیت برخوردار است. از طرفی امروزه دخالت انسان در این حوضه افزایش یافته است؛ لذا مطالعات بیشتر در منطقه ضروری به نظر می رسد. در بررسی وقوع زمین لغزش در محدوده حوضه آبریز رودخانه میمه، روش تحلیل شبکه (ANP) مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش از چند معیار (شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری زمین، بارندگی، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی) برای تعیین مناطق مستعد استفاده شده است. روش کار بر مبنای تجزیه، تحلیل معیارها در محیط نرم افزار Super Decision و سپس همپوشانی لایه های اطلاعاتی در محیط نرم افزار ARCGIS و تلفیق مدل تحلیل شبکه ای (ANP) و شاخص همپوشانی است. نتایج نشان داد که فرآیند تحلیل شبکه با نقشه پراکنش زمین لغزش ها 69/81 درصد تناسب دارد همچنین تفسیرضرایب نشان داد که معیارهای، بارندگی، لیتولوژی، طبقات ارتفاعی نقش مهمی در زمین لغزش های منطقه دارند.
پهنه بندی خطر وقوع سیل در حوضه ی آبریز کرگانرود با استفاده از Arc GIS
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
1 - 17
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده ی سیل یکی از پیچیده ترین رخداد های مخاطره آمیز است که بیش از سایر بلایای طبیعی دیگر، همه ساله در نقاط مختلف دنیا منجر به ایجاد خسارت های جانی و مالی و تخریب اراضی کشاورزی می شود. به دلیل سیل خیز بودن حوضه ی کرگانرود، بررسی و پهنه بندی خطر وقوع سیل در این حوضه ضروری به نظر می رسد. لذا در این تحقیق ابتدا متغیرهای تأثیرگذار در وقوع سیل نظیر: شیب، زمین شناسی، پوشش گیاهی، خاک، میزان بارندگی و رتبه بندی آبراهه ها، مورد بررسی قرار گرفته و به صورت لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار جی آی اس شده اند. سپس به هر یک از متغیرها براساس درجه ی اهمیت آنها طبق نظر کارشناسان مرتبط، امتیازاتی داده شده است. نهایتاً با تلفیق لایه های مذکور و تجزیه و تحلیل آنها نقشه ی پهنه بندی خطر وقوع سیل با چهار پهنه ی خطر تهیه شده است که شامل: 1- احتمال وقوع زیاد، نسبتاً زیاد، متوسط و کم می باشد. با توجه به نقشه ی پهنه بندی وقوع سیل، پهنه ی با احتمال وقوع زیاد، 86/18 درصد (53/113 کیلومترمربع)، پهنه هایی با احتمال وقوع نسبتاً زیاد، 68/35 درصد (90/215 کیلومترمربع)، پهنه هایی با احتمال وقوع متوسط، 66/29 درصد (29/179 کیلومترمربع) و پهنه هایی با احتمال وقوع کم، 80/15 درصد (58/94) از سطح حوضه را شامل می شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که حوضه ی مورد مطالعه به دلیل برخورداری از متوسط بارندگی سالانه ی 7/1058 میلی متر، شیب زیاد، سازند های نسبتاً نفوذناپذیر و همچنین به دلیل داشتن شکلی دایره وار از قابلیت سیل خیزی نسبتاً زیادی برخوردار می باشد.
پهنه بندی فرونشست زمین در حوضه ی آبخیز قره چای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
139 - 158
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفیک، از نتایج مصرف بیش از حد و سوء مدیریت منابع آب است. در بخش هایی از حوضه ی قره چای واقع در شمال استان همدان، از سال 1372 در اثر به هم ریختن سیستم هیدرولوژیکی و وجود سایر شرایط لازم بیشتر از 36 مورد فروچاله بوقوع پیوسته است. شبکه ی زهکشی منطقه با توجه به میزان و عملکرد فرآیندها، تأثیرات متفاوتی بر محیط پیرامون خود بر جای گذاشته است که فروچاله های حادث شده نیز، در این مسیر واقع شده است. هدف این تحقیق آن است که با بررسی ویژگی های شبکه های زهکشی و زمین شناسی، نقش آن را در ایجاد فرونشست منطقه ی مورد مطالعه قرار دهد. بدین منظور کلیه اطلاعات زمین شناسی، هیدرولوژیکی، هواشناسی و جغرافیایی منطقه جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید و شبکه های زهکشی، لیتولوژی، شیب و طبقات ارتفاعی منطقه با استفاده از نقشه های توپوگرافی (1:50000)، زمین شناسی (1:100000) ، مدل رقومی ارتفاعی (DEM) و تصاویر Google Earth ترسیم شد. جهت پهنه بندی فروچاله ها از 5 لایه اطلاعاتی استفاده شده است که در درون هر لایه بر حسب میزان تأثیر هر فاکتور بر وقوع فروچاله، به آن فاکتور امتیازدهی گردید. نتایج نشان می دهد که تغییرات ناهمسان در داده های مورفومتری شبکه ی زهکشی مهم ترین فاکتور مؤثر در تشدید افت آب های زیر زمینی و وقوع فرونشست در منطقه بوده و عوامل لیتولوژیکی و انسانی، به تنهایی نقشی ندارند.
بررسی پتانسیل آلودگی آب های زیرزمینی با استفاده از مدل های دراستیک و گادز در محیط GIS (مطالعه ی موردی: دشت رفسنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۰
65 - 80
حوزههای تخصصی:
آب های زیرزمینی از مهم ترین منابع آب های متعارف در جهان است. در شرایط کنونی، بخش قابل ملاحظه ای از مصارف آب کشور به خصوص در بخش شرب توسط منابع آب زیرزمینی تأمین می گردد. ورود آلاینده های سطحی به منابع آب زیرزمینی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که با محدودیت کمی و کیفی منابع آب مواجه هستند، از مشکلات جدی است. با توجه به خصوصیات هیدرولوژی و هیدروژئولوژیکی دشت رفسنجان و شرایط بحرانی وضعیت منابع آبی که در این دشت به وجود آمده است. در این پژوهش ب ه منظور بررسی پتانسیل آسیب پذیری آبخوان دشت رفسنجان نسبت ب ه آلودگی از مدل های دراستیک و گادز استفاده شد. نقشه ی پتانسیل آسیب پذیری مدل دراستیک از تلفیق هفت لایه ی عمق آب زیرزمینی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی در محیط GIS برای منطقه ی مورد مطالعه تولید شد. نقشه آسیب پذیری مدل گادز نیز از تلفیق چهار لایه نوع آبخوان، محیط غیراشباع، عمق سطح ایستابی و محیط خاک به دست آمد. برای صحت سنجی مدل ها از میزان تغییرات هدایت الکتریکی در سطح دشت استفاده گردید. نتایج نشان داد که شاخص دراستیک برای کل منطقه بین 33/61 تا 75/183 است و دشت رفسنجان را به پنج کلاس آسیب پذیری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم بندی می کند که به ترتیب 54/0، 93/32، 40/55، 54/10 و 59/0 درصد از مساحت دشت را به خود اختصاص داده اند. مدل گادز نیز منطقه ی مورد مطالعه را به سه کلاس آسیب پذیری کم (%27/32)، متوسط (04/67 %) و زیاد (%69/0) طبقه بندی کرد.